هدایت شده از آوای ماندگار°🎼؎
✅ خرده آیت الله قاضی بر شعر باباطاهر
علامه طباطبائی از قول استادشان مرحوم آقای قاضی میفرمودند:من از باباطاهر تعجب میکنم که در شعرش چنین سروده:
🔸یکی درد و یکی درمان پسندد
🔸یکی وصل و یکی هجران پسندد
🔸من از درمان و درد و وصل و هجران
🔸پسندم آنچه را جانان پسندد
چه طور باباطاهر گفته است: اگر جانان، هجران را پسندد، من هم آن را میپسندم.؟! چگونه انسان میتواند این را بپذیرد؟! عاشق بر هر چیز صبر میکند اما بر فراق، صبر نمیتواند کرد.
مولا علی علیه السلام در دعای کمیل میفرماید: مولا و آقای من! گیرم بر عذاب تو صبر کنم؛ بر دوری تو چگونه شکیبا باشم؟! »
📔 ز مهر افروخته، ص 72
⁉️ یک سوال: چرا شهید مطهری، اینقدر به علامه طباطبایی(ره) عشق می ورزید؟
یکی از فضلا میگفت:
به استاد مطهری_رضوان الله علیه_عرض کردم که شما فوق العاده از علامه طباطبایی_علیه الرحمه_تجلیل می کنید و تعبیر_روحی فداه_ را در مورد ایشان دارید، این همه تجلیل به خاطر چیست؟
ایشان فرمودند:
من فیلسوف و عارف بسیار دیده ام و احترام مخصوص من به ایشان نه به خاطر این است که ایشان یک فیلسوف است،بلکه احترامم به این جهت است که او عاشق و دلباخته اهل بیت_علیهم السلام_ است.علامه طباطبایی_رضوان الله علیه_در ماه رمضان،روزه خود را با بوسه بر ضریح مقدس حضرت معصومه_سلام الله علیها_افطار می کرد،ابتدا پیاده به حرم مشرف می شد و ضریح مقدس را می بوسید،سپس به خانه می رفت و غذا می خورد.این ویژگی آن بزرگوار است که مرا به شدت شیفته ایشان نموده است.
📚 سلسه مباحثی برای طلاب، ص 23
#کانال_علامه_طباطبایی_ره
💎 سه نوع خیرخواهی خداوند برای بندگان
🔻پيامبر صلیاللهعلیهوآله:
اِذا اَرادَ اللّه ُ بِعَبْدٍ خَيْرا، فَقَّهَهُ فِى الدّينِ وَ زَهَّدَهُ فِى الدُّنْيا وَ بَصَّرَهُ عُيوبَهُ
❇️ خداوند چون خير بندهاى را بخواهد، به او فهم دين میدهد و او را به دنيا، بیرغبت میگرداند و به عيوبش، آگاهش میسازد.
📚 كنز العمّال، ح ۲۸۶۸۹
💠 ثمره تقوا💠
🔹عنْ أَمِيرِ اَلْمُؤْمِنِينَ عَلَيْهِ السَّلاَمُ أَنَّهُ قَالَ: مَنِ اِتَّقَى اَللَّهَ حَقَّ تُقَاتِهِ أَعْطَاهُ اَللَّهُ أُنْساً بِلاَ أَنِيسٍ وَ غَنَاءً بِلاَ مَالٍ وَ عِزّاً بِلاَ سُلْطَانٍ
🔹از امیرالمومنین علیه السلام نقل شده است که فرمود: هر كس از خداوند ، چنان كه بايد پَروا داشته باشد ، خدا او را بى هيچ همدمى از تنهايى به در مى آورد و بى هيچ مالى توانگرش مى كند و بى هيچ قدرتى عزّتش مى بخشد .
📚مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل , جلد۱۱ , صفحه ۲۶۵
👓 سه روز قبل از رحلت پیامبر، مثل امروزی،
نبیّ مکرم فرمود قلم و دوات بیاورید تا جانشین را مکتوب نیز برایتان بنویسم! تا گمراه نشوید!!
