eitaa logo
"پاتوق کتاب آسمان"
486 دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
118 ویدیو
6 فایل
🔹معرفی‌و‌عرضه‌آثار‌برجسته‌ترین‌نویسندگان‌و‌متفکرین‌ایران‌و‌جهان 🔸تازه‌های‌نشر 🔹چاپارکتاب/ ارسال‌به‌سراسرایران https://zil.ink/asemanbook ادمین: @aseman_book آدرس: خ‌مسجد‌سید خ‌ظهیرالاسلام‌کوچه‌ش۳ بن‌بست‌اول سمت‌راست "سرای‌هنر‌و‌اندیشه" تلفن:09901183565
مشاهده در ایتا
دانلود
69.47M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥...لبیک یا حسین(ع)... روایتی از ایام شهادت سید حسن نصرالله و همزمان برگزاری دیدار رهبر انقلاب با نخبگان و استعدادهای برتر کشور 🔸 لینک با کیفیت لبیکَ یا حُسین در آپارات https://aparat.com/v/wwu83dj @soha_sima
"پاتوق کتاب آسمان"
📖 به زبان مادری گریه می‌کنیم 🖋️ فابیو مورابیتو 📚 نشر اطراف 📒 از مجموعۀ «زندگی میان زبان‌ها» وضعیت ب
‌ ‌💠 هیچ‌کس هیچ‌چیز نمی‌خوانَد 🔸 دوستم از نویسنده‌ای معروف بد می‌گوید. می‌گوید این نویسنده چنان بد به نظرش می‌رسد که تا حالا حتی یک خط از نوشته‌هایش را هم نخوانده. می‌پرسم وقتی چیزی از او نخوانده چطور می‌تواند این‌قدر قاطع درباره‌اش حکم بدهد. جواب می‌دهد «فقط به اتکای شامه‌ام.» به دوستم می‌گویم نویسندۀ مزبور آن‌قدرها بد نیست. البته من هم فقط به اتکای شامه‌ام حرف می‌زنم چون چیزی از او نخوانده‌ام. بحث را ادامه می‌دهیم. دوستم دلایل شامۀ خودش را پیش می‌کشد و من هم دلایل شامۀ خودم را. 🔹 تصور نویسنده‌ای که هیچ‌کس نوشته‌هایش را نخوانده اما همه به اتکای شامه‌شان درباره‌اش نظری دارند زیاد دشوار نیست. مثلاً می‌شود تصور کرد که اولین کتاب نویسندۀ فرضی ما به لطف دوست ناشرش منتشر شود؛ ناشری که -از سر اطمینان به شمّ ادبی خودش یا به‌خاطر سر شلوغی و تنگی وقت- سرسری به متن نگاهی می‌اندازد و بعد آن را به دست ویراستار نشر می‌سپارد. ویراستارها هم که کتاب را نمی‌خوانند و فقط اصلاحش می‌کنند؛ کاری که اساساً با خواندن فرق دارد. 🔸 کتاب منتشر می‌شود و به روال معمول خبرنگارهایی که فقط پشت جلدش را خوانده‌اند با نویسنده مصاحبه می‌کنند. مرور‌نویس‌ها هم که فقط پشت جلد را خوانده‌اند مرورهای کوتاهی می‌نویسند. فروش کتاب پایین است، اما نه پایین‌تر از کتاب‌های دیگر. خریداران کم‌شمار کتاب هم پشت جلدش را می‌خوانند و بعد در قفسه کتابخانه از یادش می‌برند؛ چیزی که زیاد پیش می‌آید. نویسندۀ ما کتاب دوم و سوم و چهارمش را منتشر می‌کند و باز همان اتفاق می‌افتد: مصاحبه و مرور و فروش پایین، تعداد خوانندگان هم صفر. 🔹 ده سال که بگذرد نویسنده دیگر اسم و رسمی به هم زده اما هنوز کسی نوشته‌هایش را نخوانده. حتی خودش نوشته‌های خودش را نخوانده چون همان‌طور که همیشه در مصاحبه‌هایش می‌گوید در حالت خلسه‌وار می‌نویسد و کم پیش می‌آید نوشته‌اش را بخواند و بازنویسی کند. خلاصه که دست آخر می‌بینیم فقط ویراستار ادبی‌اش نگاهی دقیق و موشکافانه به کتاب‌هایش انداخته اما او هم به معنای واقعیِ کلمه آن را نخوانده و فقط ویرایش‌شان کرده. به همین دلیل اگر بخواهیم بدانیم کتاب‌های این نویسندۀ ما اصلاً دربارۀ چه هستند ویراستار هم منبع موثقی نیست. 