eitaa logo
متن سیمای حرم
14.2هزار دنبال‌کننده
10 عکس
6 ویدیو
0 فایل
🎙کانال رسمی فیلم، فیش روضه دفتری، سبك و صوت های مداحی و سخنرانی‌ وابسته به کانال باب الحرم 👈راه ارتباطی @OnlySeydALi 🔸کانال متن روضه باب‌الحرم↶ @babolharam_net 🔸فروشگاه حرز حرم↶
مشاهده در ایتا
دانلود
#⃣ #⃣ ‍#⃣ #⃣ #⃣ .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَه صَلَّیَ اللهُ عَلَیکَ یا اَبااَلحَسَن یا علیّ بنَ موسَی أیهَا الرِضــا یَابنَ رَسوُلِ اللّهِ یا امامَ الرَئوف یا ثامِنِ الحُجَج... يا رب الحسین، بحق الحُسین، اِشف صدر الحسین، بظهور الحجة، يا رب الحجة، بحق الحجة، اشف صدر الحجة، بظهور الحجة باز‌ هم حرفِ فراق است جدایی سخت است شب آخر شده ای کاش بیایی سخت است بند اگر بند تو بود گردن اگر گردن من آری آری که از این بند رهایی سخت است من دو ماه است که سینه زده ام در زده ام وای اگر در به رویِ من نگشایی سخت است پدرِ سینه زنان، بی تو یتیمیم همه اینکه باشی و ندانیم کجایی سخت است سخت دلتنگِ هوایِ حرم سلطانم دوریِ نوکر از ایوان طلایی سخت است تو بگو جانِ جوادش نظری اندازد هرکجا جز در این خانه گدایی سخت است یابن الحسن .. یابن الحسن... بعد دو ماه عزا، عاشق کربلا پیرهن سیاشو میسپُره دست امام رضا همیشه نوکرش،میاد که آخرش امام رضا دعاش کنه راضی شه مادرش *میگن: امام رضا از خونه مأمون اومد بیرون یه دست به دیوار گرفته بود یه دست رو‌ دلش گذاشته بود .میگن امام رضا تو کوچه هی نفس نفس میزد هی رو خاک می‌نشست بلند میشد، به هر بنشستن وبرخاستن میگفت ای مادر... این روزا یه مادر هم سراغ دارم دست رو دلش گرفته بود، این مادر هم هی صدا میزد:آه محسنم ....* خیلی سخته ، جدا شی از این پرچمایِ عزا خیلی سخته ، جدا شی از این هیاتُ روضه ها خیلی سخته ، که از تن درآرم لباسِ سیاه با اینکه این دوماهُ ، تو روضه غصه خوردم شرمنده ام از اینکه ، بینِ روضه نمُردم گرچه لبریز اشکم ، گرچه لبریز دردم شرمنده ام از اینکه ، بیشتر گریه نکردم «جانم حسین ، حسین جان ..» گریه کردم ، دو ماهِ با رأس رویِ نیزه ها گریه کردم، از اوجِ مصیبت تو شام بلا گریه کردم، با بزم شرابُ و رباب ای خدا میبینی این چشایِ غرق ابرِ بهارُو هیچ چیزی پُر نکرده جای این روضه هارو خواهشم اینه تا که ، هستم نوکر بمونم همراهِ خانوادم ، پشتِ این در بمونم «جانم حسین ، حسین جان ..» فردا روزی زنان نوغانی اومدند گفتند: ما چیزی نمیخوایم...گفتند منظورتون چیه؟گفتند:مهریه هامون رو بخشیدیم...چرا ؟! گفتند:فقط اجازه بدید ما بریم تشییع جنازه ی امام رضا... زنان نوغانی آمدند تشییع جنازه ی امام رضا....گفتند امام رضا خواهر بالاسرش نیست...‌.امام رضا غریبِ...هر کدوم اونقدر گل آوردن برا امام رضا....بارک الله به امام رضا....بارک الله به زنان ایرانی...زنان نوغانی.... اونقدر گل آورده بودن که وقتی امام جواد آمدند این گل ها رو کنار میزدن،بدن امام رضا رو از میان گل ها بردارن....آروم بدن آقا رو تو قبر گذاشت.. جوادالائمه، قشنگ صورت آقا رو روی خاک قرار داد....آروم صورت بابا رو پوشوند.... اما یه آقایی تو کربلا گفت: بنی اسد بیاید بدن ها رو جمع کنید....