eitaa logo
مؤسسه جهانی سبطین علیهما السلام
2هزار دنبال‌کننده
3.1هزار عکس
3.4هزار ویدیو
30 فایل
تماس با ادمین کانال : @SibtaynAdmin
مشاهده در ایتا
دانلود
عبدالله بن زبير براي اخذ بيعت از بني هاشم و در راس آنان علي بن الحسين عليهماالسلام جمع مزبور را تهديد به قتل و سوزاندن كرد و بدين منظور همگان را در نقطه ‏اي گرد آورده و تهديد كرد كه اگر بيعت نكنيد همگي طعمه آتش خواهيد شد. سرانجام بني هاشم با كمك‏هاي بي دريغ مختار ثقفي از حبس آزاد شدند، زيرا ابن زبير از قوه و قدرت مختار آگاه بود. بعدها كه آبها از آسياب افتاد و عبدالله بن زبير به دست حجاج بن يوسف ثقفي كشته شد، مردم برادر عبدالله، عروه بن زبير را نكوهش مي‏ كردند و مي ‏گفتند: برادرت چه تصميم غير صحيحي گرفته بود، زيرامي‏خواست همه ‏ي بني هاشم را كه در شعب ابي ‏طالب جمع كرده بود بسوزاند. او در پاسخ گفت: هدف او از اين كار، توحيد كلمه بود. او مي ‏خواست ميان مسلمانان اختلاف راه پيدا نكند و همگي در اطاعت يك نفر قرار گرفته و سخن آنان باشد. همچنان كه عمر بن خطاب اين كار را با بني هاشم انجام داد، آنگاه كه از بيعت ابی ‏بكر سرباز زدند، او در كنار خانه ‏ي آنان هيزم آماده كرد و خانه را بر سر آنان آتش زد. 📙مروج الذهب 3/ 276، منشورات دانشگاه لبنان؛ 3/ 77، چاپ دار أندلس. @Sibtayn
❗️چرا من آره، مردها نه؟ یکی از دوستان تعریف می کرد چند وقت پیش برای خرید مایحتاج خانه به بازار رفته بودم. هوش و حواسم حسابی به این جمع شده بود که چه جوری بین مثلث لیست خرید خانه و قیمتها و باقیمانده ناچیز کارت بانکی تعادل بر قرار کنم که خانمی حدود سی ساله البته با حجابی که البته مورد پسند مذهبی‌ها نبود کنارم ایستاد و گفت: ببخشید حاج آقا انتقادی از شما روحانیون داشتم، گفتم: بفرمائید درخدمتم، انتقاد شما را می‌شنوم. گفت: میشه بفرمائید چرا اینقدر به حجاب ما خانهما گیر می‌دید و هیچ ایرادی به مردان هوس ران و چشم چران ندارید که با دریدگی و مزاحمتهای کلامی و بالاترش برای خانمهایی مثل من مزاحمت ایجاد میکنند؟ گفتم: ببخشید، منظورتون از خانهم‌هایی مثل من، چیه؟ ویژگی خاصی مد نظرتون هست؟ گفت: یعنی مثل من چادری نیست و برای لباس پوشیدن راحته و به خودش سخت نمیگره؟ گفتم: حالا می‌تونم از شما سوالی بپرسم؟ گفت: بفرمائید. گفتم: شما چرا از بین این همه جمعیت حاضر در بازار مستقیم اومدید سراغ من و این مطالب را به من گفتید؟ گفت: خب معلومه لباس روحانیت پوشیدید و هرکسی سوأل و مطلب مرتبطی با دین داشته باشه سراغ شما میاد. گفتم: حالا با همین منطقی که فرمودید؛ یعنی لباس من پیام خاصی برای شما داشت و بر اساس پیام لباس من به سراغ من اومدید، فکر نمی‌کنید نوع پوشش و لباس شما برا آن دسته از مردان هوسران هم پیامی داره که شما را برای آزار کلامی و حرکتی انتخاب میکنن و سراغ کسایی دیگه نمیرن؟ دیدم حسابی رفت توی فکر و سبک و سنگین کردن حرفهای من که ادامه دادم؛ خواهرم، چه بخواهیم و چه نخواهیم، نوع پوشش من و شما در فضای عمومی قضاوت افراد را بدنبال داره و بر اساس آن رفتار وگفتارمتفاوتی را برای برخورد ما انتخاب میکنند. خود من بارها به جوانهایی تذکر دادم که چرا سر مسیر ناموس مردم قرار گرفته و مزاحمت ایجاد میکنید؟ و جواب شنیدم که حاجی، مزاحمت؛ اگه خود این خانوما طالبش نبودن، اینجوری توی خیابون نمی‌اومدند. بنده خدا بعد از کمی تأمل گفت: هرچند طوق تقصیر را برگرداندید و گردن خودم انداختید ولی روی حرفتون فکر میکنم، تا حالا از این زاویه به مسئله نگاه نکرده بودم. @Sibtayn
عمربن الخطاب و زنده به گور کردن دخترانش [مصادر اهل سنت] یکی از مسائلی که حتی فکر کردن به آن بدن انسان را می لرزاند، اعمال اعراب جاهلیت است که دختران خود را به بهانه ها و دلایل سخیف زنده به گور می کردند، یکی از کسانی که در زمان جاهلیت دخترانش را زنده به گور کرده عمر بن الخطاب است طبرانی در کتاب "المعجم الکبیر" و بزار در مسندش می نویسند: حَدَّثَنَا عَبْدَانُ بْنُ أَحْمَدَ، ثَنَا الْحُسَیْنُ بْنُ مَهْدِیٍّ الْأُبُلِّیُّ، ثَنَا عَبْدُ الرَّزَّاقِ، أَنَا إِسْرَائِیلُ، ثَنَا سِمَاکُ بْنُ حَرْبٍ، قَالَ: سَمِعْتَ النُّعْمَانَ بْنَ بَشِیرٍ، یَقُولُ: سَمِعْتُ عُمَرَ بْنَ الْخَطَّابِ، یَقُولُ وَسُئِلَ عَنْ قَوْلِهِ {وَإِذَا الْمَوْءُودَةُ سُئِلَتْ} قَالَ: جَاءَ قَیْسُ بْنُ عَاصِمٍ إِلَى رَسُولِ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ قَالَ: إِنِّی وَأَدَتُ ثَمَانِیَ بَنَاتٍ لِی فِی الْجَاهِلِیَّةِ، قَالَ: «أَعْتِقْ عَنْ کُلِّ وَاحِدَةٍ مِنْهَا رَقَبَةً» ، قُلْتُ: إِنِّی صَاحِبُ إِبِلٍ، قَالَ: «اهْدِ إِنْ شِئْتَ عَنْ کُلِّ وَاحِدَةٍ مِنْهُنَّ بَدَنَةً» نعمان بن بشیر مى‌گوید: که از عمر بن الخطاب در باره تفسیر آیه «وإذا الموؤودة سئلت» شنیدم که مى‌گفت: قیس بن عاصم نزد رسول خدا(ص) آمد و گفت: من در زمان جاهلیت هشت دختر خود را زنده به گور کردم، چه کار کنم؟ آن حضرت فرمود: براى هر کدام از آن‌ها یک بنده آزاد کن، من (عمر) گفتم: من چوپان شتر بودم، آن حضرت فرمود: اگر خواستى براى هر کدام از آن‌ها یک شتر اهداء کن المعجم الکبیر.ج18 ص337.ط مکتبة ابن تیمیة @Sibtayn
9.72M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
عمر بن خطاب هم در زمان جاهلیت دخترانش را زنده به گور می کرد شنقیطی نیز در کتاب "اضواء البیان" چنین می نویسد: وقد جاءَ عن عمرَ رضی الله عنه قولُه : أمرانِ فی الجاهلیةِ. أحدُهما: یُبْکِیْنِی والآخرُ یُضْحِکُنِی .