#⃣ #متن_کامل_روضه
#⃣ #شهادت_امام_حسين
#⃣ #شهادت_علی_اکبر
#⃣ #شب_جمعه
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
هر که از لجّه ی غم جرعه مکرر نخورد
روز محشر به جز این حسرت دیگر نخورد
پدرم گفت به من ، مثل حسین بن علی
هیچ شاه دگری غصه ی نوکر نخورد
گریه کردم که فقط زخم تنش خوب شود
گیرم این اشک به درد صف محشر نخورد
هر کس که عمر خویش را با عشق سر کرد
از اول عمرش هوای دردسر کرد
من به کسی از گریه ام چیزی نگفتم
یک شهر را چشمان سرخم با خبر کرد
حتما سرم را می گذارند زیر پایش
از کوچه ما هم اگر روزی گذر کرد
هر چه من کمتر برایش کار کردم
مزد مرا هر روز اما بیشتر کرد
اینبار هم دیر آمدم، روضه ولیکن
مثل همیشه چشم من را زود تر کرد
اینجا ادای گریه را هم میپذیرند
هرکس نشد مهموم در روضه ضرر کرد
هرچند ما را عشق او دیوانه کرده
مهر علی اکبرش دیوانه تر کرد
جان داد وقتی باغبان خسته فهمید؛
یک لشکر از روی گل باغش گذر کرد
#شاعر:مرضیه نعیم امینی
*اون مداح از مازندران راه افتاد. خودشو رسوند کربلا. همچین که چند فرسخی حرم رسید؛ دفتر شعرشو درآورد. گفت باز میکنم؛ هرچی اومد میخونم. تا دفتر رو باز کرد روضه علی اکبر علیه السلام اومد. شروع کرد روضه رو بخونه و وارد حرم بشه..شب تو عالم رؤیا خواب ابی عبدالله رو دید. دو سه تا چیز بهش فرمود. اول بهش فرمود:«سلام ما رو به چایی ریز هیئتتون برسونید. ما حواسمون به همه هست.» آی اونایی که برا ابی عبدالله(ع) کار میکنید! هرکی یادش بره؛ مادرش یادش نمیره. قیامت که میشه همه تونو با اسم صدا میزنه. میگه تو بیا. تو بیا. روایت میگه:« مثل مرغی که از لابه لای سنگ ها دونه رو پیدا میکنه و جدا میکنه یکی یکی گریه کن های حسینشو جدا میکنه. میگه تو بیا... تو برا حسینم گریه کردی.»
ملائکه میان عرضه میدارن:« بی بی جان! بهشت رو برای شما آذین بستن. شما قدم تو بهشت بگذارید.» میفرماید: من پامو تو بهشت نمی ذارم تا تک تک گریه کن هام نرن من نمیام.
نکته ی آخری که أبی عبدالله به اون فرد مداح فرمودند این بود:« فلانی! دیگه اگه شب جمعه زائر ما شدی تو حرم ما اومدی روضه جَوون ما رو نخون. چرا آقا جان؟ نکنه بی ادبی کردم.فرمودند:« نه. شب های جمعه مادرمون فاطمه مهمون ماست. مادرِ ما طاقت این روضه رو نداره.»
من اینجوری فهم کردم از این جمله: کسی که خودش درد پهلو کشیده باشه می فهمه....*
👈صوت این متن 👉
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
✓سیمای حرم↶
http://eitaa.com/simaye_haram
✓حرز حرم↶
https://eitaa.com/herze_haram
#⃣ #مدح_امیرالمؤمنين
#⃣ #میلاد_حضرت_علي
#⃣ #ولادت_حضرت_علي
#⃣ #اميرالمؤمنين
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
خدا میخواست تا تقدیر عالم این چنین باشد
کسی که صاحب عرش است، مهمان زمین باشد
خدا در ساق عرش خویش جایی را برایش ساخت
که حتی ماورای دیدهی روح الامین باشد
خدا میخواست از رخسارهی خود پرده بردارد
خدا میخواست تا دست خودش در آستین باشد
علیٌ حُبّه جُنَّه ، قَسیم النارُ و الجَنَّه
خدا میخواست آن باشد ، خدا میخواست این باشد
علی را قبل از آدم آفرید و در شب معراج
به پیغمبر نشانش داد تا حق الیقین باشد
به جز نام علی در پهنه تاریخ نامی نیست
که بر انگشتر پیغمبران نقش نگین باشد
به جز او نیست دستاویز محکم در دل طوفان
به جز او نیست وقتی صحبت از حبلُ المتین باشد
مرا تا خطبههای بیالف راهی کن و بگذار
که بعد از خطبه بینقطهی تو نقطه چین باشد
مرا در بیت بیت شعرهایم دستگیری کن
غزلهای تو بیاندازه باید دلنشین باشد
غزل لطف خداوند است اهل دل خبر دارند
غزل خوب است در وصف امیرالمؤمنین باشد
#شاعر: احمد علوی
