📘#داستانهایبحارالانوار
💠برکت مال حلال
🔹روزی امیرالمومنین علیه السلام میثم تمار را در پی کارى فرستاد و تا بازگشت او، خود، در مغازه میثم ماند.
یک مشترى براى خریدن خرما مراجعه کرد.
حضرت فرمود: پول را بگذار و خرما بردار!...
وقتى میثم برگشت و از این معامله با خبر شد، دید که پولهاى آن شخص، تقلبى است و به حضرت قضیه را گفت.
🔹 امیرالمومنین (علیه السلام) فرمود: «آنان هم خرما را تلخ خواهند یافت.»
در همین گفتگو بودند که آن مشترى، خرماها را باز آورد و گفت: این خرما تلخ است...
📚بحارالانوار، ج۴۱، ص۲۶۸
┏━━━━━━━━🌺🍃━┓
@sisadodelltangnafar
┗━━🌺🍃━━━━━━━┛
📘#داستانهایبحارالانوار
💠بهترینها و بدترین ها
🔹مولای لقمان حکیم به او گفت:
گوسفندی را سر ببر، و دو عضو از بهترین اعضایش را برایم بیاور!
لقمان گوسفندی را سر برید و دل و زبانش را نزد مولایش آورد.
روز دیگر به او گفت:
برو گوسفندی را ذبح کن و دو عضو از بدترین عضوهایش را برایم بیاور.
او رفت باز دل و زبان را آورد.
🔹مولایش از او پرسید:
چگونه دل و زبان هم بهترین و هم بد ترین اعضاء هستند؟
لقمان پاسخ داد:
إنهما أطیب شییء إذا طابا و اخبث شیی اذا خبثا:
دل و زبان اگر پاک باشند بهترین اعضاء؛ و اگر ناپاک باشند بدترین آنها هستند.
📚 بحارالانوار، ج ۱۳ ص۴۲۴ در متن و حاشیه
┏━━━━━━━━🌺🍃━┓
@sisadodelltangnafar
┗━━🌺🍃━━━━━━━┛
📘#داستانهایبحارالانوار
💠رمز موفقیت
🔹امیرالمومنین علی علیه السلام بسیار صدقه میدادند و از مستمندان دستگیری میکردند.
شخصی به آن حضرت عرض کرد:
کم تصدق الا تمسک؛ چقدر زیاد صدقه میدهی، آیا چیزی برای خود نگه میداری؟
🔹امام علی در پاسخ فرمودند:
آری به خدا سوگند، اگر بدانم خداوند انجام یک واجب (انجام یک وظیفه) را قبول میکند از زیاده روی در انفاق خود داری میکردم، ولی نمی دانم که آیا این کارهای من مورد قبول خداوند هست یا نه؟ اکنون که نمی دانم آنقدر میدهم تا بلکه یکی از آنها مورد قبول واقع گردد. [۱]
📌بدینگونه امام (علیه السلام) به ما میآموزد هر چه بیشتر در انجام کارهای خیر بکوشیم و هرگز زیادی آن ما را مغرور نسازد.
📚۱.بحارالانوار،ج ۴۱،ص ۱۳۸
┏━━━━━━━━🌺🍃━┓
@sisadodelltangnafar
┗━━🌺🍃━━━━━━━┛
📘#داستانهایبحارالانوار
💠 حدود همسایه
🔹مردی از انصار خدمت پیامبر خدا صلی الله علیه و آله آمد و عرض کرد:
من خانه ای در فلان محل خریدهام و نزدیکترین همسایهام آدمی است که امید خیری از او ندارم و از شرش نیز خاطر جمع نیستم.
🔹رسول خدا صلی الله علیه و آله به حضرت علی علیه السلام، سلمان، اباذر و (راوی میگوید: چهارمی شاید مقداد باشد) دستور فرمود که با صدای بلند در مسجد فریاد زنند که هرکس همسایه اش از آزار او آسوده نباشد، #ایمان ندارد، آنان نیز در مسجد سه بار فرمایش حضرت را با صدای بلند به مردم اعلان کردند.
🔹سپس حضرت با دست اشاره کرد و فرمود:
«چهل خانه از چپ و راست و جلو و عقب همسایه محسوب میشود.»
📚بحارالانوار، ج ۷۴، ص ۱۵۲.
┏━━━━━━━━🌺🍃━┓
@sisadodelltangnafar
┗━━🌺🍃━━━━━━━┛
📘#داستانهایبحارالانوار
💠ثواب نه هزار سال عبادت
🔹میمون بن مهران می گوید:
با امام مجتبی علیه السلام در مسجدالحرام بودم. حضرت در آن جا معتکف و مشغول طواف بودند.
