eitaa logo
سیاست نامه
88 دنبال‌کننده
258 عکس
47 ویدیو
11 فایل
سیاست‌نامه یا سیرالملوک، کتابی است به زبان فارسی در آیین فرمانروایی و کشورداری و اخلاق و سیاستِ پادشاهان پیشین، نوشتهٔ خواجه نظام‌الملک طوسی. لینک: http://eitaa.com/joinchat/1437990931C7d9e465076 ارسال #یادداشت: @Hadisemati
مشاهده در ایتا
دانلود
✍ قاسم در آغوشِ قسیم ‏20 اسفند 1335 در روستای قنات ملک‎ ‎از توابع کرمان‎ ‎زاده شد‎.‎ در نوجوانی به کار بنایی مشغول بود و در سال‌های ابتدای جوانی، از پیمانکاران ‏سازمان آب کرمان بشمار می‌آمد که پس از انقلاب ۱۳۵۷ و تشکیل سپاه پاسداران ‏انقلاب اسلامی، به این نهاد پیوست‎.‎ وی در ابتدای جنگ ایران و عراق‎ ‎گردانی متشکل از نیروهای رزمی کرمان را تشکیل ‏داد که کمی بعد به تیپ زرهی و نهایتاً به لشکر ۴۱ ثارالله‎ ‎تبدیل شد. او از ابتدای ‏تشکیل این لشکر در سال ۱۳۶۱ تا رفتن به نیروی قدس در سال ۱۳۷۶ فرمانده این ‏لشکر بود و در بسیاری از عملیات‌های سپاه در جنگ نقش کلیدی داشت‎.‎ سلیمانی از فرماندهان عملیات‌های والفجر هشت، کربلای چهار‎ ‎و کربلای پنج‎ ‎بود‎.‎ با پایان یافتن جنگ ایران و عراق در ۱۳۶۷ ه‍. ش، لشکر ۴۱ ثارالله به فرماندهی ‏سلیمانی به کرمان بازگشت و درگیر جنگ با اشرار و قاچاقچیان مواد مخدر شد که از ‏مرزهای شرقی کشور هدایت می‌شدند. قاسم سلیمانی تا هنگام انتصاب به فرماندهی ‏سپاه قدس، این سمت را عهده‌دار بود‎.‎ سلیمانی اولین فرماندهی بود که پس از وقوع انقلاب در ایران، نشان ذوالفقار را ‏دریافت کرد.‏ قاسم سلیمانی در سال ۱۳۷۶، هم‌زمان با اوج‌گیری طالبان در افغانستان، به فرماندهی ‏نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی منصوب شد.‏ در غائله داعش نقش حیاتی داشت و سرانجام در آبان 96 پایان داعش را اعلام کرد.‏ این‌ها خلاصه ای از توصیف‌های شخصیت دنیایی سپهبدِ شهیدِ ما است اما حالا او از این تعریف و ‏تمجیدها خیلی بالاتر رفته است.‏ او اکنون در جوار رحمت خداوند قرارگرفته است.‏ قاسم سلیمانی که همه عمرش را برای حراست از کیانِ اسلام و تشیع هزینه کرد ‏اکنون در آغوش اهل‌بیت عصمت علیهم‌السلام قرار دارد.‏ در آغوش مولایش که قسیم النار و الجنه _قسمت کننده بهشت و دوزخ_ است. همان ‏آقایی که به حارث همدانی فرمود: "یا حار همدان من یمت یرنی"‏ و چه باشکوه است این وصال.‏ چه وصف‌ناشدنی است آن لحظه‌ای که قاسم در آغوش قسیم قرارگرفته است.‏ کاش برای ما هم دعا کند. محمد هادی سمتی چهارشنبه ۱۸ دی ماه ۹۸ @MHSemati
کانال روزنه: 💥واکنش به ماجرای کاندیداتوری برای ۱۴۰۰ و احتمال او توسط لیبرال‌های داخلی و دشمنان خارجی در یک پروژه مشترک. 🔻گرچه مطرح کردن چنین احتمالاتی بدون مستندات کافی، ممکن است منجر به تشنج سیاسی گردد، اما در عین حال نباید از کینه دیرینه لیبرال‌های آمریکاپرست نسبت حقیقت غفلت کرد؛ آنان که دیروز به ترور شخصیتی وی دست می‌زدند و امروز مزورانه خود را به او چسبانده اند تا بتوانند آن مجاهد را کنند! 🔻گفتنی آنکه اگر خدای ناکرده چنین احتمالاتی در میان بوده باشد، حتما تا سال‌های سال اسنادی از آن به دست نخواهد آمد و همین کار را پیچیده تر می‌کند. @siyasat_nameh
در می خوانید: اندرز به موکلان منشور انتخابات صندوق یا نظم جهانی،کدام درمانگر است؟ نامه انصراف نوه شهید صدوقی از رقابت انتخاباتی دوگانه ولایت و عدالت/طرح مسئله ای با انگیزه مشکوک آیا حسن روحانی استعفا خواهد کرد؟ چگونه در انتخابات فریب نخوریم؟ (قسمت اول) شورای نگهبان احساساتی یا فقهی و اصولی؟ جدول کاندیدا سنج سروش محلاتی از بنیانگذاران فقه خوارجی در زمانه ما توضیح مختصری پیرامون بودجه ۹۹ بیانات صریح علامه امینی پیرامون ضرورت وحدت با اهل سنت تبیینِ تمدن ساز و مجلس آینده بی عملیِ سیاسی و هیجان انتخاباتی تعریف سیاست از منظر شهید صدر انتخاب عاقلانه یا احساسی؟ بیانیه مجمع حوزویان رسانه ای در شهادت سپهبد سلیمانی پشت سر هر شهید،وطنی سرافراز است بیانیه گردان ۳۷۱ اباذر _تیپ مستقل ۸۳ امام جعفر صادق علیه السلام_ باران ابابیل سلیمان بر کاخ شیطان شما را به خدا ،نزدیک نشوید آقای عباسی حواست هست؟ نگذارید این خون سرد شود قاسم در آغوش قسیم ادعای حسن عباسی
هدایت شده از قم خبر
سیاست نامه/دریچه ای به اندیشه سیاسی اسلام لطفا کانال را به دوستان خود معرفی کنید @siyasat_nameh
