#روز_شمار_شهادترسولخدا (9)
⁉️❔در روز سه شنبه ۱۵ صفر سال ۱۱ هجری قمری ، ۲۸ اردیبهشت سال ۱۱ هجری شمسی ،۱۴ می سال ۶۳۲ میلادی چه اتفاقی افتاد؟؟
┄┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄
🔸امروز پیامبر صلی الله علیه و آله به أسامة بن زيد فرمان میدهند که «با ذکر نام خدا حرکت کن و به سوی جایی که پدرت کشته شد ، روان شو.»
▪️ «زید بن حارثه» - پدر اسامه - دو سال قبل در «جنگ مُوْتَه» که در مرزهای شمالی شبه جزیرهء عربستان با سپاه روم صورت گرفته بود ، شهید شد؛
اینک ، اُسامة بن زید مأمور است که سپاه را به سوی آن منطقه روان سازد ؛
دستور پیامبر صلی الله علیه و آله به اسامه این است که آنچنان حرکت کن که از اخبار پیشی بگیری و به شتاب بروی ؛
دستور دیگر پیامبر صلی الله علیه و آله این بود که تمامی مهاجرین اوّلین - که نگرانی پیامبر از آنان بود - باید با سپاه همراه شوند.
⚠️ این فرمان برای آنان که امید به خلافت بعد از پیامبر بسته بودند ، مانعی سخت به حساب میآمد ؛ آنان در فکر ترفندی جدید هستند!
🔻در پایان امروز آثار اولیهء بیماری بر پیامبر صلی الله علیه و آله عارض میشود ؛
آن حضرت به سردرد مبتلا شدهاند ؛
برخی از مورخان اصرار دارند که پیامبر در خانه « #زینب_بنت_جحش » و یا «میمونه» که هر دو همسر رسول خدا صلی الله علیه و آله هستند ، آغاز بیماری را تجربه کرده اند .(۱)
اصرار بر این قضیه ، آن هم از سوی برخی تاریخ نویسان که سابقهٔ دفاع بیحد و مرز از سقیفه و پیامدهای آن را دارند ، توجه موشکافان را به خود جلب کرده است!
به راستی چرا این عده ، بر این که بیماری پیامبر در خانهٔ #عایشه (دختر ابوبکر خلیفه اول) ، #حفصه (دختر عمر خلیفه دوم) و ام حبیبه(دختر ابوسفیان) شروع نشده ،
پای فشاری میکنند!!!؟
✖️عایشه میگوید :
«پیامبر صلی الله علیه و آله بر اثر بیماری ذات الجَنْب(=سینه پهلو) از دنیا رفته است »
در حالی که تمام روایات حکایت از مسموم شدن پیامبر صلی الله علیه و آله میکنند ؛
و شخص پیامبرصلی الله علیه و آله نیز اشاره دارند که خداوند حضرت را به بیماری ذات الجَنب مبتلا نخواهد کرد.
❌ منابع تاریخی ، به خصوص اهل تسنن بیان میکنند که پیامبر صلی الله علیه و آله بر اثر گوشت مسمومی که زنی یهودی در خیبر برای پیامبر خدا صلی الله علیه و آله ، آماده کرد ،
از دنیا رفتند!!
🔻 با توجه به این که جنگ خیبر در آغازین ماه های سال هفتم هجری ، اتفاق افتاد ، نمیتوان قبول کرد که پیامبر صلی الله علیه و آله ، غذای مسمومی را در خیبر بخورند ،چهار سال بدون هیچ عارضه ای در سفر و حَضَر باشند و ناگهان در عرض کمتر از نصف ماه با تب شدید ، دار فانی را وداع گویند!!
🔻 در منابع اهل تسنن جمله ای را به شخص پیامبر صلی الله علیه و آله نسبت میدهند که آن حضرت فرموده اند :
«من همواره اثر سَمّ خیبر را بر خود احساس میکردم» (۲)
این جمله - در صورت صحّت - نشان میدهد که گویا ، از ماجرای #خیبر تا هنگام رحلت ،
به تناوب ، پیامبر صلی الله علیه و آله با آب یا غذای آلوده ، مسموم میشدند ؛
به بیان دیگر ، تا سال ۱۱ هجری قمری ،
اثر این سم بر بدن پیامبر صلی الله علیه و آله در حد احساس فردی رسولخدا بوده و اثر ظاهری نداشته است ؛ که این عبارت گزارشگر آن حالت میتواند باشد .
