... پس دو دست بریدهی خون آلود، بر روی، در مالید و روی و ساعد را خون آلود کرد. گفتند «چرا کردی»؟. گفت: «خون بسیار از من رفت. دانم که رویم زرد شده باشد. شما پندارید که زردی روی من از ترس است. خون در روی مالیدم تا در چشم شما سرخروی باشم که گلگونهی مردان، خون ایشان است». گفتند: «اگر روی را به خون، سرخ کردی ساعد را باری چرا آلودی؟» گفت: «وضو میسازم» گفتند: «چه وضو»؟ گفت:
«ركعتان في العشق، لا يصح وضوء هما الا بالدم» ـ در عشق دو رکعت است که وضوء آن درست نیاید الا به خون - پس...
#تذكرة_الأولياء
ذکر حسین بن منصور
🔸 مطلع کتابِ؛ وضوی خون
(سیری در زندگی حلّاج)
#باغ_کتاب تهران
@skybook