#ازدواج_زوری_و_رابطه_همسری_با_اجنه 😳😱
فاضل «تنکابلی» در قصص العلماء در ضمن ترجمه شیخ جعفر عرب نقل نموده که: در زمانی که شیخ جعفر در لاهیجان اقامت داشت شخصی به خدمت آن بزرگوار آمد، عرض کرد با جناب شیخ سخن محرمانه ای دارم.
در این هنگام شیخ مجلس را خلوت نمود. آن شخص عرض کرد من مردی هستم در حباله خود دو زن دارم. روزی به صحرا رفتم، دختری دیدم در غایت حسن و جمال، از دیدار او در آن بیابان هراسان شدم، و از او سوال نمودم که تو کیستی و در اینجا چه می کنی؟ در جواب من گفت که من از طایفه اجنه می باشم و عاشق تو گشته ام، چون به خانه رفتی یک باب خانه جداگانه ترتیب بده، که من هر شب به نزد تو می آیم و از مال دنیا هر چه بخواهی برای تو می آورم لکن به دو شرط اول: آنکه از زنان خود به کلی کناره گیری کنی و با ایشان مجامعت ننمایی.
دوم: آنکه این راز را به کسی اظهار نکنی و اگر از هر یک از این دو شرط تخلف کنی تو را هلاک می کنم و اموال خود را هم خواهم برد.
من همان طور که او گفته بود عمل کردم و تا به حال از زنهای خود قطع علاقه کرده ام، و اموال بسیای هم آورده است.
لکن از مقاربت او ضعفی بر من عارض شده که خود را نزدیک به هلاکت می بینم و از ترس او جرات کنارگیری را هم ندارم زیرا می دانم هم مرا از بین میبرد و هم مالی که آورده خواهد برد، فعلاً کار من به اضطرار کشیده برای خلاص از این مهلکه جز شما پناه و مرجعی ندارم اکنون تو نائب امام زمان (ع) هستی، مرا از این مهلکه باید نجات بدهی.
شیخ بزرگوار دو نامه نوشته و به آن مرد داد و فرمود: که یکی از اینها را بربالای اموال خود بگذار و آن دیگری را در دست خود بگیر و در مقابل آن خانه بنشین و چون آن دختر آمد، بگو این نامه را شیخ جعفر نجفی نوشته است.
آن شخص می گوید به دستور شیخ بزرگوار عمل کردم. چون دختر آمد، آن نامه را به او نشان دادم و گفتم آقا شیخ جعفر این نامه را نوشته، چون این حرف را شنید دیگر پیش من نیامد و به نزد اموال روانه گردید وقتی نامه دیگر شیخ را روی اموال دید برگشت به من متوجه شد و گفت:
اگر شیخ بزرگوار نامه ننوشته بود تو را به جهت افشای این راز هلاک می کردم و این اموال را هم می بردم لکن بر امر شیخ مخالفت نمی توانم بکنم و قادر هم نیستم.این جمله را گفت و رفت و دیگر او را ندیدم.
بســـوے ظــــــــهور💫✨👇
🆔 @Besoye_zohor 💯
#یامهدی
۱۳قرناستکهرفتهایکمنیست؟
بی تودنیاکم ازجهنم نیست..
" آه "آقا نگردگشتم نیست
سیصدوسیزدهنفرهم نیست..
🌹تعجیل درفرج #پنج صلوات🌹
بســـوے ظــــــــهور💫✨👇
🆔 @Besoye_zohor 💯
🌱🌸رسول اکرم ص
اگر دیدید یک روز تمام خلایق از یک طرف میروند و تنها علی (ع)از یک طرف،
اگر نجات دو سرا را میخواهی فقط دنبال علی برو.
بســـوے ظــــــــهور💫✨👇
🆔 @Besoye_zohor 💯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴حیدر قلی و امام رضا (ع)
🎥ماجرای بسیار شنیدنی حیدر قلی و کرامت امام رضا (ع)👆
🏴أَلسَّلٰامُ عَلَیکَ یٰا عَلی اِبنِ موسَی أَلرّضٰآ
بســـوے ظــــــــهور💫✨👇
🆔 @Besoye_zohor 💯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
راز داستان حضرت یوسف
❤️ باور میکنید میتوانید معشوق امام زمان باشید؟!