و در ماه صفر سال یازدهم ، آثار مسمومیت به حدی شدید میشود که همهٔ اهل مدینه از بیماری پیامبر صلی الله علیه و آله آگاهی پیدا میکنند.
-------------------
1⃣ تاریخ طبری ص۴۳۳ ؛ البدایة و النهاية ٢٤۴/۵
2⃣ صحیح بخاری ۱۳۷/۵ و مستدرک حاکم نیشابوری ۵۸/۳
قرطبی از علمای بزرگ اهل تسنن مینویسد:
والإمامية تقول إن الرأس أعيد إلى الجثة بكربلاء بعد أربعين يوماً من المقتل وهو يوم معروف عندهم يسمون الزيارة فيه زيارة الأربعين.
شیعیان امامی معتقدند که سر [مطهر] حسین بن علی (علیهما السلام) پس از شهادت ایشان به بدنشان در کربلا بازگردانده شده است و این روز در میان شیعیان به روز زیارت اربعین معروف است.
📚التذکرة باحوال الموتی و امور الآخرة، تالیف قرطبی، صفحه ۱۱۲۲، چاپ مکتبة دار المنهاج
@Sibtayn
دعای امام صادق علیه السلام برای زوار امام حسین علیه السلام
معاویه بن وهب (از اصحاب امام صادق علیه السلام) میگوید:
خدمت آن حضرت رسیدم. در مصلای خود در خانه اش نشسته بود و پس از نماز با خداوند راز و نیاز میکرد. از جمله (در دعا نسبت به زائران قبر امام حسین علیه السلام) میگفت:
«خدایا زائران قبر حسین(علیه السلام) را بیامرز، اینان که در این راه، پول خرج میکنند، بدنهای خود را در این راه در معرض قرار میدهند… خدایا رحمت کن بر چهرههایی که آفتاب، رنگ آنها را تغییر داده، صورتهایی که متوجه قبر اباعبدالله است، چشمهایی که در محبت ما اشک میریزد… خدایا این جانها و بدنها را به تو میسپارم، تا کنار حوض کوثر به هم برسیم… .»
📚الکافی : ج4 ص 582
@Sibtayn
حدیث لعن كسانی كه از رفتن به جیش «اسامه» تخلف كردند در نوشتههای بزرگان اهل تسنن مانند «ابوبكر احمد بنعبدالعزیز جویری» در «السقیفة و الفدك»[1]، «شهرستانی» در «ملل و نحل»، «ایجی» در «مواقف» و «ابن ابیالحدید معتزلی» در «شرح نهج البلاغه» آمده است. پیامبر (صلی الله علیه وآله) در محرم یا صفر سال یازدهم هجری بیمار شد و خبر نگرانكننده رحلت خویش را به مردم داد.[2] ایشان در همین روزها دستور عزیمت سپاه مسلمانان به مرزهای غربی و «فلسطین» به فرماندهی «اسامة بنزید» را صادر كرد و سران مهاجران و انصار به ویژه «ابوبكر»، «عمر»، «ابوعبیده جراح»، «سعد بنابیوقاص» و دیگران را فرمان داد تا با این سپاه از مدینه بیرون روند اما علی بن ابیطالب(علیه السلام) را نزد خویش در مدینه نگاه داشت.
برخی از مسلمانان از همراهی با این لشكر كه در چند فرسخی بیرون مدینه اردو زده بود به بهانههایی سرباز زدند. بهانه شماری از آنان جوانی اسامة بن زید و لیاقت نداشتن او برای فرماندهی بزرگان مهاجر و انصار بود.[3] برخی از آنان میگفتند وضع پیامبر (صلی الله علیه وآله) نگرانكننده است و به مصلحت نیست كه مدینه را ترك كنیم.[4] پیامبر (صلی الله علیه وآله) با شنیدن خبر سرپیچی سران از همراهی با سپاه اسامه سخت خشمگین شد و به رغم بیماری شدیدش به مسجد آمد و با توبیخ و سرزنش متخلفان فرمود: انفذوا جيش اسامة لعن الله من تخلف عنه.[5]
سپاه اسامه را روانه كنید! خدا لعنت كند كسی را كه از همراهی با آن خودداری ورزد.
