•⊰܍݊܍•⊰܍݊܍•⊰܍݊܍
نکته سوم: شما ادعا می کنید این حدیث در خصوص نوع معجزه یا حق مردم در طلب معجزه سخنی نگفته.
خوب نگفته باشد؛ مهم اینست که قانون بودن معجزه را به صراحت بیان نموده و شما و امامتان به صراحت منکر آن هستید و همین برای روشن شدن حق از باطل کفایت می کند.
•⊰◆⊱⊰◆⊱━═━━═━ا
•⊰܍݊܍•⊰܍݊܍•⊰܍݊܍
نکته چهارم: پرسیده اید آیا ما حق داریم از حجت خدا طلب معجزه کنیم؟
بله که حق داریم. زیرا در این حدیث به صراحت بیان شده که معجزه راه شناخت صدق مدعی است، خوب اگر خودش معجزه نشان ندهد و ما هم حق طلبش را نداشته باشیم پس این چه راهی است؟ برای کیست؟ اصلاً برای چیست؟!!
•⊰◆⊱⊰◆⊱━═━━═━ا
•⊰܍݊܍•⊰܍݊܍•⊰܍݊܍
نکته پنجم: شما ادعا می کنید حجت خدا می تواند «معجزه را به عنوان مویدی ذکر کند»!
اولاً معجزه را ذکر نمی کنند بلکه می آورند ثانیاً اگر منظورتان از ذکر کردن اینست که قانون بودن معجزه را انکار کرده و آن را فقط موید تلقی کند، خیر نمی تواند.
چون امام صادق علیه السلام علناً معجزه را راه شناخت صدق مدعی معرفی کرده اند و حجتِ دیگر نمی تواند بر خلاف این حجت خدا حرف بزند و این خود بهترین دلیل بر کذاب بودن منکر قانون بودن معجزه است.
•⊰◆⊱⊰◆⊱━═━━═━ا
•⊰܍݊܍•⊰܍݊܍•⊰܍݊܍
نکته ششم: تقسیم معجزه توسط شما به معجزه مادی و علمی و ملکوتی واقعاً مضحک و از سر استیصال و فراموشی است.
از سر استیصال است چون می دانید حرف های قبلی تان هیچ ارزش علمی ندارد لذا با فرار به جلو می خواهید به نحوی قانون بودن معجزه را بر، آورده های امامتان تطبیق دهید تا هم منکر این حدیث صریح نشده باشید و هم برای امام خود معجزه دست و پا کنید.
و از سر فراموشی است زیرا اگر احمد ابراز علم و شهادت ملکوت را جزو معجزه می دانست این همه در عقائد الاسلام بر ضد قانون بودن معجزه قلم فرسایی نمی کرد و خیلی راحت با بیان همین توجیه سبک شما می گفت: بله معجزه راه شناخت حجت خداست و معجزه من هم علم و رویاست.
در حالیکه او این کار را نکرده و پر واضح است که وی علم و خواب را جزو اقسام معجزه نمی داند.
اما از او که بگذریم، در روایات معتبر هم علم و ملکوت جزو معجزه تلقی نشده و این دو مقوله جدا از معجزه می باشند، از جمله امام صادق علیه السلام فرمودند: ده خصلت از صفات امام است: ... و اینکه اعلم مردم باشد ... و برای او معجزه و دلیل باشد ... و از پشتش ببیند همانگونه که از جلویش می بیند: «عَشْرُ خِصَالٍ مِنْ صِفَاتِ الْإِمَامِ الْعِصْمَةُ وَ النُّصُوصُ وَ أَنْ يَكُونَ أَعْلَمَ النَّاسِ وَ أَتْقَاهُمْ لِلَّهِ وَ أَعْلَمَهُمْ بِكِتَابِ اللَّهِ وَ أَنْ يَكُونَ صَاحِبَ الْوَصِيَّةِ الظَّاهِرَةِ وَ يَكُونَ لَهُ الْمُعْجِزُ وَ الدَّلِيلُ وَ تَنَامَ عَيْنُهُ وَ لَا يَنَامَ قَلْبُهُ وَ لَا يَكُونَ لَهُ فَيْءٌ وَ يَرَى مِنْ خَلْفِهِ كَمَا يَرَى مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ». (الخصال ج2 ص428 ح5)
خوب در حدیث اولاً علم غیر از معجزه دانسته شده و ثانیاً معجزه را جزء خصلت های امام معرفی کرده است.
