᪥༅ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅᪥
نکته 9) منظور از حدیثِ متواتر:
هر مسلمانی عنوان حدیث متواتر به گوشش خورده است. حدیث متواتر به روایتی گفته میشود که در هر طبقه از سلسله راویان، آنقدر راوی داشته باشد که تبانی آنها بر جعل مضمون آن حدیث به صورت طبیعی نا ممکن باشد و انسانِ نوعی یقین پیدا کند این مضمون از معصوم صادر شده است.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
. مراد از انسانِ نوعی، در نظر نگرفتن حالات شخصیِ افراد است زیرا عدهای خیلی شکاکند و دیر به یقین میرسند و عدهای خیلی زود باورند و سریع یقین مینمایند، لذا اگر قرار باشد یقینِ فردی را معیار تشخیص حدیث متواتر بدانیم، در این تشخیص، هرج و مرج شدیدی رخ می دهد و خیلی از احادیث ضعیف، نزد عدهای متواتر تلقی شده و واجب العمل و الاعتقاد معرفی میشوند. برای همین حتماً باید یقین نوعی را در نظر گرفت و بعد تشخیص داد که این حدیث متواتر است یا نه.
᪥༅ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅᪥
᪥༅ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅᪥
از طرفی بین علماء این نکته مشهور است که سند حدیث متواتر بررسی نمیشود چون مضمونش قطعی است، در حالیکه در لا به لای کتب فقهی مواردی دیده میشود که احادیث متعددی که دارای یک مضمون هستند به خاطر ضعف سند کنار گذاشته میشود.
همین امر باعث شده بعضی افراد که اطلاعات کمی از علم حدیث دارند اعتراض کنند که این حدیث متواتر است چرا به خاطر ضعف سندش آن را کنار گذاشتید.
᪥༅ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅᪥
᪥༅ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅᪥
اما آنها از این حقیقت غافلند که یک حدیث وقتی به حد تواتر میرسد که در میان اسنادش، چندین سند و متن صحیح وجود داشته باشد که با ضمیمه شدنِ دیگر اسناد ضعیف، تواتر شکل گیرد، و الا اگر یک مضمون در قالب مثلاً چهل حدیث وارد شده باشد در حالیکه سند همه شان یا مجهول است یا مرسل است یا ضعیف و یا متنش نسخه بدل دارد، کدام عاقلی به صدور چنین حدیثی از معصوم اطمینان نموده و به مضمونش اعتقاد پیدا میکند؟
با این بیان روشن شد که خیلی از احادیثی که به اسم متواتر مطرح میشوند متواتر و یقین آور نیستند.
᪥༅ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅᪥
᪥༅ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅᪥
حدیث متواتر بر دو قسم است•: لفظی و معنوی؛
تواتر لفظی یعنی اینکه همه راویان، حدیث را به یک لفظ بیان کنند مانند حدیث غدیر، معنوی یعنی روایات متعددی در موضوعات مختلفی وارد شده باشند که مضمون همه شان یک مطلب مشخص است•• مثل اخبار گوناگون از مبارزات حضرت علی علیه السلام که همگی روی هم، شجاعت بی نظیر ایشان را ثابت میکند.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
• البته یک قسم هم تواتر اجمالی است. تواتر اجمالی یعنی آنقدر حدیث در یک موضوع وارد شده که انسانِ نوعی یقین پیدا میکند یکی از آنها از معصوم صادر شده است. اما عده ای اشکال دارند که اولاً چگونه یقین میکنید یکی از این احادیث از معصوم رسیده است، و ثانیاً بر فرض یقین کردید، از کجا می خواهید تشخیص دهید کدامیک از معصوم صادر شده است؟ لذا اگر مضمون آنها با هم متفاوت باشد به هیچکدام نمیتوانید عمل کنید چون نمی دانید کدامیک حدیثِ معصوم است.
•• البته به نظر بنده، این تعریف تواتر معنوی نیست، بلکه این را باید تواتر اجمالی نام گذاشت، و تواتر معنوی یعنی یک معنا با الفاظ مختلف بیان شود مثل اینکه بگویند علی ولیّ شماست، علی مولای شماست، علی اولی به شماست، علی امام شماست، علی مفترض الطاعة است، علی منتصب از طرف خداست، علی خلیفه پیامبر است، و ... که همه این الفاظ یک معنا را میرساند که همان امامت ایشان میباشد.
᪥༅ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅᪥
᪥༅ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅᪥
تواتر معنوی از احادیث پراکندهای بدست میآید که همگی بر یک مضمون اتفاق دارند، اما باید دانست که این تواتر وقتی بدست میآید که بر خلافش تواتر لفظی وجود نداشته باشد و الا تا وقتی خود معصومین علیهم السلام به معنایی با تواتر لفظی تصریح کردهاند، بدست آوردن یک معنای مخالف از لا به لای روایات پراکنده، اجتهاد در مقابل نص بوده، معنای استنباط شده فاقد تواتر معنوی و حجیت خواهد بود.
᪥༅ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅᪥
᪥༅ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅᪥
مثلاً بیش از دویست روایت وجود دارد که ائمه را صاحب علم به غیب دانسته یا خبر دادن ایشان را از غیب بازگو میکند، اما در کنار این همه حدیث، روایات پراکندهای یافت میشود که مضمون شان میرساند ائمه علم غیب نداشتهاند. در چنین حالتی هیچ انسان عاقلی با تمسک به این تواترِ معنویِ ادعا شده، آن تواتر لفظی را رد نمیکند.