🔹 یکی از اطرافیان مانع شد و گفت: بیماری غلبه کرده است!!
❗️ همیشه توجیههای بیشرمانه مانع از اقدامات انبیا و اولیا بوده است!
👓 این ماجرای دردناک ((دوات و قلم)) و جمله عجیب: ان الرجل لیهجر حسبنا کتاب الله!
یک هشداره برای همه ما!
که انسان اگر ذات توجیهتراشش رو سرکوب نکنه و دنبال حق نره، خیلی رسوا خواهد بود، مثلا در همین ماجرا، فقط ۴بار این ماجرا در صحیح بخاری نقل شده! ( ج۱، ص۳۷، ج۴، ص۶۶، ج۵، ص۱۳۷-۱۳۸، ج۷، ص۹) در صحیح مسلم، مسند احمد، سنن بیهقی و... هم متعدد اشاره شده!!
حالا توجیه بزرگان اهل سنت را در این ماجرا ببیند:
1️⃣ روایت ضعیف و غیر معتبره!!
2️⃣ هجر» را به معنای ترک کردن گرفته و گفتهاند منظور اون مرد این بوده که پیامبر ما را ترک میکند!! (واقعا این توجیه رو آوردن ها!)
3️⃣ استفهام انکاری گفته! یعنی ان الرجل لیهجر؟؟!!
4️⃣ اتفاقا اینکه نگذاشت دوات بیاورند و گفت:حسبنا کتاب الله نشانه دقت نظر اوست!!
(ناخودآگاه اذعان کردهاند برتری این بیادب رو بر پیامبر! که یعنی پیامبر متوجه نبود!)
5️⃣ عبارت مجمل است!
❗️ اگر از تاریخ درس نگیریم خدای نکرده خودمان مایهی عبرت دیگران خواهیم شد
♥️شلوارهای نپوشیده!♥️
👈چند وقت پیش، گفتگوی مردی ۵۳ ساله را نمایش می داد. او می گفت:
بچه بودم، بزرگترین آرزوم پوشیدن شلوار بود. اون موقع ها شلوارهای گل گلی می پوشیدیم. یک روز پدرم گفت: چون می خواهید مدرسه بروید، براتون شلوار می خرم از همون شلواری که پسر کدخدا داره. ما سه برادر بودیم و رفتیم بیرون روستا کنار جاده تا پدرمون برگرده. دو نفرمون مدرسه می رفتیم ولی آخرین برادرم هنوز کوچیک بود و مدرسه نمی رفت اسمش رفعت بود. سه تایی نشستیم کنار جاده خاکی روستا و منتظر مینی بوس شدیم تا پدرم بیاید و شلوارمون را بیاره. برادر شش ساله ام رفعت همین جور کنار جاده وایساده بود از من پرسید دوست داری شلوارت چه رنگی باشه؟گفتم سیاه. گفت من دوست دارم شلوارم آبی باشه ...
برادر کوچکم بهمون پز داد که شماها با شلوارک مدرسه می روید ولی من از همون اول با شلوار بیرون می روم. بعدش پرسید که به نظرت پدر از کفش های بچه شهری ها هم میخره؟ گفتم : نه اگه بخره هم از کفش های پلاستیکی می خره. همین طوری با هم حرف می زدیم که دیدم مینی بوس از دور داره میاد.
👈پدرم اومد و با هم پاکت های خرید رو گرفتیم و خوشحال رفتیم خونه. برای من و او یکی برادرم شلوار و پیراهن و کفش پلاستیکی گرفته بود.
رفعت داخل پاکت ها را گشت و دید پدر براش چیزی نخریده. به پدرم نگاه کرد و گفت : پس من چی؟ پدر گفت: دفعه بعد که برم برات می خرم.
پولش کافی نبود که برای رفعت هم بخره!😔 اما رفعت قبول نکرد. شب سر سفره شام فقط صدای گریه رفعت بالا بود. یه حالتی داشت خیلی ناراحت.
