eitaa logo
احمد الحسن باطل شد
222 دنبال‌کننده
652 عکس
190 ویدیو
107 فایل
روشنگری درباره جریان احمد الحسن
مشاهده در ایتا
دانلود
↶↶↶↶ ➤ 12. اینکه پیامبر باید یک نوشته ای را به جا می گذاشت که امت را گمراه نکند از کجا در آوردید؟ از آیه وصیت؟ جوابش را به طور تفصیل در کتاب "شکست وصیت" مطالعه کنید. از طرفی، آن نوشته که به ادعای شما، همین حدیث وصیت هست، چگونه از هنگام وفات پیامبر تا زمان اظهار دعاوی احمد بصری، امت را از گمراهی حفظ کرد؟!!! ➤ 13. اینکه حدیث سلیم نمی تواند امت را در زمان ظهور از گمراهی نجات دهد، چون اسم حضرت مهدی در آن نیامده، واقعاً مضحک است. زیرا دهها حدیث تصریح کرده اند که به هنگام ظهور، صیحه و ندا و صوتی آسمانی، قائم را به نام خودش و نام پدرش صدا می زند، و طبق تصریح حدیث معتبر امام صادق علیه السلام، با همین صداست که صاحب الامر شناخته می شود: «قُلْتُ وَ مَا الصَّوْتُ أَ هُوَ الْمُنَادِي فَقَالَ نَعَمْ وَ بِهِ‏ يُعْرَفُ‏ صَاحِبُ‏ هَذَا الْأَمْرِ». (الغیبة للنعمانی ص258 ح16) ✺◆••⊰⇩⇩⇩⊱••━═━━═━ا
↶↶↶↶ ➤ 14. وصیتی که قرار بود بازدارنده امت از گمراهی باشد، به تصریح روایات، وصیتی بوده که در حضور اصحاب نگاشته شود و بعد هم قبل از وفات پیامبر در مسجد به صورت علنی خوانده گردد. نه وصیتی که هیچکس نه شنیده و نه مکتوبش را دیده، آخر وقتی ندیده و نشنیده چگونه هدایت شود!!! به متن حدیث توجه کنید: «إِنَّكُمْ لَمَّا خَرَجْتُمْ أَخْبَرَنِي [بِذَلِكَ رَسُولُ اللَّهِ ص وَ]  بِالَّذِي أَرَادَ أَنْ يَكْتُبَ فِيهَا وَ أَنْ يَشْهَدَ عَلَيْهَا الْعَامَّةَ». (کتاب سلیم ج2 ص658) «قَالَ النَّبِيُّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ: إِنِّي أَرَدْتُ أَنْ أَكْتُبَ هَذَا ثُمَّ أَخْرُجَ بِهِ إِلَى الْمَسْجِدِ ثُمَّ أَدْعُوَ الْعَامَّةَ فَأَقْرَأَهُ عَلَيْهِمْ وَ أُشْهِدَهُمْ عَلَيْهِ». (کتاب سلیم ج2 ص878) ➤ 15. متن وصیت غیبت می گوید مهدیین دوازده گانه بعد از امامان دوازده گانه خواهند آمد و شما هم اعتراف کردید، پس این چه ربطی به احمد بصری دارد که قبل از امام دوازدهم آمده است؟ می گویید زمینه ساز است؟ این را از کجای وصیت در آوردید؟ می گویید از احادیث دیگر در آوردیم؟ خوب ما هم نام آن نه نفر از فرزندان حسین که در وصیت سلیم نیامده را از احادیث دیگر در آوردیم. پس فرقش چه شد؟ ✺◆••⊰⇩⇩⇩⊱••━═━━═━ا
