فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
از حاجات دلتون خبر ندارم
اما
به قداست زیباترین واژهها
که از آسمان میبارند🌨
آرزو می کنم در این
شبهای بارونی 🌨
زیباترینها را
از دستان خدا هدیه بگیرید
الهی آمین 🙏
شبتون مهدوی🌙
بســـوے ظــــــــهور💫✨👇
🆔 @Besoye_zohor 💯
#سلام_آقای_من
بگذار بگویمت دلم غم دارد
یک عالمه اشک و آه و ماتم دارد
عجّل بظهور، عصر آدینه ها
ای یوسف فاطمه تو را کم دارد . . .
🌹تعجیل درفرج #پنج صلوات🌹
بســـوے ظــــــــهور💫✨👇
🆔 @Besoye_zohor 💯
🍃 حضرت مهدی (عج) فرمودند :
من وصىّ آخرين ام ؛ به وسيله من #بلا از خانواده و شيعيانم #دفع مى شود .
📚الغيبة ، طوسى ، ص ۲۸
بســـوے ظــــــــهور💫✨👇
🆔 @Besoye_zohor 💯
#زیبایی های #ظهور_امام_زمان (عج)
💥1. #تکامل_عقول:
هنگامیکه امام زمان (عج) ظهور می فرماید اولین لطفی که به مردم می کنند این است که #عقلها را کامل می کنند .
امام باقر (ع) فرمودند:هنگامیکه قائم ما قیام کند دستش را بر سر بندگان می گذارد و عقل و خرد های انان را جمع می آورد اخلاقشان را کامل می گرداند و به وسیله ی او مردم به رشد و کمال می رسند.
☀️2. #فراوانی_نعمت:
پیامبر خدا(ص)فرمودند:امت من در زمان مهدی (عج)آنچنان از نعمت های الهی بهرمند میشوند که هرگز نظیر آن دیده نشده است,آسمان باران رحمتش را به صورت #سیل آسا برآنها فرو می ریزد, زمین چیزی از گیاهانش را در خود باقی نمی گذارد و همه را می رویاند در آن روز ثروت به روی هم انباشته می شود به طوریکه هرکس بگوید:ای مهدی به من عطا کن می فرماید (آنچه خواستی) بگیر.
☀️3. #بی نیازی_مردم:
پیامبر خدا (ص) فرمودند:در آن هنگام زمین گنجینه های خود را برای او آشکار می سازد و برکت هایش را بیرون می ریزد انسان برای صدقه دادن و بخشش کردن جائی را نمی یابد زیرا بی نیازی همه ی مومنین را دربر می گیرد.باز پیامبر اکرم (ص)فرمودند:ایشان ثروت را به فراوانی در بین مردم می بخشد
کسی که درصدد صدقه دادن باشد اموالی را برداشته و بر مردم عرضه می کند اما به هرکس عرضه می کند می گوید من نیازی ندارم.
🌟4. #ادای_دین:
امیر مومنان(ع)فرمودند:اولین چیزی که از عدالت مهدی ظاهر می گردد این است که در سرتاسر جهان اعلام می شود هر کس از شیعیان ما بستانکار است یاد آوری کند اگر کسی به اندازه ی یک دانه سیر و یا خردل بستانکار باشد به او عطا می کند تا چه رسد به کسانیکه هزاران هزار درهم و دینار طلبکار باشند هرکس
هرچقدر طلبکار باشد به او عطا می فرماید.
⚡️5. #امنیت:
امیر مومنان (ع)فرمودند:راه ها امن می شود به طوریکه یک #زن از عراق به شام می رود و پای خود را جز بر روی گیاه نمی گذارد جواهرش را بر سرش گذاشته از هیچ درنده و درزنده خوئی نمی ترسد امنیت و آسایش از هر نظر تمام دنیا را فرا می گیرد و جائی در کره ی زمین باقی نمی ماند مگر اینکه تمام آن از گل و گیاه سبز و خرم می شود.
⛅️6. #شفای_مریضان:
در آن زمان هیچ نوع گرفتاری و بیماری نخواهد بود امام باقر (ع)فرمودند:هرکس قائم اهل بیت ما را درک کند اگر #بیمار باشد بهبودی می یابد و اگر #ناتوان باشد نیرومند می شود.