🔸 هرچه کتاب‌های بیشتری از نویسنده منتشر می‌شوند خواندن آثارش برای آدم‌ها سخت‌تر می‌شود چون حالا به خرده‌شهرتی رسیده که نه‌تنها کنجکاوی مردم را برنمی‌انگیزد بلکه در نطفه خفه‌اش می‌کند. خلاصه بگویم نویسندۀ ما از بس خوانده نمی‌شود در زمرۀ «کامل‌»ها قرار می‌گیرد، در زمرۀ کلاسیک‌ها. حتی بعد از مرگش پای کتاب‌هایش به مدرسه‌ها باز می‌شود. اما همان‌طور که همه می‌دانیم، در مدرسه‌ها هیچ‌کس هیچ‌چیز نمی‌خواند. 📖 بریده‌ای از: به زبان مادری گریه می‌کنیم @skybook
📝 رهبر انقلاب در تقریظ بر کتاب «ایستگاه خیابان روزولت» ‌
"پاتوق کتاب آسمان"
📝 #دستخط رهبر انقلاب در تقریظ بر کتاب «ایستگاه خیابان روزولت» ‌
‌ ✍ متن تقریظ رهبر انقلاب اسلامی بر این کتاب: بسمه‌تعالی این، گزارشی متقن و پرفایده از یک حادثه‌ی مهم در تاریخ انقلاب یعنی تسخیر لانه‌ی جاسوسی در سال ۵۸ است. این کتاب پُرکننده‌ی یکی از خلأهای رسانه‌ئی و تبلیغاتی ما است. ما به جنگ روایتها در پیکارهای جهانی توجه لازم را نکرده‌ایم و دشمنان و بدخواهان ما از غفلت ما بهره برده و بسیاری از حوادث را وارونه نشان داده‌اند. باید از نویسنده‌ی این کتاب و تلاش ارزشمندش قدردانی شود بخاطر اقدام هشیارانه‌اش در این عرصه‌ی مهم. نثر کتاب روان و رسا و تحقیق و تحلیل‌های آن منطقی و صادقانه و قانع‌کننده است. ـ نام انتخاب شده برای کتاب عالی است. مهر ماه ۱۴۰۳ @skybook
💠 ‌صدا را کم کن! 🔸 خیلی وقت‌ها در کافه که هستم وقتی می‌بینم دو نفر پای میز کناری گرم صحبت‌اند اما نمی‌شنوم چه می‌گویند، حواسم را می‌دهم به ایما و اشاره‌شان و مبهوت شیوایی و بلاغتِ گفت‌و‌گوشان می‌شوم. از صندلی خودم هم‌نوایی رشک‌انگیز دو غریبه را تماشا می‌کنم. حالت‌های چهره، نگاه‌ها، شیوه‌های خاصشان برای تأیید یا رد حرف آن دیگری، فوران‌ها و سرریزها. با نوعی لذت و حس همبستگی صمیمانۀ انسانی غرق تماشا می‌شوم. نمی‌شنوم چه می‌گویند و این نشنیدن برایم خوشایند است چون می‌دانم اگر با کمی دقت بیشتر یا اندک تغییری در ترکیب صداهای محیط، حرف‌هاشان را بشنوم چه اتفاقی خواهد افتاد. در آن صورت چند جمله کافی است تا همه‌ی خیال‌بافی‌هایم بر باد بروند و آنچه شبیه گفت‌وگویی استثنایی و حیاتی به نظر می‌رسید، ردوبدل‌کردن حرف‌های پیش‌پاافتاده، استدلال‌های ملال‌آور و سؤال‌های آشنای همیشگی از کار در بیاید. 🔹 امان از نارسایی و فروماندگی مراودهٔ انسانی. چه چیزها که می‌شد این دو نفر با گنجینهٔ غنی ایماها و اشاره‌هاشان به هم بگویند و بااین‌حال وقتی از نزدیک می‌شنوی می‌بینی چه کم می‌گویند. چه چیزها که بدن با حالت‌ها و حرکاتش از آنها پرده برمی‌دارد اما کلمه‌ها چیزی از آنها باقی نمی‌گذارند، جز توالی کسالت‌بار منطق و عقل سلیم. 