eitaa logo
سیمرغ
941 دنبال‌کننده
213 عکس
335 ویدیو
443 فایل
کانال عرفان و ادبیات @simorgh1001 مدیر: دکتر یونس رضائی @Yones1368
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از سیمرغ
 ای سید... هرچه در ادراک می درآید، اوست و هر چه در ادراک نمی درآید اوست.آنچه را وجود گویند ظهور اوست وآنچه او را عدم گویند بطون اوست، اول اوست، آخر اوست، باطن اوست، ظاهر اوست،مطلق اوست، مقید اوست،کلی اوست، جزئی اوست، منزه اوست، مشبه اوست. @simorgh1001
هدایت شده از سیمرغ
 ای سید... باآنکه همه اوست، از همه پاک است. این اطلاق او نسبتی دیگر است. غیر آن اطلاق که او همه است یا عین همه. در این اطلاق هیچ کشفی و عقلی و فهمی نرسد، "ویحذرکم الله نفسه " اینجاست. @simorgh1001
هدایت شده از سیمرغ
 ای سید... شهود او در مراتب ظهور اوست وگاهی از مراتب بیرون بود و این شهود کالبرق الخاطف باشد ودوام او مستحیل است، وحصول او و عدم او مقتضای جامعیت انسانی است که مظهر اسم الله است...  ای سید! عارف را بالاتر از این مقامی نیست و در این مقام فنای کلی و انعدام صرف است و این از اقسام کلیه قیامت است. @simorgh1001
هدایت شده از سیمرغ
گاهی کسی که فانی در امام علیه السلام می شود ، خود را امام می بیند ، و این حال ساعت یا ساعاتی رخ می دهد ؛ چنانچه شخصی از اولی که وارد نماز ‌شد ، دید حضرت امام رضا علیه السلام نماز می خواند. شرح گلشن راز (تقریرات شفاهی علامه طباطبایی) صفحه ۱۳۳ @simorgh1001
هدایت شده از سیمرغ
 ای سید! طریق دیگر این است که "لا اله" یعنی: این همه چیزها که مشهودند نیستند، به این معنا که گم اند در وحدت ذات و مستهلکند در وی."الّا الله" یعنی وحدت ذات به صورت این چیزها ظاهراست و در نظرها مشهود. پس اشیاء باطنند و او ظاهر است در اشیاء. پس او هم ظاهراشیاء باشد، هم باطن اشیاء و جز ظاهر و باطن چیز دیگر نیست. پس اشیاء اشیاء نباشد بلکه حق باشد و نام اشیاء بر اشیاء اعتباری بود که این نیز عین حق است. @simorgh1001
هدایت شده از سیمرغ
 ای سید! طریقه مراقبه را از کلمات سابقه به وجوه مختلفه می توان فهمید. مراقبه عبارت از ملاحظه معنای وحدت است، به هرچه که توان کرد. اگر ملاحظه الفاظ وتخیل آنها واسطه تعقل معانی گردد آن را ذکر گویند، الفاظ هرچه بود خواه"لا اله الّا الله" خواه "الله" تنها،واگر بی تخیل الفاظ تعقل معانی کند، مراقبه و توجه بود و وجوه او بسیار است چنانچه از کتب بزرگان معلوم توان کرد، و مقصود آن است که معنای وحدت در دل قرار گیرد، و ذکر لفظ "الله"چنان است که به حقیقت قلبیه به توسط تصور مضغه صنوبریه متوجه گشته، از این حیثیت که این حقیقت مظهر حق است تخیل لفظ"الله"بکند و بر وی اطلاق نماید. @simorgh1001
هدایت شده از سیمرغ
 ای سید! اگر به خود متوجه شوی وتوانی این وجه را درست گردانی،کار به آسانی صورت می گیرد. @simorgh1001  
هدایت شده از یونس رضایی
5.73M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تو نمیتونی با کینه بری تو بهشت.. دکتر الهی قمشه ای @simorgh1001
هدایت شده از سیمرغ
 ای سید! بدن تو صورت و مظهر روح توست و غیر از او نیست و این هر دو صورت جسمی و روحی موهومند. چون لفظ "الله" به خیال گویی و به آن حقیقت که به صورت این دو موهوم ظاهر است متوجه گردی و دانی که من همانم، امید است که شهود شهادت وحدت در کثرت میسر شود، و هر چه در نظر تو آید، باید بدانی که صورتی دارد و روحی دارد وحقیقتی دارد، چه صورت، ملک و ناسوت اوست و روح او ملکوت اوست و حقیقت او جبروت و لاهوت اوست که عبارت از ذات و صفات حق است، یعنی وجه خاص به آن شیء که عین حقیقت مطلقه است. @simorgh1001
هدایت شده از سیمرغ
ای سید... جبروت صفات است و لاهوت ذات است و صفات غیر ذات نیست. آری! در کشف و شهود مغایرتی اعتباری روی می دهد و آن در مقام حصول تجلیات صفات ذاتیه است،و تا اینجا ذات و صفات را در یک مرتبه اعتبار کردیم به جهت عینیت. @simorgh1001
هدایت شده از سیمرغ
ابوسعید ابوالخیر: پراکندگی دل از دوستی با دنیاست و تا دوستی دنیا هست،هرگز دل جمع نمی‌گردد. اسرارالتوحید،ص۳۲۵ @simorgh1001
هدایت شده از سیمرغ
ای سید... عالم علم حق است که به تجلی ذات که "الف" اشارت به اوست ظهور نموده و علم عین ذات است. @simorgh1001