↶↶↶↶ ➤ 16. درباره مهدیین فقط شش حدیث بی سند آمده که با هم نیز تعارض دارند، پس چرا به دروغ ادعای تواتر در مهدیین را می کنید؟!!! ➤ 17. اینکه تصدیق ۱۲ مهدی در تورات وجود دارد دروغی شاخدار است که جز کسی که خود را در آن واحد، شتر ماده و گوسفند نر می داند ادعایش نمی کند. ➤ 18. مهدیین دارای شاهد قرآنی است؟ پس آیه نقباء چیست؟ که فقط از ۱۲ نفر سخن گفته نه ۲۴ نفر، و نه ۱۲ به علاوه ۱۲ نفر. آیه شهور 12 گانه چه؟ آیه بروج ۱۲ گانه چه؟ آیه ۱۲ چشمه چه؟ آیه حواریون چه که به تصریح احادیث، فقط دوازده نفر بودند؟ آیه اسباط دوازده گانه موسی چه؟ آیه دوازده سبط یعقوب چه؟                                                                                                                                                             تمام این آیات مخالف ادعای شما درباره مهدیین است. نتیجه اینکه جاهل و منافق کسی است که با این همه دروغ و فریب، یک وصیت جعلی را بر کسی که اصلاً ربطی به آن وصیت ندارد منطبق دانسته و تمام مخالفان خود را کافر نجس ناصبی می شمرد. و الحمد لله رب العالمین. ✺••⊰✵◆✵⊱••━═━━═━ا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بـسَِِـَِِـم‌اَِِلَِِـَِِلَِِـَِِه‌اَِِلَِِـَِِرحَِِـَِِمَِِـَِِن‌اَِِلَِِـَِِرحَِِـَِِیَِِـَِِم ▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬ ࡅ߭ܦ߳ܒ ࡄܟ֗ࡅ߭ߊ‌ࡍ߭ آܦ߳ߊ‌ ߺܨ  زُܟ߲ߊ‌ܟ߲ߺܨ  🗓️شنبه۸آبان١۴٠٠ 🕙 ١٠صبح توسط: استادسیدمهدےمجتهدسیستانے 🔴 درباره عدم ختم وصایت ▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬ https://eitaa.com/sistanymogtahed ▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬
█◄ صحبت آقای زجاجی: بسم الله الرحمن الرحیم سخنی پیرامون امیرالمؤمنین علی بن ابی‌طالب «خاتم الاوصیاء» مقدمه: در پی اعلان دعوت مقدس یمانی ع عده‌ای از کسانی که به طور سنتی با دعوت انبیا و اوصیا عناد می‌ورزند، به روایاتی تمسک نمودند که به گمان نادرست آنان مخالف دعوت وصی امام مهدی ع بوده است. یکی از بهانه‌های این جماعت، روایاتی است که امام مهدی ع را خاتم الاوصیا نامیده‌اند. ابتدا به دو روایت از این گروه روایات توجه می‌کنیم: امام مهدی ع در سنین کودکی فرمودند: اَنَا خَاتمُ الاَوْصیاءِ وَبِی یَدْفَعُ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ البَلاءَ عَنْ اَهلی وَشِیعَتی (من خاتم الاوصیاء هستم که خداوند به وسیله‌ی من بلا را از اهل و شیعیانم دور می‌سازد.) الغیبة طوسی، ص۲۴۶- کمال الدین ج۲، ص۴۴۱ امام حسن عسکری ع خطاب به فرزند طاهرشان امام مهدی ع فرمودند: أبشِر يا بُنَيَ، فَأَنتَ صاحِبُ الزَّمانِ، وأَنتَ المَهدِيُّ، وأَنتَ حُجَّةُ اللَّهِ عَلى‌ أرضِهِ، وأَنتَ وَلَدي ووَصِيّي،... وأَنتَ خاتمُ الأَوصِياءِ (پسرم، بر تو بشارت باد، تو صاحب زمان هستی و تو مهدی و حجت خدا بر زمینش هستی و فرزند من و وصی من هستی، ... و تو خاتم اوصیاء هستی.) الغیبة طوسی ص۲۷۳، اثبات الهداة، ج۵، ص۱۲۸ جماعتی که اصولا در مقابل فرستادگان خدا از هیچ فرصتی برای ابراز مخالفت خود مضایقه ندارند، از این روایات استفاده می‌کنند و نتیجه می‌گیرند که امام مهدی ع خاتم اوصیا هستند، پس بعد از ایشان وصی دیگری برای پیامبر وجود ندارد. 🟥⬇️🟥⬇️⬜️🟦
