هدایت شده از روزنه
💥فوری
تجمع اعتراضی مردمی به فتنه جویی های #روباه_پیر در ایران
ساعت 3؛ جلوی سفارت انگلیس ( #لانه_روباه)
اخراج سفیر از ایران کافی نیست؛ انگلیس باید غرامت همه فتنه جویی ها را یکجا پرداخت کند؛ این غرامت فقط مادی هم نیست.
آنها در #قحطی_بزرگ در دهه 1290ش نزدیک به 9 میلیون ایرانی را قتل عام کرده اند!
آنها در #کودتای1299 رضاخان سفاک و بیسواد را بر ایران حاکم کرده اند
آنها در شهریور 1320 در کودتایی دیگر، پسرک لا ابالی رضاخان را بر ایران مسلط کردند
آنها در 28مرداد32 دولت مصدق را سرنگون کرده اند
آنها در تأسیس سازمان خونریز #ساواک، نقش اصلی را داشتند
آنها در ترور و قتل نخبگان ایرانی و مبارزان سیاسی در دهه چهل و پنجاه نقش اصلی را داشته اند.
آنها دشمن قسم خورده مردم ایران و انقلاب اسلامی اند
آنها را باید آنگونه که حقش ادا شود #تنبیه کرد
در ایران قدیم رسم چنین بود که بعد از #کشتن_روباه، لاشه اش را از دم بر درختی آویزان می کردند تا درس عبرتی شود بر روباه های دیگر!
خباثت ذاتی این شیطان را نباید نادیده گرفت؛ لذا طبعا تنبیه هوشمندانه و اعتراض نرم و مدنی با سر دادن شعارهای افشاگرانه باید در دستور کار باشد؛ ممکن است انگلیسی های انگل عده ای مزدور بفرستند در بدنه معترضین تا با به خشونت کشاندن این اعتراض تاریخی مدنی، مسیر را منحرف و بهانه برای #فرار_آبرومندانه پیدا کنند!
اینبار اما کور خوانده اند؛ روباه به تله افتاده است!
#شکار_روباه
#محاصره_لانه_روباه
@rozaneebefarda
هدایت شده از محمد هادی سمتی
همراهِ باد نباشیم
درختی که با وزش باد زیاد تکان می خورد، شاخه اش که می شکند هیچ، بلکه به زودی
از ریشه در می آید.
#رسانه_زده_نباشیم
#جو_گیر_نشویم
#آزاده_باشیم
#غیرت_ملی
https://www.instagram.com/p/B7ONtLZlif6/?igshid=1rech7r1d86ht
@MHSemati
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
صحبت های علی قربانی که فرزندش در #سقوط_هواپیمای_اوکراینی کشته شده است:
✅ ما تابع رهبری هستیم
✅ درخواست مجازات برای عاملان حادثه
@siyasat_nameh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✍ حدودِ ۹۰ نماینده فاسد داریم
عباسعلی کدخدایی می گوید،۹۰ نماینده فعلی رد صلاحیت شده اند.اکثر آن ها هم متهم به فساد اقتصادی هستند.
او البته گفته است که این آمار قابل کاهش یا حتی افزایش است و آمار موجود نتیجه اعلام نظر هیئت های نظارت استانی است.
تکلیف چیست؟نماینده ای که در ماه های پایانی وکالتش بی صلاحیت شده است آیا از نظر قانونی می تواند به نشستن بر کرسی نمایندگی ادامه بدهد یا خیر؟
نمی دانم قانون در این مورد چه می گوید و چه تصمیمی گرفته خواهد شد اما بیچاره مردم که به این ها رأی داده اند.
ولی نه،مردم بیچاره نیستند،بلکه مقصر هستند_لا اقل آن ها که به این ۹۰ نفر رأی داده اند تقصیر دارند_.
مردم باید در طول دوران تبلیغ انتخاباتی و پیش از آن، عملکرد نامزدها را رصد کنند و از روی بررسی و تحقیق تعرفه را سیاه کنند. بخشی از علتِ شرمساریِ این رُخ داد نامبارک را باید در رفتارهای هیجانی و دور از اندیشه موکلان جستجو کرد که بی محابا بر طبل طرفداری از این و آن می کوبند و ناشایست ها را اعتبار می بخشند.