خوب است در شرایط فعلی،نامه نمایندگان مجلس ششم به رهبر انقلاب بازخوانی شود. در ویکی پدیا آمده است: نامهٔ جام زهر، نامهٔ ۱۲۷ نفر از نمایندگان دوره ششم مجلس شورای اسلامی، به سیدعلی خامنه‌ای است که در تاریخ ۳۱ اردیبهشت ۱۳۸۱ به صورت محرمانه به دفتر رهبر جمهوری اسلامی ارسال شده بود، اما محتوای آن، به سرعت رسانه‌ای شد. نامه جام زهر، نخستین بار در پایگاه اطلاع‌رسانی جبهه مشارکت ایران اسلامی منتشر شد، سپس توسط سایر رسانه‌های خبری خارج از ایران همچون بی‌بی‌سی و رادیو فردا بازنشر گردید. این نامه بعد از بازتاب گسترده در فضای مجازی، توسط شورای عالی امنیت ملی، به ریاست سید محمد خاتمی، از انتشار در مطبوعات داخلی منع شد. روزنامه نوروز (ارگان رسمی جبهه مشارکت) با درج اطلاعیه شورای عالی امنیت ملی برخی از بخش‌های صفحه اول، دوم و سوم‌اش را به صورت سفید چاپ کرد، که این مسئله به شدت مورد اعتراض علی ربیعی مشاور امنیتی وقت رئیس‌جمهور قرار گرفت و ربیعی، این اقدام را تمسخر قانون خواند. مجید انصاری در مطلبی که ۱۱ خرداد از وی منتشر شد گفت: در این مورد، نمایندگان به این سؤال پاسخ دهند که نامه اخیر آنها چرا قبل از اینکه به دست رهبر معظم انقلاب برسد، سر از اینترنت و سایت‌های ضدانقلاب درآورد. چندی بعد، بیانیه‌ای تهدیدآمیز نیز از سوی ائتلاف «حزب مشارکت، سازمان مجاهدین و نهضت آزادی و ملی-مذهبی‌ها» منتشر گردید: چنانچه نامه ملایم و محترمانه نمایندگان که در آن همه شئون رسمی و متعارف لحاظ شده است، پسند خاطر عده‌ای قرار نگیرد، ای بسا باید روزی را چشم داشت که قلم‌هایی تیزتر برای نگارش عباراتی صریح‌تر و عاری از ملاحظات مرسوم و متعارف به گردش در آید. در بخشی از این نامه آمده است: شاید دوره کنونی از این لحاظ بی مانند باشد که شکاف های سیاسی و اجتماعی با تهدید خارجی و برنامه آشکار دولت ایالت متحده آمریکا )به عنوان قدرتی که در برابر خود مانعی نمی بیند( برای تغییر نقشه ژئوپولتیک منطقه ھمزمان شده و نظام ناچار به کنش و واکنش در برابر این برنامه است... اگر جام زھری باید نوشید قبل از آنکه کیان نظام و مهمتر از آن، استقلال و تمامیت ارضی کشور در مخاطره قرار گیرد باید نوشیده شود و بی تردید این برخورد خردمندانه و متواضعانه، از سوی ملت با ھمان پاداشی مواجه می شود که امام عزیز راحل روبرو شد. @siyasat_nameh
فیلم کامل شرح ماجرای توسط سردار حاجی زاده_فرمانده هوافضای سپاه_ https://www.telewebion.com/episode/2187447 توضیحات سیاست نامه درباره این نشست خبری، به زودی منتشر می شود. @siyasat_nameh
هدایت شده از روزنه
رفتار حکمرانی؛ از حاجی‌زاده تا آخوندی! 💥پست ویژه @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 وقتی که واقعه تلخ قطار رخ داد و تعداد زیادی از هموطنان عزیزمان کشته و زخمی شدند، واکنش آخوندی وزیر راه آقای روحانی، فقط این بود که مسافران بیمه بوده اند و غرامت داده خواهد شد! دریغ از یک عذرخواهی ساده! سقوط هواپیما در ارتفاعات دنا را هم یادتان هست؟! حالا این رفتار همراه با تبختر و تکبر و قدرناشناسی را مقایسه کنید با ادبیات سردار حاجی‌زاده که مردانه پای اشتباه نیروی زیردست خود ایستاده و ضمن عذرخواهی، خود را آماده پذیرش عواقب این اتفاق می‌داند. سپاه نه تنها در میدان رزم و مقاومت که در میدان حکمرانی و مردم داری نیز اسوه و الگوست. گرچه ذائقه همه تلخ است اما نباید اجازه داد که غرب اندیشان بی عرضه، از مدار و خارج شوند و همگام با ، پروژه نیروهای خدوم و مجاهد را کلید بزنند در حالی که کارنامه ضعیف و پرحاشیه شان جلوی چشمان بیدار مردم ایران هست. @rozaneebefarda
هدایت شده از محمد هادی سمتی
برخی کاربران پیغام داده اند که چرا درباره هواپیمای اوکراینی چیزی نگفتی. دوست محترمی هم با طعنه نوشته است"منتظر پست ها و استوری هایتان درباره جنایت سپاه هستیم!" اولا: بعد از واقعه بنزینی و قطع نت،فعالیت در اینستا را محدود کردم. ثانیا: به حذف حساب کاربری فکر می کنم. ثالثا: وقتی آدم ها ملاک نداشته باشند_یا دچار ضعف در مبنا و ملاک باشند_اسیر هیجان و جو زدگی می شوند،یعنی یک روز مدافعان حرم را نکوهش می کنند،روز دیگر با شنیدن ترور ناجوانمردانه فرمانده همان مدافعان،فضای مجازی و اینستا را از پیام تسلیت و حرف های احساسی پُر می کنند. کمی بعد با مشاهده خبر حمله موشکی ایران به پایگاه آمریکایی ذوق زده می شوند و سپاه را تمجید می کنند. حالا هم که این واقعه تلخ رخ داده_و البته هنوز جعبه سیاه باز نشده است_ سپاه را جنایتکار می دانند. بی ملاک بودن بلای جان آدم هاست. این اتفاق تلخ،نه اولین رویداد در عالم است و نه آخرین و پایان دنیا هم فرا نرسیده است. برویم دنبال این که مبانی دینی و انسانی خود را تقویت کنیم. @MHSemati
هدایت شده از روزنه
