💢#یادداشت | رسانه یا اتاق جنگ؟ نگاهی به پروژه ایران اینترنشنال
🔹در دوران جنگهای نوین که مرز میان جبهههای نظامی و غیرنظامی کمرنگتر از همیشه شده، رسانهها نقش بیبدیل و گاه دوگانهای در حفظ یا تضعیف امنیت روانی جامعه ایفا میکنند. یکی از نمونههای بارز این نقش، عملکرد شبکهای چون «ایران اینترنشنال» است؛ شبکهای که با پوششهای خبری هدفمند، انتشار روایتهای جهتدار و بهرهگیری از جنگ روانی مدون، درصدد تأثیرگذاری عمیق بر ادراک عمومی ایرانیان است. افشاگری اخیر «مهدی خلجی» کارشناس پیشین این شبکه، نهتنها زوایای پنهان عملکرد این رسانه را آشکار کرد، بلکه هشداری جدی نسبت به تهدیدهای نرم علیه امنیت ملی و روانی کشور بههمراه داشت.
🔸خلجی در مصاحبهای کمسابقه، ایران اینترنشنال را «رسانهای غیرقانونی و خشونتپراکن» نامید و خواستار تعطیلی آن به دلیل «نقض مقررات بریتانیا» شد. او تصریح کرد: «اگر این شبکه محتوای خود را به زبان انگلیسی پخش میکرد، قطعاً به دلیل تحریک به خشونت تعطیل میشد.» این اعتراف، نشان میدهد که آزادی بیان، بهانهای برای پیشبرد سیاستهای خصمانه شده و نوعی مصونیت ساختگی برای جریانسازی رسانهای مخرب ایجاد کرده است.
🔹بخش نگرانکنندهتر سخنان خلجی اما، تأکید بر «ترور روانی» جامعه ایران توسط این شبکه بود. او با مقایسهای دقیق گفت: «درحالیکه جنگ نظامی ایران و رژیم صهیونیستی تنها ۱۲ روز بهطول انجامید، جنگ روانی ایران اینترنشنال همچنان ادامه دارد و بسیار خطرناکتر است.» این جمله، به روشنی ماهیت جنگهای جدید را به تصویر میکشد؛ جنگهایی که نه با موشک و تانک، بلکه با دوربین و میکروفن هدایت میشوند و جبهه آنها، ذهن و روان مردم است.رسانههایی چون ایران اینترنشنال، با ترکیب تکنیکهای عملیات روانی، انتشار اطلاعات ناقص یا تحریفشده، و بهرهگیری از کارشناسان جهتدار، سعی در القای ناامیدی، بیثباتی، تفرقه قومی و فرقهای، و بیاعتمادی به ساختار سیاسی و امنیتی کشور دارند. آنها از هر بحران، فرصتی برای تخریب نظاممند میسازند و با روایتسازی حرفهای، در پی انحراف افکار عمومی از واقعیتهای میدانی هستند. چنین رسانههایی نه ناظر بیطرف، بلکه فعالان جبههای نامرئی هستند که در خدمت راهبردهای دشمنان ملت ایران قرار دارند.
🔸با این حال، خلجی تنها صدای هشدار نیست. واقعیت آن است که جامعه ایران در برابر این جنگ رسانهای نیازمند تقویت سپرهای روانی، سواد رسانهای و توان تحلیل محتوای خبری است. تضعیف مرجعیت رسانههای داخلی، بستر مناسبی برای تأثیرگذاری اینگونه شبکهها فراهم کرده است. بنابراین، نهتنها باید با ابزارهای حقوقی و بینالمللی علیه رسانههای متخاصم اقدام کرد، بلکه مهمتر از آن، باید رسانه ملی را برای رقابت حرفهای و اقناع افکار عمومی توانمند ساخت.نقش رسانهها در امنیت روانی جامعه، همتراز با نیروی نظامی در دفاع از کشور است. آنچنان که جنگ ۱۲ روزه نشان داد، رسانههایی که بهدرستی عمل کردند، توانستند در بزنگاهها آرامش، همبستگی و امید را به جامعه تزریق کنند. بهعکس، رسانههایی چون ایران اینترنشنال در همان مقطع تلاش داشتند با انتشار اخبار دروغ، شایعات هدفمند و بزرگنمایی شکستها، ضربهای به روحیه ملی وارد کنند.
🔹در جمعبندی باید گفت که «ترور روانی» رسانههای معاند، اگرچه بیصداست، اما خسارات آن میتواند بهمراتب بیشتر از جنگهای فیزیکی باشد. در این میان، هوشیاری نخبگان، مسئولان، و شهروندان برای مقابله با این نوع جنگ، ضروری است. اعتراف خلجی هشداری است برای نادیده نگرفتن رسانه بهعنوان سلاحی مدرن و خطرناک.
✍🏻 علیرضا سلیمانی نژاد
#گزارشروز
@siyasinoorozahra
💢#یادداشت | هوافضای سپاه؛ پیشرو در تبدیل تهدید تحریم به فرصت
🔹پیشرفت صنعت موشکی ایران، روایتی است از عبور هوشمندانه از پیچوخمهای تاریخ معاصر؛ روایتی که نه با شتابزدگی، بلکه با گامهای حسابشده و چشمی باز به افقهای دوردست شکل گرفته است. این مسیر پرپیچوخم، از روزهای سخت دهه ۶۰ آغاز میشود؛ زمانی که ایران با وجود تحریمهای سنگین، تنها با چند فروند موشک غنیمتی، کلنگ ساخت صنعت دفاعی خود را بر زمین زد. انتخاب دشوارِ اختصاص معدودی از این موشکها به پژوهشهای مهندسی معکوس، نخستین جرقهای بود که آتش پیشرفتهای آینده را در حوزهٔ صنعت موشکی روشن میکرد. این روایتگری، از زبان سردار شهید امیرعلی حاجیزاده، فرمانده پیشین نیروی هوافضای سپاه، از روند توسعه و پیشرفت صنعت موشکی و پهپادی کشورمان است که بهتازگی در رسانهها منتشر شده و حاوی نکات مهمی است.
🔸اولین نکته این است که تنها مهندسی معکوس چند موشک وارداتی در آن سالها کافی نبود. دهه ۷۰ آزمونی سخت پیش پای کشور گذاشت؛ زمانی که فروپاشی شوروی، وسوسه خرید انبوه موشکهای ارزانقیمت روسی را به ذهن مدیران وقت آورد. در این میان، تنها صدای وزین حکیم فرزانه انقلاب بود که مانند نگهبانی آگاه، مسیر درست را نشان داد؛ اینکه خودکفایی، گرانتر اما ماندگارتر و بهتر است.
