eitaa logo
فروشگاه تنگه اُحد ایران(سیستان)
10هزار دنبال‌کننده
4.7هزار عکس
3.6هزار ویدیو
34 فایل
فروشگاه صنایع دستی و سوغات سیستان 🔸با هدف ایجاد اشتغال و فروش محصولات خانواده های کم برخوردار روستاهای منطقه سیستان 📲آیدی جهت سفارش: @sistan 📦ارسال رایگان به تمام نقاط کشور📦 🔹زیر مجموعه مرکز نیکوکاری امام رضا(ع)
مشاهده در ایتا
دانلود
[😔] من مثل تو و تو مثل من، چشم به راه ما مردی از کوچه ی ماه... بگذار دوباره را صرف کنیم: ندبه، گریه، عهد، فرج... باز ...! 🍁تعجیل در فرج گناه نکنیم. 🌺 🌺 ↶【به ما بپیوندید 】↷ ........................................
🌹﷽🌹 صبر در برابر دردِ اندوه‌ها، موجب دست يافتن به فرصتها مى‌شود... "امام علی(ع)"
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💫کلیپ بسیار زیبا بارالها!✨ به قلب هجران کشیده یعقوب پیامبر، به هجران یوسف زهرا سلام الله علیها پایان بخش🌹 طرح جهانی🌍 اللهم عجل لولیک الفرج منتشرکنید به نیت فرج امام زمان(عج)
فروشگاه تنگه اُحد ایران(سیستان)
قسمت #116رمان سجاده صبر بعد از سر راهش کنار رفت، فاطمه عصبانی در رو باز کرد و بیرون رفت، محسن هم ب
قسمت سجاده صبر🌸🍃 تفاوتش توی این بود که این یکی ناتوانتر از بقیه بود ... از کجا معلوم اگه فاطمه هم امکانات شیدا رو داشت بدتر از اون نمیشد... در خونه که به صدا در اومد ضبط رو توی کیفش قایم کرد و خودش رو به خواب زد، فاطمه وارد اتاق شد و با دیدن سهیل که خوابیده بود، رفت باال سرش و آروم تکونش داد: -سهیل، هنوز خوابی؟ ساعت 5 ها! پاشو اما سهیل چشماش رو باز نکرد فاطمه از اتفاقات امروز صبح خسته بود، بعدش هم که اومد خونه و سهیلی که جز چند کلمه کوتاه باهاش حرفی نزده بود، دوباره مجبور شده بود برای خرید خونه تنها بره بیرون و حاالم که خسته و کوفته اومده بود،باز هم سهیل خواب بود ... به سمت کمد رفت و مشغول عوض کردن لباسهاش شد، بعد هم اومد و دوباره کنار سهیل نشست، سهیل چشماش بسته بود و چیزی نمیدید اما میتونست حضور فاطمه رو احساس کنه، فاطمه دلش گرفته بود، خیلی زیاد ... دلش میخواست از ته دل فریاد بزنه، اما نمیتونست، لبه تخت کنار سهیل نشسته بود و بهش نگاه میکرد ... یاد حرفهای محسن که می افتاد تمام تنش میلرزید ... اون سهیل رو دوست داشت ... هرچی که بود ... عاشقش بود، عاشق مهربونی هاش، عاشق خنده هاش، عاشق حرف زدناش، عاشق دل نگرونی هاش، سهیل اون بی وفا نبود، بهش قول داده بود و سر قولش مونده بود... آروم سرش رو روی بازوی لخت سهیل گذاشت و شروع کرد به گریه کردن ... از اینکه چه کاری کرده که محسن به خودش اجازه داده در مورد سهیلش این طور حرف بزنه کالفه بود ... قطرات اشکش که روی زیرپوش سهیل میریخت مثل آب یخی بود که روی تمام افکار سهیل ریخته میشد، نه فاطمه چیزی میگفت و نه سهیل میخواست بگه که بیداره و گریه فاطمه رو میفهمه، فاطمه سرش رو باال آورد و لبخندی زد و آروم زمزمه کرد: دردم از یار است و