eitaa logo
🌷 کانال سیره شهدا 🌷
2.1هزار دنبال‌کننده
3.8هزار عکس
1.4هزار ویدیو
14 فایل
نگذارید نام شهدا و یاد شهدا فراموش بشود و یا در جامعه‌ی ما کهنه بشود. "حضرت امام خامنه ای" ارتباط با ادمین کانال:🔰 @kharazi_h
مشاهده در ایتا
دانلود
اگه میخواےپروازڪنی|🕊| باید دل بڪنےاز دنیاو تعلقاتش...|✋| در سجده آخر|| نمازهایش این دعا را میخواند:|📖| {اللهم اخرج حب الدنیا من قلوبنا} #شهید_محمدرضا_الوانی❤️ 💠کانال سیره شهدا💠 🆔 @sirehyshohada
🔺سالروز عملیات فتح منطقه مرزی #ملخورد و تسخیر قله بلند #دالانی و انهدام کلیه پاسگاه‌های مرزی سپاه یکم دشمن توسط رزمندگان جبهه مریوان به فرماندهی #حاج_احمد_متوسلیان در سال ۱۳۶۰ 💠کانال سیره شهدا💠 🆔 @sirehyshohada
4_5915502896807412952.mp3
2.3M
👤شڪ نڪنٻد ٺا نمازتون درست نشهـ هیچے تو زندگے درست نمشهـ....😭 اگهـ نمازه درسٺ شُد همهـ چی درسٺ میشهـ😔👌 رواٻٺے زیبا از شہٻد زٻݩ الدٻݩ...😭 💠کانال سیره شهدا💠 🆔 @sirehyshohada
✅عزیر جان دلخور نباش !! گفتم "دکتر، شما هرچی دستور می دی، هرچی سفارش می کنی، جلوی شما می گن چشم، بعد هم انگار نه انگار. هنوز تسویه ی مارو ندادن. ستاد رفته زیر سؤال. می گن شما سلاح گم کردین. . . " همان قدر که من عصبانی بودم، او آرام بود. گفت "عزیز جان، دل خور نباش. زمانه ی نا به سامانیه. مگه نمی گفتن چمران تل زعتر را لو داده؟ حالا بذار بگن حسین مقدم هم سلاح گم کرده. دل خور نشو عزیز. " 📚یادگاران، جلد یک، کتاب شهید چمران، ص 63 💠کانال سیره شهدا💠 🆔 @sirehyshohada
⭕️ خدا ڪه خواب نیست ⭕️ یک روز گرم برای انجام کار کشاورزی به باغ رفته بودیم وحسن با اینکه سن وسال چندانی نداشت گرفته بود.☀️ به شدت درهوای کار می کرد. من دلم برایش سوخت وبه او گفتم: "حسن جان یک قوری چای برایت درست کنم و روزه ات را بخور"☕️ ولی او به من گفت: "مادرجان تو باید مرا اگر روزه ام را بخورم نصیحت کنی، حالا به من می گویی روزه ام را بخورم. جواب را چه باید بدهم"😔 بازهم من اصرارکردم و گفتم: "اگر از پدرت می ترسی او خواب است" ولی حسن گفت: "پدرم خواب است ولی خداوند که خواب نیست"😊 و او همچنان کار می کرد و روزه اش را افطار نکرد.🌺 🌹شهید حسن‌ رمضانی‌🌹 📚 کنگره شهدای خراسان ••┄┅══✼❣✼══┅┄•• 💠کانال سیره شهدا💠 🆔 @sirehyshohada
از دوران کودکی بسیار به #نماز، #روزه و #قرآن علاقه داشت و پیش از سن تکلیف هم دائم قرآن تلاوت می‌کرد و حتی بدون سحری روزه می‌گرفت. 🌹 #شهیدرسول_خلیلی 🌹 💠کانال سیره شهدا💠 🆔 @sirehyshohada
