🔰 ازدواج دختر علامه #محمدتقی_مجلسی (ره) با آیت الله #ملاصالح_مازندرانی
🔹روزی علامه محمّدتقی مجلسی متوجه شد که شاگرد دانشمندش محمدصالح مازندرانی میل به ازدواج دارد. بعد از فراغت از تدریس به او گفت: اگر اجازه دهی دختری را برای شما خواستگاری کنم تا از رنج تنهایی آسوده شوی؟
🔸شاگرد جوان سر به زیر انداخت و با زبان حال آمادگی خود را اعلام داشت، علامه مجلسی به اندرون رفت و آمنه بیگم را که در علوم دینی و ادبی به سرحد کمال رسیده بود فرا خواند و گفت: دخترم! شوهری برایت پیدا کردهام که در نهایت فقر و تنگدستی و منتهای فضل و صلاح و کمال درسی است، ولی قبولی او بسته به اجازه توست.
🌀آمنه بیگم شرایط داماد را پذیرفت و حجله عروسی آماده شد. داماد وقتی متوجه زیبایی صورت و سیرت عروس شد، به گوشه ای رفت و سر به سجده نهاد. پس از آن سرگرم مطالعه شد و غرق در مسئله علمی سختی از کتاب قواعد علامه حلی شد که برای فردا باید آماده می ساخت. عروس که داماد را زیر نظر داشت متوجه مطلب شد. فردا که داماد به درس و مباحثه رفت، مسئله علمی را حل کرد و یادداشت آن را در صفحه مخصوص آن گذاشت.
فردا شب وقتی دادماد، با دست نوشته همسرش مواجه شد و آن را در نهایت دقت و درستی یافت، بسیار خوشحال شد و سر به سجده گذاشت و تا بامداد به عبادت خداوند مشغول شد.
🔻وقتی پدر عروس، از ماجرا آگاه شد، داماد را خواست و به وی گفت: اگر این دختر با تو همافق نیست، صریحاً بگو تا دیگری را برایت عقد کنم. داماد گفت: اتفاقا دختر شما از هر جهت مورد پسند من است. می خواستم از خداوند بابت این نعمت شاکر باشم و میدانم که هر چه کوشش کنم نمیتوانم چنانکه باید شکر نعمت خدا را ادا کنم.
🔺چون علامه مجلسی این سخن را از شاگرد فرزانه دانشمند خود شنید، فرمود: آری، اعتراف به نداشتن قدرت برای شکرگزاری، خود دلیل به نهایت شکر بندگان است.
#روز_ازدواج
📚فواید الرضویه، ص544
♨️ #سیره_علما؛ کُنجی برای انس با گَنج خاطرات علما
@sireyeolama