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
✓سیمای حرم↶
http://eitaa.com/simaye_haram
✓حرز حرم↶
https://eitaa.com/herze_haram
#⃣ #مدح_امیرالمؤمنين
#⃣ #میلاد_حضرت_علي
#⃣ #ولادت_حضرت_علي
#⃣ #اميرالمؤمنين
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
هر نصرُ مِن الله به شمشیر علی بود
هر فتح قریب از دل چون شیر علی بود
در خیبر و بدرش همه یکپارچه گفتند:
پیروزی اسلام به شمشیر علی بود
آن رعشه که بر کاخ معاویه درافتاد
پیداست که از نعرۀ تکبیر علی بود
در سینه اگر بغض علی داشت عجب نیست
چون سینۀ دشمن هدف تیر علی بود
یک قوم در اندیشۀ تحقیر علی بود
یک طایفه مشغول به تکفیر علی بود
گفتند و نماندند ولی نام علی ماند
الحق که علی شاهد تکثیر علی بود
حتی به سکوتش کمر تفرقه خم شد
این وحدت ما حاصل تدبیر علی بود
صد رنگ عوض کرد بشر در طی ایام
تاریخ کجا شاهد تغییر علی بود؟
فرمود که دوزخ چه بسا خلق نمیشد
در هر دل اگر مهر فراگیر علی بود
پیغمبر ما آینۀ حسن خدا بود
در آینه هر آینه تصویر علی بود
هنگام سحر فاطمه بر منبری از نور
با یازده آیینه به تفسیر علی بود
از خاک نجف شاخۀ انگور بر آمد
این معجزۀ تاک به اکسیر علی بود
ایوان نجف! هان تو شهادت بده فردا
این دل همۀ عمر به تسخیر علی بود
#شاعر: جواد محمدزمانی
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
✓سیمای حرم↶
http://eitaa.com/simaye_haram
✓حرز حرم↶
https://eitaa.com/herze_haram
#⃣ #مدح_امیرالمؤمنين
#⃣ #میلاد_حضرت_علي
#⃣ #ولادت_حضرت_علي
#⃣ #اميرالمؤمنين
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
از روزگار قسمت اگر این خرابی است
شُکرِ خدا که تُربتِ ما بوترابی است
از بس علی علی زِ لبم چکه میکند
یکسر تمام پیرهنِ من شرابی است
خورشید نَه جمالِ علی نقشِ سینه است
روزم که هیچ هر شبِ من آفتابی است
یک ذره از محبتِ مولا قیامت است
آری حسابِ عاشقِ او بی حسابی است
جُز رو به مرتضی دلِ ما رو نمیزند
تا مرتضی ست مَرد که زانو نمیزند
بر قُدسیان به جلوهی قِدیس میشود
قدوسیان به سجده که تقدیس میشود
معراج رفت و دید پیمبر که قبله کیست
تنها جمالِ اوست که تندیس میشود
با هر پیمبری به جمالی ظهور کرد
نوح و شعیب و موسی و جِرجیس میشود
میدان نیامده همهی عَمروعاص ها
در میروند و دامنشان خیس میشود
شوریدهایم و شیعهی آن شیر پروریم
ما کعبه ایم پایِ علی سینه میدریم
نقشِ تو را زدند در آن خانه بیشتر
تا کعبه شد شبیه به بُتخانه بیشتر
بارِ خماریِ نَفسِ ما از این به بعد
اُفتاده است گردن پیمانه بیشتر
حق میدهی که کافر زنجیریات شوم
جمع است گِردِ زلفِ تو دیوانه بیشتر
زهرا اگر نگاه کند بر دو دستِ ما
پُر میشود زِ هدیهیِ شاهانه بیشتر
خُم را شکستهایم به سَر ، غرقِ بادِهایم
تا هست عُمر رو به علی ایستادهایم
با تو شروع میکنم امشب طواف را
افطار میکنم به مِیات اعتکاف را
از بس شکافِ کعبه مرا مستِ خویش کرد
هفتاد بار چرخ دَهَم آن مَطاف را
دارد خدا جلوسِ تو را نقش میزند
بگذار رویِ دامنِ سبزت غلاف را
پایین بیا زِ پیشِ خدا تا که بنگری
جبریل گُم نموده سَرِ این کلاف را
ایوانِ توست تا به ابد آرزوی چَشم
جانم بخواه نَعره زنم اِی به روی چَشم
تکیه بزن به هیبت پروردگاریات
هو میکشم زِ طَنطَنهیِ ذوالفقاریات
تو ایستاده و ملکالموت میشود
در گیر و دارِ معرکه ، بازِ شکاریات
حتیٰ خدا سروده برایت قصیدهای
مدحی برای لحظهی دُل دُل سواریات
عباس هم به پشت سرت مشق میکند
تقلیدِ ضربههای زمین کوبِ کاریات
زینب چه داشت؟جز نَفس مرتضیٰ علی
زینب که بود؟سایهی شیر خدا علی
ما را برای خانهی خود پادری ببین
تکه مُذاب کورهی آن زرگری ببین
ما را که در غبار مدینه نشستهایم