█◄ادامه صحبت آقای زجاجی: در پاسخ این جماعت باید به چند نکته توجه شود: ۱- اگر گمان این جماعت در مورد معنای خاتم اوصیا بودن امام مهدی ع صحیح باشد، روایات مربوط به رجعت با نظرشان سازگار نیست. شیعه روایات متواتری از اهل بیت ع در مورد رجعت دارد که در دورانی از تاریخ رسول اکرم و ائمه‌ی اهل بیت به این جهان برمی‌گردند. اگر قرار باشد پس از امام مهدی ع وصی دیگری برای پیامبر نباشد، ائمه ع در رجعت وصی رسول الله ص نخواهند بود و این بطلان ادعای این جماعت است. ۲- اگر تعارضی بین روایات خاتم الاوصیاء بودن امام مهدی ع با روایات مربوط به اوصیای از فرزندان امام مهدی ع وجود داشته باشد (که نیست) و نتوان با هیچ روشی بین این دو گروه روایات جمع کرد (که این گونه نیست) باید طبق دستور اهل بیت ع متمسک به روایات مطمئن‌تر و متواترتر شد و در این میان برای موضوع اوصیاء از فرزندان امام مهدی ع بیش از ۱۲۰ روایت از اهل بیت به دست ما رسیده که بسیار بیش از روایات مربوط به خاتم الاوصیاء بودن امام مهدی است. پس روایات مربوط به اوصیاء از فرزندان امام مهدی ع در این میان باید حاکم قرار گیرند، نه محکوم. ۳- ما در مورد امیرالمؤمنین علی ع نیز روایاتی داریم که ایشان را خاتم اوصیا دانسته‌اند. به ۳ نمونه از این دسته روایات توجه می‌کنیم: امام رضا ع از پدرش از پدران بزرگوار خود نقل کردند که رسول خدا ص به علی ع فرمود: يا علي، ما سألت ربي شيئاً إلا سألت لك مثله غير إنه قال لا نبوة بعدك، أنت خاتم النبيين وعلي خاتم الوصيين. (ای علی، هيچ چيز از خداوند طلب نکردم، مگر اين که مثل آن را برای تو طلب کردم. جز اينکه به من فرمود، بعد از تو نبوتی نيست و تو خاتم انبيا هستی و علی خاتم اوصياء است.) عيون أخبار الرضا، ج۱، ص۷۸- بحار الأنوار، ج۳۹ص۳۶ رسول خدا ص فرمود: أنا خاتم النبيين، وعلي خاتم الوصيين (من خاتم انبیا و علی خاتم اوصیا است.) عيون أخبار الرضا، ج۱، ص ۷۹ علی ع در خطبه‌ای فرمودند: أنا عبد االله، وأخو رسوله، لا يقولها أحد قبلي ولا بعدي إلا كذاب، ورثت نبي الرحمة، ونكحت سيدة نساء هذه الأمة، وأنا خاتم الوصيين (من بنده‌ی خدا و برادر رسولش هستم. اين سخن را، کسی قبل از من و بعد از من نخواهد گفت، مگر آن که دروغ گو باشد. من وارث پيامبر رحمت و همسر سرور زنان اين امت و خاتم اوصياء هستم) اربعین، محمدطاهر قمی شیرازی، ص۶۶ 🟥⬇️🟥⬇️⬜️🟦