#تصویری
#پناهیان
بســـوے ظــــــــهور💫✨👇
🆔 @Besoye_zohor 💯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کلیپ_مهدوی 📽
#مهدی_عج ❤️
#ظهور
#استاد_رائفی_پور 🎤
به تعالی رسیدن انسان بعداز ظهور امام زمان(عج)
10پله ی رده بندی پیشرفت انسان...
🏴الّلهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرَج🏴
بســـوے ظــــــــهور💫✨👇
🆔 @Besoye_zohor 💯
🔴رهبرمسلمانان سیاهپوست آمریکا در قم:
⬅️پشتیبانی مردم از انقلاب اسلامی، مانع تحقق اهداف آمریکا در مقابله با ایران میشود
📌درخت تناور اسلام در همه دنیا در حال میوه دادن است
📝روحالله الموسویالخمینی ، صدای حاکمیت خدا واسلام را به جهان رساند، هرچند که امام خمینی(ره) در بین ما نیست اما وجود او درحضور آیتالله خامنهای تداوم یافته است.
بســـوے ظــــــــهور💫✨👇
🆔 @Besoye_zohor 💯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
▪️یا رسول الله!
مثل تو دیگر
در پهنه زمین
تکرار نخواهد شد
اما با تکرار
صـلوات بر تـو،
نور حضورت را در
قلب خود احساس مى کنیم
پیشاپیش
رحلت پیامبراعظم (ص)
و شهادت امام
حسن مجتبی (ع) تسلیت باد🏴
بســـوے ظــــــــهور💫✨👇
🆔 @Besoye_zohor 💯
4_5983348081410704774.mp3
4.11M
🎧 #واحد فوق العاده شنیدنی
🎼 سنگین شده بر دل غم هجر ...
🎤 #حاج_میثم_مطیعی
#رحلت_رسول_الله(ص)
═══✼🍃🌹🍃✼═══
🔹 #نشر_دهید
بســـوے ظــــــــهور💫✨👇
🆔 @Besoye_zohor 💯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#موی_حضرت_محمد
#در_موزه_دبی
خیلی جالبه😳😱
چقدر زیباست باورم نمیشه😳
کلیپ مراسم موی پیامبر
#بخدا_نبینی_پشیمون_میشی
بســـوے ظــــــــهور💫✨👇
🆔 @Besoye_zohor 💯
فروشگاه تنگه اُحد ایران(سیستان)
📙 #رمان_پناه ◀️ #قسمت_شصتم ✍🏻فرشته در ماشین را باز می کند و با ناراحتی می پرسد: _نمیشه حداقل دو روز
📙 #رمان_پناه
◀️ #قسمت_شصت_و_یکم
✍🏻توی کوچه می پیچد و می گوید:
_خلاصه این مدت که نبودی خیلی چیزا عوض شده
+آره،دوری من به نفع خیلیا بوده
_هنوز که زبونت نیش...
+بخدا که نداره لاله!منم عوض شدم و پناه سابقی که می شناختی نیستم.خوب و بدش رو نمی دونم اما باید از همه چیز برات بگم
_ان شاالله،راستی یه خبر خوب دارم و یه خبر بد
+عجیبه که تا حالا نگفتی!
_گفتم شاید باب میلت نباشه
+می شنوم
_خبر خوب اینه که افسانه خونه نیست در حال حاضر
+کجاست؟
_خب این میشه خبر بده
+چی میگی تو؟اصلا خبر بدت چیه؟
_همین که افسانه نیست و رفته مراسم خواستگاری
+خواستگاری کی؟
ماشین را خاموش می کند،ابروهایش را بالا می دهد و بعد از چند ثانیه می گوید:
_اومم...بهزاد
باورم نمی شود و تقریبا جیغ می زنم:
+بهزاد؟!
_آره
+واقعا میگی؟
_به جان خودت
+مگه میشه؟باور نمی کنم
_منم اولش باورم نشد...اما خبر موثقه
+عجب!