نیازمندی نزد ایشان آمد و عرض کرد: «ای فرزند رسول خدا، به فلان شخص مقداری بدهکارم و از عهده قرض او برنمی آیم. اگر ممکن است مرا کمک کنید».
🔹امام فرمودند: «به صاحب این خانه! [و اشاره به کعبه کردند] متأسفانه در حال حاضر، پولی در اختیار ندارم».
شخص نیازمند گفت: «ای فرزند رسول خدا! پس از او بخواهید که به من مهلت بدهد؛ چون مرا تهدید کرده است که اگر بدهی خود را نپردازم، مرا به زندان بیندازد».
حضرت طواف خود را قطع کردند و همراه آن مرد به راه افتادند تا نزد طلب کارش بروند و از او مهلت بگیرند.
🔹عرض کردم: «ای فرزند رسول خدا! گویا فراموش کرده اید که در مسجد قصد اعتکاف کرده اید».
حضرت فرمودند: «نه فراموش نکرده ام؛ ولی از پدرم شنیدم که پیامبر اکرم فرمود: هر کس حاجت برادر مؤمن خود را برآورد، نزد خدا مانند کسی است که نُه هزار سال روزها روزه گرفته و شب ها را به عبادت گذرانیده است»
📚 بحارالانوار، ج، ۷۴ ص ۳۱۵.
┏━━━━━━━━🌺🍃━┓
@sisadodelltangnafar
┗━━🌺🍃━━━━━━━┛
📘#داستانهایبحارالانوار
💠 شهادت خالصانه
🔹روزی پیامبر گرامی ضمن سخنرانی به مردم فرمودند:
«ای مردم! هر کس خدا را ملاقات کند و با اخلاص به یگانگی او شهادت دهد و شهادت او به چیز دیگر مخلوط نباشد، داخل بهشت میگردد.»
🔹امیرالمومنین علی (علیه السلام) برخاستند و عرض کردند:
« یا رسول الله! پدر و مادرم به فدایت، چگونه ممکن است کلمه ی «لا اله الا الله» را خالصانه بگوید و گواهی به یکتای خداوند را از روی اخلاص بدهد، به طوری که چیزی به آن مخلوط نباشد؟ برای ما توضیح دهید تا آن را بدانیم.»
🔹رسول خدا فرمودند:
آری، اگر انسان این صفات را داشته باشد:
🔘۱. حریص دنیا باشد.
🔘۲. دنیا را از راه نامشروع کسب نماید.
🔘٣. به زندگانی دنیا راضی باشد.
🔘۴. گفتارش گفتار نیکان و عملش، عمل طاغوتیان ستمگر باشد.
توحید او خالص نخواهد بود.
هرگاه هیچکدام از این صفات در او نباشد توحید او خالصانه است و داخل بهشت خواهد بود.
📚بحارالانوار،ج ۷۶، ص ۳۷۰.
┏━━━━━━━━🌺🍃━┓
@sisadodelltangnafar
┗━━🌺🍃━━━━━━━┛
📘#داستانهایبحارالانوار
💠 مزاح پیغمبر
🔹پیرزنی به حضور پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله رسید، عرض کرد: من دوست دارم که اهل بهشت باشم.
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله به او فرمودند:
«پیرزن به بهشت نمی رود.»
او گریان از محضر پیامبر خارج شد.
🔹بلال حبشی او را در حال گریه دید.
پرسید: چرا گریه میکنی؟
گفت: گریهام به خاطر این است که پیغمبر فرمودند: پیرزن به بهشت نمی رود.
🔹بلال به محضر پیامبر وارد شد و حال پیرزن را بیان نمود.
حضرت فرمودند: «سیاه نیز به بهشت نمی رود.»
بلال غمگین شد و هر دو نشستند و گریستند.
🔹عباس عموی پیامبر آنها را گریان دید.
پرسید: چرا گریه میکنید؟
آنان فرمایش پیامبر را نقل کردند.
عباس ماجرا را به پیامبر عرض کرد.
حضرت به عمویشان که پیرمرد بود فرمودند:
«پیرمرد هم به بهشت نمی رود.»
🔹عباس هم سخت پریشان و ناراحت گشت.
سپس رسول اکرم هر سه نفر را به حضورشان خواستند، آنها را خوشحال نمودند و فرمودند:
«خداوند اهل بهشت را در سیمای جوان نورانی درحالی که تاجی به سر دارند وارد بهشت میکند، نه به صورت پیر و سیاه چهره»
📚 بحار، ج ۱۰۳، ص ۸۴.
┏━━━━━━━━🌺🍃━┓
@sisadodelltangnafar
┗━━🌺🍃━━━━━━━┛
📘#داستانهایبحارالانوار
💠 لبخند پیامبر صلی الله علیه و آله
🔹روزی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله، به طرف آسمان نگاه میکردند، تبسمی نمودند.