👈 فرداش از مدرسه که اومدم رفعت به من گفت:شلوار چقدر بهت میاد میشه بیاری منم بپوشم؟ گفتم نه. خاکی میشه نمی دم. روز دوم هم گفت ندادم. روز سوم هم ندادم. اون موقع ها کفش هارو میذاشتیم زیر بالش وشلوار رو زیر تشک که اتو بشه. روز چهارم هم دوباره گفت چه بهت میاد بذار منم بپوشم.
گفتم اندازه تو نیست. گفت دم پاهاشو تا میزنم تا اندازه بشه. گفتم آخه کثیف می کنی. گفت: نه روی فرش می پوشم خاکی نشه. فقط یه بار توی آینه خودمو ببینم بهم میاد یا نه!
👈 گفتم :عجب پسره سریشی هستی, باشه فردا که از مدرسه اومدم بهت می دم اما فقط ۵ دقیقه ها، مراقب باش کثیفش نکنی والا حسابی کتکت می زنم. خیلی خوشحال شد، شب روی یک تشک کنار هم خوابیدیم. نصف شب زد به شونه ام و گفت: الکی گفتی یا واقعاً شلوارتو می دی بپوشم؟! گفتم خیالت راحت باشه می دم بپوشی. حالا بگیر بخواب.
👈 فردا صبح زود بیدار شدیم بریم مدرسه. رفعت هم اون روز صبح بیدار شد و گفت: زود از مدرسه برگرد! موقع رفتن دیدم دم در نشست و منتظر برگشتن من موند!
♦️ زنگ سوم سر کلاس بودم. مدیر اومد در گوش معلم یه چیزی گفت و حالش عوض شد. بعد از چند دقیقه رو به من کرد و گفت"علیشان" تو برو خونه, بابات کارت داره. پیش خودم گفتم حتماً رفعت" الکی اومده گفته بابام کارم داره تا زودتر برم خونه و شلوارمو بپوشه! من اون موقع کلاس سوم ابتدایی بودم از مدرسه اومدم بیرون.
در مسیر خونه می دیدم که همه روستاییا هم به سمت خونه ما میرن. رسیدم دم در دیدم بردارم رفعت جلوی در نیست. وارد حیاط خونه شدم همه اهالی روستا جمع شده بودن و مادرم روی زمین افتاده بود و گریه می کرد و می گفت: بچه ی کوچک منو بدید.
♦️👈تازه فهمیدم اتفاقی افتاده و پیرمردی با تراکتور از جلوی خونه ما رد میشده و رفعت بردار کوچیک منو ندیده و اونو زیر گرفته و مُرده!
♦️دقیقا اون روزی که می خواستم شلوارمو بدم بپوشه رفعت مرده بود، پدرم نتونست به ما دوست داشتنش رو نشون بده. اون از دو سالگی خودش یتیم شده بود و از میان ۱۱ بچه دیگه پدرم کوچکترینشون بود.
♦️نکته: ما در دوست داشتن مشکلی نداریم ولی در نشون دادن و ابراز کردن مهربانی و عشق و دوست داشتنمون مشکل داریم.
👈اون موقع ها عمو و مادر بزرگ و... داشتیم اما بلد نبودیم با بغل کردنشون بگیم که دوستشون داریم.
👈اون روز بابام جنازه برادرم را بغل کرد و با گریه گفت: رفعت پسرم من می خواستم ببرمت بازار خرید نه این که ببرمت تو مزار. پاشو بابا... پاشو با هم بریم خرید کنیم!
من اون موقع یک بچه ی ۹ ساله بودم . رفتم شلواری که پام بود رو درش آوردم و شلوار کهنه رو پوشیدم و شلوار تازه رو زدم زیر بغل و دویدم پشت تابوت و به دایی ام گفتم: رفعت امروز قرار بود شلوار منو بپوشه الان میشه بدم بپوشه؟ دایی ام گفت معلومه که نمیشه بدو برو.
