eitaa logo
تکه هایی از سیاهه
92 دنبال‌کننده
287 عکس
81 ویدیو
3 فایل
اینجا یک دفترچه یادداشت مجازی است برای انتشار تکه‌هایی از سیاهه‌ی کتاب ها با واگویه‌های بلندبلندِ گاه‌گاهی...
مشاهده در ایتا
دانلود
«نکاتی قابل توجه حول تاریخ‌نگاران انقلاب»: ۱.در این نطق برخی از نارسایی ها از نظر عبارت وجود داشت (که طبق اجازه ای که از امام، از نجف اشرف در زمینه چک و اصلاح عبارتهای بیاناتشان دارم) بدون آنکه به معنی لطمه ای وارد شود، آن را برطرف کردم. ۲. لازم به یادآوری است که این سخنرانی - همانند بسیاری از گفتار و بیانات دیگر امام - در جاهای دیگر نیز چاپ شده است که اغلاط فراوان دارد - حتی غلط‌هایی که مضمون را دگرگون میکند و از نظر تاریخی زیانبار است. از اینرو خوانندگان باید بدانند که به هر کتاب و نوشته ای که به نام گفتار امام و ... انتشار می یابد زیرا که بسیاری از آن نوشته ها با دقت و ضبط کافی به نگارش نیامده است و از ها و خالی نیست البته انتشار در برهه اخیر تا پایه‌ای آن کاستی‌ها و نادرستی ها را جبران کرده است و در آن دیده میشود. ، ص۲۲۸ پاورقی
در قسمتی از اولین سخنرانی امام در نجف: الآن این نسل موجودند که مسئول حفظ و توسعه و اجرای احکام اسلامی می‌باشند و این مسئولیت فرق می‌کند. از کسانی که خیلی مسئولیتشان خیلی زیاد است دولت های اسلامی، رؤسای جمهور اسلامی و سلاطین اسلامی هستند، اینها مسئولیتشان خیلی زیاد است، شاید بیشتر از همه طبقات باشد و اسلام الآن به حسب ارادهٔ خدای تبارک و تعالی تکویناً به آنها سپرده شده است و آنها در حفظ اسلام، حفظ احکام اسلام و معرفی کردن اسلام به دنیای متمدن و حفظ وحدت کلمه مسئولند تا گمان نشود اسلام هم مثل مسیحیت، فقط یک رابطه معنوی میان افراد و خداوند تبارک و تعالی می‌باشد‌. ، ص۲۲۹
در قسمتی از اولین سخنرانی امام در نجف: بر روسای جمهور، سلاطین و دول اسلامی است که اسلام را به عالم معرفی کنند تا مسیحی ها «خیال نکنند که اسلام مثل مسیحیت است و مسجد مثل کلیساست.» ، ص۲۳۰
در قسمتی از اولین سخنرانی امام در نجف: می‌گویند جمعیت مسلمین هفتصد میلیون است، اما هفتصد میلیون متفرق، هفتصد متفرق به درد نمی‌خورد، هزار ها میلیون متفرق هم به درد نمی‌خورد اما اگر از این هفتصد میلیون متفرق دویست میلیون، چهارصد میلیون دست به دست هم بدهند، دست برادری بدهند، حدود و ثغورشان را حفظ کنند لیکن در جامعه اسلامی که مشترک مابین همه است، با هم کنند، دیگر بر طمع پیدا نمیکند، به طمع نمی‌کند. ، ص۲۳۰