درمان نیز هم دل فدای او شد و جان نیز هم بعد هم بازوی سهیل رو بوسید و از اتاق خارج شد ... سهیل چشماش رو باز کرد ... جای اشکهای فاطمه روی لباسش رو دست زد ... نفس عمیقی کشید و چشمهاش رو بست... احساس کرد بدون هیچ اختیاری داره توی دلش گریه میکنه، احساس کرد بار سنگینی روی قلبشه ... فاطمه رو دوست داشت ... فاطمه مال اون بود .... فاطمه .... زنگ در خونه رو که زد چند لحظه منتظر موند، با اون لباس مبدلی که پوشیده بود تا وقتی از خونه میاد بیرون نشناسنش حسابی خنده دار شده بود، صدای مردی بلند شد: -بله؟ -آقای خانی؟
✅مژده ای برای مردم آخرالزمان ✍ از امام صادق (ع) نقل شده است که پیامبر به حضرت علی (ع) فرمودند : «یا علی بدان که استوارترین ایمان ها از آن مردمی است که در آخر الزمان هستند چون آنها به پیامبر ملحق نشدند و در زمان او نبودند و در واقع خیلی از حقیقت ها را که در زمان پیامبر رخ داد آنها نبودند که ببینند و بر آنها حجت بود ولی آن مردم این حجت ها را ندیدند و تنها به نوشته هایی که در سفیدی کاغذ ها نوشته شده ایمان می پذیرند با این حال ایمان آنها به مراتب قوی تر از ایمان مردم زمان پیامبر است» 📚 بحارالانوار جلد ‭125‬ ‌‌بســـوے ظــــــــهور💫✨👇 🆔 @Besoye_zohor 💯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎤 حجت‌الاسلام که یکی عابد بود و دیگری لات اما لات خوب ! ‌‌بســـوے ظــــــــهور💫✨👇 🆔 @Besoye_zohor 💯
4_6012725571815998036.mp3
3.65M
🎤 حجت الاسلام 🔰 موضوع ✅ 🌀درعصر غیبت امام زمان باهم (رفیق)باشیم... ‌‌بســـوے ظــــــــهور💫✨👇 🆔 @Besoye_zohor 💯
🔹نقل شده؛ امام (ع) شخصی را با نام در کوفه ملاقات می کند و دلیل آمدنش را به کوفه می‌پرسد. 🔸ابومریم می گوید: به خاطر عهدم با تو آمدم که گفتی؛ اگر بر سر کار بیایم چه و چه خواهم کرد!! 🔹امام فرمودند: " من بر عهد خود ایستاده‌ام اما مبتلای به خبیث‌ترین مردمان روی زمین شده‌ام که هیچ به سخن من گوش نمی‌دهند. " 📚 تاریخ خلفا، رسول جعفریان، ص ۲۳۲ پ. ن: رهبر جامعه امام معصوم هم باشه ولی مردم و مسئولین به حرفش گوش ندن، نمی تونه کاری رو پیش ببره‼️ ‌‌بســـوے ظــــــــهور💫✨👇 🆔 @Besoye_zohor 💯
😳مداحی سوزناک میثم مطیعی با سبک عجیب و تند برای شام غریبان در حضور رهبر تماشای کلیپ 👇👇👇 http://eitaa.com/joinchat/3559915533C742f3b075d http://eitaa.com/joinchat/3559915533C742f3b075d ⭕️واقعا دیدنی‌ست👆👆
‌﷽❣ ❣﷽ 🌾🌸🌾🌺🌾🌸🌾🌺 🌺🌾🌸🌾🌺 🌾🌸🌾 🌺🌾 ‍ 🔴 زیبائیهای ظهور.... 👌 حتی یک ظلم هم در دوران ظهور نیست مفضل از امام صادق سلام الله علیه روایت می کند: ✨وَ لَا يَكُونُ عَلَى وَجْهِ الْأَرْضِ مُؤْذٍ، وَ لَا شَرٌّ، وَ لَا إِثْمٌ ، وَ لَا فَسَادٌ أَصْلًا، لِأَنَّ الدَّعْوَةَ سَمَاوِيَّةٌ، لَيْسَتْ بِأَرَضِيَّةٍ، هنگامی که قائم روحی فداه قیام کند ... 👈 روی زمین، هیچ آزاردهنده ای ، هیچ شری، هیچ گناهی،و هیچ فسادی اصلا وجود نخواهد داشت. زیرا دعوت، آسمانی است نه زمینی. 📚دلایل الامامه ص ‭‭463‬‬ ✔️خدایا،توفیق درکِ حکومتِ امام زمانمان ر ابه ماعنایت بفرما 🌹 اللهم عجل لولیک الفرج 🌹 🌹✨ ‌‌بســـوے ظــــــــهور💫✨👇 🆔 @Besoye_zohor 💯
