eitaa logo
سیره فرزانگان
1.2هزار دنبال‌کننده
294 عکس
143 ویدیو
2 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
اجازه ندادند، دست‌شان را ببوسم! مرحوم آیت الله حاج آقا مجتبی رودباری در رشت به بنده فرمودند: به قم برگشتید، دست استادم آیت الله العظمی میرزا جعفر سبحانی را از طرف من ببوسید! گفتم: چشم! اما مگر ایشان میرزا هستند؟ فرمودند؛ بله! در محضر آیت الله العظمی سبحانی فرموده مرحوم آیت الله رودباری را گفتم، ایشان دست‌شان را زیر عبا بردند ولی من شانه آقا را نیابتا بوسیدم. سیره فرزانگان، عبدالحسن بزرگمهرنیا، نشر سامان دانش، به نقل از: کانال حوزه علمیه قم در ایتا، نقل خاطره از آقای محمد علی نجفی، ۱۴۰۱/۱۱/۲۰ https://eitaa.com/sirefarzanegan
این اشعار را حفظ کنید! یک وقتی مرحوم آیت الله العظمی لطف الله صافی گلپایگانی امر فرمودند یادداشت‌های ایشان را - که در اوّل برخی آثار محدّثان و نویسندگان عامه، حدود هفتاد سال قبل، زمان مطالعه نوشته بودند- جمع‌آوری و آن را با عنوان (فضائل العتره الطاهره علیهم‌السلام) منتشر کنیم. در خلال این کار، روزی در حال مقابله روایات در محضر معظّم له، به اشعار مفاخره امیرالمومنین علی بن ابی طالب ارواحنا لهما الفداء رسیدیم که از عالم مشهور اهل سنّت، بیهقی نقل شده بود: بر همه دوستداران علی، حفظ این اشعار واجب است تا بدانند مفاخر علی در اسلام چیست. همان جا آقا فرمودند: بر ما هم لازم است این اشعار بسیار پر معنا را که از لسان دُرّربار و گهرافشان امیرالمؤمنین علیه‌الصلاه و السلام بیان شده است حفظ کنیم. ایشان آن ابیات آسمانی را به سرعت حفظ فرمودند و به حقیر و اطرافیان توصیه به حفظ آن اشعار نغز و روح‌بخش کردند و تا مدّتی که آن یادداشت‌ها روی میزشان بود به افرادی هم که خدمت‌شان می‌رسیدند، توصیه می‌کردند آن را بخوانند و به خاطر بسپارند. از باب تبرّک و تیمّن و نیز جهت عمل به توصیه آن مرجع ولایی و خادم دربار ملائک‌پاسبان علوی، این ابیات را طبق نقل آن کتاب، ذیلاً یادآور می‌شویم؛ باشد که از صهبای ولایت یعسوب الدین امیر المؤمنین علیه‌السلام، جان‌های تشنه خویش، در دنیا و آخرت سیراب سازیم: مُحَمَّدٌ النَّبِيُّ أَخِي وَ صِهْرِي‏ وَ حَمْزَةُ سَيِّدُ الشُّهَدَاءِ عَمِّي‏ وَ جَعْفَرٌ الَّذِي يُضْحِي وَ يُمْسِي‏ يَطِيرُ مَعَ الْمَلَائِكَةِ ابْنُ أُمِّي‏ وَ بِنْتُ مُحَمَّدٍ سَكَنِي وَ عِرْسِي‏ مَشُوبٌ لَحْمُهَا بِدَمِي وَ لَحْمِي‏ وَ سِبْطَا أَحْمَدَ وَلَدَايَ مِنْهَا فَمَنْ مِنْكُمْ لَهُ سَهْمٌ كَسَهْمِي‏؟ سَبَقْتُكُم إِلَى الْإِسْلَامِ طُرّاً غُلَاماً مَا بَلَغْتُ أَوَانَ حُلْمِي‏ سیره فرزانگان، عبدالحسن بزرگمهرنیا، نشر سامان دانش، به نقل از: محضرِ آفتاب- نکوداشت مرجع عالیقدر شیعه حضرت آیت الله العظمی حاج آقا لطف الله صافی گلپایگانی- محسن اکبری شاهرودی https://eitaa.com/sirefarzanegan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هر بیشه گمان مبر که خالی ست! مرحوم آیت الله عبدالکریم حق شناس تهرانی بیمار می‌شوند. همراه با دوستان به مطب یکی از پزشکان تهران مراجعه می‌کنند. پس از معالجه پزشک و نوشتن نسخه، وقتی از در مطب خارج می‌شوند، طبیب به خانمی که حق الزحمه پزشک را می‌گیرد به زبان فرانسوی می‌گوید: فراموش نکن که از آقا پول طبابت را بگیری! آیت الله حق شناس که به زبان فرانسه مسلط بودند، در پاسخ می‌گویند: در بدو ورود پول شما را پرداخت کرده‌ایم! اینجا پزشک شرمنده می‌شود و فوراً داخل اتاق شده و در را می‌بندد! سیره فرزانگان، عبدالحسن بزرگمهرنیا، نشر سامان دانش، به نقل از: درنگستان، ص۶۴۷، سید کاظم ارفع، نشر پیام عدالت. https://eitaa.com/sirefarzanegan
کلید سعادت در مراقبه است! مکرّر اندر مکرّر علامه طباطبایی را در خیابان و یا صحن مطهّر و غیر این جاها ملاقات می‌کردم، از خدمت‌شان استمداد و کمک می‌خواستم، می‌فرمودند: کلید سعادت در مراقبه است. سیره فرزانگان، عبدالحسن بزرگمهرنیا، نشر سامان دانش، به نقل از: اقیانوس علم و معرفت، ص ۲۶۹، محمد کریم پارسا، نشر دانشگاه علامه طباطبایی. https://eitaa.com/sirefarzanegan
شما مامور به رفع نیاز ایشان هستید، نه نوع نیاز ایشان! در سال‌های توفیق بهرمندی از افاضات و نفّس قدسی آیه الله بهاالدینی- عطرالله مرقده- به بوی سیگارِ ویژهِ آقا که نصف از آن را قبل از نماز مغرب، والباقی را بعد از اقامه نماز می‌کشیدند، اعتیاد پیدا کرده بودیم. روزی سایل معتادی در جماعت بر این وارد، و تقاصای کمک کرد. ایشان کمکی کردند. کسی اعتراض کرد و گفت: ایشان اعتیاد دارد! فرمودند: شما مامور به رفع نیاز ایشان هستید، چکار به نوع نیازش دارید، البته سفارش دیگری هم فرمودند که از عرضش معذورم! کانال تاریخ حوزه علمیه قم در ایتا، الف، ۱۴۰۱/۱۱/۲۰ https://eitaa.com/sirefarzanegan
خوشحالیم که شما به عنوان مرجع، رساله دهید! خاطرم هست که در یکی از دیدارها با مرحوم آیت الله العظمی علوی گرگانی، از احوال و فعالیت‌هایشان پرسیدم، ایشان فرمودند: من دیگر به دادگاه عالی نمی‌آیم. پرسیدم: چرا؟ فرمودند: من رساله عملیه‌‌ام آماده شده و خدمت آیت‌الله العظمی گلپایگانی داده‌ام و ایشان تأیید کرده و فرموده‌اند: خیلی خوب است، ما خوشحالیم که شما به عنوان مرجعیت شروع کنید و رساله بدهید! سیره فرزانگان، عبدالحسن بزرگمهرنیا، نشر سامان دانش، به نقل از: آیت علم و عمل- یادنامه مرحوم آیت الله العظمی سید محمد علی علوی گرگانی- به کوشش سید حسین کشفی، نشر فقیه اهل بیت، گفتگو با سید اصغر ناظم زاده. https://eitaa.com/sirefarzanegan