مانند یازده پسرت مادری ببین
دارند صحن فاطمه را کار میکنند
جایی برای رفتگری نوکری ببین
وقت رکوع گِرد شما بال میزنیم
ما را برایِ بردن انگشتری ببین
شُکرش که زیرِ دِینِ علی پیر میشویم
داریم با حسینِ علی پیر میشویم
#شاعر :حسن لطفی
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
✓سیمای حرم↶
http://eitaa.com/simaye_haram
✓حرز حرم↶
https://eitaa.com/herze_haram
#⃣ #مدح_امیرالمؤمنين
#⃣ #میلاد_حضرت_علي
#⃣ #ولادت_حضرت_علي
#⃣ #اميرالمؤمنين
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
"اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَمیرَ الْمُؤْمِنین یا عَلِیَّ بْنَ اَبیطـالِب"
ﺷﺄﻥ تو در اندیشۀ ما جا شدنی نیست
درکوزه که جا دادن دریا شدنی نیست
هرچند که توصیف تو مولا شدنی نیست
تو لطف کنی ناشدنی ناشدنی نیست
طبعی که نپرداخت به نام تو تلف شد
بر خاک نوشتند علی ؛ در نجف شد
ماییم و دلی مست در ایوان طلایی
احسنت ! چه معماری انگشت نمایی
تاریخ ندیده به خود اینگونه بنایی
دارد هنر شیخ بهایی چه بهایی
هرکس که تو را دید به زانو زدن افتاد
در صحن تو خورشید به جارو زدن افتاد
در خلقت تو هرچه خدا داشت عیان شد
در روز ازل هرچه دلت خواست همان شد
هر کس که گدای تو شد آقای جهان شد
از برکت نام تو اَذان نیز اَذان شد
سردار بجز میثم تَمار نداریم
ما غیر علی با احدی کار نداریم
از ظرفیت خویش فراتر چه بگویم؟
گنگ است زبان پیش تو دیگر چه بگویم؟
از تو که خدا گفته مکرر چه بگویم؟!
هیچ است علی، پیش تو من هر چه بگویم
مقصود تویی کعبه و بتخانه بهانه ست
چیزی که عیان است چه حاجت به بیان ست
نام تو شده قدرت بازوی پیمبر
در غَزوه اَحزاب تویی یک تنه لشکر
یک ضربه ات از کل عبادات فراتر
با فاطمه شد قدرت تو چند برابر
غیر از تو علی هیچ کسی حِصن حَصین نیست
یا فاطمه گفتی رجزی بهتر از این نیست
باید که به رخ ها بکشانی هنرت را
آسوده کن این مرتبه تیغ دوسرت را
رِندی کن و یک گوشه رها کن سِپرت را
صِفین محیاست بیاور پسرت را
چَشم تو گره خورده به ابروی اباالفضل
وصل است به تو قدرت بازوی اباالفضل
#شاعر :مجید تال
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
✓سیمای حرم↶
http://eitaa.com/simaye_haram
✓حرز حرم↶
https://eitaa.com/herze_haram
#⃣ #مدح_امیرالمؤمنين
#⃣ #میلاد_حضرت_علي
#⃣ #ولادت_حضرت_علي
#⃣ #اميرالمؤمنين
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
سلامُ الله علیٰ مَن عِـندهُ اسـرار یزدانش
تعالیَالله از این منزلت، زین رتبه و شأنش
سلام الله علیٰ مَن عنِدهُ علمُ الکتاب، آری
شهادت میدهد بر عـلم او آیات قـرآنش
مُنـوّر کرد بیت الله را در شـام آغـازش
مُشرف کرد بیتالله را در صبح پایانش
کَلیم اللّه را دیدم کنار وادی طورش
خَلیل اللّه را دیدم یکی از ریزه خوارانش
صَفیُّ اللّه مـیفـرمــود :هـذا قُـرَّهُ عَـیـنـی
ذَبیحُ اللّه میفـرمود: ای جانم به قـربانش
اگر چشمش بیفـتـد بر جـمال بیمثال او
ز یوسف چَشم میبندد یقیناً پیر کنعانش
توسل کرد شیخ الاَنبیا بر حضرتش، فوراً
به ذکر یا علی مولا تَرَحُم کرد طوفانش
کمی از خاک نعلین علی برداشت ابراهیم
که گردید آتش نمـرودیان، آناً گـلستانش
عیانش را نفهـمیدند این مردم و پیغـمبر
چگونه فاش گرداند از او اسرار پنهانش؟
چه بابایی! ابوطالب، سلامالله علیه آنکه
بود سنگنینتر از ایمان کل خلق، ایمانش
چه بانویی! که قرآن را مُزَیَّن کرده با کوثر
ندارد کُفو این بانو به غیر از شاه مردانش
دو آقا زاده دارد، خوانده قرآن لؤلؤ و مرجان
دلم را برده این لؤلؤ، و مجنونم به مرجانش
چه کرده با عطای لقمۀ نانی، که در قرآن
به شأنش هل اَتی نازل شده از ذات منّانش
