eitaa logo
تکه هایی از سیاهه
91 دنبال‌کننده
290 عکس
89 ویدیو
3 فایل
اینجا یک دفترچه یادداشت مجازی است برای انتشار تکه‌هایی از سیاهه‌ی کتاب ها با واگویه‌های بلندبلندِ گاه‌گاهی... تذکری بود اینجا درخدمتم: @Smmh1380
مشاهده در ایتا
دانلود
ویژگی‌های یک طلبه ☘️ ما آن وقتی که خودمان طلبه شدیم برداشت من این بود که یک کار مطلوب است و ثواب دارد. آدم وقتی طلبه باشد ثواب بیشتری می‌برد. ✨ برداشت من این بود که طلبگی حداکثر یک مستحبی است در بین کارها اگر بخواهیم ترجیح بدهیم اولی است که برویم آخوند بشویم. بعد که وارد شدیم و مقداری با محیط و تکلیف و وظیفه و آیه و روایت آشنا شدیم دیدیم مسئله چیز دیگری است. 👈 تنها مسئله یک مستحب نیست بلکه شبه وجوب دارد. قدری که نزدیک‌تر شدیم دیدیم مسئله شبهه نیست قطعاً وجوب دارد. و چون من به الکفایه نیست برای همه حکم واجب متعین را دارد. مسئله تنها وجوب نیست. ❗️ طلبگی یک واجب موکدی است. که از خیلی واجب‌ها واجب‌تر است و حقیقت این است که هر روزی که می‌گذرد این وجوب را بیشتر احساس می‌کنیم. 🖊 بیانات علامه مصباح در جمع دانش پژوهان موسسه یزد ۷۵/۸/۱۲ @siyahe
امام خمینی در تبعیدگاه عراق: ، ص۱۶۴
با ورود امام به کربلا عکس او را در بازار پخش کرده بودند امام رسماً دستور منع این کار و جمع کردن عکس های پخش شده را داد.
از طرف امام اعلام کردند که « علیه هیچ دولتی شعار ندهند». در صورت صحت این خبر، همان تاکتیکی است که امام در زندان و تبعید به کار میبرد جهت اغفال دشمن که فکر کنند امام برنامه گذشته را ندارد تا او را به کشور بازگردانند.
توقف یک هفته ای امام در کربلا تقریباً به زیارت، و دید بازدید علما و مقامات روحانی کربلا گذشت.
امام خمینی راهی نجف شد. از نجف نیز حدود ۸۰ ماشین برای اسقبال آمد علمای طراز اول نجف چند دستگاه ماشین کرایه کردند و در اختیار استقبال کنندگان قرار دادند.
کارشکنی مهره های مرموز استعمار به منظور جلوگیری از یک استقبال باشکوه از امام و بازداشتن عده ای از روحانیون و مردم، با تهدید و تطمیع به عنوان اولین گام برای کوبیدن امام آغاز شد.
شهر نجف به مناسبت ورود انام جلوه دیگری داشت در میدانی تقریباً در دروازه شهر پلاکارد زده بودند: مدینة النجف الأشرف ترحب بمقدم البطل الاسلامی المجاهد الامام الخمینی
در ابتدای بازار بزرگ نجف نیز پلاکارد دیگری به چشم میخورد
بر روی برخی ماشین ها برای استقبال امام نیز آیه های قرآن و روایت بود: «انب لا اری الموت الا سعاده و الحیوة مع الظالمین الا برما» «فضل الله المحاهدین علی القاعدین اجراً عظیما»
مقارن ساعت ۴ عصر امام پ همراهان دربرابر صحن مطهر حضرت امیرالمومنین از ماشین پیاده شدند.
در احاطه مردم و با سلام و صلوات وارد حرم شدند.
پس از زیارت به خانه ای که در خیابان رسول موچه شربه ای ها برای امام اجاره کرده بودند وارد شد.
در نخستین شب ورود، آقایان شاهرودی و خویی و... از امام دیدار کردند. آقای حکیم شب دوم از او دیدن کرد.
آقای حکیم ضمن گفتگو پرسید: شنیده ام برخلاف متعارف نماز را منزل برگزار کرده اید؟ و امام پاسخ داد خیلی از کارهایم خلاف متعارف است. و گفتگو در همین جا خاتمه یافت.
چقدر مناسب بود اگر آقای حکیم به حای محل اقامه نماز امام از انگیزه و سبب نهضت و قیام و دردسرهای او در این راه سخن به میان می‌آورد.
علما کوشیدند که مردم را نیز از اشعه فروزان فکری و روحی امام دور نگه دارند.
از طرف دیگر مهره های استعماری و ارتجاع در حوزه نجف نیز تمام نیروی خود را به کار گرفتند تا امام را دیر بهمن سنگین تهمت افترا و انواع برچسب‌ها مدفون سازند و با جوسازی و شایعه پراکنی توفانی علیه او پدید آوردند.
یکی از روحانیون نجف گفته بود: این سید، حوزه قم را برهم ریخت. اکنون باید مراقب باشید که حوزه نجف را بر هم نریزد.
به محض ورود امام عبدالرزاق وزیر مشاور در امور وحدت عراق له ملاقات او آمد سلام رئیس جمهور را رساند و گفت دولت حاضر است زندکی امام را تأمین کند و درخواست کرد امام مصاحبه ای تلویزیونی بکند. امام گفت هموطنانم در حدود امکان جور ما را می‌کشند. تا کنون احتیاجی نبوده و امیدوارم بعداً هم نباشد.
بعید به نظر میرسد درخواست دولت عراق بر اساس روابط دولت عراق با رژیم شاه برای مصاحبه واقعی بوده باشد.
در صورت واقعی بودن، پذیرش درخواست مصاحبه تلویزیونی در آن جو نجف برای امام امکان داشت؟ کسی با جو آلوده و مسموم آن روز نجف آکاه باشد میداند که اگر امام مصاحبه می‌کرد دیگر نمی‌توانست در حوزه نجف سربلند کند تا چه رسد به اینکه در مقام ساختن واحدها و تغییر دادن جو آلوده آنجا برآید.
امام خمینی بنا بع دعوت و اصرار محصلان علوم اسلامی مدرسه بروجردی پذیرفت که نماز مغرب و عشاء را در ان مدرسه با جماعت برگزار کند.
محصلان علوم اسلامی مدرسه، عکس قاب گرفته ی بزرگی از امام را در صحن مدرسه به دیوار نصب کردند که مایه ناراحتی امام شد و دستور داد که پایین بیاورند. لکن مخصلان با اصرار و التماس امام را بر آن داشتند که از آن صرف نظر کند.
به خاطر یک خطای اطلاعاتی بچه های دو گردان قیچی میشوند... سعید قاسمی می‌گوید اولین بار بود که اینچنین بچه هایمان اسیر و شهید می‌شدند... @siyahe