در قسمتی از اولین سخنرانی امام در نجف: اگر باشد [بین ‌ممالک اسلامی ایران و عراق و مصر و ترکیه و...] چطور می‌توانند یک مشت دزد، را از دستتان بگیرند و مسلمین را از بیرون کنند و نتوانید هیچ کاری بکنید. اگر باشد [بین ممالک اسلامی] چطور بدبخت میتواند عزیز را از ما بگیرد و از مسلمین بگیرد و هیچ کاری از آنها برنیاید. ، ص۲۳۰
در قسمتی از اولین سخنرانی امام در نجف: دسته دیگر، علمای اسلام و مراجع عالیمقام هستند، آنها هم مسئولیتشان خیلی سنگین است، شغیذ به یک معنی است. ، ص۲۳۳
در قسمتی از اولین سخنرانی امام در نجف: (خطاب به طلاب) می‌دانید اگر یک کلمه، فقط یک کلمه به یکی از بشود چه صورت گرفته است؟ آنها هستند. ، ص۲۳۴
در قسمتی از اولین سخنرانی امام در نجف: (خطاب به طلاب) جوان پانزده ساله و بیست ساله در مدارس علمی هستند خودشان را به آنچه مورد و آنطور که دستورات الهی است عمل کنند، یک قدم که برای تحصیل علم برمی‌دارند، یک قدم هم برای تحصیل اخلاق خوب و تهذیب بردارند. اگر خدایی نخواسته عالمی آنطور که اسلام می‌خواهد نباشد، . ، ص۲۳۲
«راهبرد تقبیح مواضع انقلابی توسط یک پیشوای دینی، رسم همیشگی نفوذ» این نطق الهام بخش و آموزنده امام با وجود آنکه به رژیم شاه مستقیماً حمله نداشت، لیکن از آنجا که مبارزه با استعمار و استبداد و بهره گیری از سلاح نفت علیه نفتخواران را مطرح کرده بود با واکنش منفی و خصمانه ساواک روبه رو شد و رئیس ساواک (جناب تیمسار نصیری!) دستور داد که از نقاط ضعف این سخنرانی استفاده و با گذاردن این نوار به وسیله این بیانات شود». لیکن جناب تیمسار نقاط ضعف این سخنرانی را معین نکرد و شاید به نظر آن عالی جناب نقاط ضعف آن حمله علیه استعمار و آگاه کردن ملتهای مسلمان به اهمیت و نقش ژرف نفت در جهان امروز بود که در حقیقت نقاط برجسته و ارزنده آن سخنرانی است. از این رو ساواک نتوانست نقطه ضعفی از آن به دست آورد و به نفع رژیم مورد بهره برداری قرار دهد، گزارش ساواک گویای این حقیقت است. ، ص۲۳۷
گفتگوی حاج قاسم پشت بی‌سیم وقتی که در عملیات رمضان تیپ حاج قاسم به جنگ تن به تن رو آورد
به روایت نظامیان عراقی که در مراحل بعد اسیر شدند در غروب روز اول عملیات رمضان ۵۰۰ نفر از رزمنده های اسیر ما را اعدام کردند!
آلمانی‌ها هم می‌دانستند که امام خمینی در ریسک حمله کردن به خاک عراق تنها به خدا اتکا دارد و ترسی ندارد! اما مقایسه کنید با بعضی خودی ها که هنوز هم برای حمله رهبری به خاک عراق واهمه داشتند!
سینه خیز زیر آتش دشمن پانسمان زخم و آتل بندی رساندن مجروح به اول پست بهداری... هر مجروح در هرمنطقه، یک موضوع درمانی جدا بود... این دیدن با با شنیدن های کلاس آموزشی فرق میکند از همه مهمتر جزئیاتی از روزهای امدادی که برای همیشه در سینه نگه داشته است!!
