eitaa logo
مؤسسه جهانی سبطین علیهما السلام
1.8هزار دنبال‌کننده
2.9هزار عکس
3.1هزار ویدیو
30 فایل
تماس با ادمین کانال : @SibtaynAdmin
مشاهده در ایتا
دانلود
آیا می دانید محبوب ترین اهل زمین نزد اسمانیان کیست ؟ از اسماعیل بن [رجاء]از پدرش روایت مى‌کند که گفت‌: همراه‌عبداللَّه بن عمرو بن عاص و [ابى‌] سعید خدرى در مسجد مدینه دور هم نشسته‌ بودیم که حسین بن علی(علیه السلام) از کنار ماگذشت [و سلام کرد و افراد جواب سلامش‌را دادند.] عبداللَّه بن عمرو بن عاص‌سکوت اختیار کرد و بعد از آن‌که همه جواب سلامش را دادند، جواب سلام را داد و سپس‌گفت‌: آیا به شما نگویم که محبوب‌ترین فرد روى زمین نزد اهل آسمان‌ها کیست‌؟ گفتیم‌:چرا! گفت‌: او همین مُقَفّی‌َ [کسى که پشت‌او به سوى شما است‌] مى‌باشد. او بعد ازجنگ صفین تاکنون با من صحبت نکرده‌است و [با من قهر است و ]رضایت او براى‌من از داشتن شتران سرخ مو بهتر است‌. ابوسعید گفت‌: اگر بخواهى باهم پیش اومى‌رویم تا از او عذرخواهى کنى‌. عبداللَّه ‌گفت‌: باشد. سپس باهم قرار گذاشتند که فرداصبح نزد او بروند. فرداى آن روز من نیز همراه آنان رفتم‌.ابتدا ابوسعید داخل شد و من به دنبال وى ‌وارد شدم‌. ابوسعید کنار حسین(علیه السلام) نشست ‌تا از او براى عبداللَّه بن عمرو اجازه ورود بگیرد و گفت‌: اى پسر رسول اللَّه‌، دیروز ازکنار جمع ما رد مى‌شدى که [عبداللَّه‌ ]به ماچنین و چنان گفت‌. من به او گفتم‌: آیانمى‌خواهى نزد او بروى و عذرخواهى کنى‌؟ گفت‌: چرا. حال آمده که عذرخواهى کند. پس اجازه دهید که داخل شود. حسین(علیه السلام) اجازه داد و عبداللَّه بن عمروبن عاص وارد شد و سلام کرد. آن دو جواب ‌سلامش را دادند و ابوسعید کمى ازحسین(علیه السلام) فاصله گرفت تا عبداللَّه بین او وحسین بنشیند. ابوسعید به او گفت‌: اى‌عبداللَّه‌، گفتار دیروزت را بگو. [عبداللَّه‌]گفت‌: بلى من چنین گفته ‌ام و شهادت مى‌دهم ‌که او محبوب ‌ترین فرد روى زمین در پیشگاه‌اهل آسمان است‌. حسین(علیه السلام) پرسید: آیا مى‌دانى که من‌محبوب ‌ترین فرد نزد اهل آسمان هستم و با این حال در صفین با من و پدرم جنگیدى‌؟!به خدا قسم که پدرم بهتر از من بود. [عبداللَّه‌] گفت‌: بلى همین طور است وبه خدا قسم که من نه براى آنها سیاهى لشکرشدم و نه شمشیرى کشیدم و نه تیرى‌ انداختم و نه نیزه ‌اى پرتاب کردم‌. [قضیه ازاین قرار است که در زمان رسول‌ خدا] پدرم ازمن نزد رسول اللَّه‌ صلى الله عليه و اله شکایت کرد و گفت‌:او تمام روزها روزه مى ‌گیرد و تمام شب را به ‌عبادت مى ‌پردازد و من به او امر کرده‌ام که ‌نسبت به خود ملایم‌تر باشد، اما از اطاعت ‌من سرپیچى مى ‌کند. پس از آن رسول‌اللَّه‌ صلی الله علیه و اله به من گفت‌: از پدرت اطاعت کن‌.