█◄ادامه صحبت آقای زجاجی: حال اگر بهانه‌ی این جماعت پذیرفته شود که: «امام مهدی ع خاتم اوصیاء است، پس بعد از ایشان وصیی نیست.» پس طبق این گروه از روایات، علی ع نیز خاتم اوصیا هستند و بعد از ایشان وصیی نیست. در حالی که می‌دانیم سایر اوصیای پیامبر اکرم ص بعد از امیرالمؤمنین هستند. اما در این جا جماعت بهانه‌تراش برای رد دلیل سوم، بهانه‌ی زیر را ارائه می‌کنند: پیامبر و اهل بیت اصرار داشته‌اند که علی ع را «خاتم الوصیین» و امام مهدی ع را «خاتم الاوصیا» بنامند. پس مشخص است که معنای این دوبا هم متفاوتند! در پاسخ این جماعت به موارد زیر توجه می‌کنیم: ۱- منبع اصیل برای پیدا کردن معنا لغت در همه‌ی زبان‌ها لغتنامه است. اگر قرار باشد، هرکس به ظن خود معنای جدیدی برای لغات بتراشد، از آن پس هر گونه مغلطه‌ای را به جای استدلال می‌توان جا انداخت. به عبارت دیگر سخن این جماعت این است که دو کلمه‌ی «وصیین» و «اوصیاء» در زبان عربی معنای متفاوتی دارند، چون ما حدس می‌زنیم این طور است! پاسخ این جماعت تنها این است که قبل از هر بحثی کمی با علم منطق آشنا شوند تا فرق بین حدس و استدلال را دریابند. محض اطلاع این جماعت، همه‌ی لغتنامه‌های زبان عربی که در دسترس ما بود، هر دو لغت «وصیین» و «اوصیاء» جمع کلمه‌ی «وصی» هستند و اختلاف معنایی ندارند. تنها تفاوت این دو کلمه این است که یکی جمع سالم است و دیگری جمع مکسر. باقی تفاوت‌ها از ذهن خلاق این جماعت جوشیده که مایلند زبان عربی طبق اوهام آنان معنا پیدا کند. ۲- این جماعت معتقدند: پیامبر و اهل بیت اصرار داشته‌اند که علی ع را «خاتم الوصیین» و امام مهدی ع را «خاتم الاوصیا» بنامند. آیا پیامبر ص و اهل بیت ایشان ع به این جماعت به طور خصوصی اطلاع داده‌اند که برای این کاربرد اصرار داشته‌اند؟ یا این که صرفا چون تعدادی حدیث در مورد امیرالمؤمنین ع با عنوان «خاتم الوصیین» به کار رفته، و تعدادی حدیث دیگر امام مهدی ع را با عنوان «خاتم الاوصیا» نام برده، حضرات استقراء ناقص فرموده‌اند و بدون در نظر گرفتن این که ممکن است روایات دیگری خلاف نظر آنان باشد و به چشم این جماعت نخورده است یا حتی ممکن است ثبت و ضبط نشده باشد، نتیجه‌گیری نادرست کرده‌اند! ۳- در بند قبل گفتیم که متأسفانه این جماعت بهانه‌تراش استقراء ناقص نموده‌اند. در این جا می‌خواهیم نشان دهیم چنان در راه نتیجه گیری خیالی خود عجله داشتند، که چندین روایت را که برای علی ع نیز عنوان «خاتم الاوصیا» را به کار برده ملاحظه نکردند. جالب این که آن قدر به یافته‌ی هنرمندانه‌شان باورمند بودند و تخیلات خود را عین حقیقت می‌دانستند، که بر سر این تحدی هم نمودند و مرتب رجز می‌خواندند که: «فقط یک روایت» بیاورید که امیرالمؤمنین را «خاتم الاوصیاء» نامیده باشد، ما از ادعای خود چشم می‌پوشیم و ... تا آخر این رجزخوانی‌های مستانه و جاهلانه. حال به بعضی روایاتی توجه کنید که اهل بیت ع با دوراندیشی مثال زدنی قلم