eitaa logo
سیره رضوی
162 دنبال‌کننده
2.8هزار عکس
1.5هزار ویدیو
101 فایل
گردهم آمدیم تافرزندحسین رابه جهان وجهانیان بشناسانیم.... ❤️ همه رو دوست داریم ✅ باهم می مانیم 🔶 نظرات وپیشنهادات شمارا پذیرا هستیم ♻️ کپی کردن مطالب باذکرآیدی بلامانع است ارتباط بامدیر : 🔹 @amirmahdigomnam
مشاهده در ایتا
دانلود
سیره رضوی
#رمان🍃 #سه‌دقیقه‌در‌قیامت بخش اول پسري بودم كه در مسجد و پاي منبرها بزرگ شدم. در خانواده اي مذهبي
🍃 بخش دوم 2⃣ چند روز بعد، با دوستان مسجدي پيگيري كرديم تا يك كاروان براي اهالي محل و خانواده شهدا راه اندازي كنيم. با سختي فراوان، كارهاي اين سفر را انجام دادم و قرار شد، قبل از ظهر پنجشنبه، كاروان ما حركت كند. روز چهارشنبه، با خستگي زياد از مسجد به خانه آمدم. قبل از خواب، دوباره به ياد حضرت افتادم و شروع به دعا براي نزديكي مرگ كردم. البته آن زمان سن من كم بود و فكر مي‌كردم كار خوبي می‌كنم. نمي‌دانستم كه هيچگاه چنين دعايي نكرده‌اند. آنها دنيا را پلي براي رسيدن به مقامات عاليه مي‌دانستند. خسته بودم و سريع خوابم برد. نيمه‌هاي شب بيدار شدم و نمازشب خواندم و خوابيدم. 💤 بلافاصله ديدم جواني بسيار زيبا بالاي سرم ايستاده. از هيبت و زيبايي او از جا بلند شدم. با ادب سالم كردم. ايشان فرمود: »با من چه‌كار داري؟ چرا اينقدر طلب مرگ ميكني؟ هنوز نوبت شما نرسيده.« فهميدم ايشان حضرت عزرائيل است. ترسيده بودم. اما باخودم گفتم: اگر ايشان اينقدر زيبا و دوست داشتني است، پس چرا مردم از او مي‌ترسند؟! 🤷‍♂ مي‌خواستند بروند كه با التماس جلو رفتم و خواهش كردم مرا ببرند. التماسهاي من بي‌فايده بود. با اشاره حضرت عزرائيل برگشتم به سرجايم و گويی محكم به زمين خوردم! در همان عالم خواب ساعتم را نگاه كردم. رأس ساعت 12 ظهر بود. 1⃣2⃣ هوا هم روشن بود! موقع زمين خوردن، نيمه چپ بدن من به شدت درد گرفت. در همان لحظات از خواب پريدم. نيمه شب بود. مي‌خواستم بلند شوم اما نيمه چپ بدن من شديداً درد ميكرد!! خواب از چشمانم رفت. اين چه رؤيايي بود؟ واقعاً من حضرت عزرائيل را ديدم!؟ ايشان چقدر زيبا بود!؟ ❤️ادامه دارد... 🌱💖🦋 @Khakreez
هدایت شده از خاکریز
11.3M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
در جنگ جهانی اول (1916 میلادی) هنگامی که عده ای از سربازان انگلیسی در چند کیلومتری بیت المقدس مشغول سنگرگیری بودند در دهکده ای کوچک به نام (اونتره) یک لوح نقره ای پیدا کردند که حاشیه اش به جواهرات گرانبها مرصع و در وسطش خطوطی به حروف طلایی نگارش یافته بود، وچون آنرا نزد فرمانده خود بردند هرچه کوشید نتوانست از آن چیزی بفهمد، ولی دریافت که این نوشته به زبان بیگانه و بسیار قدیمی است. سرانجام این لوح دست به دست گردید تا به دست سرپرست ارتش بریطانیا (لیوف تونات) و (گلدستون) رسید و ایشان هم آنرا به دست باستان شناسان بریتانیا سپردند. پس از پایان جنگ سال 1918 درباره لوح مذکور به تحقیق و بررسی پرداختند و کمیته ای تشکیل دادند که اساتید زبانهای باستانی، بریتانیا، آمریکا، فرانسه، آلمان و دیگر کشورهای اروپایی عضو آن کمیته بودند. پس از چند ماه بررسی و تحقیق در سوم ژانویه 1920 معلوم شد که این لوح مقدس است، به نام (لوح سلیمان) و سخنانی از حضرت سلیمان را دربر دارد که به الفاظ عبرانی قدیمی نگارش یافته. و اینک ترجمه لوح سلیمان: (یاه احمد مقذا ) یعنی : ای احمد به فریادم رس (یاه ایلی انصطاه) یعنی: یا علی مرا مدد فرما (یاه باهتول اکاشئی) یعنی: ای بتول نظر مرحمت فرما (یاه حاسن اضو مظع) یعنی: ای حسن کرم فرما (یاه حاسین بارفو) یعنی: یاحسین خوشی بخش (امو سلیمان صوه عئخب زالهلا دافتا) یعنی: این سلیمان اکنون به این پنج بزرگوار استغاثه می کند. (بذت الله کم ایلی) یعنی: وعلی قدرت الله است.
•﷽• 💡 🔹🦋🔹🦋🔹🦋🔹 🍃🌺 حفظه الله: در هر حال، تابع رضایت حق باش. هر عملی که می‌خواهی انجام بدهی، ببین اگر خدا و امام زمان «عجل‌الله تعالی‌فرجه» راضی هستند انجام بده. هر عملی که می‌خواهی انجام بدهی، ببين اگر امام زمان علیه‌السلام را در مقابلت می‌دیدی انجام می‌دادی؟ خود عليهم‌السلام نیز این چنین بودند؛ سرموئی از رضایت حق تخطی نمی‌کرند. ‎‎‌ 🔹🦋🔹🦋🔹🦋🔹
📌 | ای جان ما روشن به تو ⚜ زینت آسمان‌ها و چراغِ هدایتی برای اهل زمین 💠 سوم شعبان، میلاد حضرت امام حسین(علیه‌السلام) مبارک باد.🌹 ‌ ، ، ،