🌤7. #صفا و #صمیمیت:
بر خلاف آنچه دشمنان بر ما تلقین کرده انداو همچون #پدری مهربان می باشد که همه به او پناه می برندو به او عشق و مهر می ورزند.رسول خدا(ص) فرمودند:امت اسلام به مهدی مهر می ورزند و به سویش پناه می برند چنانکه زنبوران عسل به ملکه ی خود پناه می جویند او #عدالت را در پهنه ی گیتی می گستراند صفا و صمیمیت صدر اسلام را به آنها باز میگرداند خفته ای را بیدار نمی کند خونی را نمی ریزدمردم در زمان ظهور حضرت همچون قبل از ظهور نخواهند بود که خون یکدیگر را به راحتی و مثل زمان جاهلیت بریزند . درآن هنگام
پرندگان در آشیانه های خود شادمانندو ماهیان در قعر دریا ها به سرور می پردازند چشمه سار ها سرازیر شده و زمین چندین برابر محصول خود را می رو یاند ساکنان زمین و آسمان به او عشق می ورزند آسمان بارانش را فرو می ریزد و زمین گیاهانش را می رویاند.او هفت یا هشت یا نه سال در میان مردم زندگی می کند زندگان آرزو می کنند که ایکاش نیاکانشان زنده بودند و آن عدالت و آرامش را مشاهده می کردندو می دیدند که چگونه خداوند برکات خود را بر اهل زمین نازل فرموده است .
☀️8. #رام_شدن_درندگان:
امیر مومنان (ع) فرمودند:مهدی شرق و غرب عالم را تحت #سیطره خود در می آورد در آن زمان گرگ و گوسفند در یک مکان زندی می کنند کودکان خردسال با #مارها و #عقرب ها بازی می کنند و آسیبی به آنها نمی رسد #شر از جهان رخت بر می بندد و تنها خیر و نیکی باقی می ماند.
🌟9. #تکامل_علم_و_صنعت :
امام صادق (ع) فرمودند:علم 27 حرف است و تا زمان مهدی بیش از 2 حرف کشف نمی شود ولکن حضرتش هر 27 حرف از علوم را پرده بر میدارد.
⭐️10. #حاکمیت_اسلام:
امام صادق (ع) فرمودند:همه ی ادیان و مذاهب از روی زمین برداشته می شوند و جز دین خالص( #اسلام) باقی نمی ماند.به خدا سوگند که همه ناهماهنگی ادیان و مذاهب از بین می رود و فقط یک دین در سرتاسر جهان حکومت می کند چنان که خداوند(در قرآن) می فرماید:
ان الدین عند الله الاسلام
فقط دین در نزد خدا اسلام است و بس .(آل عمران/19)
📚(بحارالانوار ج52 ص 336 - بشارهالاسلام ص 265 - منتخب الاثر ص 486 - مسند احمد حنبل ج 2 ص 52 برگرفته از کتاب اسرار آفرینش
بســـوے ظــــــــهور💫✨👇
🆔 @Besoye_zohor 💯
6.42M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#کلـیپ_تصــویری 📹
💥موضــوع: #بشارت_ظهور
👤 #آیت_الله_مجتهدی_تهرانی
بســـوے ظــــــــهور💫✨👇
🆔 @Besoye_zohor 💯
فروشگاه تنگه اُحد ایران(سیستان)
📙 #رمان_پناه ◀️ #قسمت_شصت_و_نهم ✍🏻یک ساعتی هست که خواهر افسانه برای دیدنش آمده و من را با کنجکاوی ب
📙 #رمان_پناه
◀️ #قسمت_هفتاد
✍🏻حتی با یک محاسبه ی سرانگشتی هم می شود فهمید که شهاب کجا و بهزاد کجا!تفاوت از زمین تا آسمان است...
هرچند دل کندن به ظاهر ناگهانی بهزاد غافلگیرم کرد،اما با حرف های امروزش مطمئن شدم که هنوز گلویش گیر دارد!
منتها من انتخاب خودم را کرده بودم...
