eitaa logo
متن سیمای حرم
6.5هزار دنبال‌کننده
2 عکس
0 ویدیو
0 فایل
🎙کانال رسمی فیلم، فیش روضه دفتری، سبك و صوت های مداحی و سخنرانی‌ وابسته به کانال باب الحرم 👈راه ارتباطی @OnlySeydALi 🔸کانال متن روضه باب‌الحرم↶ @babolharam_net 🔸فروشگاه حرز حرم↶
مشاهده در ایتا
دانلود
#⃣ #⃣ #⃣ #⃣ .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ✅ ماه شب تیره علی عشق جهانگیره علی عرشْ به تسخیره علی فراتر از باور علی اول علی آخر علی از همه بالاتر علی میاد روزی که،عمر دشمنهای، ناخلف سرمیشه بزودی نقش، پرچم کشورها، اسم حیدر میشه یروزآخر میرسه، عدلِ سراسر میرسه پسرش مهدی میادْ حق برابر میرسه رجعتی میشه شروع و،مَحکمه سر میرسه به حساب اون فلانی خود حیدر میرسه (یاحیدر) ✅ حقیقته راه علی همیشه حق خواه علی خلیفة الله علی مرز حق و باطل علی معلم کامل علی حضرت دریادل علی نداره عالم،در مقام و شوکت، بنده ای عین علی میشه در وصفش،بعد پیغمبر گفت،قاب قوسین علی کی برابرش میشه، بوذر و قنبرش میشه یل خیبرْ با یتیم باشه کی باورش میشه؟ اونکه فاطمه میگه، کنیز محضرش میشه گفته تنها فقط حیدره که همسرش میشه (یا حیدر) ✅ دشمن اشراره علی قاتل کفاره علی بسکه جگر داره علی راه عدو بسته علی قدرت پیوسته علی معرکه دردست علی همونکه تو جنگ،پیک حق در وصفش،لافتارو خونده تو کوفه زینب، با یه شِمّه از اون، همه رو لرزونده با شهامته علی،صاحب قدرته علی مو نمیزنه با حق حتی عدالته علی یروز آخرش میادو، تو قیامته علی همه عالم میسنجن با ولایت علی (یاحیدر) ✍ 👈صوت این متن 👉 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ✓سیمای حرم↶ http://eitaa.com/simaye_haram ✓حرز حرم↶ https://eitaa.com/herze_haram
#⃣ ‍#⃣ ‍#⃣ #⃣ .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... علی یعنی چراغ اهل بینش علی یعنی پناه آفرینش علی آیینه ی آیین اسلام علی یعنی تمام دین اسلام علی دین را امام راستین است علی دست خدا در آستین است  علی میزان، علی ایمان، علی حق علی سر تا قدم توحیدِ مطلق علی مولود کعبه رکن دین است علی آیینه ی حق الیقین است علی بر حزب حق، صاحب لوا بود علی فرمانده کلِّ قوا بود علی شمعی که در بزم ازل سوخت علی جبریل را توحید آموخت علی در مُلک هستی ناخدا بود علی پیش از خلایق با خدا بود علی حمد و علی ذکر و علی دم علی حجر و حطیم و بیت و زمزم علی در یاری حق ترک جان گفت علی در بستر ختم الرسل خفت علی جوشن به تن پوشید بی پشت علی در جنگ عمر عبدوَد کشت علی بازوی دیو نفس بسته علی در کعبه بت ها را شکسته علی اسلام را در صدر تابید علی در بدر هم چون بدر تابید علی دین است و قرآن است و احمد علی یعنی علی یعنی محمد ولی الله اعظم رکن دین است اولوا الامر تمام مسلمین است که قرآن می کند وصف خضوعش ز خاتم بخشی و حال رکوعش هزاران سلسله آواره ی اوست حدیث منزلت درباره ی اوست گهر از «سِلمُک سلمی» فشانم حدیث «لَحمُکَ لَحمی» بخوانم عدم بود و عدم بود و عدم بود که حیدر با محمد هم قدم بود دور توحید افشاندند با هم خدا را هر دو میخواندند با هم علی داد از ولایت با نبی دست نبی عقد اخوت با علی بست علی در چرخ ماه انجمن بود شنیدیم مهر با او هم سخن بود اگر خورشید حرفی با علی گفت یقین دارم که تنها یاعلی گفت نمیدانم که بودم کیستم من؟ اگر پرسید از من کیستم من؟ نه صوفیم نه سالوس ریائی نه وهابی نه بابی نه بهائی نه آنرا و نه این را دوست دارم امیرالمومنین را دوست دارم نه در دل هست مهری زان سه یارم نه با اهل سقیفه کار دارم مسلمانم، مسلمان غدیرم امیرالمومنین باشد امیرم بود خاک در او آبرويم غلام يازده فرزند اويم دلم از خردسالي با علي (ع) بود سخن ناگفته ذکرم يا علي (ع) بود چو از اوّل گِلم را مي سرشتند بر آن گل مهر مولا را نوشتند ولاي مرتضي (ع) بود گِل من علي (ع) بود و علي (ع) بود و دلِ من سرم در هر قدم خاک رهش باد که مادر يا علي (ع) گفت و مرا زاد چو پا در عالم خاکي نهادم برون آمد خروشي از نهادم سراپاي وجودم با علي (ع) بود خروشم بانگ يا مولا علي (ع) بود لبِ خاموشم از مولا علي (ع) گفت مؤذن هم بگوشم يا علي (ع) گفت به عشق مادرم ز آنرو اسيرم که با اشک ولايت داده شيرم مرا اندر غدير عشق زادند سرشک شوق و شير عشق دادند سرشک و شير با خونم عجين شد تولّاي اميرالمؤمنين (ع) شد مرا شير ولايت داده مادر مرا با عشق حيدر (ع) زاده مادر مرا غرق تجلی کن علی جان مرا مست تولا کن علی جان محمد شهر علم است و علی در ز در در شهر وارد شو برادر هر آنکه ناید از در دزد باشد یقین دارم جهیمش مزد باشد ز جام معرفت سیراب گردان چه شمع محفل خود آب گردان اگر آلوده ام دل بر تو بستم اگر خارم کنار گل نشستم نمک پرورده ی خوان تو هستم نمک خوردم نمکدان را شکستم اگر من خوار و پستم تو عزیزی، مبادا آبرویم را بریزی ارادتمند زهرای بتولم قبولم کن قبولم کن قبولم ✍ .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ✓سیمای حرم↶ http://eitaa.com/simaye_haram ✓حرز حرم↶ https://eitaa.com/herze_haram
#⃣ ‍#⃣ ‍#⃣ #⃣ .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... می گذرد روز و شب زندگی ام با علی بنده ی یا هو شدم بنده ی مولا علی عرش خدا کرده است شهر نجف را علی فاضل و افضل علی عالی و اعلا علی جان علی فاطمه ،هستی زهرا علی بنده ی بنده نواز خاکی والا نشین وصله ی نعلین او نقطه ی ثقل زمین مالک روز جزا حاکم فی یومِ الدین موقع طوفان که شد گفت خدایی چنین نوح پریشان نباش زود بگو یاعلی دست گدا خالی و دست کریمان طلاست بر سر خوان علی روزی مهمان طلاست در نجف مرتضی قطرهٔ باران طلاست شکر خدا بر سرم سایهٔ ایوان طلاست عزت امروز علی عزت فردا علی چشم علی روشن است تا قمرش فاطمه ست شکر خدا می‌کند دور و برش فاطمه ست پشت نکرده به جنگ پشت سرش فاطمه ست کی به زمین میخورد تا سپرش فاطمه ست فاطمه وقتی که رفت شد تک و تنها علی .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ✓سیمای حرم↶ http://eitaa.com/simaye_haram ✓حرز حرم↶ https://eitaa.com/herze_haram
#⃣ ‍#⃣ ‍#⃣ #⃣ .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... روزی که قبله، منزلِ بابای خاک شد کعبه به عشق آمدنش، سینه چاک شد آن روز کار عرش، بگو و بخند بود هوهوی جبرئیل در عالم بلند بود قد افلح‌َالعلی و‌ خدا گفت مؤمنون مثل علی نمازِ کسی نیست خاشعون قد افلح‌َالعلی نه! علی رستگار بود از اولش علی، ید پروردگار بود توحید، ختمِ بر گُل کفواً احد شده بنت اسد هر آینه ام‌ُّالأسد شده می‌خواستند بند به قنداقه‌اش کنند گُل را اسیر ماندنِ در ساغرش کنند امّا علی که بند به قنداق خویش نیست خورشید که معطّل اشراق خویش نیست خود در فراز و تابش او بر فرود بود قوس نزولِ نورِ علی در صعود بود در کعبه رفت احمد و معراج‌ وار رفت آیینه بر ملا شد و پرده کنار رفت پرده کنار رفت و نبی بود با خدا سجده‌کنان ملائکه گفتند: یا خدا! حق و‌ جمیل و اکبر و لامنتها تویی این نور دیگر است در آیینه یا تویی این کیست اینکه طاق فلک را شکافته پیراهنی