eitaa logo
مؤسسه جهانی سبطین علیهما السلام
1.9هزار دنبال‌کننده
3هزار عکس
3.2هزار ویدیو
30 فایل
تماس با ادمین کانال : @SibtaynAdmin
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اسناد معتبر شهادت رسول الله (صلی الله علیه واله) حجت الاسلام یزدانی @Sibtayn
مرحوم عیاشی عالم و مفسر بزرگ شیعه روایت کرده است: عَنْ الْحُسَيْنُ بْنُ الْمُنْذِرِ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنْ قَوْلِ اللَّهِ أَ فَإِنْ ماتَ أَوْ قُتِلَ انْقَلَبْتُمْ عَلى‏ أَعْقابِكُمْ الْقَتْلُ أَمِ الْمَوْتُ قَالَ يَعْنِي أَصْحَابَهُ الَّذِينَ فَعَلُوا مَا فَعَلُوا. حسین بن منذر گوید: از امام جعفر صادق (علیه السلام) در مورد قول خداوند «آیا اگر او (رسول خدا صلی الله علیه و آله) رحلت کرد یا کشته شد، شما باز به دین گذشتگان خود (جاهلیت) رجوع خواهید کرد؟» پرسیدم: آیا قتل بوده یا موت؟ فرمود: يعنی اصحابش ، کردند آن چه کردند (یعنی ایشان را به شهادت رساندند). 📚تفسیر العیاشی، جلد ۱‏، صفحه ۲۲۴، حدیث ۱۵۳، چاپ موسسه الاعلمی للمطبوعات @Sibtayn
توطئه ترور رسول خدا(صلی الله علیه و آله) در رابطه با ماجرای نقشه ترور رسول خدا(صلی الله علیه و آله) توسط عده ای از منافقین، طبق برخی نقل ها این حادثه هنگام برگشت آن حضرت از حجة الوداع بوده است و طبق نقلهایی در زمان برگشت از غزوه تبوک بوده است. هنگامى كه پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) به همراه كاروان از تبوك به مدینه باز مى‌گشت در بین راه گروهى از اصحاب توطئه كردند که هنگام عبور حضرت از عقبه که راه باریکی بوده است شتر حضرت را رم دهند تا حضرت به دره سقوط کند و کشته شود. پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) از این توطئه مطلع شد لذا به عمّار فرمود تا زمام شترش را بگیرد و حذیفه نیز آن را براند. در همان حال كه مى‌رفتند صداى هجوم آن گروه را که صورت خود را پوشانده بودند از پشت سر شنیدند كه ایشان را محاصره كرده بودند. پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) خشمگین شد و به حذیفه دستور داد تا آنها را شناسایى كند حذیفه با عصاى سر كجى که داشت به سر و صورت شترهاى منافقین حمله ور گردید. آنها ترسیدند لذا با شتاب گریختند و خود را در میان مردم انداختند. حذیفه بازگشت و به رسول خدا ملحق شد. پیامبر فرمود: «اى حذیفه آیا كسى از آنها را شناختى؟ حذیفه گفت شتر فلانى و فلانى را شناختم و تاریكى شب زیاد بود و آنها روى خود را پوشانده بودند.» پیامبر فرمود: «آیا دانستى كه ماجراى آنها چیست و چه مى‌خواهند؟ عرض کرد نه یا رسول الله(صلی الله علیه و آله و سلم). حضرت فرمود آنها تصمیم داشتند تا با من حركت كنند و هر وقت به گردنه وارد شدم مرا از آن به پایین بیندازند و بکشند. حذیفه گفت آیا وقتى مردم رسیدند آنها را مجازات نمى‌فرمایى؟ پیامبر فرمود خوش ندارم كه مردم هر جا نشستند بگویند محمّد (صلی الله علیه و آله و سلم) اصحاب خود را كشت. آنگاه رسول خدا آنان را یك یك نام برد.» 📚الحلبي الشافعي، علي بن برهان الدين؛ السيرة الحلبية، بيروت – لبنان، دارالمعرفة، 1400ـ ج 3، ص 120.دلائل نبوه،بیهقی، جلد ۴ صفحه ی ۲۵۶ و ۲۵۷ الدر المنثور، ج ۴، ص ۲۴۳ @Sibtayn
