eitaa logo
مسجد امام هادی علیه السلام
255 دنبال‌کننده
7.1هزار عکس
6.2هزار ویدیو
308 فایل
مشهد ؛ واقع در بولوار امیرالمؤمنین علیه السلام
مشاهده در ایتا
دانلود
کس را نبود و نیست توانِ مقابله تا مرتضاست یک طرفِ این معادله نصرانیان و صومعه لرزند یک به یک تا نام مرتضاست میان مباهله تصریحِ  نَصِّ"انفسنا" داد می زند مابین مصطفی و علی نیست فاصله در بدر و خیبر و اُحد و لیله المبیت دستِ علیست در همه جا ختم غائله دنیا پُر از کتاب شود هم نمی شود پیش خطی ز خطبه ی او، غیرِ باطله از او سوال کردن ما ، محضِ گفتگوست ورنه جواب را بدهد قبلِ مسئله دست خداست دستِ علی، ما گرفته ایم آری ز دست هایِ یدُاللهی اش صله کار خداست مدح علی، کارِ خلق نیست عاجز بُوَد ز فهمِ مقامش، مُخیَّلِه
خودت را گم کرده ای ما انسان ها اگر کوچکترین وسیله خود را گم کنیم، به دنبالش می گردیم تا پیدایش کنیم حتی آگهی چاپ می کنیم و برای یابنده آن مژدگانی می دهیم اما گاهی اوقات خودمان را گم کرده ایم، آن خودِ نورانی و پاکی که قبلا داشتیم ولی دنبال نمی کنیم ببینیم در کجای این بازار دنیا گمش کردیم به تعبیر صائب "نیافتم که کجا شد دل من آب کجا؟!" امروز توی صف نانوایی این اعلامیه رو دیدم یاد این روایت زیبای مولای متقیان افتادم قالَ أميرُالْمُؤْمنين عليه السلام: عَجِبْتُ لِمَن يُنْشِدُ ضـالَّتَهُ وَ قَدْ اَضَلَّ نَفْسَهُ فَلا يَطْلُبُها. فرمود: در شگفتم از كسى كه در پى يافتن گمشده خويش مى گردد، در حالى كه «خود» را گم كرده و در پى يافتن «خويش» نيست. هم در یکی از اشعارش اینطور می گوید: به عمر گم شده، اصلا نسوختیم، ولیک چو سوزنی ز نخ افتاد، جستجو کردیم بغیر جامهٔ فرصت، که کس رفوش نکرد هزار جامه دریدند و ما رفو کردیم 😑
1_11982629462.mp3
9.01M
💠کلامکم نور خوانش چند روایت اخلاقی از امام باقر علیه السلام
آنچنان کز پیله ها، پروانه می آید برون عاقبت جان از تنِ بیگانه می آید برون پیله دنیا دو روزی خانه ما بیش نیست آدمی هم آخر از این خانه می آید برون
گره وا می‌کند از کار شیعه، گریه بر مادر مگیر از ما خدایا روضه‌ی امّ ابیها را
گره وا می‌کند از کار شیعه، گریه بر مادر مگیر از ما خدایا روضه‌ی امّ ابیها را
انّ الکریم اذا حاسب سامح وقتی مسیرِ راه به ‌سمت کرامت است دیگر خیالمان ز همه سخت راحت است با ما سخن ز صبح قیامت چه میکنی؟! این‌ آفتاب رویِ تو صبح قیامت است شرمندگیِ بعدِ گُنه دستِ ما گرفت در سلک ما گناه‌ هم اهل شفاعت است ما را ببین طبیب که‌ مدیون دردِ ماست درمانِ تو اگر که چنین اهلِ شهرت است قلّاب گشته ام‌ که بگیرم‌ ز دامنت قدِّ خمیده زیرِ گُنَه نیز نعمت است عاصی مگر گناه به فریاد ما رسد "ابر سیاه حامل باران رحمت است"* *مصراع از صائب تبریزی