برای خود از نور بافته این کیست که صبح را طَلَع‌الشمس می‌کند این کیست که وجود تو را لمس می‌کند این کیست اینکه خانهٔ تو زادگاه اوست إلّای اتّحاد پس از لا إلهِ اوست این کیست که روی بر خاک می‌کند آن خاک را مسافرِ افلاک می‌کند این کیست که این روی سرش تاج إنّما است و‌ جامه‌ای است بر تنش از جنس هل اتی است این کیست که هست عوالم ز هست او افتاده است صورِ قیامت به دست او افلاک، جان به محضرش ایثار می‌کنند اجسام بر ولایتش اقرار می‌کنند تعظیم‌ کرده‌ایم‌ خدایا برای که؟ شک، رِخنه کرده است میان ملائکه در این میانه، هاتفی از بین همهمه فرمود: یا نبی! تو بیان کن به فاطمه بنت اسد، ز مریمِ عمران تو برتری کان مادرِ مسیح و تو هم ام‌ّ حیدری ای دستهٔ ملایکه جای سوال نیست وقتی منم خدایِ شما شک برای چیست در قدرت خدایی من هضمِ دید نیست پس خَلق جلوهٔ خودم از من بعید نیست تنها علی زادهٔ این کعبه است و بس این کعبه هم بدون علی جعبه است و بس گفتند عرش و فرش بدون معطّلی یا مرتضی علی و یا مرتضی علی .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ✓سیمای حرم↶ http://eitaa.com/simaye_haram ✓حرز حرم↶ https://eitaa.com/herze_haram
#⃣ ‍#⃣ ‍#⃣ #⃣ .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... خدایی که نه مانند و نه مثل و نه قرین دارد ازل را تا ابد نکته به نکته، نقطه چین دارد میان قبضه‌ی خود اولین تا آخرین دارد هزاران آسمان در آسمان دور از زمین دارد خدا بی انتهایی بیش از آن و بیش از این دارد ولی تنها در عالم یک امیرالمؤمنین دارد علی آن شیرِ شیرافکن علی آن سیلِ بنیان کن علی آن رودِ بی پایان علی آن سدِّ روئین تن علی یعنی رجزهای سلحشورانِ مردافکن علی یعنی نمی‌دانم،قلم لال و زبان اَلکن کسی آن آستان بوسد که جان در آستین دارد بهشت ارزانیِ آنکه امیرالمؤمنین دارد قسم بر تیغِ مَرحب کُش،به رزمش مرحبا گفتند همینکه عَبدُوَد افتاد یکسر لافَتی گفتند ملائک وقتِ میدانش زِ تکبیرِ خدا گفتند رها کردند عرش و گِردِ او یا مرتضی گفتند رسول‌الله می‌بیند امیری این چنین دارد چه غم از آنهمه لشگر، امیرالمؤمنین دارد خدا آیه به آیه با همین قرآن علی گوید نجف عمریست جبرائیل در ایوان علی گوید نفس پشتِ نفس تا هست زهرا،جان علی گوید خراسان در خراسان هر تپش، ایران علی گوید خدایی خلقت مولا به عالم آفرین دارد که عالم یک خدا و یک امیرُالمومنین دارد اگرچه ما نبودیم در غدیر، آنجا علی گفتیم قسم بر مرتضی پیش محمّد «یاعلی» گفتیم علی گفتیم و می‌گوئیم با دنیا علی گفتیم که با مولا علی گفتیم و با زهرا علی گفتیم همیشه رهبرِ ما دردِ مردم دردِ دین دارد چرا که پیرِ ما حرز امیرالمؤمنین دارد .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ✓سیمای حرم↶ http://eitaa.com/simaye_haram ✓حرز حرم↶ https://eitaa.com/herze_haram
#⃣ ‍#⃣ ‍#⃣ #⃣ .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... "الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی جَعَلَنَا مِنَ الْمُتَمَسِّکِینَ بِوِلاَیَهِ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْأَئِمَّهِ عَلَیْهِمُ السَّلاَمُ وَ أُولادِهِ إلْمَعصومِین" باور نمی کنم که دلیلش حماقت است بدگویی از علی به خدا از حسادت است حیف از علی، که با کس و ناکس قیاس شد آخر میان آتش و دریا، چه نسبت است اینکه علی وصی پیمبر شداست و بس چندین دلیل داشت ،یکیشان عدالت است اینکه علیست ،همسر دردانه‌ی نبی چندین دلیل داشت، یکیشان شرافت است