معلوم است کسی که برای رأی آوری پا را از اخلاق و دین و انسانیت فراتر می گذارد لایق کرسی نشینی در پارلمان نیست.
جامعه باید تربیت یابد و انتخاب مسئولان خوش نام را وظیفه جدی تلقی کند.
باید به تربیت سیاسی مردم_ که کنش گری مثبت انتخاباتی بخشی از آن است_ بیاندیشیم.
باید روزی برسد که خجلت زده از چنین وقایعی نباشیم.
در این باره بیشتر خواهم نوشت.
محمد هادی سمتی
_________________
سیاست نامه را دنبال کنید.
@siyasat_nameh
⚫️ إنَّا للّه وإِنّا إِلَیهِ رَاجِعُونَ⚫️
🏴مراسم بزرگداشت #عروج_یافته_گان حادثه جانکاه #هواپیمایی از سوی #جامعه_مدرسین #شورای_عالی #مرکزمدیریت_حوزه و نهادهای عالی حوزوی برگزار میشود
▪️سخنران: حجت الاسلام والمسلمین دکتر #رفیعی
▪️زمان: #چهارشنبه 98/10/25 بعدازنمازمغرب و عشاء
▪️مکان: #مسجداعظم
🆔 @rasanewsagency
☑️جامعه ایران و سوگ بیحماسه
📌سیدیاسر تقوی
🔸هفته گذشته هواپیمای اوکراینی- بنا به آنچه تا کنون اعلام شده است- به جهت خطای انسانی توسط پدافند هوایی مورد اصابت موشک قرار گرفت و موجب جانباختن تعدادی از هموطنان عزیز ما شد. همه ما میدانیم این اتفاق ناشی از شرایط جنگی بود. آمریکا سردار ما را ترور کرد و ما برای صیانت از هویت و عزت خودمان وارد فرایند انتقام شدیم. حتی اگر سناریوی «خطای انسانی» را بپذیریم و بر تمام احتمالات مداخلهی آمریکا چشم بپوشیم باز شرایط جنگی را نمیتوان نادیده گرفت.
🔸اما چگونه میان افکارعمومی «روایت سوگ» برجسته شد و سخن از انتقام و جنگ با آمریکا به حاشیه رفت؟ عملکرد نهادهای مسئول در توضیح این خطای انسانی از جمله عواملی است که به اندازه کافی درباره آن نوشته و گفتهاند. اما آنچه کمتر بدان پرداخته میشود فقدان نگاه حماسی است که ریشه در زمینههای اجتماعی دارد. حماسه روایتی است که در پس رویدادهای ملی و یا مکتبی، نشانههای قهرمانی، شجاعت و دلیری را جستجو و پررنگ میکند.
🔸حماسه قدرت خارقالعادهای دارد که میتواند سوگ را از رخوت و سرخوردگی نجات دهد و به حرکت و بالندگی برساند. انقلاب اسلامی برآمده از نگاه حماسی به سوگ عاشورا بود. ویرانی جنگ تحمیلی عراق با حماسه «دفاع مقدس» به سبکزندگی، صنایع موشکی، شهادتطلبی، مدیریت جهادی و... تبدیل شد. میتوان گفت ایرانِ پس از انقلاب بیش از هر چیز بر پایه حماسه استوار است.
