eitaa logo
کانال سیاسی کوثریه🇮🇷
99 دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
1.7هزار ویدیو
208 فایل
《بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ》 کانال تبادل اخبار انقلابی ✍ارسال مطالب برای گروه هاومخاطبین بلامانع است. لینک کانال سیاسی کوثریه 👇 @siasikosarieh
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹 🌹 اما باز هم وقت برگشتن از مدرسه دیدیم خبری از آقا نیست. باز هم خاله توران بود و چای شیرین او که به ناف ما بسته می شد. هر چه از او می پرسیدیم می گفت: مردها که مال تو خونه نشستن نیستن، مال سرکارن. بعد از اینکه چند شب به همین منوال گذشت وقتی آبجی فاطمه آمد آنقدر به او اصرار کردیم و قول دادیم به کسی نگوییم و رازدار باشیم تا بالاخره کوتاه آمد آبجی فاطمه آهی کشید و در حالی که بغض کرده بود گفت: آقا تو بیمارستان بستریه و ما میریم ملاقاتی آقا. بیشتر از این یک جمله چیز دیگری نگفت اما همین مقدار هم برای گریه و زاری کردن ما کافی بود اینکه میگفت آقا چند روز دیگه میاد ما را آرام نکرد. روزها می گذشت و ما چشم انتظار مانده بودیم. ناله های شبانه ی مادرم قطع نمی شد. ضجه میزد و اسماء الهی را تا نماز صبح صدا می کرد و خدا را قسم میداد که هیچ سفره ای بی پدر باز نشه تاج سرم افتاده، من نباشم و او باشه و از این دست جملات که ما هم با او هم ناله و هم نوا می شدیم. بعد از چند روز که تمام فامیل آمدند و چیزهایی گفتند، بالاخره از فال گوش ایستادن و حرفهای بریده بریده فهمیدیم چند روزه که آقا در بیمارستان بیهوشه و ممکنه حالا حالاها خوب نشه و به این زودی ها نتونه به خونه برگرده. تا آن موقع فقط فهمیدیم برای آقا که در پالایشگاه کار می کرد حادثه ای رخ داده است. بعد از یک ماه از طرف محل کار آقا سه نفر آمدند و ضمن توضیح جزئیات حادثه که ما برای اولین بار می شنیدیم گفتند: این طلای سیاه لعنتی که ته زمین خوابیده هم خیر داره و هم شر تا بره اجاق های مردم رو گرم کنه جون صدها آدم رو میگیره. ۰@siasikosarieh