شخصی به حضرت گفت:
«یا رسول الله ما دیدیم به سوی آسمان نگاه کردید و لبخندی بر لبانتان نقش بست، علت آن چه بود؟»
🔹رسول خدا فرمودند:
آری! به آسمان نگاه میکردم، دیدم دو فرشته به زمین آمدند تا پاداش عبادت شبانه روزی بنده با ایمانی را که هر روز در محل خود به عبادت و نماز مشغول میشد، بنویسند؛ ولی او را در محل نماز خود نیافتند. او در بستر بیماری افتاده بود.
🔹فرشتگان به سوی آسمان بالا رفتند و به خداوند متعال عرض کردند:
«ما طبق معمول برای نوشتن پاداش عبادت آن بنده با ایمان به محل نماز او رفتیم. ولی او را در محل نمازش نیافتیم، زیرا در بستر بیماری آرمیده بود.»
🔹خداوند به آن فرشتگان فرمود:
«تا او در بستر بیماری است، پاداشی را که هر روز برای او هنگامی که در محل نماز و عبادتش بود، مینوشتید، بنویسید.
بر من است که پاداش اعمال نیک او را تا آن هنگام که در بستر بیماری است، برایش در نظر بگیرم. »
📚 بحار الانوار، ج ۲۲، ص ۸۳
┏━━━━━━━━🌺🍃━┓
@sisadodelltangnafar
┗━━🌺🍃━━━━━━━┛
📘#داستانهایبحارالانوار
💠 ذلت گناه و عزت طاعت
🔹یکی از خلفاء عباسی دل درد شدیدی داشت. بختیشوع که خود نصرانی، و از پزشکان ماهر آن عصر بود، برای معالجه به بالین آن خلیفه آمد و پس از معاینه، معجونی از دارو درست کرد و به خلیفه داد ولی خوب نشد بختیشوع که از معالجه او ناامید شده بود، گفت:
آنچه مربوط به علم پزشکی بود، همین بود که انجام دادم.
بنابراین درد تو با برنامه طبی، معالجه نمی یابد و ادامه دارد، مگر شخصی که دعایش مستجاب میشود، برای تو دعا کند.
🔹خلیفه به یکی از نگهبانان خود گفت:
موسی بن جعفر را به اینجا بیاور.
او رفت و امام کاظم (علیه السلام) را آورد.
مأمور شنید که حضرت در بین راه مشغول راز و نیاز شد و دعایی خواند، همان دم درد خلیفه برطرف شد و شفا یافت.
🔹پس از آنکه امام (علیه السلام) به نزد خلیفه وارد شد، به امام گفت:
تو را به حق جدت پیامبر مصطفی (صلی الله علیه و آله و سلم) سوگند میدهم، بگو بدانم درباره من چه دعایی کردی؟
🔹امام کاظم (علیه السلام) فرمود:
گفتم: اللهم کما أریته ذل معصیته فأره عر طاعتی. خدایا! همان طور که نتیجه ذلت و خواری گناه خلیفه را به او نشان دادی، نتیجه عزت و شرافت اطاعت مرا نیز نشان بده.
📌آری، استجابت دعا و نیایش از آثار اطاعت و بندگی است، همچنان که ذلت و گرفتاری معمولا از آثار عصیان و گناه میباشد.
📚 بحارالانوار، ج ۴۸، ص ۱۴۰.
┏━━━━━━━━🌺🍃━┓
@sisadodelltangnafar
┗━━🌺🍃━━━━━━━┛
📘#داستانهایبحارالانوار
💠 راه توانگر شدن!
🔹شخصی محضر رسول خدا صلی الله علیه و آله مشرف شد تا سوالی بکند.
شنید که پیامبر صلی الله علیه و آله میفرمایند:
«هرکه از ما بخواهد به او میدهیم و هر که بی نیازی پیشه کند خدایش بی نیاز کند.»
🔹مرد بدون آنکه سوالش را بکند، از محضر پیغمبر صلی الله علیه و آله بیرون آمد.
بار دوم نزد پیامبر گرامی آمد و بی پرسش برگشت. تا سه بار چنین کرد.
🔹روز سوم رفت و تیشه ای به عاریت گرفت، بالای کوه رفت و هیزم گرد آورد و در بازار به نیم صاع جو (تقریبا یک کیلو و نیم) فروخت و آن را خود با خانواده اش خوردند و این کار را ادامه داد تا توانست تبر بخرد، سپس دو شتر جوان و یک برده هم خرید و توانگر شد.
🔹بعد، نزد پیامبر صلی الله علیه و آله آمد و به آن حضرت گزارش داد.
