eitaa logo
مسجد امام هادی علیه السلام
255 دنبال‌کننده
7.1هزار عکس
6.2هزار ویدیو
308 فایل
مشهد ؛ واقع در بولوار امیرالمؤمنین علیه السلام
مشاهده در ایتا
دانلود
11.61M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
☘سلامتی حضرت امام زمان عج صلوات ☘موضوع:امر به معروف و نهی از منکر☘ ⬅️قسمت شصت و یکم ✅امام علی ع: «أَنَّ الْأَمْرَ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّهْیَ عَنِ الْمُنْکَرِ دُعَاءٌ إِلَى الْإِسْلَام» ⬅️امر به معروف و نهى از منکر دعوت به اسلام است. ⬅️(تحف العقول ص۴۱۳) ✅امام حسین علیه السلام:«أَنِّی لَمْ أَخْرُجْ أَشِراً وَ لَا بَطِراً وَ لَا مُفْسِداً وَ لَا ظَالِماً وَ إِنَّمَا خَرَجْتُ لِطَلَبِ الْإِصْلَاحِ فِی أُمَّةِ جَدِّی ص أُرِیدُ أَنْ آمُرَ بِالْمَعْرُوفِ وَ أَنْهَى عَنِ الْمُنْکَر وَ أَسِیرَ بِسِیرَةِ جَدِّی وَ أَبِی‏عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ ع » ✅همانا من از روى سبکسرى و گردنکشى، و نیز براى ایجاد فساد و ستمگرى دست به این قیام نزدم، بلکه براى اصلاح اوضاع امّت جدّم قیام کردم، و مى‏خواهم «امر به‏ معروف‏» و «نهى از منکر» کنم، و به روش جدّم و پدرم على بن ابى طالب علیه السلام عمل کنم. ⬅️(بحارالانوار جلد۴۴ صفحه ۳۲۹) 🛑جامعه ی ما الان بیماره،رفع فوریت اورژانسی میطلبه یا پیشگیری⁉️👇 ❇️جواب❇️ ✅در هردو مرحله: ⬅️یعنی رفع فوریت‌های اورژانسی ⬅️و پیشگیری اجرای درست امر به معروف و نهی از منکر لازم است.اما کدام مرحله مقدم تر است⬇️ ✅اول و واجب تر اینست که رفع فوریت اورژانسی از راه درست اجرای امر به معروف و نهی از منکر را پیگیری واجرا کنیم. ✅مرحله دوم پیشگیری، فرهنگ سازی،راه تربیتی،ریشه ای⬇ ⬅️که همان دعوت به خیر و نهی کردن از منکر و گناهان در مرحله دوم قرار دارد که این مرحله هم از راه درست اجرای امر به معروف و نهی از منکر را می طلبد. .
💫🌷💫🌷💫🌷💫🌷💫🌷💫🌷 خانوووووووم....شــماره بدم؟؟؟🤳 خانوم ... برسونمت؟؟؟ 🚙 خانم چن لحظه از وقتتو به مــــا میدی؟؟؟؟؟؟... اینها جملـات و متلک هایی بود که دخترک در طول مســیر خوابگاه تا دانشگاه می شنید! 😣 بیچــاره اصـلن اهل این حرفـــــها نبود...این قضیه به شدت آزارش می داد😔 تا جایی که چند بار تصـــمیم گرفت بی خیــال درس و مــدرک شود روزی به امامزاده ی نزدیک دانشگاه رفت... شـاید می خواست گله کند از وضعیت آن شهر لعنتی....! دخترک وارد حیاط امامزاده شد...خسته... انگار فقط آمده بود گریه کند...😭 رفت و از روی آویز چادری برداشت و سر کرد...وارد حرم شدو کنار ضریح نشست.زیر لب چیزی می گفت انگار!!! خدایا کمکم کن...🧕 چند ساعت بعد، دخترک که کنار ضریح خوابیده بود با صدای زنی بیدار شد... خانوم! خانوم! پاشو سر راه نشستی! مردم می خوان زیارت کنن!!! دخترک سراسیمه بلند شد و یادش افتاد که باید قبل از ساعت ۸ خود را به خوابگاه برساند...به سرعت از آنجا خارج شد...وارد شــــهر شد...🛣️ امــــا...اما انگار چیزی شده بود...دیگر کسی او را بد نگاه نمی کرد..!🤩 انگار محترم شده بود... نگاه هوس آلودی تعـقــیبش نمی کرد! احساس امنیت کرد...😌 با خود گفت:مگه میشه انقد زود دعام مستجاب شده باشه!!!! فکر کرد شاید اشتباه می کند!!! اما اینطور نبود! یک لحظه به خود آمد... دید امامــزاده را سر جایش نگذاشته😇