#خانواده
برنامههای خودسازی شهید صدرزاده در رابطه با خانواده
#اسمتومصطفاست
#اخلاق
#خودسازی
@siasikosarieh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔹فلسطین از اشغال تا طوفان؛
از سنگ تا موشک؛
از ۱۹۴۸ تا ۲۰۲۳.
@siasikosarieh
💔✊💔
☝️این ظلم پایدار نخواهد ماند؛!!
👌 ما هم خدایی داریم.
✊مرگ بر حکّام بی غیرت.
✍فهندژ سعدی
#طوفان_الاقصی
#فلسطین
#غزه
@siasikosarieh
🇮🇷🇵🇸
📝 صحبتهای وزیر فراطی صهیونیست برایش هزینهساز شد
🍃🌹🍃
🔻رسانههای اسرائیلی:
🔸نتانیاهو در دستوری، عمیحای الیاهو، وزیر میراث فرهنگی را تا اطلاع ثانوی، از حضور در جلسات کابینه محروم کرد.
🔹در ادامه واکنشها به صحبتهای این وزیر کابینه نتانیاهو، زاهاوا گالون، عضو کنست رژیم صهیونیستی گفت: وزیر بیفرهنگ پیشنهاد استفاده از بمب هستهای در غزه را میدهد، پس اسرای اسرائیل چی میشود؟
الیاهو میگوید که جنگ هزینه دارد! خب، بچههای خودت را به غزه بفرست تا آنها هم این هزینه را بپردازند، ای بیبُتّه.
🔸یوآف گالانت، وزیر جنگ رژیم صهیونیستی در واکنش به درخواست وزیر میراث فرهنگی رژیم اسرائیل مبنی بر استفاده از بمب هستهای در غزه گفت: اظهارات وزیر الیاهو غیرمسئولانه است.
🔺یائیر لاپید، رئیس اپوزیسیون رژیم صهیونیستی در واکنش به گفتههای غیر انسانی وزیر میراث فرهنگی رژیم گفت: این اظهارات تکان دهنده و دیوانه کننده خانوادههای اسرا را آزرده خاطر می کند.
#فلسطین | #طوفان_الاقصی
@siasikosarieh
💢سوخت جنگندههای اسرائیلی را کدام کشورها تامین میکنند؟
🔹🔸پس از عادیسازی روابط مصر بهعنوان اولین کشور اسلامی با اسرائیل، از سال ۲۰۰۵ و طی قرارداد ۲۰ ساله صادرات گاز این کشور به اسرائیل آغاز، اما بهدنبال وقوع انقلاب سیاسی در مصر از سال ۲۰۱۲ متوقف شد.
♦️با کشف ذخایر گازی در آبهای مدیترانه، جریان گاز در خط لوله EMG معکوس و مصر از سال ۲۰۱۹ به واردکننده گاز از اسرائیل تبدیل شد. در حال حاضر سالانه ۵ میلیارد متر مکعب گاز معادل ۸ درصد از کل مصرف مصر از خط لوله EMG به مصر صادر میشود.
♦️با امضای تفاهمنامه میان کمیسیون اروپا، رژیمصهیونیستی و مصر برای صادرات گاز به اروپا احداث خط لوله ۶۵ کیلومتری در دستور کار قرار گرفته تا سالانه ۶ میلیارد متر مکعب گاز بیشتری از ذخایر گازی سرزمینهای اشغالی به مصر ارسال و روانۀ بازار اروپا شود.
♦️وابستگی ۹۰ درصدی اردن به واردات نفت و گاز برای تأمین انرژی و تولید برق، این کشور را به دیگر مقصد اصلی صادرات گاز توسط اسرائیل تبدیل کرده. توافق اولیه میان دو دولت در سال ۲۰۱۶ شکل گرفت که بر اساس آن اردن ۱۵ سال در مجموع ۴۵ میلیارد متر مکعب از طریق سه خط لوله پیشنهادی دریافت خواهد کرد.
♦️در حال حاضر از این میان تنها یک خط لوله احداث شده تا اردن از سال ۲۰۲۰ سالانه حداکثر ۳ میلیارد مترمکعب گاز از میدان لویاتان دریافت کند. حجم یاد شده معادل حدود ۶۰ درصد از کل مصرف گاز اردن را تشکیل میدهد که بهطور عمده در تولید برق به مصرف میرسد.
♦️بندر جیهان بهعنوان نقطه انتهایی دو خط لوله باکو - تفلیس - جیهان و خط لوله کرکوک - جیهان، نقشی کلیدی در بارگیری و تامین نفت خام وارداتی اسرائیل دارد. از منظر مبادلات فرآورده و سوخت نیز از سال ۲۰۱۶ و پس از برقراری مجدد روابط میان ترکیه و اسرائیل (پس از یک دوره تیرگی روابط ناشی از مناقشه بر سر مسئله فلسطین) در مجموع ۲۰۰ میلیون لیتر سوخت هوایی و سوخت کشتی (معادل حدود ۲۵۰ میلیون دلار) به اسرائیل صادر و بیش از ۱۱ میلیارد لیتر گازوئیل (معادل حدود ۵ میلیارد دلار) از اسرائیل وارد شده.
♦️با مطالعۀ گزارش بالا میتوان تشخیص داد که انرژی و سوخت مورد نیاز جنگندههای اسرائیل برای بمباران غزه توسط کدامیک از کشورهای اسلامی تامین میشود.
@siasikosarieh
🔶 #اینفوگرافیک
🔺️ قاتل تانک افسانهای اسرائیل!
