eitaa logo
سیره فرزانگان
1.4هزار دنبال‌کننده
418 عکس
204 ویدیو
2 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
با این که بالای پشت بام نرفته و با چشم سر ندیده بودند، فرمودند گنبد در حال خراب شدن است! بنده در حدود ۲۰ سال تولیت حرم حضرت معصومه سلام الله علیها بودم. در این مدت گنبد را طلا کردیم چرا؟ جریان آن این است که یک روز از داخل حرم بیرون می‌آمدم، رسیدم به آقای بهجت. ایشان فرمودند: این گنبد درحال خراب شدن است، درستش کن! با خودم گفتم: اگر در حال خراب شدن هست، چرا من تا کنون ندیده‌ام؟! دو سه روز گذشت. یک روز صبح دوباره ایشان را دیدم، فرمودند: این گنبد دارد خراب می‌شود، چرا آن را درست نمی‌کنید؟ گفتم: چشم! چند روز بعد علی آقا- پسر ایشان- تماس گرفت و گفت: آقای بهجت شما را می‌خواهند، ببینند. رفتم، دوباره پرسیدند: چرا گنبد را درست نمی‌کنید؟ بعد به پسرشان گفتند: مبلغ ۵ میلیون به ایشان بدهید که گنبد را درست کند! ایشان هم پول را به من دادند. وقتی به دفتر حرم برگشتم به معاون خودم که آقای فقیه بود، گفتم: برو ببین کجای گنبد خراب است؟ رفت بالا و دید به اندازه رفتن یک نفر خراب شده است! و باید آن را درست کنیم. چگونه آقای بهجت این را با اصرار به بنده فرمودند درحالی‌که ایشان بالای پشت بام نرفته بودند و با چشم سر ندیده بودند! بالاخره ۲۲۰ کیلو طلای ناب شخصا برای گنبد خریدم. به پول آن زمان تعمیر گنبد یک میلیارد و ۵۰۰ میلیون تومان هزینه برداشت. سیره فرزانگان، عبدالحسن بزرگمهرنیا، نشر سامان دانش، به نقل از: خبرگزاری شفقنا، علی اکبر مسعودی خمینی، ۱۴۰۳/۸/۲۴ https://eitaa.com/sirefarzanegan
آن چه را که از قرآن حفظ هستم، اگر نخوانم و مرور نکنم از ذهن می‌رود! شهید علی قدوسی- داماد علامه طباطبایی- روزهای چهارشنبه در مدرسه حقانی درس اخلاق داشتند. یکی از خاطرات شهید قدوسی از علامه طباطبایی این بود که می‌فرمودند: شبی در اتاقی استراحت می‌کردیم. ما می‌خواستیم بخوابیم و علامه قرآن را از حفظ می‌خواندند. مدتی گذشت، دیدم او هم چنان در حال قرائت قرآن است. به ایشان گفتیم: با این خستگی که امروز داشتیم به همین اندازه اکتفا کنید! ایشان فرمودند: فرزندم! من آنچه را که از قرآن حفظ دارم، اگر نخوانم از ذهن می‌رود! شهید قدوسی می‌فرمودند: علامه طباطبایی ۱۸ جزء قرآن را از حفظ داشتند. اکنون متوجه می‌شویم که تسلط ایشان بر قرآن و تفسیر قرآن به قران ناشی از تسلط علامه بر قران کریم بود! سیره فرزانگان، عبدالحسن بزرگمهرنیا، نشر سامان دانش، به نقل از: خبرگزاری شفقنا، محمد حسین نائیجی، ۱۴۰۳/۸/۲۴ https://eitaa.com/sirefarzanegan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
روضه‌ای که بی بی دوعالم سلام الله علیها، خود در خطبه‌ شریف فدکیه بیان فرمودند؛ که دردش از ضربه‌ درب به دردپهلو سیلی به صورت دردناکتر است! اشک های بی اما‌‌ن آیت‌الله‌ جوادی آملی باقرائت دردناک‌ترین جمله در خطبه حضرت فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها یا بقیه الله آجرک الله 🏴 https://eitaa.com/sirefarzanegan
الا ای چاه یارم را گرفتند گلم، باغم، بهارم را گرفتند میان کوچه ها با ضرب سیلی همه دار و ندارم را گرفتند...