💥فوری تجمع اعتراضی مردمی به فتنه جویی های در ایران ساعت 3؛ جلوی سفارت انگلیس ( ) اخراج سفیر از ایران کافی نیست؛ انگلیس باید غرامت همه فتنه جویی ها را یکجا پرداخت کند؛ این غرامت فقط مادی هم نیست. آنها در در دهه 1290ش نزدیک به 9 میلیون ایرانی را قتل عام کرده اند! آنها در رضاخان سفاک و بیسواد را بر ایران حاکم کرده اند آنها در شهریور 1320 در کودتایی دیگر، پسرک لا ابالی رضاخان را بر ایران مسلط کردند آنها در 28مرداد32 دولت مصدق را سرنگون کرده اند آنها در تأسیس سازمان خونریز ، نقش اصلی را داشتند آنها در ترور و قتل نخبگان ایرانی و مبارزان سیاسی در دهه چهل و پنجاه نقش اصلی را داشته اند. آنها دشمن قسم خورده مردم ایران و انقلاب اسلامی اند آنها را باید آنگونه که حقش ادا شود کرد در ایران قدیم رسم چنین بود که بعد از ، لاشه اش را از دم بر درختی آویزان می کردند تا درس عبرتی شود بر روباه های دیگر! خباثت ذاتی این شیطان را نباید نادیده گرفت؛ لذا طبعا تنبیه هوشمندانه و اعتراض نرم و مدنی با سر دادن شعارهای افشاگرانه باید در دستور کار باشد؛ ممکن است انگلیسی های انگل عده ای مزدور بفرستند در بدنه معترضین تا با به خشونت کشاندن این اعتراض تاریخی مدنی، مسیر را منحرف و بهانه برای پیدا کنند! اینبار اما کور خوانده اند؛ روباه به تله افتاده است! @rozaneebefarda
هدایت شده از محمد هادی سمتی
همراهِ باد نباشیم درختی که با وزش باد زیاد تکان می خورد، شاخه اش که می شکند هیچ، بلکه به زودی از ریشه در می آید. https://www.instagram.com/p/B7ONtLZlif6/?igshid=1rech7r1d86ht @MHSemati
🔈 #اطلاع_رسانی 🏴 مراسم گرامیداشت عروج یافتگان حادثه هوایی ◾️زمان برگزاری: دوشنبه 23 دی، بعد از نماز عشاء ◾️مکان برگزاری: حرم حضرت فاطمه معصومه (سلام الله علیها)، شبستان امام خمینی (رحمة الله علیه) ◾️◾️◽️◾️◾️ کانال رسمی آستان مقدس #حضرت_فاطمه_معصومه_سلام_الله_علیها @astanqom
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
صحبت های علی قربانی که فرزندش در #سقوط_هواپیمای_اوکراینی کشته شده است: ✅ ما تابع رهبری هستیم ✅ درخواست مجازات برای عاملان حادثه @siyasat_nameh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✍ حدودِ ۹۰ نماینده فاسد داریم عباسعلی کدخدایی می گوید،۹۰ نماینده فعلی رد صلاحیت شده اند.اکثر آن ها هم متهم به فساد اقتصادی هستند. او البته گفته است که این آمار قابل کاهش یا حتی افزایش است و آمار موجود نتیجه اعلام نظر هیئت های نظارت استانی است. تکلیف چیست؟نماینده ای که در ماه های پایانی وکالتش بی صلاحیت شده است آیا از نظر قانونی می تواند به نشستن بر کرسی نمایندگی ادامه بدهد یا خیر؟ نمی دانم قانون در این مورد چه می گوید و چه تصمیمی گرفته خواهد شد اما بیچاره مردم که به این ها رأی داده اند. ولی نه،مردم بیچاره نیستند،بلکه مقصر هستند_لا اقل آن ها که به این ۹۰ نفر رأی داده اند تقصیر دارند_. مردم باید در طول دوران تبلیغ انتخاباتی و پیش از آن، عملکرد نامزدها را رصد کنند و از روی بررسی و تحقیق تعرفه را سیاه کنند. بخشی از علتِ شرمساریِ این رُخ داد نامبارک را باید در رفتارهای هیجانی و دور از اندیشه موکلان جستجو کرد که بی محابا بر طبل طرفداری از این و آن می کوبند و ناشایست ها را اعتبار می بخشند. معلوم است کسی که برای رأی آوری پا را از اخلاق و دین و انسانیت فراتر می گذارد لایق کرسی نشینی در پارلمان نیست. جامعه باید تربیت یابد و انتخاب مسئولان خوش نام را وظیفه جدی تلقی کند. باید به تربیت سیاسی مردم_ که کنش گری مثبت انتخاباتی بخشی از آن است_ بیاندیشیم. باید روزی برسد که خجلت زده از چنین وقایعی نباشیم. در این باره بیشتر خواهم نوشت. محمد هادی سمتی _________________ سیاست نامه را دنبال کنید. @siyasat_nameh
⚫️ إنَّا للّه وإِنّا إِلَیهِ رَاجِعُونَ⚫️ 🏴مراسم بزرگداشت #عروج_یافته_گان حادثه جانکاه #هواپیمایی از سوی #جامعه_مدرسین #شورای_عالی #مرکزمدیریت_حوزه و نهادهای عالی حوزوی برگزار میشود ▪️سخنران: حجت الاسلام والمسلمین دکتر #رفیعی ▪️زمان: #چهارشنبه 98/10/25 بعدازنمازمغرب و عشاء ▪️مکان: #مسجداعظم 🆔 @rasanewsagency
☑️جامعه ایران و سوگ بی‌حماسه 📌سیدیاسر تقوی 🔸هفته گذشته هواپیمای اوکراینی- بنا به آنچه تا کنون اعلام شده است- به جهت خطای انسانی توسط پدافند هوایی مورد اصابت موشک قرار گرفت و موجب جان‌باختن تعدادی از هم‌وطنان عزیز ما شد. همه ما می‌دانیم این اتفاق ناشی از شرایط جنگی بود. آمریکا سردار ما را ترور کرد و ما برای صیانت از هویت و عزت خودمان وارد فرایند انتقام شدیم. حتی اگر سناریوی «خطای انسانی» را بپذیریم و بر تمام احتمالات مداخله‌ی آمریکا چشم بپوشیم باز شرایط جنگی را نمی‌توان نادیده گرفت. 🔸اما چگونه میان افکارعمومی «روایت سوگ» برجسته شد و سخن از انتقام و جنگ با آمریکا به حاشیه رفت؟ عملکرد نهادهای مسئول در توضیح این خطای انسانی از جمله عواملی است که به اندازه کافی درباره آن نوشته و گفته‌اند. اما آنچه کمتر بدان پرداخته می‌شود فقدان نگاه حماسی است که ریشه در زمینه‌های اجتماعی دارد. حماسه روایتی است که در پس رویدادهای ملی و یا مکتبی، نشانه‌های قهرمانی، شجاعت و دلیری را جستجو و پررنگ می‌کند. 