🔰 #سیره_شهدا | #عند_ربهم_یرزقون
🔻یکی از آشنایان خواب شهید «احمد پلارک» را می بیند. او از شهید تقاضای شفاعت می کند. شهید پلارک در جواب می گوید: «من نمی توانم شما را شفاعت کنم. تنها وقتی می توانم شما را شفاعت کنم که شما نماز بخوانید و به آن توجه و عنایت داشته باشید، هم چنین زبان هایتان را نگه دارید. در غیر این صورت، هیچ کاری از دست من بر نمی آید.»
شهید احمد پلارک 🌷
@sireshohada1
🔰 #سیره_شهدا | #عند_ربهم_یرزقون
🌷شهید جهاد مغنیه🌷
🌟جوان بسیار باحیایی بود، همیشه وقتی میرفتیم بیرون سرش پایین بود، سریع هم کارش را انجام میداد که برویم و زیاد در این فضاها نمی ماند؛ مهمانی که میرفتیم یا در جمعی اگر حضور داشت لبخند بر لب هاش بود اما با همان چهره مهربان و خندان دینش را حفظ میکرد، گاهی در جمع دوستانمان اگر از بچه ها حرفی ناشایست میشنید با همان خنده اش متذکر میشد به آن ها.
@sireshohada1
#سیره_شهدا | #عند_ربهم_یرزقون
🔻شهید آتشنشان «بهنام میرزاخانی»
۳۳ روز از دامادیاش میگذشت، که در حادثه پلاسکو دچار سوختگی شد و به فیض شهادت نائل آمد و در قطعه ۵۰ گلزار شهدای تهران آرام گرفت.
📍مادر شهید در خصوص ارادت فرزند خود به شهدا بیان کرد: بهنام تا فرصتی به دست میآورد، راهی گلزار شهدا میشد. تفریحش زیارت شهدا بود. شبهای قدر را در کنار آنها احیا میکرد و آرزو داشت در قطعه شهدا آرام بگیرد تا پس از شهادت باز هم با دوستان وی در این مکان مقدس جمع شوند.
مادرش میگوید:
🌟فرزندم به شهیدان «محمدابراهیم همت»، «سید احمد پلارک» و «محمدهادی ذوالفقاری» علاقه خاصی داشت.
❣بهنام عاشق شغل آتش نشانی بود و همیشه میگفت، «آتشنشانی شغل نیست، عشق است.»
🌹🌹سبک زندگی سیره شهدا🌹🌹
🍃🍃⚡️⚡️⚡️🍃🍃
@sireshohada1
🔰 #سیره_شهدا | #عند_ربهم_یرزقون
🔻مدیر مدرسه می گفت: آقا ابراهیم از جیب خودش پول میداد به یکی از شاگردها تا هر روز زنگ اول برای کلاس نان و پنیر بگیرد. آقای هادی نظرش این بود که اینها بچههای منطقه محروم هستند و اکثرا سر کلاس گرسنه هستند، بچه گرسنه هم درس را نمیفهمد. من با آقای هادی برخورد کردم و گفتم که نظم مدرسه را بهم ریختی. در صورتیکه هیچ مشکلی برای نظم مدرسه پیش نیامده بود، بعد هم به ایشان گفتم حق نداری اینجا از این کارها بکنی و آقای هادی از پیش ما رفت. حال همه بچهها و اولیا از من خواستند که ایشان را برگردانم و همه از اخلاق و تدریس ایشان تعریف میکردند.
🌹🌹سبک زندگی سیره شهدا🌹🌹
🍃🍃⚡️⚡️⚡️🍃🍃
@sireshohada1
❣ #عند_ربهم_یرزقون
آخر آذر ماه بود، با ابراهیم برگشتیم تهران، در عین خستگی خیلی خوشحال بود. میگفت: هیچ شهیدی یا مجروحی در منطقه دشمن نبود، هر چه بود آوردیم، بعد گفت: امشب چقدر چشمهای منتظر را خوشحال کردیم، مادر هر کدام از این شهدا سر قبر فرزندش برود، ثوابش برای ما هم هست. من بلافاصله از موقعیت استفاده کردم و گفتم: آقا ابراهیم پس چرا خود دعا میکنی که گمنام باشی؟! منتظر این سوال نبود، لحظهای سکوت کرد و گفت: من مادرم رو آماده کردم، گفتم منتظر من نباشه، حتی گفتم دعا کنه که #گمنام شهید بشم. ولی باز جوابی که میخواستم نگرفتم😔
🌹🌹سبک زندگی سیره شهدا🌹🌹
🍃🍃⚡️⚡️⚡️🍃🍃
@sireshohada1
❣ #عند_ربهم_یرزقون
مدیر مدرسه می گفت: آقا ابراهیم از جیب خودش پول میداد به یکی از شاگردها تا هر روز زنگ اول برای کلاس نان و پنیر بگیرد. آقای هادی نظرش این بود که اینها بچههای منطقه محروم هستند و اکثرا سر کلاس گرسنه هستند، بچه گرسنه هم درس را نمیفهمد. من با آقای هادی برخورد کردم و گفتم که نظم مدرسه را بهم ریختی. در صورتیکه هیچ مشکلی برای نظم مدرسه پیش نیامده بود، بعد هم به ایشان گفتم حق نداری اینجا از این کارها بکنی و آقای هادی از پیش ما رفت. حال همه بچهها و اولیا از من خواستند که ایشان را برگردانم و همه از اخلاق و تدریس ایشان تعریف میکردند
🌹🌹سبک زندگی سیره شهدا🌹🌹
🍃🍃⚡️⚡️⚡️🍃🍃
@sireshohada1
❣ #عند_ربهم_یرزقون
خاطره از حمید آقا❣
یکبار با حمید آقا داشتیم میرفتیم بیرون که بحث تقلب در امتحانات وسط کشیده شد من گفتم دانشگاه اگه تقلب نکنی اصلا نمیشه....حمید آقا سریع گفتن نباید تقلب کنید مخصوصا تو دانشگاه حتی اگه رد بشی چون تاثیر مدرک روی حقوقتون میاد و حقوقت از نظر شرعی مشکل پیدا میکنه...