این‌ فروتنی‌ها آدم را بالا می‌برد! 🔸️من ارادت خاصی به آقای سيدحسن نصرالله دارم [و این ارادت] به خاطر تواضعش است. در آخرين جلسه‌ای که چندی پيش به خاطر شهادت عماد مغنيه (رحمت الله علیه) و برای عرض تسليت خدمت ایشان رفته بوديم، ايشان در شرايط خيلی سختی بود. در جلسه‌ يک ميزی بود و قرآنی روی آن گذاشته شده بود. يکي از دوستان کنار آن ميز نشسته بود. چای که آوردند، چایی را پهلوی قرآن گذاشت. سید از جايش بلند شد و بی‌سر و صدا و آرام، بدون آن که چيزی اظهار کند، قرآن را از آنجا برداشت و در جای بالاتری قرار داد. بعد هم نشست سر جايش. آن قدر این سید حواسش جمع ادب شرعی است که قرآن و استکان چای نباید کنار هم باشند! اين فروتنی‌ها و رعایت کردن‌ها آدم را بالا می‌برد. رفتارش با مهمان‌‌ها عين رفتاری بود که سال‌ های قبل و در زمان طلبگی داشت؛ متواضع و خاکی. اطاعتش نسبت به مقام معظم رهبری نیز مثل يک سرباز صفر، در مقابل او، تسليم محض! اين هاست که آدم را پيش خدا و اوليای خدا عزيز می‌کند. سیره فرزانگان، عبدالحسن بزرگمهرنیا، نشر سامان دانش، به نقل از: کانال علامه مصباح یزدی ۱۳۸۸/۱۲/۲۴ https://eitaa.com/sirefarzanegan
تضرع برای نصرت الهی، وظیفه امروز ما 🔸️طبق روایات شخص پیامبر اکرم دست به دعا برداشت و از خداوند خواست تا نصرتش را نازل کند؛ تا جایی که بنده از سیره پیامبرصلی‌الله‌علیه‌وآله اطلاع دارم، حالت تضرع ایشان در شب جنگ بدر، بی‌سابقه بوده است. با نگاهی به آیات معلوم می شود که این تضرعات در پیروزی اسلام مؤثر بوده است؛ در این زمان نیز علاوه بر شکر نعمت نصرت و پیروزی مسلمانان در ایران، لبنان و یمن، وظیفه دیگری نیز داریم؛ آن وظیفه این است که بر تضرعاتمان بیفزاییم. 🔸️تصور بنده این است که در اوایل مبارزات علیه رژیم ستمشاهی در ایران، حالت تضرع در مؤمنان بیشتر بود، ولی به نظر می‌رسد که این نوع تضرعات، یکی از کمبودهای امروز جامعه ماست و متأسفانه به این مسائل کمتر از مسائل مادی و ظاهری اهمیت داده می شود. مسئله این است که توجه به نعمت‌های مادی، ما را از توسلات، تضرعات و نذر و نیاز بازندارد. باید سعی کنیم هر دو بعد را تقویت کنیم تا در سایه آن پیروزی‌های بهتر و کامل‌تر و سریع‌تری نصیب مسلمانان شود. غفلت از این امر مهم از هیچ مؤمنی قابل قبول نیست، اما غفلت از این مسئله درباره روحانیان قبیح‌تر است؛ از این‌رو باید ابتدا خودمان به این مسئله بیشتر اهمیت دهیم و سپس توجه دیگران را نیز به این مسئله جلب کنیم. 🔸️من بارها شنیده‌ام که [رهبر معظم انقلاب] گاهی تحت فشارهای شدیدی واقع می‌شوند که کنترل آن برای افراد عادی بسیار مشکل است و گاهی نیمه شبی از تهران به جمکران آمده و مشغول دعا، توسل، گریه و زاری و سجده‌های طولانی می‌شوند و با نشاط خاص حاصل از این تضرعات، به تهران برگشته و مشغول انجام وظیفه می‌شوند. 🔺️برشی از بیانات علامه مصباح یزدی(قدس سره) در دیدار با حجت الاسلام و المسلمین شیخ نعیم قاسم(حفظه الله) دبیرکل حزب الله لبنان، ۱۳۹۷/۰۹/۰۷ سیره فرزانگان، عبدالحسن بزرگمهرنیا، نشر سامان دانش، به نقل از: کانال علامه مصباح یزدی. https://eitaa.com/sirefarzanegan
از یک سخنرانی ۳۰ ایراد و اشکال گرفت! مرحوم حجه الاسلام والمسلمین حاج شیخ صفرعلی پیشنمازی رحمه الله علیه از وعاظ و خطبای مشهد بود که عشق و علاقه زیادی به اهلبیت علیهم السلام داشت و در نشر معارف قرآن و عترت، کوشا بود و در منبرهای خود فضایل و مناقب اهلبیت و احادیث ایشان را بیان می‌نمود. یکی دو منبر ایشان را درک کرده بودم. انصافا منبر خوب و تاثیر گذاری داشت. ایشان اهل شمال بود و مقیم مشهد و از شاگردان علامه آیت الله حاج سید محمود مجتهدی و با ایشان مجالست و همنشینی داشت که بر افزایش ارادتش به اهلبیت تاثیرگذار بود. حاج آقای پیشنمازی خاطرات فراوانی داشت و در یکی دو جلسه‌ای که خدمت ایشان بودم، برخی از آنها را برایم بیان نمود. از جمله خاطراتی که از ایشان در ذهنم به یادگار مانده این است که فرمودند: ما منبری‌ها (وعاظ و خطبا) که سال‌ها منبر رفته و تجربه منبر داریم، کمتر حاضریم پای منبر و سخنرانی دیگری بنشینیم زیرا مطالبِ منبر را کار کردیم و با مقدمه چینی و نتیجه گیری درباره موضوعات مختلف و... آشنا هستیم و لذا نوعاً برایمان سخت است و حوصله‌مان سر می‌رود که مطالب تکراری و....