🔸حماسه قدرت خارق‌العاده‌ای دارد که می‌تواند سوگ را از رخوت و سرخوردگی نجات دهد و به حرکت و بالندگی برساند. انقلاب اسلامی برآمده از نگاه حماسی به سوگ عاشورا بود. ویرانی جنگ تحمیلی عراق با حماسه «دفاع مقدس» به سبک‌زندگی، صنایع موشکی، شهادت‌طلبی، مدیریت جهادی و... تبدیل شد. می‌توان گفت ایرانِ پس از انقلاب بیش از هر چیز بر پایه حماسه استوار است. 🔸حماسه ذاتا دشمن‌شکن است و سوگ‌ حماسی نیز همچنین. اما پرسش نگارنده این است که چرا در حادثه اخیر خبری از سوگ حماسی نبود و ما با نادیده انگاشتن دشمن و قهرمانی سربازان وطن، به روایت سوگ بسنده کردیم و نتوانستیم آن را با حماسه بیامیزیم؟ در مقابل این سوال مطرح می‌شود که مگر چنین حادثه‌ای می‌تواند ابعاد حماسی داشته باشد و برای آن حماسه سرود؟ 🔸می‌توان گفت هر مواجهه شجاعانه‌ای با دشمن- فارغ از شکست و پیروزی- ظرفیت حماسه‌سرایی دارد. حماسه دو عنصر اصلی دارد، اول: «شجاعت و قهرمانی سرباز وطن یا مکتب» و دوم: «دشمن» که هر دو عنصر در ماجرای اخیر ایفای نقش کرد که می‌توانستیم از آن استفاده کنیم. از سوی دیگر، هنگامی که جامعه با شکست روبرو می‌شود، کنار نهادن روایت حماسه و بسنده کردن به روایت سوگ، جامعه را دچار سرخوردگی و یأس می‌کند. اما چرا جامعه ایران از این سوگ بی‌حماسه یا به تعبیری «اندوه و انفعال» استقبال کرد؟ 🔸به نظر می‌رسد سرخوردگی و انفعال در فرهنگ شیعی ما بی‌سابقه نیست. ما همچنان پس از گذشت 40 سال از پیروزی انقلاب‌مان در روایت حماسی از سوگ عاشورا متفق‌القول نیستیم و در جریان‌هایی نیز انفعال را به عنوان یک ارزش اندوهناک در دوران غیبت منجی، ستایش می‌کنیم. این اگر بخشی از بدنه مذهبی جامعه را علیه نظام نشوراند، روایتی حماسی تولید نمی‌کند. 🔸در بخش دیگری از بدنه جامعه که سرعت بیشتری در مدرنیزاسیون زندگی خود دارند و نگاه دینی را در تحلیل‌های اجتماعی چندان دخالت نمی‌دهند، نوعی خودباختگی نسبت به دیگری ِما یعنی غرب نهادینه شده که در مقاطع شکست ظهور و بروز بیشتری می‌یابد و اجازه خروج از انفعال و آمیختن حماسه در روایت‌های خود را نمی‌دهد. این نگاه در افراطی‌ترین سوگیری خود ممکن است حتی به «روایت سازش» نیز روی بیاورد 🔸عامل دیگر، شیوع روایت انتقادی علیه قدرت (نظام) در ایران امروز است. ادبیات انتقادی خود معلول عوامل گوناگونی است. اقتضائات رسانه در پذیرش «خبر بد» و انتقادی، ناکارآمدی دولت کنونی در مدیریت کشور، سیاه‌نمایی‌های برخی جریان‌های عدالتخواه، دوگانه‌سازی میان مردم و حاکمیت، مذمت قدرت و سیاست و ... را می‌توان از عوامل شیوع ادبیات انتقادی علیه قدرت دانست. طبعا در چنین محیطی مقاومت افکارعمومی نسبت به نفی حماسه شکننده و آسیب‌پذیر خواهد بود. 🔸با توجه به عوامل مذکور می‌توان این فرضیه را مطرح کرد که بخشی از عوامل دگرگونی مواضع افکارعمومی در ایران طی یک هفته از «انتقام‌خواهی فعالانه» به «سوگواری منفعلانه»، ریشه در زمینه‌های اجتماعی ما دارد. ما در واکنش‌های خود به حادثه اخیر نتوانستیم جامعه را به یک سوگ حماسی دعوت کنیم و این تجربه‌ای برای تاریخ انقلاب خواهد بود. کاش صاحبان اندیشه و قلم فکری به حال نگاه حماسی در ایران کنند. ایرانِ پس از انقلاب، صرفا با روایت حماسی می‌تواند به حیات خود ادامه دهد. 🔻🔻🔻 @sedyaser
✍ من آمریکا را دوست دارم؟ به زودی در سیاست نامه بخوانید @siyasat_nameh
سیاست نامه/دریچه ای به اندیشه سیاسی اسلام لطفا کانال را به دوستان خود معرفی کنید @siyasat_nameh
#نحن_منتظرون 👈و یک سوال مهم: منتظر چه هستیم؟ 🔶 او رهبر است؛ قرار است منتظر باشیم امر کند و راه جدید را در وضعیت جدید نشان‌مان دهد؛ در وضعیت پسا چهل سالگی، در عصر #سلیمانی_ها. 🔴 امام امت قرار نیست بر اساس #ای_کاش‌ها و ذهنیات ما سخن بگوید؛ آن وقت جای امیر و مطیع عوض می‌شود. ♦️اگر از امام توقع داریم طبق "حکم ذهنی" و پنداشت‌های ما سخن بگوید به نافرمانی پنهان تن داده‌ایم. 💐 تا ظهر آدینه باید انتظار عملی را تمرین کرد. eitaa.com/pooyanevisi #پویا_نویسی #گام_دوم_انقلاب #حاج_قاسم_سلیمانی