اینکه علی میان احد ماند یک تنه اینکه فرار کرد فلانی روایت است مولای ما، فرار نمیکرد وقت جنگ غیر از شجاعت آنچه علی داشت، غیرت است اینکه یگانه فاتح خیبر شکن، علیست معیارِ زور نیست، که حرف از لیاقت است اینکه به زور آتش و تیغ و طناب هم بیعت نکرده است همین هم فضیلت است او را که هست تحتِ کسای پیامبر دیگر چه حاجتی به رِدای خَلافت است مشرف به مسجد است، درِ خانه‌ی علی او را چه احتیاج به کاخ و عمارت است ولی جز بین دست های یداللهی علی هر جا که رفته حکم خلافت، خیانت است از احمد ابن حنبل در مُسند آمده فضل علی، زیادتر از فضل امت است ابن ابی الحدید نوشته است : این علی از هر طرف که می‌نگرم ، دور از آفت است قولِ بُخاری است، به اقرار او علی مشرف‌ترین خلق خدا، بر قضاوت است بر هر که جز علی، بدهند این صفات را کذب است، سرقت است، دروغ است، غارت است فهمیدنِ بزرگیه مولایِ ما علی بعضی اگر کتاب بخوانند راحت است آری آری دو یادگار بجا مانده از نبی طبقِ گواهیِ همه، قرآن و عترت است بی‌عرضه است، هرکه به دورِ علی نگشت آری که شرط لازم حج، استطاعت است *لذا پسرش هم همین چند روز پیش وقتی داشت مکه رو ترک می کرد اینجوری فرمود: حجاج بیت الله :..* حج منم، چشمان خود را وا کنید ای حاجیان کعبه بی من از شما، مردم گریزان می شود استطاعت هر که دارد ، می‌شود ملحق به من هر که نامرد است، پشت کعبه پنهان می شود یک لحظه هم جدا نشد از پیامبر آری خدا گواه، علی اهل وحدت است حق داشته مدام، علی را صدا کند ذکر علی‌ به قولِ پیمبر عبادت است آن عده که معاویه باشد امیرشان عریان فرار کردنشان هم، مهارت است آن عده که معاویه باشد امیرشان از چشمشان امام علی، بی‌سیاست است اما! برای هر که علی را شناخته تعریفِ راستینِ سیاست، صداقت است فرقی بزرگ بین علی و معاویه است فرقی که در دو واژه ی مرگ و شهادت است فرزند، ارث، از پدرش می برد، علی ارثی بجا گذاشت، که نامش ولایت است آری یزید کیست ؟ سیاهیه مطلق است آری حسین کیست؟ چراغِ هدایت است چیزی که مانده از علی، اسلام نابِ اوست چیزی که از معاویه مانده است، بدعت است نگذاشت شیعه پا به روی سنت نبی با این حساب، شیعه فقط اهل سنت است حشر مخالفانِ علی با معاویه تا هست این دعا، چه نیازی به لعنت است .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ✓سیمای حرم↶ http://eitaa.com/simaye_haram ✓حرز حرم↶ https://eitaa.com/herze_haram
#⃣ ‍#⃣ ‍#⃣ #⃣ .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... قلم لال است اما می‌نویسم داستانش را من و مدح علی؟!حتی نمیبردم گمانش را گروهی‌ باعلی‌ مشغول و جمعی باعلی عاشق مسلمان جای‌خود دارد چه سازم هندوانش‌ را علی را بی خدا اصلاً خدا را بی علی هرگز نه‌ میخواهم‌ چُنینش را ،نه‌ میخواهم‌ چُنانش‌ را نه تنها مجلس خود را بنا بر گفته‌ی احمد مزین کرده با نام علی شیعه اذانش را به‌قربان‌ وجودی که‌ وجودم از وجود اوست چنان‌ میخواهمش‌ آری که‌ هر موجود جانش‌ را خدا فرموده‌ قبل از خلقت‌ عالم علی‌ بوده‌است و من اصلاً نمی‌فهمم مکانش را زمانش را بگویم‌ فاش‌حیدر کیست‌ ممسوس‌ خداوند است زبانم تند می‌راند که می‌گیرم عنانش را همیشه از خودم می‌پرسم و هربار میمانم چگونه شکر باید کرد لطف بیکرانش را ضریحش که‌ به‌جای‌ خود دلم‌ آنقدرها تنگ‌ است کسیکه یا علی‌گفته‌ است میبوسم دهانش را زمان‌ خطبه‌‌خوانی‌ او سخنران‌ نه‌ سخندان است که منبر می‌برد حظ، شیوه‌ی فنّ بیانش را خدا خود را اگر مومن‌ صدا کرده‌‌ است‌ میخواهد که اینگونه کند مدح امیر مومنانش را قَسیمُ النار والجنه علی تنها علی بوده‌است کسی که با یتیمان میکند تقسیم نانش را به‌قدرِ نان جو از مُلک این دنیا نمیخواهد نخواهد بست زنجیری به دنیا؛ بازوانش‌را خدا آغاز خلقت یاعلی گفت‌است پس حتماً به پایان می‌بَرَد با "یاعلی" کار جهانش را .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ✓سیمای حرم↶ http://eitaa.com/simaye_haram ✓حرز حرم↶ https://eitaa.com/herze_haram