🔹این تصمیم سرنوشتساز، اگرچه در آن روزگار با مخالفتهایی همراه بود، اما امروز به سنگبنای شبکه توسعهیافته تولید محصولات بومی و داخلی در حوزه هوا و فضا تبدیل شده است؛ شبکهای که از سوختهای پیشرفته تا سیستمهای هدایت لیزری را در دل خود پرورش میدهد.از سوی دیگر، تأکید مستمر بر «دقت» موشکها توسط رهبر معظم انقلاب بسیار بااهمیت و جالب توجه است.
🔸زمانی که بسیاری، انفجار کلاهکهای یکتنی در شعاع ۲۰۰ متری هدف را کافی میپنداشتند، فرماندهی کل قوا با اصرار بر افزایش دقت و نقطهزنی، معادلات دفاعی منطقه را دگرگون کردند.
🔹این رویکرد، نهتنها در عملیاتهای ضدتروریستی مانند انهدام پایگاههای داعش به ثمر نشست، بلکه در جنگ اخیر ۱۲ روزه نیز دست نیروهای عملیاتکننده هوافضا را برای هدف قرار دادن اهداف استراتژیک نظامی و امنیتی—همانند ساختمان مرکزی موساد و همچنین مؤسسهٔ تحقیقاتی وایزمن—پر کرده و انگشت حیرت و تعجب جهانیان را بر دهان نگه داشت.
🔸بههرحال، امروز ایران با عبور از مرز هایپرسونیک، به قلمرویی پا گذاشته که کمتر کشوری جرأت رویارویی با آن را دارد. توسعه موشکهای هوشمندی که مسیر خود را در میانه پرواز اصلاح میکنند، تنها نمونهای از این جهش است. این پیشرفتها، در حالی رقم میخورد که تحریمها نهتنها متوقف نشده، بلکه به ابزاری برای تقویت اراده ملی تبدیل شده است؛ در همین باره، رهبر معظم انقلاب بارها فرمودند: «جوانان ما تهدید تحریم را به فرصت تبدیل کردند.»
✍🏻 رامین نصیری
#گزارشروز
@siyasinoorozahra
💢 #یادداشت | پهباد آمریکایی با اصالت ایرانی!
🔹رونمایی اخیر وزارت دفاع آمریکا از پهپاد جدید «لوکاس» (LUCAS) که به شدت شبیه پهپاد ایرانی شاهد-۱۳۶ است، تنها یک اتفاق تکنیکی ساده نیست بلکه نمادی آشکار از اعتراف واشنگتن به پیشرفتهای چشمگیر ایران در حوزه فناوری نظامی محسوب میشود. شاید بتوان گفت این حرکت، نشانهای برجسته از واقعگرایی استراتژیک آمریکاست؛ جایی که به جای اختراع دوباره چرخ، ترجیح دادهاند از دستاوردهای اثباتشده ایران الگوبرداری کنند.
🔸شاهد-۱۳۶، پهپادی دلتا شکل با موتور پیستونی، طول حدود سه متر و برد عملیاتی نزدیک به ۲۰۰۰ کیلومتر است که با سرعت حدود ۲۸۰ کیلومتر بر ساعت و وزن ۲۴۰ کیلوگرم، قابلیت حمل ۳۰ تا ۵۰ کیلوگرم مواد منفجره را دارد. اما نکته تعیینکننده، هزینه تولید فوقالعاده پایین آن است؛ فقط بین ۲۰ تا ۵۰ هزار دلار که در مقابل میلیونها دلار هزینه پهپادهای آمریکایی، شاهکار اقتصادی و عملیاتی محسوب میشود. افزون بر این، توانایی حمله گروهی (Swarm) این پهپاد، آن را به ابزاری بیرقیب در میدانهای نبرد غرب آسیا و حتی اوکراین بدل کرده است.
🔹اما سؤال اساسی این است که چرا کشوری با میلیاردها دلار بودجه نظامی، به جای توسعه پهپادهای پرهزینه و پیچیده، دست به تقلید از یک نمونه ایرانی زده است؟ پاسخ روشن است: کارآمدی، سادگی و مقرونبهصرفه بودن فناوری ایران که در میدان عمل اثبات شده، گزینهای جذاب برای آمریکا فراهم آورده است. پهپاد لوکاس،گرچه هنوز در مراحل آزمایشی است و تجربه میدان نبرد ندارد، اما تلاش واشنگتن برای جبران فاصله تکنولوژیک در عرصه نبردهای نامتقارن و مناطق حساس مانند هند-اقیانوس آرام را نشان میدهد.
🔸در این بین،جمهوری اسلامی هم متوقف نشده؛ بلکه با معرفی شاهد 136Bکه مجهز به موتور توربوجت و برد ۴۰۰۰ کیلومتری است، به روشنی اعلام کرده که نه تنها در بلوغ تکنولوژیک به سر میبرد، بلکه به نوآوری و پیشرفت مستمر ادامه میدهد. این پهپادها به نمادی از اقتدار و خودکفایی دفاعی ایران تبدیل شدهاند که معادلات قدرت در عرصه جهانی را به چالش کشیدهاند.
🔹اقدام آمریکا در این کپیبرداری، پیام روشنی دارد: ایران توانسته فناوری ارزان، مؤثر و میدانپسند تولید کند که حتی قدرتهای بزرگ را به الگوگیری واداشته است. در عین حال، این موضوع بیانگر تغییر رویکرد واشنگتن به واقعیتهای جدید جنگ مدرن است؛ جنگی که دیگر فقط عرصه تجهیزات گرانقیمت و پیچیده نیست، بلکه میدان چالاکی، کمهزینه بودن و بهرهگیری از فناوریهای نوین است.تا زمانی که پهپاد لوکاس وارد میدان نبرد نشود و آزمون سخت تجربه را پشت سر نگذارد، شاهد-۱۳۶ با سابقه درخشان عملیاتی، هزینه بسیار کمتر و ظرفیت تولید انبوه، همچنان برتر باقی خواهد ماند. این ماجرا نه تنها نشاندهنده توانایی خیرهکننده ایران در عرصه فناوری دفاعی است، بلکه نمایانگر تأثیر ژرف آن در بازتعریف قواعد بازی قدرت جهانی است.
🔸در واقع، پهپاد شاهد-۱۳۶ به روشنی نشان داده که فناوریهای بومی، ساده و هوشمندانه، قادرند جهان نظامی پیچیده و پرهزینه را دگرگون کنند و کشورهایی را که با تکیه بر دانش و ابتکار عمل میکنند، به جایگاه برتر دفاعی برسانند؛ درسی که امروز آمریکا به ناچار آن را پذیرفته است!