اومدن گفتن: یا زین العابدین! یه بدنی قابل شناسایی نیست...اینقدر پاره پاره هست....اومد جلو فرمود: این بدن بابام حسینِ....قبری رو کَند زین العابدین....همچین که بدن بابا رو درون بوریا قرار داد، ، آروم درون قبر گذاشت...همه جای عالم صورت بابا رو روی خاک میگذارن اما این آقا رگای بریده ی بابا رو روی خاک گذاشت.... ای حسین.... فرج امام زمان، نابودی آمریکا و اسرائیل، عاقبت به خیری جَوُونا، سلامتی رهبری بازم ناله بزن: یا حسین!... .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ...... ✓سیمای حرم↶ http://eitaa.com/simaye_haram ✓حرز حرم↶ https://eitaa.com/herze_haram
#⃣ #⃣ ‍#⃣ #⃣ #⃣ .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى عَلِيِّ بْنِ مُوسَى الرِّضَا الْمُرْتَضَى الْإِمَامِ التَّقِيِّ النَّقِيِ‏ وَ حُجَّتِكَ عَلَى مَنْ فَوْقَ الْأَرْضِ وَ مَنْ تَحْتَ الثَّرَى الصِّدِّيقِ الشَّهِيدِ صَلاَةً كَثِيرَةً تَامَّةً زَاكِيَةً مُتَوَاصِلَةً مُتَوَاتِرَةً مُتَرَادِفَةً كَأَفْضَلِ مَا صَلَّيْتَ عَلَى أَحَدٍ مِنْ أَوْلِيَائِكَ‏. درد و درمان ما امام رضاست  راحت جان ما امام رضاست  *ايام مخصوص زيارتيِ امام رضاست، به روايتي هم شب شهادت آقاجانمون امام رضاست، اونایی که درد دارید گرفتارید حاجت دارید رزق محرم می‌خواید اربعین کربلا می‌خواید نمی‌دونم چه حاجتی داری ولی الان یه حاجتی بیار تو ذهنت..* درد و درمان ما امام رضاست  راحت جان ما امام رضاست  ما غلامان حضرتش هستیم  شاه و سلطان ما امام رضاست  گر چه سلمان او نشد باشیم  عشق و ایمان ما امام رضاست  جانِ نوکر چه قابلی دارد  جان و جانان ما امام رضاست  آیه آیه کلام او نور است  روح قران ما امام رضاست  جان ایران ماست معصومه  قلبِ ایران ما امام رضاست   قول داده به دادِ ما برسد  مرگِ آسان ما امام رضاست  کاش آن لحظه ها رضا برسد  وقت مردن به داد ما برسد  فرمودید: هرکس زیارت ما میاد مَنِ علی بن موسی الرضا سه جای سخت به دیدنش میام، یکی اون زمانی که جان از بدنش داره مفارقت می کنه من علی بن موسی الرضا میام سکرات موت رو بهش آسان میکنم. یکی اینکه بدنش رو تو خاک میذارن شب اول قبر خودم به دادش می رسم یکی هم رو پل صراط من علی بن موسی الرضا به فریادش می رسم. وارد دکان سلمانی شد امام رضا،مرد سلمانی شروع کرد موهای امام رضا رو زدن و مشغول کارش شد. یهو امام رضا نگاهش کرد دید ملتمسانه داره بهش نگاه می کنه حرف نزد با امام رضا، امام رضا نگاهش رو دید یه نگاه کرد به سنگ سلمانی سنگ سلمانی طلای خالص شد دید پیر مرده داره گریه می کنه مگه چیزی نمی خواستی بیا این سنگ رو برات طلا کردم فرمود: نه آقا جانم من طلا می خوام چیکار؟ من چند صباح دیگه بیشتر زنده نیستم  چی میخوای ؟ گفت آقا جان لحظه آخر وقتی دارم می میرم به فریادم برس حالا همه دارن نگاه می کنن آیا این خواسته مرد سلمانی رو امام رضا اجابت می کنه.. آره اجابت کرد تو مجلس مامون لعنت الله علیه بود یهو دیدن امام رضا از دیده ها پنهان شد بعدها پرسیدند آقا کجا رفتی؟ گفت: من به پیرمرد سلمانی قول دادم لحظه آخر سر پیرمرد رو به زانو گرفت. امشب بگو امام رضا لحظات آخر که جون از بدنم داره میره بیرون به فریادم برس. یا علی بن موسی الرضا یا امام الرئوف..!. بندگی بی بلا نمی چسبد عاشقی بی خدا نمی چسبد نیمه شب بی دعا و ذکر نماز  نیمه شب بی بکاء نمی‌چسبد  به همان مهربانیش بخدا  زندگی بی رضا نمی چسبد  *حیف که قدرتو ندونستن آقا، اباصلت میگه دیدم از خانه ی مأمون خارج شد، عبا به سر کشیده، به سفارش خود آقا حرفی نزدم، اما دیدم هی رو زمین مینشینه برمی خیزه، آقایی که قرار زمین و زمان در دستشه بی قراری میکنه، یه قدم میاد مینشینه، به سختی بلند میشه راه میفته، تا حجره با اینکه راهی نبود قریب به پنجاه مرتبه رو زمین نشست و برخواست، وارد حجره شد با همون حال، تحمل کرد، غلام ها اومدن غذاشونو خوردن و رفتن، دیگه فرشای حجره رو عقب زد، رو زمین افتاد، یابن الحسن، مثل مارگزیده به خودش میپیچید، از این پهلو به آن پهلو میغلتید، یه وقت دیدم جوانی که شبیه ترینِ مردم به امام رضاست وارد حجره شد، گفتم آقا من که درها رو بسته بودم چگونه وارد شدین؟ فرمودن: همون خدایی که به چشم به هم زدنی منو از مدینه به طوس آورد، از درِ بسته هم وارد کرد، نشست، سرِ بابا رو به دامن گرفت، ودایع امامت رو تحویل گرفت، پدر رو دامن پسر جان داد... تویِ این عالم قرار نیست، سرِ هیچ کشته ای رویِ زمین بمونه اِلا حسین... همه رو یکی بود سرشون رو بغل بگیره، اما اربابِ من و تو اون لحظه های آخر صورتش رو گذاشت رویِ خاکِ کربلا… يه وقت ديد سينه اش داره سنگيني ميكنه يكي اومده بالا سرش، كيه؟: و الشِّمْرُ جَالِسٌ عَلَی صَدْرِه... *ناله بزن بگو حسين!..."صَلَّى اللَّهُ عَلَیْکَ یَا مَظلوم، يَا أَبَا عَبْدِ اللَّه" خدايا! اين قليل توسلات از ما بپذير، ذخيره ي قبر و قيامتِ ما قرار بده، فرجِ امام زمان برسان، از فتنه هاي آخرِ زمان مارو محفوظ و مَصون بدار، مملكت ما، دينِ ما، رهبرِ ما، علماي ما در پناه خودت محافظت بفرما، ثوابي از اين محفل به روي گذشتگان، شهدا، امام،والدينِ مون،اموات بد وارث و بي وارث عايد و واصل بگردان، صلواتي ختم كنيد...* .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ...... ✓سیمای حرم↶ http://eitaa.com/simaye_haram ✓حرز حرم↶ https://eitaa.com/herze_haram
#⃣ #⃣ ‍#⃣ #⃣ #⃣ .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَبَا الْحَسَنِ یا عَلِىَّ بْنَ مُوسى اَیُّهَا الرِّضا یَا بْنَ رَسُولِ اللّهِ یا حُجَّةَ اللّهِ عَلى خَلْقِهِ یا سَیِّدَنا وَمَوْلینا اِنّا تَوَجَّهْنا وَاسْتشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِکَ اِلَى اللّهِ وَقَدَّمْناکَ بَیْنَ یَدَىْ حاجاتِنا یا وَجیهاً عِنْدَاللّهِ اِشْفَعْ لَنا عِنْدَاللّه اي سند نجات من، ولايتِ تو يا رضا صحن نو و عتيقِ تو، كعبه و كربلا رضا دلم بود به ياد تو، مدينةُ الرضا رضا زيارتت به دين من، زيارت خدا رضا تو و كرامتت مرا، مكن زخود جدا رضا رضا رضا، رضا رضا *موسی بن یسّار میگه: با امام رضا از توس رد میشدیم، جنازه ی مؤمنی رو تشییع می‌کردن، تا چشم امام رضا به این جنازه افتاد، پا رو از رکاب خالی کرد، از مرکب اومد پایین، آقا جمعیتو کنار زد، بدن این میت رو مثل مادری که بچه رو در آغوش میگیره بغل کرد. عرض کردم آقاجان! مگه این میت رو میشناسین؟ حضرت فرمود: مگه نمیدونی اعمال تک تک شماها به ما اهل بیت عرضه میشه* اَلا اَلا ثناي تو، ذكر عَلَي الدّوام من رئوف من عطوف من، اميد من امام من لحظه به لحظه دَم به دَم، بر حرمت سلام من به غرفه هاي مرقدت، خورده گره زمام من در حَرَمت گرفته ام، ذكر رضا رضا رضا رضا رضا رضا، رضا رضا *شنیدید داستان اون جوونی که اهل فسق و فجور و گناه بود دنبال قافله داداش راه افتاد. داشتن میرفتن حرم امام رضا علیه السلام مردم شنیدن این داداشه داره میره همه یکی یکی اومدن انصراف بدن. گفتن ما داریم میریم از دست این چند روز راحت میشیم.کجا داره میاد؟گفتن اگه داداشت میاد ما بر می گردیم...داداشه گفت آبروی ما رو نبر برگرد. گفت خونه ی شماها نمیخواستم بیام، میخواستم بیام خونه امام رضا علیه السلام... ناراحتم هستید شما راه بیفتید فقط به عنوان اینکه راه رو بلدید من دنبال شما میام. میگن یکی دو منزلی حرم امام رضا علیه السلام این داداشه گنهکاره آلوده از دنیا رفت... این داداشه تازه دلش سوخت گفت یه بار که اومد یه کار خوب انجام بده نشد نرسید حرم امام رضا علیه السلام. بدن رو غسل دادن کفن کردن. گفت حالا که تا اینجا اومده ببریمش حرم امام رضا علیه السلام. حیفه. همه هم قبول کردن. آوردن طواف دادن و برگردوندن ودفن کردن...رفت پهلو ضریح ایستاد گفت: آقا !داداش ما آلوده بود گنهکار بود میخوام ببینم وضعیتش چی شد... خلاصه شما قبولش کردیدیا نه ؟ پذیرفتید یا نه؟ میگه شب در عالم رؤیا خوابشو دیدم چه وضع خوبی داره. تعجب کردم. باغ خوب،گفت تعجب نکن هرچی دارم از تو دارم. اگه اونجا بدنمو رها کرده بودی آتیش بود دور بدن من. بدنمو که غسل می دادی اون آبم آتیش بود کفنم آتیش بود تا جلو در حرم امام رضا علیه السلام این آتیش همرام بود. آتیش دیگه جرأت نداشت وارد حرم امام رضا علیه السلام بشه...  میگه بدنمو داشتید طواف می دادید یه پیرمرد اهل دلی داشت منو می دید.. گفت: فلانی یه کاری برا خودت بکن. اگه امام رضا علیه السلام تحویلت بگیره گرفته، کارت درست میشه. اگه نه، اون آتیش دوباره همراهته. گفتم چیکار کنم؟ سلام میدم به آقا. آقا بهم کم محلی میکنه. گفت تقصیر خودته. اینقدر خودتو آلوده کردی، این قدر گناه کردی، معصیت کردی… بار اول سلام کرد حضرت روش رو ازش برگردوند. سلامو جواب داد اما روش رو ازش برگردوند. پیرمرده گفت: یه بار دیگه دارن طوافت میدن می برنت. گفتم چیکار کنم؟ گفت بگو آقا بحق مادرت زهرا سلام الله علیها. میگه تو اون طواف آخر گفتم آقا تو رو بحق مادرت زهرا سلام الله علیها روتو برنگردون. آقا فرمود: چرا کاری می کنی ما ازت رو بر گردونیم. لذا به این مادر همشون یجورِ دیگه ای ارادت دارن...  