تمام انبیا بهر تبرک اذن میگیرند
که بردارند لقمه نانی از سر خوانش
سلامالله! علی مالک که فانی گشت در عشقش
سلامالله! علی قنبر که گردید از غلامانش
خودش که جای خود، ما را نکن تکفیر با این حرف
به اِذنالله «کُن» میآید از امثالِ سلمانش
به جز بیت امیر عالم امکان کجا دیدید؟
که میکائیل خادم باشد و جبریل دربانش
نمک آماده کرده بهر نانش حضرت زهرا
الهـی جـان عـالـم بـاد قـربان نـمکـدانش
شنیدم از نبی، مولا به محشر میرود منبر
شنیدن دارد آن منبر که او باشد سخنرانش
یقیـن دارم سعادتمند میگـردد یقین دارم
اگر بر سجده افتد پیش پای او با توبه شیطانش
چگونه میتوانم از غلامی دم زنم اصلاً؟
در این درگه که حکم مور را دارد سلیمانش
جنان را دوست دارم تا شوم مهمانِ مولایم
به این امّید که گردم یکی از ریزهخوارانش
نلرزد دست و پایش، نه، نیاید خم به ابرویش
تمام خلق اگر مَرحَب شود آید به میدانش
کَاَنّ گردش تیغ علی با سرعت نور است
که عزرائیل بهر جان گرفتن مانده حیرانش
نجف، آری به قدری صاحب قدر است که باید
زند طعنه به یاقوتِ جنان، ریگ بیابانش
خداوند اختیار مطلـقـش داده که میباشد
تمام عالم کون و مکان در تحت فرمانش
به اِذنِالله تام الاختیار است و دهد فرمان
زمین را بهر رویاندن، سَما را بهر بارانش
مَلَک را واجبُ الطّاعَه است وقتی امر فرماید
فلانی را کن احیـا و فـلانی را بمیرانش
مقـامش را بنـازم، در کتابُ الله میبیـنم
قسم خورده به سُمّ مرکب او ذاتِ سبحانش
بلا تردید خورشید فلک مستور میگردد
اگر روشن کند مولای ما شمع شبستانش
خدا در عالم بالا شبیهی آفرید ازاو
زیارت میکندفوجملک درعرش رحمانش
نظر کردم به عرش و فرش و کرسی و قلم، دیدم
به دست حـیـدر کـرار باشد کلّ ارکانش
اگر این مصرع شیرین نمیشد کفر میگفتم
خدا مبهوت مانده بهر تشریفات اسکانش
بنازم آن مَلاحت را که هنگام نظر کردن
به جای تیر، جان می گیرد از پیکان مُژگانش
خدا را؛ آرزو کردم یـتـیـم بیکسی بـاشم
چو دیدم طفل بیبابا نشسته روی دامانش
نمیسوزد در آتش، آنکه دارد حُبّ مولا را
اگر آرد به روز حشر با خود کوه عصیانش
نمیترسـم من از یَومَ یَفِرُّ المَرءِ مِن اُمِّهِ
نه چون پاکم، چون این آقاست آن جاپای میزانش
فقط راه امیرالمـؤمنین عرفان بالله است
کسیکه بیعلی عارف شود لعنت به عرفانش
چه بد بختند آنها که سَلونیٖ را رها کردند
و رفتند از پیِ آنکه اَقیلونی است عنوانش
رها کردند باب علم را، رفتند این جُهّال
پیِ آن کس که دَلّال است بهر چهارپایانش
خلایق هر چه لایق أنکه پاکی را نمیخواهد
همان نامرد مَنحوس حرامی باد ارزانش
#شاعر محمد علی قاسمی خادم
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
✓سیمای حرم↶
http://eitaa.com/simaye_haram
✓حرز حرم↶
https://eitaa.com/herze_haram
#⃣ #مدح_امیرالمؤمنين
#⃣ #میلاد_حضرت_علي
#⃣ #ولادت_حضرت_علي
#⃣ #اميرالمؤمنين
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
غرقِ در نور شدم پا تا سر
تا زنم دم ز علی بار دگر
قلم وحی بگیرید به دست
بنویسید به قلبم حیدر
روز اوّل به علی دادم دل
منم و مهر علی تا آخر
گرچه نشناختمش یک لحظه
همه عمر است مرا پیش نظر
پیشتر زآنکه بگویم مَدحش
هم قلم داد ندا هم دفتر
ها عَلیٌ بَشَرٌ کَیفَ بَشَر
رَبـُّه فِیـهِ تَجَلّا و ظَهَر
آفتابی که فروغش همه جاست
شهریاری که رفیق فُقراست
ناشناسی که بُوَد یار همه
دردمندی که به هر درد دواست
ما چه قابل که فدایش گردیم
آن که گردید فدایش زهراست
جان عالم نه، بگو جان رسول
شاه عالم نه، بگو عبد خداست
وَه چه عبدی که خدایی دارد
از سوی حق به قضا و به قَدر
ها عَلیٌ بَشَرٌ کَیفَ بَشَر
رَبـُّه فِیـهِ تَجَلّا وَ ظَهَر
شهریار دو سرا کیست؟ علی!
