❇️ جایگاه رهبری در اجتماع
🔻امام علی علیهالسلام:
وَ مَكَانُ اَلْقَيِّمِ بِالْأَمْرِ مَكَانُ اَلنِّظَامِ مِنَ اَلْخَرَزِ يَجْمَعُهُ وَ يَضُمُّهُ فَإِنِ اِنْقَطَعَ اَلنِّظَامُ تَفَرَّقَ وَ ذَهَبَ ثُمَّ لَمْ يَجْتَمِعْ بِحَذَافِيرِهِ أَبَداً
📿 جایگاه رهبر و سرپرست در اجتماع، جایگاه رشتهای است که دانهها را بهم پیوند داده و جمع میکند و آنگاه که آن رشته بگسلد، دانهها پراکنده گشته و هرگز تمام آنها جمع نخواهند شد.
📚 نهجالبلاغه، خطبه ۱۴۶
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢 مسئولیت رهبری از زبان رهبری
❇️ جایگاه رهبری در اجتماع
🔻امام علی علیهالسلام:
وَ مَكَانُ اَلْقَيِّمِ بِالْأَمْرِ مَكَانُ اَلنِّظَامِ مِنَ اَلْخَرَزِ يَجْمَعُهُ وَ يَضُمُّهُ فَإِنِ اِنْقَطَعَ اَلنِّظَامُ تَفَرَّقَ وَ ذَهَبَ ثُمَّ لَمْ يَجْتَمِعْ بِحَذَافِيرِهِ أَبَداً
📿 جایگاه رهبر و سرپرست در اجتماع، جایگاه رشتهای است که دانهها را بهم پیوند داده و جمع میکند و آنگاه که آن رشته بگسلد، دانهها پراکنده گشته و هرگز تمام آنها جمع نخواهند شد.
📚 نهجالبلاغه، خطبه ۱۴۶
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢 مسئولیت رهبری از زبان رهبری
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#یک_آیه
🦋الَّذِينَ آمَنُوا وَتَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُمْ بِذِكْرِ اللَّهِ أَلَا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوب
🦋[هدایت یافتگان] کسانی هستند که ایمان آورده و نیز دلهاشان با یاد خداوند آرامش و اطمینان می یابد. [ای مردم] بدانید و آگاه باشید که دلها تنها با توجّه مدام به ذکر و یاد خداوند [در نیّت و عمل] آرامش می یابند.
🦋 سوره رعد آیه 28
خدایا شکرت 🌼🌼🌼
______________
📝 "توبه واقعی (از ته دل)"
✍️از مهمترین وظایف شیعیان نسبت به امامِ عصر، انجام توبه واقعی است. یکی از اصلی ترین دلایل غیبت امام زمان، گناهانی است که از انسان ها سر می زند. امام زمان در نامه خود به شیخ مفید، گناهان ما را دلیل اصلی غیبت می دانند و می فرمایند: پس تنها چیزی که ما را از آنان پوشیده می دارد، اعمال ناخوشایندشان است که به ما می رسد و از آنان نمی پسندیم و انتظار نداریم.
