بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَانِ الرَّحِيمِ
دعایی که یازده سال بر عمر می افزاید
مؤلف کتاب ارزشمند مکیال المكارم في فوائد دعاء للقائم (عجل الله تعالى فرجه الشريف) آیت الله شهید سید محمد تقى موسوی اصفهانی در کتاب شریف أبواب الجنات في آداب الجمعات آئین جمعه خويش، صفحه ٥٦٧؛ آورده است که: مرحوم ملا محمد باقر فشارکی له رساله ای در اعمال ماه رجب و شعبان و ماه مبارك رمضان تأليف فرموده و در آنجا از بعضی کتب نقل کرده است که:
هر در مر کس در روز جمعه آخر ماه رجب، این دعا را بخواند یازده سال بر عمر او اضافه می شود.
بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَانِ الرَّحِيمِ يَا أَجَلَّ مِنْ كُلِّ جَلِيلٍ، يَا أَكْرَمَ مِنْ كُلِّ كَرِيمٍ، وَ يَا أَعَزَّ مِنْ كُلِّ عَزِيزٍ، أَغِثْنِي يَا غِيَاثَ الْمُسْتَغِيثِينَ بِفَضْلِكَ وَجُودِكَ وَكَرَمِكَ وَ مُدَّ عُمْرَنَا وَهَبْ لَنَا مِنْ لَدُنْكَ عُمْرًا بِالْعَافِيَةِ يَا ذَالجَلالِ وَالْإِكْرَامِ.
والحمد لله رب العالمين
#استاد_قرائتی
✅ ضرورت یا فضیلت⁉️
تحصیل فضیلت است، ارزش است، ازدواج ضرورت است، بخاطر فضیلت، ترک ضرورت، نکنید. سال اول است دانشجو است، خواستگار هست دخترت را شوهر بده، باقیاش را هم درس بخواند.
من نمیدانم چه حسابی است كه پدر و مادرها روی ازدواج بچه شان حساس نیستند ولی روی تحصیل بچه شان حساس هستند. اگر آدم بچهاش فوق لیسانس باشد بهتر از لیسانس است. هر چه باسوادتر باشیم كمال است اما ازدواج یك ضرورت است؛ دین در خطر است ولی میبینیم پدر و مادرها آن مقداری كه به تحصیل اهمیت میدهند. برای ازدواج ارزش قائل نیستند.
حتی برای مدل ماشیناش حساس است از همه جا قرض میكند خودش را به آب و آتش میزند تا ماشیناش را عوض كند اما برای ازدواج میگوید حالا كه جوان هستند بگذار خوش باشند یعنی برایشان مطرح نیست كه بچهشان فاسد بشود یا نشود یا كم مطرح است.
#تحصیل
#ازدواج_در_وقت_نیاز
#سبک_زندگی_اسلامی
6.57M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🗯حتما حتما ببینید و منتشر کنید 🤌
🗯فشار مجلس به آیت الله رئیسی از زبان آیت الله صفایی بوشهری.
🗯حتما حتما ببینید تا مظلومیت ایشون رو متوجه بشید✅️
🗯چه سعه صدری داشت شهید رئیسی خدا شاهده .🥺
🗯خودش تخریب می شد اما نمی ذاشت رهبر تخریب بشه الله اکبر
14.19M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
﷽
اذان بسیار زیبای جوان آذری، همراه با ترجمه به صورت اشعار ،، بشنوید زیباست ،،
کلیپ را برای همه مساجد ارسال کنید و تا آخر گوش کنید ولذت ببرید
اگر. حال دلتان خوب شد التماس دعا
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ و عجل فرجهم
#حدیث_روز
🔻امیرالمومنین امام على عليه السلام: مُواساةُ الأخِ في اللّهِ عزّ و جلّ تَزِيدُ في الرِّزقِ
🔻كمك مالى كردن به برادر دينى، روزى را زياد مى كند.
📚 ميزان الحكمه، ج۴، ص۴۴۳
5.68M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔶 ماجرای جالبی را مشاهده میکنید از شهیدی که پس از گذشت 17 سال از شهادتش، زنده میشود و به یکی از اعضای کمیته تفحص شهدا کمک میکند تا مشکلاتش حل شود.