بنابر نقل «شیخ مفید» پیامبر (صلی الله علیه وآله) در یكی از همین روزها ابوبكر و عمر و شماری دیگر از اصحاب را فراخواند و فرمود: «الم آمر اَنْ تَنفُذوا جَیشَ اُسامةَ»؛ «مگر شما را فرمان ندادم كه همراه سپاه اسامه بروید؟» عرض كردند: «بله، ای رسول خدا!» حضرت فرمود: «فَلِمَ تَأَخَّرتُم عَنْ أمری؟»؛ «پس چرا نافرمانی كردید؟»
ابوبكر پاسخ داد:
اِنَّني كُنتُ خَرجتُ ثُمَّ عُدْتُ لاُجَدِّدَ بِكَ عَهْداً.
من از مدینه خارج شدم اما بازگشتم تا با شما یك بار دیگر دیدار كرده تجدید عهد كنم.
عمر پاسخ داد:
يَا رَسولَ اللهِ لَمْ اَخرُجْ لأنَّني لَم اُحبّ اَنْ اَسألَ عَنكَ الرَّكْبَ...
ای رسول خدا! من از مدینه بیرون نرفتم؛ زیرا دوست نداشتم كه وضع حال شما را از سوارانی كه از مدینه میآیند بپرسم. بلكه میخواستم خود از نزدیك جویای حال شما باشم.
سپس پیامبر (صلی الله علیه وآله) فرمود: «فانفذوا جيش اسامة...»، یعنی به لشكر اسامه بپیوندید و از آن باز نمانید و سه بار این سخن را تكرار فرمود. سپس از شدت ضعف ازهوش رفت.[6]
ابوبكر در همین روز از مدینه خارج شد و به جای اینكه به سپاه اسامه بپیوندد نزد همسرش به «سنح»[7] رفت و آنجا ماند تا قاصد خبر رحلت پیامبر را به او رساند[8] آنگاه به مدینه بازگشت.
عمر بن خطاب نیز روز پنجشنبه پیش از رحلت پیامبر (صلی الله علیه وآله) در مدینه بود و مانع نوشتن وصیت پیامبر (صلی الله علیه وآله) شد و روز رحلت پیامبر نیز همچنان در مدینه ماند.[9]
«عبدالفتاح عبدالمقصود» محقق معاصر اهل تسنن پرسش مهمی در اینباره مطرح كرده است كه هر حقطلبی برای آن پاسخی باید بیابد:
مگر نه این است كه افرادی مانند ابوبكر و عمر بنخطاب و دیگر صحابه و مردان برگزیده جزو این سپاهند؟ اگر پیامبر (صلی الله علیه وآله) میداند كه حادثهای روی میدهد و مسلمانان را مبتلا میسازد دور كردن این مردان از مدینه برای چیست؟[10]
بیگمان برخی از آنان با دیدن وضع بیماری پیامبر (صلی الله علیه وآله) و نزدیك شدن رحلت ایشان از برپایی نظام «قرآن وعترت» و تحقق جانشینی علی بنابیطالب (علیه السلام) نگران شدند و از اینرو فرمان و تأكید پیامبر (صلی الله علیه وآله) را درباره حركت شتابناك سپاه اسامه با مصلحت خویش ناسازگار دانستند. بنابر نقل واقدی از روزی كه پیامبر (صلی الله علیه وآله) به سپاه اسامه فرمان حركت داد تا رحلت او دو هفته گذشت و آنان همچنان از این فرمان سر میپیچیدند[11]
و تا پس از رحلت پیامبر (صلی الله علیه وآله) و اجرای برنامههای خویش در تثبیت خلافت ابوبكر از حركت این سپاه جلوگیری كردند.
مراجعه شود: شكست اوهام، ص 218.
پی نوشت :
[1]. ملل و نحل، ج 1، ص 23؛ شرح المواقف، ج 3، ص 650؛ شرح نهجالبلاغه، ج 3، ص650؛ السقيفة و الفدك، ص77.
