eitaa logo
متن سیمای حرم
6.7هزار دنبال‌کننده
2 عکس
0 ویدیو
0 فایل
🎙کانال رسمی فیلم، فیش روضه دفتری، سبك و صوت های مداحی و سخنرانی‌ وابسته به کانال باب الحرم 👈راه ارتباطی @OnlySeydALi 🔸کانال متن روضه باب‌الحرم↶ @babolharam_net 🔸فروشگاه حرز حرم↶
مشاهده در ایتا
دانلود
#⃣ ‍#⃣ ‍#⃣ #⃣ .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... غرقِ در نور شدم پا تا سر تا زنم دم ز علی بار دگر قلم وحی بگیرید به دست بنویسید به قلبم حیدر روز اوّل به علی دادم دل منم و مهر علی تا آخر گرچه نشناختمش یک لحظه همه عمر است مرا پیش نظر پیشتر زآنکه بگویم مَدحش هم قلم داد ندا هم دفتر ها عَلیٌ بَشَرٌ کَیفَ بَشَر رَبـُّه فِیـهِ تَجَلّا و ظَهَر آفتابی که فروغش همه جاست شهریاری که رفیق فُقراست ناشناسی که بُوَد یار همه دردمندی که به هر درد دواست ما چه قابل که فدایش گردیم آن که گردید فدایش زهراست جان عالم نه، بگو جان رسول شاه عالم نه، بگو عبد خداست وَه چه عبدی که خدایی دارد از سوی حق به قضا و به قَدر ها عَلیٌ بَشَرٌ کَیفَ بَشَر رَبـُّه فِیـهِ تَجَلّا وَ ظَهَر شهریار دو سرا کیست؟ علی! هم‌نشین فقرا کیست؟ علی! آنکه یک عمر برای اسلام جان خود کرد فدا کیست؟ علی! آنکه با دست یداللهیِ او شد سر عَمرو جدا کیست؟ علی! بر سر دوش نبی در کعبه آنکه بگذاشته پا کیست ؟علی! اوست در ذات الهی مَمسوس اوست انسان ز انسان برتر ها عَلیٌ بَشَرٌ کَیفَ بَشَر رَبُـّه فِیـهِ تَجَلّا وَ ظَهَر کیست این پای هوس را زنجیر کیست این تیر خدا در تقدیر شیر حق همدم اطفال یتیم مرد اخلاص و دعا و شمشیر به امیری جهانش چه نیاز آنکه بر اژدر نفس است امیر زهد و تقوا و جهاد و ایثار شده هر چار به شأنش تفسیر نخل‌ها گشته ز اشکش سیراب چاه‌ها را زده آتش به جگر ها عَلیٌ بَشَرٌ کَیفَ بَشَر رَبـُّهُ فِیـهِ تَجَلّا وَ ظَهَر روز بر قلب سپاهی زده چاک شب نَهد چهره به سجادۀ خاک روز خون می‌چکد از شمشیرش شب کُند اشک یتیمی را پاک روز بگرفته سر عَمرو به دست شبش از خوف خدا بیمِ هلاک می‌زند دور سرش بال زنان مرغ شب نغمۀ روحی بِفداک آفرینش همه خوانند این بیت جن و انس و مَلک و شمس و قمر ها عَلیٌ بَشرٌ کَیفَ بَشَر رَبـُّه فِیـهِ تَجَلّا وَ ظَهَر این همه مهر و وفا یعنی چه؟ صبر در سیل جفا یعنی چه؟ فرق بشکافته بر قاتل خویش دادنِ سهم غذا یعنی چه؟ آن حکومت به سماوات و زمین این تواضع به گدا یعنی چه؟ تیغ دادن به عدو در پیکار از ره لطف و عطا یعنی چه؟ بنگارید به هر ریگِ روان بنویسید به هر برگِ شَجر ها عَلیٌ بَشَرٌ کَیفَ بَشَر رَبـُّهُ فِیـهِ تَجَلّا وَ ظَهَر رکن ارکان جهان کیست؟ علی! سَرِّ پیدا و نهان کیست؟ علی! آنکه در بستر پیغمبر خفت از پی دادن جان کیست؟ علی! آن که تا حشر، حکومت دارد به زمین و به زمان کیست؟ علی! آن که در پیکر پاک احمد' بود چون روح و روان کیست؟ علی! «میثم» این است و جز این نیست بگو که علی هست همان پیغمبر ها عَلیٌ بَشَرٌ کَیفَ بَشَر رَبـُّهُ فِیـهِ تَجَلّا وَ ظَهَر حاج غلامرضا سازگار .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ✓سیمای حرم↶ http://eitaa.com/simaye_haram ✓حرز حرم↶ https://eitaa.com/herze_haram