را بشنویم مگر اینکه سخنران، جذاب سخنرانی نموده و نکات تازه‌ای بگوید که نشنیده باشیم. من یک سخنرانی از یکی از اساتید حوزه‌های علمیه شنیدم که مرا واقعا جذب کرد و لذت بردم تا حدی که چند مرتبه آن را گوش کردم. و برای رفقای منبری نیز که تعریف کردم، آنها نیز مشتاق شدند، سخنرانی را بشنوند و پس از شنیدن، تایید نمودند که سخنرانی خوب و جذاب و قابل استفاده بود. یک روز از آن سخنرانی نزد استادم آیت الله مجتهدی تعریف کردم و ایشان را مشتاق به شنیدن آن کردم. ایشان پس از گوش کردن سخنرانی فرمودند: حالا دوست داری واقعا نظرم را بگویم؟ گفتم: بله. فرمودند: به این سخنرانی حداقل ۳۰ اشکال اساسی وارد است که آنها را بیان نمودند. من تعجب کردم و بُهتم زد که در یک سخنرانی چگونه ایشان توانسته است اینقدر اشکال بگیرد که حکایت از دقت نظر فوق العاده ایشان داشت. وقتی به آن سخنران داستان را گفتم، ایشان نیز متعجب و متحیر شد که این چه کسی است که توانسته از یک سخنرانی ۳۰ اشکال اساسی بگیرد و خیلی مشتاق شد، او را ببیند و بشناسد و با او مانوس گردد. سیره فرزانگان، عبدالحسن بزرگمهرنیا، نشر سامان دانش، به نقل از: استاد حسن طالبیان شریف. https://eitaa.com/sirefarzanegan
🔰منم عاشق ماه‌رُخسارها شعری منتشر نشده از آیت الله العظمی صافی گلپایگانی در استقبال از شعر علامه طباطبایی 🖋آیت الله العظمی حاج آقا لطف الله صافی گلپایگانی در اظهار ارادت به خاندان عصمت و طهارت صلوات الله علیهم اجمعین، سر از پای نمی‌شناخت و بشر را در رسیدن به کمال و سعادت، جز از شاهراه قرآن و اهل بیت علیهم السلام، در ضلالت و گمراهی می‌دانست؛ همان طور که روایت شریف بر این مطلب، گواه است: «شَرِّقا و غَرِّبا لَن تَجِدا عِلماً صَحيحاً إلاّ شَيئاً يَخرُجُ مِن عِندِنا أهلَ البَيتِ» 🔻با اینکه آن عالم ربّانی و سالک طریق توحیدی قرآنی و ولایی، خود ید طولایی در تبیین و تحلیل مباحث عمیق عقلی و حکمی داشت، لیکن از ابتدا به نتیجه و حاصلی که اهل باصطلاح حکمت و معقول پس از پرداختن عمری طولانی بدان می‌رسیدند -یعنی تأسف از اینکه چرا همه‌ی عمر خویش را در چاکری آیات قرآن و روایات نورانی آل الله نگذرانده و به فهم و تبیین و توضیح سخنان غیر، اهتمام ورزیده اند- سخت باورمند بود. 🔸درک عمیق آن فقیه عالی‌مقام از معارف وحیانی، سبب شد که در عمر طولانی و با برکت خویش جز در مسیر فهم و تفقه در تعالیم نورانی قرآن و عترت گام بر ندارد و آن‌به‌آن، در فکر نشر و رساندن آن معارف به گوش مردمانِ دنیا باشد تا مشمول دعای حضرت ثامن الحجج امام علی بن موسی الرضا علیهماالسلام قرار گیرد که فرمود: «رحم الله عبداً أحیی أمرنا» ✅جای جای زندگی سراسر نور آن فقیه ارزنده و عارف حقیقی، لبریز است از عطر اظهار ارادت و ابراز چاکری و اخلاص به کلمات و حکمت‌های قرآن و اخبار رسول و آل رسول علیهم صلوات الله تعالی. از جمله اظهار ارادت‌های آن مرجع ولایی به مقام والای اهل بیت علیهم السلام، شعری است که با استقبال از شعر معروف «کیش مهر» اثر علامه طباطبایی با مطلع «همی گویم و گفته‌ام بارها» سروده شده است. ایشان در این شعر، مضمون روایت بالا را، که علم حقیقی جز در خانه اهل بیت علیهم السلام پیدا نمی شود، به زیبایی و روانی و شیوایی، تقدیم محضر شیفتگان و دلدادگان نبوی و علوی کرده است. شعر زیر از نسخه‌ای پیاده شده که آقا با امضای خویش، به حقیر داده و مرا بدان سرفراز نمودند: 🌹🌹🌹🌹🌹 «همی گویم و گفته‌ام بارها»/که دل داده‌ام من به دلدارها نگویم ز عرفان بودا و هند/ز منصور حلّاج و از دارها نپویم ره فیلسوف و حکیم/ره پیچ در پیچ پندارها نخوانم کتاب «اوستا» و «زند»/«فصوص» و «فتوحات» و «اسفارها» نجویم شفا از کتاب «شفا»/نه از «ارسطالیس»، گفتارها منم مست صهبای جام ولا/منم عاشق ماه‌رُخسارها جمال رُخ یار بینم عیان/به باغ و به صحرا و گلزارها بلند است آوای تسبیح او/ز ارض و سما و ز کُهسارها من و مکتب وحی و آل رسول/من