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کیفیت سلام و صلوات بر پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله بعد از نمازهای واجب @Sibtayn
عَنْ جَابِرٍ، ” أَنَّ النَّبِيَّ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ ” دَعَا عِنْدَ مَوْتِهِ بِصَحِيفَةٍ لِيَكْتُبَ فِيهَا كِتَابًا لَا يَضِلُّونَ بَعْدَهُ “، قَالَ: ” فَخَالَفَ عَلَيْهَا عُمَرُ بْنُ الْخَطَّابِ حَتَّى رَفَضَهَا “. عنوان الكتاب: المسند (تحقيق: أحمد شاكر – حمزة الزين)، ج۱۱،ص۵۲۶. حدیث:۱۴۶۶۱ – المؤلف: أحمد بن حنبل، المحقق: أحمد شاكر – حمزة الزين، الناشر: دار الحديث، سنة النشر: ۱۴۱۶ – ۱۹۹۵، عدد المجلدات: ۲۰، رقم الطبعة: الأولى. پیغمبر به هنگام رحلتشان کاغذی خواستند تا کتابی بنویسند تا بعد از آن مردم گمراه نشوند. عمر بن خطاب با این دستور مخالفت کرد تا آنکه پیامبر از نوشتن آن نامه دست کشید!. محقق کتاب ذیل این حدیث می نویسد: اسناده حسن، روایت معتبر است. قرآن کریم می فرماید: وَمَن يَعْصِ ٱللَّهَ وَرَسُولَهُۥ وَيَتَعَدَّ حُدُودَهُۥ يُدْخِلْهُ نَارًا خَٰلِدًۭا فِيهَا وَلَهُۥ عَذَابٌۭ مُّهِينٌۭ. سوره نساء آیه ۱۴ و آن کس که نافرمانی خدا و پیامبرش را کند و از مرزهای او تجاوز نماید، او را در آتشی وارد می‌کند که جاودانه در آن خواهد ماند؛ و برای او مجازات خوارکننده‌ای است. @Sibtayn
روایت حدیث قرطاس از زبان عمر بن خطاب حافظ طبرانی از بزرگان اهل سنت می نویسد: اسلم از عمر بن خطاب نقل می کند که عمر می گوید : هنگامی که پیامبر صلی الله علیه و اله مریض شد فرمود : برای من قلم و کاغذی بیاورید بنویسم چیزی را که هرگز بعد از آن دیگر گمراه نشوید 👈 عمربن الخطاب می گوید: ما از این نامه نوشتن به شدت بدمان آمد. «فَكَرِهْنَا ذَلِكَ أَشَدَّ الْكَرَاهَةِ». دوباره پیغمبر فرمود: کاغذ و قلمی بیاورید یک چیزی بنویسم که بعد از آن تا ابد گمراه نشوید، زن هایی که پشت پرده بودند گفتند، « أَلَا تَسْمَعُونَ مَا يَقُولُ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ؟ »، آیا نمی شنوید پیغمبر چه می گوید ؟ عمر می گوید من گفتم انکن صواحبات یوسف شما مثل همان همراهان و دلباخته های حضرت یوسف هستید!.[این تعبیر عمر بسیار زشت و دور از ادب است، آیا کسی راضی می شود به زن او این طور دیگران نسبت بدهند؟!، چطور این نسبت را در حق پیامبر روا می دارند!]. پیغمبر فرمودند: زنها را رها کنید، فانهن خیر منکم، این ها از شما بهتر هستند. حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ أَحْمَدَ بْنِ أَبِي خَيْثَمَةَ قَالَ: نَا مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ خَلَفٍ الْعَطَّارُ قَالَ: نَا مُوسَى بْنُ جَعْفَرِ بْنِ إِبْرَاهِيمَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ جَعْفَرِ بْنِ أَبِي طَالِبٍ قَالَ: نَا هِشَامُ بْنُ سَعْدٍ، عَنْ زَيْدِ بْنِ أَسْلَمَ، عَنْ أَبِيهِ، عَنْ عُمَرَ بْنِ الْخَطَّابِ قَالَ: لَمَّا مَرِضَ النَّبِيُّ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ قَالَ: «ادْعُوا لِي بِصَحِيفَةٍ وَدَوَاةٍ، أَكْتُبُ لَكُمْ كِتَابًا لَا تَضِلُّوا بَعْدَهُ أَبَدًا» ، فَكَرِهْنَا ذَلِكَ أَشَدَّ الْكَرَاهَةِ، ثُمَّ قَالَ: «ادْعُوا لِي بِصَحِيفَةٍ أَكْتُبُ لَكُمْ كِتَابًا لَا تَضِلُّوا بَعْدَهُ أَبَدًا» ، فَقَالَ النِّسْوَةُ مِنْ وَرَاءِ السِّتْرِ: أَلَا تَسْمَعُونَ مَا يَقُولُ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ؟ فَقُلْتُ: إِنَّكُنَّ صَوَاحِبَاتُ يُوسُفَ، إِذَا مَرِضَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ عَصَرْتُنَّ أَعْيُنَكُنَّ، وَإِذَا صَحَّ رَكَبْتُنَّ عُنُقَهُ فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ: «دَعُوهُنَّ؟ فَإِنَّهُنَّ خَيْرٌ مِنْكُمْ» الكتاب: المعجم الأوسط،ج۵-ص۲۸۷، المؤلف: سليمان بن أحمد بن أيوب بن مطير اللخمي الشامي، أبو القاسم الطبراني (المتوفى: ۳۶۰هـ)،المحقق: طارق بن عوض الله بن محمد , عبد المحسن بن إبراهيم الحسيني،الناشر: دار الحرمين – القاهرة،عدد الأجزاء: ۱۰ @Sibtayn
سکوت صحابه در برابر توهین به پیامبر‼️ 🔹احمد بن حنبل از علمای مخالفین می‌نویسد: ✍️عن عَبْدِ اللهِ الْجَدَلِيِّ، قَالَ: دَخَلْتُ عَلَى أُمِّ سَلَمَةَ، فَقَالَتْ لِي: أَيُسَبُّ رَسُولُ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ فِيكُمْ؟ قُلْتُ: مَعَاذَ اللهِ، أَوْ سُبْحَانَ اللهِ، أَوْ كَلِمَةً نَحْوَهَا، قَالَتْ: سَمِعْتُ رَسُولَ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ يَقُولُ: " مَنْ سَبَّ عَلِيًّا، فَقَدْ سَبَّنِي " 🔸أبی عبدالله جدلی می‌گوید:بر ام المؤمنین ام سلمه وارد شدم پس به من فرمود:آیا در محضر و مقابل شما به رسول خدا(صلی‌الله علیه وآله) توهین می‌شود و شما سکوت می‌کنید و غیرت به خرج نمی‌دهید؟پس گفتم:معاذ الله،سبحان الله همچنین اتفاقی نیافتاده است.ام سلمه گفت:از رسول خدا(صلی‌الله علیه وآله) شنیدم هر کس به علی(علیه‌السلام) توهین و سب کند بر من توهین کرده است. 📚مسند،تألیف احمد بن حنبل،جلد۴۴،صفحه ۳۲۹،چاپ مؤسسة الرسالة @Sibtayn
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❇️نامه نانوشته پیامبر صلی الله علیه و اله❇️ 🎤 استاد بندانی نیشابوری 🔽🔽🔽🔽 🔎 كانال رسمی مؤسسه جهانی سبطین علیهما السلام در ایتا ╔═.💚.══════╗ 🆔 @Sibtayn ╚══════.💚.═╝
سکوت صحابه در برابر توهین به پیامبر‼️ 🔹احمد بن حنبل از علمای مخالفین می‌نویسد: ✍️عن عَبْدِ اللهِ الْجَدَلِيِّ، قَالَ: دَخَلْتُ عَلَى أُمِّ سَلَمَةَ، فَقَالَتْ لِي: أَيُسَبُّ رَسُولُ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ فِيكُمْ؟ قُلْتُ: مَعَاذَ اللهِ، أَوْ سُبْحَانَ اللهِ، أَوْ كَلِمَةً نَحْوَهَا، قَالَتْ: سَمِعْتُ رَسُولَ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ يَقُولُ: " مَنْ سَبَّ عَلِيًّا، فَقَدْ سَبَّنِي " 🔸أبی عبدالله جدلی می‌گوید:بر ام المؤمنین ام سلمه وارد شدم پس به من فرمود:آیا در محضر و مقابل شما به رسول خدا(صلی‌الله علیه وآله) توهین می‌شود و شما سکوت می‌کنید و غیرت به خرج نمی‌دهید؟پس گفتم:معاذ الله،سبحان الله همچنین اتفاقی نیافتاده است.ام سلمه گفت:از رسول خدا(صلی‌الله علیه وآله) شنیدم هر کس به علی(علیه‌السلام) توهین و سب کند بر من توهین کرده است. 📚مسند،تألیف احمد بن حنبل،جلد۴۴،صفحه ۳۲۹،چاپ مؤسسة الرسالة @Sibtayn