✍🏻 علیرضا سلیمانی نژاد
#گزارشروز
@siyasinoorozahra
💢#یادداشت | توهم ژئوپلیتیکی صهیونیستها در قفقاز و شام
🔹تحولات ژئوپلیتیکی در منطقه قفقاز و غرب آسیا، در سالهای اخیر بیش از آنکه مبتنی بر واقعیات میدانی باشد، با نوعی خوشخیالی بیمارگونه از سوی برخی بازیگران همراه بوده است. دو پروژهی موسوم به «کریدور زنگزور» و «کریدور داوود» نمونههایی از این تحرکاتند؛ طرحهایی که بهرغم تبلیغات فراوان و حمایتهای خارجی، با موانع متعدد داخلی، منطقهای و بینالمللی روبهرو هستند و بیش از آنکه تهدید فوری به شمار آیند، بیانگر بحران راهبردی طراحان آنهاست.
🔸در مورد کریدور زنگزور، دولت جمهوری آذربایجان با حمایت ترکیه و برخی شرکای غربی، تلاش دارد از طریق استان سیونیک ارمنستان، مسیری میان نخجوان و خاک اصلی آذربایجان ایجاد کند. این طرح، که قرار است مکمل رؤیای «کمربند ترکزبان» باشد، با مخالفتهای جدی داخلی در ارمنستان، حساسیتهای ایران و نبود اجماع بینالمللی روبهرو است. سیونیک نهتنها گذرگاه ژئوپلیتیکی ایران به ارمنستان و اروپاست، بلکه خط قرمز امنیتی تهران نیز به شمار میرود. برخلاف ادعاها، نه وضعیت میدانی منطقه اجازه اجرای بدون چالش این طرح را میدهد و نه ملاحظات حقوقی و تاریخی چنین تحولی را مشروع میسازد.
🔹در سوی دیگر، پروژهای بلندپروازانه با عنوان «کریدور داوود» توسط رژیم صهیونی و برخی گروههای نیابتیاش دنبال میشود که هدف آن ایجاد مسیری از جولان تا مرزهای عراق از طریق اراضی شرقی سوریه است. این طرح، بخش کوچکی از توهم قدیمی "اسرائیل بزرگ از نیل تا فرات" است که در عمل، با چالش های فراوان و موانع متعددی همراه است و البته با واقعیات ژئوپلیتیکی منطقه هم کاملاً بیگانه است. درگیریهای محلی، حضور مقتدر محور مقاومت، مخالفت ترکیه با شکلگیری هر نوع ساختار خودمختار در شمال سوریه، و حساسیت بالای دولت عراق نسبت به حضور نیروهای بیگانه، همه و همه مانع تحقق چنین طرحی خواهند شد.
🔸توجه شود که تحولات پیشرو اگرچه نیازمند رصد دقیق و واکنش هوشمندانه است، اما هیچکدام نشانهای از برتری قطعی دشمن نیستند. اتفاقاً این تحرکات، بیش از آنکه نشانهای از اقتدار باشند، انعکاسی از اضطراب راهبردی دشمنان محور مقاومتاند؛ طرحهایی که بیش از آنکه به واقعیت نزدیک باشند، در رؤیاهای ژئوپلیتیکیشان گیر افتادهاند.بنابراین با نگاهی واقعبینانه، میتوان گفت آنچه در قالب کریدورهای زنگزور و داوود بهعنوان پروژههای ژئوپلیتیکی بزرگ معرفی میشود، در عمل با مجموعهای از تناقضها، موانع میدانی و واکنشهای منطقهای مواجه است. این طرحها بیشتر به نقشههایی شبیهاند که پشت میزهای طراحی در پایتختهای بیخبر از پیچیدگیهای میدانی منطقه کشیده شدهاند.
🔹رژیم صهیونی و متحدانش در حالی برای ترسیم نظم جدید تلاش میکنند که ظرفیتهای تاریخی، فرهنگی،نظامی و ژئواستراتژیک ایران، سدهایی جدی در برابر تحقق این توهمات ایجاد کردهاند. واقعیت آن است که در میدان عمل، نفوذ پایدار، مشروعیت منطقهای و توان چانهزنی تعیینکننده است؛ و ایران، برخلاف بسیاری از بازیگران، این مؤلفهها را داراست. بنابراین، اگرچه این طرحها تهدیداتی را مطرح میکنند، اما مسیر تحققشان چنان پرهزینه، ناهموار و پُر از مقاومت است که بیش از آنکه آیندهساز باشند، بیانگر بیافقیِ راهبردی طراحان آنهاست.
✍🏻 مصطفی علیجان زاده
#گزارشروز
@siyasinoorozahra
💢#یادداشت | زنگ خطر زنگزور!
🔹پیشنهاد جنجالی تام باراک، سفیر آمریکا در ترکیه، برای اجاره ۱۰۰ سالهٔ ۳۲ کیلومتر از خاک ارمنستان در منطقهٔ سیونیک بهمنظور مدیریت کریدور زنگزور، پرده از یک بازی پیچیدهٔ ژئوپلیتیکی در قفقاز جنوبی برداشته است. این پیشنهاد، که به ظاهر یک طرح ترانزیتی برای اتصال آذربایجان به نخجوان و ترکیه معرفی شده، در بطن خود اهدافی فراتر از حملونقل را دنبال میکند. کارشناسان معتقدند این کریدور نهتنها یک مسیر تجاری، بلکه بخشی از استراتژی غرب برای نفوذ در منطقه و مهار ایران و روسیه است.
🔸کریدور زنگزور، که از زمان جنگ دوم قرهباغ (۲۰۲۰) به یکی از نقاط کانونی اختلاف میان ایروان و باکو تبدیل شده، قرار است با عبور از استان سیونیک ارمنستان، مسیری مستقیم برای انتقال کالا و انرژی از آذربایجان به ترکیه فراهم کند. اما این پروژه، به باور کارشناسان، میتواند به باز شدن جادهای زمینی برای رژیم صهیونی تا مرزهای شمالغربی ایران منجر شود. این امر نهتنها ارتباط زمینی ایران با ارمنستان و اوراسیا را قطع میکند، بلکه تهدیدی مستقیم برای امنیت ملی ایران به شمار میرود.ایران و ارمنستان از دیرباز روابط استراتژیکی داشتهاند و مرز ۴۶ کیلومتری مشترک آنها، دروازهای برای دسترسی ایران به اوراسیا بوده است.