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله فرمودند:
«نگفتم هر که از ما خواهشی کند به او میدهیم و اگر بی نیازی پیشه کند، خدایش توانگر سازد!»
📚 بحار ج ۷۵ ص ۱۰۸
┏━━━━━━━━🌺🍃━┓
@sisadodelltangnafar
┗━━🌺🍃━━━━━━━┛
📘#داستانهایبحارالانوار
💠عاقبت پناه بردن به خداوند سبحان و اهل بیت علیهم السلام...
🔹صفوان بن یحیی می گوید: در محضرحضرت امام صادق (علیه السلام) از محلی می گذشتم، دیدم قصابی بزغاله ای را خوابانده می خواهد سرش را ببرد، بزغاله فریادی کرد.
🔹امام علیه السلام نگاهی به قصاب نمودند، فرمودند: آن بزغاله را نکش.
قصاب: آقا! امری بود؟
- این بزغاله چند می ارزد؟
- چهار درهم.
🔹حضرت علیه السلام چهار درهم به قصاب داد و فرمودند: این حیوان را آزاد کن. قصاب هم بزغاله را آزاد کرد.
🔹به راه افتادیم، کمی راه رفته بودیم به ناگاه دیدیم، باز شکاری دراجی را دنبال می کند و نزدیک است شکارش کند.امام علیه السلام نگاهی به آسمان کرد و دست به طرف باز شکاری نمود،باز شکاری برگشت، دیگر دراج را تعقیب نکرد. من هم داشتم منظره را تماشا می کردم.
🔹پس از لحظه ای عرض کردم:آقاجان! من امروز از شما امر عجیبی دیدم! بزغاله فریاد کشید، شما او را خریده و آزاد کردی. دراج در آسمان ناله کرد، با اشاره ی دستت باز شکاری از تعقیب او دست برداشت. این ها چه جریانی بود، من نفهمیدم؟فرمودند: بلی، آن بزغاله که قصاب می خواست ذبحش کند و آن پرنده ای که در خطر مرگ قرار گرفته بود، مرا دیدند، هر دو گفتند:
🔹استجیر بالله و بکم اهللبیت...
پناه می برم به خدا و به شما خاندان پیغمبر از این بلایی که بر سر من می آید.
به من پناه بردند، من هم بزغاله را از قصاب خریده و آزاد کردم و دراج را از چنگال باز شکاری نجات بخشیدم.
📚 بحارالانوار،ج 47. ص 99.
┏━━━━━━━━🌺🍃━┓
@sisadodelltangnafar
┗━━🌺🍃━━━━━━━┛
📘#داستانهایبحارالانوار
💠گروه دهگانه امت پیامبر صلی الله علیه و آله در محشر
🔹جمعی از یاران پیامبر صلی الله علیه و آله در منزل ابو ایوب انصاری بودند. معاذبن جبل که در کنار رسول خدا نشسته بود، از حضرت معنای آیه (یوم ینفخ فی الصور فتأتون افواجا) را سؤال کرد.
🔹حضرت فرمود:
ای معاذ! از مطلب بزرگی پرسش نمودی، آن گاه اشک از دیدگان پیامبر صلی الله علیه و آله جاری شد و فرمود:
ده گروه از امت من در ده صفت گوناگون وارد صحرای محشر میشوند که از سایر مسلمانان جدا هستند:
بعضی به صورت میمون، برخی به صورت خوک، بعضی پاها بالا و صورتشان پایین به سوی محشر کشیده میشوند، برخی کور و لال، بعضی زبانشان را میجوند در حالی که عفونت از دهانشان سرازیر است و اهل محشر از کثیفی دهان آنان ناراحت میشوند، برخی دست و پا بریده، بعضی بر شاخههای آتش آویخته، برخی بدبوتر از مردار گندیده و بعضی در پوشش آتشین وارد محشر میشوند و آنها عبارتند از:
۱. سخن چین، به صورت میمون.
۲. حرام خواران، به صورت خوک.
۳. ربا خواران، واژگون (پاها به طرف بالا و سرها به طرف زمین).
۴. ستمگران، کور.
۵. خود پسندها، کر و لال.
۶. عالم بی عمل و قاضی ناحق، در حال جویدن زبان خود...
۷. آزار دهندگان همسایه، دست و پا بریده.
۸. خبرگزاران سلطان ظالم، آویخته به شاخههای آتش.
۹. شهوت پرستان و عیاشان و آنان که حقوق الهی را پرداخت نمی کنند، بدبوتر از مردار گندیده.
۱۰. متکبران و مغروران، در پوششی از آتش در روز قیامت محشور خواهند شد.
📚بحارالانوار، ج ۷، ص ۸۹.