بطلان بر ادعاهای حضرات کشیدند و کاخ خیالیشان را بر سرشان خراب نمودند: از ابوذر نقل شده که رسول خدا ص فرمود: أنا خاتم الأنبياء و أنت يا عليّ خاتم الأوصياء (من خاتم انبیا هستم و تو ای علی خاتم اوصیا هستی) احقاق الحق، ج۴، ص ۱۲۰ از ابوذر نقل شده که رسول خدا ص فرمود: أنا خاتم النبيّين كذلك عليّ خاتم الأوصياء إلى يوم الدين (من خاتم پیامبران هستم و همچنین علی تا روز جزا خاتم اوصیاء است.) احقاق الحق، ج۴، ص ۱۲۰ ممکن است جماعت بهانه کنند که راویان این دو روایت از اهل سنت هستند، پاسخ این است که نقل این روایت از اهل سنت اعتراف علیه اعتقاد خودشان است، پس دلیلی ندارد که این روایت را نپذیریم. 🟥⬇️🟥⬇️⬜️🟦
█◄ادامه صحبت آقای زجاجی: حال برای این که این بهانه را هم از این جماعت بگیریم، به روایات راویان شیعه در این مورد می‌پردازیم: علی ع در خطبه‌ای فرمود: أَنَا خَاتَمُ الْأَوْصِيَاءِ أَنَا طَالِبُ الْبَابِ أَنَا صَاحِبُ الصِّفِّينِ (من خاتم اوصیا هستم. من گیرنده‌ی در هستم. من صاحب صفین هستم.) اختصاص مفید ص ۹۱ خوشبختانه بهانه‌جویانی که رجز برای یک حدیث شامل «خاتم الاوصیاء» بودن علی ع می‌خواندند، راهی برای بهانه جویی نسبت به این حدیث ندارند. مجلسی نقل کرده: وروي أن نوحا لما ركب في السفينة طافت به جميع الدنيا فلما مرت بكربلا أخذته الارض ، وخاف نوح الغرق فدعا ربه وقال : إلهي طفت جميع الدنيا وما أصابني فزع مثل ما أصابني في هذه الارض فنزل جبرئيل وقال: يا نوح في هذا الموضع يقتل الحسين سبط محمد خاتم الانبياء، وإبن خاتم الاوصياء (روایت شده هنگامی که نوح در کشتی سوار شد در دنیا می‌گشت. هنگامی که به کربلا رسید، کشتی به طرف زمین کشیده شد و نوح ترسید که غرق شود. پس به درگاه خدا گفت: خدایا دنیا را گشتم ولی ناراحتی مانند این زمین ندیدم. پس جبرئیل فرود آمد و گفت: ای نوح، این جایی است که حسین فرزند محمد خاتم انبیا و پسر خاتم اوصیا در آن کشته می‌شود.) بحار  الانوار مجلسی ج۴۴، ص۲۴۳ ممکن است بهانه بگیرند که این حدیث از اهل بیت نیست و فقط روایتی به مجلسی رسیده. ولی اگر بهانه جویان قبل از بهانه گیری سری به مقدمه‌ی کتاب عظیم بحار الانوار بزنند، متوجه خواهند شد که مجلسی در این کتاب روایات اهل بیت را جمع آوری کرده، نه هر روایتی را! امام حسن مجتبی بعد از شهادت امیر ع بر منبر رفتند و در خطبه‌ای بعد از حمد و ثنای خدا در مورد علی ع فرمودند: خاتم الأوصياء ووصيّ خاتم الأنبياء وأمير الصديقين والشهداء (او خاتم اوصیاء و وصی خاتم انبیاء و امیر صدیقین و شهدا بود.) بشارة المصطفى(ص) لشيعة المرتضى، ص۳۷۰ ممکن است بهانه جویان بگویند که این خطبه در منبع دیگر با تعبیر «خاتم الوصیین» ه نقل شده است. پاسخ این است که در این اختلاف عبارت در دو نقل با کدام قرینه شما عبارتی را که به تخیلاتتان نزدیک‌تر بود گرفتید و دیگری را رها کردید؟ اتفاقا چون حسن ع مانند پدر استاد سخن عرب بود، در خطبه عبارتی که فصیح‌تر و بلیغ‌تر باشد، احتمال بیشتری دارد که سخن ایشان باشد. در نقل بالا «اوصیاء» و «انبیاء» و «شهداء» سجع زیباتری به کلام می‌بخشند. 🟥⬇️🟥⬇️⬜️🟦
