#⃣ #مدح_امیرالمؤمنين
#⃣ #میلاد_حضرت_علي
#⃣ #ولادت_حضرت_علي
#⃣ #اميرالمؤمنين
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
سلامُ الله علیٰ مَن عِـندهُ اسـرار یزدانش
تعالیَالله از این منزلت، زین رتبه و شأنش
سلام الله علیٰ مَن عنِدهُ علمُ الکتاب، آری
شهادت میدهد بر عـلم او آیات قـرآنش
مُنـوّر کرد بیت الله را در شـام آغـازش
مُشرف کرد بیتالله را در صبح پایانش
کَلیم اللّه را دیدم کنار وادی طورش
خَلیل اللّه را دیدم یکی از ریزه خوارانش
صَفیُّ اللّه مـیفـرمــود :هـذا قُـرَّهُ عَـیـنـی
ذَبیحُ اللّه میفـرمود: ای جانم به قـربانش
اگر چشمش بیفـتـد بر جـمال بیمثال او
ز یوسف چَشم میبندد یقیناً پیر کنعانش
توسل کرد شیخ الاَنبیا بر حضرتش، فوراً
به ذکر یا علی مولا تَرَحُم کرد طوفانش
کمی از خاک نعلین علی برداشت ابراهیم
که گردید آتش نمـرودیان، آناً گـلستانش
عیانش را نفهـمیدند این مردم و پیغـمبر
چگونه فاش گرداند از او اسرار پنهانش؟
چه بابایی! ابوطالب، سلامالله علیه آنکه
بود سنگنینتر از ایمان کل خلق، ایمانش
چه بانویی! که قرآن را مُزَیَّن کرده با کوثر
ندارد کُفو این بانو به غیر از شاه مردانش
دو آقا زاده دارد، خوانده قرآن لؤلؤ و مرجان
دلم را برده این لؤلؤ، و مجنونم به مرجانش
چه کرده با عطای لقمۀ نانی، که در قرآن
به شأنش هل اَتی نازل شده از ذات منّانش
تمام انبیا بهر تبرک اذن میگیرند
که بردارند لقمه نانی از سر خوانش
سلامالله! علی مالک که فانی گشت در عشقش
سلامالله! علی قنبر که گردید از غلامانش
خودش که جای خود، ما را نکن تکفیر با این حرف
به اِذنالله «کُن» میآید از امثالِ سلمانش
به جز بیت امیر عالم امکان کجا دیدید؟
که میکائیل خادم باشد و جبریل دربانش
نمک آماده کرده بهر نانش حضرت زهرا
الهـی جـان عـالـم بـاد قـربان نـمکـدانش
شنیدم از نبی، مولا به محشر میرود منبر
شنیدن دارد آن منبر که او باشد سخنرانش
یقیـن دارم سعادتمند میگـردد یقین دارم
اگر بر سجده افتد پیش پای او با توبه شیطانش
چگونه میتوانم از غلامی دم زنم اصلاً؟
در این درگه که حکم مور را دارد سلیمانش
جنان را دوست دارم تا شوم مهمانِ مولایم
به این امّید که گردم یکی از ریزهخوارانش
نلرزد دست و پایش، نه، نیاید خم به ابرویش
تمام خلق اگر مَرحَب شود آید به میدانش
کَاَنّ گردش تیغ علی با سرعت نور است
که عزرائیل بهر جان گرفتن مانده حیرانش
نجف، آری به قدری صاحب قدر است که باید
زند طعنه به یاقوتِ جنان، ریگ بیابانش
خداوند اختیار مطلـقـش داده که میباشد
تمام عالم کون و مکان در تحت فرمانش
به اِذنِالله تام الاختیار است و دهد فرمان
زمین را بهر رویاندن، سَما را بهر بارانش
مَلَک را واجبُ الطّاعَه است وقتی امر فرماید
فلانی را کن احیـا و فـلانی را بمیرانش
مقـامش را بنـازم، در کتابُ الله میبیـنم
قسم خورده به سُمّ مرکب او ذاتِ سبحانش
بلا تردید خورشید فلک مستور میگردد
اگر روشن کند مولای ما شمع شبستانش
خدا در عالم بالا شبیهی آفرید ازاو
زیارت میکندفوجملک درعرش رحمانش
نظر کردم به عرش و فرش و کرسی و قلم، دیدم
به دست حـیـدر کـرار باشد کلّ ارکانش
اگر این مصرع شیرین نمیشد کفر میگفتم
خدا مبهوت مانده بهر تشریفات اسکانش
بنازم آن مَلاحت را که هنگام نظر کردن
به جای تیر، جان می گیرد از پیکان مُژگانش