[2]. تاريخ طبري، ج2، ص 435. «قد دنا الفراق و المنقلب إلي الله و إلي سدرة المنتهي». البداية و النهاية، ج5، ص 243، «ان جبرئيل كان يعرض عليّ القرآن كل سنه مرة و قد عرضه عليّ العام مرتين و لا اراه إلّا لحضور اجلي»؛ «در هر سال جبرئیل یك مرتبه قرآن را بر من عرضه میكرد، اما امسال دو مرتبه عرضه نمود و من دلیل آن را جز به فرا رسیدن اجل و پایان عمر خویش نمیدانم».
[3]. انساب الاشراف، ج2، ص 115. «و كان في جيش اسامة ابوبكر وعمر ووجوه من المهاجرين والانصار وكان الناس قد تكلموا في امره». الطبقات الكبري،
ج2، ص374. «ان النبي۹ بعث سرية فيها ابوبكر وعمر واستعمل عليهم اسامة بنزيد فكان الناس طعنوا فيه أي في صغره»؛ «پیامبر۹ به تشكیل سپاهی به فرماندهی اسامة بن زید فرمان داد و ابوبكر و عمر را نیز در آن سپاه قرار داد، اما مردم درباره فرماندهیاش، یعنی كمسن و سالی او به طعنه و شكایت پرداختند». الكامل في التاريخ، ج 2، ص 5؛ كنز العمال، ج 5، ص 312.
[4]. «فاقام اسامة والناس ينتظرون ما الله قاض في رسول الله». الطبقات الكبري، ج 2، ص 374.
[5]. الملل و النحل، ج 1، ص 29.
[6]. الارشاد، ج 1، صص13 و 184.
[7]. العثمانيه، جاحظ، ص80.
[8]. «توفي رسول الله۹ و ابوبكر بالسنح وعمر حاضر». تاريخ طبري، ج2، ص442.
[9]. تاريخ طبري، ج2، ص442.
[10]. الامام علي بن ابيطالب7، عبدالفتاح عبدالمقصود، ج 1، ص220.
[11]. المغازي، واقدي، ج2، صص1117و 1119.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خدمت وصف ناپذیر خادمان حضرت سید الشهدا عليه السلام در راه زیارت پیاده اربعین
📔 تقویم شیعه
🗓 بیستم صفر
💠 ۱- اربعین سید الشهداء علیه السلام
🔹 در چنین روزی چهل روز از فاجعهی مولمهی شهادت امام حسین علیه السلام و اهل بیت و اصحاب با وفایشان میگذرد. بر دوستان و شیعیان اهل بیت علیهم السلام لازم است که با پوشیدن لباس مشکی، تعطیل کار و برپایی مجلس عزا و شرکت در مجالس سینه زنی و ذکر مصیبت این روز را تعظیم نمایند.
🔸 امام حسن عسکری علیه السلام می فرمایند: علامات مومن پنج چیز است: نماز ۵۱ رکعتی (نمازهای واجب و مستحب در شبانه روز)، و زیارت اربعین، و انگشتر در دست راست کردن، و پیشانی به خاک گذاشتن، و بلند بسم الله الرحمن الرحیم گفتن.
💠 ۲- زیارت جابر از کربلا
🔹 در این روز در سال ۶۱ هجری قمری جناب جابر بن عبدالله انصاری و همراهانش قریب به چهل روز بعد از شهادت امام حسین علیه السلام از مدینه به کربلا وارد شدند. او به همراه عطیه قبر حبیبش سید الشهداء علیه السلام را زیارت کرد.
💠 ۳- بازگشت اهل بیت علیهم السلام به کربلا
🔹 بنا بر مشهور و صحیح در چنین روزی اهل بیت علیهم السلام از شام به کربلا باز گشتند.
💠 ۴- ملحق شدن راس امام حسین علیه السلام به بدن مطهر
🔹 در این روز راس شریف امام حسین علیه السلام توسط امام زین العابدین علیه السلام از شام به کربلا آورده شد و به بدن مطهر آن حضرت ملحق گردید.
📚 تقویم شیعه، نوشته استاد حجت الاسلام عبد الحسین بندانی، صفحه ۶۸-۶۹
آیا می دانید حقیقت امر به معروف و نهی از منکر چیست؟
هنگامی که امام صادق علیه السلام به عراق آمده و در منزل حیره اقامت گزیدند.
ابوحنیفه به محضر آن حضرت شرفیاب شده و در مورد مسائلی از حضرت سوال نمود که از جمله آنها این بود:
فدایت شوم امر به معروف چیست؟
فرموند: ای اباحنیفه ! معروف نزد اهل آسمان و زمین حضرت مولا امیرالمؤمنین امام علی علیه السلام است.