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نسبت هذیان به پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله با عصمت ایشان منافات دارد @Sibtayn
روایت حدیث قرطاس از زبان عمر بن خطاب حافظ طبرانی از بزرگان اهل سنت می نویسد: اسلم از عمر بن خطاب نقل می کند که عمر می گوید : هنگامی که پیامبر صلی الله علیه و اله مریض شد فرمود : برای من قلم و کاغذی بیاورید بنویسم چیزی را که هرگز بعد از آن دیگر گمراه نشوید 👈 عمربن الخطاب می گوید: ما از این نامه نوشتن به شدت بدمان آمد. «فَكَرِهْنَا ذَلِكَ أَشَدَّ الْكَرَاهَةِ». دوباره پیغمبر فرمود: کاغذ و قلمی بیاورید یک چیزی بنویسم که بعد از آن تا ابد گمراه نشوید، زن هایی که پشت پرده بودند گفتند، « أَلَا تَسْمَعُونَ مَا يَقُولُ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ؟ »، آیا نمی شنوید پیغمبر چه می گوید ؟ عمر می گوید من گفتم انکن صواحبات یوسف شما مثل همان همراهان و دلباخته های حضرت یوسف هستید!.[این تعبیر عمر بسیار زشت و دور از ادب است، آیا کسی راضی می شود به زن او این طور دیگران نسبت بدهند؟!، چطور این نسبت را در حق پیامبر روا می دارند!]. پیغمبر فرمودند: زنها را رها کنید، فانهن خیر منکم، این ها از شما بهتر هستند. حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ أَحْمَدَ بْنِ أَبِي خَيْثَمَةَ قَالَ: نَا مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ خَلَفٍ الْعَطَّارُ قَالَ: نَا مُوسَى بْنُ جَعْفَرِ بْنِ إِبْرَاهِيمَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ جَعْفَرِ بْنِ أَبِي طَالِبٍ قَالَ: نَا هِشَامُ بْنُ سَعْدٍ، عَنْ زَيْدِ بْنِ أَسْلَمَ، عَنْ أَبِيهِ، عَنْ عُمَرَ بْنِ الْخَطَّابِ قَالَ: لَمَّا مَرِضَ النَّبِيُّ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ قَالَ: «ادْعُوا لِي بِصَحِيفَةٍ وَدَوَاةٍ، أَكْتُبُ لَكُمْ كِتَابًا لَا تَضِلُّوا بَعْدَهُ أَبَدًا» ، فَكَرِهْنَا ذَلِكَ أَشَدَّ الْكَرَاهَةِ، ثُمَّ قَالَ: «ادْعُوا لِي بِصَحِيفَةٍ أَكْتُبُ لَكُمْ كِتَابًا لَا تَضِلُّوا بَعْدَهُ أَبَدًا» ، فَقَالَ النِّسْوَةُ مِنْ وَرَاءِ السِّتْرِ: أَلَا تَسْمَعُونَ مَا يَقُولُ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ؟ فَقُلْتُ: إِنَّكُنَّ صَوَاحِبَاتُ يُوسُفَ، إِذَا مَرِضَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ عَصَرْتُنَّ أَعْيُنَكُنَّ، وَإِذَا صَحَّ رَكَبْتُنَّ عُنُقَهُ فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ: «دَعُوهُنَّ؟ فَإِنَّهُنَّ خَيْرٌ مِنْكُمْ» الكتاب: المعجم الأوسط،ج۵-ص۲۸۷، المؤلف: سليمان بن أحمد بن أيوب بن مطير اللخمي الشامي، أبو القاسم الطبراني (المتوفى: ۳۶۰هـ)،المحقق: طارق بن عوض الله بن محمد , عبد المحسن بن إبراهيم الحسيني،الناشر: دار الحرمين – القاهرة،عدد الأجزاء: ۱۰ @Sibtayn
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اعتراف عالم اهل تسنن به اهانت عمر بن خطاب به پیامبر صلی الله علیه و اله @Sibtayn