🔹پیشنهاد آمریکا، که ظاهراً حاکمیت ارمنستان را محترم میشمارد، در عمل میتواند این کشور را تحت فشار قرار دهد. ارمنستان بهشدت با این طرح مخالفت کرده و سخنگوی نخستوزیر این کشور تأکید کرده که هیچ بخشی از خاک خود را واگذار نخواهد کرد. اسماعیل بقایی، سخنگوی وزارت خارجهٔ ایران، نیز ضمن تأکید بر حفظ تمامیت ارضی کشورها، هرگونه تغییر ژئوپلیتیکی که به ضرر منطقه باشد را غیرقابلقبول دانسته است.
🔸ورود بازیگرانی مانند امارات، که با سرمایهگذاری در پروژههای زیرساختی از این کریدور حمایت میکند، و ترکیه، که بهعنوان متحد اصلی باکو در پی تقویت جایگاه خود است، پیچیدگیهای این معادله را افزایش داده است.
🔹این تحرکات، در کنار حضور آمریکا، نهتنها نفوذ ایران، بلکه جایگاه سنتی روسیه بهعنوان ضامن توافق آتشبس ۲۰۲۰ را نیز تضعیف میکند. مسکو که با این پیشنهاد به حاشیه رانده شده، با چالشهای جدیدی در حفظ نفوذ خود در قفقاز مواجه است.از این رو کارشناسان هشدار میدهند که ایران و روسیه باید واکنشی سریع و مؤثر نشان دهند.
🔸در حال حاضر، مسیرهای جایگزین مانند اسکلهٔ رو-رو بندر امیرآباد یا مسیر ارمنستان-گرجستان میتوانند گزینههایی برای خنثیسازی این تهدید باشند، اما عدم پیشرفت در روابط با گرجستان و اجرایینشدن این پروژهها، ایران را کمی در موضع ضعف قرار داده است. تقویت دیپلماسی اقتصادی با گرجستان و ارمنستان و اتصال حوضههای دریایی ایران به دریای سیاه، میتواند وزن ژئوپلیتیکی کشور را در برابر این طرح تقویت کند.
🔹پیشنهاد آمریکا برای کریدور زنگزور، بیش از یک پروژهٔ ترانزیتی، بخشی از یک سناریوی حسابشده برای تغییر موازنهٔ قوا در قفقاز جنوبی به نفع محور غربی-ترکی-عبری است. ایران و روسیه، بهعنوان بازیگران کلیدی منطقه، باید با هوشیاری و هماهنگی، پاسخی درخور به این تهدید بدهند تا منافع ملی و منطقهای خود را حفظ کنند.
✍🏻 حسن نوروزی
#گزارشروز
@siyasinoorozahra
💢#یادداشت | جنگ اقتصادی را با مردم میبریم؛ اگر بایدها را جدی بگیریم
🔹حدود ده روز پیش از خروج آمریکا از برجام در اردیبهشت ۱۳۹۷، رهبر معظم انقلاب در دیداری با سران قوا، از ضرورت تشکیل «اتاق جنگ اقتصادی» سخن گفتند. این هشدار راهبردی با هدف آمادگی همهجانبه کشور در برابر موج جدید تحریمها مطرح شد؛ اقدامی که به تشکیل شورای هماهنگی اقتصادی قوا انجامید. حتی رهبر معظم انقلاب برای چابکی کار، اختیارات خود را واگذار کردند و فرمودند هرجا مصوبهای در این شورا به تصویب رسید، دیگر معطل موافقت ایشان نشده و کارها را سریعتر آغاز کنند.
🔸اما امروز، با گذشت بیش از هفت سال، این پرسش جدی و صریح همچنان پابرجاست که امروز در چه شرایطی هستیم.واقعیت آن است که جنگ اقتصادی، همانند هر نبرد دیگری، محتاج آمادگی، سازماندهی، مردمی سازی دفاع، انضباط و روحیه مقاومت است. اقتصاد جنگی یعنی جهتدهی همه منابع کشور در مسیر اهداف کلان ملی: کاستن از هزینههای زائد، تقویت تولید داخلی، جلوگیری از ریختوپاش منابع ارزی، و بودجهریزی بر مبنای اولویتهای حیاتی کشور. نگاهی به الگوی دهه شصت نشان میدهد که کشور توانست با همین الگو از گردنههای سخت عبور کند.امروز نیز نشانههایی روشن از روحیه مقاومت اقتصادی وجود دارد. در دوره دولت شهید رئیسی، هزاران واحد تولیدی نیمهتعطیل، جان دوباره گرفتند. مهندسان، کارگران و فعالان اقتصادی با روحیه جهادی، به صحنه آمدند. این اقدامات نشانه آن است که وقتی باور به شرایط جنگی در مسئولان و مردم شکل میگیرد، اقتصاد میتواند برخلاف تصور دشمن، رو به پیشرفت حرکت کند. و چه بسا همین مجاهدت هاست که مانع از تحقق هدف دشمن در فروپاشی اقتصاد ایران شده است.
🔹اما در کنار این اقدامات مثبت، هنوز برخی نشانهها حکایت از ناهماهنگی جدی با منطق اقتصاد جنگی دارد. واردات خودروهای لوکس، تخصیص ارز به کالاهای غیرضرور، و هزینههای اشرافی در برخی دستگاهها – بهویژه در بخشهای بانکی و نفتی – زنگ خطرهایی هستند که نمیتوان نادیده گرفت. پرسش اساسی آن است که در شرایط جنگ اقتصادی، چه منطقی اجازه میدهد خودروی ۲۵۰۰ سیسی وارد شود؟ یا به کالاهایی که نیاز اساسی مردم نیستند، ارز بسیار زیاد تخصیص مییابد؟ چرا بخشی از نظام بانکی، بهجای پشتیبانی از تولید، درگیر فعالیتهای غیرمولد و سوداگرانه شده است؟ بدیهی است که در جنگ اقتصادی باید ساختارهای بودجهریزی و سیاستگذاری اقتصادی بر پایه اهداف تولیدی بازطراحی شوند و نظام بانکی نقش پشتیبان واقعی برای تولید بیابد.
🔸راه پیروزی روشن است: بازگشت به اصول اقتصاد مقاومتی. این الگو، نسخهای پویا برای پیروزی در جنگ اقتصادی است. امروز بیش از همیشه، نیازمند صرفهجویی ملی، شفافسازی مالی، مردمیسازی اقتصاد و پایان دادن به رانتهای ساختاری هستیم.