خدا را؛ آرزو کردم یـتـیـم بیکسی بـاشم
چو دیدم طفل بیبابا نشسته روی دامانش
نمیسوزد در آتش، آنکه دارد حُبّ مولا را
اگر آرد به روز حشر با خود کوه عصیانش
نمیترسـم من از یَومَ یَفِرُّ المَرءِ مِن اُمِّهِ
نه چون پاکم، چون این آقاست آن جاپای میزانش
فقط راه امیرالمـؤمنین عرفان بالله است
کسیکه بیعلی عارف شود لعنت به عرفانش
چه بد بختند آنها که سَلونیٖ را رها کردند
و رفتند از پیِ آنکه اَقیلونی است عنوانش
رها کردند باب علم را، رفتند این جُهّال
پیِ آن کس که دَلّال است بهر چهارپایانش
خلایق هر چه لایق أنکه پاکی را نمیخواهد
همان نامرد مَنحوس حرامی باد ارزانش
#شاعر محمد علی قاسمی خادم
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
✓سیمای حرم↶
http://eitaa.com/simaye_haram
✓حرز حرم↶
https://eitaa.com/herze_haram
#⃣ #مدح_امیرالمؤمنين
#⃣ #میلاد_حضرت_علي
#⃣ #ولادت_حضرت_علي
#⃣ #اميرالمؤمنين
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
غرقِ در نور شدم پا تا سر
تا زنم دم ز علی بار دگر
قلم وحی بگیرید به دست
بنویسید به قلبم حیدر
روز اوّل به علی دادم دل
منم و مهر علی تا آخر
گرچه نشناختمش یک لحظه
همه عمر است مرا پیش نظر
پیشتر زآنکه بگویم مَدحش
هم قلم داد ندا هم دفتر
ها عَلیٌ بَشَرٌ کَیفَ بَشَر
رَبـُّه فِیـهِ تَجَلّا و ظَهَر
آفتابی که فروغش همه جاست
شهریاری که رفیق فُقراست
ناشناسی که بُوَد یار همه
دردمندی که به هر درد دواست
ما چه قابل که فدایش گردیم
آن که گردید فدایش زهراست
جان عالم نه، بگو جان رسول
شاه عالم نه، بگو عبد خداست
وَه چه عبدی که خدایی دارد
از سوی حق به قضا و به قَدر
ها عَلیٌ بَشَرٌ کَیفَ بَشَر
رَبـُّه فِیـهِ تَجَلّا وَ ظَهَر
شهریار دو سرا کیست؟ علی!
همنشین فقرا کیست؟ علی!
آنکه یک عمر برای اسلام
جان خود کرد فدا کیست؟ علی!
آنکه با دست یداللهیِ او
شد سر عَمرو جدا کیست؟ علی!
بر سر دوش نبی در کعبه
آنکه بگذاشته پا کیست ؟علی!
اوست در ذات الهی مَمسوس
اوست انسان ز انسان برتر
ها عَلیٌ بَشَرٌ کَیفَ بَشَر
رَبُـّه فِیـهِ تَجَلّا وَ ظَهَر
کیست این پای هوس را زنجیر
کیست این تیر خدا در تقدیر
شیر حق همدم اطفال یتیم
مرد اخلاص و دعا و شمشیر
به امیری جهانش چه نیاز
آنکه بر اژدر نفس است امیر
زهد و تقوا و جهاد و ایثار
شده هر چار به شأنش تفسیر
نخلها گشته ز اشکش سیراب
چاهها را زده آتش به جگر
ها عَلیٌ بَشَرٌ کَیفَ بَشَر
رَبـُّهُ فِیـهِ تَجَلّا وَ ظَهَر
روز بر قلب سپاهی زده چاک
شب نَهد چهره به سجادۀ خاک
روز خون میچکد از شمشیرش
شب کُند اشک یتیمی را پاک
روز بگرفته سر عَمرو به دست
شبش از خوف خدا بیمِ هلاک
میزند دور سرش بال زنان
مرغ شب نغمۀ روحی بِفداک
آفرینش همه خوانند این بیت
جن و انس و مَلک و شمس و قمر
ها عَلیٌ بَشرٌ کَیفَ بَشَر
رَبـُّه فِیـهِ تَجَلّا وَ ظَهَر
این همه مهر و وفا یعنی چه؟
صبر در سیل جفا یعنی چه؟
فرق بشکافته بر قاتل خویش
دادنِ سهم غذا یعنی چه؟
آن حکومت به سماوات و زمین
این تواضع به گدا یعنی چه؟
تیغ دادن به عدو در پیکار
از ره لطف و عطا یعنی چه؟
بنگارید به هر ریگِ روان
بنویسید به هر برگِ شَجر
ها عَلیٌ بَشَرٌ کَیفَ بَشَر
رَبـُّهُ فِیـهِ تَجَلّا وَ ظَهَر
رکن ارکان جهان کیست؟ علی!