همنشین فقرا کیست؟ علی!
آنکه یک عمر برای اسلام
جان خود کرد فدا کیست؟ علی!
آنکه با دست یداللهیِ او
شد سر عَمرو جدا کیست؟ علی!
بر سر دوش نبی در کعبه
آنکه بگذاشته پا کیست ؟علی!
اوست در ذات الهی مَمسوس
اوست انسان ز انسان برتر
ها عَلیٌ بَشَرٌ کَیفَ بَشَر
رَبُـّه فِیـهِ تَجَلّا وَ ظَهَر
کیست این پای هوس را زنجیر
کیست این تیر خدا در تقدیر
شیر حق همدم اطفال یتیم
مرد اخلاص و دعا و شمشیر
به امیری جهانش چه نیاز
آنکه بر اژدر نفس است امیر
زهد و تقوا و جهاد و ایثار
شده هر چار به شأنش تفسیر
نخلها گشته ز اشکش سیراب
چاهها را زده آتش به جگر
ها عَلیٌ بَشَرٌ کَیفَ بَشَر
رَبـُّهُ فِیـهِ تَجَلّا وَ ظَهَر
روز بر قلب سپاهی زده چاک
شب نَهد چهره به سجادۀ خاک
روز خون میچکد از شمشیرش
شب کُند اشک یتیمی را پاک
روز بگرفته سر عَمرو به دست
شبش از خوف خدا بیمِ هلاک
میزند دور سرش بال زنان
مرغ شب نغمۀ روحی بِفداک
آفرینش همه خوانند این بیت
جن و انس و مَلک و شمس و قمر
ها عَلیٌ بَشرٌ کَیفَ بَشَر
رَبـُّه فِیـهِ تَجَلّا وَ ظَهَر
این همه مهر و وفا یعنی چه؟
صبر در سیل جفا یعنی چه؟
فرق بشکافته بر قاتل خویش
دادنِ سهم غذا یعنی چه؟
آن حکومت به سماوات و زمین
این تواضع به گدا یعنی چه؟
تیغ دادن به عدو در پیکار
از ره لطف و عطا یعنی چه؟
بنگارید به هر ریگِ روان
بنویسید به هر برگِ شَجر
ها عَلیٌ بَشَرٌ کَیفَ بَشَر
رَبـُّهُ فِیـهِ تَجَلّا وَ ظَهَر
رکن ارکان جهان کیست؟ علی!
سَرِّ پیدا و نهان کیست؟ علی!
آنکه در بستر پیغمبر خفت
از پی دادن جان کیست؟ علی!
آن که تا حشر، حکومت دارد
به زمین و به زمان کیست؟ علی!
آن که در پیکر پاک احمد'
بود چون روح و روان کیست؟ علی!