#⃣ ‍#⃣ ‍#⃣ #⃣ .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ازل بود ابتدا بود و یکی بود و همان یک دم خدا بود و خدا بود و نه ارض و نه سما بود و نه حرف از ماسوی بود و فقط یک کبریا بود و خدا تنهای تنها بود زمانی نه مکانی نه کران و بیکرانی نه زمین و آسمان و کهکشانی نه نهانی نه عیانی نه نشان و بی نشانی نه پیدا و نه پنهانی نه انسانی نه حیوانی نه بارانی نه طوفانی ازل پنهان و نامعلوم ابد که همچنان گُنگ است و نامفهوم جهان یکریز ظلمت بود و وحشت بود آری هر چه بود آن روز غربت بود خدا نیّت نمود آغاز خلقت را مهیّا کرد اسباب هدایت را و نوری از دلِ نوری و نوری از پی نوری وسانِ چهارده نور آفرید اول خدا شور آفرید اول و عالم را به نور خویش روشن کرد و مقصد را معیّن کرد بماند قصه ی خلقت بماند ماجرای سجده بر آدم چه آمد بر بشر تا حضرتِ خاتم بماند قصه ی نوح و خلیل و موسی و عیسی بماند مکه و بَطحاء بماند لیلةُ الاَسری شب معراج آن باران که حیّ عالیِ اعلی مطابق با حدیثِ قدسی لولاک برای خلقتِ افلاک از اول یک هدف دارد چه دُرّی در صدف دارد به خلقت یک علی دارد که بر عالم شرف دارد خدا هم بارگاهی در نجف دارد علی از ابتدا بوده خدا بوده نه اما ناخدا بوده بزرگِ ماسِوی بوده قَدَر بوده قضا بوده نه از ایزد جدا بوده نه با ایزد دو تا بوده دَمِ قالوا بلی بوده و آدم آشنا بوده کنارِ نوح در کشتی علی خود رهنما بوده علی نور هدی بوده در آتش با خلیلُ الله مشغول دعا بوده علی بوده اگر اعجاز موسي در عصا بوده علی گفته اگر عیسی نفس هایش شِفا بوده علی با مصطفی بوده شبِ مبعث علی هم گوشه ی غار حرا بوده.. علی حِصن حصین است و علی یعسوبِ دین است و علی نورِ مبین است و امیرالمؤمنین است و امام المتقین است و علی میزان علی قرآن علی فُرقان علی ایمان علی جان و علی جانان علی روح و علی ریحان علی لؤلؤ علی مرجان چه می‌گویم منِ شاعر زبان در مدح او قاصر علی اول علی آخِر علی باطن علی ظاهر علی قادر علی قاهر علی صابر علی شاکر علی ناصر محبِّ مرتضی مؤمن بد اندیشِ علی کافِر به یک شب در چهل منزل علی حاضر علی ناظر زمین با او سرسبز و زمینِ بی علی بایر به هر شکل و به هر قالب به هر سمتی به هر جانب اگر تاجر اگر کاسب اگر مغلوب اگر غالب بگو با حاضر و غائب شده بر انس و جان واجب اطاعت از علی بن ابیطالب علی با ما از اقیانوس می‌گوید شب تاریک از فانوس می‌گوید اگر زشتیم از طاووس می‌گوید علی از قلب های صادق و مأنوس می‌گوید علی از ظلم از بیدادِ دقیانوس می‌گوید علی از غیرت از عفّت علی از ارزش ناموس می‌گوید سلونی گفته و ملموس می‌گوید چرا با افسوس می‌گوید سند دارم علی از حکمتِ فریادهای زخمیِ ناقوس می‌گوید سبحان الله حقاً حقّا، اِنّ المولا صمد یبقی یحلُ مُحَنّا رِفقاً رِفقا، حقاً حقا صِدقاً صِدقا یا مَولانا لاتُهلِکنا و تَدارَکنا واستَخدِمنا قد جَرَّعنا عفوَک عَنّا اِنّ الدنیا قد غرَّتنا .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ✓سیمای حرم↶ http://eitaa.com/simaye_haram ✓حرز حرم↶ https://eitaa.com/herze_haram