سَرِّ پیدا و نهان کیست؟ علی!
آنکه در بستر پیغمبر خفت
از پی دادن جان کیست؟ علی!
آن که تا حشر، حکومت دارد
به زمین و به زمان کیست؟ علی!
آن که در پیکر پاک احمد'
بود چون روح و روان کیست؟ علی!
«میثم» این است و جز این نیست بگو
که علی هست همان پیغمبر
ها عَلیٌ بَشَرٌ کَیفَ بَشَر
رَبـُّهُ فِیـهِ تَجَلّا وَ ظَهَر
#شاعر حاج غلامرضا سازگار
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
✓سیمای حرم↶
http://eitaa.com/simaye_haram
✓حرز حرم↶
https://eitaa.com/herze_haram
#⃣ #مدح_امیرالمؤمنين
#⃣ #میلاد_حضرت_علي
#⃣ #ولادت_حضرت_علي
#⃣ #اميرالمؤمنين
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
مبهوت، در تلألوِ نورِ خدایی اش
هستم تمامِ عمر سراپا هوایی اش
حتی دَمی جدا نشدند و نمی شوند
ایل و تبارم از نفسِ ایلیایی اش
مدیونِ مادرم که از آن لحظه ی نخست
بوده است ذکر نام علی لای لایی اش
از عهده ی اهالیِ افلاک خارج است
درکِ مقام و منزلتِ کبریایی اش
از اين جهان و جاذبه های هزار رنگ
ما را بس است گوشه ی ایوان طلایی اش
حتی به گَرد پای نجف هم نمی رسد
باغ بهشت با همه ی با صفایی اش
افلاک چیست؟ گرد و غبار عبای او
خورشید چیست؟ ذره ای از روشنایی اش
خورشید با تمام بزرگی و اقتدار
سهل است با اشاره ی او جا به جایی اش
سخت است در تصور امثال حبرئیل
وارد شدن به حیطه ی فرمانروایی اش
من تشنه ی ابوذر و مِقداد و میثمم
یاران دل سپرده ی قالو بَلَىٰ ایش
سر می دهند و سر به سلامت نمی برند
آنانکه گشته اند سراپا فدایی اش
شاهان روزگار به ما غبطه می خورند
تا مفتخر شدیم به شغل گدایی اش
حال و هوای این منِ با خود غریبه را
تغییر داده واقعه ی آشنایی اش
ما را یتیم کوی علی آفریده اند
ما را اسیر مَرحِمتِ هل اَتىٰ ایش
انسانِ کاملی است که در اوج بندگی
تردید کرده است بشر در خدایی اش
تنها علی شِناسِ جهان احمد است و بس
ما عاجزیم در صفتی ابتدایی اش
بفرست دم به دم صلوات محمدی
بر مُرتَضی و شاکله ی مصطفایی اش
در شرحِ ناب اَنفُسُنای پیامبر
در کوثر و حقیقت خَیرُ النِساییش
تا ریزه خوارِ سفره ی لطف حسن شدیم
حیران شدیم در صفت مجتبایی اش
بازار عشق بازی و ایثار و بندگی
رونق گرفت با پسر کربلایی اش
آن شاه تشنه ای که شمیم بهشت را
جا داده است در کفن بوریایی اش
هفتاد و دو قصیده ی رنگین و تابناک
جاری شدند در غزل نینوایی اش
ما را اسیر شرط و شروط خودش نِمود
در امتداد جلوه ی موسی الرضایی اش
تنها به ریسمان علی چنگ میزنیم
مرگ است و مرگ حاصل یک دم جدایی اش
در آفتاب حشر همه بهره می بریم
از سایه سارِ سلسله ی ماسَوایی اش
قبل از اَزل به سمت اَبد پر کشیده است
بی ابتدا است وسعت بی انتهایی اش
در آیه ی لِیُذْهِبَ عَنْکُمْ خدا چقدر
بی پرده گفت از صفت اِنَّمایی اش
از چاه های کوفه بپرسید راز را
از کوفه ای که شهره شده بی وفایی اش
جز نخل های کوفه و جز چاه سر به زیر
آگاه نیست هیچ کس از پارسایی اش
فیض تولدش شده در خانه ی خدا
تکرار ناپذیر، چو خیبر گشایی اش
مستانِ بی خود از خود و مجنون صفت شدند
بینندگانِ منظره ی دلربایی اش
هرکس اسیر پیچ و خم زلف یار شد
هرگز امید نیست به یک دم رهایی اش
هرکس دخیل بست به انگورِ آن ضریح
امید بسته است به حاجت روایی اش
شرمنده است این قلمِ متهم به عشق
بارانِ شرم میچکد از نارسایی اش
#شاعر احمد علوی
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
✓سیمای حرم↶
http://eitaa.com/simaye_haram
✓حرز حرم↶
https://eitaa.com/herze_haram
#⃣ #مدح_امیرالمؤمنين
#⃣ #میلاد_حضرت_علي
#⃣ #ولادت_حضرت_علي
#⃣ #اميرالمؤمنين
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
《نادِ عَلیّاً مَظهَرَ العَجائِب تَجِدهُ عَوْناً لَکَ فِی النَّوائِب، کُلَّ هَمٍّ وَ غَمٍّ سَیَنجَلی بِوَلایَتِکَ یا عَلِیُّ یا عَلِیُّ》
خدا میخواست چشمِ او فقط عینالیقین باشد
خدا میخواست دستِ او فقط حَبلالمَتین باشد
خدا میخواست تیغِ او میانِ کُفر و دین باشد
خدا میخواست نامِ او به نامِ خود قَرین باشد