👈 همانطور که من و همهی بینندگان و مرد ۵۳ ساله ای که این داستان واقعی را تعریف می کرد و اشک می ریختند، گفت:
من یه زمانی برادر داشتم و شلوار نداشتم اما الان کلی شلوار دارم و برادرم رفعت را ندارم. از همین امروز برای ابراز علاقه به خانواده و دوستان تون خجالت نکشید!"
💠 راه به دست آوردن تقوا💠
🔻امیرالمومنین علیه السلام:
🔹ذمَّتي بِما أقولُ رَهينَةٌ، وأنَا بِهِ زَعيمٌ، إنَّ مَن صَرَّحَت لَهُ العِبَرُ عَمّا بَينَ يَدَيهِ مِنَ المَثُلاتِ، حَجَزَتهُ التَّقوى عَن تَقَحُّمِ الشُّبُهاتِ.
🔹آنچه مى گويم، بر عهده مى گيرم و خود ، بدان ضامنم. آن كه از عقوبتهاى مقابل ديدگانش عبرت گيرد، تقوا او را از فرو افتادن در شبههها نگه دارد .
📚نهج البلاغة : الخطبة ١٦.
💎 سخنی قابل تأمل از امام صادق علیهالسلام
🔻امام صادق عليهالسلام:
إن كانَتِ الدُّنيا فانِيَةً فَالطُّمَأنينَةُ إلَيها لِماذا؟!
➖ اگر دنيا نابودشدنى است، پس دلخوش كردن به آن چرا؟!
الخصال، ص ۴۵۰، ح ۵۵
﷽
امام علی(علیه السلام):
پیروزی با دوراندیشی و اراده پایدار به دست می آید.
📚 میزان الحکمه، ج ۳، ص ۵۴
#تحصیلی
#استعدادسنجی
.
#مرد_عرب_نگران_نزد_پیامبر_آمد
حدود دو سال است که خدا فرزند پسری به من داده است، من و همسرم هر دو سفید پوستیم ولی بچه ی ما سیاه به دنیا آمده است
تا اینکه کسی در دلم نگرانی ای ایجاد کرد و گفت: همسرت به تو خیانت کرده است و این پسر، پسر تو نیست چرا که همرنگ تو به دنیا نیامده است، اکنون این فکر تمام وجودم راه فرا گرفته است که نکند همسرم به من خیانت کرده باشد و این پسر، فرزند من نباشد
پیامبر فرمودند:
به بیرون از مدینه برو جوانی مشغول به کار است و در حال ساختن خانه ای می باشد، او را پیدا کن و فرزندت را کنار او رها کرده و نظاره گر باش
اگر فرزندت به نزد او رفت بدان حلال زاده است اما اگر پسرت از آن جوان دوری کرد نطفه اش از تو نیست
🍃مرد چنین کرد
بیرون از مدینه رفت و جوان را دید
فرزندش را کنار او رها کرد و خود عقب رفت، کودک کمی به مرد که در حال کار کردن بود نگاه کرد، کمی اطراف او راه رفت و اطرافش را نگاه کرد
مرد عرب ایستاده بود و از دور تماشا می کرد که کودک چه می کند، در دلش غوغایی بود، دید پسرکش گوشه ی پیراهن جوان را گرفت و تکان داد و دستهایش را باز کرد تا جوان او را بغل کند
دید که جوان دست از کار شست و کودک را بغل کرد، از دور لبخند کودک و آن مرد جوان را دید دلش آرام گرفت
به نزد جوان آمده و سلام کرد و کودک را خواست که از آغوش جوان بگیرد، کودک خودش را به آغوش مرد جوان چسبانیده بود
بالاخره پدر، پسرش را گرفته و از مرد جوان عذر خواست و خداحافظی کرد
به مدینه و مسجد پیامبر آمد و ماجرا تعریف کرد
رسول گرامی اسلام به او فرمودند: شک نکن که این پسر فرزند توست و ممکن است در اعقاب تو فردی سیاه بوده باشد که این فرزند به او تمایل پیدا کرده و نطفه به شکل او منعقد شده است
مرد عرب از رسول گرامی اسلام پرسید : می شود آن جوان را به من معرفی کنید
حضرت فرمودند: او برادر و عموزاده ی من علی بن ابیطالب است
🔹سپس رو به عرب فرمودند :
#دروغ_می_گوید_آنکس_که_می_گوید_حلال_زاده_است_اما_با_علی_دشمنی_دارد.
