eitaa logo
مؤسسه جهانی سبطین علیهما السلام
1.9هزار دنبال‌کننده
3هزار عکس
3.2هزار ویدیو
30 فایل
تماس با ادمین کانال : @SibtaynAdmin
مشاهده در ایتا
دانلود
دعای امام صادق صلوات الله علیه بر خانواده امام حسینی ●حَدَّثَنَا عَلِيُّ بْنُ عُقْبَةَ، عَنْ أَبِيهِ، قَالَ:، قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ (صلوات الله علیه) إِنَّ لَنَا خَادِماً لَا تَعْرِفُ مَا نَحْنُ عَلَيْهِ، فَإِذَا أَذْنَبَتْ ذَنْباً وَ أَرَادَتْ أَنْ تَحْلِفَ بِيَمِينٍ: قَالَتْ لَا وَ حَقِّ الَّذِي إِذَا ذَكَرْتُمُوهُ بَكَيْتُمْ، قَالَ، فَقَالَ: رَحِمَكُمُ اللَّهُ مِنْ أَهْلِ الْبَيْتِ. ●علی بن عقبه از پدرش نقل میکند که به امام صادق (صلوات الله علیه) عرض کردم: ما کنیزی داریم که آن عقیده ای که ما داریم (از امامت و ولایت) را نمی شناسد، و هنگامی که اشتباهی از او سر بزند و بخواهد او را تنبیه نکنیم، قسم یاد نموده گوید: نه ، به حق کسی که وقتی از او یاد میکنید اشک می ریزید. (امام صادق صلوات الله علیه) فرمود رحمت خداوند بر شما خانواده. 📚إختيار معرفة الرجال المعروف بـ رجال الكشي جلد 1 صفحه 344 @Sibtayn
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حب الحسین یجمعنا همراه با صحنه های بسیار زیبای اربعین افسر نظامی عراقی به زائر ایرانی که دستانش قطع و مشکل دارد و امکان غذا خوردن ندارد،غذا می دهد ...
🔹آیا میدانید کسانی که از زیارت اربعین جا مانده اند برای رسیدن به ثواب آن باید چکار کنند؟🔹 معلّی بن خنیس می گوید: از حضرت امام صادق علیه السلام شنیدم که می فرمود: هنگامی که فردی از برادران شما از زیارت ما یا زیارت قبور ما باز می گردد، به استقبال او روید، بر او سلام دهید، و به وی به خاطر آنچه خداوند به او عطا فرموده است بگویید گوارایت باد. با این عمل، ثوابی مثل ثواب او برای شما منظور خواهد شد، و به واسطه رحمت الهی ثوابی مثل ثواب او شما را در بر خواهد گرفت؛ زیرا فردی به زیارت ما یا به زیارت قبور ما نمی آید مگر آنکه رحمت (الهی) او را در بر گرفته و گناهانش آمرزیده می شود. عَنْ مُعَلَّى بْنِ خُنَيْسٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ يَقُولُ: إِذَا اِنْصَرَفَ اَلرَّجُلُ مِنْ إِخْوَانِكُمْ مِنْ زِيَارَتِنَا أَوْ زِيَارَةِ قُبُورِنَا فَاسْتَقْبِلُوهُ وَ سَلِّمُوا عَلَيْهِ وَ هَنِّئُوهُ بِمَا وَهَبَ اَللَّهُ لَهُ فَإِنَّ لَكُمْ مِثْلَ ثَوَابِهِ وَ يَغْشَاكُمْ ثَوَابٌ مِثْلُ ثَوَابِهِ مِنْ رَحْمَةِ اَللَّهِ وَ إِنَّهُ مَا مِنْ رَجُلٍ يَزُورُنَا أَوْ يَزُورُ قُبُورَنَا إِلاَّ غَشِيَتْهُ اَلرَّحْمَةُ وَ غُفِرَتْ لَهُ ذُنُوبُهُ. 📚(بحارالأنوار، ج 102، ص302) ✅ كانال رسمی مؤسسه جهانی سبطین علیهما السلام در تلگرام @Sibtayn
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
داستان لشکر اسامه که پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله بر ان تاکید داشتند @Sibtayn