عرض کرد: فدایت گردم منکر چیست؟
فرمود: منکر آن دو نفر هستند که در حق او ظلم کردند و خلافتش را غصب کردند و مردم را بر او مسلط نمودند.
عرض کرد: پس آنچه که فردی را در حال گناه می بینیم و او را از آن نهی می کنیم چیست؟
فرمود: آن نه امر به معروف و نه نهی از منکر است بلکه آن خیری است که برای قیامت پیش فرستاده است.
بحار الأنوار - ط دارالاحیاء التراث جلد 24 صفحه 58
@Sibtayn
💎 امام صادق علیه السلام فرمودند:
مَن أَرَادَ أَن یَکُونَ فِي جِوَارِ نَبِیِّهِ وَ جِوَارِ عَلِيٍّ وَ فَاطِمَةَ فَلَا یَدَع زِیَارَةَ الحُسَینِ سَلامُاللهِعَلَیهِ .
هر که میخواهد در جوار پیامبرش و أميرالمؤمنین و حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیهم باشد، زیارت امامحسین سلاماللهعلیه را رها نکند.
📖 وسائل الشیعة، ج ۱۴، ص۴۲۵
@Sibtayn
ثواب اشك بر اهل بيت عليهم السلام در مصادر اهل تسنن
احمد بن حنبل یکی از امامان چهارگانه فقهی اهل تسنن روایتی با سند خود از حضرت امام حسین علیه السلام نقل می کند که ایشان می فرمودند :
هر کس برای ما یک قطره اشک از چشمانش سرازیر شود ، او را به بهشت می برد
🏴حدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ إِسْرَائِيلَ قَالَ: رَأَيْتُ فِي كِتَابِ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ حَنْبَلٍ رَحِمَهُ اللَّهُ بِخَطِّ يَدِهِ: نا أَسْوَدُ بْنُ عَامِرٍ أَبُو عَبْدِ الرَّحْمَنِ قثنا الرَّبِيعُ بْنُ مُنْذِرٍ، عَنْ أَبِيهِ قَالَ:
🚩كانَ حُسَيْنُ بْنُ عَلِيٍّ يَقُولُ:
§مَنْ دَمَعَتَا عَيْنَاهُ فِينَا دَمْعَةً، أَوْ قَطَرَتْ عَيْنَاهُ فِينَا قَطْرَةً، أَثْوَاهُ اللَّهُ عَزَّ وَجَلَّ الْجَنَّةَ.
📚فضائل الصحابة: أحمد بن حنبل ج: 2 ص:675
ذخائر العقبى في مناقب ذوي القربى: الطبري، محب الدين ج : 1 ص : 19
@Sibtayn
خطیب بغدادی عالم سرشناس اهل تسنن در کتاب خود می نویسد :
احمد بن یحیی می گوید :در خواب حسین بن علی را دیدم به ایشان گفتم : ای پسر رسول خدا مخول بن ابراهیم با سند خویش از شما نقل می کند که فرمودید : هر کس برای ما یک قطره اشک از دیدگانش جاری شود خداوند او را برای مدت مدیدی به بهشت می برد و اگر جهنمی باشد او را از جهنم نجات می دهد .