خودش میگفت بعضی وقتا ماموریت بودم و نرسیدم درس بخونم ولی تقلب نکردم و رد شدم ولی پیش خدا مدیون نشدم.....و دوباره درس رو برداشتم و فرصت کردم بخونم و نمره خوب هم آوردم😔واقعا اون لحظه به نوع بینش حمید جان و تفکرش غبطه خوردم که اینقدر مراقب اعمال و ایمانش هست و مالش پاک پاک هست.....
خوشابحالت رفیق نابم
🌹شهید حمید سیاهکالی مرادی
🌹🌹سبک زندگی سیره شهدا🌹🌹
🍃🍃⚡️⚡️⚡️🍃🍃
@sireshohada1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❣ #عند_ربهم_یرزقون
شهید سید حسن ولی واسکسی یکی از شهدای شهرستان آمل میباشد که در حین تحویل پیکرش به خانواده اتفاق بسیار عجیبی افتاد.
سید حسن بسیار به کبوتر و پرورش آنها علاقه داشت و به آنها عشق میورزید.
خواهر این شهید بزرگوار میگوید:
وقتی حسن دو دستش را باز میکرد، کبوتران یک به یک روی دستانش می نشستند و وقتی شهید قرار بود به جبهه اعزام گردد این کبوتران تا بالای اتوبوسی که سید حسن با آن روانه میشد رفته و برگشتند.
ظاهرا فهمیده بودند حسن قرار است شهید شود.
بعد از خبر شهادت سید حسن به خانواده اش، مادرش اصرار کرد دو کبوترش را با خود برای تحویل پیکر شهید ببریم و میگفت پسرم خیلی این کبوترها را دوست داشت.
خانواده شهید وقتی داشتند برای تحویل پیکر شهید روانه بنیاد شهید میشدند دو کبوتر این شهید را هم با خود بردند. یک کبوتر سفید و یک کبوتر مشکی.
وقتی آنها به بنیاد شهید رسیدند و موقع تحویل جنازه رسید مادرش دو کبوتر را بر روی سینه شهید قرار داد و کبوتر سفید به محض دیدن پیکر بی جان شهید در دم جان داد و با شهید همراه گشت.
🌹🌹سبک زندگی سیره شهدا🌹🌹
🍃🍃⚡️⚡️⚡️🍃🍃
@sireshohada1
❣ #عند_ربهم_یرزقون
#شهید_چمران
به هرکجای زندگی مصطفی که نگاه میکنم یک درس بزرگ به من میدهد
غاده همسر #بی_حجاب و لبنانی #شهیدچمران میگوید:مصطفی درست مثل یک بچه دست مرا گرفت و قدم قدم مرا به اسلام آورد...
برخورد مصطفی طوری بود که او چادری و #محجبه شد!
غاده میگوید وقتی مصطفی به #خواستگاری من آمد مادرم به او گفت:شما نمیتوانید با او #ازدواج کنید
او دختری است که وقتی از خواب بیدار شده،تا برود و مسواک بزند تختش مرتب و لیوان #قهوهاش حاضر بوده...شماهم که نمیتوانید برایش مستخدم بگیرید
وقتی که مصطفی اینها شنید گفت:درست است که نمیتوانم برایش مستخدم بگیرم اما قول میدهم تا زنده ام تختش را مرتب و قهوهاش را آماده کنم
و تا قبل از شهادت اینطور بود!!!
ظرفیت وجودی شهید چمران آنقدر بزرگ بود که خود را لحظهای برتر از غاده ندید
درس چمران فقط برای همجنس های من نیست...