مگر همین چند وقت پیش نبود که هزار کیلومتر را تا تهران آمده بود برای درآوردن آمار من؟مگر چند روز قبل از رفتنم به تهران نبود که دوباره پا پی شده و کلافه ام کرده بود؟گیج شده ام.
چند ثانیه به پلاک در نگاه می کنم.چه خوب که بالاخره رسیدم!
+حالا چرا فکر کردی باید برای من بد باشه خواستگاری رفتنش؟
_بالاخره چند سال چشمش دنبال تو بوده...
نمی دانم چه حسی دارم، خوشحالم، ناراحتم یا بی تفاوت؟نفس عمیقی می کشم و می گویم:
+نمی گم از نبودن افسانه خوشحالم یا نه حتی نمی دونم دوست داشتم خونه باشه یا نه؟هنوز به این درجه از تحول نرسیدم.اما خب، یجورایی خنثی شدم نسبت بهش.حتی توی ذهنم.اگر خونه هم بود باهاش دشمنی نداشتم.
در ماشین را باز می کنم تا پیاده شوم که می پرسد:
_بهزاد چی؟حست در مورد اونم خنثی ست؟
تصویر بهزاد و دردسرهایی که از دستش کشیده بودم یادم می آید.
+شاید آره اما مطمئن باش من برای اون خنثی نبوده و نیستم!
_یعنی چی؟الکی پاشده رفته خواستگاری؟؟
+الله اعلم
_به اصطلاحات جدیدم که یاد گرفتی
+خوب شد نرفتیم خونه ی شما.
_وا چرا؟
+چون اگه اجازه بدی دوست دارم برم بابامو ببینم!
_ببخشید،بفرمایید
و من واقعا اطمینان دارم که بهزاد به این زودی ها قدرت فراموش کردن عشقی چند ساله را ندارد دلم برای او هم می سوزد بیشتر از خودم
در را پوریا برایم باز می کند و مثل شوک زده ها خیره ام می شود.لاله به شوخی می گوید
+معرفی می کنم خواهرته،شناختی؟
می خندم،بغلش می کنم و تاسف می خورم که چرا این همه مدت به فکرش هم نبودم!کلی از دیدنم ذوق کرده و می گوید:
_خوش اومدی آبجی،به مامان زنگ بزنم بیاد؟
+نه حالا
_باشه پس من برم به حامد بگم که نمیام امشب باشگاه
+برو داداشی،من که نمی خوام برگردم
_بیخیالش،دو سوته اومدم الان
+ببین پوریا شیرینی خامه ای بخر پناه دوست داره
_لاله خانوم خودت هوس کردی گردن من ننداز
+باشه باشه می خرم
می دود و از حیاط می رود بیرون.زیرلب قربان صدقه ی قد و بالایش می روم لاله با خنده می گوید:
_یعنی دنیا رو آب ببره پسرا رو خواب ببره حتی نفهمید که تو دیگه خیلی شبیه قبلنا نیستی!می بینی؟
+شایدم به چشم تو تغییر کردم
_یه چیزی میگیا!تمام گوشیم پر از عکس های دوران جهالتته همین چهار پنج ماه پیش!می خوای نشونت بدم ببینی؟
+اول بابا رو ببینیم بعد
وارد پذیرایی می شوم،تلویزیون طبق معمول همیشه روشن است و کسی توی سالن نیست.
_کجاست؟
+حتما تو اتاقش.من یه چایی بذارم
در نیمه باز اتاقش را هول می دهم و هیبت مردانه اش را می بینم که روی صندلی و پشت به من نشسته و توی نور کم چراغ مطالعه خطاطی می کند.
بیخود نبود که سر و صدای ما را نشنیده!
آخ که چقدر سنگدل بودی پناه چیزی مثل ناله از گلویم خارج می شود:
_بابا...
و می زنم زیر گریه.مرکب و قلم به دست بر می گردد و بعد از چند ماه صورت ماهش را می بینم.
📝نویسنده: الهام تیموری
⏪ #ادامہ_دارد....
