هدایت شده از روزنه
وضعیتشناسی میدانی انتخابات مجلس98
بخش نخست؛ #حضور_حداکثری، مهمترین دغدغه انتخاباتی رهبری و تکلیف مغفول حزباللهیها
@rozaneebefarda
🔻🔻🔻
🔹دغدغه اصلی مقام معظم رهبری، صیانت از اصل راهبردی #حضور_حداکثری و #مشارکت_مردمی به عنوان پشتوانه اصلی نظام اسلامی است. از این رو ایشان در تمام انتخابات ها، از تمام آبروی خود هزینه میکنند، برای آنکه تعداد بیشتری از مردم به پای صندوق رأی بیایند.
ایضا دشمن نیز بیش از آنکه بر رأیآوری عناصر سازشکار و تسلیم طلب متمرکز باشد، کانون تلاش و تخریب خود را بر #تحریم_انتخابات یا #بیاثر_شماردن آن قرار میدهد.
🔸در این میان، شبکه فراگیر و تعیین کننده #حزباللهیها در سراسر کشور، در سالهای اخیر بیش از آنکه بر حضور حداکثری متمرکز باشد، متوجه مصادیق و لیستبندیهای مختلف است. موضوعی که گرچه در جای خود، اهمیت حیاتی دارد اما نباید موجب شود که نسبت به ریزش مجموع سبد آراء بیتوجه باشیم.
🔹 #انتخابات_مجلس98 نخستین انتخابات بعد از شهادت #سردار_سلیمانی است؛ اتفاقی که موجب شد بزرگترین تشییع جنازه تاریخ رقم بخورد و بیش از یک سوم کل جمعیت ایران در آن شرکت کنند. مسئلهای که دوست و دشمن از آن به عنوان یک #رفراندوم_بزرگ در تأیید ارزهای انقلاب اسلامی و نفی نظام سلطه و خط سازش تعبیر میکنند.
حفظ این حجم از مردم در پای صندوقهای رأی، وظیفه اصلی #انقلابیون است. اگر به هر دلیل ما نتوانیم این خیل عظیم را در میدان سیاسی حمایت از نظام نگه داریم، معنایی جز #کفران_نعمت و #ناکارآمدی_سیاسی #شبکه_حزبالله ندارد.
🔹براساس آخرین نظرسنجیهای معتبر، هنوز میزان شرکتکنندگان در انتخابات آتی، به 40درصد هم نرسیده است؛ اگر با فعالسازی شبکه حزبالله این وضعیت را تغییر ندهیم، یک فاجعه و شکست سیاسی بزرگ برای جریان انقلابی رقم خورده است.
🔸ناراضیسازی مردم، یکی از راهبردهای ثابت ضدانقلاب در چهاردهه گذشته بوده، که ثمرهاش را معمولا در هنگامه انتخابات میگیرند. واسپاری مناصب سیاسی کلیدی به #نااهلان و عناصر خودفروخته و بیعرضه نیز به این موضوع دامن زده است.
راه اندازی #ناجنبشهایاجتماعی و #آشوبهایکور با اتکا بر نارساییهای اقتصادی و آسیبهای اجتماعی، خطر تضعیف پایگاه اجتماعی نظام اسلامی در میان توده های محروم و مستضعف را افزایش داده و در چنین شرایطی، خطر کاهش حضور مردم در پای صندوق های رأی افزایش یافته است.
🔹 شاید برخی از انقلابیون، اقناع مردم گلایهمند را ناممکن یا نزدیک به محال بشمارند، برخی هم احتمالا این کار را ملازم با توجیه عملکرد ضعیف برجامیان بیکارنامه قلمداد کنند اما واقعیت آن است که این مسائل کاملاً قابل تفکیک است و مردم بصیر ایران نیز از هوش سیاسی لازم برای جداسازی عملکرد دولتها از کارنامه و حیثیت سیاسی اصل نظام برخوردار هستند.
بسمالله...فردا حتما خیلی دیر است... از هماکنون باید بپا خیزیم... حتی یک نفر هم مهم است...همچون حاجقاسم از مولا مدد بگیریم، حتما میشود کاری کرد... یاحسین(ع)
ادامه دارد...
@rozaneebefarda
هدایت شده از نهضتِ روایت
🗒 کیهان نویس دیروز، طعنه و کنایه زنِ امروز
☑️ نقدی بر #یادداشت #مهدی_نصیری درباره کنش سیاسی جریان انقلابی
✍ #محمد_هادی_سمتی
مهدی نصیری مدیرمسئول و سردبیر وقت #کیهان در دهه 70، با انتشار یادداشتی در کانال شخصیاش انقلابیها را مُشتی آدم مُتوهم و کاسبِ رند خطاب کرده است و باورهای شخصی و غلط خودش را به #جریان_انقلابی نسبت داده است.
بر این اساس لازم می دانم چند نکته را درباره مرقومه معاون سیاسی #شورای_سیاستگذاری_ائمه_جمعه در دهه 80 بیان کنم:
1⃣ مدیرمسئول سابق #هفته_نامه_صبح ادعا میکند که اصولگرایان انقلابی و ولایی #نظام_اسلامی را همچون حکومت مولا علی _علیهالسلام_ قلمداد کرده و خود را عمار و مالک اشترهایی میدانند که باید با طلحه و زبیرها در جناح مقابل مبارزه کنند.