#⃣ ‍#⃣ ‍#⃣ #⃣ .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... تو را تا دیده ام محو جمال کبریا دیدم تو را غرق مناجات خدا از خود رها دیدم تو را در سجده ی باران و بر سجاده ی صحرا به هنگام قنوت برگ ها در ربنّا دیدم تو در هفت آسمان سِیر و سفر می‌کردی اما من تو را در سرزمین وحی، سرگرم دعا دیدم کنار حِجر اسماعیل در سرچشمه ی زمزم صفا و مَروه را گِرد تو در سعی و صفا دیدم تو را دیدم که میچرخی گِرد خانه ات کعبه خدا را در حرم گم کرده بودم در شما دیدم تو را در دامن مادر، تو را در دست پیغمبر تو را مولود کعبه قبله ی اهل وِلا دیدم تو را فرمانبَرِ یا ایُّها المُدَّثِّر از اوّل تو را السابقون السابقون از ابتدا دیدم تو را پابند پیمان الست از مطلع هستی تو را عاشق ترین دلداده ی قالوا بَلی دیدم تو افکندی حجاب از روی کرَّمنا بنی آدم که سیمای تو را آیینه ی ایزد نما دیدم تو آدم را فراخواندی به عِلم اعلمُ الاَسماء تو را در کشتی نوح پیمبر، ناخدا دیدم اگر اعجاز موسایی عصا بود و یَدِ بَیضاء سرانگشت تو را پرگار تقدیر و قضا دیدم نه تنها از تو شد عیسی، مسیحا دم که از اول تو را هم عهد و پیمان با تمام انبیا دیدم سلیمان از تو حشمت یافت هنگام نگین بخشی تو را روحِ قناعت، اسوه ی فقر و غِنا دیدم زدی خود را به آب و آتش ای شمسِ جهان آرا تو را پروانه ی پیغمبر از غارِ حَرا دیدم به جولانگاه احزاب و نبرد و خندق و خیبر به دستت تیغِ لاسَیف و به شَانت لافَتی دیدم به یک ضربت که در خندق زدی در برقِ شمشیرت جهانی را به لب اهلاً و سهلاً مرحبا دیدم تلاوت کردی آیات برائت را به زیبایی تو را خورشیدِ بامِ مکّه در اُمُّ القُری دیدم تو را در مسجد و محراب، در میدان و بر منبر تو را در بی نهایت تا کجا در ناکجا دیدم چه میدیدم خدا را روزِ فتحِ مکّه با حیرت خلیل بت شکن را روی دوشِ مصطفی دیدم وَ سُبْحَانَ الَّذِي أَسْرَى بِعَبْدِهِ را که میخواندم تو را در لَیلَةُ المعراج با بدرُالدُّجی دیدم سراغ آیه ی الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ رفتم تمام آیه را وصف علیِ مرتضی دیدم شُکوه و عزّت و هستی، کمال عشق و سرمستی چه گویم من که روی دست پیغمبر چه ها دیدم تو را در سایه ی باغِ أَلَمْ نَشْرَحْ لَكَ صَدْرَكَ شکوفا یافتم مصداقِ مصباحُ الهدی دیدم گُل روی تو در سَبَِّح إِسْمَ رَبِّكَ الْأَعْلَى تجسم کردم آری تا جمالِ کبریا دیدم تو را در سوره ی حامیم تَنْزِيلٌ مِنَ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ تو را در آیه ی تطهیر و در قُل اِنَّما دیدم تو را در نونِ الرَّحمان و عین عَلَّم القرآن تو را در یای یاسین ترجمان طا و ها دیدم تو را در قُلْ کَفی بِاللّه در وَالتّینُ وَالزَّیتون تو را در لَيْسَ لِلْإِنْسَانِ إِلَّا مَا سَعَى دیدم نه تنها هست اوجِ رَأفتت در قافِ وَالقرآن تو را در سوره ی والشّمسُ والطّور و ضُحی دیدم تو را با چهره ی پوشیده و خرما و نان بر دوش کنارِ زاغه های شهر کوفه بارها دیدم نوازش از تو می‌دیدند فرزندانِ شاهد هم تو را با گوهرِ اشک یتیمان آشِنا دیدم به مسکین و یتیم از بس محبّت کردی و احسان تو را در سوره ی انسان و متنِ هَلْ أَتَی دیدم چه می‌دیدم خدا را در سکوتِ محضِ نخلستان تو را در نیمه شب در گریه های بی صدا دیدم شبی که شمعِ بیت المال را خاموش می‌کردی تو را با بی ریایی خفته روی بوریا دیدم تو رازِ غربت خود را به گوش چاه می‌گفتی چو نیلوفر کشیدم قد، تو را ای ماه