براى همین هنگامى که مرا به خروج برای جنگ فراخواند، سخن رسول اللَّه صلی الله علیه و اله را به ‌یاد آوردم که فرموده بود. از پدرت اطاعت ‌کن‌، و براى همین همراه وى خارج شدم‌. حسین(علیه السلام) به او فرمود: آیا سخن‌خداوند [عزوجل‌] را نشینده‌اى که‌مى‌فرماید: وَ ان‌ْ جَاهَدَاک‌َ عَلی‌َ ان‌ْ تُشْرِک‌َ بِى‌مَالَیْس‌َ لَک‌َ بِه‌ِ عِلْم‌ٌ فَلاَ تُطِعْهُمَا؟[15] و مگر قول‌رسول اللَّه‌ صلی الله علیه و اله را نشنیده‌اى که مى‌فرماید: «انَّما الطّاعَة‌ُ فى‌ الْمَعْرُوف‌ِ» و مى‌فرماید: «لاَطَاعَة‌َ لِمَخْلُوق‌ٍ فى‌ مَعْصِیَة‌ِ الخَالِق‌ِ»؟ گفت‌: چرا شنیده‌ام اى پسر رسول‌ خدا،ولى گویى که تا به حال آن را نشنیده بودم‌.[!] 📚شرح الأخبار : ج 1 ص 145 ح 84 ؛ المعجم الأوسط : ج 4 ص 181 ح 3917 ، اُسد الغابة : ج 3 ص 347 ، تاريخ دمشق : ج 31 ص 275 كلّها نحوه ، كنز العمّال : ج 11 ص 343 ح 31695 @Sibtayn
🔹سعید بن جبیر گفت: نزد عبدالله بن عباس رفتم و به او گفتم: ای پسر عموی رسول خدا آمده‌ام تا درباره علی و اختلاف مردم درباره او از تو بپرسم، 🔸ابن عباس گفت: ▫️ ای ابن جبیر! آمده ای تا درباره بهترین مخلوق خداوند بعد از رسول خدا از من بپرسی. ▫️آمده ای تا از مردی بپرسی که در یک شب یعنی «لیلة القربة» به سه هزار فضیلت دست یافت؟ ▫️ای ابن جبیر! آمده ای از وصی رسول خدا، وزیر او، جانشین او، صاحب حوض او، علمدار او و صاحب شفاعت او از من بپرسی؟ 🔺قسم به کسی که جان ابن عباس به دست اوست اگر از ابتدای خلقت تا انتهای آن تمام دریاها مرکّب و تمام درختان قلم و تمام مردم نویسنده شوند و در پی نوشتن محاسن و فضیلت‌های علی علیه السلام برآیند نخواهند توانست حتی یک دهم آنچه را که خداوند به او داده است، روی کاغذ آورند. 🔸عن سَعِیدِ بْنِ جُبَیْرٍ قَالَ: أَتَیْتُ عَبْدَ اللَّهِ بْنَ عَبَّاسٍ فَقُلْتُ لَهُ یَا ابْنَ عَمِّ رَسُولِ اللَّهِ إِنِّی جِئْتُکَ أَسْأَلُکَ عَنْ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ وَ اخْتِلَافِ النَّاسِ فِیهِ 🔹فقَالَ ابْنُ عَبَّاسٍ ▫️ یا ابْنَ جُبَیْرٍ جِئْتَنِی تَسْأَلُنِی عَنْ خَیْرِ خَلْقِ اللَّهِ مِنَ الْأُمَّةِ بَعْدَ مُحَمَّدٍ نَبِیِّ اللَّهِ ▫️جئْتَنِی تَسْأَلُنِی عَنْ رَجُلٍ کَانَتْ لَهُ ثَلَاثَةُ آلَافِ مَنْقَبَةٍ فِی لَیْلَةٍ وَاحِدَةٍ وَ هِیَ لَیْلَةُ الْقِرْبَةِ ▫️یا ابْنَ جُبَیْرٍ جِئْتَنِی تَسْأَلُنِی عَنْ وَصِیِّ رَسُولِ اللَّهِ وَ وَزِیرِهِ وَ خَلِیفَتِهِ وَ صَاحِبِ حَوْضِهِ وَ لِوَائِهِ وَ شَفَاعَتِهِ وَ الَّذِی نَفْسُ ابْنِ عَبَّاسٍ بِیَدِهِ لَوْ کَانَتْ بِحَارُ الدُّنْیَا مِدَاداً وَ الْأَشْجَارُ أَقْلَاماً وَ أَهْلُهَا کُتَّاباً فَکَتَبُوا مَنَاقِبَ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ وَ فَضَائِلِهِ مِنْ یَوْمَ خَلَقَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ الدُّنْیَا إِلَی أَنْ یَفْنِیَهَا مَا بَلَغُوا مِعْشَارَ مَا آتَاهُ اللَّهُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی . 📖 أمالی الصدوق،ص۳۳۳ 📖بحارالانوار، ج۴۰،ص۸،ح۱۷ 📖ينابيع المودة لذو القربى : القندوزي، سليمان بن ابراهيم ج : 1 ص : 365 @Sibtayn