نماز ابوبكر فضيلتی که ناتمام ماند ✋🏾 بلال اذان گفت... 🍂 عايشه صهيب را نزد پدرش فرستاد و گفت: بيمارى صلّى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلّم شدّت يافته و عليه‌السّلام سرگرم پرستارى از اوست؛ تو بر مردم نماز بگذار تا براى آينده، حجّتى داشته باشى! ⚫️ مردم در مسجد طبق معمول منتظر ورود پيامبر اکرم و احيانا على عليه‌السّلام بودند كه ابى‌بكر وارد شد و گفت: پيغمبر دستور داده با مردم نماز بگذارم. 👈🏼 يكى از اصحاب گفت: تو در لشكر اسامه بودى، گمان نمى‏‌كنم كسى تو را امر به نماز كرده باشد. ☝🏾 مردم به بلال پيشنهاد كردند كه از پيامبر صلّى‌الله‌علیه‌وآله اجازه بگيرد... 📛 وقتى بلال جريان را به عرض پيامبر رساند، فرمود: مرا به مسجد ببريد؛ سوگند به خدا ‏‌اى براى اسلام روى داد. ❇️ سپس با همان حال بر على عليه‌السّلام و فضل تكيه داد و پاهايش روى زمين كشيده مى‏‌شد، تا به رفت... 📿 رداى ابى‌بكر را گرفت و او را كنار زد و در حال نشسته با مردم نماز خواند و بلال تكبير مى‏‌گفت... 📚 إرشاد القلوب إلى الصواب (للديلمي)، ج‏۲، ص207 @Sibtayn
🔺ماجرای نماز ابوبکر از زبان اهل تسنن 🔻 یکی از کارهایی که دشمنان با آن مخالفت کرده و علیه آن کارشکنی می نمودند ، مساله جانشینی امیرالمؤمنین علیه السلام بوده است . آنان با یکدیگر هم پیمان شدند تا امامت امام علی(علیه السلام) را نپذیرند و بدان تن ندهند. با وجود آنکه پیامبر(صلی الله علیه و آله) آنان را به همراهی با لشکر اسامه بن زید فرمان داده بود (تا هنگام وفات آن حضرت در مدینه نباشند) لیکن عایشه آنها را از حال پیامبر(صلی الله علیه و آله) خبر دار کرد و آنها از نیمه راه بازگشتند و با تدبیر عایشه ، ابوبکر در محراب پیامبر(صلی الله علیه و آله) برای اقامه نماز صبح ایستاد و این در حالی بود که پیامبر(صلی الله علیه و آله) از شدت بیماری در مسجد حاضر نشده بودند. لیکن بلال بی درنگ آن حضرت را با خبر ساخت و پیامبر(صلی الله علیه و آله) با زحمت بسیار و با تکیه بر بازوان علی(علیه السلام) و فضل بن عباس وضو گرفت . پیامبر(صلی الله علیه و آله) را درحالی به مسجد آوردند که پاهای مبارکشان روی زمین کشیده می شد . پیامبر(صلی الله علیه و آله) به جلوی ابوبکر آمد و نماز او را شکست و خود به صورت نشسته نماز خواندند و صحابه به ایشان اقتدا کردند. هنگامی که آن حضرت به خانه بازگشت ، آنان را احضار نموده و بر کارشان توبیخ نمودند و سپس (در اثر بیماری و خستگی) از هوش رفتند . 📚منابع : شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید خطبه 156-9/179 و در چاپ مصر 2/485 صحیح بخاری : 1/92 صحیح مسلم : 2/23 سنن ابن ماجه : باب ما جاء فی صلات رسول الله مسند احمد : 6/210و224 طبقات ابن سعد : 3/179 انساب الاشراف : 1/557 🌐WhatsApp: +989389762244 🖥 http://www.sibtayn.com ✅ كانال رسمی مؤسسه جهانی سبطین علیهما السلام در ايتا ✔️@Sibtayn