🔹و البته مجاهدت در کار و برنامه ها باید در اولویت باشد چنانچه رهبر معظم انقلاب در پیام دیروزشان فرمودند: "جدیت و پیگیری و به نتیجه رساندن کارهای کشور وظیفهی همهی دستگاههای مسئول اجرائی است."
✍🏻 علی محمدی
#گزارشروز
@siyasinoorozahra
💢#یادداشت | آب، امنیت و آینده
🔹امروزه دیگر نمیتوان وضعیت آب در ایران را صرفاً یک موضوع محیطزیستی دانست. این مساله به تدریج در حال تاثیرگذاری بر امنیت، اقتصاد، سلامت، مهاجرت و حتی انسجام اجتماعی است. نشانههای آن در خشکی تالابها، فرونشست زمین در استانهای مرکزی، کاهش آبهای زیرزمینی و قطعی آب در برخی شهرها، بهروشنی دیده میشود. اما با وجود این وضعیت سخت و نگرانکننده، هنوز فرصت ترمیم و بازسازی وجود دارد، بهشرط آنکه تصمیمات آینده مبتنی بر واقعبینی، خرد جمعی و اراده سیاسی باشد.در چند دهه اخیر، توسعه کشور مبتنی بر برداشت حداکثری از منابع طبیعی و نادیده گرفتن محدودیتهای اقلیمی بوده است. برنامههای کشاورزی و صنعتی بدون توجه به ظرفیت آبی مناطق اجرا شدهاند. نتیجه آن شده که بیش از ۹۰ درصد منابع آبی در کشاورزی مصرف میشود، آن هم در ساختاری ناکارآمد، بدون نظارت کافی، و با الگوی کشت ناهماهنگ با اقلیم. در همین زمینه، «عیسی بزرگزاده» سخنگوی صنعت آب کشور نیز با اشاره به وضعیت بحرانی منابع آبی اظهار کرده است: «ورودی سدهای کشور از ابتدای سال آبی جاری فقط ۲۱ میلیارد متر مکعب بوده، در حالی که سال گذشته ۳۶ میلیارد متر مکعب بوده است؛ یعنی کاهش ۴۲ درصدی داشتهایم. اکنون تنها ۵۱ درصد ظرفیت سدهای کشور پر شده و ۲۳ استان و ۴۳ شهر درگیر تنش آبی هستند.»
🔸این آمارهای نگرانکننده نشان میدهد که دیگر نمیتوان بر مدیریت سنتی منابع آبی تکیه کرد و نیازمند تحولی راهبردی و فناورانه در الگوهای بهرهبرداری، مصرف و فرهنگسازی عمومی هستیم.با این حال، هر بحرانی میتواند به فرصتی برای تحول و بازنگری تبدیل شود. ایران نه اولین کشوری است که با بحران آب دستوپنجه نرم میکند، و نه کشوری است که از امکان مدیریت این بحران بیبهره باشد.نمونههایی از کشورهای خشک، مانند اردن، مراکش و حتی عمان و قطر، نشان دادهاند که میتوان با مدیریت هوشمند و اصلاح ساختاری، نهتنها بحران را مهار کرد، بلکه از آن برای توسعه پایدار نیز بهره گرفت.
🔹راه عبور از بحران، بازنگری در مدل حکمرانی آب است.این بازنگری، نه در شعار و سندهای صوری، بلکه در عمل و شجاعت اجرای تصمیمهای سخت محقق میشود. برای مثال، میتوان با اصلاح ساختار مصرف، سهم بخش کشاورزی از مصرف آب را از بالای ۹۰ درصد به حدود ۷۰ درصد رساند. این کار با استفاده از فناوریهای نوین، تغییر الگوی کشت، آموزش کشاورزان و حمایت هدفمند دولت امکانپذیر است.در سطح شهری نیز میتوان با بازچرخانی آب، جمعآوری آب باران، توسعه تصفیهخانهها و بهینهسازی شبکههای فرسوده، مصرف آب را تا مقدار زیادی کاهش داد. توسعه پایدار، نه توقف توسعه بلکه تغییر مسیر آن است.کشور میتواند با انتقال تدریجی به سمت صنایع کممصرف، گردشگری پایدار، فناوری اطلاعات و انرژیهای تجدیدپذیر، هم اشتغال ایجاد کند و هم فشار بر منابع طبیعی را کاهش دهد.در کنار این اصلاحات، باید سازوکارهای مشارکت مردمی تقویت شود. استفاده از ظرفیت نخبگان دانشگاهی، تشکلهای محیطزیستی، رسانهها و شوراهای محلی میتواند فرآیند تصمیمسازی را تقویت و مردمی کند. هیچ تحول پایداری بدون پیوست اجتماعی موفق نخواهد بود.
🔸همچنین بازتعریف «عدالت آبی» در سطح ملی ضروری است؛ باید مشخص شود که منابع آبی چگونه و به چه میزان بین استانها و بخشها توزیع میشوند، و چه کسی پاسخگوی تبعات آن است. شفافیت در این زمینه، از بروز تنشهای اجتماعی و منطقهای جلوگیری میکند.امروز در نقطهای حساس از تاریخ کشور ایستادهایم. آینده آب، تنها آینده کشاورزی و محیطزیست نیست، بلکه آینده امنیت ملی و اقتصادی ایران است. با پذیرش واقعیت، بهرهگیری از دانش بومی و بینالمللی، و ایجاد هماهنگی در سطح حاکمیتی، هنوز میتوان مسیر را اصلاح کرد.ایران سرزمین تابآوریهاست. سرزمینی که بارها از دل سختیها، راهی نو آفریده است. اگر اکنون با صداقت به بحران نگاه کنیم و تصمیمهای سخت اما ضروری را بگیریم، همین بحران آب میتواند نقطهی عطفی برای تولد الگوی جدیدی از توسعه در ایران باشد؛ الگویی متکی بر عقلانیت، پایداری، و مشارکت. آینده، اگرچه دشوار، اما قابل ترسیم است ـ مشروط به آنکه از امروز آغاز کنیم.
✍🏻 علیرضا سلیمانی نژاد
#گزارشروز
@siyasinoorozahra
💢#یادداشت | هماهنگی میدان و دیپلماسی
🔹در سیاست بینالملل معاصر، مرز میان میدان نبرد و میز مذاکره بهشدت محو شده است. جنگ ۱۲روزه اخیر میان ایران و رژیم صهیونی نمونه بارزی از این واقعیت بود که نشان داد چگونه یک کشور میتواند با هماهنگی کامل میان ابزارهای نظامی و دیپلماتیک، هم از منافع ملی خود دفاع کند و هم از تشدید بحران جلوگیری نماید. سخنان اخیر سید عباس عراقچی، وزیر امور خارجه ایران، بهخوبی بر این اصل تأکید دارد: «وقتی تصمیمی قرار است گرفته شود که کشور را در شرایط بحرانی ببرد، هم دولت باید آماده باشد و هم نیروهای مسلح.» جنگ مدرن تنها با موشک و پهپاد پیروز نمیشود. آنچه امروز تعیینکننده است، توانایی تبدیل پیروزیهای میدانی به دستاوردهای سیاسی است.