«میثم» این است و جز این نیست بگو
که علی هست همان پیغمبر
ها عَلیٌ بَشَرٌ کَیفَ بَشَر
رَبـُّهُ فِیـهِ تَجَلّا وَ ظَهَر
#شاعر حاج غلامرضا سازگار
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
✓سیمای حرم↶
http://eitaa.com/simaye_haram
✓حرز حرم↶
https://eitaa.com/herze_haram
#⃣ #مدح_امیرالمؤمنين
#⃣ #میلاد_حضرت_علي
#⃣ #ولادت_حضرت_علي
#⃣ #اميرالمؤمنين
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
مبهوت، در تلألوِ نورِ خدایی اش
هستم تمامِ عمر سراپا هوایی اش
حتی دَمی جدا نشدند و نمی شوند
ایل و تبارم از نفسِ ایلیایی اش
مدیونِ مادرم که از آن لحظه ی نخست
بوده است ذکر نام علی لای لایی اش
از عهده ی اهالیِ افلاک خارج است
درکِ مقام و منزلتِ کبریایی اش
از اين جهان و جاذبه های هزار رنگ
ما را بس است گوشه ی ایوان طلایی اش
حتی به گَرد پای نجف هم نمی رسد
باغ بهشت با همه ی با صفایی اش
افلاک چیست؟ گرد و غبار عبای او
خورشید چیست؟ ذره ای از روشنایی اش
خورشید با تمام بزرگی و اقتدار
سهل است با اشاره ی او جا به جایی اش
سخت است در تصور امثال حبرئیل
وارد شدن به حیطه ی فرمانروایی اش
من تشنه ی ابوذر و مِقداد و میثمم
یاران دل سپرده ی قالو بَلَىٰ ایش
سر می دهند و سر به سلامت نمی برند
آنانکه گشته اند سراپا فدایی اش
شاهان روزگار به ما غبطه می خورند
تا مفتخر شدیم به شغل گدایی اش
حال و هوای این منِ با خود غریبه را
تغییر داده واقعه ی آشنایی اش
ما را یتیم کوی علی آفریده اند
ما را اسیر مَرحِمتِ هل اَتىٰ ایش
انسانِ کاملی است که در اوج بندگی
تردید کرده است بشر در خدایی اش
تنها علی شِناسِ جهان احمد است و بس
ما عاجزیم در صفتی ابتدایی اش
بفرست دم به دم صلوات محمدی
بر مُرتَضی و شاکله ی مصطفایی اش
در شرحِ ناب اَنفُسُنای پیامبر
در کوثر و حقیقت خَیرُ النِساییش
تا ریزه خوارِ سفره ی لطف حسن شدیم
حیران شدیم در صفت مجتبایی اش
بازار عشق بازی و ایثار و بندگی
رونق گرفت با پسر کربلایی اش
آن شاه تشنه ای که شمیم بهشت را
جا داده است در کفن بوریایی اش
هفتاد و دو قصیده ی رنگین و تابناک
جاری شدند در غزل نینوایی اش
ما را اسیر شرط و شروط خودش نِمود
در امتداد جلوه ی موسی الرضایی اش
تنها به ریسمان علی چنگ میزنیم
مرگ است و مرگ حاصل یک دم جدایی اش
در آفتاب حشر همه بهره می بریم
از سایه سارِ سلسله ی ماسَوایی اش
قبل از اَزل به سمت اَبد پر کشیده است
بی ابتدا است وسعت بی انتهایی اش
در آیه ی لِیُذْهِبَ عَنْکُمْ خدا چقدر
بی پرده گفت از صفت اِنَّمایی اش
از چاه های کوفه بپرسید راز را
از کوفه ای که شهره شده بی وفایی اش
جز نخل های کوفه و جز چاه سر به زیر
آگاه نیست هیچ کس از پارسایی اش
فیض تولدش شده در خانه ی خدا
تکرار ناپذیر، چو خیبر گشایی اش
مستانِ بی خود از خود و مجنون صفت شدند
بینندگانِ منظره ی دلربایی اش
هرکس اسیر پیچ و خم زلف یار شد
هرگز امید نیست به یک دم رهایی اش
هرکس دخیل بست به انگورِ آن ضریح
امید بسته است به حاجت روایی اش
شرمنده است این قلمِ متهم به عشق
بارانِ شرم میچکد از نارسایی اش
#شاعر احمد علوی
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
✓سیمای حرم↶
http://eitaa.com/simaye_haram
✓حرز حرم↶
https://eitaa.com/herze_haram
#⃣ #مدح_امیرالمؤمنين
#⃣ #میلاد_حضرت_علي
#⃣ #ولادت_حضرت_علي
#⃣ #اميرالمؤمنين
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
《نادِ عَلیّاً مَظهَرَ العَجائِب تَجِدهُ عَوْناً لَکَ فِی النَّوائِب، کُلَّ هَمٍّ وَ غَمٍّ سَیَنجَلی بِوَلایَتِکَ یا عَلِیُّ یا عَلِیُّ》
خدا میخواست چشمِ او فقط عینالیقین باشد
خدا میخواست دستِ او فقط حَبلالمَتین باشد
خدا میخواست تیغِ او میانِ کُفر و دین باشد
خدا میخواست نامِ او به نامِ خود قَرین باشد
خدا خود را که مؤمن خواندمنظورش همین باشد
که میخواهد علی تنها امیرالمؤمنین باشد
