eitaa logo
کانال سیاسی کوثریه🇮🇷
101 دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
1.7هزار ویدیو
208 فایل
《بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ》 کانال تبادل اخبار انقلابی ✍ارسال مطالب برای گروه هاومخاطبین بلامانع است. لینک کانال سیاسی کوثریه 👇 @siasikosarieh
مشاهده در ایتا
دانلود
💢 نشست تخصصی «میدان غزه» 🔻بررسی 40 روز نبرد نابرابر در غزه همراه با پاسخ به برخی شبهات کارشناس: 📌 وحیــد خضـــاب "نویسنده و پژوهشگر مطالعات تاریخ و منطقه" 📆 پنجشنبه ۲۵ آبان ماه ۱۴۰۲ 🕗 ساعت ۲۱ 📲 پخش زنده از کانال بصیرت در پیام رسان روبیکا 👇👇👇 https://rubika.ir/baseeratt 🔰با ما همراه باشید ... @siasikosarieh
🔺️اعلام حوزه های علمیه بر ضرورت قطع همه روابط و تحریم همه کالاهای اسرائیلی در سراسر جهان 🔹️آیت الله اعرافی در بیانیه ای به حقانیت و درستی راه محور مقاومت و مردم مظلوم فلسطین و غزه قهرمان تأکید و ضرورت قطع همه روابط تجاری‌ و اقتصادی و سیاسی با رژیم صهیونیستی و تحریم همه کالاهای اسرائیلی در سراسر جهان را خواستار شد. 💻در ادامه بخوانید : 🌐https://rasanews.ir/003835 @siasikosarieh
7.68M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شنیدین میگن اصفهانیا خسیسن... میدونید چرا؟ اینو ببینید 👆👆👆 ۲۵ آبان روز اصفهان @siasikosarieh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شال گردن بوی روزهای باران خورده را می داد که تلفنم زنگ زد. اسم تو روی صفحه افتاده بود. _ هیچ معلومه کجایی آقا مصطفی؟ _ اول سلام! _ بسیار خب، علیک، حالا کجایی؟ _ فرودگاه! _ کجا می ری؟ _ بگم جیغ و داد راه نمی ندازی؟ _ بگو آقا مصطفی، قلبم اومد تو گلوم! _ عراق! گلوله های کاموا را چنگ زدم. _ میری عراق؟ به اجازه کی؟ که بعد بری سوریه؟ _ رشته ای بر گردنم افکنده دوست! زدم زیر گریه. _ کاش الان اونجا بودم عزیز! _ که چی بشه؟ _ آخه وقتی گریه میکنی خیلی خوشگل میشی! _ لذت می بری زجر بکشم؟ _ بس کن سمیه! چرا فکر می کنی من دل ندارم؟ خیال می کنی خوشم میاد از تو و فاطمه دل بکنم؟ بلندتر گریه کردم. انگار همه مسافرها متوجه شده بودند. _ خداحافظ سمیه، مواظب خودت و فاطمه باش! گوشی را قطع کردی. چند بار شماره ات را گرفتم، اما گوشی ات خاموش بودی. سرم را به شیشه پنجره تکیه دادم، درحالی که اشک هایم می آمدند. کجا می رفتی آقا مصطفی؟ میرفتی تا ماه شوی. ((باید وقتی میره و زنگ میزنه کلی هم بهش روحیه بدی دخترم.)) این را مامانم گفت. کل خانواده ام موافق سوریه رفتنت بودند. فقط مامان می گفت: ((کاش قبل رفتنش بگه و بره!)) اما خودم می دانستم چندان فرقی هم نمی کرد، چه می گفتی چه نمی گفتی. تازه اگر از قبل می دانستم روزهای بیشتری زجر می کشیدم. از سفر شمال آمدم. فاطمه را گذاشتم پیش مامان و آمدم خانه خودمان که دیدم آنجا شده بود سلول انفرادی. چند دست لباس برای خودم و فاطمه برداشتم و زدم بیرون. از همان روز حال من بد شد و حال فاطمه بدتر. تب کرده و تهوع داشت، اما آزمایش ها هیچ ویروس یا میکروبی را نشان نمی داد. به دکتر گفتم: ((پدرش ماموریته. می تونه علت بیماریش همین باشه؟)) گفت: ((چرا که نه؟ ولی باهاش مدارا کنین.)) او را می بردم خرید، پارک، شهربازی، اما فاطمه فقط تو را می خواست، مثل دلِ من. پدرت،پدرم و دایی هایش می آمدند کمک حال فاطمه باشند، حالی که خراب بود و او که جیغ می زد و گریه می کرد. گاه مجبور بودم مسافتی طولانی را بغلش کنم و این به قلبم فشار می آورد. کافی بود به دلش راه نیایم، ساعت ها گریه می کرد، جان سوز و بی امان و من هم پا به پای او. روزی پدرت مارا به حضرت عبدالعظیم (علیه السلام) برد. چون فاطمه توانسته بود آیت الکرسی را حفظ کند، برایش چادر خرید. از آنجا ما را به دریاچه چیتگر برد تا قایق سواری کنیم. فاطمه می خندید و شاد بود و من به خورشیدِ در حال غروب نگاه می کردم و آبی که به رنگ خون درآمده بود. اشک هایم می آمدند. یادم افتاد که یکبار فاطمه از روی چهارپایه افتاد و گل سری که به موهایش زده بودم در سرش فرو رفت و خون پیشانی اش را پوشاند. دست و صورتش را شستم و سرش را چسب زدم و او را خواباندم و رویش را پوشاندم. وقتی آمدی با مقدمه چینی و دلهره گفتم: ((شرمنده، حواسم به فاطمه بود، فقط یک لحظه از او غافل شدم که از روی چارپایه افتاد و سرش شکست!)) گفتی: ((می خوای فاطمه رو قربونی کنم تا از روی اون رد شی؟)) @siasikosarieh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
من ضرر کردم و تو معتمد بازاری بار ما را نخریدند تو برمیداری؟ شبتون حسینی التماس دعا @siasikosarieh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔶 🔺دنیا حامی فلسطین 🔸 آمار‌های اندیشکده امنیت ملی رژیم صهیونیستی نشان می‌دهد مردم سراسر دنیا با شرکت در تظاهرات از فلسطین حمایت می‌کنند @siasikosarieh