بگذارید مردم بیایند! ویژگی دیگر مرحوم آیت الله العظمی علوی گرگانی، مردمی بودن حتی در روزهای دشوار کرونایی بود. در این دوره، اغلب مردم از رفت‌وآمد به مکان‌های مختلف خودداری می‌کردند، اما ایشان با مردم بودند و به آنها اجازه می‌دادند که به محضرشان رفت‌وآمد داشته باشند. تنها در این اواخر بود که آقازادگانشان به خاطر بیم از کرونا، ایشان را به اتاقی در بالای دفتر منتقل کرده بودند. ایشان حتی در آنجا هم می‌فرمودند: بگذارید مردم بیایند و با آنها باشیم! غرض اینکه برای ایشان، مردم در اولویت بودند و آسایش و راحت آنها را، بر هر چیز مقدم می‌داشتند. هر مسئولی هم که می‌آمد و با ایشان ملاقات می‌کرد، اولین حرف ایشان به او، مراعات حقوق مردم و رسیدگی به مشکلات آنان بود. سیره فرزانگان، عبدالحسن بزرگمهرنیا، نشر سامان دانش، به نقل از: .آیت علم و عمل- یادنامه مرحوم آیت الله العظمی سید محمد علی علوی گرگانی- به کوشش سید حسین کشفی، نشر فقیه اهل بیت، گفتگو با محمد حسن انصاری قمی. https://eitaa.com/sirefarzanegan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
این شمع را به من بدهید تا برایتان نگه دارم! مرحوم والد ما- مرحوم آیت الله العظمی صافی گلپایگانی- تعریف می‌کردند که: ۱۰- ۱۵ سال قبل خواب دیدم که استادم آیت‌ الله بروجردی شمعی در دست گرفته بودند در حالی که ناراحت بودند، پرسیدم: آقا چرا ناراحتید؟ فرمودند: می‌ترسم این شمعی که روشن کرده‌ام، خاموش بشود. عرض کردم: این شمع را به من بدهید تا برایتان نگهدارم! و همین‌طور هم شد. ایشان آثار علمای بزرگ و آیت‌الله العظمی بروجردی را حفظ کردند. سیره فرزانگان، عبدالحسن بزرگمهرنیا، نشر سامان دانش، به نقل از: خبرگزاری ایکنا، ۱۴۰۱/۱۱/۲۰، حسن صافی گلپایگانی- فرزند معظم له- https://eitaa.com/sirefarzanegan
چون با کتاب و ادعیه و قرآن مانوس بودند، افسرده نشدند! مرحوم والد- آیت الله العظمی صافی گلپایگانی- حتی در دوره کرونا بیمار نشدند و ناراحتی پیدا نکردند و مدت مدیدی هم در اواخر، در منزل بودند و بیرون نمی‌رفتند، ولی افسرده نشدند. علتش این بود که با کتاب و قرآن و ادعیه مانوس بودند.  تا دم آخر که حالشان خراب شد، در حال مطالعه کتاب بودند و به ما هم سفارش می‌کردند که مطالعه داشته باشید و وقتی طلبه یا غیر طلبه از کنار ایشان رد می‌شد و کتابی  در دست داشتند، فورا کتاب را می‌گرفتند تا ببینند محتوای آن چیست. سیره فرزانگان، عبدالحسن بزرگمهرنیا، نشر سامان دانش، به نقل از: خبرگزاری ایکنا، ۱۴۰۱/۱۱/۲۰، حسن صافی گلپایگانی- فرزند معظم له- https://eitaa.com/sirefarzanegan
اگر تعلیم خود را انجام دهیم، تعلیم غیر آسان است! رهبر معظم انقلاب در سال ۱۳۹۰ و در دیدار با روحانیون شیعه و اهل سنت کرمانشاه به تجلیل از علمای این دیار پرداختند و خاطره‌ای از مرحوم آیت الله سید مرتضی نجومی کرمانشاهی به این مضمون نقل کردند: همچنین یاد کنیم از مرحوم آقای نجومی (رضوان اللَّه علیه)؛ عالم، فاضل، درس‌خوانده، زحمت‌کشیده، در عین حال یک قله‌ هنری و حقیقتاً