eitaa logo
سیره علما و شهدا
2.5هزار دنبال‌کننده
7.1هزار عکس
2.3هزار ویدیو
5 فایل
کانالهای دیگرما @agha_tanha_nist @javane_hezbollahi ارتباط باما @Atash_be_ekhtiaar تبادل وتبلیغات https://eitaa.com/joinchat/3123773444C713bafe6dd سیره علما و شهداء در سروش👇 sapp.ir/sire_o_sh
مشاهده در ایتا
دانلود
شهادت : ۱۸ خـرداد ۱۳۶۰ محل شهادت : ذوالفقاریه می‌خواستيم خانوادگی برويم سوريه بليط گرفتيم ، گفت : «من هفتاد تومان بدهکارم ، تا بدهی‌ام رو ندم زيارت نمی‌رم.» اگر دو تا غذا سر سفره بود ناراحت می شد. می‌گفت : « مامان ، يه غذا بسه » ساده می خورد ، بيشتر روزها غذاش يڪ نان بربری و دو تا سيب زمينی آب پز بود. تُو مغازه سيم کشی کار می‌کرد سر ظهر يڪی دو ساعت برای ناهار و خواب می‌آمد خانه آخر ماه ڪه می شد ، حقوق ساعتهای استراحتشو حساب میکرد و به صاحب مغازه پس می داد ... ✍ به نقل از 🆔👇 @sire_o_sh
🍃یک هفته قبل از از سوریه به خانه آمد. پنجشنبه شب بود، نصف شب دیدم صدای ناله گریه می آید. رفتم در اتاقش از همان لای در نگاه کردم، دیدم جهاد سر مشغول دعا و گریه است و دارد با صحبت میکند. دلم لرزید ولی نخواستم مزاحمش شوم. وانمود کردم که چیزی ندیده ام. . 🍃صبح موقعی که جهاد میخواست برود موقع خداحافظی نتوانستم طاقت بیاورم از او پرسیدم پسرم دیشب چی میگفتی؟ چرا اینقدر بی قراری میکردی؟چیشده؟ جهاد خواست طفره برود برای همین به روی خودش نیاورد و بحث را عوض کرد من بخاطر دلهره ای که داشتم اینبار با جدیت بیشتری پرسیدم و سوالاتمو با جدیت تکرار کردم. گفت: چیزی نیست مادر داشتم نماز میخواندم . دیگر دیدم اینطوری پاسخ داد نخواستم بیشتر از این‌ پافشاری کنم و ادامه بدهم گفتم باشه پسرم! مرا بوسید و بغل کرد و رفت... . 🍃یکشنبه شب فهمیدم آن شب به و امام زمان چه گفته و بینشان چه گذشته! و آن لحن پر برای چه بوده است !. راوی: 🌺به مناسبت سالروز شهادت 🆔️👇👇👇 @sire_o_sh