#ڪلام_شهید
از شما خانوادهام میخواهم
با شنیـدن خبـر شهــادت من
به دوستان و آشنایان تبریک بگویید!
به آنـها بگویید که جـان من
هدیـه ای برای امــام امت
خمینـی بتشکن و خـداست ...
امیـدوارم که به مـن
هیـچ وقت ناکـــام نگوییـد ،
چون در نهایت کامـم را گرفتم
که بهتـرین نعمتهـاست.
#شهید_سردار_داریوش_ریزوندی
#فرمانده_گردان_مالک_اشتر
#لشکر۲۷_حضرت_رسولﷺ
🆔👇
@sire_o_sh
ای شهیـد ،
دستـی بـر آر
نفْس ما را هم تخریب کن
تا معبرِ آسمان به روی ما هم باز شود
#شهید_علی_محمودوند
#فرمـانده_گـروه_تفـحص
#لشکر۲۷محمدرسولاللهﷺ
#شهادت_انفجار_مین_والمری
#منطقه_عملیاتی_والفجر_مقدماتی
#شهادت۲۲بهمن۱۳۷۹_فڪه
🆔👇
@sire_o_sh
به خیـر میشود
این روزهـای دلتنـگی ؛
ببین که روشنم از یادِ خوبِ لبخندت
#شهید_سردار_حسن_ترک
#فرمانده_طرح_و_عملیات
#لشکر۳۲_انصارالحسین
#سالروز_شهـادت
🆔👇
@sire_o_sh
ای شهید
من مفقودم
تو هـم مفقود
من ڪجا تو ڪجا !
تو در آغوش عشق گم شدی
و من در دنیای نامرد خود ...
ای گم شـده ...
منه گم شده را دریاب ...
#فرمانده_گردان_مالک_اشتر
#لشکر۲۷_محمدرسولاللهﷺ
#شهیدجاویدالاثر_محمدرضا_کارور
#سالـروز_شهـادت
🆔👇
@sire_o_sh
#شهید_حاجابراهیم_همت :
« این قدر این مرد صلابت و شجاعت وشهامت داشت که انسان به حالش غبطه میخورد. به خدا وجود پاکش انگار ذرهای ترس از مرگ نداشت. #سلیمانی یک سرمایه بزرگ برای انقلاب بود ، یک فرمانده غنی و بزرگ مانند مالڪاشتر، جسور و بی باک در هنگام رزم. آن قدر با بچههای بسیج اخلاقش خوب بود که همه شیفتهاش شده بودند. در او ذره ای از وابستگی به دنیا پول ، ثروث، خانواده، منصب و مقام وجود نداشت. این عزیز شربت شهادت را نوشید ، ما بسیار یادش خواهیم کرد و یادش را در ادامه راهش به اثبات خواهیم رساند.»
#شهیـد_مختار_سلیمانی
#فرمانده_گردان_میثم_تمار
#لشکر۲۷حضرترسولﷺ
#شهادت_عملیات_والفجر۱
🆔👇
@sire_o_sh
بی قراری
از چهرهات میبارد
خستگـی را بی
خستہ ڪرده بودی
مرد خاکــی ...
#شهید_محمدرضا_تورجی_زاده
#فرمانده_گردان_یازهرا
#لشکر۱۴_امام_حسین
🆔👇
@sire_o_sh
یه آرزو داشت
که همیشه به زبون میآورد
می گفت : « میخوام
روز عاشورایِ امام حسین،
عاشورایـی بشم..».
روز عاشـورا ....
داشت جعبههای مهمات رو
جا به جا می کــرد ،
که صدای انفجار بلند شد!
وقتی گرد و غبار خوابید ،
دیدم سرش از بدنش جدا شده...
سر جدا، پیکر جدا ….
✍ راوی: همرزم شهید
#شهید_محمد_تکلو_بیغش
#قائممقام_گردان_علیاڪبر
#لشکر۳۲انصارالحسین_همدان
#شهادت_جزیره_مجنون_۱۳۶۵
🆔👇👇👇
@sire_o_sh
#معلم_کوچک_جبههها
در یکی از روزهای سال ۱۳۵۰ در تهران به دنیا آمد. پدرش معمار بود. سال اول ابتدایی را در دبستان طوس خیابان شهید آیت در محله نارمک، سپری کرد و بعد از آن به خاطر شغل پدرش به اهواز نقل مکان میکنند و بعد از دو سال به تهران باز میگردند.
