🌹 #خاطره_پدر_شهید
🌹🌹 #شهید_گل_محمد_نعیمی
یادم هست یک سال تابستان که مصادف شده بود با ایام پربرکت ماه مبارک رمضان من و فرزندم گل محمد نعیمی در حال درو گندم بودیم که ایشان به من گفت: پدر من از قبل برای شما سایبانی آماده کرده ام شما بروید و کمی استراحت کنید من این قسمت را تمام می کنم. 😊
وقتی من به کنار سایه رفتم به علت خستگی و ضعف که از روزه گرفتن داشتم در کنار سایه خوابم برد.😴
بعد از یک ساعتی که از خواب بیدار شدم متوجه شدم او هنوز در حال دروکردن است و حتی قسمتی را که من در حال درو بودم تمام کرده و یک قسمت جدید را درو می کند.😶
او با اینکه سن کمی داشت و روزه هم گرفته بود به خاطر اینکه من کمتر کار کنم خودش را به زحمت انداخته و تندتر کار می کرد. 😇
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃
📜 کانال زندگی به سبک شهدا
🕯 @sireshohada
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