تا دیدم تو را پشت درِ آتش زده با زُهرَةُ الزَّهرا صبور و مهربان در تیرِ باران بلا دیدم اگر نامردمان دست تو را بستند آنها هم اسیر پنجه ی تقدیر در تبَّت یدا دیدم چه می‌دیدم در اِیوان نجف در کوفه در محرابِ مسجد هم شهادتنامه ی فُزْتُ وَ ربِّ الکعبه را دیدم کسی از آستانت دست خالی برنمی‌گردد که در آیینه ی آیین تو مِهر و وفا دیدم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ✓سیمای حرم↶ http://eitaa.com/simaye_haram ✓حرز حرم↶ https://eitaa.com/herze_haram
#⃣ ‍#⃣ ‍#⃣ #⃣ .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... کیستم من بنده ای از فرط عصیان شرمگینم روز و شب باران خجلت بارد از ابر جبینم خیزد از پرونده ی جرم و گناهم دود و آتش خلق پندارند همچون لاله ی خُلدِ بَرینم زاغ بودم لِیک در بین هَزاران بوده جایم خار بودم سالها در باغ با گُل همنشینم دانه ای با خود ندارم تا در این مَزرَع فشانم هر چه هست از خِرمن فضل و معانی خوشه چینم راه سخت و بار سنگین، پای خسته دست خالی مرگ بر گِرد سر است و قبر دائم در کمینم زینتی با خود ندارم اشکِ سرخ از دیده بارم تا مگر رنگین به خونِ دیده گردد آستینم نه نهالم تا دهم گُل، نه گُلم تا عِطر بخشم با که گویم وای بر حالم که نه آنم نه اینم خوی دیوَم باشد و دستم به دامانِ فرشته رویِ زشتم باشد و مشتاق وصل حورُالعینم روز اول داشتم بختِ سلیمان حیف کآخر گشت غارت ناگهان با دست اهریمن نگینم راه روشن، لیک غافل می‌روم با چشم بسته وای اگر یکباره خود را در دل دوزخ ببینم پاسخ مثبت به شیطان داده و تسلیم نفسم من که آوای خدا افکنده از هر سو طنینم بار معبودا !تو دانی با تمام کج رَوی ها راست گویم خادم کوی امام راستینم گر به دوزخ پا گذارم آتشم گردد گلستان چون به دل باشد تَوَلّای امیرَالمؤمنینم نِی عجب گر اهل محشر را معین و یار گردم گر بُوَد مولا امیرالمؤمنین یار و معینم شیرِ حق، نفس پیمبر، قائلِ قول سَلونی آنکه حُبِّ اوست راهم آنکه مِهر اوست دینم می‌رسد از منبر کوفه ندای او به گوشم ای تمام خلق عالم من امامُ العالمینم گمرَهان را رهنمایم مؤمنین را پیشوایم مسلمین را مقتدایم مصطفی را جانشینم من علی ام، عالی ام، دانای اسرار نهانم کارپردا اَنجُم آرای سمایم کارپرداز زمینم دائم هستم، قائم هستم، حاکم هستم، عالِم هستم واصل هستم فاضل هستم مرشد روحُ الامینم من به قرآن باء بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِم مؤمنون و کوثر و طاها و قدر و یا و سینم انبیا را جانِ جانم، نفسِ ختمُ الانبیاءام اولیا را حکمرانم، عبد خَیرُالحاکمینم آل عمران مائده اعراف توبه هود نوحم مؤمن و شوری و فتح و صافّات و حشر و تینم در مقام بندگی آید ز من کار خدایی دستگیر کل خلق از اولین تا آخرینم گفته قرآن چنگ باید زد به حبلِ الله جَمیعا دست پیش آرید من حبلُ المتینم من مُعزُّالمؤمنینم من مُذِّلُ المشرکینم من بصیرُ بِالعبادم من هدیً للمتقینم روز محشر کارپرداز اصحاب الشِّمالم پیشوا و رهبر و مولای اصحابُ الیمینم انَّما در شَأن من نازل شده ای اهل عالم در رکوع خویشتن دادم به سائل چون نگینم روح و مصداق أَلَمْ نَشْرَحْ لَکَ صَدْرَک منم من زانکه آرامش به قلبِ پاک ختمُ المرسلینم تا قیامت گر شود تفسیر از نهج البلاغه نیست خطی از خطوط صفحه ی علمُ الیقینم پرچمم نَصرُ مِنَ الله است و خود فتحاً قَریب در نبرد ناکثین و قاسطین و مارقینم آستانم آسمان است و زمین گیرد مَآلش خود دهم فرمان و دست حق بُوَد در آستینم دردمندان