#خط_امام
▪️ همه توطئههای جهانخواران علیه ما از #جنگ تحمیلی گرفته تا #حصر_اقتصادی و غیره برای این بوده است که ما نگوییم #اسلام جوابگوی جامعه است و حتماً در مسائل و اقدامات خود از آنان مجوز بگیریم.
▪️ ما نباید غفلت بکنیم، واقعاً باید به سمتی حرکت نماییم که ان شاء اللّه تمام رگههای #وابستگی کشورمان از چنین دنیای متوحشی قطع شود.
# حضرت_امام _خمینی_ره
# سوم اسفند 67
🆔 @sireshohada
خبرنگارانی که عشق را معنی کردند
روز خبرنگار را به همه خبرنگاران عزیز تبریک عرض می نمائیم.
🆔 @sireshohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 #نماهنگ
🔺با نوای: حاج میثم مطیعی
🔹 سرگذشت ما از سرگذشتن
مثل سرگذشت حججی ها ...!
🆔 @sireshohada
#شبهای_شهدایی🕊🌷🕊
کوچه هایمان را به نامشان کردیم....
از خیابان شهدا آرام آرام در حال گذر بودم!
.
🌷اولین کوچه به نام شهید همت؛
محمد ابراهیم با صدایی آرام و لحنی دلنشین...
نامم را صدا زد!
گفت: توصیه ام #اخلاص بود!
چه کردی...‼️
جوابی نداشتم؛سر به زیر انداخته و گذشتم...
.
.
🌷دومین کوچه شهید عبدالحسین برونسی؛
پرچم سبز یا زهرا سلام الله علیها بر سر این کوچه حال و هوای عجیبی رقم زده بود❗️
انگار #مادر همین جا بود...
عبدالحسین آمد!
صدایم زد!
گفت: سفارشم توسل بود به حضرت زهرا و رعایت #حدود خدا...
چه کردی⁉️
جوابی نداشتم و از #شرم از کوچه گذشتم...
.
.
🌷به سومین کوچه رسیدم!
🔻شهید محمد حسین علم الهدی...
به صدایی ملایم،اما محکم مرا خواند!
گفت: #قرآن و #نهج_البلاغه در کجای زندگی ات قرار دارد‼️❓‼️
چیزی نتوانستم جواب دهم!😔
با چشمانی که گوشه اش نمناک شد!
سر به گریبان؛ گذشتم...
.
.
🌷به چهارمین کوچه!
شهید عبدالحمید دیالمه...
آقا وحید بر خلاف ظاهر جدی اش در تصاویر و عکس ها!
بسیار مهربان و آرام دستم را گرفت؛
گفت: چقدر برای روشن کردن مردم!
#مطالعه کردی❓🔻⁉️
برای #بصیرت خودت چه کردی⁉️
برای دفاع از #ولایت⁉️
همچنان که دستانم در دستان شهید بود!
از او جدا شدم و حرفی برای گفتن نداشتم...
.
.
🌷به پنجمین کوچه و 🌷شهید مصطفی چمران🌷...
صدای نجوا و #مناجات شهید می آمد!
صدای #اشک و ناله در درگاه پروردگار...
حضورم را متوجه اش نکردم😓
#شرمنده شدم،از رابطه ام با پروردگار...
از حال معنوی ام...
گذشتم...
.
.
🌷ششمین کوچه و شهید عباس بابایی...
هیبت خاصی داشت...
مشغول تدریس بود!
🔻مبارزه با #هوای_نفس،نگهبانی #دل...
کم آوردم...
گذشتم...
.
.
🌷هفتمین کوچه انگار #کانال بود!
بله؛
شهید ابراهیم هادی...
انگار مرکز کنترل دل ها بود‼️
هم مدارس!
هم دانشگاه!
هم فضای مجازی!
مراقب دل های دختران و پسرانی بود که در #دنیا خطر لغزش و #غفلت تهدیدشان میکرد!
#ایثارش را دیدم...
از کم کاری ام شرمنده شدم و گذشتم...
.
.
🌷هشتمین کوچه؛
رسیدم به شهید محمودوند...
انگار #شهید پازوکی هم کنارش بود!
پرونده های دوست داران شهدا را #تفحص میکردند!
آنها که اهل #عمل به وصیت شهدا بودند...
شهید محمودوند پرونده شان را به شهید پازوکی می سپرد!
برای ارسال نزد #ارباب...
.
پرونده های باقیمانده روی زمین!
دیدم #شهدای_گمنام وساطت میکردند،برایشان...🌷🌷🌷🌷
.
اسم من هم بود!
وساطت فایده نداشت...
از #حرف تا #عمل!
فاصله زیاد بود...
.
.
دیگر پاهایم رمق نداشت!
افتادم...
خودم دیدم که با #حالم چه کردم!
تمام شد...