🔸حماسه ذاتا دشمنشکن است و سوگ حماسی نیز همچنین. اما پرسش نگارنده این است که چرا در حادثه اخیر خبری از سوگ حماسی نبود و ما با نادیده انگاشتن دشمن و قهرمانی سربازان وطن، به روایت سوگ بسنده کردیم و نتوانستیم آن را با حماسه بیامیزیم؟ در مقابل این سوال مطرح میشود که مگر چنین حادثهای میتواند ابعاد حماسی داشته باشد و برای آن حماسه سرود؟
🔸میتوان گفت هر مواجهه شجاعانهای با دشمن- فارغ از شکست و پیروزی- ظرفیت حماسهسرایی دارد. حماسه دو عنصر اصلی دارد، اول: «شجاعت و قهرمانی سرباز وطن یا مکتب» و دوم: «دشمن» که هر دو عنصر در ماجرای اخیر ایفای نقش کرد که میتوانستیم از آن استفاده کنیم. از سوی دیگر، هنگامی که جامعه با شکست روبرو میشود، کنار نهادن روایت حماسه و بسنده کردن به روایت سوگ، جامعه را دچار سرخوردگی و یأس میکند. اما چرا جامعه ایران از این سوگ بیحماسه یا به تعبیری «اندوه و انفعال» استقبال کرد؟
🔸به نظر میرسد سرخوردگی و انفعال در فرهنگ شیعی ما بیسابقه نیست. ما همچنان پس از گذشت 40 سال از پیروزی انقلابمان در روایت حماسی از سوگ عاشورا متفقالقول نیستیم و در جریانهایی نیز انفعال را به عنوان یک ارزش اندوهناک در دوران غیبت منجی، ستایش میکنیم. این اگر بخشی از بدنه مذهبی جامعه را علیه نظام نشوراند، روایتی حماسی تولید نمیکند.
🔸در بخش دیگری از بدنه جامعه که سرعت بیشتری در مدرنیزاسیون زندگی خود دارند و نگاه دینی را در تحلیلهای اجتماعی چندان دخالت نمیدهند، نوعی خودباختگی نسبت به دیگری ِما یعنی غرب نهادینه شده که در مقاطع شکست ظهور و بروز بیشتری مییابد و اجازه خروج از انفعال و آمیختن حماسه در روایتهای خود را نمیدهد. این نگاه در افراطیترین سوگیری خود ممکن است حتی به «روایت سازش» نیز روی بیاورد
🔸عامل دیگر، شیوع روایت انتقادی علیه قدرت (نظام) در ایران امروز است. ادبیات انتقادی خود معلول عوامل گوناگونی است. اقتضائات رسانه در پذیرش «خبر بد» و انتقادی، ناکارآمدی دولت کنونی در مدیریت کشور، سیاهنماییهای برخی جریانهای عدالتخواه، دوگانهسازی میان مردم و حاکمیت، مذمت قدرت و سیاست و ... را میتوان از عوامل شیوع ادبیات انتقادی علیه قدرت دانست. طبعا در چنین محیطی مقاومت افکارعمومی نسبت به نفی حماسه شکننده و آسیبپذیر خواهد بود.
🔸با توجه به عوامل مذکور میتوان این فرضیه را مطرح کرد که بخشی از عوامل دگرگونی مواضع افکارعمومی در ایران طی یک هفته از «انتقامخواهی فعالانه» به «سوگواری منفعلانه»، ریشه در زمینههای اجتماعی ما دارد. ما در واکنشهای خود به حادثه اخیر نتوانستیم جامعه را به یک سوگ حماسی دعوت کنیم و این تجربهای برای تاریخ انقلاب خواهد بود. کاش صاحبان اندیشه و قلم فکری به حال نگاه حماسی در ایران کنند. ایرانِ پس از انقلاب، صرفا با روایت حماسی میتواند به حیات خود ادامه دهد.
🔻🔻🔻
@sedyaser
#نحن_منتظرون
👈و یک سوال مهم: منتظر چه هستیم؟
🔶 او رهبر است؛ قرار است منتظر باشیم امر کند و راه جدید را در وضعیت جدید نشانمان دهد؛ در وضعیت پسا چهل سالگی، در عصر #سلیمانی_ها.
🔴 امام امت قرار نیست بر اساس #ای_کاشها و ذهنیات ما سخن بگوید؛ آن وقت جای امیر و مطیع عوض میشود.
♦️اگر از امام توقع داریم طبق "حکم ذهنی" و پنداشتهای ما سخن بگوید به نافرمانی پنهان تن دادهایم.