را دوایم بینوایان را نوایم بی پناهان را پناهم بی مُعینان را معینم خاک و باد و آب و آتش در پی فرمان گذاری در شمال و در جنوب و در یسار و در یمینم صبح خلقت بندگی آموختم خِیل مَلَک را با طنینِ نغمه ی ایّاک نعبد نستعینم رایت فتح الفتوحم آیت نصر خدایم پیشتاز زاهدانم پیشوای عارفینم باب شهرِ علم سرمد، کُفو زهرا، جان احمد شیر و شمشیر پیمبر، مظهر جان آفرینم من همان شاهم، که هنگام سحر، با روی بسته با فقیران هم کلامم، با یتیمان همنشینم من همان شاهم که می‌خندم به روی دردمندان گرچه خود از غصه لبریز است قلبِ نازنینم روز یارِ خَلق و شب همبازی طفل یتیمم همنشینی با فقیری را به شاهی برگزینم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ✓سیمای حرم↶ http://eitaa.com/simaye_haram ✓حرز حرم↶ https://eitaa.com/herze_haram
#⃣ ‍#⃣ ‍#⃣ #⃣ .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ای علی گو ای فدایت جان و دل ای تو را دست خدا در آب و گِل ای علی گو قدر این دل را بدان وَ ان یَکاد و چهار قُل بر آن بخوان چشم ناپاک از دلِ پاک تو دور یا علی گو تا زمانِ نفخِ صور دل نه! این دل نیست اندر سینه ات عکسی از مولاست بر آیینه ات هر دلی کان خانه ی مولا بُوَد خانه دارش حضرت زهرا بُوَد چون که زهرا خانه دار خانه شد قصرِ آباد، این دلِ ویرانه شد شهی که از عُلُوِّ شأن، ثنای او خدا کند دگر مدیحه ذاتِ او چگونه ماسوی کند سزد که او به نطق خود ثنای خود ادا کند که آگه از علی نبوده هیچکس به جز علی ببخشد از تبسّمی وجود، ممکنات را ستاند از تکلّمی قرار کائنات را ز لطف و قهر می‌دهد حیات را ممات را امیرِ کائنات و صاحب اختیار هر دلی من ار به قبله رو کنم به عشق روی او کنم اقامه ی صلاة را به گفتگوی او کنم ز حجّ و بیت بگذرم طواف کوی او کنم تمامِ عمر سر نهم به خاک پای آن ولی الا که رحمتِ آیتی ز رحمت علی بُوَد همه کتاب انبياء حکایت علی بُوَد اَتَمِّ نعمت خدا ولایت علی بُوَد بیا بیا به مرتضی بگو بگو بلی بلی انکار خدای ازلی نتوان کرد تفریق رسول از ولی نتوان کرد ماتم که علی را به چه تشبیه کنم تشبیه علی بجز علی نتوان کرد .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ✓سیمای حرم↶ http://eitaa.com/simaye_haram ✓حرز حرم↶ https://eitaa.com/herze_haram
#⃣ ‍#⃣ ‍#⃣ #⃣ .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... خدا می‌خواست تا تقدیر عالم این چنین باشد کسی که صاحب عرش است، مهمان زمین باشد خدا در ساق عرش خویش جایی را برایش ساخت که حتی ماورای دیده‌ی روح الامین باشد خدا می‌خواست از رخساره‌ی خود پرده بردارد خدا می‌خواست تا دست خودش در آستین باشد علیٌ حُبّه جُنَّه ، قَسیم النارُ و الجَنَّه خدا می‌خواست آن باشد ، خدا می‌خواست این باشد علی را قبل از آدم آفرید و در شب معراج به پیغمبر نشانش داد تا حق الیقین باشد به جز نام علی در پهنه تاریخ نامی نیست که بر انگشتر پیغمبران نقش نگین باشد به جز او نیست دستاویز محکم در دل طوفان به جز او نیست وقتی صحبت از حبلُ المتین باشد مرا تا خطبه‌های بی‌الف راهی کن و بگذار که بعد از خطبه بی‌نقطه‌ی تو نقطه چین باشد مرا در بیت بیت شعرهایم دستگیری کن غزل‌های تو بی‌اندازه باید دلنشین باشد غزل لطف خداوند است اهل دل خبر دارند غزل خوب است در وصف امیرالمؤمنین باشد : احمد علوی .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ✓سیمای حرم↶ http://eitaa.com/simaye_haram ✓حرز حرم↶ https://eitaa.com/herze_haram