█◄ادامه صحبت آقای زجاجی: در طی مخاطبه‌ی اصحاب کهف با امیرالمؤمنین ع آمده که اصحاب کهف در معجزه‌ی حضورشان در محضر امیر ع به ایشان گفتند: يا خليفة رسول االله ... إننا فتية آمنا بربنا وزادهم االله هدى، وليس معنا إذن أن نرد السلام، إلا على نبي أو وصي نبي، وَ أَنْتَ وَصِيُّ خَاتَمِ النَّبِيِّينَ، وَ أَنْتَ خَاتَمُ الْأَوْصِيَاءِ (ای خليفه‌ی رسول خدا ... ما جوانانی هستيم که به خدا ايمان آورديم و خداوند بر ايمانمان افزود، و ما پاسخ سلام کسی را نمی‌دهيم، مگر آن که پيامبر يا وصی پيامبر باشد و تو وصی خاتم انبیاء هستی، و تو خاتم اوصیاء هستی) الروضة في فضائل أمير المؤمنين علي بن أبي طالب علیه السلام، ص۲۰۵ در این جا ممکن است بهانه تراشان این نغمه ساز کنند، که اصحاب کهف معصوم نیستند و سخنشان حجیت ندارد. اما آنان آن قدر سرگرم بهانه جویی هستند که فراموش می‌کنند که علاوه بر قول و فعل معصوم، تقریر معصوم نیز برای ما حجت است. به این معنا که اگر در حضور آنان سخنی گفته شود که آنان آن سخن را تصحیح نکنند یا عملی انجام شود که آن را تصحیح نکنند، به این معنا است که آن قول یا فعل مورد تأیید معصوم می‌باشد و در ادامه‌ی این روایت ما اعتراضی از امیر ع به تعبیر «خاتم الاوصیاء» توسط اصحاب کهف نمی‌بینیم. فکر می‌کنیم اگر برای کسی سخنی کافی باشد، یک سخن از این همه سخن اهل بیت ع کافی است، و اگر برای کسی کافی نباشد، صد برابر این مقدار هم همچنان راه توجیه را برایشان باز خواهد گذاشت تا در گمراهی خود غوطه بخورند. خاتمه: حال ببینیم اصلا خاتم الاوصیاء بودن برای امیر المؤمنین ع به چه معنا است؟ مجلسی در بحار ج۲۶، ص۱۵۷ می‌گوید: قوله : أنا خاتم الاوصياء ، يعنى أنا خاتم أوصيآء النبيين فلا يكون بعدى وصى نبى ، لان الانبياء ختموا برسول الله (ص) ، ولا ينافى ذلك أن يكون بعده أوصياء لرسول الله (ص) ، مضافا إلى انه كان خاتم أوصياء النبيين حقيقة ومن بعده كانوا وصيه. (این که فرمود: من خاتم اوصیا هستم یعنی من خاتم اوصیای پیامبران هستم، پس بعد از من هیچ کس وصی پیامبری نیست. زیرا پیامبران با رسول خدا ص خاتمه یافتند. و این با این که بعد از ایشان اوصیای رسول الله بودند، منافات ندارد. زیرا ایشان پایان بخش اوصیای پیامبران بوده و اوصیای بعدی وصی ایشان بودند.) شیخ جعفر سبحانی در مفاهیم القرآن این معنا را بازتر می‌کند: این که علی ع خاتم