#⃣ ‍#⃣ ‍#⃣ #⃣ .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... مبهوت، در تلألوِ نورِ خدایی اش هستم تمامِ عمر سراپا هوایی اش ‌ حتی دَمی جدا نشدند و نمی شوند ایل و تبارم از نفسِ ایلیایی اش مدیونِ مادرم که از آن لحظه ی نخست بوده است ذکر نام علی لای لایی اش از عهده ی اهالیِ افلاک خارج است درکِ مقام و منزلتِ کبریایی اش از اين جهان و جاذبه های هزار رنگ ما را بس است گوشه ی ایوان طلایی اش حتی به گَرد پای نجف هم نمی رسد باغ بهشت با همه ی با صفایی اش افلاک چیست؟ گرد و غبار عبای او خورشید چیست؟ ذره ای از روشنایی اش خورشید با تمام بزرگی و اقتدار سهل است با اشاره ی او جا به جایی اش سخت است در تصور امثال حبرئیل وارد شدن به حیطه ی فرمانروایی اش من تشنه ی ابوذر و مِقداد و میثمم یاران دل سپرده ی قالو بَلَىٰ ایش سر می دهند و سر به سلامت نمی برند آنانکه گشته اند سراپا فدایی اش شاهان روزگار به ما غبطه می خورند تا مفتخر شدیم به شغل گدایی اش حال و هوای این منِ با خود غریبه را تغییر داده واقعه ی آشنایی اش ما را یتیم کوی علی آفریده اند ما را اسیر مَرحِمتِ هل اَتىٰ ایش انسانِ کاملی است که در اوج بندگی تردید کرده است بشر در خدایی اش تنها علی شِناسِ جهان احمد است و بس ما عاجزیم در صفتی ابتدایی اش بفرست دم به دم صلوات محمدی بر مُرتَضی و شاکله ی مصطفایی اش در شرحِ ناب اَنفُسُنای پیامبر در کوثر و حقیقت خَیرُ النِساییش تا ریزه خوارِ سفره ی لطف حسن شدیم حیران شدیم در صفت مجتبایی اش بازار عشق بازی و ایثار و بندگی رونق گرفت با پسر کربلایی اش آن شاه تشنه ای که شمیم بهشت را جا داده است در کفن بوریایی اش هفتاد و دو قصیده ی رنگین و تابناک جاری شدند در غزل نینوایی اش ما را اسیر شرط و شروط خودش نِمود در امتداد جلوه ی موسی الرضایی اش تنها به ریسمان علی چنگ میزنیم مرگ است و مرگ حاصل یک دم جدایی اش در آفتاب حشر همه بهره می بریم از سایه سارِ سلسله ی ماسَوایی اش قبل از اَزل به سمت اَبد پر کشیده است بی ابتدا است وسعت بی انتهایی اش در آیه ی لِیُذْهِبَ عَنْکُمْ خدا چقدر بی پرده گفت از صفت اِنَّمایی اش از چاه های کوفه بپرسید راز را از کوفه ای که شهره شده بی وفایی اش جز نخل های کوفه و جز چاه سر به زیر آگاه نیست هیچ کس از پارسایی اش فیض تولدش شده در خانه ی خدا تکرار ناپذیر، چو خیبر گشایی اش مستانِ بی خود از خود و مجنون صفت شدند بینندگانِ منظره ی دلربایی اش هرکس اسیر پیچ و خم زلف یار شد هرگز امید نیست به یک دم رهایی اش هرکس دخیل بست به انگورِ آن ضریح امید بسته است به حاجت روایی اش شرمنده است این قلمِ متهم به عشق بارانِ شرم می‌چکد از نارسایی اش احمد علوی .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ✓سیمای حرم↶ http://eitaa.com/simaye_haram ✓حرز حرم↶ https://eitaa.com/herze_haram
#⃣ ‍#⃣ ‍#⃣ #⃣ .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... 《نادِ عَلیّاً مَظهَرَ العَجائِب تَجِدهُ عَوْناً لَکَ فِی النَّوائِب، کُلَّ هَمٍّ وَ غَمٍّ سَیَنجَلی بِوَلایَتِکَ یا عَلِیُّ یا عَلِیُّ》 خدا می‌خواست چشمِ او فقط عین‌الیقین باشد خدا می‌خواست دستِ او فقط حَبل‌المَتین باشد خدا می‌خواست تیغِ او میانِ کُفر و دین باشد خدا می‌خواست نامِ او به نامِ خود قَرین باشد خدا خود را که مؤمن خواندمنظورش همین باشد که می‌خواهد علی تنها امیرالمؤمنین باشد خدا تصویری از خود را زمانی که به قاب انداخت خدا را شُکر ما را هم به پایِ بوتراب انداخت صبا خاکِ وجودِ ما به آن عالیجناب انداخت رُطب‌های نجف وقتی دهان‌ها را به آب انداخت ضریح غرقِ انگورش مرا شَطِ شراب انداخت صُراحی می‌کشم وقتی شرابش اینچنین باشد