خدا خود را که مؤمن خواندمنظورش همین باشد
که میخواهد علی تنها امیرالمؤمنین باشد
خدا تصویری از خود را زمانی که به قاب انداخت
خدا را شُکر ما را هم به پایِ بوتراب انداخت
صبا خاکِ وجودِ ما به آن عالیجناب انداخت
رُطبهای نجف وقتی دهانها را به آب انداخت
ضریح غرقِ انگورش مرا شَطِ شراب انداخت
صُراحی میکشم وقتی شرابش اینچنین باشد
دلم مست است تا ساقی امیرالمومنین باشد
علی منظور از مِیها از این هوهو و هِیهِی ها
علی میجوشد از هر لب لبِ ما یا لبِ نِی ها
علی موسیقیِ باران که میبارد پیاپی ها
فدای شاه راهش که به مژگان میکنم طی ها
سمرقند و بخارا و حجاز و کعبه و رِی ها
علی حق و علی حی و پس از این نقطه چین باشد
فقط وصفِ خدا وصفِ امیرالمومنین باشد
خدا وقتی بهشتی رویِ دامانِ نجف دارد
بهشت از دور رویایِ بیابانِ نجف دارد
چه غم دارد کسی که خُردهای نانِ نجف دارد
که زهرا هم دو چشمش را به ایوانِ نجف دارد
چه کم دارد خدا وقتی که سلطان نجف دارد
خدا را میتوان بینی اگر آئینه این باشد
خدا را شُکر مولایم امیرالمومنین باشد
به حیرت کعبه میبیند شکوهی آسمانی را
ظهورِ نقطهی بسمالله سَبْعالْمَثانِى را
نبی میبوسدش از لب همین جامِ دهانی را
به میدان میرود بیند زمین خانه تکانی را
به تیغ آبدارا و به هر سو سر پَرانی را
همیشه مرکبش دُلدُل برایِ فتح زین باشد
رمیدنهای لشکر از امیرالمومنین باشد
اگر توفیق باشد سر به پای قنبر اندازیم
فلک را سقف بشکافیم و طرحی نو در اندازیم
بُوَد کان شاهِ خوبان را نظر بر منظر اندازیم
که دست افشان غزل خوانیم و پاکوبان سر اندازیم
که از خاکِ نجف خود را به حوضِ کوثر اندازیم
به نامش بشکند هر سَد اگر دیوارِ چین باشد
ولیِّ رهبرم وقتی امیرالمؤمنین باشد
#شاعر حسن لطفی
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
✓سیمای حرم↶
http://eitaa.com/simaye_haram
✓حرز حرم↶
https://eitaa.com/herze_haram
#⃣ #مدح_امیرالمؤمنين
#⃣ #میلاد_حضرت_علي
#⃣ #ولادت_حضرت_علي
#⃣ #اميرالمؤمنين
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
به بندگی نرسد بندهای به پای علی
قلم چه عاجز و لال است در ثنای علی
محب آل علی ام خوشم که اثباتِ
حلال زادگی من بُود به پای علی
علی امام من است و تمام عمرم را
شوم غلام کسی که بُود گدای علی
لبم که خورده به انگور زرد کُنجِ ضریح
شدم ز باده پرستان مبتلای علی
قسم به شأن "یَدُاللّه فَوقَ اَیْدِیهِمْ"
قبول حق نشود سِجده بی ولای علی
پیمبران که نه از جبرئیل خواهش کن
بپرسد از خود ایزد از ابتدای علی
نبی پس از شب معراج با تبسم گفت:
نشسته بین هِجاهای رَب صدای علی
نشانه ایست فقط سنگ کعبه فکر کنم
بهانه بوده بنایش فقط برای علی
از اینکه قبله شده زادگاه شاه نجف
زمانِ سِجده بُود در سرم هوای علی
زمانه بر سر جنگ ولایت مولاست
گرفته فاطمه در دست خود لوای علی
علی و فاطمه یک روح در دوتا بدناند
نوشتهام صد و ده فاطمه به جای علی
قسم به ضامن آهو که سر زد از آهو
فقط رضای خدا هست در رضای علی
#شاعر: علی اکبر نازک کار
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
✓سیمای حرم↶
http://eitaa.com/simaye_haram
✓حرز حرم↶
https://eitaa.com/herze_haram
#⃣ #مدح_میلاد_امام_زمان
#⃣ #میلاد_امام_زمان
#⃣ #نیمه_شعبان
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
رسیدنش نفسی تازه داده دنیا را
همان مسیح که احیا کند مسیحا را
همان که یوسف کنعان به شوق دیدارش
شده ست مشتری پا به قرص بازارش
همان که چهره ی او نور فاطمی دارد
کنار گونه ی خود خال هاشمی دارد
خدا کند بپذیرد مرا به خادمی اش
سپید بخت شوم مثل خال هاشمی اش
سلام یوسف زهرا خوش آمدی آقا
امید آخر دنیا خوش آمدی آقا
سلام یوسف زهرا تورا صدا کردم
برای آمدنت آمدم دعا کردم
عزیز فاطمه عمریست بی تو دربدریم
هزار جمعه گذشت و هنوز بی خبریم
*سیدابن طاووس میگه: امام زمانم رو زیارت کردم، حضرت فرمود: اگه دعای ما نبود گناهانمثل صاعقه ای شما رو از پا در میاورد...