یک هنرمند. بعد از انقلاب، قبل از دوره‌ ریاست جمهوری، من یکی از سفرهائی که به کرمانشاه آمدم، منزل ایشان رفتم و کارهای هنری‌اش را از نزدیک دیدم. بعد هم پس از رحلت امام، ایشان یکی از کارهایشان را برای من فرستاده بودند. من از ایشان درخواست کردم که این حدیث شریف را: «من نصب نفسه للنّاس اماما فلیبدأ بتعلیم نفسه قبل تعلیم غیره» برای من بنویسند، تا جلوی چشم من باشد و فراموش نکنیم وظیفه‌ تعلیم خودمان را. ایشان با یک خط بسیار زیبائی نوشتند، من هم تابلو کردم و توی اتاق، جلوی چشم من است. اگر این تعلیم خود انجام گرفت، تعلیم غیر، آسان خواهد شد؛ مشکل کار ما این است.  سیره فرزانگان، عبدالحسن بزرگمهرنیا، نشر سامان دانش، به نقل از: کانال کشکول ناب حوزوی در ایتا. https://eitaa.com/sirefarzanegan
برخیز که امام سجاد ع به عیادت شما آمده‌اند! آیت الله سید محسن خرازی می‌فرمودند: شخصی را می‌شناسم که سرطان بدخیمی داشت، او را عمل کرده و قسمتی از روده بزرگ او را همراه غدّه، ای که در آن بود، برداشتند. به همین منظور شش بار او را شیمی درمانی کردند، ضعف و ناتوانی زیادی بر او غلبه کرده بود. شبی در عالم خواب دید که به او می‌گویند: امام سجاد علیه السلام به عیادت شما آمده‌اند. از خواب بیدار شده و پس از آن خواب، حال او روز به روز بهتر شد. هم اکنون که سال ۱۳۸۳ ه ش است و نوزده سال از عمل جرّاحی او می‌گذرد، اثری از سرطان در او وجود ندارد! سیره فرزانگان، عبدالحسن بزرگمهرنیا، نشر سامان دانش، به نقل از: روزنه‌هایی از عالم غیب، ص ۹۷، سید محسن خرازی، نشر مسجد جمکران. توضیح آنکه روزی در حرم حضرت معصومه سلام الله علیها از آیت الله خرازی پرسیده شد: آیا آن شخص بیمار خودتان بودید؟ فرموده بودند: بله! https://eitaa.com/sirefarzanegan
اگر ایشان مشکل دارند، می‌توانند دیدار را لغو کنند! مرحوم آیت الله العظمی علوی گرگانی همیشه روی زمین می‌نشستند و هر کسی هم که با ایشان دیدار داشت، روی زمین می‌نشست. یک‌مرتبه یکی از بالاترین مسئولانِ سیاسی کشور، قصد دیدار با ایشان را داشتند. ابتدا تیم تشریفاتِ وی مراجعه، و مقدمات کار را بررسی ‌کردند و بعد از حضور، اظهار داشتند: این شخصیت روی زمین نمی‌نشیند! و قصد آوردن صندلی به دفتر داشتند. بنده به علت حساسیت موضوع، به محضر معظم له رفته و مسئله را با ایشان مطرح کردم. آقا فرمودند: ایشان مگر مشکل پا، یا نشستن دارند؟ گفتم: خیر! آقا فرمودند: پس برنامه ما به همان روال قبل می‌باشد، در صورتی که به این امر مایل نیستند، می‌توانند دیدار را لغو کنند! وقتی بنده خدمت مسئول تشریفات آن شخصیت رفتم و مطلب را گفتم، ایشان بسیار ناراحت و کلافه شد و مطلب را با بقیه در میان گذاشت و آنها با سختی موضوع را قبول کردند و آن دیدار نیز، بازتاب بسیار زیادی داشت. سیره فرزانگان، عبدالحسن بزرگمهرنیا، نشر سامان دانش، به نقل از:  آیت علم و عمل- یادنامه آیت الله العظمی علوی گرگانی- به کوشش سید حسین کشفی، گفتگو با علی فولادی- سرتیم حفاظت حضرت آقا- نشر فقیه اهل بیت. https://eitaa.com/sirefarzanegan