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 عقیل هاشمی (ملقب به عقیل بی عقل) شیعه در ایران مانند مسیحی ها و زرتشتی ها در اقلیت است و زیر 5% جمعیت را تشکیل می دهد و اکثر ایران اهل سنت هستند بالاخره این اقا یک حرف راست از دهانش بیرون امد این عبارت ایشان با کمی تفسیر کاملا دقیق به نظر می رسد اگر منظورش از شیعه ، شیعه ال ابی سفیان باشد و اهل سنت واقعی که شیعیان امیرالمومنین هستند را در نظر داشته باشد ، کلامش کاملا مطابق واقع است @Sibtayn
فضائل الصحابة ـ به نقل از حارث ، درباره امام على عليه السلام ـ: چون شب بدر شد ، پيامبر خدا فرمود: «چه كسى براى ما آب مى آورد؟» . پس مردم ، پا پس كشيدند ؛ ولى على عليه السلام برخاست و مشكى به زير بغل گرفت ، به چاه ژرف و تاريكى درآمد و از آن ، پايين رفت . پس خداى عز و جل به جبرئيل و ميكائيل و اسرافيل عليهم السلام ، وحى كرد كه براى يارى محمّد صلى الله عليه و آله و گروهش آماده شويد . پس ، از آسمان ، فرود آمدند و همهمه اى داشتند كه شنونده را مى ترسانْد . پس چون روبه روى چاه رسيدند ، همگى و از روى بزرگداشت و احترام بر او سلام دادند . لَمّا كانَت لَيلَةُ بَدرٍ قالَ رَسولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله : مَن يَستَقي لَنا مِنَ الماءِ ؟ فَأَحجَمَ النّاسُ ، فَقامَ عَلِيٌّ فَاحتَضَنَ قِربَةً ، ثُمَّ أتى بِئرا بَعيدَةَ القَعرِ مُظلِمَةً ، فَانحَدَرَ فيها فَأَوحَى اللّه ُ عَزَّوجَلَّ إلى جِبريلَ وميكائيلَ وإسرافيلَ تَأَهَّبوا لِنَصرِ مُحَمَّدٍ صلى الله عليه و آله وحِزبِهِ ، فَهَبَطوا مِنَ السَّماءِ لَهُم لَغَطٌ يُذعِرُ مَن سَمِعَهُ ، فَلَمّا حاذُوا البِئرَ سَلَّموا عَلَيهِ مِن عِندِ آخِرِهِم إكراما وتَجليلاً 📚فضائل الصحابة لابن حنبل : ج 2 ص 613 ح 1049 ، تاريخ دمشق : ج 42 ص 337 ح 8909 ، المناقب للخوارزمي : ص 308 ح 303 ؛ المناقب لابن شهر آشوب : ج 2 ص 241 . @Sibtayn
🔹شناختن ائمه علیهم السلام به حقیقت معرفت ✍🏻مفضل گوید: روزی خدمت امام صادق علیه السلام رسیدم، به من فرمود: ای مفضل، آیا محمد و علی و فاطمه و حسن و حسین علیهم السلام را به حقیقت معرفت شناخته‌ای؟ عرض کردم به من بشناسان. فرمود: اینکه بدانی ایشان می‌دانند هر آنچه را که خداوند خلق کرده، و آن‌ها نشانه تقوا و خزانه‌دار آسمان‌ها و زمین و کوه‎ها و ریگ‌ها و دریاها هستند، و آن‌ها می‌دانند چه تعداد در آسمان فرشته و ستاره است و وزن کوه‌ها و اندازه آب دریاها و رودها و چشمه‌ها را می‌دانند پس کسی که به حقیقت معرفت آن‌ها را بشناسد در درجات عالی مؤمن خواهد بود.. مفضل گوید: این مطلب را دانستم و به آن ایمان آوردم. امام علیه السلام فرمود: آری ای مفضل، آری ای گرامی، آری ای نعمت داده شده، ای نیکو، پاک شدی و بهشت برای تو و برای هر مؤمنی که به این مطلب ایمان دارد. 📒فضائل عترت طاهره، ج۲، ص۶۳۷ 📙بحار الأنوار، ج‏۲۶، ص۱۱۶، ح۲۲ @Sibtayn