آخرین خطبه رهبر انقلاب، آیت الله العظمی امام خامنه ای ۹۰/۱۱/۱۴ نماز جمعه‌ی این هفته تهران به امامت ولی‌امر مسلمین اقامه شد. رهبر انقلاب خطبه‌ی دوم نماز را به زبان عربی و درباره بیداری اسلامی ملت‌های منطقه بیان فرمودند. پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت‌الله خامنه‌ای (Khamenei.ir) متن کامل خطبه‌ی اول و ترجمه‌ی فارسی خطبه دوم را به شرح زیر منتشر می‌کند:   خطبه‌ی اول: بسم‌اللّه‌الرّحمن‌الرّحیم‌ الحمد للّه ربّ العالمین احمده و اشکره و استعینه و استغفره و اتوکّل علیه و اصلّی و اسلّم علی حبیبه و نجیبه و خیرته فی خلقه حافظ سرّه و مبلّغ رسالاته بشیر رحمته و نذیر نقمته سیّدنا و نبیّنا و حبیب قلوبنا ابی‌القاسم‌ المصطفی محمّد و علی ءاله الأطیبین الأطهرین و صحبه المنتجبین و من تبعهم باحسان الی یوم الدّین و صلّ علی ائمّة المسلمین و حماة المستضعفین و هداة المؤمنین و صلّ علی بقیّةاللّه فی الأرضین. اوصیکم عباداللّه بتقوی اللّه و نظم امرکم.  همه‌ی برادران و خواهران عزیز نمازگزار و خود را دعوت و توصیه میکنم به حفظ تقوای الهی؛ این اصلِ حرکت یک انسان به سمت کمال و تعالی است. اگر به توفیق الهی بتوانیم در عمل فردی، در عمل جمعی، در کار سیاسی، در کار اجتماعی، رعایت تقوای الهی را بکنیم، همه‌ی خیرات و همه‌ی الطاف الهی شامل حال ما خواهد شد.  ایام مبارک دهه‌ی فجر است. در دهه‌ی فجر، آنچه که بر این حقیر و امثال این حقیر لازم است، دو تشکر است: اول، شکر الهی. با کمال خشوع، با کمال تواضع، جبهه‌ی شکر بر درگاه الهی میسائیم که این توفیق را نصیب ملت ایران کرد؛ این حرکت عظیم، این کار بزرگ، این نهضت تاریخ‌ساز، به دست ملت ایران و با رهبری امام بزرگوار انجام گرفت؛ نظام اسلامی تشکیل شد؛ حرکت ملت ایران به سمت خدا، به سمت اهداف الهی، به سمت ارزشهای الهی آغاز شد. هیچ نعمتی از این بالاتر نیست و شکر الهی بر این نعمت بزرگ همیشه لازم است و در ایام دهه‌ی فجر، لازمتر. تشکر دوم، تشکر از ملت ایران است؛ وفاداری کردند، جوانمردی به‌خرج دادند، گذشت کردند، ایثار کردند، شجاعت نشان دادند، بصیرت به‌خرج دادند؛ حضور دائمی خود را در طول این سی و سه سال آنچنان حفظ کردند که این نهال با همه‌ی خطرها، با همه‌ی مشکلات، روزبه‌روز تنومندتر شد، بارورتر شد، بالنده‌تر شد. امروز مثل همان شجره‌ی طیبه‌ای که «اصلها ثابت و فرعها فی السّماء» ، (۱) در زمین زندگی بشریت ریشه دوانده است و ثمرات و آثار آن به‌طور متواتر نائل و واصل میشود.  امسال بخصوص دهه‌ی فجر ما حال و هوای دیگری دارد. امسال در فضای انقلابهای پیروز این منطقه، چه در تونس، چه در مصر، چه در لیبی، حرکت انقلابی مردم به نتیجه رسید، کارهای بزرگی انجام گرفت؛ این برای ما ملت ایران مژده‌ی بزرگی است، حادثه‌ی شیرین و مبارکی است. امسال ما دهه‌ی فجر و بیست و دوی بهمن را در یک چنین فضائی برگزار میکنیم. باید گفت ملت ایران با پیروزی این انقلابها، به‌طور نسبی از غربت در آمد؛ که حالا امروز من ان‌شاءاللَّه یک مختصری در این زمینه عرض خواهم کرد.  در این خطبه، سه سرفصل را برای برادران و خواهران عزیز نمازگزار و برای ملت ایران مطرح میکنم؛ در خطبه‌ی دوم با برادران عرب بیشتر سخن خواهم گفت. این سه مطلب، یکی درباره‌ی انقلاب خود ماست؛ مسیری که در این سه دهه طی کردیم، دستاوردهائی که داشتیم، و آینده‌ای که در انتظار ماست. مطلب دوم، نگاهی به مسائل منطقه و مسائل جهان است. مطلب سوم هم دو سه نکته‌ی کوتاه در باب انتخاباتِ پیش رو است.  درباره‌ی مطلب اول، کتابها حرف وجود دارد برای گفتن. آنچه که من به عنوان خطوط اساسی انقلابمان عرض میکنم، فقط یک دو سه جمله است، که شرح و تفصیل آن بسیار طولانی و مفصل است. این خصوصیات در انقلاب ما وجود داشت. انقلاب ما رژیم ضد اسلام را از بین برد، رژیم اسلامی بر سر کار آورد؛ رژیم دیکتاتور و مستبد را از بین برد، رژیم مردم‌سالار به جای آن نشاند؛ وابستگیای که کشور ما در طول سالهای متمادی گرفتار آن بود و در دوران پهلویها به فجیع‌ترین و فضیح‌ترین وضع خود رسیده بود، از بین برد و استقلال همه‌جانبه را به ملت ما داد؛ اختناق نفسگیری که بر ملت ما حاکم بود، از بین برد، آزادی به این ملت داد - آراء خودشان را، حرفهای خودشان را بتوانند آزادانه ابراز کنند؛ فضا، فضای آزادی شد - تحقیرشدگی تاریخىِ ملت ما را از بین برد، عزت ملی داد. ده‌ها سال ملت ما تحقیر شد. این ملت بزرگ، با این سابقه‌ی تاریخی، با این مواریث عظیم فرهنگی و علمی و تاریخی، در مقابل حکام زورگو و فاسد، و پشت سر آنها در مقابل مستعمران و سلطه‌گران بین‌المللی تحقیر شد. انقلاب ما این را از بین برد، تبدیل کرد به عزت ملی. امروز ملت ایران احساس عزت میکنند، احساس تشخص میکنند. انقلاب، ضعف نفس و خودکم‌بینی را در ملت ما از بین برد؛ به جای آن، اعتماد به نفس م
