eitaa logo
سیمرغ
993 دنبال‌کننده
213 عکس
331 ویدیو
443 فایل
کانال عرفان و ادبیات @simorgh1001 مدیر: دکتر یونس رضائی @Yones1368
مشاهده در ایتا
دانلود
🌟طلایی ترین وقت برای درس خواندن: 📔۴ الی ۷ صبح : یادگیری ۷۰% 📔۷ الی ۱۰ صبح : یادگیری ۶۵% 📔۱۰ صبح الی ۱۲ ظهر یادگیری ۱۰۰% 📔۱۲ الی ۲ ظهر یادگیری ۳۵% 📔۲ الی ۴ ظهر یادگیری ۵٠% 📔۴ الی ۷ عصر : یادگیری ۶۰% 📔۷ الی ۹ شب یادگیری ۵۰% 📔۹ الی ۱۱ شب : یادگیری ۷۵% 📔۱۱ الی ۲ بامداد : یادگیری ۲۰% @simorgh1001
196_58726752728276.pdf
402.5K
شبه نهایی نوبت صبح پاسخنامه @simorgh1001
178_58726752432573.pdf
486.3K
شبه نهایی نوبت عصر پاسخنامه @simorgh1001
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نادیده گرفتن آدمها معادل خورد کردن آدمهاست! چطور میتونیم انگیزه یک آدم را نابود کنیم؟ با نادیده گرفتن کارش. با از بین بردن زحمتش... دکتر مجتبی شکوری @simorgh1001
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴روایت تتلو از ضربه‌هایی که از بی‌حجابی مادرش دیده است در مصاحبه‌ی چندین سال قبل با بی‌بی‌سی ⭕️ مادران آینده دقت کنید ... چند تا تتلو در آینده می‌خواهید تولید کنید ؟ ⭕️ شما تربیت کننده نسل آینده هستید!! ⭕️ولی متاسفانه بعضی خانم ها ‌‌ در حال تجربه کردن نکبت و لجنزار غربی ها هستند! ⭕️فاعتبروا یا اولی الأبصار عبرت بگیرید ای صاحبان بصیرت! @simorgh1001
معنی 🔹واج آرایی: آراستن و تکرار واج ها. 🔹واژه آرایی(تکرار): آراستن و تکرار واژه ها. 🔹سجع: آواز کبوتر و فاخته. 🔹موازنه: هم وزن کردن و سنجیدن دو چیز و برابر کردن آن ها با هم. 🔹ترصیع: جواهر نشاندن. 🔹جناس: هم جنس و همسان بودن. 🔹اشتقاق: هم ریشه بودن. 🔹تشبیه: چیزی را به چیزی مانند کردن. 🔹بلیغ: فشرده. 🔹مجاز: عبور. 🔹استعاره: عاریت و وام گرفتن. 🔹مصرحه: آشکار. 🔹مکنیه: پنهان. 🔹کنایه: پوشیده سخن گفتن. 🔹بدیع: تازه و نو. 🔹مراعات: تناسب ها و هماهنگی ها. 🔹تلمیح: اشاره کردن با گوشه چشم. 🔹تضمین: ضمانت کردن و متعهد شدن به انجام کاری. 🔹لف و نشر: لف: پیچیدن/ نشر: گستردن. 🔹تضاد: ضد یکدیگر بودن. 🔹متناقض نما(پاردوکس): ناسازی و نقیض هم بودن. 🔹اغراق: سخت کشیدن کمان. 🔹ایهام: در وهم و گمان افکندن. 🔹حسن تعلیل: دلیل و برهان نیکو آوردن. 🔹حس آمیزی: آمیختن حس. 🔹اسلوب معادله: شیوه برابر کردن. @simorgh1001
در کتاب فیه ما فیه مولانا داستان بسیار تامل‌برانگیزی به صورت شعر درباره جوان عاشقی است که به عشق دیدن معشوقه‌اش هر شب از این طرف دریا به آن طرف دریا می‌رفته و سحرگاهان باز می‌گشته و تلاطم‌ها و امواج خروشان دریا او را از این کار منع نمی‌کرد. دوستان و آشنایان همیشه او را مورد ملامت قرار می‌دادند و او را به خاطر این کار سرزنش می‌کردند اما آن جوان عاشق هرگز گوش به حرف آن‌ها نمی‌داد و دیدار معشوق آنقدر برای او انگیزه بوجود می‌آورد که تمام سختی‌ها و ناملایمات را بجان می‌خرید. شبی از شبها جوان عاشق مثل تمامی شب‌ها از دریا گذشت و به معشوق رسید. همین که معشوقه خود را دید با کمال تعجب پرسید: «چرا این چنین خالی در چهره خود داری!» معشوقه او گفت: «این