توئي كه دردِ روح را، زفيضِ تن دوا كني عقده ز كارِ عالمي، به يك اشاره واكني كليم را عصا دهي، مسيح را دعا كني چه مي شود كه  يك نظر، به قلب سنگ ما كني اي كه به يك اشاره ات، سنگ شود طلا رضا رضا رضا، رضا رضا *نوشتن امام رضا اینقدر غریب بوده، کسی رو نداشته براش گریه کنه، زنهای توس مهریه هاشون رو بخشیدن، گفتن: مهریه هامون رو میبخشیم، فقط به ما اجازه بدید ما بریم تشییع جنازه امام رضا، میگن: امام رضا کسی نداره، ما بریم زیرِ تابوتش رو بگیریرم، زنهای شهر توس همه گُل آوُردن، رویِ تابوتِ امام رضا ریختن، همه گریه میکردن برا امام رضا، اما یه شهر دیگه هم من سراغ دارم، زنهای اون شهرهم همه جمع شدن، روی پشت بامها رفتن، بعضی هام اون پایین می رقصیدن، کف میزدن،هلهله میکردن، چه خبر شده؟ میگن: یه عده خارجی آوُردن، ای حسین! ...ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ... ✓سیمای حرم↶ http://eitaa.com/simaye_haram ✓حرز حرم↶ https://eitaa.com/herze_haram
#⃣ #⃣ ‍#⃣ #⃣ #⃣ .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ الْعَلِیِّ الْعَظِیمِ حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَکیلُ نِعْمَ الْمَوْلى‌ وَ نِعْمَ النَّصیرُ اللَّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الحُجَةِ بنِ الحَسَن صَلَواتُکَ علَیهِ و عَلی آبائِهِ... چشم انتظار دیدنت دارم من  دیده به جاده‌ی فرج دارم من  کویر خشکمو و پی بارونم بارونم  یه گوشه واسه‌ی خودم می خونم می خونم   الهی سر بیاد شبهایِ جدایی  آقا جون کجایی؟  دوباره در زدم برای گدایی  آقا جون کجایی؟  شب و روزم واست همش بیقرارم آقاجون کجایی؟  دوباره با یادت حال گریه دارم  آقا جون کجایی؟ ندارم بهایی  تو نور خدایی آقا جون کجایی؟ گمونم امشبی مشهد الرضایی آقا جون کجایی ؟ صَلَّیَ اللهُ عَلَیکَ یا اَبااَلحَسَن یا علیّ بنَ موسَی أیهَا الرِضــا یَابنَ رَسوُلِ اللّهِ یا امامَ الرَئوف یا ثامِنِ الحُجَج.. جگرم پاره شد از زهر کجایی پسرم چشم من مانده به در تا تو بیایی پسرم از عبایی که کشیدم به سرم معلوم است کار ما و تو کشیده به جدایی پسرم حسرت بوسهٔ بابا به دلت می ماند تو به بالینم اگر دیر بیایی پسرم مثل یه مار گزیده به خودم می پیچم جگر سوخته را نیست دوایی پسرم بس که در کوچه زمین خورده و برخاسته ام نه توانی به تنم مانده نه، نایی پسرم *یه مقدار بیشتر راه نبود از کاخ مأمون تا خونه امام رضا علیه السلام. میگن پنجاه مرتبه حضرت رو زمین نشست. گاهی تعادل از دست می داد و زمین میخورد. هی صدا می زد آه جیگرم! آه پسرم!* سر نهادم به روی خاک که از جدم حسین برده ام ارثِ غریبَ الغربایی پسرم آب هم گر بدهی باز دلم می سوزد شده این حجره عجب کرب و بلایی پسرم جوادم!جگرم پاره شد اما بدنم پاره نشد کَس نزد بر سر من سنگِ جفایی پسرم دو ماه با این روضه ها گریه کردی شب آخره : دست و پا می زنم و سینهٔ من نیست دگر زیر پا و لگد بی سر و پایی پسرم گریه بر بی کفن کرب و بلا کن در قبر چون که بند کفنم را بگشایی پسرم *صلی الله علیک یا اباعبدالله..هر جایی اسم کفن بیاد ناخودآگاه باید بگی ای حسین....ای بی کفن حسین... اباصلت میگه اون لحظه آخر یه وقت دیدم یه آقازاده مه سیمایی وارد حجره شد. اول حواسم پرت بود سوال کردم آقا! شما کی هستی ؟ من که همه درهای حجره رو بسته بودم. فرمود اباصلت حواست کجاست؟ اون خدایی که یه لحظه منو از مدینه به توس میاره قادر نیست از در ِ بسته منو وارد کنه؟ فهمیدم جوادالائمه ست. سلام کردم گفتم آقاجان خیلی وقته بابات منتظره... رفقا نکته اینجاست، امام رضا علیه السلام تا این لحظه میگن حضرت همش می خوابید تو حجره تو بستر. حتی سر سفره که اومده بودن با غلاما معمولا غداشونو میخوردن نتونست بنشینه. اینقد حالش بد بود. این سمی که به امام رضا علیه السلام دادن یه سهم مهلکی بود. اما اباصلت میگه تعجب کردم. تا نگاه امام رضا علیه السلام به جوادالائمه علیه السلام افتاد. یه وقت دیدم انگار جون به پاهای امام رضا علیه السلام اومد. از جا بلند شد دوان دوان تا جلو در اومد. تا دست، گردن جوادش انداخت افتاد روی زمین. من میگم درستم همینه. آدم نگاهش به جوونش میفته جون میگیره... اما نمیدونم چرا ابی عبدالله وقتی نگاهش به جوونش افتاد.. جون از پاهاش رفت. چه کرده بودن با این بدن. مرحوم شیخ حرعاملي میگه از اسب پیاده شد تا کنار بدن چند قدم راه بره، یه وقت، همه داره نگاه میکنن. یه وقت جلو چشم همه ی دشمنا، حسین خورد رو زمین. دو زانو دو زانو رفت. کنار بدن علی اکبر علیه السلام. هی داد میزنه: ولدی!...  پای دو سه تا روضه ست، باید داد بزنی یکی همین روضه ست. چرا که اگه گوش بدی پای این روضه صدا هلهله میاد یه عده دارن کف میزنن. یه عده دارن میخندن. روایت میگه: انگار جون از بدن حسین داشت مفارقت میکرد. یه وقت دید یه دست رو شونه اش اومد، نگاه کرد. دید خواهرش زینبه. گفت آی خوش غیرت!  خیر از جا آبرویم را بخر عمه را از بین نا محرم ببر هر کجا نشستی فرج امام زمانمون سه مرتبه ناله بزن بگو: یاحسین... .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ...... ✓سیمای حرم↶ http://eitaa.com/simaye_haram ✓حرز حرم↶ https://eitaa.com/herze_haram
#⃣ #⃣ ‍#⃣ #⃣ #⃣ .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... اللّهمّ صلّ علی فاطمة و أبیها و بعلها و بنیها و السّرّ المستودع فیها بعدد ما أحاط به علمک اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَبَا الْحَسَنِ یا عَلِىَّ بْنَ مُوسى اَیُّهَا الرِّضا یَا بْنَ رَسُولِ اللّهِ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا غَرِيبَ الْغُرَبَاء  سلام بر اون آقایی که در غربت به شهادت رسید.  السَّلَامُ عَلَى مَنْ أَمَرَ أَهله وَ عِيَالَهُ بِالبکاء عَلَيْهِ قَبْلَ وُصُولِ الْمَوت... سلام بر اون آقایی که وقت رفتن از مدینه اهلبیتش و جمع کرد، فرمود پشت سر من گریه کنید. عرض کردند: آقا گریه پشت سر مسافر میمنت نداره، فرمود: آری، برای مسافری که امید برگشت داشته باشد. این دیگر آخرین دیدار من با اهل و عیالمِ. اینا دیگه منو نمی بینند... میخوای با امام رضا گریه کنی بسم الله، دیگه سفره‌ی محرم و صفر رو جمع کردن، خود امام رضا فرمودن اگه خواستید برا هر چیزی گریه کنید برا جد ما حسین گریه کنید... توی اخبار آوُردن: امام رضا باهمه یکی یکی خداحافظی کرد، اما این خداحافظی حال یه خواهر رو از همه بیشتر بهم ریخته.. هی امام رضا میرفت، هی برمیگشت حضرت معصومه رو‌میدید... چشما پر از اشک‌..