آیا این مطلب را شما فرموده اید ؟
حضرت فرمودند : بله
عرض کردم آیا این روایت را از شما نقل کنم
حضرت فرمودند : نقل کن
🏴قالَ أَحْمَدُ بْنُ يَحْيَى: فَرَأَيْتُ الْحُسَيْنَ بْنَ عَلِيٍّ فِيمَا يَرَى النَّائِمُ،
▫️فقُلْتُ: يَا بْنَ رَسُولِ اللَّهِ، حَدَّثَنِي مُخَوَّلُ بْنُ إِبْرَاهِيمَ، عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ بَكْرٍ، عَنِ الرَّبِيعِ بْنِ مُنْذِرٍ الثَّوْرِيُّ، عَنْ أَبِيهِ، أَنَّهُ سَمِعَكَ تَقُولُ:
مَنْ دَمِعَتْ عَيْنُهُ فِينَا دَمْعَةً، أَوْ قَطَرَتْ عَيْنُهُ فِينَا قَطْرَةً، أَثْوَاهُ اللَّهُ بِهَا فِي الْجَنَّةِ حِقَبًا، وَإِنْ دَخَلَ النَّارَ أَخْرَجَتْهُ مِنْهَا،
أَفَحَدَّثْتَهُ بِهَذَا؟
فَقَالَ: نَعَمْ أَنَا قُلْتُهُ،
قَالَ: قُلْتُ: أَفَأَرْوِيهِ عَنْكَ؟
قَالَ: ارْوِهِ
📚تلخيص المتشابه في الرسم : الخطيب البغدادي ج : 1 ص : 564
@Sibtayn
با اعلام عتبه عباسية بیش از 21 ميليون زائر برای اربعین 1444 ثبت شد
@Sibtayn
راهی برای زیاد شدن روزی
عَنْ زَيْدٍ اَلشَّحَّامِ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ: اُدْعُ فِي طَلَبِ اَلرِّزْقِ فِي اَلْمَكْتُوبَةِ وَ أَنْتَ سَاجِدٌ
يَا خَيْرَ اَلْمَسْئُولِينَ وَ يَا خَيْرَ اَلْمُعْطِينَ اُرْزُقْنِي وَ اُرْزُقْ عِيَالِي مِنْ فَضْلِكَ اَلْوَاسِعِ فَإِنَّكَ «ذُو اَلْفَضْلِ اَلْعَظِيمِ» .
امام باقر عليه السّلام فرمود:براى طلب رزق در سجدۀ نماز واجب بگو:
يا خير المسئولين و يا خير المعطين ارزقنى و ارزق عيالى من فضلك الواسع فانّك ذو الفضل العظيم.
📚الکافي ج۲ ص۵۵۱
@Sibtayn
تصریح مرحومین "شیخ مفید و علّامه حلی" اعلی الله مقامهما الشریف به شهادت سوزناک پیامبر صلی الله علیه و آله توسط سمّ
📌 چنین فرموده اند:
🔴 و قبض بالمدینة مسموماً یوم الاثنین للیلتین بقیتا من صفر
💢 پیامبر صلی الله علیه از دنیا رفتند در حالی که مسموم شده بودند و شهادت جانکاه حضرت در روز دوشنبه دو روز مانده به اتمام ماه صفر یعنی ۲۸ صفر واقع شد
📖 المقنعة ص۴۵۶
📖 منتهی المطلب ج۱۳ ص۲۵۹
@Sibtayn
ناگفته هايى از جريان «انّ الرجل ليهجر»
سليم بن قيس مى گويد: از سلمان شنيدم كه مى گفت:
بعد از آنكه آن مرد (عمر) آن سخن را گفت و پيامبر (صلى اللَّه عليه و آله) غضبناك شد و كتف ( وسيله ای كه با آن می نوشتند) را رها كرد، از اميرالمؤمنين (عليه السّلام) شنيدم كه فرمود: «آيا از پيامبر (صلى اللَّه عليه و آله) نپرسيم چه مطلبى مى خواست در كتف بنويسد كه اگر آن را مى نوشت احدى گمراه نمى شد و دو نفر هم اختلاف نمى كردند»؟
من سكوت كردم تا كسانى كه در خانه بودند برخاستند و فقط اميرالمؤمنين و فاطمه و حسن و حسين (عليهم السّلام) باقى ماندند. من و دو رفيقم ابوذر و مقداد هم خواستيم برخيزيم كه على (عليه السّلام) به ما فرمود: بنشينيد.
حضرت مى خواست از پيامبر (صلى اللَّه عليه و آله) سؤال كند و ما هم مى شنيديم، ولى خود پيامبر (صلى اللَّه عليه و آله) ابتداء فرمود:
«برادرم، نشنيدى دشمن خدا چه گفت؟! جبرئيل كمى قبل از اين نزد من آمد و به من خبر داد كه او سامرى اين امّت است و رفيقش گوساله آن است، و خداوند تفرقه و اختلاف را بعد از من بر امّتم نوشته است.
📚أسرار آل محمد (عليهم السلام) ، ترجمه كتاب سليم، ص : ٥٧٦
@Sibtayn
4_5859556231902924444.mp3
526K
راز شهادت حضرت پیامبر(صلی الله علیه و آله)
حجت الاسلام بندانی نیشابوری
@Sibtayn