و راه سلمان و عمّارها من و دست و دامان شیر خدا/سَرِ رادمردان بیدارها زُدایم به نور کتاب و حدیث/ز لوح دل خویش زنگارها نبیّ و وصیّ و حسین و حسن/سَر بانوانِ نکوکارها جمال دعا سید الساجدین/شکافنده‌ی علم بسیارها امام ششم صادق دین‌پناه/که علمش نگنجد به طومارها قتیل ستم آن امامی که دید/ز هارونِ ظالم بس آزارها رضا عالم و حجّت هشتمین/کز او می‌شود سهل دشوارها جواد الائمه امام عزیز/علیّ نقی نور انوارها ابوالحجة المنتظر عسکری/ سمیّ نبی محور کارها خوشا بامداد وصال حبیب/خوشا روزگاران دیدارها شود جلوه‌گر نور صاحب زمان/شود منقرض دور تاتارها جهان پر نماید ز انصاف و عدل/بر افتد رسوم ستمکارها نه عرفان صوفی نه قول حکیم/نه گفتار عیّار و طرّارها سیره فرزانگان، عبدالحسن بزرگمهرنیا، نشر سامان دانش، به نقل از: محضرِ آفتاب- نکوداشت مرجع عالیقدر شیعه حضرت آیت الله العظمی حاج آقا لطف الله صافی گلپایگانی- محسن اکبری شاهرودی. https://eitaa.com/sirefarzanegan
توصیه‌های دو استاد اخلاق! صدها بار از استادمان مرحوم آیت الله حاج آقا مجتهدی تهرانی شنیدم که می‌فرمودند: برای حل مشکلات به زیارت بروید و ثوابش را به مادر امام زمان(عج) هدیه کنید! مرحوم آیت الله مجتهدی می‌فرمودند: هر وقت مشکل و گرفتاری داشتید یا بلایی آمد به قرآن و اهل بیت(ع) متوسل شوید؛ قرآن بخوانید و صلوات بفرستید و ثوابش را به روح مادر امام زمان (عج) هدیه کنید تا حل شود. این توصیه همیشگی ایشان بود بعدها که سراغ آیت الله حق شناس تهرانی رفتم و فکر می‌کردم ایشان در مراتبِ بالاترِ ورد و ذکر و دعا هستند و حتما برای رفع مشکلات، دستور و ذکر خاصی می‌گویند که ایشان هم گفتنند: داداش جان! بالاترین ذکر، روضه، سینه زنی، زیارت عاشورا و تسبیحات حضرت زهرا(س) است. دو تن از بزرگان حوزه علمیه تهران، مرحوم آیت الله مجتهدی و مرحوم آیت الله حق شناس این توصیه‌ها را می‌نمودند و با اینکه سال‌ها در محضرشان بودیم این توصیه را به همه ما یاد دادند که در مشکلات با قرآن و عترت باشید! سیره فرزانگان، عبدالحسن بزرگمهرنیا، نشر سامان دانش، به نقل از: پایگاه معارفی عترتنا، میرهاشم حسینی، ۱۴۰۳/۸/۲۶ https://eitaa.com/sirefarzanegan
۲۴ آبان، سالروز وفات علامه آیت الله کجوری
خاطرات اینجانب حسن طالبیان شریف از علامه آیت الله حاج شیخ عبدالنبی کجوری رحمه الله علیه: به مناسبت ۲۴ آبان سالروز رحلت ایشان: **************************خاطره اول: اولین باری که نام آقای کجوری را شنیدم، در کتاب مکتب تفکیک، تالیف مرحوم استاد محمد رضا حکیمی بود. استاد حکیمی لیستی از نام شاگردان آیت الله میرزا مهدی اصفهانی را نوشته بودند و نام آقای شیخ عبدالنبی کجوری را در زمره کسانی نوشته بود که هنوز زنده هستند. بسیار خوشحال شدم و دوست داشتم اطلاعاتی از ایشان پیدا نمایم و با این بزرگوار آشنا شده و از مراتب علمی و معنوی ایشان نیز مطلع شوم، و بعد از طریق ایشان بتوانم اطلاعات بیشتری از آیت الله میرزا مهدی اصفهانی کسب نمایم. با اینکه آن زمان هنوز طلبه نشده بودم ولی عشق و علاقه زیادی به علمای ربانی و بحث و گفتگوی علمی دینی داشتم. خلاصه فرصت را غنیمت دانسته و پس از جستجو متوجه شدم ایشان در مشهد زندگی می‌کنند و محل سکونت ایشان، در نزدیکی حرم مطهر امام رضا علیه السلام، بین چهار راه شهدا و چهار راه زرینه، مقابل کوچه منزلِ محلِ سکونتِ آیت الله حاج شیخ محمد رضا مهدوی دامغانی- از علمای بزرگ و اساتید خارج حوزه علمیه مشهد- است و اینکه جلسات هفتگی شبهای ۴شنبه دارند و خودشان صحبت می‌کنند. آدرس محل سکونت ایشان را گرفتم و شب چهارشنبه‌ای، خدمت ایشان رسیدم. نکته‌ای که در این خاطره مد نظرم هست، ضرورت معرفی اساتید و بزرگان علمی و آثار و تالیفات ارزشمند ایشان است که از این طریق علاقه‌مندان می‌توانند با ایشان آشنا شده و استفاده علمی و معنوی ببرند. استاد حکیمی با نوشتن یک کتاب ارزنده علمی و معرفی بزرگانی مانند آیت الله کجوری، باعث شدند من از طریق آشنایی با ایشان، با بسیاری از مباحث علمی و معنوی و نکات ارزنده اخلاقی آشنا شوم. *خاطره دوم: در اولین جلسه‌ای که خدمت آقای