┏━━━━━━━━🌺🍃━┓
@sisadodelltangnafar
┗━━🌺🍃━━━━━━━┛
📘#داستانهایبحارالانوار
💠 شهادت خالصانه
🔹روزی پیامبر گرامی ضمن سخنرانی به مردم فرمودند:
«ای مردم! هر کس خدا را ملاقات کند و با اخلاص به یگانگی او شهادت دهد و شهادت او به چیز دیگر مخلوط نباشد، داخل بهشت میگردد.»
🔹امیرالمومنین علی (علیه السلام) برخاستند و عرض کردند:
« یا رسول الله! پدر و مادرم به فدایت، چگونه ممکن است کلمه ی «لا اله الا الله» را خالصانه بگوید و گواهی به یکتای خداوند را از روی اخلاص بدهد، به طوری که چیزی به آن مخلوط نباشد؟ برای ما توضیح دهید تا آن را بدانیم.»
🔹رسول خدا فرمودند:
آری، اگر انسان این صفات را داشته باشد:
🔘۱. حریص دنیا باشد.
🔘۲. دنیا را از راه نامشروع کسب نماید.
🔘٣. به زندگانی دنیا راضی باشد.
🔘۴. گفتارش گفتار نیکان و عملش، عمل طاغوتیان ستمگر باشد.
توحید او خالص نخواهد بود.
هرگاه هیچکدام از این صفات در او نباشد توحید او خالصانه است و داخل بهشت خواهد بود.
📚بحارالانوار،ج ۷۶، ص ۳۷۰.
┏━━━━━━━━🌺🍃━┓
@sisadodelltangnafar
┗━━🌺🍃━━━━━━━┛
📘#داستانهایبحارالانوار
💠همراهان انسان در قبر
🔹امام باقر (علیه السلام) میفرمایند:
هنگامی که مؤمن از دنیا رفت، شش صورت همراه او وارد قبر میشوند.
یکی از آنها خوشروتر و خوشبوتر و پاکیزه تر از صورتهای دیگر است.
یکی در جانب راست، یکی در طرف چپ، یکی در پیش رو، یکی در پشت سر، دیگری در پایین پا و صورتی که از همه خوش سیماتر است در بالای سر میت میایستد و عذابهایی را که متوجه میت است دفع میکند.
🔹آنگاه صورت زیبا از صورتهای دیگر میپرسد:
شما کیستید؟ خداوند شما را جزای خیر دهد.
➖صورت سمت راست میگوید: من نمازم.
➖صورت سمت چپ میگوید: من زکاتم.
➖صورت پیش رو میگوید: من روزه ام.
➖صورت پشت سر میگوید: من حج و عمره ام.
➖صورت پایین پا میگوید: من نیکی و احسان به برادران مؤمنم.
🔹سپس صورتها از او میپرسند:
تو کیستی که از همه ما زیباتر و خوشبوتری؟
در پاسخ میگوید:
من ولایت و محبت خاندان پیغمبر (صلی الله علیه و آله و سلم) هستم.
📚 بحار، ج ۶، ص ۲۳۴.
┏━━━━━━━━🌺🍃━┓
@sisadodelltangnafar
┗━━🌺🍃━━━━━━━┛
📘#داستانهایبحارالانوار
💠ماجرای مردی بد قیافه
🔹در زمان پیامبر مردی بد قیافه و زشت روی بود، بدین جهت او را ذوالنمرة (پلنگی) میگفتند.
🔹روزی محضر پیامبر گرامی (صلی الله علیه و آله و سلم) رسید و عرض کرد:
یا رسول الله! خداوند چه چیزهایی را بر من واجب کرده؟
🔹حضرت فرمودند:
خداوند در شبانه روز هفده رکعت نماز واجب کرده، و اگر ماه رمضان را درک کنی روزهی آن هم بر تو واجب است، و در صورت تمکن مالی حج نیز بر تو واجب است، و همچنین پرداخت زکات مال واجب است، و شرایط آن را بر او توضیح دادند.
🔹ذوالنمره گفت:
سوگند به آن خدایی که تو را به حق به پیامبری برانگیخته، من به جز این واجبات برای خدا عبادتی (مستحبات) انجام نخواهم داد.
پیامبر فرمودند: چرا؟
مرد گفت: برای این که مرا زشت رو آفریده؟
🔹پیغمبر سکوت کردند و چیزی نگفتند تا جبرئیل نازل شد و گفت:
یا محمد! خداوند به تو سلام رساند و فرمود:
به بندهام فلانی سلام برسان و به او بگو:
مایل نیستی با این قیافه زشت در پرتو عبادت و بندگی آن چنان لیاقت پیدا کنی که در روز قیامت در جمال جبرئیل و همانند او زیبا محشور شوی؟
🔹رسول خدا فرمایش خداوند را به آن مرد رساندند.