✅آیا می دانید هدف از تشکیل لشکری به فرماندهی اسامه توسط نبی اکرم صلی الله علیه و اله در اخرین روزهای حیاتشان چه بود ؟ 💠امیرمومنان علی علیه السلام می فرماید : رسول خدا صلی الله علیه و اله در زندگانى خود مرا زمامدار و فرمانگزار همه امت خويش كرد و از همه كسانى كه در حضورش بودند براى من بيعت گرفت تا سخن مرا بشنوند و فرمان مرا بپذيرند و بحاضران سفارش داد اين موضوع را بغائبين برسانند... چون رسول خدا به مرضى كه در آن وفات كرد دچار شد فرمان داد كه لشكرى بفرماندهى اسامة بن زيد از مدينه بيرون روند هر كس از قريش و اوس و خزرج و ديگران كه احتمال مي داد بيعت مرا بشكند و با من مخالفت كند و هر كس بخاطر اينكه پدر با پسر يا برادر يا خويشش را كشته بودم و با من دشمن بود زير پرچم اسامه جمع آورى كرد و تمام مهاجر و انصار و مسلمانان ضعيف العقيده و منافقين را به آنها پيوست تا كه فقط‍‌ يك دسته مردمان پاكدل و با ايمان در حضورش باشند و هيچ كدام سخن نفرت آميزى بروى من نگويند و مرا از خلافت و زمامدارى رعيت پس از پيغمبر باز ندارند، آخر كلام پيغمبر كه براى اداره امر امتش فرمود اين بود كه لشكر اسامه را گسيل داريد هيچ كس از افراد زير فرماندهى او از او تخلف نورزد، سفارش و دستور اكيد در اين موضوع صادر فرمود با اين همه چون پيغمبر(صلّى الله عليه و آله)از دنيا رفت به وضع غير منتظرى دانستم همان مردانى را كه پيغمبر زير فرماندهى اسامه از مدينه بيرون فرستاده بود پادگان خود را رها كردند و مخالفت دستور رسول خدا را نمودند و آن همه سفارشى كه در بارۀ ملازمت پرچم اسامه نموده بود زير پا گذاردند و او را تنها رها كرده و دوان دوان به مدينه آمدند تا پيمان خلافت مرا كه با پيغمبر بسته بودند نقض كنند و عهد خدا و رسول را بشكنند و با داد و فرياد براى خود پيشوائى معين كنند بدون آنكه هيچ كس از افراد خاندان عبد المطلب را در اين موضوع شركت دهند و از او نظرى بخواهند، منظور اساسى اين بود كه بيعت مرا رد كنند آنان در اين كار بودند و من در كار بر داشتن جنازۀ رسول خدا بودم و نمي توانستم بكار ديگرى بپردازم زيرا برداشتن جنازۀ آن حضرت بر هر كارى مقدم بود و سر آمد همه كارها بشمار مي رفت 📗الخصال ، شیخ صدوق ج۲ ص۳۶۴ @Sibtayn
💢غیبت_امام_زمان سلام الله علیه غضب_خدا بر مردم 🔻عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ اَلْفَرَجِ قَالَ: كَتَبَ إِلَيَّ أَبُو جَعْفَرٍ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ إِذَا غَضِبَ اَللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى عَلَى خَلْقِهِ نَحَّانَا عَنْ جِوَارِهِمْ محمد بن فرج گويد: امام جواد سلام الله علیه به من نوشت: زمانى كه خداى تبارك و تعالى بر خلقش خشم كند، ما را از مجاورت آنها دور كند. علامه مجلسی رحمه الله علیه: يَدُلُّ عَلى أَنُّ غَيبَةَ الإِمامِ عليه السلام غَضَبٌ عَلى أَكثَرِ الخَلقِ روایت دلالت میکند که غیبت امام زمان سلام الله علیه غضبی است که بر اکثر مخلوقات شده است. 📚الکافي ج۱ص۳۴۳ مرآة العقول ; ج ۴  ص ۶۱ @Sibtayn