🔸 من این آزمایش را جلوی تلویزیون هم انجام داده‌ام. وقتی سریالی مزخرف و آبکی پخش می‌شود، صدای تلویزیون را می‌بندم و مسحور حالت‌های چهره و شدت و غلظت ژست‌های بازیگران می‌شوم؛ مسحور ارتباط کاملی که میانشان جاری است. سعی می‌کنم حدس بزنم به یکدیگر چه می‌گویند. بعد صدا را بلند می‌کنم و با شنیدن اولین جملۀ مملوّ از استدلال‌های زمخت و تنگ‌نظرانه، نسیم الهام از وزش می‌ایستد؛ دریغ از زبان و دریغ از زندگی. 🔹 به گمانم مهم‌ترین کارکرد شعر همین است که صدای کلمه‌ها را کم کند، خاموششان کند یا به پرسششان بکشد تا فوران و سرریز ارتباطی دوباره ممکن شود؛ فورانی که پیش‌شرط انتقال هر معنایی است. مهم‌ترین کارکرد شعر همین است که راهی بیابد به آن پیش‌درآمد زیبای معنا که خودش هم سرشار از معناست؛ راهی بیابد به آنچه در نگاه‌ها و ایماها و اشاره‌های آدم‌های ناشناس دنبالش می‌گردی. 📖 بریده‌ای از: به زبان مادری گریه می‌کنیم پ.ن: شاید خدا و خود زندگی رازند و رازی که هویدا شود دیگر راز نیست. وقتی دنبال صداها نباشیم و آن‌ها را کم کنیم شاید بشود ایماء و اشاره‌ها را دید و گرمایشان را چشید… حدیث از مطرب و می گو و راز دهر کمتر جو / که کس نگشود و نگشاید به حکمت این معمّا را. @skybook
📖 ارواح ملیت ندارند 🖋️ یوکو تاوادا 📚 نشر اطراف 📒 از مجموعۀ «» @skybook
💠 از زبان مادری تا مادرِ زبانی 🔸 سال اولی که به آلمان آمدم، به‌قدری از آن همه تأثیرِ محیطی خسته می‌شدم که روزی بیش از نه ساعت می‌خوابیدم. هر روزِ کاریِ عادی در اداره برای من سلسله‌ای از صحنه‌های اسرارآمیز بود. مثل هر کارمند دیگری انواع نوشت‌افزار احاطه‌ام کرده بود. از این لحاظ، محیط جدید برایم زیاد غریبه نبود. مداد آلمانی فرق چندانی با مداد ژاپنی نداشت. فقط دیگر اسمش اِنْپیتسو نبود و بِلایتْشتیفت بود. واژهٔ بلایتشتیفت باعث می‌شد تصور کنم با شیئی جدید سروکار دارم. مجبور بودم مداد را با نام جدیدش صدا کنم و به همین دلیل، کمی احساس شرمندگی می‌کردم. وقتی آشنایی تازه ازدواج کرده بود و باید او را با نام خانوادگی جدیدش صدا می‌زدم هم حسی مشابه داشتم. خیلی زود عادت کردم که دیگر به‌جای انپیتسو با بلایتشتیفت بنویسم. تا پیش از آن نمی‌دانستم که رابطهٔ من و مدادم مبتنی بر زبان بوده. 🔹 روزی شنیدم که همکارم به مدادش فحش می‌دهد: «مداد احمق! مداد دیوانه! امروز خیال ندارد چیزی بنویسد!» هر بار که مداد را تیز می‌کرد و می‌خواست با آن بنویسد، نوک مداد می‌شکست. در زبان ژاپنی آدم نمی‌تواند به این شکل به مداد جان ببخشد. مداد نه می‌تواند احمق باشد و نه دیوانه. هرگز در ژاپن نشنیده‌ام کسی طوری به مدادش فحش دهد که انگار مداد هم آدم است. 