کجوری رسیدم، انتظار داشتم عالمی ببینم که عمامه‌ای بزرگ و محاسنی بلند داشته باشد، ولی دیدم بر خلاف انتظارم، عمامه‌ای معمولی و محاسنی کمتر از متعارفِ علمایِ بزرگ دارند، تعجب کردم که چه طور می‌شود اینچنین باشند، بعدها از برخی شاگردان ایشان شنیدم که ایشان در جوانی قبلا، محاسن بلندی داشتند که هیبت ظاهری و جذابی داشته است، ولی در یک جلسه که استادشان (ظاهرا مرحوم آیت الله العظمی محمد حسین غروی اصفهانی معروف به کمپانی) نیز حضور داشتند، مردم بخاطر محاسن بلندی که آقای کجوری داشته، ایشان را بیشتر مورد تجلیل و تکریم قرار دادند و شخصیت استادشان به حاشیه رفته است! آقای کجوری از این جهت ناراحت شدند و خجالت کشیدند. از آن لحظه تصمیم گرفتند که بخاطر احترام به استاد خود و سایر علمای بزرگ، محاسن خود را کوتاه‌تر نموده تا دیگر شاهد چنین اتفاقاتی نباشند. آری، این درسی است که فضلا و اساتید حوزه باید یاد بگیرند و حرمت اساتید خود را نگه دارند. *خاطره سوم: در چند جلسه اولی که با علامه کجوری آشنا شدم و صحبت‌های ایشان را شنیدم، جذب علمیت و معنویت ایشان شدم. در چهره ایشان، صفا و صمیمیت، علمیت، معنویت را احساس کردم و اینکه «بنده خدا» است و در برابر خدا، عبودیت می‌کنند. نورانیت عجیبی از ایشان، احساس کردم که در کمتر عالمی تا کنون، مشاهده کرده‌ام.و هر چه بیشتر با ایشان مانوس شدم و مجالست کردم، عقیده‌ام مستحکم‌تر و راسخ‌تر شد. اگر ایشان را می دیدی و محضرش را درک می‌کردی و بیانات ایشان را می‌شنیدی، یقین می‌کردی که واقعا خدایی هست و باید او را بندگی کردـ قیامتی هست و باید مواظب بود. زهد و عدم حب به دنیا را در گفتار و رفتار ایشان مشاهده می‌کردی و اینگونه بود که با خود اندیشیدم و به اینجا رسیدم که ایشان محصول تربیت علمی و معنوی حوزه علمیه شیعه است و باعث افتخار شیعه و علمای حوزه است. حوزه علمیه به وجود چنین بزرگانی بوده است که تا کنون استمرار یافته است و مردم را مجذوب خود نموده است. عالمی که گفتارش با رفتارش یکی است، دیدنش، مردم را به یاد خدا می‌اندازد، سخن گفتنش بر علمت می‌افزاید و عملش، شما را به یاد آخرت می‌اندازد، اینگونه شد که تصمیم گرفتم طلبه بشوم و طلبه شدم و تا ایشان زنده بود، سعی می‌کردم حتی المقدور جلسات شبهای ۴شنبه ایشان را شرکت کنم. سیره فرزانگان، عبدالحسن بزرگمهرنیا، نشر سامان دانش، به نقل از: استاد حسن طالبیان شریف، ۱۴۰۳/۸/۲۶ https://eitaa.com/sirefarzanegan
تدبیر شهید نصرالله برای جایگزینی فرماندهان حزب‌الله عضو هیئت رئیسه مجلس خبرگان رهبری در گفت‌وگو با تسنیم: 🔹شهید‌نصر‌‌الله می‌گفت: شهید سید عباس من را پیش شهید سید محمد باقر صدر برد و ایشان از من سوالاتی کرد که عمد‌ه آن سوالات سیاسی بود. ایشان دید که من نسبت به لبنان پختگی دارم و خیلی کامل جواب می‌دهم. ایشان خوشش آمد و خطاب به دیگران گفت که من جزو رهبران آینده خواهم شد و توصیه من را به شهید سید عباس موسوی کرد. 🔹شهید نصرالله به نقل از مقام معظم رهبری برای من تعریف می‌کرد که امام خامنه‌‌ای به او گفته است، روزی خواهد رسید که شما و حزب‌‌الله به جنش اَمَل و شخص آقای نبیه بری نیازمند خواهید شد و ارتباط با ایشان خیرات و برکاتی برای شما خواهد داشت. آقای نصر‌الله به من می‌گفت، راهنمایی حضرت آقا اختلافات را پایان داد و کم‌کم بعد از جنگ ۲۰۰۶ که معروف به جنگ ۳۳ روزه بود دیدیم که آقای نبیه بری تبدیل شد به فرمانده دیپلماسی حزب‌الله! سیره فرزانگان، عبدالحسن بزرگمهرنیا، نشر سامان دانش، به نقل از: گفت‌وگوی تسنیم با آیت‌الله کعبی، ۱۴۰۳/۸/۲۷ https://eitaa.com/sirefarzanegan