🔸ایران در جنگ ۱۲روزه نشان داد که چگونه میتوان از دیپلماسی بهعنوان مکملی برای عملیات نظامی استفاده کرد. همزمان با عملیات نظامی، دستگاه دیپلماسی ایران در سازمان ملل و محافل بینالمللی فعال شد تا ضمن محکومیت تجاوز و جنایت رژیم صهیونی، پاسخ ایران را مشروع جلوه دهد. عراقچی بهدرستی اشاره میکند: «همه تصدیق میکنند که دولت وظیفه خود را در تأمین نیازهای کشور انجام داد.» این جمله نشان میدهد که دیپلماسی ایرانی نهتنها واکنشی به تحولات میدان نبرد بود، بلکه پیشدستانه به طراحی سناریوهای سیاسی برای مدیریت بحران میپرداخت.
🔹متأسفانه برخی تحلیلگران اصرار دارند میان دولت بهعنوان نهاد سیاسی و نیروهای مسلح بهعنوان نهاد امنیتی، تقابل مصنوعی ایجاد کنند. عراقچی به این بازی خطرناک هشدار میدهد: «خواهش میکنم به دوگانه دولت و نیروی مسلح پروبال ندهید، هر دو مجموعه کشور هستند.» این هشدار از آن جهت حیاتی است که در بحرانهای امنیتی، تفرقه میان نهادهای حکومتی به معنای شکست استراتژیک است. تجربه جنگ ۱۲روزه نشان داد که وقتی دولت و نیروهای مسلح در یک چارچوب واحد عمل میکنند، دشمن نهتنها در میدان جنگ، بلکه در عرصه حقوقی و رسانهای نیز شکست میخورد. همانگونه که نیروهای مسلح نیازمند پشتیبانی سیاسی دولت هستند، دولت نیز برای تأمین منافع ملی به بازوی اجرایی نیروهای مسلح وابسته است.
🔸کلید موفقیت ایران در این جنگ، شفافیت در فرآیند تصمیمگیری بود. عراقچی به این نکته ظریف اشاره میکند: «ای کاش مردم میتوانستند جلسات حضرت آقا را ببینند که همه راحت نظرات موافق و مخالفشان را میگویند.» این نشان میدهد که در سطوح عالی مدیریت بحران، فضایی باز برای طرح تمام دیدگاهها وجود دارد. تصمیمگیریهای کلان، پس از بررسی همهجانبه و با در نظر گرفتن تخصص تمام نهادها اتخاذ میشود. این سبک مدیریت، هماهنگی میدان و دیپلماسی را از سطح تاکتیکی به سطح استراتژیک ارتقا میدهد. حفظ امنیت کشور در ترکیب هوشمندانه قدرت سخت و نرم، هماهنگی بیوقفه میان میدان و دیپلماسی، و وحدت استراتژیک تمام نهادهای کشور و مردم محقق میشود. هرگونه تلاش برای تخریب این هماهنگی، خیانت به منافع ملی خواهد بود.
✍🏻 مصطفی علیجان زاده
#گزارشروز
@siyasinoorozahra
💢#یادداشت | کریدور داوود یا توطئهای ژئوپلیتیکی علیه ایران؟
🔹کریدور داوود، همان زنگ خطری است که در پسِ حملات اخیر رژیم صهیونی به دمشق و تنشهای فزاینده در سویدای سوریه به گوش میرسد. این کریدور که از شمال شرق سرزمینهای اشغالی آغاز شده و از جنوب سوریه به مناطق تحت کنترل کردهای قسد در شمال شرق این کشور امتداد مییابد، ظاهراً هدفی فراتر از اقلیم کردستان عراق دارد. فرضیهای جسورانه اما نگرانکننده مطرح است و آن اینکه: آیا این کریدور میتواند از طریق ترکیه و زنگزور به کریدور لاجوردی در آسیای میانه متصل شود و به حیفا در سرزمینهای اشغالی ختم گردد؟ چنین طرحی، اگر محقق شود، رژیم صهیونی را به لولای اقتصادی و امنیتی منطقه تبدیل خواهد کرد؛ جایی که کالاهای چین و هند برای رسیدن به اروپا ناچار به عبور از حیفا هستند!
🔸از جمله شواهدی که در این فرضیه رخنمایی میکند، همکاریهای نزدیک رژیم صهیونی با آذربایجان، مذاکرات سطح بالای ترکیه و رژیم بر سر سوریه، و دیدارهای جولانی با طرفهای صهیونی در امارات و آذربایجان است که هرکدام از این موارد، نشانههایی از یک پازل پیچیدهاند. تحرکات نظامی آذربایجان در مثلث مرزی ایران–ارمنستان–آذربایجان نیز احتمال تلاش برای گشایش زنگزور را تقویت میکند. حتی در ترکیه، گمانهزنیهایی درباره همکاری با رژیم برای جلوگیری از تهدیدات بعدی مطرح شده است. آیا اردوغان حاضر است بخشی از نفوذ خود را به نفع این کریدور فدا کند؟
🔹اما چرا این کریدور برای رژیم صهیونی حیاتی است؟ پاسخ کاملاً روشن است: تسلط بر شریانهای اقتصادی منطقه. کریدور داوود در کنار کریدور آمریکایی (از هند به حیفا) و کریدور لاجوردی (از چین به حیفا)، رژیم را به دروازهبان تجارت جهانی تبدیل میکند. این یعنی قدرت چانهزنی بینظیر با قدرتهای شرق و غرب و تضعیف رقبایی چون ایران و روسیه. با این حال، این طرح چالشهای بزرگی نیز دارد: سوریه چندپاره، فاقد امنیت لازم برای یک کریدور اقتصادی است؛ زنگزور هنوز محقق نشده و ایران و روسیه با تمام قوا در برابر آن ایستادهاند؛ ترکیه نیز بعید است بهراحتی از مسیر بالکان خود به نفع حیفا صرفنظر کند.