📚 کتاب مکیال المکارم ج۲
______________
🌱
گوشت مرده-خون و گوشت خوک را بر شما حرام کرد
(سوره البقره آیه 173)
گوشت خوک ضررهای زیادی برای سلامت انسان دارد با وجود تمام احتیاط لازم که با تکنولوژی امروزی صورت گرفته است از ضررهای گوشت خوک جلوگیری نمیکند بدون در نظر داشت اینکه چگونه نگهداری میگردد خوک طبیعتا یک حیوان کثیف است همیشه با مدفوع خود بازی میکند و آنرا می خورد پس نظر به هر حیوان دیگر خوک مقدار زیاد آنتی بادی ها را در بدن خود تولید میکند همچنان مقدار بسیار زیاد هورمون رشد در عضویت خوک ساخته می شود این همه انتی بادی ها و هورمون رشد در عضلات خوک ذخیره می شود به علاوه مقدار چربی و کلسترول گوشت خوک نيز بسيار زياد است . علم طب ثابت نموده که مقدار زياد هورمون ها، انتی بادی ها و چربی کلسترول موجود در گوشت خوک برای سلامت انسان فوق العاد مضر ميباشد
تاثيرات مضره آن در آمریکا و آلمان که مردم زياد گوشت خوک ميخورند به خوبی شناخته شده است. چاقی بيش از حد از سبب موجودیت هورمون رشد و چربی زیاد گوشت خوک در این مردم عمومیت دارد که خود باعث بیماری های دیگر می شود
خطر دیگر آن وجود کرم تریچینا در گوشت خوک است که در تمام عضلات و بخصوص عضلات قلب انسان جا گرفته و بیماری های قلبی و مرگ را سبب می شود اگر چه امروز خوک های مصاب به این کرم تشخیص داده شده است اما قبلا این هم امکان نداشت
این همه دلیل بر حکمتی است که خدا در اجتناب از خوردن گوشت خوک برای ما بیان فرموده است قرآن در قرن هفتم میلادی خوک را حرام اعلام کرد در حالی که علم جدید در قرن بیستم دریافتند که از نظر فیزیولوژی گوشت خوک با بدن انسان سازگار نیست و هیچ نوع تعاملات طبی و بیولوژی معاصر از ضررهای آن نمی تواند جلوگیری کند
این است یک شاهد دیگر بر اعجاز قرآن و اثبات آن
جاثليق پيشواى علماى نصرانى بعد از رحلت پيغمبر به مدينه آمده و گفت: ما در انجيل يافته ايم كه پيغمبرى بعد از عيسى خواهد آمد و خبر آمدن محمد بن عبدالله به ما رسيده، و در آنچه از كتاب هاى خود خوانده ايم هست كه پيمبران از دنيا بيرون نمى روند تا اوصيايى نصيب كنند كه در امت هايشان جانشين ايشان باشند، و در مشكلات از نور آنان استفاده كنند.
سپس سوالاتى پرسيد كه ابوبكر جوابى كه مورد پسند او باشد نداد، آن گاه آن ها را از على (ع) پرسيد و حضرت جواب مورد پسند به او داد و خوشش آمد. از امیرالمومنین (ع) دليلى بر صحت دعوايش خواست.
فرمود: اى نصرانى! از محل خود بيرون شدى در حالتى كه از آن كسى كه خيال پرسش داشتى متنفر و منزجر بودى؛ و اظهار حقيقت جويى و هدايت طلبى مى كردى در صورتى كه در دل نيت ديگرى داشتى؛ و در خواب مقام من به تو نشان داده شد، و سخن من برايت گفته شد، و از مخالفت من ترسانده شدى، و به متابعت من مامور شدى؟
گفت: به آن خدايى كه مسيح را مبعوث كرد راست گفتى، و جز خداى تعالى كسى بر آنچه به من خبر دادى اطلاع نداشت، و من گواهى مى دهم كه: معبودى غير از خدا نيست، و محمد پيغمبر خدا است، و تو وصى محمد پيغمبر خدا، و سزاوارترين مردمى به مقام او.
اثبات الهداة، ج 4، ص 494 و 495.
دابة الله كيست؟
از حضرت صادق (عليهالسلام) روايت كرده فرمود: روزي پيغمبر اكرم صلي الله عليه و آله و سلم وارد مسجد شد ديد اميرالمؤمنين (عليهالسلام) ريگهاي مسجد را جمع كرده و سر مباركش را روي ريگها گذارده و بخواب رفته است، او را با پاي مبارك خود حركت داد، فرمود: اي دابة الله برخيز. يكي از اصحاب حضور پيغمبر اكرم صلي الله عليه و آله و سلم عرض كرد: اي رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم آيا جايز است ما فرزندان خود را به اين اسم بناميم؟ حضرت فرمود: خير، به خدا قسم اين كلمه دابة الله مختص پسر عمم علي (عليهالسلام) است. اصبغ بن نباته ميگويد: روزي حضور مولاي اميرالمؤمنين (عليهالسلام) بودم خدمتش عرض كردم: دابهاي كه خداوند در قرآن [380] بيان فرمود: كيست حضرت فرمود: همان شخصي است كه نان سركه و زيتون تناول ميكند؛ كه مقصود حضرت خود آن جناب بوده كه در حال خوردن آنها بوده. [381].