ایشان خودِ حضرت آقا هستند؟! همیشه افرادی که به دفتر مراجعه می‌کردند و سراغ آقا را می‌گرفتند، می‌پرسیدند: آیا دیدار با ایشان امکان دارد؟ مراجعه‌کننده‌ها از شهرستان‌های دور و نزدیک می‌آمدند و وقتی آقا را در حیاط دفتر به آنان نشان می‌دادیم، باور نمی‌کردند و چند بار سؤال می‌کردند: ایشان خودِ حضرت آیت‌الله علوی گرگانی هستند؟! می‌گفتیم: بله! آنان اکثراً گریان می‌شدند و حالت طبیعی خود را از دست می‌دادند! افراد بعد از برگشت از محضر ایشان، احساس سبک شدن و برخورداری از روح عرفانی و معنوی زیادی می‌کردند. سیره فرزانگان، عبدالحسن بزرگمهرنیا، نشر سامان دانش، به نقل از: آیت علم و عمل- یادنامه مرحوم آیت الله العظمی سید محمد علی علوی گرگانی- به کوشش سید حسین کشفی، نشر فقیه اهل بیت، گفتگو با علی فولادی- سرتیم حفاظت حضرت آقا- https://eitaa.com/sirefarzanegan
به احترام همه از جا برمی‌خاستند! مرحوم آیت الله العظمی علوی گرگانی سال‌های سال در روضه‌هایِ روزهای پنجشنبه، در حیاط بیت‌شان جلوس داشتند. حتی اگر یک بچه هم وارد می‌شد، از جا بر می‌خاستند و به او احترام می‌کردند. تا قبل از اینکه ضعف بدنی بر ایشان عارض شود، اجازه نمی‌دادند برایشان صندلی گذاشته شود و همواره روی زمین می‌نشستند. من خودم بارها و بارها مشاهده کرده بودم که هنوز پس از احترام به شخص پیشین، ننشسته بودند که مجددا شخص بعدی وارد می‌شد و ایشان باز برمی‌خاستند و در بسیاری از موارد، تا طرفِ مقابل نمی‌نشست، ایشان هم نمی‌نشستند و سرپا می‌ایستادند! سیره فرزانگان، عبدالحسن بزرگمهرنیا، نشر سامان دانش، به نقل از: آیت علم و عمل- یادنامه مرحوم آیت الله العظمی سید محمد علی علوی گرگانی- به کوشش سید حسین کشفی، نشر فقیه اهل بیت، گفتگو با محمد حسن انصاری قمی. https://eitaa.com/sirefarzanegan
تا تصاویر آقا را در گوگل ندید، باور نمی‌کرد که ایشان آقای علوی گرگانی هستند! یک بار یکی از طلاب تهران به حقیر گفت برویم قم پیش یکی از مراجع، من هم گفتم آیت الله علوی گرگانی گزینه مناسبی هستند. رفتیم دفترشان، حضرت آقا روی زمین نشسته بودند. من رفتم خدمت آقا سلام و علیکی کردم، دیدم آن طلبه نیامد! برگشتم پیشش گفتم: چرا نیامدی؟ گفت: من خودِ آقایِ علوی را می‌خواهم ببینم، نه رییس دفترشان را، گفتم خب ایشان خودِ آقایِ علوی هستند. راضی نمی‌شد تا وقتی که زد توی گوگل و تصاویر حضرت آقا را دید. این دوست ما می‌گفت: مدیر حوزه ما روی زمین پیش طلاب نمی‌نشیند، که یک مرجع تقلید بخواهد این طوری باشد؟! سیره فرزانگان، عبدالحسن بزرگمهرنیا، نشر سامان دانش، به نقل از: کانال تاریخ حوزه علمیه قم در ایتا، نقل خاطره از محمد باقر پوسانی، ۱۴۰۱/۱۱/۸ https://eitaa.com/sirefarzanegan