_حالا پاشو بریم تا اذان نشده
+کجا؟
_حرم
می گوید و به چشمانم خیره می شود. مثل همیشه نگاهم را بی هدف می چرخانم و جواب می دهم:
+خونه کار دارم
_مگه نگفتی بهزاد و مامانش اونجان؟
_خب آره
+پس برنمی گردی خونه
_ولی حرمم نمیام
+میشه بگی دردت چیه؟تو مگه مدام نمیگی اون پناه قبلی نیستم،پس کو؟ آخه آدم مشهد باشه و چندسال نره زیارت؟خیلی سنگدلی بخدا...یا این دفعه میای یا دیگه نه من نه تو!خود دانی
_چرا گروکشی می کنی لاله؟
همانطور که جورابش را می پوشد می گوید:
+همین که گفتم.خجالت آوره ،این رفتارت رو نمی تونم درک کنم
_به خودم مربوطه
+آره اما تو فقط یه بار یه دلیل محکم بیار که چرا با آقا قهری،لاله دیگه لال میشه...اوم اوم
و می کوبد روی دهانش.نفس عمیقی می کشم و به دلیلی که خودم هم نمی دانم فکر می کنم!این شاید صدمین باریست که در چنین شرایطی قرارم می دهد.
باعجز پاسخ می دهم:
_نمی دونم
+پس برو وضو بگیر تا بریم
_ول کن دستمو
+پس دیگه...
_باشه حالا روش فکر می کنم!
+پشیمون نمیشی.همین که بری تو حرم،خودت می فهمی چه توفیقی رو از دست داده بودی. اونوقت می شینی یه گوشه زار می زنی
_هه...
+مرض!تو ماشین منتظرتم.
هنوز نرفته بر می گردد و می گوید:
_بیا و از خود امام رضا حاجتت رو بگیر دستت رو رد نمی کنه.حداقل حالا که کارت گیره بیا...پایین منتظرم
کدام حاجتم را بگیرم؟شهاب؟!خنده ام می گیرد...هرچقدر توی ذهنم مرور می کنم دلیلی برای نرفتن ندارم.قبل از این همیشه حسی مانع می شد تا اصلا به حرم رفتن فکر کنم،اما لاله راست می گفت.مگر ادعا نداشتم که پناه سابق نیستم؟مگر حاجت نداشتم؟اصلا مگر قرار بود با رفتن یا نرفتنم اتفاق خاصی بیفتد!؟...شاید بد هم نباشد،هم تجدید خاطراتی بشود و هم ...
نمی خواهم خودم را بیشتر از این درگیر چیزی بکنم،فعلا از طرف شهاب و بهزاد و افسانه و درس و دانشگاه و سوگند و...همه جوره تحت
فشار فکری هستم.
به این اعتقاد رسیده ام که خنثی بودن بهتر از بد بودن عمل می کند!کیفم را بر می دارم و از خانه ی عمه بیرون می زنم. لاله پشت فرمان نشسته و با دیدنم لبخند می زنم.لااقل دل او را شاد می کنم!
استرس دارم و کف دست هایم عرق کرده اما مقابل لاله بروز نمی دهم.بی تفاوت بودن را ترجیح می دهم.از پارکینگ که بیرون می آییم حس آدمی را دارم که بعد از سال ها قرار است به دیدن عزیزی برود که حالا شک دارد حتی او را بشناسد یا نه!
مقابل درب ورودی می ایستم و از روی عادت بسم الله می گویم.لاله دست دور شانه ام می اندازد و کنار گوشم می گوید:
+خدمت شما،بدون این که مجوز ورود نداری دختردایی جان
دست های خیسم را به کنار مانتو می کشم و چادر تا شده ای که روبه رویم گرفته را می گیرم.از وقتی از تهران برگشته بودم به چادر فکر هم نکرده ام.
توی هوا بازش می کنم و می اندازم روی سرم.آینه ی کوچکی می گیرد و می گوید:
_بفرمایید تنظیم کنید،فکر همه جا رو کردم.ببین چه لاله ای داریا
کش ندارد.می پرسم:
+چرا ازین ساده ها نیاوردی که کش داره؟
_عربه...راحته که
+آخه سر می خوره
_اولش سخته
+برای تو بله
_نق نزن.بریم؟
+بریم
از بازرسی که می گذریم و وارد حیاط می شوم دلم هری می ریزد.از بلندگوها صدای مناجات پخش می شود.به روی خودم نمی آورم و هم قدم لاله می شوم.
انگار با هر گامی که بر می دارم چیزی از دلم کنده می شود و سرعتم تغییر می کند!
نمی فهمم من ناآرامم یا همه؟به خادم ها نگاه می کنم و عابرانی که از کنارم می گذرند.زمزمه می کنم:
"حال همه خوب است
من اما نگرانم..."
📝نویسنده: الهام تیموری
⏪ #ادامہ_دارد...