أما الذی یبکینی: فقد ذَهبتُ بابنةٍ لی لِوَأْدِها، فکنتُ أحفَرُ لها الحفرةَ وتَنْفُضُ الترابَ عن لِحْیَتِی وهی لا تدری ماذا أریدُ لها ، فإذا تَذَکّرتُ ذلک بَکَیْتُ. والأخرى: کنت أصْنَعُ إلهًا من التمرِ أضَعُهُ عند رأسی یَحْرُسُنِی لَیلاً ، فإذا أصْبَحْتُ مُعَافًى أکلتُه، فإذا تَذَکرت ذلک ضَحِکْتُ من نَفْسِی این سخن از عمر نقل شده است که: دو خاطره از دوران جاهلیت دارم که یکى از آن‌ها مرا گریه و دیگرى به خنده مى‌آورد، اما آن خاطره‌اى که مرا به گریه درمى‌آورد این است که: من رفتم تا دختر خودم را زنده به گور کنم، من براى او گودال مى‌کندم، ولى او خاک‌ها را از ریشم پاک می کرد، در حالى که نمى‌دانست من چه قصدى براى او دارم، وقتى این خاطره را به یاد مى‌آورم گریه مى‌کنم. اما دیگری: من خدایی از خرما مى‌ساختم(اشاره به بت پرستی)، شب‌ها آن را بالاى سر خود مى‌گذاشتم تا از من محافظت کند، وقتى صبح مى‌شد و گرسنه مى‌شدم، آن را مى‌خوردم، وقتى این خاطره را به یاد مى‌آورم، به خودم مى‌خندم 📙اضواء البیان فی ایضاح القرآن بالقرآن.ج9 ص63.ط دار عالم الفوائد @Sibtayn
☘️امام زين العابدين عليه السلام : بينوا آدمى! هر روز سه مصيبت به او مى رسد و حتى از يكى از آنها پند نمى گيرد كه اگر پند مى گرفت، سختيها و كار دنيا بر او آسان مى شد: 1️⃣مصيبت نخست روزى است كه از عمر او كم مى شود. در صورتى كه اگر از مال او چيزى كم گردد، اندوهگين مى شود حال آن كه درهم (مال) جايگزين دارد اما عمر از دست رفته جبران نمى شود 2️⃣مصيبت دوم اين است كه روزيش را به طور كامل دريافت مى كند كه اگر از راه حلال باشد بايد حساب پس دهد و اگر از راه حرام باشد كيفر مى بيند ▫️مصيبت سوم از اينها بزرگتر است. ▪️عرض شد: آن چيست؟ 3️⃣فرمود: هيچ روزى را به شب نمى رساند مگر اين كه يك منزل به آخرت نزديك شده است، اما نمى داند به سوى بهشت يا به سوى آتش ؟! ☘️جاءَ رَجُلٌ إِلَى عَلِيِّ بْنِ اَلْحُسَيْنِ عَلَيْهِمَا السَّلاَمُ يَشْكُو إِلَيْهِ حَالَهُ فَقَالَ عليه السلام : مِسْكِينٌ اِبْنُ آدَمَ لَهُ فِي كُلِّ يَوْمٍ ثَلاَثُ مَصَائِبَ لاَ يَعْتَبِرُ بِوَاحِدَةٍ مِنْهُنَّ وَ لَوِ اِعْتَبَرَ لَهَانَتْ عَلَيْهِ اَلْمَصَائِبُ وَ أَمْرُ اَلدُّنْيَا 1️⃣فأَمَّا اَلْمُصِيبَةُ اَلْأُولَى فَالْيَوْمُ اَلَّذِي يَنْقُصُ مِنْ عُمُرِهِ قَالَ وَ إِنْ نَالَهُ نُقْصَانٌ فِي مَالِهِ اِغْتَمَّ بِهِ وَ اَلدِّرْهَمُ يَخْلُفُ عَنْهُ وَ اَلْعُمُرُ لاَ يَرُدُّهُ 2️⃣و اَلثَّانِيَةُ إِنَّهُ يَسْتَوْفِي رِزْقَهُ فَإِنْ كَانَ حَلاَلاً حُوسِبَ عَلَيْهِ وَ إِنْ كَانَ حَرَاماً عُوقِبَ عَلَيْهِ ▫️قالَ وَ اَلثَّالِثَةُ أَعْظَمُ مِنْ ذَلِك ▪️قيلَ وَ مَا هِيَ 3️⃣ قالَ مَا مِنْ يَوْمٍ يُمْسِي إِلاَّ وَ قَدْ دَنَا مِنَ اَلْآخِرَةِ رَحْلَةً لاَ يَدْرِي عَلَى اَلْجَنَّةِ أَمْ عَلَى اَلنَّارِ . 📗الإختصاص ج۱ ص۳۴۲ 📙بحار الأنوار ج۷۵ ص۱۶۰ @sibtayn
مناقب و فضائل متخلف دوم عُمَر دستش را در مقعد شتر داخل می کرد و می گفت : 👈می ترسم در مورد تو از من سؤال شود. 👈این روایت را ابن سعد نقل کرده و راویان سندش ثقه و مورد اعتماد هستند. 👈متن عربی : عن سالم بن عبدالله أن عمر بن الخطاب کان یدخل یده فی دبر البعیر ویقول إنی لخائف أن أسأل عما بك 📚کتاب مناقب امیرالمؤمنین عُمَر بن الخطاب، تألیف ابن جوزی، صفحه ٩۵ @sibtayn