📗امالی صدوق، ص ۲۰۹
📗بحار الانوار، ج ۲۷، ص ۱۴۷
هدایت شده از پست اخر رو ببینید
•┈┈••✾❀🍃🖤🍃❀✾••┈┈•
◼️ فرا رسیدن سالروز رحلت پیامبر اکرم(ص) و شهادت امام حسن مجتبی(ع) تسلیت باد
#امام_حسن علیه السلام
#پیامبر_اکرم ص
@mawezah_ir
خودخواهی همیشه بد نیست.
معمولا در مرحله اول باید خودخواهانه در برابر وسوسههای ابلیس ایستاد.
حتی خودخواهانه هم میتوان به خداپرستی پرداخت، چون تمام منافع ما در گرو عبودیت است و تمام وسوسههای شیطان به ضرر ماست.
درمرحلهی بعد باید از همین خودخواهی هم عبور کرد و عاشقانه بندگی کرد.
استاد #پناهیان
معیار عقل.mp3
4.21M
💠 در محضر حضرت آیت الله العظمی #جوادی_آملی مدظله العالی
حرمت ویژه خدا برای رسول الله
▪️ معیار عقل
دردا که سوخت آتش دل، جسم و جان من
برخاست دود غم، دگر از دودمان من
شد آشیانهام قفس تنگ این جهان
جغدی در این قفس شده همآشیان من
کامم که خود ز غصّهٔ ایام تلخ بود
شد تلختر ز همسر نامهربان من
هرکس به آب رفع عطش میکند، ولی
یک جرعه آب، ریخته آتش به جان من...
زهر جفا ز لالهٔ رویم ربوده رنگ
با خطِّ سبز آمده حکم خزان من
بس ناروا شنیدهام و صبر کردهام
دردا که سخت بوده بسی امتحان من
آری یتیم میشود امروز قاسمم
گرید به نور دیدهٔ من دیدگان من
در کربلا به جای من او را قبول کن
مشکن حسین من، دل این نوجوان من
زهرا کجاست تا که در آغوش گرم او
آسان بر آید از تن مجروح، جان من
تا بر زبان برد مگر از لطف، نام ما
یک عمر «یا حسن» شده ورد زبان من
صد ره مرا ز عشرت فردوس خوشتر است
یکبار اگر که یار بگوید «حسان» من
#شهادت_امام_حسن_مجتبی_علیه_السلام
#حبیب_چایچیان
پیامبر عزیزمون فرمودن
بهترین زنان امت من،
خوبروترین و کم مهریهترین آنانند!
گوش کردیم؟! نه...
▪️ درسي از زيارت پيامبر(صلیاللهعلیهوآلهوسلم): مبارزه با طوفان ترديدها نسبت به معاد
🔹يك محور مهم در اين زيارتنامه كه در كتب ادعيه آمده و مورد توصيه امروز است، ضروت توجه به ابعاد معاد و تقويت باور به آن به ويژه در اين عصر #شكگرايي است كه امثال آقايان #شبستري، #سروش، #ملکیان، #آقاميري و ... به آن دامن مي زنند.