✅ عشق ما به امام عشق نیست بازی است!!... 🔶استاد : آنچه ما با نام عشق امام، با آن مأنوس شده‌‏ايم و به آن دل‏ بسته‏‌ايم، عشق نيست و اين نيازِ ادامه يافتن و حركت كردن نيست، كه نياز به سرگرم شدن و تنوع داشتن است. آنچه ما در برابر امام داريم هنوز تا اين عشق فاصله دارد. ما از امام نه خودش و نه خودمان، كه خانه و زندگى را مى‌‏خواهيم و از او به جاى مغازه و بيل و كلنگ استفاده مى‌‏كنيم. ما بيشترها را فداى كم‏ترها كرده‌‏ايم. و اين است كه عشق نيست، بازى است. مثل بازى بچه‏‌هايى است كه متكاها را زير پايشان مى‌‏گذارند، تا به عروسك‏هايشان برسند و همين كه رسيدند، فرار مى‏‌كنند. سوداگرى است، مثل سوداگرىِ آن رند كه مى‏‌گفت حيف است كه انسان از غير امام چيزى بخواهد؛ در حالى كه 👈 حيف است از امام، غير از امام، چيزى بخواهيم. ما از امام، امامت را مى‌‏خواهيم و اين عشق ماست و از او وسيله راه يافتن و جهت گرفتن مى‏‌سازيم و اين توسل ماست. جز اين عشق و توسل، ظلم است، جفاست. امام وسيله است، براى چه؟ براى نان و آب و زن و فرزند؟! اين‏ها كه وسيله‏‌هايى ديگر دارند. او وسيله رسيدن است، جهت يافتن است، حركت كردن است. پس توسل به او، به كار گرفتن او در جايى است كه جايگاه اوست و در خور اوست. از او بايد حركت، جهت و هدايت گرفت. او را براى اين كارها گذاشته‌‏اند. 📚 ، ص 86 ‌‌بســـوے ظــــــــهور💫✨👇 🆔 @Besoye_zohor 💯
4_721038705925555168.mp3
3.42M
🎧 فایل صوتی 🎙واعظ: حاج آقا قمی 🔖 نور مومنان در قیامت 🔖 🌹🍃🌹🍃 ‌‌بســـوے ظــــــــهور💫✨👇 🆔 @Besoye_zohor 💯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 اگر ظهور را نزدیک ندانیم ... ➕پاسخ به یک شبهه در مورد امیدواری به نزدیک بودن ظهور ‌‌بســـوے ظــــــــهور💫✨👇 🆔 @Besoye_zohor 💯
فروشگاه تنگه اُحد ایران(سیستان)
قسمت #117رمان سجاده صبر🌸🍃 تفاوتش توی این بود که این یکی ناتوانتر از بقیه بود ... از کجا معلوم اگه ف
قسمت #‭118‬رمان سجاده صبر خودم هستم بفرمایید -میتونم چند لحظه در خدمتتون باشم، باهاتون حرف دارم -شما؟ -نادی هستم، سهیل نادی محسن خشکش زده بود، نمیدونست باید راهش بده یا نه، چند لحظه سکوت کرد و بعد گفت: بفرمایید دکمه آیفون رو که زد چند لحظه همون جا ایستاد و با خودش فکر کرد... این اینجا چیکار میکنه؟ ... حتما فهمیده من می خوام به زنش کمک کنم ... نکنه اومده بالیی سر من بیاره؟ ... جراتش رو نداره ... حاال که خودش با پاهای خودش اومده می دونم چجوری به حسابش برسم. در رو که باز کرد با دیدن مردی توی یک لباس کهنه متعجب شد، سهیل که تعجب رو از چشماش خونده بود گفت: تعجب نکنید، خودمم، فقط لباسم عوض شده. بعد هم کالهش رو از سرش برداشت. محسن نگاهی به صورتش انداخت وخیلی خشک دعوتش کرد تو. سهیل وقتی قدم به خونه محسن گذاشت کل خونه رو سرسرکی نگاهی کرد که ... ایستاد .... تمام تفکراتش ایستاد ... همه چیز ... حتی قلبش ... اومده بود با محسن دعوا کنه ... اومده بود بزنه تو دهنش که چرا میخواد زندگیش رو خراب کنه ... اومده بود بگه که مزاحم فاطمه نشه چون فاطمه اونو دوست داشت ... اومده بود بگه در موردش اشتباه فکر میکنه و خودش هم عاشق فاطمه ست ... اما ... اون تابلو فرش ... منظره غروب ... تابلویی که هر روز فاطمه با عشق مشغول بافتنش میشد ... روی دیوار خونه محسن ... فاطمه میگفت برای یک آدم خاصه ... پس محسن از نظر فاطمه خاصه ... اشتباه کردم ..... بدون حرفی برگشت به سمت در و در خونه رو باز کرد، محسن که از رفتار سهیل تعجب کرده بود گفت: وایستا! مگه نمی خواستی حرف بزنی اما سهیل بدون هیچ حرفی کفشش رو پوشید و رفت. محسن نگاهی به راه پله خالی کرد، در رو بست و به نقطه ای که سهیل خیره شده بود نگاه کرد، تابلو فرش فاطمه بود ...حتما سهیل هم اونو دیده بود... نکنه فکر بدی در مورد فاطمه کنه... نکنه االن بره خونه و بالیی سرش بیاره ... ترسیده بود ... موبایلش رو برداشت و شماره فاطمه رو گرفت ... اما فاطمه که شماره محسن رو دید گوشیش رو خاموش کرد و پرتش کرد یک گوشه ... ‌‌بســـوے ظــــــــهور💫✨👇 🆔 @Besoye_zohor 💯
🏴 فرارسیدن سالروز رحلت پیامبر اکرم(ص) و شهادت امام حسن مجتبی(ع) تسلیت باد
✍مردى ازامام حسن عليه السلام پرسيد: چرا سفر مرگ براى ما ناخوشایند است و از او استقبال نمى کنيم؟! حضرت فرمودند: شما خانه آخرت را خراب کرده اید و خانه دنیا را آباد، طبیعى است که انتقال از اقامتگاه آباد به جایگاه خراب براى شما ناخوشایند است 📚 بحارالانوار، ج۴۴، ص١١٠ 🆔
💟 ♻️ 🌸امام زمان حضرت مهدی (عج) هم نام و هم كنيه حضرت پيامبر اكرم(ص) است. در روايات آمده است كه شايسته نيست آن حضرت را با نام و كنيه، اسم ببرند تا آن گاه كه خداوند به ظهورش زمين را مزيّن و دولتش را ظاهر گرداند. 🌺 از القاب دیگر ایشان می توان به مهدى، خاتم، منتظر، حجت، صاحب الامر، صاحب الزمان، قائم و خلف صالح اشاره کرد شيعيان در دوران غيبت صغرى ايشان را «ناحيه مقدسه» لقب داده بودند. در برخى منابع بيش از 180 لقب براى امام زمان(ع) بيان شده است. 💠وی یگانه فرزند امام عسکری علیه السلام یازدهمین امام شیعیان است. امام زمان حضرت مهدی (عج) در سحرگاه نیمه شعبان 255 ق در سامرّا چشم به جهان گشود و پس از پنج سال زندگی تحت سرپرستی پدر، و مادر بزرگوارشان نرجس خاتون، در سال 260 ق به دنبال شهادت حضرت عسکری علیه السلام ـ همچون حضرت عیسی علیه السلام و حضرت یحیی علیه السلام که در سنین کودکی عهده دار نبوّت شده بودند ـ در پنج سالگی منصب امامت شیعیان را عهده دار شدند. آن بزرگوار پس از سپری شدن دوران غیبت با تشکیل حکومت عدل جهانی احکام الهی را در سرتاسر زمین حاکمیت خواهد بخشید. 