بســـوے ظــــــــهور💫✨👇
🆔 @Besoye_zohor 💯
#دخترشیطون_و_پسر_بسیجی🙊👇
با ذوق در حیاط رو باز کردم سهیلا ابجی #پسر_بسیجی کوچمون خبر داد داداشش داره از ماموریت میاد.
چند وقتی بود #عاشقش شده بودم ولی اون اصلا بهم توجه نمیکرد.
نگاهی به #لباسم انداخت سرافن ابی رنگ با دامن و روسری سفید رنگ حسابی تو #چشم بودم ولی توی چشم پسر بسیجیمون نه...
#لبامو بهم مالیدم تا رنگ رژم پخش بشه به در حیاط نزدیک شد سریع دویدم بیرون که یهو تعادلم ازدست دادم و افتادم توی #بغلش سریع ساکش و انداخت زمین و دستاش دور #کمرم حلقه کرد حالا #صورتمون توی یک ثانتی هم بود #نفسمو اروم رها کردمو که انگشتشو روی #لبم...🙊🚫 #ادامه👇👇♨️♨️♨️
http://eitaa.com/joinchat/4257546242C808e262853
خدایا🙏
به حرمت این شب
دوای درد همـه
دردمندان باش
پنهاه همه بی کسان باش
گره ازمشکلات
همه بازکن
ای مهربان
دستی که به سوی تو
بلند شد خالی برنگردان🙏
آمیـــن یا رَبَّ 🙏
#شبتون_مهدوی🌙
بســـوے ظــــــــهور💫✨👇
🆔 @Besoye_zohor 💯
﷽❣ #سلام_امام_زمانم
ای که روشن شود از
نورِ تو هر صبح جهان...
روشنایِ دل من
حضرت خورشید سلام...
🌺 #السلام_علیڪ_یا_عین_الحیوة🌺
بســـوے ظــــــــهور💫✨👇
🆔 @Besoye_zohor 💯
4_5848361803372822698.mp3
12.58M
خواننده: مجید بنی فاطمه
نام اهنگ:منو دریاب که حالم بدون تو آشوبه
#التماس_دعا🙏
بســـوے ظــــــــهور💫✨👇
🆔 @Besoye_zohor 💯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴مداحی زیبا و خاطره انگیز
« #مدینه_شهر_پیغمبر...»
بســـوے ظــــــــهور💫✨👇
🆔 @Besoye_zohor 💯
🔴چرا امام حسن ع با معاویه صلح کرد؟
⬅️فلسفه ی صلح امام حسن علیه السلام با معاویه #قسمت اول
📝 سدیر روایت میکند که گفت: یک وقت پسرم همراه من بود که امام محمد باقر علیه السلام به من فرمود: #عقیده ای را که داری برای ما شرح بده، تا اگر #اغراق در آن باشد جلو آن را بگیرم و اگر نقصی داشته باشد تو را راهنمایی کنیم. وقتی که من خواستم سخن بگویم آن حضرت فرمود: آرام باش تا برایت بگویم، هر کس به آن علم و دانشی که پیغمبر خدا نزد حضرت علی ابن ابیطالب نهاده معتقد باشد #مؤمن و کسی که #منکر آن باشد کافر خواهد بود. بعد از علی علیه السلام امام حسن هم همین مقام را دارد. من گفتم: چگونه امام حسن این مقام و منزلت را دارد در صورتیکه مقام خلافت را به #معاویه #واگذار نمود!؟ فرمود آرام باش! زیرا امام حسن علیه السلام به وظیفه ی خویشتن آشناتر بود، اگر این عمل را انجام نمی داد کار بسیار بزرگ و #خطرناکی پیش آمد میکرد.