لی را به ملت داد. ما خودکم‌بینی داشتیم؛ فکر میکردیم نه کار علمی از ما برمی‌آید، نه کار سیاسی از ما برمی‌آید، نه کار عظیم نظامی از ما برمی‌آید. ما فکر میکردیم یک ملت ضعیفی هستیم؛ این را به ما تلقین کرده بودند، تزریق کرده بودند. انقلاب این را از ملت گرفت، به جای آن، اعتماد به نفس ملی به ما داد. ما امروز در همه‌ی میدانها اعتماد به نفس داریم؛ میدانیم که میتوانیم، و دنبال این توانستن حرکت میکنیم، و همه جا هم بحمداللّه به مقاصدمان میرسیم.  ملت ما از مسائل سیاسی منزوی بود، روگردان بود، حوادث کشور را مورد توجه قرار نمیداد. انقلاب این حالت را از ملت ما گرفت، ما را تبدیل کرد به یک ملت آگاه و سیاسی. امروز نوجوانهای ما هم در دورترین نقاط کشور تحلیل سیاسی میکنند، حوادث سیاسی را درک میکنند، روی هر مسئله‌ای تحلیل میگذارند. قبل از انقلاب اینجور نبود. سیاست‌گرائی و سیاست‌فهمی مخصوص یک عده‌ی انگشت‌شمار در این کشور بود. مردم عموماً دور از حوادث کشور بودند؛ دولتها میآمدند و میرفتند، قراردادهای بین‌المللی بسته میشد، کارهای بزرگ در دنیا انجام میگرفت، ملت خبر هم نمیشد. اینها خطوط اصلی این انقلاب است که این حوادث را در این کشور به وجود آورد. این اصول، نهادینه شده است؛ تثبیت شده است. این تحولات، سطحی نیست؛ مقطعی نیست. شعارهای انقلاب، امروز همان شعارهای روز اول است؛ که این نشان‌دهنده‌ی سلامت انقلاب است. شعارها مثل انگشت اشاره‌ای هستند که به هدفها اشاره میکنند، هدفها را ترسیم میکنند. وقتی شعارها تثبیت‌شده در یک نظامی، در یک انقلابی باقی ماند، معنایش این است که هدفها در این نظام به شکل اول است؛ هدفها تغییر پیدا نکرده است؛ دست‌اندرکاران و مردم از صراط مستقیم و هدفهای اصلی منحرف نشده‌اند. امروز شعارهای ملت ایران، همان شعارهای اول انقلاب است.  خب، در این دوره، در این سی و چند سال، زندگی ما تحت تأثیر همین خطوط اساسی قرار گرفته است. ما پیشرفتهائی داشتیم، ضعفها و نقصهائی هم داشتیم. پیشرفتهامان را باید بشناسیم، ضعفهامان را هم باید بشناسیم. اگر ضعفهای خودمان را پنهان کنیم، نشناسیم، تجاهل کنیم، این ضعفها خواهد ماند، نهادینه خواهد شد؛ برطرف نخواهد شد. همه‌ی نقاط قوّت و ضعف را باید بدانیم.  نقاط مثبت و منفی هر دو هست، افت و خیز هست، اما حرکت ادامه داشته است؛ این مهم است. جوانهای عزیز ما بدانند؛ در طول این سی و دو سه سال مواردی شده است که ما ضعف نشان دادیم، این حرکت افت و خیز داشته است. همیشه یک جور نبوده است؛ گاهی سرعت و شتاب، گاهی کمتر، اما حرکت هرگز متوقف نشده است و ما در همان جهت اصلی پیش رفتیم؛ که امروز محصول آن را داریم مشاهده میکنیم.  من چند تا از نقاط قوّتی را که در این مدت داشته‌ایم، عرض کنم، چند تا هم از نقاط ضعف را عرض کنم. مهمترین نقطه‌ی قوّت ما در این سی و دو سه سال عبارت است از غلبه‌ی بر چالشها؛ این خیلی مهم است. ما یک ملتی نبودیم که سرمان را پائین بیندازیم، راهمان را برویم، کسی به ما کاری نداشته باشد؛ نه، از روز اول قدرتهای مجهز جهانی، مسلطین جهانی با ما کار داشتند؛ بنای بر اذیت گذاشتند، بنای بر مانع‌تراشی گذاشتند: علیه ما جنگ تحمیل کردند، صدام را به جان ما انداختند، هشت سال ما را گرفتار کردند، تروریست آوردند، تحریم کردند. ما تا امروز بر همه‌ی این چالشها غلبه پیدا کرده‌ایم؛ یعنی هیچکدام از این چالشها نتوانسته است ملت ما و انقلاب ما را پشیمان کند، به زانو دربیاورد؛ ما بحمداللّه راهمان را با قامت استوار ادامه داده‌ایم. این مهمترین نقطه‌ی قوّت ماست.  یک نقطه‌ی قوّت دیگر در این مدت، گسترش خدمات به ملت است، کماً و کیفاً. این خدمات نه با گذشته‌ی نزدیک قبل از انقلاب، بلکه با گذشته‌های دوردست هم قابل مقایسه نیست. خدمات عظیمی که در سراسر کشور گسترش پیدا کرده است، هم کیفیتهای این خدمات بالاست، خدمات درجه‌ی اول است - مادی و معنوی - هم کمیت و گسترش آنها زیاد است. این یک نقطه‌ی قوّت مهمی است.  نقطه‌ی قوّت دیگر، پیشرفت علمی است. عزیزان من! این پیشرفت علمی را دست‌کم نگیرید. این پیشرفتها خیلی مهم است. علم، پایه‌ی پیشرفت همه‌جانبه‌ی یک کشور است. این حدیث را من یک وقتی خواندم: «العلم سلطان»؛ (۲) علم، اقتدار است. هر کس این اقتدار را داشته باشد، میتواند به همه‌ی مقاصد خود دست پیدا کند. این مستکبران جهانی به برکت علمی که به آن دست پیدا کردند، توانستند به همه‌ی دنیا زور بگویند. البته ما هرگز زور نخواهیم گفت، اما علم برای ما به عنوان یک پیشرفت حتماً لازم است.  پیشرفتهای علمی ما در این مدت سی و چند سال، پیشرفتهای حیرت‌آوری است. حالا فناوری هسته‌ای تصادفاً معروف شده است و همه توجه دارند - هم در کشور، هم در دنیا - لیکن فقط این نیست؛ فناوری هسته‌ای هست، علوم هوافضا هست، علوم پزشکی هست - خوشبختانه امروز کشور ما حائز رشته‌های بسیار مهم و دست‌نیافتنی پزشکی است و کارها