🍀آخرین امام شیعیان در پانزدهم ماه شعبان 255 ق، علی رغم مراقبت های ویژه مأموران حکومت عباسی، در خانه امام عسکری علیه السلام چشم به جهان گشودند. تولد مخفیانه آن حضرت بی شباهت به تولد حضرت موسی علیه السلام و حضرت ابراهیم خلیل علیه السلام نیست. همان گونه که این دو پیامبر بزرگ الهی تحت شدیدترین تدابیر امنیتی فرعونیان و نمرودیان به اراده خداوند و به سلامت در کنار کاخ فرعون و نمرود متولّد شدند، حضرت مهدی(عج) نیز در حالی که جاسوسان و مأموران خلیفه عباسی تمام وقایع خانه امام یازدهم علیه السلام را زیر نظر داشتند، در کمال امنیت و بدون آن که دشمنان بویی ببرند، در سحرگاه روز جمعه نیمه شعبان قدم به جهان هستی گذاشتند. 🔰ادامه دارد........ ❣اَݪٰلّہُـمَّ؏َجِّل‌ݪِوَلیِّڪَ‌الفَرَجـ‌❣
فروشگاه تنگه اُحد ایران(سیستان)
قسمت #‭118‬رمان سجاده صبر خودم هستم بفرمایید -میتونم چند لحظه در خدمتتون باشم، باهاتون حرف دارم -شم
قسمت سجاده صبر تو نمیدونی کجاست؟ نکنه گرفته باشنش؟ سها تو رو خدا یک فکری بکن -آخه این پسره کله خر کجا گذاشت رفت؟ مگه من بهت نگفتم نذار از خونه بره بیرون، زنگ زدی بهش؟ -گوشیش خاموشه، من خونه نبودم وقتی اومدم نبود -ای بابا، بذار به کامران بگم ببینم چی میشه.. -خبرشو بهم بده... سها بدجوری دلم شور میزنه... -نگران نباش ... پیداش میکنم گوشی رو که قطع کرد باز هم قفسه سینش درد گرفته بود، فورا به سمت آشپزخونه رفت و یکی از قرصهایی که دکتر براش تجویز کرده بود خورد تا کمی از دردش کمتر بشه ... یعنی از دیروز تا حاال سهیل کجا میتونه رفته باشه؟ ... حتما طلبکارا گرفتنش و یک بالیی به سرش آوردن ... خدایا ... خودت نگهدارش باش ... صدای تلفن بلند شد، فورا به سمتش رفت: -بله؟ -سالم -سهیل! تویی؟!! کجایی تو؟ دلم هزار راه رفت سهیل چیزی نمیگفت، فاطمه که فکر کرده بود تلفن قطع شده گفت: الو، الو سهیل -دارم گوش میدم. تموم شد؟ صدای خشک سهیل باعث شد تمام ذوق فاطمه از شنیدن صداش از بین بره، گفت: -چیزی شده؟! -وسایل خونه رو جمع کن، تا چند روز دیگه باید از اون خونه بریم. کارتون توی انباری هست، همه رو بسته بندی کن، من پنج شنبه با کامیون میام. بعد هم در حالی که صدای خشن و عصبیش رو باال میبرد گفت: نه می پرسی چرا و کجا، نه به کسی چیزی میگی، نه توی این مدت پاتو از خونه میذاری بیرون، فهمیدی؟ فاطمه که از لحن حرف زدن سهیل تعجب کرده بود، با صدای آهسته ای گفت: سهیل
💢 👌👌 🌹 مرتضی_مطهری ✍عابدان عارف که عبادتشان توام با حضور و خضوع و استغراق است بالاترین لذت‌ها را از عبادت می‌برند. در زبان دین از «طعم ایمان» و «حلاوت ایمان» یاد شده است. ایمان حلاوتی دارد فوق همه حلاوتها. 🍃لذت معنوی آنگاه مضاعف می‌شود که کارهایی از قبیل کسب علم، احسان، خدمت، موفقیت و پیروزی، از حس دینی ناشی گردد وبرای خدا انجام شود و در قلمرو «عبادت» قرار گیرد 📚استاد مطهری؛ انسان و ایمان، ص۴۳
Clip-Panahian-MesleMadar.mp3
2.68M
🎵مثل مادر 🔰با این نگاه برو حرم ...
