eitaa logo
احمد الحسن باطل شد
183 دنبال‌کننده
447 عکس
187 ویدیو
106 فایل
روشنگری درباره جریان احمد الحسن
مشاهده در ایتا
دانلود
᪥༅ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅᪥ سومین راه، کشف و استفاده از قوانین رجالی است، مثل کثرت نقل ثقه، قانون نقل بزنطی، قانون حجیت مرسلات ابن ابی عمیر، بررسی میدانی احادیث راوی و ... که در بدست آوردن وثاقت راویان، بسیار تاثیر گذار است. البته در این میان عده‏ای که روحیه اخباری‏گری داشته‏اند راه افراط در پیش گرفته و به هر مطلب ضعیفی برای اثبات وثوق بعضی روات تمسک کرده‏اند که خطای آنان بر انسان منصف پوشیده نیست. ᪥༅ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅᪥
᪥༅ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅᪥ بعد از پیمودن این سه راه، آنچه باقی می‏ماند، تعداد راویانی هستند که جایگاه ویژه‏ای از نظر اطلاعات حدیثی یا جامعه شیعه نداشته‏اند و برای همین شخصیتشان مجهول بوده و منقولاتشان غیر قابل اعتماد تلقی شده است. ᪥༅ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅᪥
دوستان گرامی این کنفرانس ادامه دارد ... اللهم عجل لولیک الفرج
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‌─┅═ೋ❅﷽❅ೋ═┅─ (١۴) قانون معرفت در سوره بقره!! با سلام پیروان احمد بصری برای اثبات فقرات سه گانه قانون معرفت حجت به داستان حضرت آدم علیه السلام استناد می کنند با این ادعا که انی جاعل فی الارض خلیفه، نص مباشر خداست، علّم آدم الاسماء کلها علم حجت خداست، و امر به سجده بر او دعوت به حاکمیت الله! غافل از آنکه: موضوع نص، برای شناخت پیدا کردن بشر است ولی در آن هنگام هیچ بشری حتی خود آدم خلق نشده بود پس انسانهای روی زمین از کجا به خلافت آدم پی بردند؟ علم برای ملائکه آشکار شد و موضوعش هم اسماء بود پس چه ارتباطی با اظهار علم الهی یا شریعت برای بشر دارد؟! امر به سجده برای ملائکه و حقیقی بود پس چه ارتباطی با دعوت بشر به حاکمیت الله دارد؟!! آری کسی که دستش خالی از دلیل باشد به این گونه بافته ها چنگ میزند. ✎سیّـدمھ‌دےمج‌ـتھ‌دسیستانے ‌─┅═ೋ❅🌸❅ೋ═┅─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
᪥༅ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅᪥ ●● لـوح و قلـم ○○ بررسی روایت موسوم به وصیت در کتاب الغیبه شیخ طوسی رحمه الله دوازده مهدی بعد از دوازده امام قسمت سوم ↫ سید مهدی مجتهد سیستانی ᪥༅ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅᪥
᪥༅ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅᪥ نکته 4) روایات تقیه‏ای: هر شیعه‏ای این را می‏داند که ائمه ما گاهی برای حفظ جان خود یا شیعیان تقیه کرده، حکم یا عقیده ای را بر خلاف مذهب تشیع بیان می‏کرده‏اند، یا مطلب را طوری در لفافه می‏گفته‏اند که تنها شیعه متخصص منظور اصلی ایشان را بفهمد. وجود چنین روایات تقیه‏ای یکی از علت‏هایی است که باعث شده تا حدیث شناسی به علمی تخصصی تبدیل شود که تنها آگاهان به جوانب مختلف حدیث ـ از جمله موارد تقیه ـ بتوانند حدیث صحیح از غیر صحیح را تشخیص دهند. ᪥༅ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅᪥
᪥༅ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅᪥ حال اگر ما چشم بر این واقعیت ببندیم و بدون توجه به آن سراغ روایات برویم، می‏توانیم از برخی احادیث، اعتقادات مخالف تشیع مثل عدم علم و عصمت ائمه علیهم السلام و حتی صحت ادعای خلفای اهل سنت را برداشت نماییم. و این همان کاری است که بعضی وهابی‏ها یا وهابی زده‏ها انجام می‏دهند. یعنی با گرد آوری برخی روایات ضعیف و بی سند و تقیه‏ای و مبهم و غیره، در موضوع اینکه ائمه علیهم السلام با خلفا دوست بوده‏اند یا خلافت را انتصابی نمی‏دانستند کتاب می‏نویسند! ᪥༅ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅᪥
᪥༅ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅᪥ نکته 5) لزوم یقینِ نوعی در اعتقاد: از آنجا که برای اعتقاد پیدا کردن، یقین و اطمینانِ نوعی لازم است ـ چون به گفته امیر المومنین علیه السلام پایه ایمان یقین است 🔺ـ حتی اگر سند روایتی هم درست باشد نمی‏تواند مستند اصول اعتقاد ما قرار گیرد، لذا تنها با روایات متواتر یا مقرون به شواهد قطعی می‏شود اعتقادی را ثابت نمود. ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🔺. کتاب سلیم، ج2، ص614. ᪥༅ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅᪥
᪥༅ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅᪥ البته منظور این نیست که صحت سند دخالتی در مباحث اعتقادی ندارد و حتی اگر با روایت ضعیفی یقین حاصل شد حجت است، بلکه گفته شد که صحت سند برای حصول اطمینان کافی نیست. و برای همین گفتیم که باید یقین و اطمینانِ نوعی پیدا شود، یعنی اطمینانی بر خاسته از ادله‏ای که وقتی عموم افراد به آنها می‏نگرند برای شان یقین حاصل می‏شود. البته دلیل این قید هم روشن است زیرا خداوند متعال دین را برای همه انسانها فرستاده اند، لذا طبیعی است که راه اعتقاد به آن را نیز اطمینان عمومی قرار دهند و الا اگر قرار باشد هر کسی به یقین شخصی خودش اعتقادی پیدا کند بنای دین از هم می پاشد. و این همان اشتباهی است که پیروان ده‏ها فرقه جدا شده از شیعه مثل بابیت و بهائیت گرفتار آن شدند. ᪥༅ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅᪥
᪥༅ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅᪥ از طرفی مقید هستیم که سند روایت صحیح باشد چون معقول نیست که ائمه علیهم السلام اعتقادی را که جزء دین می‏باشد تنها به یک راویِ ضعیف یا مجهول گفته باشند و راویان بزرگ و مشهور و مورد اعتماد خود را از آن بی خبر بگذارند. با این بیان، اشتباه ناظم العقیلی در مقدمه کتاب احمد بصری روشن می‏شود که می‏نگارد: اثبات سندِ یک روایت به معنای قطعی بودن صدور آن نیست بلکه نهایت چیزی که از صحت سند بدست می‏آید ظن به صدور است که در علم فقه کاربرد دارد نه در عقاید، بلکه حتی گاهی در فقه، عمل به روایت صحیح السندی ترک می‏شود چون مضمونش ناشناخته و نادر است ... در نتیجه مساله صحت سند امری کلیدی در عقاید نیست چون آنچه در عقیده معتبر است علم و قطع و جزم می‏باشد که اینها از صحت سند حاصل نمی‏شود. ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ . إن اثبات سند رواية ما، لا يعني اثبات قطعية صدورها بل غاية ما يفيده السند الصحيح هو ظنية الصدور المعمول بها فی الفقه دون العقائد، بل أحيانا رغم صحة السند يُترك العمل بالخبر لنكارة متنه أو شذوذه ... إذن، فمسألة صحة السند ليست أمرا جوهريا فی العقائد لأن العقائد يشترط فيها العلم أي القطع و الجزم، و هذا لا يحصل من صحة السند. الوصية المقدسة الكتاب العاصم من الضلال، ص3 – 4. ᪥༅ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅𖥸ↈ༅᪥