ذو النمره گفت:
حالا که چنین است، سوگند به آفریدگاری که تو را به حق فرستاده از این پس تمام فرمانهای خداوند را با کمال میل و رغبت انجام خواهم داد.
📚 بحار ج ۵، ص ۲۸۰ و ج ۷۱، ص ۱۸۰.
┏━━━━━━━━🌺🍃━┓
@sisadodelltangnafar
┗━━🌺🍃━━━━━━━┛
📘#داستانهایبحارالانوار
💠آمرزش به خاطر فرزند صالح
🔹حضرت عیسی علیه السلام از کنار قبری گذر کرد که صاحب آن را عذاب میکردند.
اتفاقا سال دیگر گذرش بر آن قبر افتاد. دید که عذاب برداشته شده و صاحب قبر در شکنجه نیست.
🔹عرض کرد:
«خدایا! سال گذشته از کنار این قبر گذشتم، صاحبش در عذاب و شکنجه بود و امسال عذاب ندارد. علتش چیست؟»
خداوند به آن حضرت وحی فرمود:
«یا روح الله! این شخص فرزند صالحی داشت که وقتی بزرگ شد و تمکن یافت راهی اصلاح کرد و یتیمی را پناه داد و من او را به خاطر کار نیک پسرش آمرزیدم.»
📚 بحارالانوار، ج ۶، ص ۲۲۰، ج ۱۴، ص ۲۸۷
┏━━━━━━━━🌺🍃━┓
@sisadodelltangnafar
┗━━🌺🍃━━━━━━━┛
📘#داستانهایبحارالانوار
💠نصیحت پدرانه
🔹امام زین العابدین علیه السلام به فرزندشان (امام محمد باقر علیه السلام) فرمودند:
🔹فرزندم! با پنج کس همنشینی و رفاقت مکن!
🔘 از همنشینی با (دروغگو) پرهیز کن؛ زیرا او مطالب را برخلاف واقع نشان میدهد. دور را نزدیک و نزدیک را به تو دور جلوه میدهد.
🔘 از همنشینی با (گناهکار و لاابالی) بپرهیز؛ زیرا او تو را به بهای یک لقمه یا کمتر از آن (مثلا به یک وعده لقمه) میفروشد.
🔘از همنشینی با (بخیل) پرهیز نما؛ که او از کمک مالی به تو آنگاه که بسیار به او نیازمندی، مضایقه میکند. (در نیازمندترین وقتها، تو را یاری نمی کند.)
🔘 از همنشینی با (احمق) (کم عقل) اجتناب کن؛ زیرا او میخواهد به تو سودی برساند ولی (بواسطه حماقتش) به تو زیان میرساند.
🔘از همنشینی با (قاطع رحم) (کسی که رشته خویشاوندی را میبرد) بپرهیز؛ که او در سه جای قرآن* مورد لعن و نفرین قرار گرفته است.
* سورههای محمد آیه ۲ و رعد آیه ۲۵ و بقره آیه ۲۷.
📚 بحار: ج ۷۴، ص ۱۹۶ و ۲۰۸ و
جلد ۷۸، ص ۱۳۷ با تفاوت مختصر.
┏━━━━━━━━🌺🍃━┓
@sisadodelltangnafar
┗━━🌺🍃━━━━━━━┛
📘#داستانهایبحارالانوار
💠پنج سفارش از رسول خدا صلی الله علیه و آله
🔹مردی به نام (ابوایوب انصاری) محضر پیغمبر صلی الله علیه و آله رسید و عرض کرد:
یا رسول الله! به من وصیتی فرما که مختصر و کوتاه باشد تا آن را به خاطر سپرده، عمل کنم.
🔹پیغمبر فرمودند:
پنج چیز را به تو سفارش میکنم:
🔘۱- از آنچه در دست مردم است ناامید باش! براستی که آن عین بی نیازی است.
🔘۲- از طمع پرهیز کن! زیرا طمع فقر حاضر است.
🔘۳- نمازت را چنان بخوان که گویا آخرین نماز تو است و زنده نخواهی ماند تا نماز بعدی را بخوانی.
🔘۴- بپرهیز از انجام کاری که بعدا به ناچار از آن پوزش طلبی.
🔘۵- برای برادرت همان چیزی را دوست بدار که برای خودت دوست داری.
📚 بحارالانوار ج ۷۴، ص ۱۶۸.
┏━━━━━━━━🌺🍃━┓
@sisadodelltangnafar
┗━━🌺🍃━━━━━━━┛
📘#داستانهایبحارالانوار
💠 سه راه نفوذ شیطان
🔹حضرت موسی (علیه السلام) در محلی نشسته بود، ناگاه ابلیس (پدر شیطانها) در حالی که کلاه رنگارنگی به سر داشت خدمت موسی علیه السلام وارد شد و کلاه خود را به عنوان احترام از سر برداشت و سلام کرد و با کمال ادب محضر حضرت موسی (علیه السلام) ایستاد.