🔸با این حال، این فرضیه برای ایران هشداری جدی است. کریدور داوود میتواند به محمل جدیدی برای تضعیف ژئوپلیتیکی و امنیتی ایران تبدیل شود. حملات اخیر رژیم به ایران، شاید بخشی از استراتژی تضعیف تهران برای جلوگیری از مداخله در مناقشات زنگزور باشد. اما ایران، با تکیه بر قدرت نظامی و مزیتهای ژئوپلیتیکی بینظیر خود، آمادهی خنثیسازی این توطئه است. گفتوگوهای جدی با ترکیه برای جلوگیری از همکاری این کشور با رژیم صهیونی، ضروری است. همچنین، ایران باید طرحی ایجابی و فراگیر ارائه دهد که با همکاری کشورهای قدرتمند، بر اساس واقعیتهای اقتصاد سیاسی منطقه، هر توطئهای را عقیم کند. لحظهای که ایران به چنین همکاری راهبردی دست یابد، جهشی تاریخی در انتظارش خواهد بود. هوشیاری و اقدام بهموقع، کلید پیروزی است!
✍🏻 حسن نوروزی
#گزارشروز
@siyasinoorozahra
💢#یادداشت | نابودی رژبم صهیونی چگونه رقم میخورد؟
🔹«اسرائیل باید محو شود.» این جمله بنیانگذار کبیر جمهوری اسلامی ایران است. اما سؤال این است که این مهم چگونه و از چه راهی باید محقق شود؟
🔸در مصاحبه اخیر سید عباس عراقچی، وزیر محترم امور خارجه کشورمان با مجری شبکه فاکس نیوز، ایشان اشاره کردند که محو رژیم صهیونی سیاست ایران نیست. همین جمله کافی بود تا تحریفکنندگان و تقطیعکنندگان دست به کار شوند و فضا را برای تشویش افکار عمومی و ایجاد چالشهای کاذب مناسب ببینند. در واقع آنچه در این مصاحبه مطرح شد، این بود که محو رژیم صهیونی آرمان فلسطین است و ایران در رسیدن آنها به اهدافشان در کنارشان خواهد ایستاد.
🔹این مواضع دوگانگی با اندیشه امامین انقلاب ندارد. در واقع، هیچگاه در کلام امام خمینی(ره) و رهبر معظم انقلاب چنین مطرح نشده است که تقابل مستقیم ایران و رژیم صهیونی نهایتاً منجر به محو این رژیم اشغالگر خواهد شد. بلکه راهحل این مسئله بر اساس اندیشه رهبر معظم انقلاب، از درون فلسطین میگذرد. امام خامنهای ضمن مشخص کردن راهحل پایان مسئله فلسطین فرمودند: «نظر ما نسبت به مسائل فلسطین روشن و واضح است. ما راهحل فلسطین را نابودی رژیم اسرائیل میدانیم.» مسیر تحقق این مهم را نیز ترسیم کردهاند: «راهحل نظرخواهی از خودِ مردم فلسطین است؛ این یک امر منطقی است. اینها در یک نظرخواهی عمومی، رژیم حاکم بر سرزمین فلسطین را تعیین کنند. این دموکراسی است. چطور برای همه دنیا دموکراسی خوب است، برای مردم فلسطین دموکراسی خوب نیست؟! ... مردم فلسطین جمع شوند، رأی بدهند و نوع رژیمی را که در این کشور باید حاکم باشد، انتخاب کنند. آن رژیم و آن دولت تشکیل شود و درباره کسانی که بعد از سال ۱۹۴۸ به سرزمین فلسطین آمدهاند، تصمیمگیری کند؛ هر چه تصمیم گرفت، اگر تصمیم گرفت بمانند، پس بمانند، اگر تصمیم گرفت بروند، پس بروند. این هم آرای مردم است، هم دموکراسی است، هم حقوق بشر است، هم منطبق با منطق فعلی دنیاست.» و «این همان نابود شدن و از بین رفتن رژیم باطل و جعلی صهیونیستی است که امروز بر سر کار است.»
🔸البته خوی ددمنشانه این رژیم سفاک به سادگی با این مسئله کنار نمیآید و تا بتواند به جنایتهای مختلف چنگ میزند، لذا در این راه باید مردمان فلسطین مجهز و مسلح شوند. راهبرد جمهوری اسلامی نیز همین بوده است. لذا رهبر معظم انقلاب به صراحت اعلام کردهاند که ایران اسلامی در این راه از هیچ کمکی دریغ نمیکند. باید توجه داشت که این موضع جمهوری اسلامی هم مبنای دروندینی دارد و هم مبنای حقوق بینالملل. چنانچه در کنوانسیون ژنو (ماده ۱۴۶) و کنوانسیون منع شکنجه (ماده ۵) تصریح شده است که کشورها میتوانند مرتکبان جنایتهای شدید بینالمللی (جنایات جنگی) را حتی بدون پیوند سرزمینی یا تابعیتی محاکمه کنند. لذا مجازات رژیم صهیونی وظیفهای همگانی است که باید خصوصاً کشورهای غرب آسیا خود را ملزم به آن بدانند.
✍🏻 محمد حکیمی
#گزارشروز
@siyasinoorozahra
💢#یادداشت | استحکام بینظیر پایههای نظام ـ اقتصاد
🔹«جمهوری اسلامی، استحکام بینظیر پایههای نظام خود و کشور خود را به دنیا نشان داد.»
🔸این بخشی از فرمایشات رهبر معظم انقلاب در مراسم بزرگداشت شهدای جنگ تحمیلی اخیر بود.
🔹درباره استحکام بینظیر پایههای نظام در جریان جنگ اخیر که ناظر به ایستادگی ساختاری کشور در برابر جنگی چندبُعدی بود، از جنبههای نظامی بحث و گفتوگو شده است. اما بخشی که کمتر به آن پرداخته شده، حوزه اقتصاد است؛ حوزهای که با هدف فروپاشی درونی و خستهکردن مردم، طراحی و اجرا گردید.
🔸در جنگ تحمیلی ۱۲ روزه، جبههی غربی ـ صهیونی، جنگ اقتصادی علیه ایران را که در بیش از چهار دهه گذشته با اشکال مختلفی ادامه داشته، به اوج رساند. هدف این بود که اقتصاد ایران را از کار بیندازند؛ آن هم با روشهایی چون حمله به زیرساختهای مالی کشور. سامانههای کلیدی مانند شتاب، شاپرک، درگاههای پرداخت رمزارزی داخلی و بانکها هدف مستقیم حملات سایبری قرار گرفتند. همزمان، شایعهپراکنی و بمباران رسانهای برای تخریب روانی اقتصاد و اعمال فشار بر مشتریان نفتی ایران چون چین و هند، از طریق ابزارهای دیپلماتیک، بهصورت همزمان دنبال شد.