᪥༅ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅᪥
᪥༅ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅᪥
سوال اساسی اینکه چه تواتری در احادیث اعتقادی پذیرفته است؟
در پاسخ باید گفت: مسائل اعتقادی بر دو قسم است: اصول عقاید و فروع. مراد از فروع عقاید آنهایی است که جهل مکلفین به آنها اشکالی ندارد و در عقیده پیدا کردن به آنها نیز تواتر معنوی و حتی طریق ظنیِ معتبر مانند خبر صحیح السند کفایت میکند مثل علم و عقیده به خصوصیات پل صراط و طبقات بهشت و جهنم و از این قبیل مسائل.
᪥༅ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅᪥
᪥༅ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅᪥
اما اصول عقاید (مثل امامت) که پایه ایمان شخص را تشکیل میدهد تنها به واسطه ضروریات مذهب یا خبر متواتر لفظی بدست میآید و تواتر معنوی در آن کفایت نمیکند زیرا معقول نیست تصریح دین به اصول عقاید آنقدر کم باشد که اثباتش نیازمند به تواتر معنوی گردد.
در نتیجه ممکن نیست که استمرار وصایت توسط مهدیین، تنها در یک حدیث ضعیف السند ذکر شده باشد و مضمونش توسط تواتر معنوی به اثبات برسد.•
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
• حدیث موسوم به وصیت در کتاب الغیبة طوسی.
᪥༅ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅᪥
᪥༅ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅᪥
و با این توضیح خطای ناظم العقیلی در مقدمه کتاب احمدالحسن مشخص میشود که مینگارد:
«بعد از اینکه ما و کتب عدیده تواتر معنویِ حدیث وصیت و اقترانش به قرائن صحت را ثابت کردیم میفهمیم کسانیکه صحت سند حدیث وصیت را مطالبه میکنند یا جاهلند و یا خود را به جهالت زدهاند. اما گروه اول واجب است حد خود را دانسته و قبل از اینکه حرف بزنند علم بیاموزند و اما گروه دوم حسودان کینه ای هستند که می دانند ما چه میگوییم».
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
. فبعد أن أثبتنا و فی كتب عديدة تواتر مضمون الوصية و اقترانها بقرائن الصحة، نعلم أن الذين يطالبون بصحة سند الوصية المقدسة إنما هم بين جاهل و متجاهل مخادع، فالجاهل يجب عليه أن يعرف حدَّه و يتعلم قبل أن يتكلم، و المتجاهل المخادع يعلم و يعرف ما قدمته آنفا و لكنه حاقد حاسد يفتقر إلى شرف الخصومة. الوصية المقدسة الكتاب العاصم من الضلال، ص5
᪥༅ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅᪥
᪥༅ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅᪥
و ما در مقابل او کلام حر عاملی را میگذاریم که تصریح میکند حدیث وصیت دارای تواتر نیست و در مثل چنین مطلب مهمی که دوازده مهدی بعد از دوازده امام علیهم السلام میآیند واجب است خبر دادن به آن متواتر باشد در حالیکه این حدیث از طریق شاذ وارد شده است: «و مثل هذا المطلب الجلیل یجب تواتر الإخبار به ... ورد من طریق شاذ».
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
. الفوائد الطوسیة، ص117.
᪥༅ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅᪥
᪥༅ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅᪥
این در حالیست که دیگری میگوید: وجود مهدیهای دوازدهگانه که بعد از امام دوازهم علیه السلام و قبل از رجعت میآیند از جمله متشابهاتی بود که هیچ عالمی موفق به فهم آن نشد تا اینکه مهدی اول از نسل امام دوازدهم و وصی و رسول او آمد و این را بیان کرد ... همچنانکه در روایات آمده: قائم به امری خفی دعوت مینماید ... و این مساله از مهمترین امور مخفی بود که عالم و جاهل بدان ملتفت نشده بودند ....
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
. و من المتشابهات على الأمة و لم يستطع أحد من العلماء فك رموز هذه القضية و الخروج بنتيجۀ: الجمع بين كلا العقيدتين المهديين و الرجعة ـ إلى أنجاء أول المهديين من ذرية الإمام المهدي (ع) السيد أحمد الحسن اليماني الموعود و وصي و رسول الإمام المهدي (ع) فأفاض علينا ما يشفي العليل، و يروي الغليل في حل هذه المسألة من دون رد أي رواية في كلا المسألتين، و لا عجب من ذلك فقد ورد في عدة روايات عن أهل البيت (ع) أن القائم يدعو إلى أمر قد خفي و ضل عنه الجمهور، و هذه المسألة من أهم الأمور المخفية و التي ضل عنها الناس عالمهم و جاهلهم، حتى جاء صاحبها فكشف القناع عنها؛ ليثبت أنه صاحب الحق و المتصل مع الحق لا غير. الوصية و الوصي أحمد الحسن، ص99.
᪥༅ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅᪥
᪥༅ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅᪥
خوب سوال ما اینست که اگر این حدیث تواتر معنوی داشته پس چطور ادعا میکنید مضمون آن از اهم امور مخفی بوده و هیچ کس نفهمیده، چون قائم به امر خفی دعوت میکند؟
چگونه این مساله اصولی و مهم از دید هزاران هزار عالم شیعه در طول 1200 سال مخفی مانده به گونهای که حتی یک عالم شیعه نبوده که قائل به 13 امام، 24 وصی یا امامت دوازده مهدی بعد از دوازده امام باشد؟ آیا این با تواتر معنوی جور در میآید؟!
᪥༅ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅᪥