🏴 نظام هستی از منظر امام سجاد علیه السلام
▪️ نمونهٴ اهتمام آن حضرت به تشكل حكومت و نظام اسلامی همان است كه در دعای عرفهٴ امام حسین (علیه السلام) هست و در دعای عرفهٴ خود امام سجاد، وجود مبارک سالار شهیدان در دعای عرفهٴ معروف خودشان به خدا عرض می كنند پروردگارا تو را شكر كه در عهد جاهلیت مرا به دنیا نیاوردی تا جاهلیت سپری شد و نظام اسلامی مستقر شد و حكومت الهی سامان یافت و مرا در حكومت اسلامی و نظام دینی به دنیا آوردی، من شاكر این نعمتم![1] همین مضمون كه در دعای عرفهٴ امام حسین (علیه السلام) هست، در دعای عرفهٴ وجود مبارک امام سجاد (سلام الله علیه) آمده که عرض می كند برای هر عصر و مصری یك امام است كه حافظ دین توست و به من آن توفیق را بده كه امام شناس باشـم، در مسیر امام حركت كنم، او را دعا كنم و او را تأیید كنم؛[2] این اهتمام آن حضرت به یك نظام الهی حكومت دینی بود، این مطلب اوّل كه وظیفهٴ همهٴ ما این است كه نسبت به نظام اسلامی و حكومت دینی حقشناس باشیم و قدردانی بكنیم.
▪️ مطلب دوّم آن است كه ما وقتی در جهان زندگی عاقلانه و عالمانه خواهیم داشت كه نظام هستی را بشناسیم، جایگاه انسان را در نظام هستی بشناسیم، پیوند انسان و جهان را هم خوب ارزیابی كنیم و با سامان یافتن این مثلث وظیفه خود را بشناسیم. عدّه زیادی بر این باورند كه این نظام هستی به وسیله سلسله علل و معلول می گردد و هر كاری یك علّتی دارد و خدای سبحان سرآغاز این علّت است، سلسله جنبان این علّت است، اوّلین علّت اوست بقیه علل و اسباب بعدی اند و واقعاً بر اساس نظام علّی در جهان تكوین به بعضی از امور می نگردند و همان تفكر جهان بینی در مسائل اخلاقی اینها، سیاسی و اجتماعی اینها اثرگذار بوده و هست؛ یعنی گاهی كار را به دیگری واگذار می كنند، او را به عنوان علّت قریب می شناسند؛ گاهی نیازی دارند به كسی مراجعه می كنند و از او به عنوان واسطه در فیض یا سسب قریب كمك می طلبند، آن را سبب می دانند گرچه مسبب همه اسباب خداست؛ این تقریباً یك نگاه عقلی است، از نظر موحّدان جهانبین یك نگاه میانی است؛ ولی وجود مبارك امام سجاد مانند سایر ائمه (علیه السلام) كل هستی را مظاهر و آیات الهی می دانند و اگر از غیر خدا به عنوان سبب یاد می شود بازگشتش به این است كه به نظر ما اینها سبب اند، ولی سبب حقیقی و راستین همان خدای سبحان است كه ﴿وَ مَا بِكُم مِّن نِّعْمَةٍ فَمِنَ اللَّهِ﴾.[3] ما لازم نیست راه های طولانی را طی بكنیم و بگوییم این شیء مسبب از آن سبب قریب است، آن مسبب از سبب دیگر است و چون تسلسل باطل است به رأس سلسله برسیم. آیا ما باید تسلسل را باطل كنیم و به نقطه آغازین برسیم یا در همین قدم اوّل می توانیم خدا را ثابت كنیم؟ یعنی این مجاری واقعاً اسباب اند، واقعاً عللاند، منتها خدا سبحان رأس علل است كه تا این سلسله را طی نكنیم به خدا نمی رسیم؟ یا نه همه اینها مجاری فیض اند، در عین حال كه خدای سبحان اینها را وسیله قرار داد خدای سبحان به هر كدام از اینها از كسی كه یا چیزی كه سبب قریب است نزدیك تر است. اهلبیت (علیه السلام) این راه دوّم را كه راه عرفان است نه راه فلسفه و كلام به ما آموختند و در دعای نورانی امام سجاد این مطلب شكوفاتر است.
▪️ برای اوحدی از اهل نظر راهی كه اهلبیت ارائه كردند خودشان میروند آن راه موثرتر است؛ زیرا خدای سبحان حقیقت نامتناهی است یك، ﴿وَ هُوَ مَعَكُمْ أَینَ مَا كُنتُمْ﴾[4] دو، لازم نیست ما سلسله را طی كنیم و بگوییم چون تسلسل باطل است در رأس سلسله خداست، بلكه خدا را در همین قدم باید مشاهده بكنیم و بیابیم.
[1]. البلد الأمين و الدرع الحصين، ص251؛ «... لَمْ تُخْرِجْنِي لِرَأْفَتِكَ بِي وَ لُطْفِكَ لِي وَ إِحْسَانِكَ إِلَيَ فِي دَوْلَةِ أَئِمَّةِ الْكُفْرِ الَّذِينَ نَقَضُوا عَهْدَكَ وَ كَذَّبُوا رُسُلَكَ...».
[2]. صحیفه سجادیه، دعای47؛ «اللَّهُمَّ إِنَّكَ أَيَّدْتَ دِينَكَ فِي كُلِّ أَوَانٍ بِإِمَامٍ أَقَمْتَهُ عَلَماً لِعِبَادِكَ وَ مَنَاراً فِي بِلَادِكَ بَعْدَ أَنْ وَصَلْتَ حَبْلَهُ بِحَبْلِكَ وَ جَعَلْتَهُ الذَّرِيعَةَ إِلَى رِضْوَانِكَ وَ افْتَرَضْتَ طَاعَتَهُ وَ حَذَّرْتَ مَعْصِيَتَهُ وَ أَمَرْتَ بِامْتِثَالِ أَوَامِرِهِ...».
[3]. سوره نحل, آيه53.
[4]. سوره حدید, آيه4.
#محرم
#مقام_شهود
#اثر_تفكر_جهان_بینی_در_مسائل_اخلاقی_سیاسی_و_اجتماعی
#آیت_الله_العظمی_جوادی_آملی
📚 پیام به همایش امام سجاد (علیه السلام)
تاریخ: 1390/09/02