آرزوی عجیب عمر بن خطاب 💎عن الضحاک قال: قال عمر: یا لیتنی کنت کبش أهلی سمنونی ما بدا لهم، حتى إذا کنت أسمن ما أکون زارهم بعض من یحبون فجعلوا بعضی شواء وبعضی قدیدا ثم أکلونی فأخرجونی عذرة ولم أکن بشرا ( هناد حل، هب) از عمر بن خطاب روایت است که گفت: ای کاش من قوچ خانواده ام بودم و آنقدر مرا می پروراندند که چاق ترین قوچان می شدم ؛ آن گاه هر کس را دوست می داشتند به دیدارشان می آمد پس مقداری از مرا می پختند و مقدار دیگری را سرخ می کردند ؛ سپس مرا می خوردند و از آن ها به شکل نجاست خارج می شدم و بشر نبودم !!! 📖کنز العمال، ج ۱۲، ص ۶۱۹ @Sibtayn
‼️ گشت ارشاد به سبک عمر بن خطاب! 🔹 جلال سیوطی از علمای بزرگ اهل سنت صحابه روایت کرده است: ✍️ وأخرج الخرائطي فِي مَكَارِم الْأَخْلَاق عَن ثَوْر الْكِنْدِيّ أَن عمر بن الْخطاب [...] كَانَ يعس بِالْمَدِينَةِ من اللَّيْل فَسمع صَوت رجل فِي بَيت يتَغَنَّى فتسوّر عَلَيْهِ فَوجدَ عِنْده امْرَأَة وَعِنْده خمر فَقَالَ: يَا عَدو الله أظننت أَن الله يسترك وَأَنت على مَعْصِيَته فَقَالَ: وَأَنت يَا أَمِير الْمُؤمنِينَ لَا تعجل على أَن أكون عصيت الله وَاحِدَة فقد عصيت الله فِي ثَلَاث قَالَ الله: {وَلَا تجسسوا} وَقد تجسست وَقَالَ (وَأتوا الْبيُوت من أَبْوَابهَا) (الْبَقَرَة ۱۸۹) وَقد تسوّرت عليَّ وَدخلت عليَّ بِغَيْر إِذن وَقَالَ الله (لَا تدْخلُوا بُيُوتًا غير بُيُوتكُمْ حَتَّى تستأنسوا وتسلموا على أَهلهَا) (الثور ۲۷) 🔸 عمر بن خطاب شبانه در مدینه پرسه می‌زد که از خانه‌ای صدای مردی آوازخوان به گوشش خورد، پس بر دیوار خانه او پریده و وارد خانه‌اش شد و فریاد زد: دشمن خدا! فکر می‌کنی خدا آبروی تو را در حال گناه حفظ می‌کند؟ مرد گفت: تو چطور؟ عجله نکن، اگر من یک گناه کردم تو سه گناه کردی: فرموده «تجسس نکنید» (آیه ۱۲ سوره حجرات) و تو تجسس کردی، فرموده: «به خانه ها از درب‌ها وارد گردید» (آیه ۱۸۹ سوره بقره) تو بر دیوار خانه‌ام پریدی و فرموده: «در خانه‌هايى غير از خانه‌ی خود وارد نشويد تا اجازه بگيريد» (آیه ۲۷ سوره نور) و تو بی‌اجازه وارد خانه‌ام شدی. 📚 الدر المنثور فی التفسیر الماثور، تالیف جلال سیوطی، جلد ۷، صفحه ۵۶۸، چاپ دار الفکر @Sibtayn
قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام مَنْ زَعَمَ أَنَّ الْإِمَامَ يَحْتَاجُ إِلَى مَا فِي أَيْدِي النَّاسِ فَهُوَ كَافِرٌ إِنَّمَا النَّاسُ يَحْتَاجُونَ أَنْ يَقْبَلَ مِنْهُمُ الْإِمَامُ قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ- خُذْ مِنْ أَمْوالِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُمْ‌ وَ تُزَكِّيهِمْ‌ بِها سوره توبة: 104. -امام صادق(عليه السّلام)فرمود: هر كه گمان برد كه امام نيازمند است بدان چه در دست مردم است او كافر است، همانا مردم نياز دارند كه از آنها چيزى را بپذيرد،خدا عز و جل مى‌فرمايد(104 سوره توبه):«بگير از دارائى آنها صدقه تا آنها را پاكيزه كنى و با آن بپرورانى». 📚الکافي ج۱ ص۵۳۷ @Sibtayn