گفتند تو را اول به عقب برگردانیم یا پسر عمو مجروحت را؟ گفت پسر عمو را ببرید من خیلی چیزی م نیست... وقتی برگشتند سراغ خودش دیدن مجروحیتش شدید تر بوده و نگفته! امدادگر سئوالی بی پاسخ پرسید: «پس چرا تو که هردوتا پات شکسته بود، اصرار داشتی اول اونو ببریم؟»
تا روز ظهور تقسیم بندی تمام میشود ها برای اسرائیل می‌مانند و برای پسرفاطمه و ایران‌اسلامی
«طلاب قم، در اندیشه کوچ به نجف» اساتید و فضلای حوزه قم که خود را از تحصیل بی نیاز نمی دانستند و از طرفی در قم کسی نبود که بتوانند از حوزۀ درس او بهره جویند، بر آن شدند که به منظور استفاده از حوزۀ درس امام خمینی روانه نجف شوند. اندیشه کوچ کردن به نجف در میان دانش پژوهان روحانی قم که به طور غیر مستقیم از طرف رژیم شاه نیز در این باره تحریکاتی به عمل می‌آمد آن حوزه را با و بی ثباتی روبه رو کرد و این خواسته دیرینه رژیم شاه بود چون از آن حوزه ضربه‌های سنگینی خورده بود. ، ص۲۵۱ @siyahe
«امام مانع کوچ روحانیت از قم به نجف شد» بردن امام خمینی به نجف اشرف نیز میتوانست به این نقشه دیرینه شاه و عوامل استعمار کمک کند. امام از جنب و جوشی که در میان روحانیان قم جهت کوچ کردن به نجف پدید آمده بود احساس نگرانی کرد و طی و با واقع بینی ویژه خود از عموم روحانیان حوزه علمیه قم خواست که سنگر مبارزه در ایران را خالی نگذارند و در و تأکید کرد که در اولین فرصت به حوزه علمیه قم و در میان آنان خواهد آمد. ، ص۲۵۲ @siyahe
«توطئه‌های رژیم برای درهم ریختن حوزه قم» تاسیس دانشکده معقول و منقول استخدام روحانیان جهت دفتر ازدواج و طلاق تاسیس دار الترویج سپاه دین ... فشار به حوزه علمیه قم از راه سربازی محصلان علوم اسلامی و یورش پی در پی به مراکز علمی روحانیت و زدن و بستن و به زندان کشیدن دانش پژوهان روحانی از جمله توطئه هایی بود که رژیم شاه برای در هم ریختن اساس حوزه علمیه قم به کار می‌بست. ، ص۲۵۲ @siyahe
«نقشه‌ای برای از مرجعیت انداختن امام» عوامل و ایادی استعمار و ارتجاع در نجف انتظار موضع‌گیری تند و پرخاشگرانه در اولین سخنرانی امام در نجف داشتند که سپس با برچسب «آخوند سیاسی» او را در حوزه ساقط کنند. لکن از موضع تاکتیکی او در اولین نطق، سخت در شگفت ماندند. تمام نیروی خود را به کار گرفتند تا او را جامعه عراق به انزوا بکشانند و برای پیشبرد نقشه خود تعدادی از کارآزموده های زبردست حوزه را واداشتند که در درس امام شرکت کنند و با ایراد و اشکال بکوشند طبل بیسوادی را علیه او به صدا در بیاورند و او را برای برای همیشه از سطح مراجع و علما پایین بیاورند. ، ص۲۵۴ @siyahe