✍امام حسن مجتبي عليه السلام فرمود: ✅مكارم اخلاق ده چيز است: ۱- راستگوئى ۲- نوميدى راستين از غير خدا ۳- بخشش به نيازمندان ۴- خوش خلقى ۵-پاداش در برابر خدمات ديگران ۶- پيوند و رفت و آمد با خويشاوندان ۷- حمايت از همسايه ۸-توجّه به حقوق دوستان ۹-مهمان نوازى ۱۰-و مهمترين اينها شرم و حياء است. 📚تاريخ يعقوبى، ج۲، ص۲۱۵
✅داستان زیبا ✍امام رضا (ع) به ساده برگزار کردن مهمانی تاکید داشتند؛برای همین، روزی به یاران خود روایتی گفتند: روزی مردی،امام علی (ع) را به خانه‌اش دعوت کرد؛ امام (ع) فرمودند: اگر سه چیز را به من قول بدهی، دعوتت را می‌پذیرم گفت: چه چیز آقاجان؟ امیرالمومنین (ع) فرمودند:‌ برای من چیزی از بیرون خانه تهیه نکنی همانی را بیاوری که در خانه داری خانواده‌ات را هم به زحمت نیندازی! مرد، شرط‌ها رو قبول کرد، امام (ع) دعوتش را پذیرفت 📚بحارالانوار. ج ۷۲. ص ۴۵۱
✨﷽✨ ✅امام عصر با چه زبانی با مردم زمان ظهور صحبت خواهد کرد؟! ✍در پاسخ این سؤال به دو نکته باید توجه داشت: ⬅️اولاً، امام براساس علم لدّنی، قادر به تکلم با هر زبانی است. مباحثه و محاجّه امام رضا علیه‌السلام با سران علمای ادیان و مذاهب مختلف، مؤید این مطلب است؛ زیرا، امام رضا علیه‌السلام با هر یک از جاثلیق، هربذ اکبر و نسناس رومی به زبان خودشان صحبت کردد[۱] و همین مطلب باعث رسوایی مأمون عباسی گردید.از طرف دیگر، می‌دانیم که امامان از نور واحدند و وجود کمالی در یکی از آنان، حکایت از وجود همان کمال در دیگر ائمه است. از این جهت، امام زمان که خاتم‌الأوصیا‌والأولیا است، قهراً، توانایی سخن‌گفتن و تکلم به هر زبانی را خواهد داشت.در روایت آمده است: «امام زمان بعد از معرفی خود برای مردم، به خواندن کتب آسمانی می‌پردازد».[۲] ⬅️ثانیاً، امام از وسائل و اسباب عادی برای پیشبرد اهداف الهی خویش استفاده خواهند کرد و لذا شاید بتوان گفت، اگر چه زبان رسمی امام عربی ـ که همان زبان قرآن است ـ خواهد بود، اما این زبان، در آن واحد، به وسیله‌ دستگاه‌های ترجمه یا مترجمان، به زبان‌های مختلف مردم دنیا، ترجمه خواهد شد و در نتیجه، همه‌ اقوام و ملل، مخاطب سخنان امام خواهند بود. 📚۱- بحارالأنوار، علامه مجلسی، ج۴۹، ص۱۷۵ 📚۲-همان، ج۵۳، ص۹. ‍【 الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَــرَج 】 ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
‍ ‍ زائری بارانی ام، آقـا بـه دادم مـی رسی؟😭😭 بی پناهم، خسته ام، تنها؛ به دادم می رسی؟😔 گـرچـه آهـو نیـستـم؛ اما پر از دلتنگی ام💔 ضامن چشمان آهوهـا، بـه دادم می رسی؟😔 از کبوترها کـه می پـرسم، نشانـم می دهند🕊 گنبد و گلدسته هایت را، به دادم می رسی؟✨ ماهـی افـتاده بر خـاکم، لبـالـب تشنـگـی پـهنه آبی تـرین دریـا؛ به دادم می رسی؟😔 🌙مـاهِ نـورانیِ شب هـای سیـاهِ عـمرِ مـن ماهِ من، ای ماهِ من؛ آیا به دادم می رسی؟😔 من دخیل التماسم را بـه چشمت بستـه ام هشتمین دردانه زهرا(س)، به دادم می رسی؟😭😭 بـاز هم مشهد، مسافرها، هیاهـوی حـرم یک نفر فریاد زد: آقا! به دادم می رسی؟🙏