اوصیاء بوده با این که حسن و حسین و ائمه‌ی بعدی اوصیاء بودند، منافاتی ندارد. زیرا وصایت برای انبیا با علی ع خاتمه یافت. پس بعد از علی ع وصی نبیی نیست. اما ائمه‌ی بعدی اوصیای وصی پیامبر بودند، نه اوصیای خود پیامبر. همچنین می‌توان گفت: وصایت یک موضوع واحد است و متعلق به علی ع و اولاد ایشان ع است. پس وصایت حسن و حسین و امامان بعدی همان وصایت متعلق به پدر آنان امیرالمؤمنین ع است. پس این موضوع که علی خاتم اوصیاء است کنایه‌ای است از این که وصایت متعلق به ایشان و اولاد ایشان است و با آنان باب وصایت از آسمان بسته می‌شود. علاوه بر دو احتمال فوق من این احتمال دیگر را هم مطرح می‌کنم که خاتم الاوصیاء بودن امیر ع یعنی این که بعد از ایشان وصیی با این درجه وجود ندارد و همه‌ی اوصیای دیگر مقامشان از امیر ع پایین‌تر است. حال با توجه به این سه احتمال خاتم الاوصیا بودن امام مهدی ع هم می‌تواند به این سه معنا در نظر گرفته شود: اول: اوصیای پس از امام مهدی ع اوصیای مستقیم پیامبر یا امیرالمؤمنین نیستند، بلکه اوصیای امام مهدی ع هستند. دوم: وصایت همه‌ی ائمه ع و مهدیین ع یک موضوع واحد است و متعلق به امیرالمؤمنین ع و فرزندان ایشان و امام مهدی ع و اولاد ایشان است. پس وصایت مهدیین عین وصایت ائمه و عین وصایت امیر ع و عی وصایت امام مهدی ع است و اینها از هم جدا نیست. پس امام مهدی ع خاتم اوصیاء است، همان گونه که علی ع نیز خاتم اوصیا است. سوم: امام مهدی ع خاتم اوصیاء است به این معنی که مقام و درجه‌ی ایشان از تمام اوصیایشان بالاتر و بلندتر است. پس ایشان آخرین وصی پیامبر با این درجه و این مقام هستند. اما به عنوان سخنی که فراتر از همه‌ی احتمال‌های قبلی است، این معنا را هم باید به عنوان «خاتم الاوصیاء» در نظر گرفت: این معنا در روایات و زیارات متعدد وارد شده که «الخاتم لما سبق و الفاتح لما استقبل» (پایان دهنده‌ی آنچه گذشت و آغازنده‌ی آنچه در پیش رو است.) این معنا برای پیامبر ص وارد شده، پس معنای خاتم الأنبیا را به دقت بیان می‌کند. برای امیر ع هم وارد شده، او ختم‌کننده‌ی نوعی از وصایت است که تا زمان ایشان بوده و گشاینده‌ی نوع دیگری از وصایت است. یعنی وصایت از طرف خود ایشان. به همین معنا امام مهدی نیز «خاتم الاوصیاء» هستند، چون ختم کننده‌ی وصایت از نوعی است که تا ایشان بوده و گشاینده‌ی نوع دیگری از وصایت برای بعد از ایشان است. پایان 🟥🟦⬜️🟥🟦⬜️
4_6039647891411176523.ogg
زمان: حجم: 6.24M
࿇⊹━┅┄⊹━┅┄⊹━┅┄ 💥جواب‌ های محکم به سخن‌ های واهی درباره خاتم الاوصیاء 🔎نقد سخنان آقای زُجاجی (از اتباع احمد بصری) 🎙️توسط استاد سید مهدی مجتهد سیستانی اࡋࡋܣُܩَ ࡎَܠَّ ࡃَܠَܨ ܩُܟَܩَܒ‌ܦ‌َآܠِ ܩُܟَܩَّܒ‌ِِﷺࡐَ عَܟ߲ܠߺ ܦَ߭رَܟَ߲ܤُܩܢ ࿇⊹━┅┄⊹━┅┄⊹━┅┄