بعد آقا دست به دعا شد: خدا گناهان دوستان مارو به خاطر منه مهدی ببخش..
گاهی دوستانمون به اتکای محبت ما آلوده ی به گناه میشن از ثواب منِ مهدی بردار، از اعمال منِ مهدی بردار، از خطای اونا در گذر...*
عزیز فاطمه آقا کجاست خانه تو؟
گرفته است دلِ تنگ ما بهانه تو
تو آخرین پسر خانواده ی ماهی
تو آبروی زمینی بقیه اللهی...
#شاعر: مجید تال
______
بعد سرما بهار می آید
لطف پروردگار می آید
بی قراری؟ قرار می آید
به سر این انتظار می آید
جام اعلاتری دهید امشب
باده ی کوثری دهید امشب
مژده بر عسکری دهید امشب
دلبرِ گل عُذار می آید
عید موعودِ نیمه ی شعبان
روز مسعودِ نیمه ی شعبان
برکت و جودِ نیمه ی شعبان
ناجی روزگار می آید
پسر نرجس، آفتاب زمین
بهجت و شور هر دل غمگین
آرزوی تمام صِدِّیقین
نور لیل و نهار می آید
مهر جانانِ خود نگه دارید
در دل، ایمان خود نگه دارید
عهد و پیمان خود نگه دارید
مرد باشیم، یار می آید
لحظه لحظه گناه من را دید
واسطه شد، خدا مرا بخشید
باز چشم از معاصی ام پوشید
با بدی ام کنار می آید
دیده ام اشک بار می بیند
همه را جز نگار می بیند
مثل یعقوب، تار می بیند
مرهمِ چشم تار می آید
شده قلبم به ذکر او مأنوس
مُحرمش نیستم هزار افسوس
خسته ام از فراق، نه مأیوس
مژده بر دل، نگار می آید
چهره اش انعکاسی از مادر
روی دوشش عبای پیغمبر
بر سر خود عمامه ی حیدر
یار با اقتدار می آید
می شود دولتش به نام حسین
سر دهد در جهان، پیام حسین
می رسد روز انتقام حسین
صاحب ذوالفقار می آید
#شاعر :محمد جوادشیرازی
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ......
✓سیمای حرم↶
http://eitaa.com/simaye_haram
✓حرز حرم↶
https://eitaa.com/herze_haram
#⃣ #مدح_میلاد_امام_زمان
#⃣ #میلاد_امام_زمان
#⃣ #نیمه_شعبان
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
لب ما و قصه زلف تو، چه توهمی، چه حکایتی!
تو و سر زدن به خیال ما، چه ترحمی، چه عنایتی!