🔹حضرت موسی پرسید: تو کیستی؟
گفت: من ابلیس هستم.
حضرت موسی فرمود : خداوند شر تو را از ما و دیگران دور بدارد.
ابلیس گفت: من آمدهام به خاطر عظمتی که نزد خداوند داری بر تو سلام کنم.
موسی علیه السلام پرسید: این کلاه چیست که بر سر گذاشته ای؟
گفت: به وسیله این کلاه و زرق و برق و رنگهای او دلهای آدمیزاد را میربایم.
🔹حضرت موسی فرمود به من خبر ده از گناهی که هرگاه انسان آن را انجام دهد، تو بر او چیره میشوی و هرکجا خواستی افسار او را به آن طرف میکشی.
🔹ابلیس گفت :
سه گناه است که هرگاه انسان آنها را انجام داد من بر او مسلط میشوم:
🔘۱. وقتی که انسان خودبین شود و از خویشتن خوشش بیاید.
🔘۲. وقتی که اعمال خود را بیش از حد بزرگ ببیند.
🔘٣. وقتی که گناهان خود را کوچک بشمارد.
📚 بحارالانوار ج ۱۳، ص ۳۵۰ و ج ۶۳، ص ۲۵۱
┏━━━━━━━━🌺🍃━┓
@sisadodelltangnafar
┗━━🌺🍃━━━━━━━┛
📘#داستانهایبحارالانوار
💠اثر گناه بر قلب انسان
🔹امام باقر (علیه السلام) میفرماید:
هر بنده ای در دلش نقطهی سفیدی است هرگاه گناهی کند نقطهی سیاهی در آن پیدا میشود.
اگر توبه کند آن سیاهی پاک میگردد و اگر به گناه خویش ادامه دهد آن سیاهی میافزاید تا روی سفیدی را بپوشاند، چون سفیدی پوشیده شد دیگر صاحب آن دل به کار خیری گرایش پیدا نمیکند.
و همین مطلب را خداوند در قرآن بیان فرموده:
«کلا بل ران علی قلوبهم ما کانو یکسبون: نه چنین است بلکه کارهایشان به صورت زنگاری بر دلهایشان بسته است».
📚 بحارالانوار، ج ۷۳، ص ۳۳۲
┏━━━━━━━━🌺🍃━┓
@sisadodelltangnafar
┗━━🌺🍃━━━━━━━┛
📘#داستانهایبحارالانوار
💠 گزارش کارهای شیعیان به امامان
🔹موسی بن یسار میگوید:
من در خدمت #امام_رضا علیه السلام بودم؛ وارد کوچههای شهر طوس شدیم (شهر مشهد امروز) سر و صدایی شنیدم به طرف آن صدا رفته دیدم جنازه ای است میبرند ناگاه امام علیه السلام از مرکب پیاده شدند و تابوت را گرفتند و از پی آن به راه افتادند.
🔹آنگاه فرمودند:
«ای موسی بن یسار! هر کس جنازه یکی از دوستان ما را تشییع نماید چنان گناهانش میریزد گویا اینکه تازه از مادر به دنیا آمده است و آثار گناه در پرونده او نمی ماند.»
🔹امام همچنان از پی جنازه رفتند تا اینکه او را در کنار قبر گذاشتند.
حضرت جلو رفتند و مردم را از جنازه کنار زدند، تا میت را مشاهده کردند سپس دستشان را روی سینه میت گذاشتند و فرمودند:
«فلانی پسر فلان! تو را به بهشت بشارت میدهم؛ دیگر از این ساعت، ترسی نخواهی داشت.»
🔹عرض کردم:
فدایت شوم این مرد را میشناسید؟! شما که تا کنون به این منطقه قدم نگذاشته اید!
🔹حضرت فرمودند:
«مگر نمی دانی "تعرض علینا اعمال شیعتنا صباحا و مساء"؛ اعمال شیعیان هر صبح و شام بر ما پیشوایان عرضه میشود هرگاه کوتاهی داشته باشند، از پروردگار تقاضا میکنیم از آن چشم پوشی نماید، و هر کار خیری را انجام داده باشند، از خداوند درخواست میکنیم اجر آنها را بدهد.»
📚 بحار،ج ۴۹، ص ۹۸
┏━━━━━━━━🌺🍃━┓
@sisadodelltangnafar
┗━━🌺🍃━━━━━━━┛
📘#داستانهایبحارالانوار
💠برخورد منطقی با سخن چین!
🔹شخصی سخن چین، به حضور امام حسن علیه السلام رسید.
عرض کرد:
فلانی از شما بدگویی میکند.