«اعتراف روحانیت نجف به مقام علمی امام» از این رو با شروع درس امام، کار آزموده‌های مجامع علمی و روحانی نجف که در بحث و ایراد و اشکال و کوبیدن حریف تخصص ویژه داشتند، به حوزه درس امام هجوم آوردند، تا با اشکال تراشی ها نکته گیری ها و به کار انداختن فوت و فن ویژه خود به اصطلاح کار امام را یکسره کنند. آنان را عقیده بر این بود و عمری چنین آموخته بودند کسی که در حوزه علمیه نجف تحصیل نکرده باشد اساساً عالم و مجتهد نیست از این رو مغرور بودند که امام چون فارغ التحصیل حوزه نجف نیست نمیتواند در برابر محققان و کاوشگران مقاومت کند و زود از پا در می آید! امام درس رسمی خود را از مکاسب محرمه آغاز کرد و درهای تازه ای از ژرفای دانش خود را بر روی دانش پژوهان حوزه نجف گشود و مطالب ارزنده و ناشنیده ای به حوزه علمیه نجف عرضه کرد که بسیاری از علمای فارغ التحصیل و بی نیاز از تحصیل را به شگفتی واداشت و بهت زده کرد تا آنجا که بعضی از مقامات برجسته روحانی آنگاه که در حوزه درس امام حضور یافتند، صریحاً اعتراف کردند: دریافتیم که خیلی مطالب علمی و پر ارزش است که ما نشنیده‌ایم، نیز پیش از تشریف فرمایی ایشان به نجف اشرف ما خود را فارغ التحصیل پنداشته گمان میکردیم که از تحصیل بی نیازیم؛ لیکن وقتی در محضر آیت الله خمینی حاضر شدیم فهمیدیم که هنوز باید درس بخوانیم... ، ص۲۵۵ @siyahe
«سوء استفاده رژیم شاه از ضریح حضرت اباالفضل علیه السلام و آقای حکیم» همزمان با ورود و اقامت امام در نجف ضریح حضرت ابوالفضل(س) که به همت مردان نیکوکار اصفهان ساخته و آماده شده بود برای حمل به عراق آماده گردید. شاه و دربار که همیشه درصدد بهره گیری شخصی از هر گونه مراسم مذهبی بودند و بدون کوچکترین عقیده و ایمانی، معتقدات ملت اسلام را به بازی می گرفتند فوراً دست به کار بهره برداری از مراسم حمل ضریح حضرت ابوالفضل(س) به عراق شدند و با بوق و کرنا کوشیدند وانمود کنند که ضریح مزبور «به امر ملوکانه» و «از دسترنج مبارک خاندان سلطنت ساخته شده است و از طرفی به منظور سوء استفاده از موقعیت و وانمود کردن این موضوع عاری از حقیقت که او با شاه موافق و همراه است، عکس آن مرحوم را در کنار عکس شاه مونتاژ کرده در سراسر کشور پخش کردند و مردم را مجبور می کردند که عکس مزبور را در مغازه های خود نصب کنند و در پیشاپیش ضریح حضرت ابوالفضل(س) نیز حرکت می دادند. ضریح حضرت ابوالفضل(س) را از اصفهان تا کرمانشاه همراه با عکس مونتاژ شده حکیم و شاه و با کارگردانی ساواک گرداندند و سرانجام در روز ۲۹ آبان ماه ۱۳۴۴ با شعار ضد اسلامی «جاوید شاه» وارد بغداد کردند. در بغداد نیز سفارت ایران تدارکات و بهره برداریهای لازم را از این مراسم به نفع شاه و رژیم به عمل آورد و شماری از ایرانیان مقیم عراق را همراه با کارمندان و مأموران سفارت به اسم استقبال از ضریح حضرت ابوالفضل (س) به تبلیغ به نفع رژیم شاه واداشت؛ و با این وضع ناروا و توهین آمیز و جسارت به مقام والای حضرت عباس بن علی (ع) ضریح را به کربلا بردند و برای شاه مدیحه سرایی ها و بهره برداریها کردند. ، ص۲۵۹ @siyahe