دلم مست است تا ساقی امیرالمومنین باشد علی منظور از مِی‌ها از این هوهو و هِی‌هِی ها علی می‌جوشد از هر لب لبِ ما یا لبِ نِی ها علی موسیقیِ باران که می‌بارد پیاپی ها فدای شاه راهش که به مژگان می‌کنم طی ها سمرقند و بخارا و حجاز و کعبه و رِی ها علی حق و علی حی و پس از این نقطه چین باشد فقط وصفِ خدا وصفِ امیرالمومنین باشد خدا وقتی بهشتی رویِ دامانِ نجف دارد بهشت از دور رویایِ بیابانِ نجف دارد چه غم دارد کسی که خُرده‌ای نانِ نجف دارد که زهرا هم دو چشمش را به ایوانِ نجف دارد چه کم دارد خدا وقتی که سلطان نجف دارد خدا را می‌توان بینی اگر آئینه این باشد خدا را شُکر مولایم امیرالمومنین باشد به حیرت کعبه می‌بیند شکوهی آسمانی را ظهورِ نقطه‌ی بسم‌الله سَبْع‌الْمَثانِى را نبی می‌بوسدش از لب همین جامِ دهانی را به میدان می‌رود بیند زمین خانه تکانی را به تیغ آبدارا و به هر سو سر پَرانی را همیشه مرکبش دُل‌دُل برایِ فتح زین باشد رمیدنهای لشکر از امیرالمومنین باشد اگر توفیق باشد سر به پای قنبر اندازیم فلک را سقف بشکافیم و طرحی نو در اندازیم بُوَد کان شاهِ خوبان را نظر بر منظر اندازیم که دست افشان غزل خوانیم و پاکوبان سر اندازیم که از خاکِ نجف خود را به حوضِ کوثر اندازیم به نامش بشکند هر سَد اگر دیوارِ چین باشد ولیِّ رهبرم وقتی امیرالمؤمنین باشد حسن لطفی .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ✓سیمای حرم↶ http://eitaa.com/simaye_haram ✓حرز حرم↶ https://eitaa.com/herze_haram
#⃣ ‍#⃣ ‍#⃣ #⃣ .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... به بندگی نرسد بنده‌ای به پای علی قلم چه عاجز و لال است در ثنای علی محب آل علی ام خوشم که اثباتِ حلال زادگی من بُود به پای علی علی امام من است و تمام عمرم را شوم غلام کسی که بُود گدای علی لبم که خورده به انگور زرد کُنجِ ضریح شدم ز باده پرستان مبتلای علی قسم به شأن "یَدُاللّه فَوقَ اَیْدِیهِمْ" قبول حق نشود سِجده بی ولای علی پیمبران که نه از جبرئیل خواهش کن بپرسد از خود ایزد از ابتدای علی نبی پس از شب معراج با تبسم گفت: نشسته بین هِجاهای رَب صدای علی نشانه ایست فقط سنگ کعبه فکر کنم بهانه بوده بنایش فقط برای علی از این‌که قبله شده زادگاه شاه نجف زمانِ سِجده بُود در سرم هوای علی زمانه بر سر جنگ ولایت مولاست گرفته فاطمه در دست خود لوای علی علی و فاطمه یک روح در دوتا بدن‌اند نوشته‌ام صد و ده فاطمه به جای علی قسم به ضامن آهو که سر زد از آهو فقط رضای خدا هست در رضای علی : علی اکبر نازک کار .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ✓سیمای حرم↶ http://eitaa.com/simaye_haram ✓حرز حرم↶ https://eitaa.com/herze_haram
#⃣ ‍#⃣ ‍#⃣ #⃣ .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... هم از می پرستان حذر میکنم هم از باده نوشان گذر میکنم سبو و پیاله به دستم نده فقط با خیال تو سر میکنم دو چشم گنهکار من را ببند که دارم به رویت نظر میکنم علی شد خدا و خدا شد علی چه کِیفی ز کَیف بشر میکنم به قرآن شراباً طهورا توئی که میخانه زیر و زبر میکنم اگر می، شدم چون تو ساقی شدی دمت گرم! داغم اثر میکنم لبم بر ضریح است، کوثر بریز که مستی همین دور و بر میکنم نگفتم بهشت و نرفتم بهشت بدون تو اما اگر میکنم اگر دوست داری بغل کن مرا کنارم نباشی ضرر میکنم خرابم! مرا هم ببر تا نجف بگو کی به آنجا سفر میکنم به مولا اگر که جوابم کنی حسین و حسن را خبر میکنم قرار من و فاطمه کربلاست فقط گریه بر یک نفر میکنم سرش را بریدند از پشت سر همین!… روضه را مختصر میکنم شاعر : رضا دین پرور .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ✓سیمای حرم↶ http://eitaa.com/simaye_haram ✓حرز حرم↶ https://eitaa.com/herze_haram