🔸 با خودم فکر کردم این همان زنده‌انگاریِ آلمانی است. اول مطمئن نبودم که زن از سرِ شوخی در عصبانیتش اغراق می‌کند یا حقیقتاً همین‌قدر که به نظر می‌رسد عصبانی است. درک نمی‌کردم که چطور می‌شود به شیئی به این کوچکی احساسی بدین شدت داشت. مثلاً خود من هیچ‌وقت در زندگی از دست لوازم تحریرم عصبانی نشده‌ام. اما تا جایی که می‌فهمیدم زن اصلاً شوخی نداشت. با قیافه‌ای جدی مداد را در سطل‌آشغال انداخت و مدادی دیگر برداشت. ناگهان به نظرم رسید مدادِ داخل سطل‌آشغال به طرز عجیبی جاندار است. 🔹 رابطهٔ مداد و زن که برای من رابطه‌ای ناشناخته بود، بر مبنای زبان آلمانی شکل گرفته بود. در این زبان، مداد این امکان را داشت که در برابر زن مقاومت کند. زن هم به نوبهٔ خود به مداد فحش می‌داد تا دوباره قدرت را به دست بگیرد. قدرت عبارت از این بود که زن می‌توانست از طریق مداد حرف بزند ولی مداد ساکت و خاموش بود. [ـ ـ ـ] ای از «ارواح ملیت ندارند» @skybook
محفل جمع خوانی کتاب؛ 📚...بینوایان... اثر: 🔸 جلد دوم کتاب 🔹 جلسه چهل و ششم 📆 یک.شنبه ۲۰ آبان مهر ماه ساعت ۱۹:۰۰ @soha_sima @skybook
بینوایان- جلسه چهل و شم.mp3
40.47M
🎙...بینوایان... ترجمه 🔹 جلسه چهل و ششم 🔸 جلد دوم کتاب از صفحه ۱۳۳ تا ۱۶۴ @skybook
📙 انسان و باز انسان دویست نکته در باب انسان دیروزین، امروزین و فردایی جدید‌ترین اثر: ‌✅ برای سفارش و ارسال با @Aseman_book ارتباط بگیرید. @skybook
"پاتوق کتاب آسمان"
‌ #تازه_های_نشر 📙 انسان و باز انسان دویست نکته در باب انسان دیروزین، امروزین و فردایی جدید‌ترین اثر
‌ اگر پذیرفته‌ایم که ما در اکنونِ تاریخیِ خود، دو نوع انسان داریم؛ نوع اول، انسانی است که می‌داند می‌تواند خود را در این عالم در حضوری نسبت به خود حاضر کند که در وسعت انسانی خود عالم را آینه انوار الهی بیابد، عالمی که خداوند با نور ربوبیتش از طریق آن عـالـم بـه سراغ انسان آمده تا یک بار دیگر از او بپرسد: «الست بربکم» و او بـر اساس مشاهدات خود و نگاهی که پیدا کرده، جواب می دهد: «بلی شَهِدْنَا » (اعراف (۱۷۲). نوع دوم، انسانی است که به گمان خـود مـیـ‌خـواهــد عالم را بسازد. ما با تفکر فلسفی می‌توانیم معنای این دو نوع انسان و ایــن دو نوع بودن و تفاوت‌هایی را که دارند فهم کنیم. زیرا از طریق اندیشه و تفکر است که معنای تیره شدن افق در زندگی‌ها را درک می‌کنیم و به معنای از دست رفتن زندگی و آینده‌ای که ما را تهدید می‌کند می‌اندیشیم و این که چگونه زندگی بی‌نگهبان می‌ماند؛ وقتی در بستر دینداری، اندیشه و تفکر در میان نباشد... 🔸 برشی از کتاب: 📗 انسان و باز انسان @skybook
محفل جمع خوانی کتاب؛ 📚...بینوایان... اثر: 🔸 جلد دوم کتاب 🔹 جلسه چهل و هفتم 📆 دوشنبه ۲۱ آبان مهر ماه ساعت ۱۹:۰۰ @soha_sima @skybook
بینوایان- جلسه چهل و هفتم.mp3
38.46M
🎙...بینوایان... ترجمه 🔹 جلسه چهل و هفتم 🔸 جلد دوم کتاب از صفحه ۱۶۴ تا ۱۹۴ @skybook
"پاتوق کتاب آسمان"
📖 ارواح ملیت ندارند 🖋️ یوکو تاوادا 📚 نشر اطراف 📒 از مجموعۀ «#زندگی_میان_زبان‌ها» @skybook
گفت‌وگو دربارۀ کتاب ارواح ملیت ندارند.mp3
41.8M
🎙️ نشست رونمایی از کتاب «ارواح ملیت ندارند» 👤 ستاره نوتاج (مترجم کتاب) 🔸 اگر مجال یا حوصلۀ خواندن کتاب را ندارید، این صوت شاید بتواند مواجهه و شوقی نسبت به این مسئله پیش بیاورد. 🔹 یوکو تاوادا در این کتاب از تجربۀ زندگی میان دو زبان می‌گوید؛ از ابهام، رازآلودگی و غریبگی زبان برای کسانی که زبان مادریِ متفاوتی دارند. به نظر تاوادا ترجمه صرفاً برگرداندنِ واژه‌ها از زبانی به زبان دیگر نیست بلکه -به تعبیر خودش- «زبان‌های دیگر توجه ما را به این حقیقت جلب می‌کنند که زبان، حتی زبان مادری، چیزی جز ترجمه نیست.» @skybook
محفل جمع خوانی کتاب؛ 📚...بینوایان... اثر: 🔸 جلد دوم کتاب 🔹 جلسه چهل و هشتم 📆 سه‌شنبه ۲۲ آبان مهر ماه ساعت ۱۹:۰۰ @soha_sima @skybook
‌ 🔸 مطلب مهمی که باید به آن توجه شود، شرایط فرهنگی و تاریخی است. زبان‌های مردم چندان طالب کتاب نیستند و زمانی هست که کسانی و شاید بسیار در طلب آن باشند. آنکه جانش در جست‌وجوی کتاب است، آن را می‌طلبد و می‌یابد. اما چشمۀ این ذوق و طلب هم ممکن است گاهی کور شود. 🔹 مطلبی که گفتنش آسان نیست و پذیرفتنش دشوارتر، این است که مدرسه‌های ما به‌جای برانگیختن ذوق کتاب‌خواندن، چشمۀ ذوق کتاب‌خواندن را کور می‌کنند. ما گمان می‌کنیم هر چه بیشتر به بچه‌هایمان بیاموزیم، بهتر می‌آموزند و بدتر اینکه می‌پنداریم با این آموختن بیشتر می‌توانیم فکر و روح آنان را هم هر طور که می‌خواهیم سروسامان بدهیم. البته کتاب جان ما را پرورش می‌دهد اما کتاب را باید با رغبت و بر اثر احساس نیاز درونی خواند. این توهم، به‌جای اینکه مردم را کتاب‌خوان بار آورد و به آنچه می‌آموزند علاقه‌مند کند، شاید آنها را لااقل در ناخودآگاهشان از کتاب و از آموزش بیزار کند. این همه درس که در مدرسه می‌دهند و نود درصد دانش‌آموزان آن‌ها را فرا نمی‌گیرند یا اندکی از آن را فرامی‌گیرند، چه فایده دارد؟ به‌جای سعی در تعلیم هزار صفحه که بیست صفحه‌اش را یاد نمی‌گیرند بیاییم دویست صفحه بیاموزیم که صد صفحه‌اش را یاد بگیرند. 📖 از مقالۀ کتاب و کتاب‌خوانی @skybook
‌ 📚 سی و دومین دوره هفته کتاب ▫️۲۵ درصد یارانه خرید حضوری کتاب تا سقف یک میلیون تومان ...از ۲۳ تا ۳۰ آبان ماه... 🍂🍂 پاییز هزار و چهارصد و سه 💡از ۹ صبح تا ۹ شب آدرس: اصفهان/ خیابان مسجد سید/ ظهیرالاسلام/ کوچه شماره سه (شهید حیرت) سفارش از طریق @aseman_book 📞 ۰۹۹۰۱۱۸۳۵۶۵ @skybook
16.15M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📚 ویژه روز کتاب و کتابخوانی 🎥 نماهنگ جدید KHAMENEI.IR | کتاب، ماندگارترین اثر هنری ☝ بیانات رهبر انقلاب درباره اهمیت کتاب و ترویج کتابخوانی ✏️ کتاب ماندگارترین اثر هنری است؛ یعنی بقیّه‌ی چیزها گذرا است، [امّا] کتاب میماند و صد سال، دویست سال از کتاب میشود استفاده کرد. ✏️ اگر کتاب را خوب تدوین کنیم، خیلی مهم است. کتاب است که فرهنگ را منتقل میکند از یک نسل به نسل دیگر. ۱۴۰۳/۵/۲۹ ‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
‌ 💡آدم خوشبخت کسی است که از گذر زمان احساس ندامت و پشیمانی نداشته باشد... 🎥 ببینید این پسر ۱۴ ساله چگونه کتاب خواندن و انس با کتاب را توصیف می‌کند. @skybook
‌ 🔸 کتاب درسی معضل بزرگی است. هر سال، مبالغی گزاف و هنگفت صرف تأليف و چاپ و توزیع کتاب‌های درسی می‌شود. کتاب درسی را دانش‌آموز می‌خرد و در آخر سال آن را دور می‌اندازد و این یعنی کتاب چیز بی‌قابلیتی است و در بهترین صورت در عداد اشیاء مصرفی است که آن را به‌اکراه مصرف می‌کنیم و دور می‌اندازیم. من زمانی که در دبیرستان بودم، پس از امتحان آخر سال بسیاری از کتاب‌هایم را پاره می‌کردم یا می‌سوزاندم. حالا پی برده‌ام که آن کتاب‌ها لااقل کتاب‌های تاریخ و جغرافیا و تعلیمات اجتماعی و دینی و صرف و نحو عربی از کتاب‌های درسی امروز خیلی بهتر بود و پشیمانم که چرا مثلاً کتاب تاریخ نوشته عباس اقبال و صرف و نحو عربی تألیف استادان فاضل تونی و جلال همایی را می‌سوزاندم کاش همۀ آن کتاب‌ها را نگاه داشته بودم حتی اگر ناگزیر می‌شدم که آنها را به حبس کارتون بفرستم. 🔹 چنانکه به درستی گفته‌اید اهمیت ندارد که بدانم اولین کتاب‌هایی که اشخاص خوانده‌اند کدام‌هاست اما تجربۀ کتاب‌خوانی و ماجراهایی که میان کتاب و خواننده‌اش پیش می‌آید مهم است. این ماجراها را کم‌وبیش می‌توان وصف کرد؛ اما توجیه اینها همیشه میسر نیست. من هنگام خواندن کتاب اخلاق نیکوماک ارسطو نسبت به آن تحسینی داشته‌ام که نسبت به هیچ کتاب دیگری نداشته‌ام. اگر چرایی آن را بپرسید پاسخی ندارم، از وضع و حال کتاب‌خوانی‌ام می‌توانم حکایت کنم؛ اما نمی‌توانم بگویم چرا فلان کتاب تحسین را برانگیخت یا کتاب دیگر آشفته و پریشانم کرد. کتاب‌ها را می‌توان در نسبتی که با خواننده دارند به سه قسم تقسیم کرد. آثار هنری که به هیچ‌کس اطلاعات و معلومات مفید برای رفع نیازمندی‌های هر روزی نمی‌دهند اما اگر نباشند آدمیت آدمیان به خطر می‌افتد. کتاب‌هایی که بر معلومات و اطلاعات اشخاص می‌افزاید و به‌اصطلاح به ‌دردبخور هستند و بالأخره کتاب‌هایی که ما را به تفکر می‌خوانند. این سه قسم معمولاً با هم اشتباه نمی‌شوند اما در هر زمان و تاریخی یکی از این اقسام ممکن است اهمیت بیشتر پیدا کند و به دو قسم دیگر بی‌اعتنایی شود. وقتی در برداشتن اطلاعات و معلومات مفید قابل فهم، ملاک خوبی و برتری کتاب باشد متوسط‌بودن حس می‌شود. 📖 از مقالۀ کتاب و کتاب‌خوانی @skybook
22.02M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 سرمشق فاطمی 🔸به توفیق الهی، به فضل الهی بعد از انقلاب، نام مبارک فاطمه‌ی زهرا نسبت به قبل از انقلاب -که ما یادمان هست- نمی‌شود گفت ده برابر، شاید ده‌ها برابر، صد برابر تکرار می‌شود و برده می‌شود؛ یعنی جامعه، جامعه‌ی فاطمی است. 🔸 باید فاطمه‌ی زهرا (سلام‌ الله‌ علیها) اسوه باشد، الگو باشد در همه‌ی جهات، از جمله در حرکت بزرگ اجتماعی و انقلابی و مبارزاتی ما. ‌ @skybook