💐 تا ظهر آدینه باید انتظار عملی را تمرین کرد.
eitaa.com/pooyanevisi
#پویا_نویسی
#گام_دوم_انقلاب
#حاج_قاسم_سلیمانی
آخرین خطبه رهبر انقلاب، آیت الله العظمی امام خامنه ای
۹۰/۱۱/۱۴
نماز جمعهی این هفته تهران به امامت ولیامر مسلمین اقامه شد. رهبر انقلاب خطبهی دوم نماز را به زبان عربی و درباره بیداری اسلامی ملتهای منطقه بیان فرمودند. پایگاه اطلاعرسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیتالله خامنهای (Khamenei.ir) متن کامل خطبهی اول و ترجمهی فارسی خطبه دوم را به شرح زیر منتشر میکند:
خطبهی اول:
بسماللّهالرّحمنالرّحیم
الحمد للّه ربّ العالمین احمده و اشکره و استعینه و استغفره و اتوکّل علیه و اصلّی و اسلّم علی حبیبه و نجیبه و خیرته فی خلقه حافظ سرّه و مبلّغ رسالاته بشیر رحمته و نذیر نقمته سیّدنا و نبیّنا و حبیب قلوبنا ابیالقاسم المصطفی محمّد و علی ءاله الأطیبین الأطهرین و صحبه المنتجبین و من تبعهم باحسان الی یوم الدّین و صلّ علی ائمّة المسلمین و حماة المستضعفین و هداة المؤمنین و صلّ علی بقیّةاللّه فی الأرضین. اوصیکم عباداللّه بتقوی اللّه و نظم امرکم.
همهی برادران و خواهران عزیز نمازگزار و خود را دعوت و توصیه میکنم به حفظ تقوای الهی؛ این اصلِ حرکت یک انسان به سمت کمال و تعالی است. اگر به توفیق الهی بتوانیم در عمل فردی، در عمل جمعی، در کار سیاسی، در کار اجتماعی، رعایت تقوای الهی را بکنیم، همهی خیرات و همهی الطاف الهی شامل حال ما خواهد شد.
ایام مبارک دههی فجر است. در دههی فجر، آنچه که بر این حقیر و امثال این حقیر لازم است، دو تشکر است: اول، شکر الهی. با کمال خشوع، با کمال تواضع، جبههی شکر بر درگاه الهی میسائیم که این توفیق را نصیب ملت ایران کرد؛ این حرکت عظیم، این کار بزرگ، این نهضت تاریخساز، به دست ملت ایران و با رهبری امام بزرگوار انجام گرفت؛ نظام اسلامی تشکیل شد؛ حرکت ملت ایران به سمت خدا، به سمت اهداف الهی، به سمت ارزشهای الهی آغاز شد. هیچ نعمتی از این بالاتر نیست و شکر الهی بر این نعمت بزرگ همیشه لازم است و در ایام دههی فجر، لازمتر. تشکر دوم، تشکر از ملت ایران است؛ وفاداری کردند، جوانمردی بهخرج دادند، گذشت کردند، ایثار کردند، شجاعت نشان دادند، بصیرت بهخرج دادند؛ حضور دائمی خود را در طول این سی و سه سال آنچنان حفظ کردند که این نهال با همهی خطرها، با همهی مشکلات، روزبهروز تنومندتر شد، بارورتر شد، بالندهتر شد. امروز مثل همان شجرهی طیبهای که «اصلها ثابت و فرعها فی السّماء» ، (۱) در زمین زندگی بشریت ریشه دوانده است و ثمرات و آثار آن بهطور متواتر نائل و واصل میشود.
امسال بخصوص دههی فجر ما حال و هوای دیگری دارد. امسال در فضای انقلابهای پیروز این منطقه، چه در تونس، چه در مصر، چه در لیبی، حرکت انقلابی مردم به نتیجه رسید، کارهای بزرگی انجام گرفت؛ این برای ما ملت ایران مژدهی بزرگی است، حادثهی شیرین و مبارکی است. امسال ما دههی فجر و بیست و دوی بهمن را در یک چنین فضائی برگزار میکنیم. باید گفت ملت ایران با پیروزی این انقلابها، بهطور نسبی از غربت در آمد؛ که حالا امروز من انشاءاللَّه یک مختصری در این زمینه عرض خواهم کرد.
در این خطبه، سه سرفصل را برای برادران و خواهران عزیز نمازگزار و برای ملت ایران مطرح میکنم؛ در خطبهی دوم با برادران عرب بیشتر سخن خواهم گفت. این سه مطلب، یکی دربارهی انقلاب خود ماست؛ مسیری که در این سه دهه طی کردیم، دستاوردهائی که داشتیم، و آیندهای که در انتظار ماست. مطلب دوم، نگاهی به مسائل منطقه و مسائل جهان است. مطلب سوم هم دو سه نکتهی کوتاه در باب انتخاباتِ پیش رو است.
دربارهی مطلب اول، کتابها حرف وجود دارد برای گفتن. آنچه که من به عنوان خطوط اساسی انقلابمان عرض میکنم، فقط یک دو سه جمله است، که شرح و تفصیل آن بسیار طولانی و مفصل است. این خصوصیات در انقلاب ما وجود داشت. انقلاب ما رژیم ضد اسلام را از بین برد، رژیم اسلامی بر سر کار آورد؛ رژیم دیکتاتور و مستبد را از بین برد، رژیم مردمسالار به جای آن نشاند؛ وابستگیای که کشور ما در طول سالهای متمادی گرفتار آن بود و در دوران پهلویها به فجیعترین و فضیحترین وضع خود رسیده بود، از بین برد و استقلال همهجانبه را به ملت ما داد؛ اختناق نفسگیری که بر ملت ما حاکم بود، از بین برد، آزادی به این ملت داد - آراء خودشان را، حرفهای خودشان را بتوانند آزادانه ابراز کنند؛ فضا، فضای آزادی شد - تحقیرشدگی تاریخىِ ملت ما را از بین برد، عزت ملی داد. دهها سال ملت ما تحقیر شد. این ملت بزرگ، با این سابقهی تاریخی، با این مواریث عظیم فرهنگی و علمی و تاریخی، در مقابل حکام زورگو و فاسد، و پشت سر آنها در مقابل مستعمران و سلطهگران بینالمللی تحقیر شد. انقلاب ما این را از بین برد، تبدیل کرد به عزت ملی. امروز ملت ایران احساس عزت میکنند، احساس تشخص میکنند. انقلاب، ضعف نفس و خودکمبینی را در ملت ما از بین برد؛ به جای آن، اعتماد به نفس م
لی را به ملت داد. ما خودکمبینی داشتیم؛ فکر میکردیم نه کار علمی از ما برمیآید، نه کار سیاسی از ما برمیآید، نه کار عظیم نظامی از ما برمیآید. ما فکر میکردیم یک ملت ضعیفی هستیم؛ این را به ما تلقین کرده بودند، تزریق کرده بودند. انقلاب این را از ملت گرفت، به جای آن، اعتماد به نفس ملی به ما داد. ما امروز در همهی میدانها اعتماد به نفس داریم؛ میدانیم که میتوانیم، و دنبال این توانستن حرکت میکنیم، و همه جا هم بحمداللّه به مقاصدمان میرسیم.
ملت ما از مسائل سیاسی منزوی بود، روگردان بود، حوادث کشور را مورد توجه قرار نمیداد. انقلاب این حالت را از ملت ما گرفت، ما را تبدیل کرد به یک ملت آگاه و سیاسی. امروز نوجوانهای ما هم در دورترین نقاط کشور تحلیل سیاسی میکنند، حوادث سیاسی را درک میکنند، روی هر مسئلهای تحلیل میگذارند. قبل از انقلاب اینجور نبود. سیاستگرائی و سیاستفهمی مخصوص یک عدهی انگشتشمار در این کشور بود. مردم عموماً دور از حوادث کشور بودند؛ دولتها میآمدند و میرفتند، قراردادهای بینالمللی بسته میشد، کارهای بزرگ در دنیا انجام میگرفت، ملت خبر هم نمیشد. اینها خطوط اصلی این انقلاب است که این حوادث را در این کشور به وجود آورد. این اصول، نهادینه شده است؛ تثبیت شده است. این تحولات، سطحی نیست؛ مقطعی نیست. شعارهای انقلاب، امروز همان شعارهای روز اول است؛ که این نشاندهندهی سلامت انقلاب است. شعارها مثل انگشت اشارهای هستند که به هدفها اشاره میکنند، هدفها را ترسیم میکنند. وقتی شعارها تثبیتشده در یک نظامی، در یک انقلابی باقی ماند، معنایش این است که هدفها در این نظام به شکل اول است؛ هدفها تغییر پیدا نکرده است؛ دستاندرکاران و مردم از صراط مستقیم و هدفهای اصلی منحرف نشدهاند. امروز شعارهای ملت ایران، همان شعارهای اول انقلاب است.