ناگفته هايى از جريان «انّ الرجل ليهجر» سليم بن قيس مى گويد: از سلمان شنيدم كه مى گفت: بعد از آنكه آن مرد (عمر) آن سخن را گفت و پيامبر (صلى اللَّه عليه و آله) غضبناك شد و كتف ( وسيله ای كه با آن می نوشتند) را رها كرد، از اميرالمؤمنين (عليه السّلام) شنيدم كه فرمود: «آيا از پيامبر (صلى اللَّه عليه و آله) نپرسيم چه مطلبى مى خواست در كتف بنويسد كه اگر آن را مى نوشت احدى گمراه نمى شد و دو نفر هم اختلاف نمى كردند»؟ من سكوت كردم تا كسانى كه در خانه بودند برخاستند و فقط اميرالمؤمنين و فاطمه و حسن و حسين (عليهم السّلام) باقى ماندند. من و دو رفيقم ابوذر و مقداد هم خواستيم برخيزيم كه على (عليه السّلام) به ما فرمود: بنشينيد. حضرت مى خواست از پيامبر (صلى اللَّه عليه و آله) سؤال كند و ما هم مى شنيديم، ولى خود پيامبر (صلى اللَّه عليه و آله) ابتداء فرمود: «برادرم، نشنيدى دشمن خدا چه گفت؟! جبرئيل كمى قبل از اين نزد من آمد و به من خبر داد كه او سامرى اين امّت است و رفيقش گوساله آن است، و خداوند تفرقه و اختلاف را بعد از من بر امّتم نوشته است. 📚أسرار آل محمد (عليهم السلام) ، ترجمه كتاب سليم، ص : ٥٧٦ @Sibtayn
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اسناد معتبر شهادت رسول الله (صلی الله علیه واله) حجت الاسلام یزدانی @Sibtayn
مرحوم عیاشی عالم و مفسر بزرگ شیعه روایت کرده است: عَنْ الْحُسَيْنُ بْنُ الْمُنْذِرِ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنْ قَوْلِ اللَّهِ أَ فَإِنْ ماتَ أَوْ قُتِلَ انْقَلَبْتُمْ عَلى‏ أَعْقابِكُمْ الْقَتْلُ أَمِ الْمَوْتُ قَالَ يَعْنِي أَصْحَابَهُ الَّذِينَ فَعَلُوا مَا فَعَلُوا. حسین بن منذر گوید: از امام جعفر صادق (علیه السلام) در مورد قول خداوند «آیا اگر او (رسول خدا صلی الله علیه و آله) رحلت کرد یا کشته شد، شما باز به دین گذشتگان خود (جاهلیت) رجوع خواهید کرد؟» پرسیدم: آیا قتل بوده یا موت؟ فرمود: يعنی اصحابش ، کردند آن چه کردند (یعنی ایشان را به شهادت رساندند). 📚تفسیر العیاشی، جلد ۱‏، صفحه ۲۲۴، حدیث ۱۵۳، چاپ موسسه الاعلمی للمطبوعات @Sibtayn
توطئه ترور رسول خدا(صلی الله علیه و آله) در رابطه با ماجرای نقشه ترور رسول خدا(صلی الله علیه و آله) توسط عده ای از منافقین، طبق برخی نقل ها این حادثه هنگام برگشت آن حضرت از حجة الوداع بوده است و طبق نقلهایی در زمان برگشت از غزوه تبوک بوده است. هنگامى كه پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) به همراه كاروان از تبوك به مدینه باز مى‌گشت در بین راه گروهى از اصحاب توطئه كردند که هنگام عبور حضرت از عقبه که راه باریکی بوده است شتر حضرت را رم دهند تا حضرت به دره سقوط کند و کشته شود. پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) از