جشن نيمۀ شعبان را با قرض برگزار می‌کردیم! خاندان مرجع عالیقدر آیت الله العظمی صافی گلپایگانی رضوان الله تعالی علیه اهتمام زیادی به تعظیم شعائر داشتند. در آن ایام و شرایط سخت و دشوار، هیچگاه روضه‌خوانی‌های دهۀ محرم و فاطمیه و نیز جشن‌های موالید اهل بیت علیهم السلام آنها ترک نمی‌شد. مرحوم آقا نقل می‌فرمودند: ک والد بزرگوارشان- آیت الله آخوند ملا محمد جواد- رحمة الله علیه مقیّد بودند نيمۀ شعبان را چراغانی می کردند و چند روز جشن مفصلّی می‌گرفتند. البته می‌فرمودند: همان جشني که می‌گرفتيم افرادی بودند که از آنها قرض می‌کرديم، مثلاً دو تومان يا سه تومان مخارج جشن را قرض می‌کرديم و به‌ تدريج می‌داديم. نقل می‌کردند در مراسم‌های جشن که حتی یک روز یهودی‌ها نیز به احترام آقای والدشان شرکت می‌کردند، پنج، شش روز جلوس بود و از اطراف و روستاهای ديگر به گلپایگان می‌آمدند و این مراسم‌ها در نهایت قناعت با سه چهار تا استکان، پذيرایی چای فراهم می‌شد. سیره فرزانگان، عبدالحسن بزرگمهرنیا، نشر سامان دانش، به نقل از: محضرِ آفتاب- نکوداشت مرجع عالیقدر شیعه حضرت آیت الله العظمی حاج آقا لطف الله صافی گلپایگانی، محسن اکبری شاهرودی. https://eitaa.com/sirefarzanegan
به احترام همه از جا برمی‌خاستند! مرحوم آیت الله العظمی علوی گرگانی سال‌های سال در روضه‌هایِ روزهای پنجشنبه، در حیاط بیت‌شان جلوس داشتند. حتی اگر یک بچه هم وارد می‌شد، از جا بر می‌خاستند و به او احترام می‌کردند. تا قبل از اینکه ضعف بدنی بر ایشان عارض شود، اجازه نمی‌دادند برایشان صندلی گذاشته شود و همواره روی زمین می‌نشستند. من خودم بارها و بارها مشاهده کرده بودم که هنوز پس از احترام به شخص پیشین، ننشسته بودند که مجددا شخص بعدی وارد می‌شد و ایشان باز برمی‌خاستند و در بسیاری از موارد، تا طرفِ مقابل نمی‌نشست، ایشان هم نمی‌نشستند و سرپا می‌ایستادند! سیره فرزانگان، عبدالحسن بزرگمهرنیا، نشر سامان دانش، به نقل از: آیت علم و عمل- یادنامه مرحوم آیت الله العظمی سید محمد علی علوی گرگانی- به کوشش سید حسین کشفی، نشر فقیه اهل بیت، گفتگو با محمد حسن انصاری قمی. https://eitaa.com/sirefarzanegan
به قم برگردید! شما وظیفه ندارید این قدر بمانید! آیت الله العظمی علوی گرگانی می‌فرمودند: سال‌های گذشته یک تابستان، برای زیارت و انجام بعضی امور، به مشهد رفته بودم. پس از چند شب توقف در آن جا، در تردید بودم که برگردم یا بمانم، حضرت رضا(ع) در خواب به بنده فرمودند: شما به قم برگردید! چرا تردید دارید؟ شما وظیفه ندارید این قدر بمانید! سیره فرزانگان، عبدالحسن بزرگمهرنیا، نشر سامان دانش، به نقل از: آیت علم و عمل- یادنامه مرحوم آیت الله العظمی سید محمد علی علوی گرگانی- به کوشش سید حسین کشفی، نشر فقیه اهل بیت https://eitaa.com/sirefarzanegan