به نماز صبح و شبت سلام، و به نور در نَسَبت سلام
و به خال کنج لبت سلام، که نشسته با چه ملاحتی
تو که آینه تو که آیتی، تو که آبروی عبادتی
تو که با دل همه راحتی، تو قیام کن که قیامتی
غزلم اگر تو بسازی ام، و نِیام اگر بنوازی ام
به نسیمِ یاد توراضی ام، نه گلایهای نه شکایتی
نه مرا نبین، رصدم نکن، و نظر به خوب و بدم نکن
ز درت بیا و ردم نکن، تو که از تبارِ کرامتی
#شاعر: قاسم صرافان
گوز یاشیمی او چشمهٔ حیوانه ورمَرم
بوعشق گنج گوهر ومرجانهورمرم
بیر دُر رودور که قیمتی یوخدور جهانیده
چوخ پر بها دی بو قیمت ارزانه ورمرم
یارین غمینده نِی کیمین دائم سیزیلارام
دردیم یاماندی ناله امی پیمانه ورمرم
بیر عمردور که منتظرم من او سروره
تا گورمیم جانیمی،جانانه ورمرم
مژده گتیرصبا، دی صبا گر شمیمالیر
بیر شَمّه اسین شمیم گلستانهورمرم
صبحین نسیمی شانه ووران قاره زولفونو
بیر تارین چمن دولورو ریحانه ورمرم
لعل لبیند موج الین حق بیانینین
بیر کلمه اسین صفوف سخندانه ورمرم
گر قیسمت اولسا خاک رهین طوطیا اده
اول بیر دم تمامی دورانه ورمرم
هانسی مکانه گویسا قدم گُلسِتان اولار
بیله مکانِ روضه ی رضوانه ورمرم
باخاسا منه، گووزل باخیشیلار یاریم باخیش
او لصفیمه مین هدیه ی شاهاندی منه
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ......
✓سیمای حرم↶
http://eitaa.com/simaye_haram
✓حرز حرم↶
https://eitaa.com/herze_haram
#⃣ #مدح_میلاد_امام_حسن_مجتبی
#⃣ #ميلاد_امام_حسن_مجتبی
#⃣ #میلاد_امام_حسن
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
کنون که راه نداریم؛ از حرم به حسن
سلام میدهم از دور دَم به دَم به حسن
بدان که دَم زدن از او به عزم شاعر نیست
به اذن وحی ادب میکند قلم به حسن
من از قدیم خدا را چِنان که یادم هست
میشه وقت دعا داده ام قسم به حسن
به دلبران زمان یک کلام گفتم لا
هزار بار ولی گفته ام نِعَم به حسن
بهشت محوِ تماشای خود نخواهد کرد
مرا که هم به حسین است چَشم هم به حسن
مُریدِ خُلقِ کریمش مَکارمُ الاَخلاق
و می کند همه جا اقتدا کرم به حسن
و سالهاست که در قِصِّه ی حرم سازی
به جای مانده بدهکاری عَجم به حسن
چگونه است که از کوچه های تنگِ خیال
همیشه راه گریزیست لاجرم به حسن
چه قِصِّه ایست که من بین واژه ها هر بار
به کوچه میرسم انگار میرسم به حسن
دلم پُر است از آن بی وفای عهد شکن
همان زنی که جفا کرد و داد سَم به حسن
°یک دفعه جُعده دید رنگ امام حسن زرد شد و حالش وخیم شد گریه کرد. حضرت فرمود:جُعده من بد شوهری بودم؟ بعد فرمود: از اون در برو بیرون تا دست زینب و عباسم بهت نرسه مردم امام حسن راه فرار به قاتل نشون داد....*
همان زنی که سخن های ناروا گفته است
عَجوزه که روا داشته سِتم به حسن
و نادِمیم قیامت به احتمالِ زیاد
از اینکه این همه پرداختیم کم به حسن
#شاعر:مرتضی متولی
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ......
✓سیمای حرم↶
http://eitaa.com/simaye_haram
✓حرز حرم↶
https://eitaa.com/herze_haram
#⃣ #مدح_میلاد_امام_حسن_مجتبی
#⃣ #ميلاد_امام_حسن_مجتبی
#⃣ #میلاد_امام_حسن
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
قلم چو کوه دماوند سخت و سنگینبار
ورق کبوتر آتش گرفتهای تبدار
زمانِ از تو نوشتن ورق کند پرواز
زمانِ از تو سرودن قلم شود الوار
زبان به مدح تو واکردن آنچنان سخت است
که بین جمع کند یل به ضعف خود اقرار
تو آنچنان که تویی روبروی آینه باش
نه در مقابل این پای تا به سر زنگار
کرامت تو به هر بیت، بیت خواهد داد
مراست در پی هر یک، هزار استغفار..
روایتیست شریف از کتاب القطره
که قطرهایست ز دریا و وصف توست بحار
که بَر نِشاند تو را جای خویش بر منبر
امیر قصر کلام و عمارت گفتار
امام خطبه طلب کرد خطبهای از تو
ولیِّ راز طلب کرد سِرّی از اسرار
تو بر بلندی کوه تواضع و تسلیم
شبیه فاطمه در مشی و قول و حلم و وقار
کسی ندیده چُنین ماهتاب بر منبر
کسی ندیده چُنین آفتاب در انظار
زبان به خطبه گشودی و مرتضی مدهوش
شبیه عاشق و معشوق لحظۀ دیدار
پس از ثنای الهی و نَعت مصطفوی
چه گوید آنکه علی راست تاج ایل و تبار؟
علیست باب الهی علیست حِصن حَصین
علیست پرسش اول علیست آخر کار
موالیان علی مؤمناند و گوهر قدر
و منکران علی کافرند و بیمقدار
چُنان مدیح علی از زبان پاک حسن
نشست بر دل کروبیان عرش سوار
که مرتضی به تو بر زد صلا: «بِنَفسی اَنت»
فدای لفظ تو جان نبی بگیر قرار
فدای تو پدر و مادرم که فضل تو را
هزار لوح و مُجَلّد نیاورد به شمار
ثنای حُسن تو گفتن بهشت شاعرهاست
ثنای حُسن تو گفتهست حیدر کرار
#شاعر: هادی جانفدا
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ......