🔸 از ابتدای عملیات طوفان الاقصی تا تاریخ ۵ نوامبر ۲۰۲۳ تعداد ۳۹ تانک مرکاوا توسط راکتهای یاسین-۱۰۵ حماس منهدم شده است
@siasikosarieh
🌷قسمت سیم🌷
#اسمتومصطفاست
_جمعیت توی میدون ولی عصر پراکنده شده بودن. وقت برگشتن، اتوبوسی که پر از مردم و بچه های پایگاه بود جلو افتاده بود و من و یکی از بچه ها با موتور دنبالش.
نزدیکیای میدون، اتوبوس راهش رو اشتباه رفت.
ما جدا افتادیم. موتور خاموش شد. چند نفری اومدن طرفمون.
دوستم رفت روی جدول خیابون شاید اتوبوس رو پیدا کنه که اونا ریختن روی سرم و شروع کردن به زدن. با هر چی که فکر کنی میزدن توی سرم، بعد هم با قمه زدن. بالاخره یکی خودش رو انداخت روی من و داد زد: بسه بی انصافا کشتینش.
صدای آژیر امبولانسارو که شنیدم، به زور لای چشمام رو باز کردم.
یکی داد زد: بخواید ببرینش، می کشیمش.
دوستم اومد جلو که اون رو هم با چاقو زدن. این رو از فریادش فهمیدم،وقتی داد زد: سوختم، سوختم.
بعد دیگه از هوش رفتم و ظاهرا از پنج عصر تا یازده شب اون گوشه افتاده بودم. وقتی گذاشتنم توی آمبولانس و شماره تلفن خواستن، تازه به هوش اومده بودم. شماره داییم فقط یادم اومد، اونم بخاطر اینکه از بچگی حفظ کرده بودم.
تو تعریف می کردی و من اشک می ریختم و التماس می کردم: ((تو رو خدا خوب شو آقا مصطفی!))
دیگر پا به ماه بودم. هر روز منتظر که دردم بگیرد، اما خبری نبود.
اخرین توصیه دکتر، خوردن روغن کرچک بود.
شب نوزده رمضان بود، برایم آبمیوه گرفتی و با روغن کرچک مخلوط کردی و می خواستی به زور به خوردم بدهی.
_ شب قدره. نمی خورم! می خوام باهات بیام احیا!
با قربان صدقه وادارم کردی بخورم. روغن کرچکی را که آبمیوه هم نتوانسته بود خوشمزه اش کند سر کشیدم، اما نگران به هم ریختن وضع مزاجم بودم.
_ آقا مصطفی باید تا صبح همین جا بشینی و از من مواظبت کنی!
تا ساعت یک و نیم شب ماندی، اما یک مرتبه بلند شدی و زنگ زدی به مادرم: ((سمیه رو بیارم پیش شما؟))
اول مقاومت کردم بعد تسلیم شدم، اما در دلم نقشه ای ریختم.
به محض اینکه رسیدیم خانه مامان، جفت پاهایم را کردم توی یک کفش که من هم می آیم.
مامان گفت: ((سمیه، میری مسجد دردت می گیره ها!))
گفتم : ((عیبی نداره!))
بیرون مسجد زیر آسمان خدا نشستیم و قران سر گرفتیم.
آن شب هیچ اتفاقی نیفتاد، ولی بعد از دو روز انتظار زدم زیر گریه: ((آقا مصطفی نکنه بچه مون بمیره؟))
رفتیم دکتر بعد از معاینه و گرفتن عکس گفت: ((بند ناف پیچیده دور گردن بچه، همین حالا برو بیمارستان!))
شب قدر بود و خیابان ها شلوغ، باران هم نم نم می آمد.
رفتیم بیمارستان نجمیه. مادرهایمان هم آمده بودند.
پنجشنبه هم ماندم بیمارستان و قرار بود جمعه مرخص شوم.
شب بچه نخوابید، مدام گریه می کرد. صبح که دکتر آمد ویزیت کرد و گفت:((این بچه گرسنهس، براش شیر خشک تهیه کنین.))
برایت پیامک دادم: ((آقا مصطفی یک فلاسک آب جوش و یک قوطی شیر خشک بگیر بیار، هر چه زودتر.))
_ چشم.
پیامت همراه با دو تصویر قلب و ادمکی بود که می خندید.
ساعت ده شد و من همچنان منتظر بودم. ساعت یازده که مادرت با قوطی شیر خشک و فلاسک اب جوش آمد، وا رفتم: ((پس مصطفی کو؟))
_ رفت نمازجمعه و راهپیمایی روز قدس، گفت اگر برسم میام.
اما نیامدی. پدرم آمد و کار ترخیص را انجام داد. راهپیمایی روز قدس واجب تر بود یا رسیدن به زن و بچه؟
اگر الان بودی، می گفتی : ((راه پیمایی روزقدس.))
مدتی بود از اندیشه به طبقه پایین خانه پدرت اسباب کشی کرده بودیم.
می خواستیم بخاطر بچه به مادرهایمان نزدیک تر باشیم.
با پدر و مادرم برگشتیم خانه مان.
خیلی ها بودند، اما تو نبودی. نزدیک غروب بود که آمدی. اخم هایم در هم بود.
گفتم: ((خسته نباشی، قرار بود بیایی بیمارستان!))
خسته و کوفته بودی و سرد برخورد کردی، طوری که انگار من مقصرم. عذرخواهی هم نکردی. انگار نه انگار که قرار بود بیایی دنبالم و برای بچه شیر خشک بیاوری.
_ وظیفه من رفتن به راهپیمایی و مراسم روز قدس بود.
مادرت اصرار داشت برویم طبقه بالا تا به من و بچه برسد و مامانم هم می گفت برویم خانه اش تا او به من و بچه برسد اما...
ادامه دارد ...✅🌹
@siasikosarieh