خود ایشان زنگ می‌زدند و افراد را دعوت می‌کردند! برای بنده چندین بار این توفیق حاصل شد که در روزهای پنجشنبه در دفتر مرحوم آیت‌الله العظمی علوی گرگانی منبر بروم. این برای من موجب کمال افتخار و اسباب شرمندگی بود که خود ایشان به بنده زنگ می‌زدند، درحالی‌که من حتی از برخی فرزندانشان هم کوچک‌تر بودم و کافی بود تا امر کنند، ولی ایشان تماس می‌گرفتند و با کمال احترام به بنده می‌فرمودند: وقت دارید تا برای منبر در خدمت باشیم؟! این شیوه رفتاری، برای همه کسانی که در سلک روحانیت هستند، درس بزرگی است. خودشان را بالاتر از دیگران نمی‌دیدند که هیچ، بلکه به افراد زنگ می‌زدند و احوالپرسی می‌کردند و خود بنده را هم به این شکل، چندین مرتبه برای منبر دعوت کردند. سیره فرزانگان، عبدالحسن بزرگمهرنیا، نشر سامان دانش، به نقل از: آیت علم و عمل- یادنامه مرحوم آیت الله العظمی سید محمد علی علوی گرگانی- به کوشش سید حسین کشفی، نشر فقیه اهل بیت، گفتگو با محمد حسن انصاری قمی. https://eitaa.com/sirefarzanegan
وارث علوم النبین محمد علی اسماعیل‌پور حجت الاسلام حاج شیخ یحیی رهایی از شاگردان فقیه آل محمد- مرحوم آیت الله العظمی اسماعیل پور قمشه‌ای- می‌فرمودند: در ایام محرم و تعطیلی حوزه با این که هوا برفی و سرد بود، ولی خدمت حضرت استاد می‌رفتم و درس مکاسب می‌خواندم. شبی در عالم رویا دیدم بالای درب منزل ایشان تابلویی بود شبیه تابلوهای برقی دکترها که روی آن نوشته بود: ( یا وارث علوم النبیین) و زیر آن نوشته بود: وارث علوم النبیین: محمد علی اسماعیل‌پور. صبح که سر درس خوابم را برایشان گفتم، اشک از چشمانشان جاری شد. رحمت الله علیه و رضوانه سیره فرزانگان، عبدالحسن بزرگمهرنیا، نشر سامان دانش، به نقل از: کانال فقیه آل محمد، ۱۴۰۱/۱۱/۹، نقل خاطره از یحیی رهایی. https://eitaa.com/sirefarzanegan
دیدم تنها کسی که این مشخصات را دارد، شمایید! جناب استاد حاج سید رسول موسوی تهرانی را تقریباً همۀ طلاب- حتی آنهایی که ایشان را از نزدیک ندیده‌اند- می‌شناسند. ایشان می‌فرمودند: یک بار در صحن حرم مطهر حضرت معصومه (س) مشغول صحبت با کسی بودم. وقتی از او جدا شدم طلبه‌ای جلو آمد و پرسید: حاج آقا موسوی تهرانی؟ گفتم: بله، از کجا شناختید؟ گفت: به من گفته بودند ایشان عمامۀ کوچکی می‌بندند و به همه سلام می‌کنند. دیدم تنها کسی که با این مشخصات هم‌خوانی دارد، شمایید! خیلی‌ها نمی‌دانم کجا بزرگ شده‌اند که الفبای آداب اسلامی («من التواضع أن تسلّم علی کلّ من لقیت» و امثال آن) را هم بلد نیستند. خداوند سایۀ ایشان و سایر بقیة السلف را بر سر حوزه‌های علمیه مستدام بدارد. سیره فرزانگان، عبدالحسن بزرگمهرنیا، نشر سامان دانش، به نقل از: کانال کشکول ناب حوزوی در ایتا، ۱۴۰۱/۱۱/۹، نقل خاطره از آقای عرفانیان. https://eitaa.com/sirefarzanegan