خدا تصویری از خود را زمانی که به قاب انداخت
خدا را شُکر ما را هم به پایِ بوتراب انداخت
صبا خاکِ وجودِ ما به آن عالیجناب انداخت
رُطبهای نجف وقتی دهانها را به آب انداخت
ضریح غرقِ انگورش مرا شَطِ شراب انداخت
صُراحی میکشم وقتی شرابش اینچنین باشد
دلم مست است تا ساقی امیرالمومنین باشد
علی منظور از مِیها از این هوهو و هِیهِی ها
علی میجوشد از هر لب لبِ ما یا لبِ نِی ها
علی موسیقیِ باران که میبارد پیاپی ها
فدای شاه راهش که به مژگان میکنم طی ها
سمرقند و بخارا و حجاز و کعبه و رِی ها
علی حق و علی حی و پس از این نقطه چین باشد
فقط وصفِ خدا وصفِ امیرالمومنین باشد
خدا وقتی بهشتی رویِ دامانِ نجف دارد
بهشت از دور رویایِ بیابانِ نجف دارد
چه غم دارد کسی که خُردهای نانِ نجف دارد
که زهرا هم دو چشمش را به ایوانِ نجف دارد
چه کم دارد خدا وقتی که سلطان نجف دارد
خدا را میتوان بینی اگر آئینه این باشد
خدا را شُکر مولایم امیرالمومنین باشد
به حیرت کعبه میبیند شکوهی آسمانی را
ظهورِ نقطهی بسمالله سَبْعالْمَثانِى را
نبی میبوسدش از لب همین جامِ دهانی را
به میدان میرود بیند زمین خانه تکانی را
به تیغ آبدارا و به هر سو سر پَرانی را
همیشه مرکبش دُلدُل برایِ فتح زین باشد
رمیدنهای لشکر از امیرالمومنین باشد
اگر توفیق باشد سر به پای قنبر اندازیم
فلک را سقف بشکافیم و طرحی نو در اندازیم
بُوَد کان شاهِ خوبان را نظر بر منظر اندازیم
که دست افشان غزل خوانیم و پاکوبان سر اندازیم
که از خاکِ نجف خود را به حوضِ کوثر اندازیم
به نامش بشکند هر سَد اگر دیوارِ چین باشد
ولیِّ رهبرم وقتی امیرالمؤمنین باشد
#شاعر حسن لطفی
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
✓سیمای حرم↶
http://eitaa.com/simaye_haram
✓حرز حرم↶
https://eitaa.com/herze_haram
#⃣ #مدح_امیرالمؤمنين
#⃣ #میلاد_حضرت_علي
#⃣ #ولادت_حضرت_علي
#⃣ #اميرالمؤمنين
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
به بندگی نرسد بندهای به پای علی
قلم چه عاجز و لال است در ثنای علی
محب آل علی ام خوشم که اثباتِ
حلال زادگی من بُود به پای علی
علی امام من است و تمام عمرم را
شوم غلام کسی که بُود گدای علی
لبم که خورده به انگور زرد کُنجِ ضریح
شدم ز باده پرستان مبتلای علی
قسم به شأن "یَدُاللّه فَوقَ اَیْدِیهِمْ"
قبول حق نشود سِجده بی ولای علی
پیمبران که نه از جبرئیل خواهش کن
بپرسد از خود ایزد از ابتدای علی
نبی پس از شب معراج با تبسم گفت:
نشسته بین هِجاهای رَب صدای علی
نشانه ایست فقط سنگ کعبه فکر کنم
بهانه بوده بنایش فقط برای علی
از اینکه قبله شده زادگاه شاه نجف
زمانِ سِجده بُود در سرم هوای علی
زمانه بر سر جنگ ولایت مولاست
گرفته فاطمه در دست خود لوای علی
علی و فاطمه یک روح در دوتا بدناند
نوشتهام صد و ده فاطمه به جای علی
قسم به ضامن آهو که سر زد از آهو
فقط رضای خدا هست در رضای علی
#شاعر: علی اکبر نازک کار
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
✓سیمای حرم↶
http://eitaa.com/simaye_haram
✓حرز حرم↶
https://eitaa.com/herze_haram
#⃣ #مدح_میلاد_امام_زمان
#⃣ #میلاد_امام_زمان
#⃣ #نیمه_شعبان
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
رسیدنش نفسی تازه داده دنیا را
همان مسیح که احیا کند مسیحا را
همان که یوسف کنعان به شوق دیدارش
شده ست مشتری پا به قرص بازارش
همان که چهره ی او نور فاطمی دارد
کنار گونه ی خود خال هاشمی دارد
خدا کند بپذیرد مرا به خادمی اش
سپید بخت شوم مثل خال هاشمی اش
سلام یوسف زهرا خوش آمدی آقا
امید آخر دنیا خوش آمدی آقا
سلام یوسف زهرا تورا صدا کردم
برای آمدنت آمدم دعا کردم
عزیز فاطمه عمریست بی تو دربدریم
هزار جمعه گذشت و هنوز بی خبریم
*سیدابن طاووس میگه: امام زمانم رو زیارت کردم، حضرت فرمود: اگه دعای ما نبود گناهانمثل صاعقه ای شما رو از پا در میاورد...