🔺فردوسی درباره حجاب زنان و دختران ایرانی چه می‌گوید؟! فردوسی از ماجرای خواستگاری شیرویه شهبانوی ایران باستان می‌گوید↓↓ ۱- شیرین می‌گوید: زن خوب آن بانویی است که «به پوشیدگی نیز خویَش بُوَد» یعنی پوشیده و محجبه باشد. ۲- فردوسی می‌گوید: شیرین چادر به سر داشت. ۳- می‌گوید: هیچ کس (جز شوهر) موی سر شهبانوی ایران را ندیده بود. پ.ن : حجاب یک تکلیف شرعی است که هم در قرآن کریم صراحتاً الزام شده؛ و هم در روایات شریفه، حدود و احکام آن تبیین گردیده است ، اما متأسفانه به برخی باید گفت اگر مقید به حدود الهی نیستید، حداقل ایرانی باشید، مگر شعارهای ناسیونالیستی سر نمیدهید!؟؟ @Sibtayn
امیرالمومنین علی عليه السلام: التَّثَبُّتُ رَأسُ العَقلِ، وَالحِدَّةُ رَأسُ الحُمقِ درنگ در كارها، اوج خردمندى است و شتاب زدگی، اوج حماقت است كنزالفوائد جلد1 صفحه199 @Sibtayn
آیا می دانید چرا پیروان سقیفه اهل سنت نامیده شدند؟ 〰️علامه بیاضی از علمای شیعه بزرگ قرن نهم در کتاب شریف الصراط المستقیم در وجه تسمیه عمریه به اهل سنت می‌نویسد: ➿إن معاوية لما سن سب علي عليه السلام سمى ذلك عام السنة وبه سميت أهل السنه لا ما يوهمون به أهل السنة والجماعة. ➰در سالی که معاویه (لعنت الله علیه) سب و لعن امیر المؤمنین صلوات الله علیه را سنت کرد آن سال عام السنة نامیده شد و کسانی که از این سنت معاویه (لعنت الله علیه) در دشمنی با امیر المؤمنین صلوات الله علیه تبعیت کردند به اهل سنت مشهور شدند. 📓الصراط المستقیم، جلد ۳، صفحه ۸۴. @Sibtayn
💎ابوهاشم می گوید: همراه امام صادق علیه‌السلام در مسجد الحرام بودم؛ والی (مکه) بالای منبر رفت تا خطبۀ نماز جمعه را بخواند و این آیه را تلاوت کرد: «إِنَّ اللَّهَ وَ مَلائِكَتَهُ يُصَلُّونَ عَلَى النَّبيِّ يا أَيُّها الَّذينَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَيهِ وَ سَلِّموا تَسليماً» (همانا خدا و فرشتگانش بر پيامبر صلوات می‌فرستند؛ اى مؤمنان! بر او صلوات فرستيد و آن گونه كه شايسته است، تسليم او باشيد؛ [سوره احزاب، آیه ۵۶]). پس امام علیه‌السلام فرمودند: «ای أباهاشم! (این مرد) چیزی گفت که تفسیرش را نمی‌داند! (منظور از تسلیم در آیه این است:) تسلیم ولایت علی علیه‌السلام شوید، تسلیم شدنی!» «عن أبي هاشم قال: كنت مع جعفر بن محمد علیهماالسلام في مسجد الحرام فصعد الوالي المنبر يخطب يوم الجمعة فقال "إن الله و ملائكته يصلون على النبي يا أيها الذين آمنوا صلوا عليه و سلموا تسليما" فقال جعفر علیه‌السلام يا أبا هاشم لقد قال ما لا يعرف تفسيره قال و سلموا الولاية لعلي تسليما.» 📖تفسير فرات کوفی، ص۳۴۲ 📖بحار الانوار، ج‏۳۶، ص۱۴۳ @Sibtayn