🔹با وجود این حجم گسترده از تهاجم، ایران موفق شد ظرف مدت کوتاهی نهفقط از بحران عبور کند، بلکه نشان دهد که زیرساختهای اقتصادی آن، علیرغم همه آسیبپذیریها و نارضایتیهای عمومی، از تابآوری نسبی برخوردارند. بانک مرکزی با مدیریت بهموقع، کنترل سامانهها را در روزهای نخست بازگرداند. اختلالی در توزیع سوخت، پرداختها، عرضهی کالاهای اساسی یا انتقال انرژی در کشور به وجود نیامد. اقتصاد ایران ـ که همواره مورد نقد و گلایه بوده ـ در آزمونی سخت، سربلند بیرون آمد.
🔸در پاسخ، ایران نیز به اقدام متقابل پرداخت؛ از کار افتادن پالایشگاه حیفا تا ۸ ماه آینده، قطع موقت انتقال گاز به منطقهی کرمل، حملات سایبری به بانک لئومی و سقوط شاخصهای بورس تلآویو، تنها بخشی از پیامدهای ضدحملهی ایران بود. در طرف مقابل، زیرساختهای داخلی ظرف ۷۲ ساعت بازسازی شد، مسیرهای تهاتر با روسیه، چین و ونزوئلا تقویت گردید، تشریفات گمرکی برای واردات در بنادر عربی تسهیل شد و مهمتر از همه، افکار عمومی در ایران بهجای وحشت، با دولت همراهی کردند. در حالیکه در سرزمینهای اشغالی، جامعه دچار وحشت، هجوم به فروشگاهها و اعتراضات خیابانی شد.
🔹این تجربه نشان داد که توان و تابآوری اقتصادی ایران، اگر با همراهی و انسجام مردم و مدیریت دولت همراه باشد، میتواند پایهی استحکام نظام باشد. مقایسهی این تابآوری با وضعیت اروپا در برابر جنگ تعرفهای با آمریکا، تصویر روشنتری از قدرت ساختاری اقتصاد ایران به دست میدهد. در حالیکه اروپاییها ـ با وجود اقتصاد پیشرفته ـ در برابر فشارهای تعرفهای آمریکا به توافقی تن دادند که حتی نخستوزیر فرانسه آن را «روز تاریک و غمانگیز برای اروپا» نامید، ایران با اقتصادی تحریمی، پایهای برای استحکام ملی و کشور گردید.
✍🏻 علی محمدی
#گزارشروز
@siyasinoorozahra
💢#یادداشت | شمشیر دولبه!
🔹واژههایی چون «اتحاد» و «انسجام» گاه مانند شمشیری دولبهاند؛ اگر در مسیر درست به کار روند، قلوب را یکی میکنند و ملتی را به اوج عزت میرسانند، اما اگر بیمحابا و بدون دقت به کار بسته شوند، میتوانند به ابزاری برای تحریف و انحراف تبدیل شوند. در این یک سال که بحث «وفاق ملی» در فضای سیاسی کشور داغ شده، باید هوشیار بود که این مفاهیم ارزشمند، در چه مسیری و برای چه هدفی به کار میروند. آیا این دعوت به وحدت، در راستای آرمانهای انقلاب اسلامی و عزت ملت ایران است، یا بهانهای برای سفیدشویی گذشتهای پر از هزینه و خیانت؟
🔸اتحاد، آنگاه که برای دفاع از حق و مقابله با ظلم باشد، مایه مباهات است. نمونهاش را در جنگ ۱۲ روزه اخیر دیدیم؛ جایی که ملت ایران، از هر طیف و گروه، زیر پرچم اسلام و ولایت، یکپارچه در برابر تعرض آمریکا و رژیم صهیونی ایستاد. این انسجام، نه تنها دشمن را به عقب راند، بلکه بار دیگر نشان داد که ایران اسلامی، با تکیه بر «دین» و «دانش»، قدرتی بیبدیل در نظام چندقطبی جهان است. رهبر معظم انقلاب نیز در مراسم بزرگداشت شهدای جنگ تحمیلی اخیر فرمودند: «ایران اسلامی بر پایه دین و دانش بنا شده و همین دو عنصر، دشمن را در میدانهای مختلف وادار به عقبنشینی کرده است.» این کلام، نقشه راهی است که نشان میدهد اتحاد حقیقی، تنها در سایه قرآن و اسلام معنا پیدا میکند.
🔹اما این اتحاد، نباید به بهانهای برای نفوذ افکار انحرافی تبدیل شود. متأسفانه از زمان روی کار آمدن دولت چهاردهم، شاهدیم که برخی با سوءاستفاده از عنوان «وفاق»، در پی بازگرداندن افرادی هستند که بارها برای نظام و مردم هزینه ساختهاند. وفاق با فتنهگران و سکولارها، نه تنها اتحاد نیست، بلکه خیانتی است به آرمانهای انقلابی که خون شهدا برایش ریخته شده است. مگر میشود به نام وحدت، راه را برای کسانی باز کرد که در تقابل با ارزشهای اسلامی و انقلابی ایستادهاند؟ اینگونه وفاق، نه انسجام، که انحراف است!
🔸ایران پیش از انقلاب، حیاط خلوت سلطهگران بود، اما امروز، به برکت انقلاب اسلامی، قدرتی است که دشمنان را به زانو درآورده است. پیروزی در جنگ ۱۲ روزه، گواهی بر این مدعاست. این عزت، نتیجه ایستادگی بر اصول اسلامی و ولایی است. رهبر معظم انقلاب در دیدار اخیر با مسئولان قوه قضائیه فرمودند: «خدای متعال نصرت را برای ملت ایران زیر چتر قرآن و اسلام تضمین کرده است.» این کلام، خط بطلانی است بر تلاشهایی که به نام وحدت، میخواهند نظام را از مسیر اصلیاش منحرف کنند.
🔹دعوت به اتحاد و انسجام، زمانی ارزشمند است که حول محور عزت، ولایت و اسلام باشد. هر تلاشی برای تحمیل افکار سکولار یا بازگرداندن فتنهگران، نه تنها وحدت نمیآورد، بلکه تفرقه و عقبگرد به دنبال دارد. ملت ایران، با بصیرت و هوشیاری، این مسیر را بهخوبی میشناسد و اجازه نخواهد داد که عزت و آرمانهایش قربانی سیاسیبازیها شود. اتحاد ما، در سایه قرآن و ولایت، ضامن پیروزیهای آینده است!
✍🏻 حسن نوروزی
#گزارشروز
@siyasinoorozahra