ی بزرگ پزشکی در این کشور انجام میگیرد - زیست‌فناوری هست، نانوفناوری که از علوم جدید و دانشهای نوی دنیاست، هست؛ سلولهای بنیادی که یکی از بزرگترین کارها در عرصه‌ی علم است، هست؛ شبیه‌سازی، ساخت ابررایانه‌ها، فناوری انرژیهای نو، رادیوداروهای مهم و داروهای ضد سرطان هست؛ و این فهرست ادامه دارد.  اینهائی که من عرض میکنم، رجزخوانی نیست؛ این گواهىِ مراکز علمی معتبر دنیاست. آنها میگویند سریع‌ترین رشد علمی در همه‌ی دنیا در این سالها، در ایران اتفاق افتاده است. این گزارش سال ۲۰۱۱ است که میگوید سریع‌ترین رشد علمی در همه‌ی دنیا در ایران اتفاق افتاده است. طبق گزارشی که مراکز علمی معتبر دنیا داده‌اند، رتبه‌ی علمی اول منطقه، ایران است. ما این رتبه‌ی اول علمی را برای سال ۱۴۰۴ در نظر گرفتیم؛ هنوز چهارده سال باقی است. همین سال میلادىِ گذشته گفتند ایران از لحاظ رتبه‌ی علمی در منطقه اول است، در دنیا هفدهم. در سطح دنیا رتبه‌ی علمی کشور ما هفدهم است؛ اینها خیلی مهم است. پس یکی از نقاط قوّت ما، پیشرفت علمی است.  یکی دیگر از نقاط قوّت ما، پیشرفتهای کشور در ایجاد زیرساختهای فنی و مهندسی و صنعتی است؛ که هر وقت بینندگان خارجی آمدند دیدند و بازدید کردند، آنها را به تحسین وادار کرده است. این کارهای عظیمی که در زمینه‌ی ارتباطات، راه‌ها، ارتباطات مخابراتی و زیرساختهای گوناگون فنی و مهندسی و صنعتی و امثال اینها انجام گرفته است، یک داستان جداگانه است. من واقعاً متأسف میشوم وقتی میبینم این گزارشهای روشن و خوب، آنچنان که باید و شاید، به مردم داده نمیشود که مردم خوشحال بشوند؛ بفهمند در کشور چه اتفاقی دارد میافتد.  یکی دیگر از نقاط قوّت ما در این مدت، انتقال ارزشهای انقلاب به نسل دوم و سوم بود. امروز شما جوانها را نگاه میکنید، میبینید این ارزشها را دریافت کرده‌اند. همین شهید عزیز اخیر ما، مصطفی احمدی روشن - شهیدی که شهادتش دل ما را سوزاند - یا آن شهید جوان قبلی، شهید رضائینژاد، که اوائل امسال به شهادت رسید، اینها دو تا جوان، دانشمند، سی و دو سه ساله بودند؛ امام را درک نکردند، جنگ را درک نکردند، دوران انقلاب را درک نکردند، اما اینجور با شجاعت، با شهامت درس میخوانند، تحصیلات میکنند، مقامات عالی را طی میکنند؛ میدانند و میفهمند هم که مورد تهدیدند، اما میروند؛ این خیلی مهم است، این ارزش است؛ این ارزشهای انقلاب است در نسل سوم. احمدی روشن و رضائینژاد و امثال اینها نسل سوم انقلابند. همین حرکت عظیم این جوانها که بعد از شهادت احمدی روشن اعلام کردند ما حاضریم بیائیم کار کنیم، خیلی مهم است؛ اینها را نباید دست‌کم گرفت. یکی از نقاط قوّت و مثبت ما همین است که این ارزشها به نسلهای دوم و سوم منتقل شد. البته ریزش داشته‌ایم، توبه‌کار از انقلاب و پشیمان از انقلاب داشته‌ایم، اما رویشهای ما بیشتر از ریزشهای ما بوده است. نیروهای فرسوده ریزش پیدا کردند، اما نیروهای جوان و باطراوت بالا آمدند و رویش پیدا کردند.  یکی دیگر از نقاط مثبت ما در این مدت، ارتقاء جهش‌وار در اثرگذاری در مسائل عمده‌ی منطقه و مسائل جهان است. امروز نظام جمهوری اسلامی، یک کشور اثرگذار است؛ «آری» و «نه» او در مسائل منطقه، حتّی در مسائل جهانی اثر میگذارد؛ این برای کشور خیلی مهم است.  یکی دیگر از نقاط قوّت ما، بنیه‌ی قوی و ساخت محکم کشور و نظام در مواجهه‌ی با دشمنیهاست. ما در مقابل دشمنیها مضطرب نمیشویم، نگران نمیشویم، دغدغه پیدا نمیکنیم. بنیه‌ی نظام و بنیه‌ی کشور، بنیه‌ی مستحکمی است.  یکی دیگر از نقاط قوّت ما، ارتقاء کمّی و کیفی مراکز علمی ماست؛ یعنی دانشگاه‌ها و حوزه‌های علمیه. هم حوزه‌های علمیه‌ی ما از لحاظ کمّی و از لحاظ کیفی ارتقاء پیدا کرده است، هم دانشگاه‌های ما. اینها نقاط قوّت ماست، و هر کدام از اینها شرحهای طولانی میطلبد، آمارهائی دنبالش هست، و غیر از اینها هم نقاط قوّت زیادی داریم.  من این جمله را در ادامه‌ی نقاط قوّت عرض بکنم که ملت ایران توجه داشته باشند همه‌ی این پیشرفتهای علمی و اجتماعی و فنی در شرائط تحریم اتفاق افتاده است؛ این خیلی مهم است. دروازه‌های علم را، دروازه‌های فناوری را بر روی ما بستند، راه‌ها را مسدود کردند، محصولات مورد نیاز ما را به ما نفروختند و ما اینجور پیشرفت کردیم. این اتفاقها در شرائط تحریم افتاده است؛ این است که امیدها افزایش پیدا میکند.  ما البته ضعفهائی هم داریم؛ این ضعفها را بایستی از بین ببریم. من بعد برمیگردم به این مسئله‌ی تحریم و شرائطی که تحمیل شده است و یک جمله‌ای عرض خواهم کرد. ضعفهای ما خطرهائی است که در سر راه ماست و در این مدت وجود داشته است و باید بعدها جلوی اینها را بگیریم. اولین ضعف ما گرایش به دنیاطلبی بود که گریبان بعضی از ماها را گرفت. بعضی از ما مسئولین دچار دنیاطلبی شدیم، دچار مادیگرائی شدیم؛ برای ما ثروت، تجمل، آرایش، تشریفات و اشرافی‌گری یواش یواش از