🔹امام علیه السلام به جای تشویق چهره درهم کشید و به او فرمود:
«تو مرا به زحمت انداختی.
از این که غیبت یک مسلمان را شنیدم باید درباره خود استغفار کنم واز این که گفتی آن شخص با بدگویی از من، مرتکب گناه شده بایستی برای او نیز دعا کنم.»
📚بحارالانوار، ج ۴۳، ص۳۵۰
┏━━━━━━━━🌺🍃━┓
@sisadodelltangnafar
┗━━🌺🍃━━━━━━━┛
📘#داستانهایبحارالانوار
💠پاداش نیکوکاران
🔹قاسم بن محسن میگوید:
من از مکه به سوی مدینه میرفتم، در بین راه به مرد عربی برخورد کردم که وضع خوبی نداشت، دلم به حال او سوخت، یک قرص نان داشتم به او دادم، همین که از او جدا شدم ناگاه باد تندی وزید و عمامه را از سرم برداشت، نفهمیدم عمامهام چه شد.
وارد مدینه شدم خدمت امام جواد علیه السلام رفتم، حضرت فرمودند:
«ابوالقاسم! عمامه ات را در راه گم کردی؟»
عرض کردم:
بلی، یابن رسول الله.
🔹حضرت به غلامشان فرمودند:
« برو عمامه او را بیاور.»
غلام رفت و عمامه خودم را آورد.
عرض کردم:
آقا! چگونه به دست شما رسید؟
فرمودند:
«تو به آن مرد عرب صدقه دادی، خداوند نیز پاداش این کار نیک تو را داد و عمامه ات را برگرداند، خدا پاداش نیکوکاران را از بین نمی برد.»
📚بحارالانوار، ج ۵۰، ص ۴۷
┏━━━━━━━━🌺🍃━┓
@sisadodelltangnafar
┗━━🌺🍃━━━━━━━┛
📘#داستانهایبحارالانوار
💠سُرور حضرت فاطمه علیهاالسلام
🔸روزی حضرت فاطمه علیهاالسلام به رسول خدا صلی الله علیه و آله عرض کرد:
پدر جان! روز قیامت تو را کجا دیدار کنم؟
پیامبر فرمودند:
«فاطمه جان! کنار در بهشت، آنگاه که پرچم حمد به دست من باشد، در حالی که در پیشگاه خداوند برای امتم شفاعت میکنم.»
🔸حضرت فاطمه پرسیدند: پدر جان! اگر آنجا به خدمت نرسیدم؟
پیامبر فرمودند: «سر حوض کوثر دیدار کن که امتم را سیراب میکنم.»
- اگر آنجا دیدارت نکردم؟
« در صراط مرا ملاقات کن که ایستادهام و میگویم خدایا امتم را سلامت بدار!»
🔸- اگر آنجا نتوانستم؟
«مرا پای میزان دیدار کن که میگویم خدایا امتم را سالم بدار!»
- چنانچه آنجا هم نشد؟
«با من در پرتگاه دوزخ دیدار کن که شعله هایش را از امتم دور میکنم.»
حضرت فاطمه زهرا علیهاالسلام از این خبر شاد و خرسند گردید. درود خداوند بر او و پدر و همسر و فرزندانش باد.
📚 بحارالانوار ج ۸، ص ۳۵
و ج ۳۶، ص ۲۸۸
#حضرت_زهرا
#فاطمیه
┏━━━━━━━━🌺🍃━┓
@sisadodelltangnafar
┗━━🌺🍃━━━━━━━┛
📘#داستانهایبحارالانوار
💠دومین رکن سعادت در هم شکست!
🔹جابر بن عبدالله انصاری میگوید:
سه روز قبل از رحلت پیامبر اسلام (صلی الله علیه و اله) از آن حضرت شنیدم که به امیر المومنین علی علیه السلام فرمود:
ای پدر دو نوگل (حسن و حسین) سلام بر تو باد. من درباره ی دو نوگل دنیوی خود به تو سفارش میکنم، طولی نمی کشد که تو دو رکن خوشبختی را از دست خواهی داد، من تو را به خدا میسپارم.
🔹هنگامی که پیامبر اسلام از جهان رحلت نمود علی علیه السلام فرمود:
این یکی از آن دو رکن سعادت من بود که رسول خدا به من خبر داد.
و موقعی که حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) از دنیا رفت حضرت فرمود:
این دومین رکنی بود که پیغمبر خدا به من خبر داد.
📚 بحارالانوار ج ۲۰، ص ۹۸ و ج ۸۲، ص ۹۲.
#حضرت_زهرا
#فاطمیه
┏━━━━━━━━🌺🍃━┓
@sisadodelltangnafar
┗━━🌺🍃━━━━━━━┛