این توطئه مطلع شد لذا به عمّار فرمود تا زمام شترش را بگیرد و حذیفه نیز آن را براند. در همان حال كه مى‌رفتند صداى هجوم آن گروه را که صورت خود را پوشانده بودند از پشت سر شنیدند كه ایشان را محاصره كرده بودند. پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) خشمگین شد و به حذیفه دستور داد تا آنها را شناسایى كند حذیفه با عصاى سر كجى که داشت به سر و صورت شترهاى منافقین حمله ور گردید. آنها ترسیدند لذا با شتاب گریختند و خود را در میان مردم انداختند. حذیفه بازگشت و به رسول خدا ملحق شد. پیامبر فرمود: «اى حذیفه آیا كسى از آنها را شناختى؟ حذیفه گفت شتر فلانى و فلانى را شناختم و تاریكى شب زیاد بود و آنها روى خود را پوشانده بودند.» پیامبر فرمود: «آیا دانستى كه ماجراى آنها چیست و چه مى‌خواهند؟ عرض کرد نه یا رسول الله(صلی الله علیه و آله و سلم). حضرت فرمود آنها تصمیم داشتند تا با من حركت كنند و هر وقت به گردنه وارد شدم مرا از آن به پایین بیندازند و بکشند. حذیفه گفت آیا وقتى مردم رسیدند آنها را مجازات نمى‌فرمایى؟ پیامبر فرمود خوش ندارم كه مردم هر جا نشستند بگویند محمّد (صلی الله علیه و آله و سلم) اصحاب خود را كشت. آنگاه رسول خدا آنان را یك یك نام برد.» 📚الحلبي الشافعي، علي بن برهان الدين؛ السيرة الحلبية، بيروت – لبنان، دارالمعرفة، 1400ـ ج 3، ص 120.دلائل نبوه،بیهقی، جلد ۴ صفحه ی ۲۵۶ و ۲۵۷ الدر المنثور، ج ۴، ص ۲۴۳ @Sibtayn
عَنْ جَابِرٍ، ” أَنَّ النَّبِيَّ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ ” دَعَا عِنْدَ مَوْتِهِ بِصَحِيفَةٍ لِيَكْتُبَ فِيهَا كِتَابًا لَا يَضِلُّونَ بَعْدَهُ “، قَالَ: ” فَخَالَفَ عَلَيْهَا عُمَرُ بْنُ الْخَطَّابِ حَتَّى رَفَضَهَا “. عنوان الكتاب: المسند (تحقيق: أحمد شاكر – حمزة الزين)، ج۱۱،ص۵۲۶. حدیث:۱۴۶۶۱ – المؤلف: أحمد بن حنبل، المحقق: أحمد شاكر – حمزة الزين، الناشر: دار الحديث، سنة النشر: ۱۴۱۶ – ۱۹۹۵، عدد المجلدات: ۲۰، رقم الطبعة: الأولى. پیغمبر به هنگام رحلتشان کاغذی خواستند تا کتابی بنویسند تا بعد از آن مردم گمراه نشوند. عمر بن خطاب با این دستور مخالفت کرد تا آنکه پیامبر از نوشتن آن نامه دست کشید!. محقق کتاب ذیل این حدیث می نویسد: اسناده حسن، روایت معتبر است. قرآن کریم می فرماید: وَمَن يَعْصِ ٱللَّهَ وَرَسُولَهُۥ وَيَتَعَدَّ حُدُودَهُۥ يُدْخِلْهُ نَارًا خَٰلِدًۭا فِيهَا وَلَهُۥ عَذَابٌۭ مُّهِينٌۭ. سوره نساء آیه ۱۴ و آن کس که نافرمانی خدا و پیامبرش را کند و از مرزهای او تجاوز نماید، او را در آتشی وارد می‌کند که جاودانه در آن خواهد ماند؛ و برای او مجازات خوارکننده‌ای است. @Sibtayn