🔹#روش كسب #سلامت_معنوي: رفع #ترديدها نسبت به #معاد، تبديل فهم به باور، و تقويت آن، با ياداوري و تفكر در اوصاف قيامت
🔻در بخشي از زيارتنامه چنين از خدا مي طلبيم:
خداوندا، پناه میآورم به بزرگواری ذاتت، از اینکه مرا خوار و رسوا سازي در:
1. روزی که پردهها در آن دریده شود و اسرار و رسواییها در آن آشکار گردد
2. روزي كه اندامها در آن بلرزد
3. روز حسرت و پشیمانی
4. روز نزدیک
5. روز زیانکاری (براي گنهكاران)
6. روز جدا کردن (حق از باطل)
7. روز پاداش
8. روزی که طول آن پنجاه هزار سال است
9. روزی که بلرزاند لرزانندهای
10. روزی که از پی آن لرزانندهای دیگر آید
11. روز ارائۀ اعمال
12. روزی که مردم در پیشگاه پروردگار جهانیان بپا خیزند
13. روزی که فرار کند انسان از برادر و مادر و پدر و همسر و فرزندانش
14. روزی که زمین و کرانههای آسمان شکافته شود
15. روزی که هرکسی بیاید و از وجود خود دفاع کند
16. روزی که بندگان برگردانده شوند به سوی خدا
17. روزي كه بندگان را به آنچه انجام دادهاند آگاهشان سازند
18. روزی که از رفیق به رفیق سودی نرسد
19. روزی که مردم بازگردانده شوند به سوی دانای نهان و آشکار
20. روزی که مردم از قبرها شتابان درآیند، گویی به سوی نشانههایی میدوند و گویی ملخهایی پراکندهاند، درحالیکه چشم دوختهاند به سوی دعوت کننده به جانب خدا
21. روز حادثه اي ويژه
22. روزی که زمین به سختی بلرزد
23. روزی که آسمان همانند فلزّ گداخته و کوهها همانند پنبه زده شده، میشوند
24. روزي كه هيچ دوستي از دوستش احوالي نپرسد
25. روز گواه و روز گواهی شده
26. روزی که فرشتگان صف در صف باشند.
متن عربي: وَأَعُوذُ بِكَرَمِ وَجْهِكَ أَنْ تُقِيمَنِي مَقامَ الْخِزْيِ وَالذُّلِّ يَوْمَ تُهْتَكُ فِيهِ الْأَسْتارُ، وَتَبْدُو فِيهِ الْأَسْرارُ وَالْفَضائِحُ، وَتَرْعَدُ فِيهِ الْفَرائِصُ يَوْمَ الْحَسْرَةِ وَالنَّدَامَةِ، يَوْمَ الْآفِكَةِ، يَوْمَ الْآزِفَةِ، يَوْمَ التَّغابُنِ، يَوْمَ الْفَصْلِ، يَوْمَ الْجَزاءِ، يَوْماً كانَ مِقْدارُهُ خَمْسِينَ أَلْفَ سَنَةٍ، يَوْمَ النَّفْخَةِ، يَوْمَ تَرْجُفُ الرَّاجِفَةُ تَتْبَعُهَا الرَّادِفَةُ، يَوْمَ النَّشْرِ، يَوْمَ الْعَرْضِ، يَوْمَ يَقُومُ النَّاسُ لِرَبِّ الْعالَمِينَ، يَوْمَ يَفِرُّ الْمَرْءُ مِنْ أَخِيهِ وَأُمِّهِ وَأَبِيهِ وَصاحِبَتِهِ وَبَنِيهِ، يَوْمَ تَشَقَّقُ الْأَرْضُ وَأَكْنافُ السَّماءِ، يَوْمَ تَأْتِي كُلُّ نَفْسٍ تُجادِلُ عَنْ نَفْسِها، يَوْمَ يُرَدُّونَ إِلَى اللّٰهِ فَيُنَبِّئُهُمْ بِمَا عَمِلُوا، يَوْمَ لَايُغْنِي مَوْلىً عَنْ مَوْلىً شَيْئاً وَلَا هُمْ يُنْصَرُونَ إِلّا مَنْ رَحِمَ اللّٰهُ إِنَّهُ هُوَ الْعَزِيزُ الرَّحِيمُ؛
يَوْمَ يُرَدُّونَ إِلىٰ عالِمِ الْغَيْبِ وَالشَّهادَةِ، يَوْمَ يُرَدُّونَ إِلَى اللّٰهِ مَوْلاهُمُ الْحَقِّ، يَوْمَ يَخْرُجُونَ مِنَ الْأَجْداثِ سِراعاً كَأَنَّهُمْ إِلىٰ نُصُبٍ يُوفِضُونَ وَكَأَنَّهُمْ جَرادٌ مُنْتَشِرٌ مُهْطِعِينَ إِلَى الدَّاعِي إِلَى اللّٰهِ يَوْمَ الْواقِعَةِ، يَوْمَ تُرَجُّ الْأَرْضُ رَجَّاً، يَوْمَ تَكُونُ السَّماءُ كَالْمُهْلِ وَتَكُونُ الْجِبَالُ كَالْعِهْنِ وَلَا يَسْأَلُ حَمِيمٌ حَمِيماً، يَوْمَ الشَّاهِدِ وَالْمَشْهُودِ، يَوْمَ تَكُونُ الْمَلائِكَةُ صَفّاً صَفّاً.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
[شما صدای استاد صفایی حائری را میشنوید]
رحمت برای عالمین
#رسول_الله
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کلیپ 🎬 #استاد_شجاعی
🗯 من میخوام؛ از لحظهی ورودم به برزخ ؛
تا وقتی که خدا خدایی میکنه؛
توی بهشتِ امام رضا علیهالسلام، و با ایشون، همراه و همخونه باشم 💫....