بعد آقا دست به دعا شد: خدا گناهان دوستان مارو به خاطر منه مهدی ببخش..
گاهی دوستانمون به اتکای محبت ما آلوده ی به گناه میشن از ثواب منِ مهدی بردار، از اعمال منِ مهدی بردار، از خطای اونا در گذر...*
عزیز فاطمه آقا کجاست خانه تو؟
گرفته است دلِ تنگ ما بهانه تو
تو آخرین پسر خانواده ی ماهی
تو آبروی زمینی بقیه اللهی...
#شاعر: مجید تال
______
بعد سرما بهار می آید
لطف پروردگار می آید
بی قراری؟ قرار می آید
به سر این انتظار می آید
جام اعلاتری دهید امشب
باده ی کوثری دهید امشب
مژده بر عسکری دهید امشب
دلبرِ گل عُذار می آید
عید موعودِ نیمه ی شعبان
روز مسعودِ نیمه ی شعبان
برکت و جودِ نیمه ی شعبان
ناجی روزگار می آید
پسر نرجس، آفتاب زمین
بهجت و شور هر دل غمگین
آرزوی تمام صِدِّیقین
نور لیل و نهار می آید
مهر جانانِ خود نگه دارید
در دل، ایمان خود نگه دارید
عهد و پیمان خود نگه دارید
مرد باشیم، یار می آید
لحظه لحظه گناه من را دید
واسطه شد، خدا مرا بخشید
باز چشم از معاصی ام پوشید
با بدی ام کنار می آید
دیده ام اشک بار می بیند
همه را جز نگار می بیند
مثل یعقوب، تار می بیند
مرهمِ چشم تار می آید
شده قلبم به ذکر او مأنوس
مُحرمش نیستم هزار افسوس
خسته ام از فراق، نه مأیوس
مژده بر دل، نگار می آید
چهره اش انعکاسی از مادر
روی دوشش عبای پیغمبر
بر سر خود عمامه ی حیدر
یار با اقتدار می آید
می شود دولتش به نام حسین
سر دهد در جهان، پیام حسین
می رسد روز انتقام حسین
صاحب ذوالفقار می آید
#شاعر :محمد جوادشیرازی
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ......
✓سیمای حرم↶
http://eitaa.com/simaye_haram
✓حرز حرم↶
https://eitaa.com/herze_haram
#⃣ #مدح_میلاد_امام_زمان
#⃣ #میلاد_امام_زمان
#⃣ #نیمه_شعبان
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
لب ما و قصه زلف تو، چه توهمی، چه حکایتی!
تو و سر زدن به خیال ما، چه ترحمی، چه عنایتی!
به نماز صبح و شبت سلام، و به نور در نَسَبت سلام
و به خال کنج لبت سلام، که نشسته با چه ملاحتی
تو که آینه تو که آیتی، تو که آبروی عبادتی
تو که با دل همه راحتی، تو قیام کن که قیامتی
غزلم اگر تو بسازی ام، و نِیام اگر بنوازی ام
به نسیمِ یاد توراضی ام، نه گلایهای نه شکایتی
نه مرا نبین، رصدم نکن، و نظر به خوب و بدم نکن
ز درت بیا و ردم نکن، تو که از تبارِ کرامتی
#شاعر: قاسم صرافان
گوز یاشیمی او چشمهٔ حیوانه ورمَرم
بوعشق گنج گوهر ومرجانهورمرم
بیر دُر رودور که قیمتی یوخدور جهانیده
چوخ پر بها دی بو قیمت ارزانه ورمرم
یارین غمینده نِی کیمین دائم سیزیلارام
دردیم یاماندی ناله امی پیمانه ورمرم
بیر عمردور که منتظرم من او سروره
تا گورمیم جانیمی،جانانه ورمرم
مژده گتیرصبا، دی صبا گر شمیمالیر
بیر شَمّه اسین شمیم گلستانهورمرم
صبحین نسیمی شانه ووران قاره زولفونو
بیر تارین چمن دولورو ریحانه ورمرم
لعل لبیند موج الین حق بیانینین
بیر کلمه اسین صفوف سخندانه ورمرم
گر قیسمت اولسا خاک رهین طوطیا اده
اول بیر دم تمامی دورانه ورمرم
هانسی مکانه گویسا قدم گُلسِتان اولار
بیله مکانِ روضه ی رضوانه ورمرم
باخاسا منه، گووزل باخیشیلار یاریم باخیش
او لصفیمه مین هدیه ی شاهاندی منه
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ......
✓سیمای حرم↶
http://eitaa.com/simaye_haram
✓حرز حرم↶
https://eitaa.com/herze_haram