کاش مهدی نصیری بتواند برای این ادعای ناصواب خود دستکم چند مصداق از میان انقلابیهای اصیل معرفی کند که چنین ادعا و همچون اندیشهای دارند؛ وگرنه بر قلم راندن آنچه بیشتر ناشی از #دگردیسی_سیاسی است تا باور قلبی، راه چاره کوبیدن جریان انقلابی نیست.
2- معاون فرهنگی دفتر نمایندگی رهبر انقلاب در #امارات در دهه 80، #بحران_سیاسی و گفتمانی پیش روی #انقلابیون را این میداند که باوجود یکدست شدن #حاکمیت، دیگر هیچ بهانهای برای فرار از مسئولیتها پذیرفته نیست جز آنکه عدهای #نفوذی، #سازش_کار و #بی_بصیرت را کشف کنند تا بتوانند همه کاسه و کوزههای مشکلات کشور را به گردن آنها بیندازند.
این اوج بی انصافی فردی است که روزگاری در مهم ترین نهادهای حاکمیتی عهده دار مسئولیت بوده است.
3- نصیری با این پیشفرض که اکنون تمامی نفوذیها و غربزدهها از بدنه حاکمیت بیرون رفتهاند انقلابیون را به #فرافکنی متهم میکند و ادعا دارد که از نگاه این جریان همه مشکلات بر عهده منتقدان و مخالفان داخلی است که از حمایت و همراهی اکثریت مردم هم برخوردارند.
او بر اساس کدام معیار و ملاکی وضعیت موجود را خالی از عرض اندام نفوذی ها و غرب زده ها می داند؟
آیا #شبکه_نفوذ و به ویژه تفکر غرب زدگی که نصیری برخلاف رویه فعلی اش در گذشته محصولات و فناوری اش را تخطئه می کرده است با تغییر دولت ها،به یکباره از میان می رود؟
البته مهدی نصیری برای طرح ادعای حمایت و همراهی اکثریت مردم با منتقدان و مخالفان داخلی نیز مصداقی بیان نکرده است و تیری در تاریکی رها کرده و عبور کرده است.
4- عجیبتر آنکه مهدی نصیری ادعای دیگری هم در لابهلای سطور یادداشت خود مطرح کرده و گو اینکه در این کشور زندگی نمیکند یا به هیچ رسانهای دسترسی ندارد، قدرت عمده کشور در سالهای اخیر را به انقلابیون منتسب میکند.
سال های اخیر یعنی دقیقاً چند سال؟ آیا نصیری میتواند مدیریت 8 ساله #جریان_اعتدال_اصلاحطلب را هم به شکم انقلابیون ببندد یا میخواهد این هشت سال را از تاریخ محو کند؟
5- آیا مهدی نصیری که روزگاری عهدهدار #معاونت_سیاسی در شورای سیاستگذاری ائمه جمعه بوده و علیالقاعده خطی و مشی سیاسی خطبههای #امامان_جمعه را نیز راهبری میکرده است از ابتدا بر این باور بوده که انقلابیون خود را قوم برگزیده خداوند و #مُصلح_جهان میدانند و منتقد و مخالف را با برچسب شیطان و نفوذی مینوازند یا در سالهای بعد به این پندار حیرتانگیز دستیافته است؟
6- مدیرمسئول وقت کیهان در بخشی دیگر از یادداشت خود ادعا کرده است که مشکلات و کمبودهای کشور ریشه در گفتمان حاکم بر نظام دارد و ربطی به این جریان و آن جناح ندارد.
در حالیکه از سویی دیگر ادعا و اعتراف میکند که قدرت عمده کشور در سالهای اخیر در اختیار انقلابیون _بخوانید صاحب اختیاران نظام_ بوده است.
معنای این سخن آن است که او قبول دارد همیشه و در تمامی دوران چهلوچندساله نظام،تنها انقلابیون در بدنه مدیریتی حضور نداشتهاند و بخشی از قدرت و مدیریت اجرایی هم در اختیار جریان غیرانقلابی بوده است و آن ها نیز اشتباهاتی داشته اند.
حالا این تناقض چگونه برطرف می شود؟ آیا ممکن است که در برهه ای قدرت تحت اختیار جریان غیر همسو با نظام باشد و همزمان ریشه مشکلات به گفتمان نظام برگردد؟
به عبارتی دیگر آیا اشتباه جریان مقابل هم باید به سبد انقلابیها _یا اصل نظام_ ریخته شود؟
7- مهدی نصیری که پیشتر در مصاحبه با ایرنا از همدلی و همفکریاش با بسیاری از مواضع اصلاحطلبان خبر داده بود، ادعا میکند که شیوه حکمرانی جمهوری اسلامی هرروز بستهتر و غیر مردمیتر میشود اما این حقیقت را نمیگوید که غیر مردمیترین و بستهترین روش مدیریتی مربوط به جریانی است که باور راسخ به انقلاب نداشته و ندارند. چه در زمره کارگزاران و اصلاحطلبان و اعتدال گرایان باشند و چه در زیر بیرق اصولگرایی خود را جایداده باشند.
#یادداشت