در دوران کودکی مادرش به او قرآن آموخت. به گونهای که توانست در سن هفت سالگی آن را به طور کامل حفظ شود. او در صبحگاههای مدرسه قرآن میخواند. محمود قاری قرآن در جلسات قرآن بود، در زمینههای ورزشی نیز فعال بود. علاقه خاصی به مسجد رفتن و بسیج و نماز جمعه و فعالیتهای مختلف داشت و با صوت زیبای خود به قرائت قرآن میپرداخت و در این مسیر در مسابقات سراسری یزد، قاری ممتاز شناخته شد.
وقتی پدر محمود در جبهه بود، نامهای از طرف مادرش به دستش میرسد. در آن نامه نوشته شده بود که محمود سه روز غذا نخورده و اعتصاب غذا کرده است و میخواهد به جبهه بیاید. پدرش مرخصی میگیرد و به تهران میآید و وقتی دلیل غذا نخوردن را میپرسد، محمود میگوید: «اگر شما شهید شوی حضرتزهرا(س) و امامحسین(ع) شما را شفاعت میکنند، برادرهایم را هم همینطور، ولی من چکار کنم و جواب حضرت زهرا(س) چه بدهم؟» محمود به پایگاه بسیج «بهشتی» میرود که به جبهه اعزام شود، اما فرمانده پایگاه قبول نمیکند. در نهایت او را به جبهه میبرند و در بهداری مشغول میشود.
بعد از ۱۰ روز محمود اصرار میکند که برای جنگیدن به جبهه آمده است و نمیخواهد در بهداری بماند. یکی از فرماندهان یگان دریایی قبول میکند که محمود در یگان دریایی مشغول به کار شود. محمود نوجوان ۱۳ ساله هم مشغول آموزش غواصی میشود.
محمود در سن ۱۳ سالگی به زبان انگلیسی تسلط عالی داشت و به راحتی مکالمه و تدریس میکرد. از این جهت وقتی در پادگان «امام حسین(ع)» هم بود به پاسداران آنجا زبانانگلیسی آموزش میداد.
محمود در جریان عملیات «والفجر هشت» (فتح فاو)، شیمیایی و بعد از ۲۵ روز در بیمارستان «بقیهالله(عج)» تهران بستری شد. وقتی خانوادهاش برای عیادت وی به بیمارستان مراجعه میکنند، صورتش آنقدر سیاه شده بود که آنها با سه بار گشتن در بین مجروحین نتوانسته بودند محمود را شناسایی کنند.
سرانجام محمود پنجم مرداد ۱۳۶۷ بر اثر عوارض گازهای شیمیایی به فیض شهادت رسید.
#شهید_نوجوان
#شهید_محمود_تاجالدین
#لشکر۲۷محمدرسولاللهﷺ
🆔👇👇👇
@sire_o_sh
زیباترین عشق ؛ خونی است
که بر پیشانی شهید مینشیند ...
۱۰ اسفند ۱۳۶۵
عملیات کربلای پنج
عکاس: احسان رجبی
#شهید_امیر_حاج_امینی
#بیسیمچی_گردان_انصار
#لشکر۲۷حضرترسولﷺ
#سالروز_شهادت
🆔👇👇👇
@sire_o_sh
علمدار یک دست گردان امام حسن (ع)
سهمیهی حاج سعید ...
از عملیات الی بیت المقدس
دست راستی بود که از پیکر افتاد
و به اعترافِ همه همسنگرانش
فقط ایامِ درمان دست جدا شده
زمان دوری سعید از جبهه بود ...
در جبهه شاخص شناسایی حاج سعید،
آستین خالیش بود و در عملیات ها
همه حیران بودند که این رزمنده تکدست
چگونه با تیربار و آرپیجی به دشمن حمله
میکند. مگر با یکدست و آنهم دست چپ
میتوان قلب دشمن را نشانه رفت ....
#شهید_حاج_سعید_تراب
#فرمانده_گردان_امامحسن
#لشکر۱۰_سیدالشهداء
#شهادت_شلمچه_۱۳۶۷
🆔️👇👇👇
@sire_o_sh
بی قراری
از چهرهات میبارد
خستگـی را بی
خستہ ڪرده بودی
مرد خاکــی ...