قبح افتاد. وقتی ما اینجور شدیم، این سرریز میشود به مردم. میل به اشرافی‌گری، میل به تجمل، میل به جمع ثروت و استفاده‌ی از ثروت به شکل نامشروع و نامطلوب، به طور طبیعی در خیلی از انسانها هست. وقتی ما خودمان را رها کردیم، ول کردیم، دچار شدیم، این سرریز میشود به مردم؛ در مردم هم این مسئله پیدا میشود.  ما امروز متأسفانه دچار اسراف و مصرف‌زدگی هستیم. من بارها این را عرض کرده‌ام، باز هم عرض میکنم؛ این خطر است در راه ما. مصرف‌زدگی را باید کم کنیم، حرص به متاع و کالای دنیا را باید کم کنیم. تا یک شایعه‌ای درست میشود که فلان چیز کم است، مردم هجوم می‌آورند برای اینکه بیشتر آن را جمع کنند، که نبادا دچار کمبود آن شوند؛ در حالی که آن شیء ممکن است جزو چیزهای لازم زندگی هم نباشد. خب، اگر آن جنس کم هم نیست، همین هجوم مردم آن را کم میکند. ما به این مسئله توجه نمیکنیم. این یکی از ضعفهای ماست؛ ما این ضعف را باید برطرف کنیم.  یکی دیگر از ضعفهای ما این است که ما به موازات علم، به موازات پیشرفتهای علمی، پیشرفت اخلاقی و تزکیه‌ی اخلاقی و نفسی پیدا نکرده‌ایم؛ این عقب‌ماندگی است. البته امروز در مقایسه‌ی با قبل از انقلاب، بمراتب و مراتب بهتر است - در این هیچ شکی نیست - اما باید پیشرفت میکردیم. در علم پیشرفت کردیم، در سیاست پیشرفت کردیم؛ باید در معنویت و در تزکیه‌ی نفس هم پیشرفت میکردیم. در قرآن هر جا تزکیه و تعلیم از زبان پروردگار است، تزکیه مقدم است بر تعلیم؛ آن هم تعلیم کتاب و حکمت - «یزکّیهم و یعلّمهم الکتاب و الحکمة» (۳) - فقط یک جا از زبان حضرت ابراهیم، تعلیم مقدم است. بنابراین ما از تزکیه‌ی اخلاقی و نفسی غفلت کردیم.  در عدالت اجتماعی هنوز به نقطه‌ی مورد نظر اسلام - که آرزوی خود ما بوده است - نرسیده‌ایم؛ این هم از نقطه‌ضعفهای ماست. این ضعفها را بایستی جبران کنیم. اینها ضعفهائی است که نمیشود از آنها گذشت. هم مسئولین، هم آحاد مردم باید احساس کنند وظیفه دارند این ضعفها را برطرف کنند. ان‌شاءاللّه باید از خدای متعال کمک بخواهیم و این ضعفها را برطرف کنیم. و البته میشود برطرف کرد؛ اینها بدون تردید برطرف‌کردنی است.  خب، به نظر من کارهائی که باید انجام بگیرد برای اینکه این ضعفها برطرف شود، در درجه‌ی اول این نگاه به آینده است؛ در درجه‌ی اول مسئولیت‌پذیری ماهاست. همه‌ی ما باید احساس مسئولیت کنیم؛ بخصوص مسئولین کشور و خدمتگزاران مردم باید احساس مسئولیت کنند. تقصیرها را گردن هم نیندازیم. اینجور نباشد که اگر یک جا یک نقصی پیدا شد، مجلس بگوید تقصیر دولت است، دولت بگوید تقصیر مجلس است، آن یکی بگوید تقصیر قوه‌ی قضائیه است؛ نه، حدود مشخص است. قانون اساسی خطوط را مشخص کرده است. وظائف همه معلوم است. رهبری مسئولیت دارد، دولت مسئولیت دارد، مجلس مسئولیت دارد، قوه‌ی قضائیه مسئولیت دارد، نیروهای نظامی مسئولیت دارند، دستگاه‌های اجرائی هر کدام مسئولیتهائی دارند؛ به گردن هم نیندازیم. اشکالی به وجود می‌آید، متوجه رهبری است؛ رهبری متواضعانه قبول کند که این اشکال متوجه اوست و سعی کند آن را برطرف کند. این یکی از اساسی‌ترین کارهاست.  کار اصلی دیگر این است که از ارزشهای اصولی نباید غافل شد. سرگرم مسائل فرعی و فروع نشویم، از اصول غافل بمانیم. این هم شرح مفصلی دارد.  حفظ اتحاد و همدلی، یکی دیگر از وظائف ماست. بارها عرض کرده‌ایم که بین مسئولین باید اتحاد و همدلی باشد. سه قوه و دیگران باید با هم همدل باشند، همگام باشند، همدست باشند؛ ولو یک جاهائی اختلاف نظرهائی دارند. اختلاف نظر اشکالی ندارد؛ اما بایستی در جهتگیریهای نظام و کشور و انقلاب پشت به پشت یکدیگر بدهند، دست یکدیگر را محکم بفشرند و به پیش بروند؛ هم اینها، هم مردم با هم، هم مردم با مسئولین. این اتحاد و همدلی، علاج قطعی بسیاری از مشکلاتی است که در کشور وجود دارد.  یکی از کارهای اصلی که باید انجام بدهیم و همه باید به آن توجه داشته باشیم، این است که فریب لبخند دشمن و وعده‌های دروغ جبهه‌ی دشمن را نخوریم. در این سی سال، تجربه هم پیدا کرده‌ایم. گاهی به روی ما لبخند زدند. اوائل گاهی بعضی از ما باور میکردیم. یواش یواش فهمیدیم پشت صحنه چیست. فریب لبخند دشمن را، فریب وعده‌های دروغ دشمن را نخوریم. جبهه‌ی قدرت مادیای که امروز بر دنیا مسلط است، راحت عهد میشکند. بدون هیچ دغدغه‌ای عهدشکنی میکنند، زیر قولشان میزنند، زیر حرفشان میزنند، نه از خدا خجالت میکشند، نه از خلق خجالت میکشند، نه از طرف مذاکره خجالت میکشند؛ راحت دروغ میگویند! من نمونه‌های زنده دارم - که حالا در اینجا جای بحثش نیست؛ شاید آن وقتی که لازم باشد، عرض بکنم - همین اظهاراتی که آمریکائیها کردند، رئیس جمهور آمریکا کرد؛ نامه‌ای که به ما نوشت، جوابی که ما دادیم؛ بعد عکس‌العمل و اقدامی که آنها با مضمون آن نامه‌ها کردند. اینها یک روزی در اختیار افکار عمومی دنیا - آن وقتی که لا