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⚱ماجرای گلدانی که از دست خادم حرم امام رضا(ع) بر سر یکی از زائراین افتاد!
🎧حاج اقا دانشمند
هدایت شده از 💖 همسرانه حوایِ آدم 💖
•┈┈••✾❀🍃🖤🍃❀✾••┈┈•
#زیارت_مختصر #امام_رضا علیهالسلام
هر کسی حاجت داره امشب وقتشه
سفره عزا و نذری و عرض ارادت با گریه روضه داره جمع میشه..😔
#شهادت_امام_رضا علیهالسلام تسلیت باد
🖤 دورهمی حــواے آدمی ها 🌱🖤
🖤 @havayeadam 🖤
j2 4.11.90 30 safar - sire siyasi emam reza - daftar makarem.mp3
17.71M
🎧 استاد میرباقری | قطعه صوتی با عنوان «طرح امامان و هجرت امام رضا علیهالسلام»
💥 رفتار و فعل هر یک از ائمه معصومین(ع) در هر یک از شئون حیاتشان در عالم دنیا، از فعل سایر معصومین(ع) گسسته و جدا نیست؛ بلکه فعل هر معصومی هم چون حلقههای پیوسته یک زنجیر، با افعال سایر معصومین ارتباط دارد؛ و افعال معصومین، فعل یکدیگر را نقض نمیکند.
💥 هجرت امام رضا(ع) ادامه سلسله رفتارهای نبی اکرم(ص)، امیرالمومنین(ع) و سایر معصومین(ع) است؛ و بدون توجه به رویکردهای رفتار سیاسی این بزرگواران، نمیتوان این هجرت را تحلیل کرد. اگرچه با بعثت نبی اکرم (ص) تاریخ جهان اسلام آغاز میشود؛ اما برپا شدن دولت سقیفه، ادامه این مسیر را دچار چالشهای میکند که با دوراندیشی و تدابیر امیرالمومنین(ع) و دیگر معصومین(ع) رسالت آن حضرت ادامه مییابد. یکی از مراحل تحقق این رسالت عظیم، هجرت امام رضا(ع) از مدینه به مرو است.
☑️ @mirbaqeri_ir
tahlil shekast va piroozi da fel masoom-shahadat emam reza-daftar rahbari(83-02-01) .mp3
12.01M
وَ قَبْرٌ بِطُوسٍ یالَها مِنْ مُصیبةٍ
اََلَحَّتْ عَلَى اْلاَحْشآءِ بِالزَّفَراتِ
اِلَى الْحَشْرِ حَتّى یبْعَثَ اللّهُ قائِماً
یفَرِّجُ عَنَّا الْهَمَّ وَالْکرُباتِ
#روضه #شهادت_امام_رضا
امام_رضا علیهالسلام
#استاد_میرباقری
🖤 دورهمی حــواے آدمی ها 🌱🖤
🖤 @havayeadam 🖤