‌ 🔸 نکتۀ آخر این است که ما هنوز در عالم نقد وارد نشده و نقد کتاب نداریم. 🔹 ما هنوز کتاب‌ها را یکسان با موازین مشهور می‌سنجیم و وقتی مثلاً می‌خواهیم کتاب‌های ممتاز را برگزینیم، راهنمایمان ملاک‌هایی مثل شهرت‌داشتن، فهرست بزرگ مراجع و منابع به‌صورت ظاهر، و بالأخره متوسط‌بودن کتاب است. گویی بهترین کتاب باید متضمن اطلاعات و معلوماتی باشد که به درد خواننده می‌خورد و گروه کثیری از خوانندگان می‌توانند مطالبش را بفهمند. البته کتاب را می‌خوانیم که مطالبش را بفهمیم و از آن فایده ببریم اما علم پیش از آنکه مشهور شود و بتوان از آن فایده برد با طلب و تفکری نسبت داشته است که آن نبود علم آموزشی نبود و قهراً فایده هم منتفی می‌شد. درباره کتاب‌های هنر و فلسفه و علم و به طور کلی پژوهش‌ها با ملاک کتاب‌های پژوهشی نباید حکم کرد؛ ولی وقتی علم را به پژوهش تحویل می‌کنیم ضرورتاً ملاک حکم دربارۀ شعر و فلسفه و سیاست هم تابع روش‌ها و ملاک‌های پژوهش می‌شود. 🔸 این تلقی اگر عمومیت نداشته باشد بد نیست؛ اما وقتی عمومیت پیدا می‌کند معنی‌اش بی‌مقدارشدن تفکر و هنر است و هیچ دوران و جامعه‌ای بدون تفکر و هنر نمی‌تواند نظم و ثبات داشته باشد. 📖 از مقالۀ «کتاب و کتاب‌خوانی» @skybook
"پاتوق کتاب آسمان"
📖 ارواح ملیت ندارند 🖋️ یوکو تاوادا 📚 نشر اطراف 📒 از مجموعۀ «#زندگی_میان_زبان‌ها» @skybook
23.98M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
‌ ‌🔸 تاوادا که در جستارهای «ارواح ملیت ندارند»، سراغ تجربه‌ی زیستن میان دو زبان و نوشتن به دو زبان رفته، در مصاحبه‌ی «نوشتن بدون مرز» هم از همین تجربه می‌گوید؛ از تجربه‌ی مهاجرت، زیستن و اندیشیدن و نوشتن در فضای بینابینی دو زبان، و سروکله زدن با زبان تازه. و جالب است که ردِ این زیستن در فضای بینابینی زبان‌ها در همین مصاحبه هم پیداست؛ مصاحبه‌ای که بعضی جمله‌هایش ژاپنی‌اند، بعضی آلمانی، و بعضی هم انگلیسی. 🔹 در صورت استقبال، کاملِ این مصاحبه و یک مصاحبۀ دیگر ترجمه می‌شود و در اختیار دوستان قرار می‌گیرد. @skybook
محفل جمع خوانی کتاب؛ 📚...بینوایان... اثر: 🔸 جلد دوم کتاب 🔹 جلسه چهل و نهم 📆 یک‌شنبه ۲۷ آبان مهر ماه ساعت ۱۹:۰۰ @soha_sima @skybook
"پاتوق کتاب آسمان"
‌ ‌🔸 تاوادا که در جستارهای «ارواح ملیت ندارند»، سراغ تجربه‌ی زیستن میان دو زبان و نوشتن به دو زبان ر