#شهید_محمدرضا_تورجی_زاده
#فرمانده_گردان_یازهرا
#لشکر۱۴_امام_حسین
🆔👇
@sire_o_sh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ این طرز تفکر شهید همت ها، باعث پیروزی در جنگ شد...
فقط و فقط تکلیف تکلیف تکلیف...
#ستارگان_دوكوهه
#لشکر٢٧
🆔️👇👇👇
@sire_o_sh
هر بار که رفت
با شهیدی برگشت ..!
این بار شهیدی آمد و او را بُرد ...
#کلام_شهید
وصیت من به تمام راهیان شهادت،
حفظ حرمت ولایت فقیه و مبارزه با
مظاهـر ڪفر تا اقامه ی حق و
ظهور ولی خدا امام زمان (عج) است
#فرمانـده_تفحص
#لشکر۲۷محمدرسولاللهﷺ
#شهید_سردار_مجید_پازوکی🌷
🆔👇👇👇
@sire_o_sh
https://eitaa.com/joinchat/1812332544C6f247075b2
منطق ما ؛
منطقِ امام حسین (ع) است
اگر دشمن این حقیقت را دریابد
هرگز لحظه ای منتظر خستگی ما
نخواهد ماند ....
#رزمنده_دلاور
#لشکر۵_نصر_خراسان
#ما_ملت_امام_حسینیم
🆔👇👇👇
@sire_o_sh
https://eitaa.com/joinchat/1812332544C6f247075b2
هر بار که رفت
با شهیدی برگشت ..!
این بار شهیدی آمد و او را بُرد ...
#کلام_شهید
وصیت من به تمام راهیان شهادت،
حفظ حرمت ولایت فقیه و مبارزه با
مظاهـر ڪفر تا اقامه ی حق و
ظهور ولی خدا امام زمان (عج) است
#فرمانـده_تفحص
#لشکر۲۷محمدرسولاللهﷺ
#شهید_سردار_مجید_پازوکی🌷
🆔👇👇👇
@sire_o_sh
https://eitaa.com/joinchat/1812332544C6f247075b2
#لوس_بازی
باران شدت گرفته بود
بیرون از سنگر را نگاه میکردم،
ناگهان چیزی در میان باران
توجه مرا به خودش جلب کرد
دقت که کردم دیـدم
یک نفر درحال نماز خواندن است!
زیر باران ؟!!!
با دقت بیشتری که نگاه کردم
از تعجب دهانم باز مانده بود
مصطفی بود ...!
که زیر باران داشت نماز میخواند!
بعدها ازش پرسیدم
که چرا زیر باران نماز میخواندی؟!
گفت: میخوام خودم را برای خدا لوس کنم:)
«مصطفی» از رزمندگان اطلاعات عملیات لشکر۲۱ امام رضا (ع) در ۲۵ مرداد ۱۳۴۳ در بجنورد متولد شد و سرانجام در ۱۹ دی ۱۳۶۵ در خرمشهر به فیض شهادت نائل آمد.
#شهید_مصطفی_رحمانی
#گردان_غواصی_نوح
#لشکر۲۱_امامرضا
🆔👇👇👇
@sire_o_sh
https://eitaa.com/joinchat/1812332544C6f247075b2
با رمز یا زَهــۜـرا ...
چشمش آسیب دیده بود
و دکترها میگفتند:
بیناییاش رو از دست داده
میگفتند دیگه نمیشه کاری کرد
و جراحی هم بیفایده است
محمد اصرار میکرد که شما عمل کنید
و کاری به نتیجهاش نداشته باشید
به دکترها میگفت: فقط با ذکر "یازهـۜـرا"
عمل رو شروع کنید. بعد از عمل دکترها
از نتیجه جراحی حیرت زده شدند.
عمل جراحی موفقیت آمیز بود!
با رمز "یازَهرا سلاماللهعلیها"
#سردار_زهرایی
#شهید_محمد_اسلامینسب
#فرمانده_گردان_امامرضا
#لشکر۱۹فجر_شیراز
🆔👇👇👇
@sire_o_sh
https://eitaa.com/joinchat/1812332544C6f247075b2