✓سیمای حرم↶
http://eitaa.com/simaye_haram
✓حرز حرم↶
https://eitaa.com/herze_haram
#⃣ #مدح_میلاد_امام_حسن_مجتبی
#⃣ #ميلاد_امام_حسن_مجتبی
#⃣ #میلاد_امام_حسن
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
امشب خدا از شاهکارش رونمایی می کند
امشب حسن از عاشقانش دلربایی می کند
هر کس درِ این خانه روز و شب گدایی می کند
با این گدایی بر جهان فرمانروایی می کند
چشم و چراغ خانه ی زهرا و حیدر آمده
استادِ رزمِ قاسم و عباس و اکبر آمده
ماه علی از راه می آید وقارش را ببین
آیینه ی زهراست، حُسن بی شمارش را ببین
در چهره ی او شوکت پروردگارش را ببین
در دستهای خیبری اش ذوالفقارش را ببین
بر خاک نعلینش ابوذرها تیمم کرده اند
از هیبتش حتی ملائک دست و پا گم کرده اند
روزیِ عالم می رسد از سفره ی شاهانه اش
بارِ زمین و آسمان را می کشد بر شانه اش
نورٌ عَلَی نور است بی شک خشت خشت خانه اش
شکر خدا روز ازل من هم شدم دیوانه اش
آمد کریمی که به یمن او گدایی باب شد
امشب حسین بن علی هم صاحب ارباب شد
آرام می گیرد جهان در سایه ی بال و پرش
یا لَلعجب! در حیرتم از خُلقِ قاسم پرورش
دنیا به هم می ریزد از بانگ اَنا بنُ الحیدرش
آمد که روز و شب بگردد دورِ زهرا مادرش
هر جا نبردی هست شیر کارزارش مجتبی ست
جنگ جمل یعنی که حیدر ذوالفقارش مجتبی ست
خَلقاً شبیه فاطمه، خُلقاً شبیه حیدر است
مثل علی حتی نفس هایش مسیحا پرور است
هر کس که فرزند علی شد ، فاتحِ صد خیبر است
او جای خود دارد...غلامش هم شفیع محشر است
وقتی که در تاریکیِ شب ها عبادت می کند
بی واسطه او با خدایِ خویش صحبت می کند
آبِ وضوی او جهنم را گلستان می کند
شب های عالم را ، نگاهش نور باران می کند
نور وجودش عرش اعلی را چراغان می کند
ایوان طلای مجتبی، کافر مسلمان می کند
اصلا حواسم نیست...ایوانی ندارد مجتبی
شمع و چراغی بر مزارش نیست مثل کربلا
#شاعر احمد نرگسی رضاپور
پنجره و کبوترا با من، ضریح و ایوون طلا با تو
خلوتیِ صحن بقیع با من، شلوغیِ کرب و بلا با تو
بیا گریه کنیم ما برایِ غمِ زینب
تابوتِ پُرِ تیر و بدن و سُمِّ مرکب
غریب آقام آقام آقام
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ......
✓سیمای حرم↶
http://eitaa.com/simaye_haram
✓حرز حرم↶
https://eitaa.com/herze_haram
#⃣ #مدح_میلاد_امام_حسن_مجتبی
#⃣ #ميلاد_امام_حسن_مجتبی
#⃣ #میلاد_امام_حسن
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
اگر رَبّنا رَبّنا کرده ام
سحرها خدا را صدا کرده ام
خودم را بر این سفره جا کرده ام
دراین پانزده شب، دعا کرده ام
خدایا به چشمان مستِ حسن
بده دستِ من را به دستِ حسن
من امشب برآنم که مثلِ قدیم
دلم را ببندم به راهِ نسیم
دراین ماه با یاعلی، یا عَظیم
بیوفتم بدست و به پای کریم
کریمِ کریمانِ عالم حسن
دَمت گرم دَردت به جانم حسن
درآن شب که عالم قمردار شد
درخت نبوت ثمردار شد
علی شاه مردان پسردار شد
زمین پیشِ پایش خبردار شد
چه بهتر از اینکه به هر انجمن
به زهرا بگویند أُمُ الحَسن
*رسول خدا (ص)فرمودن:چشمی که برای
حسنمگریه کند.گریان وارد محشر نمی شود.