روایت حدیث قرطاس از زبان عمر بن خطاب حافظ طبرانی از بزرگان اهل سنت می نویسد: اسلم از عمر بن خطاب نقل می کند که عمر می گوید : هنگامی که پیامبر صلی الله علیه و اله مریض شد فرمود : برای من قلم و کاغذی بیاورید بنویسم چیزی را که هرگز بعد از آن دیگر گمراه نشوید 👈 عمربن الخطاب می گوید: ما از این نامه نوشتن به شدت بدمان آمد. «فَكَرِهْنَا ذَلِكَ أَشَدَّ الْكَرَاهَةِ». دوباره پیغمبر فرمود: کاغذ و قلمی بیاورید یک چیزی بنویسم که بعد از آن تا ابد گمراه نشوید، زن هایی که پشت پرده بودند گفتند، « أَلَا تَسْمَعُونَ مَا يَقُولُ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ؟ »، آیا نمی شنوید پیغمبر چه می گوید ؟ عمر می گوید من گفتم انکن صواحبات یوسف شما مثل همان همراهان و دلباخته های حضرت یوسف هستید!.[این تعبیر عمر بسیار زشت و دور از ادب است، آیا کسی راضی می شود به زن او این طور دیگران نسبت بدهند؟!، چطور این نسبت را در حق پیامبر روا می دارند!]. پیغمبر فرمودند: زنها را رها کنید، فانهن خیر منکم، این ها از شما بهتر هستند. حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ أَحْمَدَ بْنِ أَبِي خَيْثَمَةَ قَالَ: نَا مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ خَلَفٍ الْعَطَّارُ قَالَ: نَا مُوسَى بْنُ جَعْفَرِ بْنِ إِبْرَاهِيمَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ جَعْفَرِ بْنِ أَبِي طَالِبٍ قَالَ: نَا هِشَامُ بْنُ سَعْدٍ، عَنْ زَيْدِ بْنِ أَسْلَمَ، عَنْ أَبِيهِ، عَنْ عُمَرَ بْنِ الْخَطَّابِ قَالَ: لَمَّا مَرِضَ النَّبِيُّ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ قَالَ: «ادْعُوا لِي بِصَحِيفَةٍ وَدَوَاةٍ، أَكْتُبُ لَكُمْ كِتَابًا لَا تَضِلُّوا بَعْدَهُ أَبَدًا» ، فَكَرِهْنَا ذَلِكَ أَشَدَّ الْكَرَاهَةِ، ثُمَّ قَالَ: «ادْعُوا لِي بِصَحِيفَةٍ أَكْتُبُ لَكُمْ كِتَابًا لَا تَضِلُّوا بَعْدَهُ أَبَدًا» ، فَقَالَ النِّسْوَةُ مِنْ وَرَاءِ السِّتْرِ: أَلَا تَسْمَعُونَ مَا يَقُولُ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ؟ فَقُلْتُ: إِنَّكُنَّ صَوَاحِبَاتُ يُوسُفَ، إِذَا مَرِضَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ عَصَرْتُنَّ أَعْيُنَكُنَّ، وَإِذَا صَحَّ رَكَبْتُنَّ عُنُقَهُ فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ: «دَعُوهُنَّ؟ فَإِنَّهُنَّ خَيْرٌ مِنْكُمْ» الكتاب: المعجم الأوسط،ج۵-ص۲۸۷، المؤلف: سليمان بن أحمد بن أيوب بن مطير اللخمي الشامي، أبو القاسم الطبراني (المتوفى: ۳۶۰هـ)،المحقق: طارق بن عوض الله بن محمد , عبد المحسن بن إبراهيم الحسيني،الناشر: دار الحرمين – القاهرة،عدد الأجزاء: ۱۰ @Sibtayn
سکوت صحابه در برابر توهین به پیامبر‼️ 🔹احمد بن حنبل از علمای مخالفین می‌نویسد: ✍️عن عَبْدِ اللهِ الْجَدَلِيِّ، قَالَ: دَخَلْتُ عَلَى أُمِّ سَلَمَةَ، فَقَالَتْ لِي: أَيُسَبُّ رَسُولُ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ فِيكُمْ؟ قُلْتُ: مَعَاذَ اللهِ، أَوْ سُبْحَانَ اللهِ، أَوْ كَلِمَةً نَحْوَهَا، قَالَتْ: سَمِعْتُ رَسُولَ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ يَقُولُ: " مَنْ سَبَّ عَلِيًّا، فَقَدْ سَبَّنِي " 🔸أبی عبدالله جدلی می‌گوید:بر ام المؤمنین ام سلمه وارد شدم پس به من فرمود:آیا در محضر و مقابل شما به رسول خدا(صلی‌الله علیه وآله) توهین می‌شود و شما سکوت می‌کنید و غیرت به خرج نمی‌دهید؟پس گفتم:معاذ الله،سبحان الله همچنین اتفاقی نیافتاده است.ام سلمه گفت:از رسول خدا(صلی‌الله علیه وآله) شنیدم هر کس به علی(علیه‌السلام) توهین و سب کند بر من توهین کرده است. 📚مسند،تألیف احمد بن حنبل،جلد۴۴،صفحه ۳۲۹،چاپ مؤسسة الرسالة @Sibtayn
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❇️نامه نانوشته پیامبر صلی الله علیه و اله❇️ 🎤 استاد بندانی نیشابوری 🔽🔽🔽🔽 🔎 كانال رسمی مؤسسه جهانی سبطین علیهما السلام در ایتا ╔═.💚.══════╗ 🆔 @Sibtayn ╚══════.💚.═╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نسبت هذیان به پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله با عصمت ایشان منافات دارد @Sibtayn
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اعتراف عالم اهل تسنن به اهانت عمر بن خطاب به پیامبر صلی الله علیه و اله @Sibtayn
🌑 ارادت دیرینه‌ی ایرانیان به اهلبیت ▪️ هنگامی که وارد نیشابور شد مرکب امام ایستاد و امام داخل کجاوه نشسته بود و احدی صورت وی را نمی‌دید دو پیشوای اهل حدیث نیشابور به نامهای ابوزرعه رازی و محمد بن اسلم طوسی و سایر طلاب علوم حدیث (که قابل شمارش نبودند) به پیشواز امام آمده  ابوزرعه و محمد بن اسلم با التماس و گریه از امام خواستند تا صورت خود را بنمایاند و برای آنها حدیث از پدرانش نقل کند .  ▫️ در این هنگام شتر ایستاد و امام به غلامان خویش دستور داد پرده را برداشته تا چشمان مردم به جمال نورانی ايشان منور شود. مردم نیز در حالتی بودند که فریاد می زدند و بعضی روی زمین در حالت سینه خیز بوده و برخی دیگر خاک مرکب امام را می بوسیدند(تبرک میجستند)... 📚 فيض القدير ، ج ۴ص ۴۸۹ @Sibtayn
💠شبی که همه زائر امام حسین علیه السلام هستند، ایشان زائر کیست…؟! 👇👇👇 🔷قال الإمامُ الباقرُ عليه السلام : إنَّ الحُسينَ بنَ عليٍّ كانَ يَزُورُ قَبرَ الحَسَنِ عليه السلام في كُلِّ عَشِيَّةِ جُمُعَةٍ. 🔶امام باقر عليه السلام : حسين بن على علیه السلام هر شب جمعه به زيارت قبر حسن عليه السلام مى رفت . (بحارالانوار ج 44باب22حدیث شماره21) @Sibtayn
قَد رُوِيَ أنَّ رَجُلاً قالَ لِلصّادِقِ عليه السلام: إنِّي ائتَمَنتُ رَجَلاً عَلى مالٍ أودَعتُهُ عِندَهُ، فَخانَني وأنكَرَ مالي. فَقالَ: لَم يَخُنكَ الأَمينُ ، وإنَّمَا ائتَمَنتَ الخائِنَ روايت شده است كه مردى به امام صادق عليه السلام گفت: من به مردى اعتماد كردم و مالى را نزد او به امانت سپردم؛ امّا او به من خيانت ورزيد و مال مرا انكار كرد. امام عليه السلام فرمود: «امين به تو خيانت نكرد؛ بلكه تو خائن را امين دانسته اى [و به خائن ، مال سپرده اى]» 📖تهذيب الأحکام ج ۷، ص ۱۸۱