#⃣ ‍#⃣ ‍#⃣ #⃣ .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... نَادِ عَلِيّاً مَظْهَرَ الْعَجَائِبِ تَجِدْهُ عَوْناً لَكَ فِي النَّوَائِبِ .. سلام ای جواب سلام خدا ظهورت طلوع تمام خدا تویی آفتاب بلند زمین تویی سایۀ مستدام خدا تویی که به تعظیم تو ابر کرد تویی صاحب احترام خدا تو نهجُ البلاغه تو قرآنِ وحی کلامی بگو هم کلام خدا صدایت صدایش به معراج بود حدیثت حدیثِ مدام خدا برای تو کعبه جگر چاکم زد بیا مردِ بیت الاحرام خدا مرا کعبه ی سینه چاکم کنید فقط پای حیدر هلاکم کنید علی ابتدا و علی انتهاست علی مصطفی و علی مرتضی ست علی اول است و علی آخر است علی در ظهور و ولی در خفاست علی ظاهر است و علی باطن است علی لا اله علی لافتاست علی در معارج علی در بُراق علی اِنَّما و علی وَالضُحی ست علی با حق است علی بر حق است علی کعبه است و علی در حَراست علی نیست آن و علی نیست این علی نه جداست علی نه خداست علی را بگو هرچه گویی کم است که زهرا علی و علی فاطمه ست اگر تیغ تو سایه گستر شود همان ابتدا کار یکسر شود غلط گفتم آقا ندارد نیاز که تیغ شما خرج لشگر شود نیازی ندارد که میدان چو خاک به یک ضربۀ مالکش تر شود محال است جمع تمام سپاه که با قنبر تو برابر شود زمانِ شروعِ رجز خوانی ات زمین کَر شود آسمان کَر شود خدا دوست دارد تماشا کند کمی ذوالفقارِ علی تر شود ببندد اگر دستمال نبرد نباشد کسی را خیال نبرد به کعبه بکو راز تنزیل را بگو بشکند قلب قندیل را تو و مادر و مصطفی و خدا ببین دور خود جمع فامیل را کمی گَرد نعلینِ خود را بریز تفقد نما بالِ جبریل را برای یتیمان کمی کار کُن بکن چاهِ آب و بزن بیل را بکش طعنه های زن پیر را ببر روزها بار زنبیل را تویی صاحب پینه های قدیم تویی مرکب کودکان یتیم نگهدار ما را برای خودت فقط بین مهمان سرای خودت مرا آینه کُن به دردی خورم در آغوش ایوان طلای خودت برای پدر مادرم کافی است نخی ، ریشه ای از عبای خودت اگر پا گذارم به جا پایِ تو مرا می بری تا خدای خودت مرا می برد گوشه ای از بقیع فقط ردِ پا ردِ پای خودت سرت مانده بر شانه ی نخل ها بگو با من از ماجرای خودت چرا استخوان در گلو مانده ای که با روضه هایی مگو مانده ای شاعر: حسن لطفی .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ✓سیمای حرم↶ http://eitaa.com/simaye_haram ✓حرز حرم↶ https://eitaa.com/herze_haram
#⃣ ‍#⃣ ‍#⃣ #⃣ .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... هم ابتدا علیست و هم انتها علی از هر نظر شبیه به نور خدا علی غرق تحیرم چه بنامم تو را علی یا مظهر العجائب یا مرتضی علی ما را همیشه مدح تو باده پرست کرد انگورهای روی ضریح تو مست کرد کعبه سه روز پیش تو در اعتکاف بود تو آمدی و دور تو گرم طواف بود بر سینه اش ز هیبت نامش شکاف بود شمشیرهای فته همه در غلاف بود روزِ ولادتت به خدا شاهکار شد روز ظهور حضرتِ پروردگار شد هر کس شکست پیش تو با احترام شد هر کس غلام تو شد علیه السلام شد سلمان به لطف چشم تو والا مقام شد ابلاغ شد ولایت و نعمت تمام شد مست از نیام توست امر ابن ابدود شیر