«رنج امام از سوء استفاده از ضریح حضرت اباالفضل علیه السلام» امام رنج درونی خود را در جریان ضریح چنین بازگو کرده است: «راجع به ضریح و سوء استفادههایی که از آن کردند، با آنکه برایم خیلی سنگین بود صبرت و في العين قضى و في الحلق شجی. انا لله و انا اليه راجعون...». این موضع امام در جریان ضریح که در نامه خصوصی آورده شده بود به سرعت در میان مردم پخش شد و بر سر زبان ها افتاد و نفرت و انزجار آنان را نسبت به رژیم شاه فزونی بخشید. این تنها در جریان ضریح نبود که نظر و موضع امام بدین وسیله انتشار یافت و به توده ها آگاهی داد بلکه در هر جریانی از جریانات روز، برنامه به این صورت بود. مقامات روحانی بویژه مجاهدان راستین حوزه علمیه قم با نامه، پیام و پیک، امام را در جریان مسائل روز می گذاشتند و رهنمودهای لازم را دریافت می کردند و به مردم میرساندند و در استواری ارتباطات امام با امت، نقش بسزایی داشتند. چنانکه در یکی از گزارشهای ساواک منعکس است. ، ص۲۶۰ @siyahe
. این کتاب را در اوایل نوجوانی، شاید کلاس هفتم، به پیشنهاد فرمانده بسیج مان مطالعه کردم... پنجره جدیدی از و به رویم باز شد. شاید اگر بخواهم به اولین مرتبه‌ای (بعد از روضه ها و مراسمات محرم در کودکی) که عمیقاً به در خود به عنوان یک نرم و سخت برای ظلم ستیزی اشاره کنم روزهایی بوده که همین کتاب را ورق میزدم. @siyahe
«پایان دادن به تبعیض نژادی در نجف» امام در اولین ماه رمضان اقامت خود در نجف اشرف در سال ۱۳۴۴ بین عموم روحانیان و محصلان حوزه علمیه نجف اعم از ایرانی ،افغانی ،پاکستانی هندی عرب و سایر کشورها وجوهی به عنوان مساعدت به طور مساوی تقسیم کرد و به هر نفر اگر دارای همسر بود دو دینار و گرنه یک دینار که معادل ۲۰ و ۴۰ تومان آن روز ایران بود پرداخت که بازتاب وسیع و شگفت آوری در سطح حوزه داشت و برای مدتی افکار را به خود جلب کرد و در هر مجلس و محفلی از آن سخن می رفت، زیرا برای اولین بار بود که مرجع تقلیدی در حوزه نجف بین روحانیان ایرانی و غیر ایرانی در تقسیم وجوهات فرق نمیگذاشت و همه را به طور مساوی مینگریست، این در حقیقت نخستین گامی بود که در حوزه علمیه نجف جهت در هم شکستن تبعیض نژادی برداشته می شد. این عمل اسلامی و انسانی ،امام جایگاه والایی برای او در دل عموم روحانیان و محصلان کشورهای اسلامی در نجف اشرف به وجود آورد و محبوبیت ژرف و عظیمی را در پی داشت. محصلان محروم و بی پناه غیر ایرانی بویژه افغانی و پاکستانی که سالیان درازی در حوزه نجف به جرم افغانی و پاکستانی بودن تحقیر شده بودند به امام رو آوردند و او را برای مستضعفان و بی پناهان، پشتیبان و یاور یافتند از حمایتی که امام با این عمل ارزنده و برجسته از آنان کرده بود، نیرو گرفتند، جرأت پیدا کردند و از آنکه سالیان درازی به جرم ایرانی نبودن تحقیر شده بودند و درست نصف شهریه محصلان ایرانی را دریافت داشته بودند سخت خشمگین شدند در مقام اعتراض برآمدند و برای گرفتن حق خود و پایان دادن به تبعیض نژادی در حوزه نجف دست به شورش زدند و کشمکش شدید و تندی با اطرافیهای بعضی از علمایی که در نجف با تبعیض، شهریه میدادند پیدا کردند و سرانجام آنگاه که امام به جای تقسیمی گاه و بیگاه، رسماً به شهریه دادن پرداخت و به عموم افراد حوزه بدون تبعیض و به طور مساوی ماهانه داد، دیگر علما نیز ناچار شدند به آن رسم غلط و غیر اسلامی که سالیان درازی بود در آن حوزه حاکم بود پایان دهند و به عموم افراد حوزه به طور مساوی ماهانه بپردازند. ، ص۲۷۱ @siyahe