همچنانکه در حدیث حسین بن روح که قسمتی از آن را ذکر کردیم وقتی می خواهد معجزات انبیا را بشمرد علم را برای احدی از آنها به عنوان معجزه ذکر نمی کند.
پس اینکه صاحبان خرد را گواه گرفته اید که معجزه شامل تمام ادله حجت خدا از جمله رویا در ملکوت می شود چیزی جز بافته ذهن شما نیست.
حال بگذریم، اما کو علم احمد؟ براستی شما چه سخنی از او را مصداق علمی می دانید که جزو معجزه بوده و بشریت را انگشت به دهان کرده است؟ حقیقتاً کسی که در کتاب شرائع، فرق بین لفظ «قُبُل: شرمگاه زن» و: «قُبِل: قبول می شود» (شرائع الإسلام ج1-3 ص12)، و «أمارة: نشانه» و: «إمارة: حکومت» (شرائع الإسلام ج1-3 ص40)، و «بإذنه: به اجازه او» و: «بأذنه: به گوش او» (شرائع الإسلام ج1-3 ص42)، و «الأذان: اذان نماز» و: «الآذان: گوشها» (شرائع الإسلام ج1-3 ص45) را ندانسته، یا در عقائد الاسلام پاورقی ص58
وجوب رجوع عالم به جاهل را صحیح دانسته و مرتکب صدها غلط علمی شده، چه علم معجزه گونه ای آورده است؟
•⊰◆⊱⊰◆⊱━═━━═━ا
•⊰܍݊܍•⊰܍݊܍•⊰܍݊܍
نکته هفتم: شما به تقلید از احمد بصری قرآن را به عنوان علم پیامبر تلقی کرده اید در حالیکه غلط بودن این ادعا بسیار روشن است و قرآن نه به عنوان علم که به عنوان معجزه بر بشریت تحدی کرده است، و اصلاً اولین مخاطبان قرآن مشرکان مکه بودند که هیچ علمی نداشتند تا قرآن بخواهد هماورد علمی بطلبد.
•⊰◆⊱⊰◆⊱━═━━═━ا
•⊰܍݊܍•⊰܍݊܍•⊰܍݊܍
نکته هشتم: آنچه تحدی کردید جوابش در همین حدیث مورد بحث و سخن حسین بن روح آمده، که معجزه یکی از راه های شناخت حجت صادق است، لذا هر که منکر این راه باشد درخشش بطلانش چون خورشید می باشد. و پاسخ آیه «إنما الآیات عند الله» در جای خود داده شده که این سخن در برابر هوچی گرانی بوده که بنا نداشتند با دیدن معجزه ایمان بیاورند: «قُلْ إِنَّمَا الْآياتُ عِنْدَ اللَّهِ وَ ما يُشْعِرُكُمْ أَنَّها إِذا جاءَتْ لا يُؤْمِنُونَ» (انعام: 109)
و البته حجت هم بر آنها تمام بوده: «وَ قالُوا لَوْ لا أُنْزِلَ عَلَيْهِ آياتٌ مِنْ رَبِّهِ قُلْ إِنَّمَا الْآياتُ عِنْدَ اللَّهِ وَ إِنَّما أَنَا نَذِيرٌ مُبِينٌ * أَ وَ لَمْ يَكْفِهِمْ أَنَّا أَنْزَلْنا عَلَيْكَ الْكِتابَ». (عنکبوت: 50-51)
یا معجزه را به بازی گرفته بودند: «وَ قالُوا لَنْ نُؤْمِنَ لَكَ حَتَّى تَفْجُرَ لَنا مِنَ الْأَرْضِ يَنْبُوعاً * أَوْ تَكُونَ لَكَ جَنَّةٌ مِنْ نَخِيلٍ وَ عِنَبٍ فَتُفَجِّرَ الْأَنْهارَ خِلالَها تَفْجِيراً ... أَوْ يَكُونَ لَكَ بَيْتٌ مِنْ زُخْرُفٍ أَوْ تَرْقى فِي السَّماءِ وَ لَنْ نُؤْمِنَ لِرُقِيِّكَ حَتَّى تُنَزِّلَ عَلَيْنا كِتاباً نَقْرَؤُهُ».