‌ 🔸 فهمیدن زبان عروسک‌ها دشوار است. عموماً در گوش ما همگی لال هستند. در واقع زبان مرده‌ها هم فهمیدنی نیست. اصلاً صدایشان به گوش نمی‌رسد. فقط اگر آدم دنبال فهمیدن نباشد، می‌تواند صدای مرده‌ها را بشنود. 🔹 روزی را به‌خاطر می‌آورم که حس کردم صدای مردگان را شنیده‌ام. بهار دوازده سال پیش سر راه‌رفتن به اروپا یک هفته در کاتماندو پیش آشنایانم ماندم. یکی از دوستان صمیمی نپالی‌شان هم به خانه‌شان آمد و با هم چای نوشیدیم. [...] یک ساعت بعد، به‌جای کافهٔ پیشنهادی‌ام در شهر در روستایی تبتی بودیم معبدی مقابل چشمانم بود که از آن صدای دعا به گوش می‌رسید. وقتی با دقت گوش کردم، صدای «چند» نفر را شنیدم. داخل معبد را نگاه کردم و راهبی تنها را دیدم که نشسته بود و دعا می‌کرد. از حنجرۀ او صدای «چند» نفر به گوش می‌رسید. هر بار نفس تازه می‌کرد صدایی بم همچون فرش دور او گسترده می‌شد که از آن صداهایی دیگر پدید می‌آمدند. راهب از درونش صداهایی تولید می‌کرد تا به هر راوی کالبدی آوایی ببخشد؛ کالبدی که خودِ راوی فاقد آن بود گویی مرده‌ها که جعبه صدا نداشتند می‌توانستند صدای خود را از طریق صدای راهب به گوش برسانند. 🔸 آن موقع تلاش کردم خودم هم فرش صدای خودم را پهن کنم چندان موفق نشدم؛ اما نخستین‌بار بود که آگاهانه صداهایی جانبی را شنیدم که وقتی حرف می‌زدم طنین‌انداز می‌شدند. از آن پس، هنگام حرف‌زدن به این صداهای جانبی توجه کردم. روایتْ دیگر جایگزینِ گوش‌دادن نمی‌شد، بلکه از رهگذر گوش‌دادن شکل می‌گرفت. شاید عضو مخصوص روایت گوش باشد، نه دهان. شاید برای همین هم زهر در گوش پدر هملت ریخته شد، نه در دهانش. برای قطع ارتباط کسی با جهان اول باید به‌جای دهان گوش او را نابود کرد. 📖 از کتاب ارواح ملیت ندارند @skybook
بینوایان- جلسه چهل و هشتم.mp3
30.28M
🎙...بینوایان... ترجمه 🔹 جلسه چهل و هشتم 🔸 جلد دوم کتاب از صفحه @skybook
بینوایان- جلسه چهل و نهم.mp3
31.85M
🎙...بینوایان... ترجمه 🔹 جلسه چهل و نهم 🔸 جلد دوم کتاب از صفحه @skybook
🎉 در هفته‌ی کتاب و کتابخوانی، تازه‌ترین اثر انتشارات انقلاب اسلامی منتشر شد. 📚 روایت اوّل‌شخص از شخص اوّل، به قلم مهدی قزلی، تازه‌ترین اثر انتشارات انقلاب اسلامی وابسته به دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت‌الله‌العظمی خامنه‌ای(مدّظلّه‌العالی) در هفته‌ی کتاب و کتابخوانی منتشر شد. ♦️ این کتاب روایت‌هایی از حاشیه‌ی دیدارهای رهبر معظّم انقلاب است. مهدی قزلی از سال ۸۸ الی ۹۷ همراه تیم رسانه‌ای دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت‌الله‌العظمی خامنه‌ای(مدّظلّه‌العالی) در برنامه‌های مختلف و متنوع رهبری حضور داشته است. این برنامه‌ها سفرهای رهبری به اقصی نقاط ایران، جلسات نظامی، جلسات ادبی و فرهنگی، دیدارهای خصوصی و عمومی، دیدارهای خانواده‌های شهدا، رزمندگان دفاع مقدس و ... را شامل می‌شود. 🔶 گفتنی‌ست ۴۸ روایت از حاشیه‌ی برنامه‌های رهبر معظّم انقلاب در این کتاب گردآوری شده که ۳۸ روایت قبلاً در پایگاه KHAMENEI.IR منتشر شده بود و ۱۰ روایت برای نخستین بار در این کتاب منتشر می‌شود. ثبت سفارش با تخفیف از طریق @aseman_book @skybook