یه جمله میخوام بگم، امام رضا که رفتن، دیدن حضرت معصومه سلام الله علیها رفت بالای پشت بام خونه ایستاد هی میدیدم برادرشون امام رضا دارن دور میشن... منم یه خانوم سراغ دارم هرچی حسین دور میشد، هی صدا: میزد "مهلاً مهلا..." یا حضرت معصومه اومدی بالای بلندی قشنگ ببینی رضارو اما دیگه کسی امام رضارو دوره نکرد... زینب اومد بالا بلندی دید دور گودال شلوغه ..نیزه دارمیره‌ جلو برمیگرده شمشیر دار میره جلو برمیگرده، یه عده دامان رو پرسنگ کردن میرن‌جلو برمیگردن، میگن به نیت قربة الی الله بزنید....دیدن یه عده پیرمردا عصا زنون دارن میان یکی یکی عصارو بالا میبرن ... چه خبره ؟بگم همه دادبزنید....* جنجاله، مادرِ تو وسطِ گوداله زیر اسبا بدنت پاماله توی دست دشمنا خلخاله شمشیرِ بدنت، پُر از سنان و تیره نیزه با پهلوی تو‌ درگیره یه نفر میگه بِبُر که دیره میبُرن رگای حنجرتو میبرن دارن از پشت سرتو میبرن حسین حسین حسین .... میدُزدن دارن از هم، سَرِ تو‌ میدُزدن سرآب آور‌ تو‌ میدزدن ..حسین معجر خواهرتو میدُزدن حسین یابن شبیب عمه ما راه دور رفت میخواست قتلگاه بماند به زور رفت آتش گرفت چادرش اما کسی ندید پنجاه وپنج سال قدش را کسی ندید یابن شبیب عمۀ ما احترام داشت چندین امام زاده و چندین امام داشت .. یا بن شبیب بس که زمین خورد جان نداشت میخواست راه علقمه گیرد توان‌نداشت یابن شبیب مشک‌ گرفتار تیر شد یابن شبیب عمه ما هم اسیر شد گفت تلاش کرد نیفتد ولی زپا افتاد شبیه مادر خود بین کوچه ها افتاد چه خوب شدکه مسیر عبور خلوت بود کسی ندید که آقای ما کجا افتاد شبیه چادر خاکی عبا شده خاکی به پای خویش نیوفتاد بی هوا افتاد کسی مزاحم جان دادن امام‌نشد به یاد چکمه وگودال کربلا افتاد میان آن همه قاتل یکی جلو آمد به ضرب نیزه او شاه از صدا افتاد کنار گودی گودال مادرش میدید محاسن پسرش دست بی حیا افتاد به اسبها همگی نعل تازه کوبیدن به این دلیل بدن بین بوریا افتاد میان کوچه و بازار بسکه رقصیدن سَرِ بریدۀ آقا زنیزه ها افتاد میون کوچه و بازار کار از کار گذشت زینب از میونِ انظار گذشت از سر کوچه و بازار گذشت مرحوم محدث قمی نقل میکنه: بدن امام رضا رو هم شبونه دفن کردن، عروسای نوغان داشتن میرفتن خونه ی بخت، دیدن یه بدنی رو غریبانه دارن تشییع میکنن، همین که فهمیدن بدنِ جگر گوشه ی زهراست، به شوهراشون گفتن: مهریه های ما حلال و آزاد، هر چی هدیه براشون آوُردن نذر امام رضا کردن، بدن امام رضا رو گُل بارون کردن، رفتن یه عده گُل آوُردن بریزن رویِ تابوتِ آقا، درستش هم همینه، بدنِ بچه ی زهرا احترام داره، کربلا هم بدن عزیزِ زهرا حسین رو گُل باران کردن؟ نه! بی بی زینب سلام الله علیها اومد تو گودال، متحیر، به جای گُل، نیزه شکسته ها رو کنار زد، شمشیرها رو کنار زد، یهو دید رو یه بدنی خیلی سنگ ریخته، پشت و روی بدن معلوم‌نیست، از نای بریده ای هی ندا میاد" اِلَیَّ اُخَیَّ" زینبم بیا، خواهرم بیا... فرج امام زمان، سلامتی رهبری، شفای همه ی مریضا، برآورده شدن همه ی حاجات، نابودی آمریکا و اسرائیل بلند ناله بزن: حسین..* ...ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ... ✓سیمای حرم↶ http://eitaa.com/simaye_haram ✓حرز حرم↶ https://eitaa.com/herze_haram