یا طلب عذاب آسمانی می کردند: «أَوْ تُسْقِطَ السَّماءَ كَما زَعَمْتَ عَلَيْنا كِسَفاً»
یا چیزهای محال می خواستند: «أَوْ تَأْتِيَ بِاللَّهِ وَ الْمَلائِكَةِ قَبِيلًا». (اسراء: 90-93)
•⊰◆⊱⊰◆⊱━═━━═━ا
•⊰܍݊܍•⊰܍݊܍•⊰܍݊܍
نکته نهم: اینکه گفته اید: «ممکن است که خدا برای یکی از حججش اصلاً معجزه مادی ترتیب ندهد» لابد مرادتان از آن یکی، جناب احمد است!
و الا طبق تصریح حدیث امام صادق علیه السلام و نیز سخن حسین بن روح، همه پیامبران دارای معجزه بودند و صرف اینکه شما و امامتان به معجزه تک تک آنها علم ندارید دلیل بر انکار حدیث حجت خدا نیست.
•⊰◆⊱⊰◆⊱━═━━═━ا
•⊰܍݊܍•⊰܍݊܍•⊰܍݊܍
نکته دهم: ادعا کرده اید که نوح علیه السلام هیچ معجزه مادی نداشت و فقط آیه عذاب به او داده شد! واقعاً تعجب می کنم! چه معجزه ای بزرگتر از اینکه کسی دو هزار سال عمر کند و بدن و قوایش به هیچگونه تحلیل نرود در حدی که بتواند یک نفری آن کشتی عظیم را بسازد؟
آیا معجزه ای از این بالاتر هست؟!
طبق حدیثی، نوح 850 سال قبل از نبوت عمر نمود و 950 سال بعد از نبوت و 500 سال بعد از طوفان: «عَاشَ نُوحٌ ع أَلْفَيْ سَنَةٍ وَ ثَلَاثَمِائَةِ سَنَةٍ مِنْهَا ثَمَانُمِائَةٍ وَ خَمْسِينَ سَنَةً قَبْلَ أَنْ يُبْعَثَ وَ أَلْفُ سَنَةٍ إِلَّا خَمْسِينَ عاماً وَ هُوَ فِي قَوْمِهِ يَدْعُوهُمْ وَ خَمْسُمِائَةِ عَامٍ بَعْدَ مَا نَزَلَ مِنَ السَّفِينَةِ وَ نَضَبَ الْمَاءُ». (الکافی ج8 ص284 ح429)
همچنانکه طبق بیان امام صادق علیه السلام خداوند به عیسی بن مریم دو حرف از اسم اعظم یاد داده بود که با همان دو حرف مرده زنده می کرد و کور مادر زاد را شفا می داد اما به نوح علیه السلام پانزده حرف یاد داده بود:
«إِنَّ عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ أُعْطِيَ حَرْفَيْنِ وَ كَانَ يَعْمَلُ بِهِمَا ... وَ أُعْطِيَ نُوحٌ خَمْسَةَ عَشَرَ حَرْفاً». (بصائر الدرجات ص208 ح2)
که می رساند حضرت نوح علیه السلام نیز معجزات زیادی داشته است.
•⊰◆⊱⊰◆⊱━═━━═━ا
•⊰܍݊܍•⊰܍݊܍•⊰܍݊܍
نکته یازدهم: اینکه نص و ادله را از معجزات خوانده اید مضحک بوده و سزاوار جواب نیست.
نکته دوازدهم: گفته اید: «تعیین نوع معجزات هرگز بر عهده مردم نیست»، ما هم این را قبول داریم اما آنچه احمد آورده نه مصداقی از معجزه است و نه خودش آنها را معجزه تلقی کرده و نه اصلاً معجزه را علامت خدا برای شناخت حجتش می داند.
و الحمد لله رب العالمین
در پایان، کلام زیبایی از قطب الدین راوندی نقل می کنم که می نگارد: شخص امام علیه السلام به هنگام ظهورش فقط توسط معجزه شناخته می شود چون نصی که از پدرانش درباره او صادر شده شخص وی را از غیر او قابل تشخیص نمی کند: «أن الإمام ع عند ظهوره من الغيبة إنما يعلم شخصه و يتميز عينه من جهة المعجز الذي يظهر على يديه لأن النص المتقدم من آبائه ع لا يميز شخصه من غيره». (تنزيه الأنبياء عليهم السلام ص184)
🖋سیّـدمہـدےمجـتہـدسیســتانے
•⊰◆⊱⊰◆⊱━═━━═━ا
16.75M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✦۞✦۞✦۞✦۞✦۞✦
✔️ #کلیپ_روشنگر :
وجود روایات متناقض
شماره ۹.
قائم این امّت کیست؟
✦۞✦۞✦۞✦۞✦۞✦