▪️اگر بنا باشد امام زمان روحی فداه یک آن بیشتر بماند... • 🔻میلیاردها شیخ طوسی و شیخ انصاری، ارزش یک نفس امام زمان علیه السلام را ندارند. شیخ انصاری و شیخ طوسی را که گفتم، بقیه اصلا داخل حساب نمی آیند. • 🔻برای هر سخنی باید دلیلی آورد. به چه دلیل من این حرف را می زنم؟ به این دلیل که اگر بنا باشد، امام زمان روحی فداه یک آن بیشتر بماند، باید همه اینها به ضرورت عقل و نقل، فدا شوند. • 📗میر مهر ص۲۴۳
🔴 تمام دین خود را از حضرت فاطمه بگیرید! (به روایت و اعتراف اهل سنت) 🌕 آلوسی، عالم مشهور اهل سنت عمر، در مورد دلیل افضلیت حضرت فاطمه سلام الله علیها بر تمامی زنان عالم، می‌نویسد: «فاطمه‌ی بتول، افضل زنان گذشته و آینده است، چون پاره تن و وجود رسول خداست، حتی بنابر قول به این‌که حضرت مریم نبی باشد، باز حضرت فاطمه بر او افضلیت دارد، زیرا بضعیت از روح وجود است و من ندیدم سید همه موجودات با چیزی مقایسه بشود، و از این بیان، افضیلت حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها بر عایشه نیز مشخص می‌شود.» ✅ پیامبر صلی الله علیه و آله می‌دانست که دخترش مدت زیادی زنده نمی‌ماند، و اگر می‌دانست که حضرت فاطمه سلام‌الله‌علیها بیشتر عمر می‌کند، چه بسا می‌گفت که تمام دین خود را از فاطمه سلام‌الله‌علیها بگیرید؛ کلام آلوسی چنان محکم، متقن و کامل است که به توضیح اضافه‌ای احتیاج ندارد. 📗روح المعانی، آلوسی، ج۳، ص۱۵۵ @Sibtayn
آیا سجده بر مهر شرک است ؟ عالم سرشناس اهل تسنن ابوبکر بن ابی شیبه در کتاب المصنف می نویسد : مسروق بن اجدع ( تابعی سرشناس و از رجال صحاح ششگانه اهل تسنن ) با خودش لبنه (خشت کوچک) همراه داشت و وقتی با کشتی سفر می‌کرد، (در هنگام نماز خواندن) بر آن خشت، سجده می‌کرد. 📚المصنف، عبدالرزاق، ج2، ص582. رفتار اين شخصيت بزرگ صدر اسلام، بى پايگى گفتار كسانى را كه همراه داشتن قطعه اى تربت را شرك و بدعت مى پندارند، اثبات مى كند و روشن مى سازد كه پيشتازان تاريخ اسلام نيز، بدين كار مبادرت مىورزيدند. در صورتى كه اگر سجده بر همه چيز روا بود، چه ضرورت داشت كه اين تابعى معروف (مسروق بن اجدع)، خشت كوچكى را با خود حمل نمايد؟ و آيا شيعيان جهان جز روش عملى مسلمانان صدر اسلام را كه پيشتازان دين بوده اند، پيروى مى كنند؟ @Sibtayn
👈حـضرت امـام‌ بـاقـر علیه السلام فـرمودند: 🔻 إنِّي لَأَدْعُو اللَّهَ لِمُذْنِبِي شِيعَتِنَا فِي الْيَوْمِ وَ اللَّيْلَةِ أَلْفَ مَرَّةٍ 🟤 بـرای شـیعیان گـنهڪارم، هـر شـب و روز، هـزار بـار دعـا (و استغفار) می‌ڪنم. 📚 الكافي (ط - الإسلامية) ج‏ ۱ ص ۴۷۲ 🟢امـام زمـان علیه السلام هـم روزی هـزار بـار بـرای ما دعـا می‌ڪند، حتّـی بـرای گنـهکارترینِ مـا! ⁉️ مـا چقدر دعـاگوی حضـرت هسـتیم؟!!! @Sibtayn