[صفحه 310]
هزار داستان از زندگانی امام علی ع
🔹️امام صادق(ع): جوانان را دریاب زیرا آنان سریع تر به کارهای خیر روی میآورند.
نالهي نيمه شب علي در محراب عبادت
يكي از پليدترين نيرنگهاي معاويه، پس از تسلط بر كوفه اين بود كه با انواع حيلهها، اصحاب علي (ع) را به سوي شام جلب ميكرد، سپس در مجامع عمومي آنها را واميداشت كه سخن از علي (ع) بگويند، بلكه از زبان آنها عيبي نسبت به علي (ع) گفته شود و همين موجب تاييد سياست معاويه گردد.
يكي از افرادي كه در تنگناي چنين مجمعي قرار گرفت، «ضرار بن ضمره» بود، وي از ياران خاص و با معرفت علي (ع) به شمار ميآمد، پس از شهادت علي (ع)، معاويه او را (يا از روي تهديد و يا از روي تطميع، درست معلوم نيست) به شام جلب كرد. در يكي از مجلسهاي عمومي به او رو كرد و گفت:
اي ضرار! از ويژگيهاي علي (ع) چيزي بيان كن.
[صفحه 289]
ضرار- مرا از اين كار معاف دار.
معاويه- حتما بايد، از اوصاف علي (ع) بگوئي!
ضرار- اكنون كه اجبار در كار است ناگزيرم به پارهاي از صفات علي (ع) اشاره كنم:
ضرار مطالبي گفت كه خلاصهاش اين است:
1- علي دينداران را احترام ميكرد و معيار احترام او از اشخاص، بر اساس دين و ايمان بود.
2- مستضعفان و مستمندان را به خود نزديك ميكرد و به ثروت و زرق و برق سرمايهداران، اعتنا نداشت.
3- نيرومندان و صاحبان زور و قدرت، راه نفوذي بر آن حضرت نداشتند.
4- او اميد ناتوانان را از عدالت و حقوق حقه خويش قطع نميكرد و حق آنها را از غارتگران حقوق ميگرفت، گرچه آن غارتگران، زورمند و قلدر باشند و … [294].
تا اينكه سخن «ضرار» به اينجا (كه در نهجالبلاغه آمده است) رسيد:
گواهي ميدهم كه شبي از نيمهي آن گذشته بود و پردههاي تاريكي و ظلمت خود را بر جهان گسترده بود،
[صفحه 290]
او در محراب ايستاده و محاسنش را گرفته و همچون انسان مارگزيده به خود ميپيچيد و ميگريست و ميگفت:
يا دنيا يا دنيا، اليك عني ابي تعرضت، ام الي تشوقت؟ لا حان حينك، هيهات! غري غيري لا حاجه لي فيك …
: اي دنيا، اي دنيا! از من دور شو! آيا خود را به من عرضه ميكني؟ يا ميخواهي مرا به شوق آوري؟! هرگز آن زمان كه تو در من نفوذ كني فرانرسد، هيهات دور شو، ديگري را فريب بده، من نيازي به تو ندارم، من تو را سه طلاقه كردهام كه برگشتي در آن نيست زندگي تو كوتاه و موقعيت تو اندك و آرزوي تو پست و ناچيز است.
آه من قله الزاد و طول الطريق و بعد السفر و عظيم المورد
: «آه از كمي زاد و توشه و طولاني بودن راه و دوري سفر (آخرت) و عظمت مقصد». [295].
در اينجا بود كه معاويه (حيلهگر) گريه كرد و گفت: خدا ابوالحسن (علي عليهالسلام) را رحمت كند آري او اين چنين بود اي ضرار، اينك بگو اندوه تو در فراق او چگونه است؟
[صفحه 291]
ضرار گفت: حزن من ذبح ولدها في حجرها: «اندوه من همانند اندوه آن مادري است كه سر فرزندش را در آغوشش از بدن جدا سازند». [296].
ناگفته نماند: منظور از اينكه علي (ع) دنيا را سه طلاقه كرده بود، دنيائي است كه هدف قرار گيرد و موجب انحراف شود، نه دنياي خوب كه پلي براي معنويات باشد.
نهج البلاغه