من این ۵ دعا را زیاد می‌گویم! پس از سال‌ها توفیق دوستی، هم‌نشینی و ارتباط با بزرگان و اندیشمندان، با اطمینان می‌توانم درباره مرحوم آیت‌الله شیخ رحمت‌الله صاحب‌الزمانی بروجردی، نوشته جبران‌ خلیل جبران را استخدام کنم که: همه از کنارم گذشتند به‌جز تو که از درونم گذشتی..! اُنس عجیب با قرآن، تبحر در تفسیر قرآن و تبیین معارف دین، به زبان ساده، همه پسند، با لهجه‌شیرین بروجردی داشتند. نیم ساعت به اذان ظهر و مغرب در محراب مسجد نشستن‌ و خواندن قرآن، آیات بسیاری را از حفظ بودن و در هفته چند بار قرآن را ختم کردن، عظمت علمی و هوش و حافظه‌ قوی و در عین حال بسیار ساده و زاهد و مردمی بودن، از ویژگی‌های منحصر به‌فرد ایشان بود. گاهی پیش خودم می‌گویم؛ شاید خدا خیلی دوستم داشت که بهترین لحظات عمر و نوجوانی‌ام را شیفته و شیدای انسان بی‌بدیلی چون او کرد تا لحظه به لحظه حرکات و گفتارش در عمق‌جانم‌ نقش ببندد و در خاطرم بماند..! روزی در درس اخلاق پنجشنبه‌ها صحبت از دعا و کیفیت استجابت دعا کردند، فرمودند: من این پنج دعا را زیاد می‌گویم: خدایا، مرا از شر مردم نادان حفظ کن! خدایا، مردم را از شر من حفظ کن! خدایا، خودم را از شر خودم حفظ کن! خدایا، دینت را از شر من حفظ کن! خدایا، من را عاقبت به‌خیر کن! فرمودند: برای استجابت دعا بهترین راه، گناه نکردن است! کسی که با خدا ارتباط دارد کار مکروه هم نمی‌کند. می‌فرمودند: حتی اگر دعا مستجاب نشود لذت دعا کردن بس است! سیره فرزانگان، عبدالحسن بزرگمهرنیا، نشر سامان دانش، به نقل از: کانال عقل و نقل، حسینی درود https://eitaa.com/sirefarzanegan
نمی‌دانم! 🔸️یکی از نکته‌هایی که من در زندگی‌ام تجربه کردم این است که اساتیدی داشتیم که وقتی سؤال می‌کردیم، زود جواب نمی‌دادند. می‌گفتند احتیاج دارد که فکر کنم یا می‌گفتند نمی‌دانم و باید بپرسم یا تحقیق کنم. این بیشتر به دل آدم می‌نشست و اثر می‌گذاشت. 🔸️خدا درجات آقای علامه طباطبایی را بیش از آن اندازه که عقل ما می‌رسد، متعالی کند. بارها اتفاق افتاده بود. 🔸️شب های پنجشنبه جلسه داشتند و گاهی ما هم می‌رفتیم. گاهی در بین راه، فرصتی می‌شد که چیزی بپرسیم؛ حالا مسئله علمی یا اخلاقی. وقتی می‌پرسیدم، تأملی می‌کردند و می‌گفتند: نمی‌دانم! بعد مقداری فکر می‌کردند و عادتاً چیزی به ذهنشان می‌رسید و می‌گفتند. 🔸️در این جهت کس دیگری را مثل آقای طباطبایی ندیده‌ام. صریحاً به شاگردشان می‌گفتند: نمی‌دانم! سیره فرزانگان، عبدالحسن بزرگمهرنیا، نشر سامان دانش، به نقل از: کانال علامه مصباح یزدی، ۱۳۹۶/۰۴/۱۲ https://eitaa.com/sirefarzanegan
تضرع برای نصرت الهی، وظیفه امروز ما! 🔸️طبق روایات شخص پیامبر اکرم دست به دعا برداشت و از خداوند خواست تا نصرتش را نازل کند؛ تا جایی که بنده از سیره پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله اطلاع دارم، حالت تضرع ایشان در شب جنگ بدر، بی‌سابقه بوده است. با نگاهی به آیات معلوم می‌شود که این تضرعات در پیروزی اسلام مؤثر بوده است؛ در این زمان نیز علاوه بر شکر نعمت نصرت و پیروزی مسلمانان در ایران، لبنان و یمن، وظیفه دیگری نیز داریم؛ آن وظیفه این است که بر تضرعاتمان بیفزاییم. 🔸️من بارها شنیده‌ام که [رهبر معظم انقلاب] گاهی تحت فشارهای شدیدی واقع می‌شوند که کنترل آن برای افراد عادی بسیار مشکل است و گاهی نیمه شبی از تهران به جمکران آمده و مشغول دعا، توسل، گریه و زاری و سجده‌های طولانی می‌شوند و با نشاط خاص حاصل از این تضرعات، به تهران برگشته و مشغول انجام وظیفه می‌شوند. سیره فرزانگان، عبدالحسن بزرگمهرنیا، نشر سامان دانش، به نقل از: 🔺️برشی از بیانات علامه مصباح یزدی (قدس سره) در دیدار با حجت الاسلام و المسلمین شیخ نعیم قاسم(حفظه الله) دبیرکل حزب الله لبنان، ۱۳۹۷/۰۹/۰۷ https://eitaa.com/sirefarzanegan
خاطراتی از مرحوم آیت الله کجوری! استاد حسن طالبیان شریف: خاطره چهارم: در اولین جلساتی که خدمت آیت الله کجوری رسیدم، در بحث رجعت، مطالعه و تحقیق می‌کردم. کتاب‌هایی مانند حق الیقین تالیف علامه مجلسی و... را نیز مطالعه کرده بودم. ولی هنوز برایم خوب مطلب جا نیفتاده بود. داستان را برای ایشان نقل کرده و به ایشان گفتم: کتاب‌هایی مانند حق الیقین علامه مجلسی را هم خوانده‌ام. ایشان فرمودند: کتاب «نخوانده‌ای» بلکه کتاب« دیده‌ای». اول جا خوردم و به ایشان گفتم: من می‌گویم کتاب خوانده‌ام، دروغ که نمی‌خواهم بگویم، ایشان با تبسم فرمودند: خیر، کتاب دیده‌ای. قدری ناراحت شدم و به ایشان گفتم: هر چه من می‌گویم «خوانده‌ام»، شما می‌فرمایید: «دیده‌ای»، خوب بفرمایید چه فرقی است بین کتاب خواندن و کتاب دیدن؟ فرمودند: حالا شد یک حرفی، الان برایت توضیح می‌دهم: «کتاب خواندن» یعنی وقتی کتابی را مطالعه کردی و مطالبش را خوب فهمیدی، دیگر جای هیچ سوالی باقی نمی‌ماند، اما« کتاب دیدن» یعنی وقتی کتابی را مطالعه کردی، ولی مطالبش را خوب نفهمیدی، هنوز جای سوال و اشکال وجود دارد. حالا شما در بحث «رجعت»، چند کتاب دیده‌ای ولی کتاب نخوانده‌ای! تازه متوجه شدم منظور ایشان چیست؟ من نیز تبسمی کردم و به ایشان عرضه داشتم: اگر معنایش این است، حرف شما درست است؛ من چند کتاب در بحث رجعت «دیده‌ام» ولی هنوز کتاب نخوانده‌ام! *خاطره پنجم: در بحث رجعت نظریات علما، متفاوت است.: برخی اعتقاد به رجعت را باطل و نادرست می‌دانند. برخی اعتقاد به رجعت را جزو قطعیاتِ عقایدِ شیعه می‌دانند. برخی اعتقاد به رجعت را جزو ضرورتِ مذهبِ شیعه می‌دانند. برخی اعتقاد به رجعت را ضروری اسلام می‌دانند. آیت الله کجوری عقیده به رجعت را ضروریِ اسلام می‌دانستند و معتقد بودند از حدیث ثقلین ضرورتِ اسلامیِ عقیده به رجعت استفاده می‌شود و استدلال ایشان این بود که: حدیث ثقلین مورد اتفاق شیعه و سُنی است. دلالت آن نیز با کمی تامل روشن می‌شود: در حدیث ثقلین پیامبر فرمودند: بین قرآن و عترت تا روز قیامت، جدایی وجود ندارد. هر وقت قرآن هست، عترت نیز باید وجود داشته باشد. پیامبر فرمودند: در بین امت ۱۲ امام وجود دارد. اگر امام زمان علیه السلام وفات کنند، و قرار باشد مردم زندگی کنند قبل از قیامت و تکلیف نیز در بین امت باشد، طبق فرموده پیامبر باید در کنار قرآن، همیشه یکی از عترت، وجود داشته باشد که اینجا بحث رجعت اهلبیت مطرح می‌شود. اینگونه استفاده می‌شود نه تنها اعتقاد به رجعت، ضرورتِ مذهبِ شیعه است بلکه از حدیث ثقلین، ضرورت اعتقاد به رجعت در اسلام نیز استفاده می‌شود. سیره فرزانگان، عبدالحسن بزرگمهرنیا، نشر سامان دانش، به نقل از: استاد حسن طالبیان شریف، ۱۴۰۳/۸/۲۴ https://eitaa.com/sirefarzanegan
خاطره ششم: آیت الله کجوری خوش استعداد و جدی در درس و بحث بوده‌اند و سعی می‌کردند محضر اساتید بزرگ و صاحب کمالات علمی و معنوی را درک کرده و از محضر آنان بهره ببرند. یک وقت یادم هست به مناسبتی نام برخی از اساتید بزرگ خود را در نجف بردند و آهی کشیدند و به فکر فرو رفتند و فرمودند: ما هم چه اساتید بزرگ و برجسته‌ای را درک کردیم مانند مرحوم آیت الله میرزا باقر زنجانی و....لذا در میان معاصرین کمتر کسی را به ملّایی قبول داشتند. *خاطره هفتم: علامه کجوری بسیار تشنه علم و معرفت بودند، به همین دلیل در اکثر علوم معقول و منقول به تحصیل نزد اساتید بزرگ پرداخته بودند. علاوه بر علوم رسمی در علوم غریبه نیز به مطالعه و تحقیق پرداخته و برخی اساتید بزرگ این علوم مانند علامه آیت الله شیخ مجتبی قزوینی را نیز درک کرده و از ایشان استفاده علمی نموده بودند. *خاطره هشتم: علامه کجوری با آن جامعیت علمی و معنوی فوق العاده، می‌توانستند برای خود در میان حوزه و مردم، مریدان زیادی جذب کنند و از امکانات رفاهی خوبی در زندگی برخوردار گردند و برای خود دم و دستگاهی به هم بزنند ولی از این کار متنفر و بیزار بودند. یک مرتبه به این مطلب تصریح نمودند و فرمودند: من موقعیتی داشتم که می‌توانستم برای خود مرید جمع کنم و زمینه‌اش برایم فراهم بود و راهش را هم بلد بودم ولی خودم دنبالش نرفتم و آن را رها کردم. این را گفتم تا بدانید اگر مرید و مرادی را مذمت می‌کنم، به این معنا نیست که زمینه رسیدن آن برایم فراهم نبوده و حالا به این خاطر مرید و مراد بازی برخی را مذمت می‌کنم. خیر، زمینه‌اش برایم فراهم بود و در عین حال آن را کنار گذاشتم! این را گفتم تا بدانید که بدون دلیل مرید کسی نشوید و هر که هر چه گفت، تسلیم او نگردید و او را تایید نکنید! *خاطره نهم: علامه کجوری عشق و علاقه زیادی به مطالعه و تحقیق داشتند و از کوچکترین فرصت برای مطالعه و تحقیق استفاده می‌کردند. یک بار فرمودند: من فرصت و فراغتی برایم فراهم شد که در کتابخانه حرم امام رضا علیه السلام (یا کتابخانه گوهرشاد) استفاده کنم و با مسئولش آشنا شدم. به کتابخانه می‌رفتم و کتاب‌های مفید و ارزنده هر علم و هر بحثی را پیدا نموده و در آن به مطالعه و تحقیق می‌پرداختم. مرحوم حجه الاسلام و المسلمین استاد حاج سید جعفر طباطبایی می‌فرمودند: من هرگاه برای مطالعه به کتابخانه می‌رفتم، آقای کجوری را می‌دیدم که مشغول مطالعه است! سیره فرزانگان، عبدالحسن بزرگمهرنیا، نشر سامان دانش، به نقل از: استاد حسن طالبیان شریف. https://eitaa.com/sirefarzanegan