خدایی و پسر دختر اسد این دل برای توست به نام خودت بزن شد خلقتم به عشق تو پس خوش به حال من دست خداست دست تو مولای بت شکن حق با تو جلوه کرده برای علی شدن هر جا همیشه نام تو تکرار می کنم هر چیز را بدون تو انکار می کنم تو غیر حق به سمت کسی رو نمی زنی تو آفتاب عشقی و سوسو نمی زنی تو فاتح نبردی و زانو نمی زنی اصلا تو با خدای خودت مو نمی زنی ممسوس ذات حقی و روح فصاحتی تو با خدای خود چقدر در شباهتی با دست تو تمامی خلقت مهار شد با حلقه های زلف تو دلها شکار شد میدان اسیر دم رقص ذوالفقار شد جبریل مست حضرت دلدل سوار شود وقتی که تیغ تو همه را تار و مار کرد حتی خدا به ضربه تو افتخار کرد با مهر دست های تو شبنم درست شد با نبض تو جهان منظم درست شد با خشم چشم هات جهنم درست شد خلقت به لطف نور تو کم کم درست شد ما را بیا به نام غلامت خطاب کن یا لا اقل غلام غلامت حساب کن شاعر : مسعود اصلانی .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ✓سیمای حرم↶ http://eitaa.com/simaye_haram ✓حرز حرم↶ https://eitaa.com/herze_haram
#⃣ ‍#⃣ ‍#⃣ #⃣ .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... خیالش باز شعری بر لبم بی اختیار آورد که اوصاف علی طبع مرا اینگونه بار آورد کلاف شعر دارم ، سال ها کارم غزل بافی ست در این بازار آشفته ، علی تحسین کند کافی ست نوشتم شاعرش هستم، عجب وهم و خیالاتی نوشتم بی علی هیچم، چه توضیح اضافاتی .. نوشتم شمس .. دیدم گنبدش زیباتر از آن است نوشتم کعبه و دیدم نجف بالاتر از آن است به قرآن سر زدم دیدم علی گویاتر از آن است نوشتم عرش .. دیدم مرتضی اعلی تر از آن است شبیه جبرئیل از درک این اوصاف درماندم صد و ده بار امشب قل هوالله احد خواندم من از شوقش زمین خوردم ، ولی مولا بلندم کرد همیشه یا علی گفتم ، علی از جا بلندم کرد سَر و سِرّ مرا با او ، کسی جز او نمی داند علی نادیده می بیند ، علی ننوشته می خواند چه بهتر از همین اول بگویم حرف آخر را کسی از ابتدا تا انتها نشناخت حیدر را کسی نشناخت حیدر را به غیر از مصطفی وقتی گره زد دست خود را سخت در دست خدا وقتی … به چشم حاجیان شور تماشا می رسید آن روز کنار برکه ای دریا به دریا می رسید آن روز نگاه نافذ احمد ، زمین را در تصرف داشت زمان هم از نبی انگار دستور توقف داشت نفس ها حبس شد … ، در سینه ها خوف و رجا افتاد بدون همهمه زنگ شترها از صدا افتاد زمینِ گرمِ صحرا از پریشانی سراسر بود همه با خویش می گفتند آیا حج آخر بود؟! نبی فرمود بسم الله ، ای ارض و سما بشنو ! گواهی باش ای تاریخ ! پیغام مرا بشنو دوباره صحبت از اسرار خلقت می کنم آری ولی این مرتبه اتمام حجّت می کنم آری تفاوت در میان حق و باطل چیست ، معلوم است ؟ بدون این خبر اسلام کامل نیست ، مفهوم است ؟ نمانَد زحمت پیغمبران بیهوده، ای مردم ! نه اینکه حرف من باشد خدا فرموده، ای مردم ! نبی همدوش مولا آسمان ها را هوایی کرد خدا از شاهکار آفرینش رو نمایی کرد نبی فریاد زد ، بر عالم و آدم مسلّم شد علیّ بن ابی طالب ، ولیُ الله اعظم شد برای خاتم پیغمبران جز او نگینی نیست شهادت می دهم جز او امیرالمومنینی نیست شکاف کعبه آیا ماند در نزد شما مغفول ؟ طواف مرتضی کردید آری ”حَجُّکم مقبول“ الهی گُر نگیرد آتش خاموشِ بعضی ها الهی که بسوزد پنبۀ در گوش بعضی ها پیمبر گفت آری انتظار آمد به سر دیگر از این دنیای فانی بسته ام بار سفر دیگر وصیت می کنم هر کس که من مولای او هستم بداند این علی هارون و من موسای او هستم که عقبی بی علی فانی و دنیا با علی باقی غدیر خم به جوش آمد .. الا یا ایها الساقی ! امام المتقین، عین الیقین، حبل المتین ، حیدر عَماد الآصفین، شمس المبین، یعسوب دین ، حیدر علی غایب، علی حاضر، هُوالاوّل هُوَالآخِر علی پنهان، علی پیدا، هُوَالباطن هُوَالظاهر ” اَشدّاء علی الکفار ” قَتّال العرب … یعنی جهان از شوکتش فریاد زد : یاللعجب ، یعنی .. … خدا وقت تماشایش ، دلِ بی طاقتی دارد خوشا قنبر برای خود چه اعلی حضرتی دارد پناه آهِ مظلومان کجا فکر خلافت داشت ؟ علی بی تاج و مسند نیز بر دل ها حکومت داشت برایش فتح خیبر مثل تفریحی در اوقات است دلِ مسکین به دست آوردنش فتح الفتوحات است میان جنگ هم شمشیر او چون تیغ جراحی ست اگر خون ریخت ، درمان کرد ، اعجازش یداللهی ست ریاضت دیده هم از خاک با جادوگری ، زر ساخت هنر او داشت که از خاک پای خود ابوذر ساخت عوالم را ببین ، آتش علی دریا علی گفته که حتی دشمنش در وصف او ”لولا علی” گفته .. علی هرگز نمی بندد به روی هیچ کس در را کسی از ابتدا تا انتها نشناخت حیدر را شاعر : مجید تال .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ✓سیمای حرم↶ http://eitaa.com/simaye_haram ✓حرز حرم↶ https://eitaa.com/herze_haram
#⃣ ‍#⃣ ‍#⃣ #⃣ .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ای دل اگرعاشقی، درپی دلدارباش پشت درِ خانۀ، حیدرکرار باش جان بده پای علی، میثم تمار باش خسته نشو در بزن، عاشق این کار باش دل بکن و دل ببر، از همه الا علی «یاعلی و یاعلی ....» می گذرد روز و شب ، زندگی ام با علی بندۀ يا هو شدم ، بندۀ مولا علی عرش خدا كرده است ، شهر نجف را علی فاضل و افضل علی ، عالی و اعلی علی جان علی فاطمه ، هستی زهرا علی «یاعلی و یاعلی ....» بندۀ بنده نواز ، خاکی بالا نشين وصلۀ نعلين او ، نقطۀ ثقلِ زمين مالک روز جزا ، حاكم في يوم دين موقع طوفان که شد ، گفت خدا اينچنين نوح ! پريشان نباش ، زود بگو يا علی «یاعلی و یاعلی ....» .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ✓سیمای حرم↶ http://eitaa.com/simaye_haram ✓حرز حرم↶ https://eitaa.com/herze_haram
#⃣ ‍#⃣ ‍#⃣ #⃣ .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... آیینۀ تمام‌ نمای خدا علی‌ست نقشی که زد رقم، قلمِ ابتدا علی‌ست دست خدا، زبان خدا، صورت خدا در بندگیش بندۀ بی‌انتها، علی است جانِ رسول و لَحمِ رسول و دَمِ رسول شیرخدا و شیر رسول خدا علی‌ست بعد از نبی به هر زن و هر مرد مؤمنی مولا علی، امام علی، مقتدا علی‌ست ذکر علی به وقت دعا یامحمد است ذکر نبی به درگه معبود، یاعلی‌ست مولای دیگران دگری بود و دیگری یارب گواه باش که مولای ما علی‌ست زیباترین دعا به لب شیعۀ علی یا مصطفی محمد و یا مرتضی علی‌ست دانید جای شیعه به روز جزا کجاست؟ سوگند میخورم به خدا هر کجا علی‌ست نَفْس رسول، آنکه به جای رسول خُفت تا جان کُنَد به راه پیمبر فدا، علی‌ست دشمن، به دشمنی خود اقرار می‌کند مردی که داشت بازوی خیبرگشا علی ‌ست بسم اللهِ کتاب خداوندگار را هرکس که باعلی‌ست بداند که «با» علی‌ست چشم خدا، قسیم جحیم و جنان به حشر دست خدا و لنگر ارض و سما علی‌ست تنزیل و نور و مریم و طاها و مؤمنون یاسین و توبه و زمر و هَل اتا علی‌ست گفتم دعا کنم که نگاهی به ما کند دیدم که استجابت و ذکر و دعا علی است بر حشر چون لوای خدا سایه افکَنَد گردد عیان به خلق که صاحب‌لوا علی است آن بت‌شکن که در حرم ذات کبریا بگذاشت جای دست خداوند پا، علی است در «اُنَّما وَلِیُّکُمُ اللّه» سیر کن تا بنگری ولی دگرانند یا علی‌ست؟ روز غدیر گفت نبی در غدیر خم یارب تو باش ناصر هرکس که با علی‌ست آن‌کس که از ولادت خود تا شهادتش یک لحظه دل نداد به دست هوا علی‌است این قول شافعی‌ست که در شعر ناب خود گفتا مرا علی است خدا، یا خدا علی‌ست؟ میثم هنوز صوت محمد رسد به گوش فریاد می‌زند که امام شما علی‌ست شاعر : .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ✓سیمای حرم↶ http://eitaa.com/simaye_haram ✓حرز حرم↶ https://eitaa.com/herze_haram
#⃣ ‍#⃣ ‍#⃣ #⃣ .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... به گردون ابرش از رحمت برآمد از دل دریا که دریا شد از آن صحرا که صحرا شد از آن دریا بخار از دشت پیدا شد چو ترکان بخارایی ز تیر ترکشش سوزد سر خارا ز بُن خارا زبان بگشود سوسن چون بشیر از مژدۀ یوسف ز حسرت چشم نرگس همچنان یعقوب شد نابینا پی معجز ز شاخ گل برآمد بلبل از شادی تجلی کرد بر هر شاخ گل صد معجز موسی علیِّ عالیِ اعلا ، ولیِ والی والا وصی سیدِ بطحا به حکمش جمله ما فیها قوام جسم را جوهر ، زمانی روح را رهبر کلام نیک پیغمبر ، ولیّ ایزد دانا حدیثی خاطرم آمد که می‌ فرمود پیغمبر به اصحابش شب معراج سرّ لیله الاسرا به طاق آسمان چهارمین دیدم من از رحمت هزاران مسجدی اندر درون مسجد اقصی به هر مسجد هزاران طاق ، بر هر طاق محرابی به هر محراب صد منبر ، به هر منبر علی پیدا ز پیغمبر چو بشنیدند اصحاب این سخن گفتند که دیشب با علی بودیم جمله جمع در یک جا تبسم کرد سلمان ، این سخن گفتا به پیغمبر به غیر از خود ندیدم هیچ کس در نزد آن مولا اباذر گفت با سلمان به روح پاک پیغمبر نشسته بودم اندر خدمتش در گوشه ای تنها به گوش فاطمه خورد این سخن گفتا علی دیشب که تا صبح از درون خانه پا ننهد برون اصلا که ناگه جبرئیل از حق سلام آورد بر احمد که ای مسند نشین بارگاه قرب او ادنی اگر چه بر همه ظاهر شده بر صورتی اما ولیّت از همه بگذشت ، با ما بود در بالا جنابش خالقی باشد که بر خلقش دو صد عالم به هر عالم دو صد آدم به هر آدم دو صد حوا به حکمش صد هزاران طور بر هر طور صد موسی به هر موسی هزاران بیضه اندر بیضه صد عیسا نه وصفش این چنین باشد که می‌ گویند در عالم ز خندق جست و مرحب کشت اندر بیشۀ هیجا علی سرّی ست در وحدت که باشد سِرّ بی همتا علی خلقی است در خلقت که باشد خلقتش یکتا چو این اوصاف را بشنید از وصف کمال او گرفت انگشت حیرت بر دهانش ” بوعلی سینا “ «سروده ای از شیخ الرئیس ابو علی سینا» .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ✓سیمای حرم↶ http://eitaa.com/simaye_haram ✓حرز حرم↶ https://eitaa.com/herze_haram
#⃣ ‍#⃣ ‍#⃣ #⃣ .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... پادشاهی که کنیزش خاک را زر می کند اذن او حداقل را حداکثر می کند خضر پیغمبر نشسته گوشه ای و سالها روز و شب در مدح مولا شعر از بر می کند راه مسجد بسته شد بر دیگران چونکه خدا هر عبادت را قبول از راه حیدر می کند میرود با اسم چوبی در جهنم هر کسی صحبت از غیر علی بالای منبر می کند احتیاطاً یا علی را با وضو گفتیم چون واجبِ شرعیست کاری که پیمبر می کند غالباً هم کار هایِ پیش پا افتاده را در نبود مرد صاحب خانه نوکر می کند از مقامش گفتم و در گوش دشمن ها نرفت نطفۀ ناپاک گاهی گوش را کر