خال از روز اول در چهره من بوده و من در عجبم که تو چگونه متوجه نشده‌ای.» جوان عاشق گفت: «خیر، من هرگز متوجه نشده بودم و گویی هرگز آن را ندیده بودم.» لحظه‌ای دیگر جوان عاشق باز هم با تعجب پرسید: «چه شده که در گوشه صورت تو جای خراش و جراحت است؟» معشوقه او گفت: «این جراحت از روز اول آشنایی من با تو در چهره‌ام وجود داشته و مربوط به دوران کودکی است و من در تعجبم که تو چطور متوجه نشدی!» جوان عاشق می‌گوید: «خیر، من هرگز متوجه نشده بودم و گویی هرگز آن جراحت را ندیده بودم.» لحظه‌ای بعد آن جوان عاشق باز پرسید: «چه بر سر دندان پیشین تو آمده؟ گویی شکسته است!» معشوقه جواب می‌دهد: «شکستگی دندان پیشین من در اتفاقی در دوران کودکی‌ام رخ داده و از روز اول آشنایی ما بوده و من نمی‌دانم چرا متوجه نشده بودی!» جوان عاشق باز هم همان پاسخ را می‌دهد. آن جوان ایرادات دیگری از چهره معشوقه‌اش می‌بیند و بازگو می‌کند و معشوقه نیز همان جواب‌ها را می‌گوید. به هر حال هر دو آنها شب را با هم به سحر می‌رسانند و مثل تمام سحرهای پیشیین آن جوان عاشق از معشوقه خداحافظی می‌کند تا از مسیر دریا باز گردد. معشوقه‌اش می‌گوید: «این بار باز نگرد، دریا بسیار پر تلاطم و طوفانی است!» جوان عاشق با لبخندی می‌گوید: «دریا از این خروشان‌تر بوده و من آمده‌ام، این تلاطم‌ها نمی‌تواند مانع من شود.» معشوقه‌اش می‌گوید: «آن زمان که دریا طوفانی بود و می‌آمدی، عاشق بودی و این عشق نمی‌گذاشت هیچ اتفاقی برای تو بیافتد. اما دیشب بخاطر هوس آمدی، به همین خاطر تمام بدی‌ها و ایرادات من را دیدی. از تو درخواست می‌کنم برنگردی زیرا در دریا غرق می‌شوی.» جوان عاشق قبول نمی‌کند و باز می‌گردد و در دریا غرق می‌شود. مولانا پس از این داستان در چندین صفحه به تفسیر می‌پردازد؛ مولانا می‌گوید تمام زندگی شما مانند این داستان است. زندگی شما را نوع نگاه شما به پیرامونتان شکل می‌دهد. اگر نگاهتان‌، مانند نگاه یک عاشق باشد، همه چیز را عاشقانه می‌بینید. اگر نگاهتان منفی باشد همه چیز را منفی می‌بینید. دیگر آدم های خوب و مثبت را در زندگی پیدا نخواهید کرد و نخواهید دید. دیگر اتفاقات خوب و مثبت در زندگی شما رخ نخواهد داد و نگاه منفی‌تان اجازه نخواهد داد چیزهای خوب را متوجه شوید. اگر نگاه عاشقانه از ذهنتان دور شود تمام بدی‌ها را خواهید دید و خوبی‌ها را متوجه نخواهید شد. نگاهتان اگر عاشقانه باشد بدی‌ها را می‌توانید به خوبی تبدیل کنید. @simorgh1001
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🟢 ۲۵ اردیبهشت روز بزرگداشت حکیم ابوالقاسم فردوسی گرامی باد @simorgh1001
سفرت به خیر اما، تو و دوستی خدا را... چو از این کویر وحشت به سلامتی گذشتی به شکوفه ها...به باران... برسان سلام ما را... @simorgh1001
طفیل هستی عشقند آدمی و پری ارادتی بنما تا سعادتی ببری (حافظ) آفرینش انس و جن وابسته به وجود عشق است. پس تو هم در عشق‌ورزی ارادتی نشان بده تا سعادتمند شوی. @simorgh1001
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
زیباترین هنر : شعر توضیحات دکتر انوشه کانال ادبی سیمرغ @simorgh1001