خداشناسی یعنی امام شناسی ●عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (صلوات الله علیه) قَالَ: خَرَجَ الْحُسَيْنُ بْنُ عَلِيٍّ (صلوات الله علیهما) عَلَى أَصْحَابِهِ فَقَالَ أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّ اللَّهَ جَلَّ ذِكْرُهُ مَا خَلَقَ الْعِبَادَ إِلَّا لِيَعْرِفُوهُ فَإِذَا عَرَفُوهُ عَبَدُوهُ فَإِذَا عَبَدُوهُ اسْتَغْنَوْا بِعِبَادَتِهِ عَنْ عِبَادَةِ مَنْ سِوَاهُ فَقَالَ لَهُ رَجُلٌ يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ بِأَبِي أَنْتَ وَ أُمِّي فَمَا مَعْرِفَةُ اللَّهِ قَالَ مَعْرِفَةُ أَهْلِ كُلِّ زَمَانٍ إِمَامَهُمُ الَّذِي يَجِبُ عَلَيْهِمْ طَاعَتُهُ. ●از حضرت آقا امام صادق (صلوات الله علیه) روایت شده است که حسين بن على (صلوات الله علیهما) بر ياران خود خارج شد و فرمود: اى مردم! خداى جلّ ذکره، بندگان را جز براى اينكه او را بشناسند نيافريد؛ پس چون او را بشناسند پرستش او مى كنند، و چون او را بپرستند با پرستش او از پرستش جز او بي نياز مى شوند. پس مردى به او عرض کرد: اى پسر پيامبر خدا، پدر و مادرم فداى تو باد! معرفت و شناخت خدا چيست؟ (امام حسین صلوات الله علیه) فرمود: اينكه اهل هر زمان، امام خودشان را كه اطاعت او بر آنها واجب است؛ بشناسند. علل الشرائع، ج‏1، ص: 9 كنز الفوائد، ج‏1، ص: 328 نزهة الناظر، ص: 80 تفسير الصافي، ج‏5، ص: 75 بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج‏5، ص: 312 تفسير نور الثقلين، ج‏5، ص: 132 تفسير كنز الدقائق، ج‏12، ص: 435 سفينة البحار، ج‏5، ص: 40 پدر و مادرم فدای امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف که غریبانه بیابان گردی می کند.😔😔😔 @Sibtayn
photo_2022-11-16_18-49-49.jpg
180.9K
این مفتی بی حیا ادعاهای عجیبی می کند که از شنیدن ان مرغ پخته هم به خنده می افتد قصد داریم مقداری با دموکراسی و ازادی خلفای مورد نظر این اقا آشنا بشیم
مالک بن نویره از صحابه رسول خدا(صلی الله علیه و اله) و از اشراف و بزرگان جاهلیت و اسلام. وی نماینده پیامبر(صلی الله علیه و اله) در گرفتن صدقات قبیله‌اش بود. پس از درگذشت پیامبر(صلی الله علیه و اله) با خودداری از بیعت با ابوبکر، خالد بن ولید به سوی قبیله‌اش رفت و با اینکه مالک آهنگ جنگ نداشت، خالد دستور داد گردنش را زدند و همسرش را اسیر کرد و با او همبستر شد. این کار خالد اگر چه از طرف برخی همچون ابوقتاده و عمر محکوم و عمر خواهان سنگسار خالد شد اما ابوبکر با خالد برخوردی نکرد و گفت خطا کرده و دیه مالک را از بیت المال پرداخت. 🔺پس از وفات پیغمبر مالک از بیعت با ابوبکر سر باز زد. ابوبکر، خالد بن ولید را با سپاهی به سوی او فرستاد و چون خالد به نزدیک قبیله او قبیله بنی یربوع رسید سپاه خود را مسلّح و آماده جنگ کرد و چون به بُطاح محل سکونت مالک رسیدند کسی را نیافتند چه مالک به آنها دستور داده بود اجتماع نکنند و از خانه‌های خود بیرون نیایند. خالد سربازانش را به سراغ جمعیت فرستاد تا هر که را بیابند به نزد خالد برند. آنها مالک و چند نفر را به نزد خالد بردند. چون سپاه خالد بر قبیله وارد شد خالد اعلان جنگ نمود لذا مردم بنی یربوع مسلّح شدند، سربازان خالد گفتند: ما مسلمانیم چرا مسلح شده اید؟ آنها گفتند: ما نیز مسلمانیم شما چرا مسلحید؟ مردم قبیله سلاح را به زمین نهادند ولی خالد تصمیم قتل مالک را گرفت و بهانه این بود که او ابوبکر را خلیفه ندانسته، لذا به ضرار بن ازور فرمان داد او را گردن زند. در این حال مالک به همسر زیبای خود ام تمیم خطاب کرد که تو مرا به کشتن دادی بدین معنی که خالد دلباخته تو شد مرا می‌کشد که ترا تصرف کند. چنان شد که او گفته بود خالد او را کشت و بلافاصله زنش را به تصرف درآورد، ابوقتاده و عبدالله بن عمر به وی اعتراض نمودند ولی او به سخنان آنان اعتنائی نکرد و پس از بازگشت به مدینه، ابوقتاده پیش از ورود خالد جریان را به عرض خلیفه رساند ولی خالد چون به مدینه وارد شد خود را غرق سلاح نمود و سه چوبه تیر را به نشانه پیروزی به عمامه‌اش نصب نمود و چون در راه عمر، او را دید تیرها را از عمامه‌اش بیرون کشید و شکست و به وی گفت: تا این حد ریاکاری و تظاهر می‌کنی؟! مرد مسلمانی را می‌کشی و سپس با همسرش هم بستر می‌شوی و اکنون خود را قهرمان اسلام می‌دانی؟! به خدا قسم سنگسارت می‌کنم. 📚ابن الاثیر، اسد الغابة، ۱۴۲۲ق، ج۴، ص۴۰ @Sibtayn
طبری ، تاریخ نویس معروف اهل سنت در این باره می نویسد : وكان ممن شهد لمالك بالاسلام أبو قتادة الحارث بن ربعی أخو بنى سلمة وقد كان عاهد الله أن لا یشهد مع خالد بن الولید حربا أبدا بعدها وكان یحدث أنهم لما غشوا القوم راعوهم تحت اللیل فأخذ القوم السلاح قال فقلنا إنا المسلمون فقالوا ونحن المسلمون قلنا فما بال السلاح معكم قالوا لنا فما بال السلاح معكم قلنا فان كنتم كما تقولون فضعوا السلاح قال فوضعوها ثم صلینا وصلوا . 📖تاریخ الطبری ، الطبری ، ج 2 ، ص 503 . از كسانی كه به اسلام مالك بن نویره شهادت داده بود ، ابو قتاده بن ربعی ، برادر بنی سلمه بود . او با خداوند عهد كرده بود كه بعد از این ماجرا در هیچ جنگی با خالد بن ولید شركت نكند ؛ و چنین می گفت که وقتی به نزدیکی ایشان رسیده بودند ، همان شب به سمت ایشان رفتیم ؛ ایشان سلاح به دست گرفته و گفتند ما مسلمانیم ؛ ما نیز گفتیم : ما هم مسلمان هستیم ؛ گفتیم : پس برای چه سلاح به دست گرفته اید ؟ پاسخ دادند ، به خاطر ما ( از ترس شما ) و گفتند : شما چرا سلاح به دست گرفته اید ؟ گفتیم : اگر آنچنان است که می گویید پس سلاح را بر زمین بگذارید ؛ ایشان سلاح را بر زمین گذاشته هم ما و هم ایشان نماز خواندیم . @Sibtayn
ابن حجر عسقلانی می نویسد : فكان أبو قتادة ممن شهد انهم أذنوا وأقاموا الصلاة وصلوا فحبس بهم خالد فی لیلة باردة ثم أمر منادیا فنادى أدفئوا أساركم وهی فی لغة كنایة عن القتل فقتلوهم وتزوج خالد بعد ذلك امرأة مالك . 📚الإصابة ، ابن حجر ، ج 5 ، ص 560 – 561 . ابوقتاده از کسانی است که شهادت داده است که ایشان اذان گفته و نماز خواندند ؛ اما خالد ایشان را در شبی سرد به اسارت گرفته و دستور داد که شخصی ندا بدهد ( ادفئوا ) گرم کنید زندانیانتان را ؛ اما این کلمه در اصطلاح بعضی به معنی کشتن است ؛ پس ایشان را کشتند و بعد از آن خالد با همسر مالک ازدواج کرد !!! @Sibtayn