🔷 مثل دیوانه هاشده بودم.به کارت شناسایی نگاه کردم،
شهید سید مرتضی دادگر. فرزند سید حسین.. اعزامی از ساری..
وسط بازار ازحال رفتم.
🟡 ولاتحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون
🌹🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 حرم رضوی آمادۀ عزاداری پدر امام رضا(ع) شد
۳ بهمن سالروز درگذشت زنده یاد دکتر مرتضی_شیخ، پزشک خدمتگزار و مردمدار گرامی باد
(زاده سال ۱۲۸۶ تهران -- درگذشته ۳ بهمن ۱۳۵۵ #مشهد)
او که از مدرسه عالی طب تهران درجه دکترای پزشکی گرفته بود، چون خانوادهاش دچار تنگدستی شده بودند، با مشکلات محرومان آشنا بود و گویی با خود عهد بسته بود تا توان خود را صرف محرومان کند.
وی پس از گرفتن مدرک دکترا به شهرهای ماکو و مراغه و سپس به سیستان و بلوچستان رفت و در آنجا بیمارستانی دولتی تاسیس کرد تا مردم محروم آن دیار از خدمات رایگان بهرهمند شوند.
پس از آن به مشهد رفت و از انساندوستی خاطراتی در یاد مردم گذاشت که هنوز پس از سالها از درگذشت او، نام و یادش را در خاطر دارند.
چند خاطره از این پزشک انساندوست:
دکتر شیخ از مردم پول نمیگرفت و هر کس هرچه میخواست در صندوقی که کنار میزش بود میانداخت و چون مبلغ ویزیت دکتر ۵ ریال تعیین شده بود (بسیار کمتر از حق ویزیت دیگر پزشکان آن زمان) بیشتر مواقع، سر فلزی نوشابه به جای پنج ریالی به صندوق میانداختند و صدایی مانند انداختن پول شنیده میشد.
دختر دکتر شیخ گفته بود: که روزی متوجه شد پدرش مشغول شستن و ضد عفونی کردن انبوه سر نوشابههای فلزی است. دخترش با شگفتی میگوید: «پدر بازی میکنی؟ چرا سر نوشابهها را میشویی؟» پدر پاسخ داد: «دخترم، بیمارانی که نزد من میآیند، بهتر است از سر نوشابههای تمیز استفاده کنند تا آلودگی را از جاهای دیگر به مطب نیاورند. این سر نوشابههای تمیز را آخر شب در اطراف مطب میریزم تا بیمارانی که پول ندارند و خجالت میکشند که در صندوق چیزی نیندازند، از اینها که تمیز است استفاده کنند.»
یک سبزی فروش میگوید: هر روز پیش از رفتن به مطب نزد من میآمد و قیمت سبزیها را میپرسید و یادداشت میکرد؛ ولی نمیخرید. یک روز علتش را پرسیدم: گفت: قیمت سبزیها را میپرسم تا ارزانترین آنها را برای بیماران تجویز کنم.
روزی مردی از دکتر میپرسد: «شما چرا با این سن و خستگی ناشی از کار، از موتورسیکلت استفاده میکنید؟» دکتر پاسخ میگوید: «خانه بیمارانی که من به دیدن آنها میروم آن قدر پیچ در پیچ است و کوچههای تنگ دارد که هیچ ماشینی از آن نمیتواند عبور کند.»
دکتر مرتضی شیخ ۶۹ سال با عزت تمام در میان مردم زیست و با مردم خندید و با آنها بیشتر از آنها گریست. در رنجها التیامی به دردها بود و دست پرعطوفتش همیشه یاری بخش افتادگان بود.
وی روحی عظیم و متواضع داشت. در مقابل بیمارانش با فروتنی رفتار میکرد، گویی چون یکی از آنهاست. به حق عاشق مردم بود و به تمامی آنان که عاشق مردم بودند عشق میورزید و در مقابل آنان که وابستگی شدیدی به مسایل مادی داشتند شدیدا جبهه میگرفت و اعتقاد راسخ داشت که مفهوم زندگی واقعی خدمت به مردم محروم است.
در سال ۱۳۵۲ که دکتر بیمار و بستری شده بود، مردم به طور خودجوش برای وی مراسم دعا بر پا کردند و پس از درگذشت وی آنچنان مراسم تشییع باشکوهی برگزار کردند که شهر مشهد، مانندش را ندیده بود.