✅واسه امام حسین ع گریه کن ! کم تر شبی می شد بدون گریه سر روی بالش بگذارم. دیر به دیر می آمد. نگرانش بودم. همه ش با خودم فکر می کردم « این دفعه دیگه نمی آد. نکنه اسیر شه. نکنه شهید شه. اگه نیاد، چی کار کنم ؟» خوابم نمی برد. نشسته بودم بالای سرش و زار زار گریه می کردم. به م گفت « چرا بی خودی گریه می کنی؟ اگه دلت گرفته چرا الکی گریه می کنی! یه هدف به گریه ت بده. » بعدش گفت « واسه ی امام حسین گریه کن. نه واسه ی من. » 📚یادگاران، جلد سه، کتاب شهید مهدی باکری، ص 26 💠کانال سیره شهدا💠 🆔 @sirehyshohada
#عشق #شهادت #شهید_کاظمی 💠کانال سیره شهدا💠 🆔 @sirehyshohada
✅انگار روز عاشورا بود ! عصر عاشورا بود. در فکه مشغول جست و جو بودیم اما هیچ خبری از شهدا نبود. به شهدا التماس کردم که خودی نشان دهند. ناگهان میان خاک ها و علف های اطراف، چشمم افتاد به شیی سرخ رنگ که خیلی به چشم می زد. دقت کردم یک بند انگشت استخوانی داخل حلقه ی یک انگشتر بود. با محمودوند و دیگران آن جا را گشتیم . آن جا یک استخوان لگن و یک کلاه آهنی و یک جیب خشاب پیدا کردیم. خیلی عجیب بود. در ایام محرم نزدیک عاشورا و اتفاقاً صحنه ی دیدنی بود. همه نشستیم و زدیم زیر گریه؛ انگار روز عاشورا بود و انگشت و انگشتر حضرت امام حسین (ع) ... 📚منبع: کتاب تفحص، صفحه:112 💠کانال سیره شهدا💠 🆔 @sirehyshohada
هدایت شده از حدیث عشق
🌙ای که دستت می رسد ؛ دستی بگیر ✅آغاز جمع آوری کمک های مردمی توسط گروه جهادی افسران ولایت برای تهیه بسته های غذایی و توزیع در مناطق محروم #ماه_رمضان #محرومین 👥گروه جهادی افسران ولایت استان بوشهر 🆔 @afsaranevelayat
🌿ماه بود و ما در بودیم که یکی از افسرهای ارشد سوری ما را به ضیافت دعوت کرد؛ با تعدادی از از جمله، به میهمانی رفتیم و خیلی هم تشنه بودیم؛ دو سه دقیقه بیشتر تا افطار نمانده بود و می خواستیم وارد سالن غذاخوری شویم اما منصرف شد و گفت من برمی گردم؛ 🌿رزمندگان لبنانی داشتند که با آنها به افطاری برود و من نیز مصر بودم که دلیل برگشتنش را بدانم به من گفت شما ماشین را به من بده که برگردم و شما بروید و افطارتان را بخورید، من هم بعد از که بر گشتید دلیلش را برایتان می گویم بعد از افطار علت انصرافش از میهمانی را پرسیدم و او در جوابم گفت: اگر خاطرت باشد این افسر 🌿قبلا نیز یکبار ما را به ناهار دعوت کرده بود؛ آن روز بعد از ناهار دیدم که ته مانده ی غذای ما را به سربازانشان داده اند و آنها نیز از فرط گرسنگی با ولع غذای ته مانده را می خورند امروز که داشتم وارد سالن می شدم کردم اگر قرار است ته مانده ی غذای افطاری مرا به این سربازها بدهند، من آن افطار را نمی خورم... 💠 نقل از سرهنگ پاسدار محمدی جانشین تیپ امام زمان عج سپاه عاشورا 💠 🌹 شادی روح مطهر 💠کانال سیره شهدا💠 🆔 @sirehyshohada
🔺۹ خرداد ۱۳۶۱ سالروز ملاقات #حاج_احمد_متوسلیان فرمانده تیپ ۲۷ محمدرسول‌الله (ص) و جمعی از فرماندهان تیپ با امام خمینی (ره) بعد از فتح خرمشهر 💠کانال سیره شهدا💠 🆔 @sirehyshohada