قرآن کریم می فرماید: «وَمَا كَانَ لِمُؤْمِنٍۢ وَلَا مُؤْمِنَةٍ إِذَا قَضَى ٱللَّهُ وَرَسُولُهُۥٓ أَمْرًا أَن يَكُونَ لَهُمُ ٱلْخِيَرَةُ مِنْ أَمْرِهِمْ ۗ وَمَن يَعْصِ ٱللَّهَ وَرَسُولَهُۥ فَقَدْ ضَلَّ ضَلَٰلًۭا مُّبِينًۭا». سوره احزاب آیه ۳۶. هیچ مرد و زن با ایمانی حق ندارد هنگامی که خدا و پیامبرش امری را لازم بدانند، اختیاری (در برابر فرمان خدا) داشته باشد؛ و هر کس نافرمانی خدا و رسولش را کند، به گمراهی آشکاری گرفتار شده است!» @Sibtayn
☘️حجیت کلام پیامبر در قرآن کریم قرآن کریم در شأن پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم)مى گويد: «(وَمَا يَنْطِقُ عَنِ الْهَوَى); او هرگز از روى هواى نفس سخن نمى گويد»( نجم، آيه ۳ .) و نيز قرآن مى گويد: «(وَمَا آتَاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَاكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا); آنچه را رسول خدا براى شما آورده بگيريد (و اجرا كنيد)، و از آنچه نهى كرده خوددارى نماييد»( حشر، آيه ۷ .) و نيز مى فرمايد: «(فَلْيَحْذَرْ الَّذِينَ يُخَالِفُونَ عَنْ أَمْرِهِ أَنْ تُصِيبَهُمْ فِتْنَةٌ أَوْ يُصِيبَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ); آنان كه فرمان او را مخالفت مى كنند، بايد بترسند از اينكه فتنه اى دامنشان را بگيرد، يا عذابى دردناك به آنها برسد!».( نور، آيه ۶۳. ابن كثير مى نويسد: «ضمير «امره» به رسول خدا(صلى الله عليه وآله) بر مى گردد» و در ادامه كه قرآن فرمود: (أَنْ تُصِيبَهُمْ فِتْنَةٌ) نيز مى نويسد: «اى فى قلوبهم من كفر او نفاق او بدعة; (مخالفت با رسول خدا(صلى الله عليه وآله) سبب فتنه مى شود) يعنى چنين افرادى در قلبشان به كفر، يا نفاق، و يا به بدعت دچار مى شوند». 📚 (تفسير ابن كثير، ج ۵، ص ۱۳۱)). @Sibtayn
امام بدر الدین عینی از شارحان بخاری می نویسد: وَقَالَ عِيَاض معنى هجر أفحش وَيُقَال هجر الرجل إِذا هذى وأهجر إِذا أفحش قلت نِسْبَة مثل هَذَا إِلَى النَّبِي – صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّم َ – لَا يجوز لِأَن وُقُوع مثل هَذَا الْفِعْل عَنهُ – صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّم َ – مُسْتَحِيل لِأَنَّهُ مَعْصُوم فِي كل حَالَة فِي صِحَّته ومرضه لقَوْله تَعَالَى {وَمَا ينْطق عَن الْهوى} وَلقَوْله – صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّم َ – ” إِنِّي لَا أَقُول فِي الْغَضَب وَالرِّضَا إِلَّا حَقًا ” وَقد تكلمُوا فِي هَذَا الْموضع كثيرا وَأَكْثَره لَا يجدي. 📚الكتاب: عمدة القاري شرح صحيح البخاري،ج۱۸- ص۶۲/ المؤلف: أبو محمد محمود بن أحمد بن موسى بن أحمد بن حسين الغيتابى الحنفى بدر الدين العينى (المتوفى: ۸۵۵هـ)،الناشر: دار إحياء التراث العربي – بيروت آقای عیاض گفته است معنی «هجر»،فحش و حرف زشت است که [در حدیث قرطاس از زبان عمربن خطاب گفته شده است] و زمانی که گفته می شود هجر الرجل به معنی اینست که آن شخص هذیان می گوید. من بدر الدین عینی می گویم: نسبت دادن این حرفها [که در آن جلسه به پیامبر زده شد] به نبی مکرم جایز نیست!، چون هذیان گفتن برای ایشان اتفاق نمی افتد، در تمام حالات زندگی ایشان چه در حال سلامتی، چه در حال بیماری محال است که ایشان هذیان بگوید چون دلیل آن کلام خداست که می فرماید«پیامبر از روی هوی و هوس حرف نمی زند»، و از رسول خدا روایت شده است که بارها فرمودند من در تمام حالاتم مثل غضب و ناراحتی و در حال خوشحالی بجز حق چیز دیگری نمی گویم. @Sibtayn