روز محشر که همه گریانند
گریه کن های حسن همه خندانند.....*
حسن اسمِ اعظم حسن کلِ دین
حسن حقِّ مطلق حسن بی قرین
حسن کیست ایاکِ هر نَستعین
حسن کیست گردن زن ناکثین
به حلمِ حسن دشمن اقرار کرد
معاویه را صلحِ او خوار کرد
منم که شدم مبتلای، حسین
زمین خورده ام پیشِ پای حسین
شدم وقفِ دولت سرای حسین
چه بهتر که محضِ رضای حسین
بپا خیزم و باز طوفان کنم
دوباره حسن جان حسن جان کنم
حسین است محوِ وِقار حسن
حسین است هرجا کنارِ حسن
حسین است است دنبالِ کار حسن
حسین است در اختیارِ حسن
حسینی که سَرها کف پای اوست
امیری حسن روی لبهای اوست
بیا طوس صحنِ رضا را ببین
نجف باش و ایوان طلا را ببین
شلوغی کرب وبلا را ببین
خودت غُربتِ مجتبی را ببین
دمِ گنبدِ شاه عبدالعظیم
بگو یا حسن یا غریبِ کریم
بزودی همه چشمه ها جاری است
بقیعِ حسن پر زِ معماری است
و هر نوکری گرمِ یک کاری است
تمام ضریحشِ طلاکاری است
براین غصه با عشق حاکم شویم
همه واردِ صحنِ قاسم شویم
به این فکر کردی چرا شد سِپید؟
مویی که بر آن، شانه زهرا کشید
غمی که حسن دید را کَس ندید
حسن درهمان کوچه ها شد شهید
اگر صبرِ او حرف هر منبریست
بدانید مردم، حسن مادریست
#شاعر :سید پوریا هاشمی
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ......
✓سیمای حرم↶
http://eitaa.com/simaye_haram
✓حرز حرم↶
https://eitaa.com/herze_haram
#⃣ #مدح_میلاد_امام_حسن_مجتبی
#⃣ #ميلاد_امام_حسن_مجتبی
#⃣ #میلاد_امام_حسن
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
این حرف ها حرفِ دلِ یک یا کریم است
غصه نخور ای دل خدای ما کریم است
هرکس پی رزقش به هر در می زند لیک
روزی ما از روز اول با کریم است
آن که خدا ما را گدای او نوشته
یک چشمه یک دریا نه، یک دنیا کریم است
امشب شبِ تغییر در ضرب المثل هاست
هر چه گدا کاهل بُوَد آقا کریم است
آن کس که رزقِ عشق من را می نویسد
بر سینه ام نام حسن را می نویسد
چَشم انتظارِ این سحر چَشمِ سحر ها
در جستجوی این قمر چَشمِ قمرها
کوه نمک آمد بگو هرجا که رفتی
شیرین تر از قند است این گونه خبرها
مولا پدر شد مصطفی صاحب پسر شد
پس خوش به حالِ این پسر با این پدر ها
باید عقیقه کرد باید حِرز انداخت
باید بپوشانی رُخش را از نظرها
مولای ما اسپند میسوزاند امشب
زهرا برایش چار قُل میخواند امشب
آن حضرتی که عالمی در محضرش بود
از کودکی عیسی مرید مِنبرش بود
زهرا از او نوبر نمود آیات حق را
پیغمبری کوچک برای مادرش بود
أَلعِزَّةُ لِلّه این ذکر شریفِ
نقشِ نگین حلقه ی انگشترش بود
پیش جُذامی ها به رحمت می نشست و
هم سفره با هر مستمندِ کشورش بود
هر روز می لرزید اگر بین وضویش
از ترسِ قبر و خوف روزِ محشرش بود
با اینکه رفته حج پیاده بیست باری
گوید چه گویم پیشِ حق از شرمساری
فرمایشاتت چون چراغ بین راه است
در پای دَرسَت هرکه ننشیند تباه است
فرموده ای که دستگیری از فقیران
محبوب تر از اعتکافِ چند ماه است
فرموده ای که غفلت از یادِ خداوند
از ریشه های اصلی نخلِ گناه است
فرموده ای هرکس که حُسن خلق دارد
چون روزه دار دائم الذکر و صلاح است
هرکس که با نامحرمی خلوت نماید
مثل کسی باشد که پیش پرتگاه است
امشب به نام یاکریم، العفو گوئیم
با یاعلی و یاعَظیم، العفو گوئیم
#شاعر : محسن عرب خالقی
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ......
✓سیمای حرم↶
http://eitaa.com/simaye_haram
✓حرز حرم↶
https://eitaa.com/herze_haram