می کند گوشه ای از مسجد کوفه سحر قبل از نماز می نشیند رزق عالم را مقدّر می کند کافران را شیوه جنگیدنش مجبور به اختیاری گفتن الله اکبر می کند حرف خود را می زنم راحت به زوار نجف حرف یک دیوانه را دیوانه باور می کند آنقدر که مزه دارد دورِ این گنبد طواف جبرئیل اینجا خودش را شکلِ کفتر می کند خوردنِ چایِ عراقی با دِهینی از نجف خستگی را از تنِ هر نوکری در می کند از علی تا عرش گویند جانم رویِ چشم بینِ خانه فاطمه وقتی که لب تر می کند خدا می‌خواست بنویسد که بسم الله یعنی چه! صراط المستقیمش چیست آیا؟ راه یعنی چه؟ بفهماند به مهر و ماه اصلا ماه یعنی چه! به شاهان جهان گوید مراد از شاه یعنی چه؟ خدا از خود نوشت و در دلش منظور دیگر بود که وجه الله و عین الله و بسم الله حیدر بود خدا می‌خواست در خلقت علی نقش آفرین باشد علی یک نسخه از ذات خودش روی زمین باشد خدا می‌خواست از اول که تا آخر چنین باشد فقط حیدر فقط حیدر امیرالمومنین باشد از اول تا همان آخر همین را گفت پیغمبر امیر اصلاً به جز حیدر ندارد معنی دیگر خدا با خلق حیدر جلوۀ خود را نشان داده پس از آن یاعلی گفته به آدم روح و جان داده طنین یا علی‌هایش عوالم را تکان داده علی گفته‌است و آرامش به جان این جهان داده به آدم گفت برخیزد ز جایش یاعلی گوید و یادش داد هر شب در دعایش یاعلی گوید علی را حاکم ملک سلیمانی خود کرده دلش را مخزن اسرار پنهانی خود کرده نجف را تکیه‌گاه عرش رحمانی خود کرده و این ایوان طلا را وقف مهمانی خود کرده هر آن‌کس که نجف رفته‌است مهمان خداوند است بپرس از من دلیلش را: علی جان خداوند است علی دروازۀ علم نبی، دروازۀ قرآن علی راز همان اعجاز بی‌اندازۀ قرآن علی متن کلام‌الله در شیرازۀ قرآن کلامش مو نمی‌زد با کلام تازۀ قرآن من از نهج‌البلاغه شرح قرآن را درآوردم از ارکان نمازش روح ایمان را درآوردم علی معمار این جان و علی معیار ایمان و علی سالار انسان و علی سردار میدان و علی اذکار عرفان و علی اسرار قرآن و علی انوار تابان و علی تکرار یزدان و .. همه این‌ها علی هست و علی تنها همین‌ها نیست علی اندازۀ فهم زمان‌ها و زمین‌ها نیست اگر حیدر به یک سو رفت و عالم سوی دیگر رفت نجات از آنِ آن فردی است که دنبال حیدر رفت سعادت‌ را هرآنکس خواست با پا نه که با سر رفت از آن راهی که سلمان رفت و مالک رفت و قنبر رفت صراط المستقیم است و به جز حیدر صراطی نیست علی راه نجات است و جز او راه نجاتی نیست برای پیکر ایمان، امیرالمومنین سر بود تماشای جمالش از عبادات پیمبر بود علی معنای قرآن و علی تفسیر کوثر بود علی ذکر قنوت هر شب زهرای اطهر بود نبود از عشق تعریفی، علی معشوق زهرا بود علی داند که عشق و عاشقی مخلوق زهرا بود کسی که بی علی باشد قیامت کور خواهد بود رفیق مرتضی در غصه هم مسرور خواهد بود عذاب از جسم و جان شیعیانش دور خواهد بود و بدخواه علی پیش خدا منفور خواهد بود جهنم چیست غیر از اینکه از حیدر جدا باشم؟ بهشتم چیست؟ این که در پناه مرتضی باشم گدای مرتضی مُلک دو عالم را نمی‌خواهد اسیر عشق حیدر غیر ازین غم را نمی‌خواهد دلم از دست حیدر حاجت کم را نمی‌خواهد از او غیر از ولی‌الله اعظم را نمی‌خواهد مگو یوسف که بعد از این زلیخا را نمی‌خواهی میان این‌همه عاشق نگو ما را نمی‌خواهی شاعر: داود رحیمی .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ✓سیمای حرم↶ http://eitaa.com/simaye_haram ✓حرز حرم↶ https://eitaa.com/herze_haram