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ویژگی های شیعیان در کلام امام رضا علیه السلام حجت الاسلام بندانی @Sibtayn
🏴 صلوات امام رضا(علیه السلام) از امام حسن عسکری(علیه السلام) ▪️تنها صلوات رسیده از جانب معصومین (علیهم السلام) در زیارت امام رضا(علیه السلام) 🆔 @Sibtayn
مناظره کوتاه امام رضا علیه السلام با ابن رامین در اثبات تعیین جانشین توسط رسول خدا صلی الله علیه و آله امام رضا علیه السلام به ابن رامین (فقیه مخالفین) فرمودند: «آن وقت که پیامبر صلی الله علیه و آله از مدینه خارج شد، کسی را جای خود نگذاشت؟» ابن رامین گفت: «چرا، علی (علیه السلام) را جای خود گذاشت.» امام رضا علیه السلام فرمودند: «پس چرا به اهل مدینه نفرمود خودتان کسی را انتخاب کنید، چون انتخاب شما خطا نمی‌شود؟» ابن رامین گفت: «چون پیامبر (صلی الله علیه و آله) نگران بود اختلاف و درگیری در میان مردم بیفتد.» امام رضا علیه السلام فرمودند: «خوب چه عیبی داشت، اگر هم اختلافی رخ می‌داد، هنگامی که از مسافرت به مدینه بر می‌گشت آن را اصلاح می‌نمود.» ابن رامین گفت: «البته عمل آن حضرت که خود جانشین تعیین فرمود، با محکم‌کاری مناسب‌تر و منطقی‌تر بود.» امام رضا علیه السلام فرمودند: «بنابراین برای پس از مرگ خود نیز حتما کسی را جای خود قرار داده است.» ابن رامین گفت:: «نه!» امام رضا علیه السلام فرمودند: «آیا مرگ پیامبر صلی الله علیه و آله از مسافرتش مهم‌تر نبود؟ سفر دنیا کوتاه است و سفر مرگ طولانی و ابدی؛ پس چگونه شد که هنگام مرگ از اختلاف امت خاطرجمع بود - جانشین تعیین نکرد - اما در مسافرت چند روزه دنیا خاطر جمع نبود - جانشین تعیین کرد - با این که خود آن حضرت زنده بود و می‌توانست اختلافات را اصلاح نماید؟» ابن رامین در مقابل سخنان منطقی امام رضا علیه السلام نتوانست حرفی بگوید و ساکت شد. 📗مناقب آل ابی طالب، تالیف ابن شهر آشوب، جلد ۱، صفحه ۳۱۸، چاپ دار الاضواء @Sibtayn
علم غیب امام رضا علیه السلام مردی از واقفی‌ها مسائل مشکلى را جمع‏‌آوری کرده و در طومارى نوشت و با خودش گفت: اگر [حضرت] رضا (علیه السلام) پاسخ این مسائل را بداند، او امام و ولی امر است. وقتی کنار درب امام رضا علیه السلام رسید، منتظر شد تا مجلس کمی خلوت شود، در این حال خادم حضرت بیرون آمد در دستش نامه‏‌ای بود که در آن پاسخ همه سوالات او به خط مبارک امام رضا علیه السلام نوشته شده بود. خادم به او گفت: آن طوماری كه نوشتی کجاست؟ او طومار را بیرون آورد. خادم به آن مرد گفت: ولی خدا به تو می‌فرماید: در این نامه، پاسخ مسائلی است كه در طومار نوشته‏‌ای. آن مرد نامه را گرفت و رفت. 📗مشارق انوار الیقین، تالیف حافظ رجب برسی، صفحه ۹۶، چاپ موسسه الاعلمی للمطبوعات @Sibtayn