۵ توصیه علامه طباطبایی برای رشد معنوی و اخلاقی! استاد رفیعی: مرحوم علامه طباطبایی می‌فرمودند: ۱- هر روز صبح که از خواب بر می‌خیزید سعی کنید تمام روز را برای رضای خدا کار کنید! ۲- شب که به رختخواب می‌روید ۵ دقیقه در اعمال روز خود فکر کنید. ۳- گاهی یک عصبانیت ۲۰ سال انسان را عقب می‌اندازد و انسان باید سعی کند که عصبانی نشود. ۴- من فقط در روز عاشورا درس را کنار می‌گذاشتم و بقیه ایام سال را مشغول درس و بحث بودم. ۵- ریشه سعادت مراقبت است؛ زیرا نفس ما پاسبان می‌خواهد و انسان باید همواره از خود مراقبت کند. سیره فرزانگان، عبدالحسن بزرگمهرنیا، نشر سامان دانش، به نقل از: خبرگزاری‌حوزه، استاد رفیعی. https://eitaa.com/sirefarzanegan
نماز اول وقت بخوانید تنگ‌دستی شما رفع‌ می‌شود! آیت الله العظمی بهجت می‌فرمودند: آیت‌الله‌ العظمی آقا سید عبدالهادی شیرازی که واقعاً عالم حسابی بودند، نقل کرده‌اند در کوچکی بعد از فوت پدرم میرزای بزرگ، تکفّل خانواده به عهده‌ من بود. پدرم را در خواب دیدم، از من پرسیدند: آقا سید عبدالهادی حال شما چطور است؟ گفتم: وضع مالی ما ضعیف است و تنگدستی به ما فشار می‌آورد، حالمان خوب نیست. فرمودند: به بچه‌ها و اهل خانه سفارش کنید که نماز اول وقت بخوانند، تنگدستی شما رفع می‌شود! سیره فرزانگان، عبدالحسن بزرگمهرنیا، نشر سامان دانش، به نقل از: در محضر بهجت، ج ۳، ص ۱۸۸، نشر سما. https://eitaa.com/sirefarzanegan
ما درس می‌خوانیم که چنین کاری انجام بدهیم! ارتباط علمی و علاقه به گفت‌وگوهای علمی از دیگر ویژگی‌های مرحوم علامه طباطبایی بود. در دهه ۳۰ تا ۵۰ حزب‌های توده، ماتریالیست و... یکه تازی می‌کردند و در مجامع علمی و حوزوی توجه و اقدام خاصی نداشتند، اما علامه طباطبایی با همه سختی‌هایی که آن دوره برای سفر وجود داشت هر هفته به تهران می‌رفتند و به سؤالات دانشجویان و اساتید پاسخ می‌دادند؛ زیرا اعتقاد داشتند که اندیشه شیعه و اسلام قدرت پاسخگویی به هر اندیشه‌ای را دارد. مرحوم آیت‌الله مصباح می‌گفتند: من از ایشان پرسیدم که از بنده درخواست دارند جلسه تفسیر در برخی مناطق مانند تهران داشته باشم ولی برای دو ساعت باید دو سه روز معطل شوم، آیا باز انجام دهم؟ ایشان فرمودند: ما درس می‌خوانیم که چنین کاری انجام دهیم! سیره فرزانگان، عبدالحسن بزرگمهرنیا، نشر سامان دانش، به نقل از: خبرگزاری حوزه، احمد حسین شریفی، ۱۴۰۳/۸/۲۴ https://eitaa.com/sirefarzanegan
اگر یک وجب بالاتر بنشینم، نمی‌توانم درس بگویم! مرحوم آیت الله مصباح می‌فرمودند: وقتی از علامه طباطبایی سؤالی می‌شد مستقیم در چشم سؤال کننده نگاه نمی‌کردند، تا فرد خجالت نکشد. و برای تدریس نیز هم سطحِ بقیه بر روی زمین می‌نشستند و می‌گفتند: اگر یک وجب بالاتر بنشینم، نمی‌توانم کلمه‌ای بگویم! سیره فرزانگان، عبدالحسن بزرگمهرنیا، نشر سامان دانش، به نقل از: خبرگزاری حوزه، احمد حسین شریفی، ۱۳۰۴/۸/۲۴ https://eitaa.com/sirefarzanegan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬✍️ مغرضان الان هم تحمل نام آیت‌الله یزدی را ندارند آِیت الله حاج شیخ محمد یزدی تا آخر جانانه پای انقلاب ایستاد و در این مسیر سختی‌ها کشید و هجمه ها را تحمل کرد؛ مغرضان و مزدوران بی جیره و مواجب دشمن الان هم بر چهره پاکش چنگ می زنند و تاب تحمل نامش را ندارند. او صراحت و شجاعت در بیان حق و دفاع از انقلاب و نظام و ولایت فقیه داشت و جایی که به نتیجه می‌رسید و احساس تکلیف می کرد، وارد میدان می شد و اهل مسامحه و چشم پوشی از اصول و اعتقادش هم نبود و تحت هر شرایطی از حق دفاع می‌کرد حتی اگر به قیمت آبرویش تمام می‌شد. 📎 بیشتر بخوانید @HawzahNews / حوزه‌نیوز