درس #انسانیت است
حالا میتوانی درک کنی جمله مصطفی را:
وقتی عقل عاشق شود
عشق عاقل میشود
و آنگاه شهید میشوی...
🌹🌹سبک زندگی سیره شهدا🌹🌹
🍃🍃⚡️⚡️⚡️🍃🍃
@sireshohada1
❣ #عند_ربهم_یرزقون
«در استان اصفهان حسینیهای وجود دارد
که ۴۰ شب روضه برگزار میکرد،
شهید حججی به مدت دو سال جزو خادمان این حسینیه بود. او از نجفآباد حدود ۵۰ کیلومتر را طی میکرد تا به اینجا بیاید، وقتی برای پذیرش آمد دو نکته گفت، یکی اینکه من را پشت قضایا بگذارید که جلوی چشم نباشم و دوم هر چه کار سخت در این حسنیه هست را به من بگویید انجام دهم. بعضی از شبها آنقدر خسته میشد که وقتی عذرخواهی میکردیم، میگفت برای امام حسین باید فقط سر داد.»
🌹شهید محسن حججی
🌹🌹سبک زندگی سیره شهدا🌹🌹
🍃🍃⚡️⚡️⚡️⚡️🍃🍃
@sireshohada1
❣ #عند_ربهم_یرزقون
🔹 فقیری به مسجد آمده بود و کفش مناسبی نداشت، ابراهیم پیش او میرود و کفشهایش را به آن مرد هدیه میدهد. خودش در گرمای ظهر تابستان، با پای برهنه از مسجد تا خانه میرود. او واقعا مرد خدا بود.
🕋وَمَثَلُ الَّذِينَ يُنْفِقُونَ أَمْوَالَهُمُ ابْتِغَاءَ مَرْضَاتِ اللَّهِ وَتَثْبِيتًا مِنْ أَنْفُسِهِمْ كَمَثَلِ جَنَّةٍ بِرَبْوَةٍ أَصَابَهَا وَابِلٌ فَآتَتْ أُكُلَهَا ضِعْفَيْنِ...
(بقره/۲۶۵)
⚡️ترجمه
و عمل کسانی که اموال خود را برای خوشنودی خدا، و پایدار ساختن فضایل انسانی در روح خود، انفاق میکنند، همچون باغی است که در نقطه بلندی و بارانهای درشت به آن برسد، و میوه خود را دوچندان دهد…
🌹🌹سبک زندگی سیره شهدا🌹🌹
🍃🍃⚡️⚡️⚡️🍃🍃
@sireshohada1
☫
💌 #عنــد_ربّهــم_یــرزقــون
🌹همسر شهید اسماعیل دقایقی:
توی وصیــتنامـهاش برایم نوشته
بود اگر بهشت نصیبم شد منتظرت
میمــانــم با هم بــرویــم...!
🌹🌹سبک زندگی سیره شهدا🌹🌹
🍃🍃⚡️⚡️⚡️🍃🍃
@sireshohada1
❣ #عند_ربهم_یرزقون
«در استان اصفهان حسینیهای وجود دارد
که ۴۰ شب روضه برگزار میکرد،
شهید حججی به مدت دو سال جزو خادمان این حسینیه بود. او از نجفآباد حدود ۵۰ کیلومتر را طی میکرد تا به اینجا بیاید، وقتی برای پذیرش آمد دو نکته گفت، یکی اینکه من را پشت قضایا بگذارید که جلوی چشم نباشم و دوم هر چه کار سخت در این حسنیه هست را به من بگویید انجام دهم. بعضی از شبها آنقدر خسته میشد که وقتی عذرخواهی میکردیم، میگفت برای امام حسین باید فقط سر داد.»
🌹شهید محسن حججی
@sireshohada1
☫
💌 #عنــد_ربّهــم_یــرزقــون
🌹همسر شهید اسماعیل دقایقی:
توی وصیــتنامـهاش برایم نوشته
بود اگر بهشت نصیبم شد منتظرت
میمــانــم با هم بــرویــم...!
@sireshohada1
☫
💌 #عنــد_ربّهــم_یــرزقــون
🌹همسر شهید اسماعیل دقایقی:
توی وصیــتنامـهاش برایم نوشته
بود اگر بهشت نصیبم شد منتظرت
میمــانــم با هم بــرویــم...!
@sireshohada1
❣ #عــند_ربـهم_یــرزقون
ناخنهای دست و پایش توسط کومله کردستان کشیده شده بود، موهای سرش را تراشیده بودن و در روستا میچرخاندن، بدنش کبود بود، سرش شکسته بود، وقتی حریف نشدن تا به خمینی کبیر توهین کند در هفده سالگی زنده به گورش کردند!
حالا امروز همین ها برای آن مظلومه اشک تمساح میریزند...
#شهیده_ناهید_فاتحی
🔴صفحه روایتگری حاج حسین زکریائی
https://eitaa.com/joinchat/2589327393C8147172fbc