زیبایی همسر صحابه پیامبر صلی الله علیه و اله بلای جان او شد خالد بن ولید که از طرف خلیفه اول اهل سقیفه مامور به بیعت گیری و جمع زکات از مالک بن نویره و قبیله او شده بود ، چشمش به همسر مالک افتاد و ... ابن حجر عسقلانی در این باره می‌نویسد : أن خالدا رأى امرأة مالك وكانت فائقة فی الجمال ، فقال مالك بعد ذلك لامرأته : قتلتینی یعنی سأقتل من أجلك . 📖الإصابة ، ابن حجر ، ج 5 ، ص 561 . خالد همسر مالک را دید در حالی که او در نهایت جمال بود ؛ پس مالک بعد از آن به همسر خویش گفت : تو من را کشتی ، یعنی من به خاطر تو کشته خواهم شد . @Sibtayn
تجاوز خالد به همسر صحابه پیامبر صلی الله علیه و اله بعد از به قتل رساندن او یعقوبی در تاریخش می نویسد : وتزوج خالد بامرأة مالك ، أم تمیم بنت المنهال ، فی تلك اللیلة. 📗تاریخ الیعقوبی ، ج2 ، ص 110 . و خالد با همسر مالک - ام تمیم دختر منهال - در همان شب ازدواج کرد . اما ابوبکر به جایی این که خالد بن ولید را محاکمه کند ، از او پشتیبانی و تمامی کارهای او را تأیید کرده و می گوید : او مجتهد بوده و در اجتهادش اشتباه كرده است ! @Sibtayn
تصمیم خلیفه اول اهل سقیفه در مورد جنایات خالد بن ولید طبری ، داستان را این گونه نقل می كنند : وقال عمر لأبی بكر إن فی سیف خالد رهقا فإن لم یكن هذا حقا حق علیه أن تقیده وأكثر علیه فی ذلك وكان أبو بكر لا یقید من عماله ولا وزعته فقال هیه یا عمر تأول فأخطأ فارفع لسانك عن خالد . 📚تاریخ الطبری ، ج 2 ، ص 503 و الكامل فی التاریخ ، ابن الأثیر ، ج 2 ، ص 358 – 359 و وفیات الأعیان وأنباء أبناء الزمان ، ابن خلكان ، ج 6 ، ص 15 و تاریخ الإسلام ، الذهبی ، ج 3 ، ص 36 – 37 و إمتاع الأسماع ، المقریزی ، ج 14 ، ص 239 و كنز العمال ، المتقی الهندی ، ج 5 ، ص 619 و ... . عمر به ابوبكر گفت به درستی كه در شمشیر خالد خونریزی وجود دارد ؛ پس اگر این مطلب (خونریز خالد) سزاوار نیست ، اما سزاوار اوست که او را به خاطر کشتن مالک به زنجیر بکشی ( محدود گردانی ) و بر این مطلب بسیار تاکید کرد ؛ اما ابوبکر کارمندان و زیردستان خود را محدود نمی نمود ؛ پس گفت : نه چنین نیست ای عمر ؛ او اجتهاد نموده و اشتباه کرده است ؛ پس زبانت را از خالد بردار . نكته جالب در این قضیه ، اختلاف نظر شدیدی است كه میان خلیفه اول و خلیفه دوم وجود داشته است . عمر بن الخطاب ، خالد را عدو الله ، مستحق رجم ، زنا كار و قاتل نفس محترمه می‌داند ؛ اما ابوبكر او را شمشیر خدا و مجتهد خطاب می كند! واقعا باید مفهوم ازادی و دموکراسی را از این خلیفه خود خوانده یاد گرفت . @Sibtayn