⬅️ابوسعید نقل میکند که گفت: به امام حسن علیه السلام گفتم: برای چه با معاویه مداهنه و مصالحه کردی، در صورتیکه میدانستی حق مال تو بود، نه مال او، و میدانستی که معاویه #گمراه و ستمکیش است!؟ در جوابم فرمود: ای ابوسعید! آیا من بعد از پدرم حجت و امام بر خلق نیستم!؟ گفتم چرا، فرمود: آیا من آن کسی نیستم که پیغمبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم درباره من و برادرم امام حسین فرموده:الحسن و الحسین امامان، فاما او قعدا
⬅️یعنی حسن و حسین امام هستند: چه قیام کنند و چه سکوت نمایند! گفتم: چرا، فرمود: پس من چه قیام کنم و چه سکوت نمایم امام میباشم. ای ابوسعید!
📝علت #صلح من با معاویه عینا همان علتی است که پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم با بنی ضمره و بنی اشجع و اهل مکه نمود. تفاوتی که هست این است که آنان به قرآن کافر شدند و معاویه و یارانش بتأویل قرآن #کافر شدند ای ابوسعید! اکنون که من از طرف خدای سبحان امام و پیشوا میباشم پس نباید امر و نحوه ی مداهنه و محاربه ای را که من میکنم سفیهانه دانست، ولو اینکه حکمت آن عملی که من انجام میدهم نامعلوم باشد.
📌آیا نشنیده ای هنگامی که حضرت خضر علیه السلام کشتی را سوراخ کرد و آن کودک را کشت و آن دیوار را تعمیر نمود حضرت موسی بعلت اینکه فلسفه ی آنها را نمی دانست نپسندید و بر او اعتراض کرد، اگر من با معاویه مصالحه نمیکردم احدی از #شیعیان ما بر روی زمین نبود مگر اینکه #کشته میشد.
📙علل الشرایع ج ۱ص۲۰۰
#فلسفه_ی_صلح_امام_حسن_علیه_السلام_با_معاویة_بن_ابوسفیان
ادامه دارد...
بســـوے ظــــــــهور💫✨👇
🆔 @Besoye_zohor 💯
#دیدار_علی_دایی_با_ایت_الله_بهجت
از رفتن پیش آیت الله بهجت بیشتر برایمان بگویید.
من همیشه دنبال کسی میگشتم که سیاسی نباشد و مردم دوستش داشته باشند. چندین بار نزد ایشان رفتم اما همان یک بار نماز خواندن پشت آقای بهجت همه چیز را به من نشان داد. بعد از آن هم دوست داشتم خیلی نزدشان بروم. قوت قلبی از حضور پیش ایشان میگرفتم. همیشه ایشان را در دالان کوچکی در مسجدش میدیدم که همان دیدار سه، چهار ماه من را شارژ میکرد.
* آقای بهجت شما را میشناختند؟
اصلا! ایشان نه من را میشناخت و نه میدانستند من چه کارهام. تازه قشنگی کار اینجا بود که روز اول با من عربی صحبت کردند که من به ایشان گفتم من فارسی صحبت میکنم و از دفترشان من را به او معرفی کردند. از آنجا که مراجعه کنندگان عرب به ایشان زیاد بودند و به هر کسی اجازه نمیدادند که نزد او بروند، فکر میکردند من عرب هستم.

* بعد از رحلت ایشان جایگزینی برای ایشان پیدا کرده اید؟
من الان بعضی اوقات پیش آیت الله وحید خراسانی میروم. ایشان هم جزو بزرگان هستند و همان حس را به من میدهند. فکر میکنم در این مسائل آدمها و راههایی که انتخاب کردم خیلی درست بودهاند. سعی کردهام همیشه دنبال کسی بروم که هم ارزش دنیوی داشته باشد و هم اخروی.
📚خبرگزاری مهر
بســـوے ظــــــــهور💫✨👇
🆔 @Besoye_zohor 💯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺 #توصیه آیت الله بهجت به #علی_دایی چه بود
کلیپ رو مشاهده کنید👆👆👆
بســـوے ظــــــــهور💫✨👇
🆔 @Besoye_zohor 💯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴منو دریاب /َ یٰا عَلی اِبنِ موسَی أَلرّضٰآ
🎥وقتی تو خیابونهای تهران مردم امام رضا (ع) رو زیارت میکنن!👆
بســـوے ظــــــــهور💫✨👇
🆔 @Besoye_zohor 💯