#تمام
.
.
.
از کوچه پس کوچه های دنیا!
بی شهدا،نمی توان گذشت...
#شهدا_گاهی_نگاهی
#شهدا_شرمنده_ایم
🆔 @sireshohada
#معرفی_یادمان
#یادمان_جنگل_الواتان
⚜جاده سردشت _پیرانشهراز پیچیدگی خاصی برخوردار می باشد.
⚜شیارهای عمیق پوشیده از جنگلهای انبوه بلوط در جوار ارتفاعات مرزی (قندیل )قرار دارد .
⚜پس از عبور 30کیلومتری از طرف پیرانشهر به سر دشت انبوه جنگلهای #الواتان به حساسیت این مسیر
⚜می افزاید به دلیل این شرایط راه های نفوذی متعدد به داخل خاک عراق نیروهای ضد انقلاب این مکان را به عنوان دژ
⚜مستحکم و غیر قابل نفوذ قرار داده بودند .در سال 1361 #شهید ناصر کاظمی و شهید #بروجردی را با همراهی
⚜دلیر مردانی همچون شهید #کاوه و شهید #محمدامین احمدی از فرماندهان ایل منگور به اجرا در اوردند .
⚜و ان منطقه را پاکسازی کرده و ضربه ای کوبنده به ضد انقلاب وارد کردند .
⚜در پاکسازی این مسیر پیشمرگان مسلمان #کرد سردشت و پیرانشهر و توپخانه ارتش و هوانیروز نقش تعیین کننده داشتند.
➕ به کانال زندگی به سبک شهدا بپیوندید 👇
🆔 @sireshohada
لب تشنه بود، تشنه ی يك جرعه آب بود
مردي كه درد هاي دلش بي حساب بود
پا مي كشيد گوشه ی حجره به روي خاك
پروانه وار غرق تب و التهاب بود
شهادت امام جواد (ع) تسلیت باد
🏴
🆔 @sireshohada
#روایت_گری
🔻صیاد شیرازی آمد به من گفت«کاوه کجاست؟»
🔸خودش میدانست آنجا سردترین نقطه منطقهست، بخصوص در شبها. منتها گفت: «باید ببینمش. یک هلیکوپتر دارد میرود آنجا. میآیی؟»
🔸با هلیکوپتر رفتیم. پیاده شدیم.
🔸به هر کس میرسید میپرسید: «کاوه را ندیدهای شما؟»
🔸پرسان پرسان رفت، تا فهمید کجاست. برگشت به من گفت«پیدایش کردم . من امشب اینجا میمانم.»
🔸یعنی«اگر میخواهی برگردی، برگرد تا هلیکوپتر نرفته.»
🔸دلم که میخواست، ولی زشت بود برگردم.
🔸گفتم: «من هم کارش دارم» ولی واقعا کاری نداشتم.
🔸رفتیم توی سنگر و سرمان گرم شد به خوش و بش و حرف از عملیات و آموزش بچهها. شب شد. سوز سرما به سر و صورتمان می زد. زمهریر بود. سنگرمان سقف نداشت. دور تا دورش دیوار سنگی چیده بودند و همهمان داشتیم مثل بید میلرزیدیم.
🔸چهار پنج نفر بودیم و فقط یک کیسه خواب آنجا بود.
🔸یکی از بچهها آمد توی سنگر گفت: «من فقط امشب مهمان شمام. کیسه خواب ندارم. چی کار کنم؟»
🔸محمود دست کرد کیسه خواب را برداشت، پرتش کرد طرفش،خندید گفت: «این هم کیسه خواب.»
🔸آن شب تا صبح همهمان چمباتمه زدیم خوابیدیم لرزیدیم و لرزیدیم و لرزیدم، در سوز سرمایی که دندانهامان را بیاختیار تق و تق به صدا در میآورد.
🔸محمود طلسم شبهای خطرناک و خونین کردستان را این طور شکست.
🔸به همین دلیل بود که با آن حقوقهای 2500 تومانی همهمان؛ اعلام کرده بودند
🔸«هر کس سر محمود کاوه را تحویلمان بدهد سه میلیون تومان جایزه میگیرد»
✳️ خاطرهای از جاوید نظامپور (همرزم شهید کاوه)
📚خضری، فرهاد؛ رد خون روی برف ؛ کتاب کاوه ؛ تهران: روایت فتح 1389 ؛ صفحه 58
➕ به کانال زندگی به سبک شهدا بپیوندید 👇
🆔 @sireshohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 نماهنگ| #جواد_الأوصیاء
◾️ حضرت آیتالله خامنهای: زندگی امام جواد علیهالسّلام هم الگوست. امام جواد علیهالسّلام - امامی با آن همه مقامات، با آن همه عظمت در بیستوپنج سالگی از دنیا رفت. ۷۷/۲/۷