خب، در این دوره، در این سی و چند سال، زندگی ما تحت تأثیر همین خطوط اساسی قرار گرفته است. ما پیشرفتهائی داشتیم، ضعفها و نقصهائی هم داشتیم. پیشرفتهامان را باید بشناسیم، ضعفهامان را هم باید بشناسیم. اگر ضعفهای خودمان را پنهان کنیم، نشناسیم، تجاهل کنیم، این ضعفها خواهد ماند، نهادینه خواهد شد؛ برطرف نخواهد شد. همهی نقاط قوّت و ضعف را باید بدانیم.
نقاط مثبت و منفی هر دو هست، افت و خیز هست، اما حرکت ادامه داشته است؛ این مهم است. جوانهای عزیز ما بدانند؛ در طول این سی و دو سه سال مواردی شده است که ما ضعف نشان دادیم، این حرکت افت و خیز داشته است. همیشه یک جور نبوده است؛ گاهی سرعت و شتاب، گاهی کمتر، اما حرکت هرگز متوقف نشده است و ما در همان جهت اصلی پیش رفتیم؛ که امروز محصول آن را داریم مشاهده میکنیم.
من چند تا از نقاط قوّتی را که در این مدت داشتهایم، عرض کنم، چند تا هم از نقاط ضعف را عرض کنم. مهمترین نقطهی قوّت ما در این سی و دو سه سال عبارت است از غلبهی بر چالشها؛ این خیلی مهم است. ما یک ملتی نبودیم که سرمان را پائین بیندازیم، راهمان را برویم، کسی به ما کاری نداشته باشد؛ نه، از روز اول قدرتهای مجهز جهانی، مسلطین جهانی با ما کار داشتند؛ بنای بر اذیت گذاشتند، بنای بر مانعتراشی گذاشتند: علیه ما جنگ تحمیل کردند، صدام را به جان ما انداختند، هشت سال ما را گرفتار کردند، تروریست آوردند، تحریم کردند. ما تا امروز بر همهی این چالشها غلبه پیدا کردهایم؛ یعنی هیچکدام از این چالشها نتوانسته است ملت ما و انقلاب ما را پشیمان کند، به زانو دربیاورد؛ ما بحمداللّه راهمان را با قامت استوار ادامه دادهایم. این مهمترین نقطهی قوّت ماست.
یک نقطهی قوّت دیگر در این مدت، گسترش خدمات به ملت است، کماً و کیفاً. این خدمات نه با گذشتهی نزدیک قبل از انقلاب، بلکه با گذشتههای دوردست هم قابل مقایسه نیست. خدمات عظیمی که در سراسر کشور گسترش پیدا کرده است، هم کیفیتهای این خدمات بالاست، خدمات درجهی اول است - مادی و معنوی - هم کمیت و گسترش آنها زیاد است. این یک نقطهی قوّت مهمی است.
نقطهی قوّت دیگر، پیشرفت علمی است. عزیزان من! این پیشرفت علمی را دستکم نگیرید. این پیشرفتها خیلی مهم است. علم، پایهی پیشرفت همهجانبهی یک کشور است. این حدیث را من یک وقتی خواندم: «العلم سلطان»؛ (۲) علم، اقتدار است. هر کس این اقتدار را داشته باشد، میتواند به همهی مقاصد خود دست پیدا کند. این مستکبران جهانی به برکت علمی که به آن دست پیدا کردند، توانستند به همهی دنیا زور بگویند. البته ما هرگز زور نخواهیم گفت، اما علم برای ما به عنوان یک پیشرفت حتماً لازم است.
پیشرفتهای علمی ما در این مدت سی و چند سال، پیشرفتهای حیرتآوری است. حالا فناوری هستهای تصادفاً معروف شده است و همه توجه دارند - هم در کشور، هم در دنیا - لیکن فقط این نیست؛ فناوری هستهای هست، علوم هوافضا هست، علوم پزشکی هست - خوشبختانه امروز کشور ما حائز رشتههای بسیار مهم و دستنیافتنی پزشکی است و کارها