📌شما زرنگیتان این باشد: گفتمان عدالت خواهی را فریاد کنید؛ اما انتقاد شخصی و مصداقسازی نکنید.
◽️شما میگوئید که ما شعار عدالت میدهیم؛ دانشجو را میگیرند، اما آن کسی را که به عدالت صدمه زده، نمی گیرند. قوه ی قضائیه چنین، یا دستگاه مسئول چنان. خوب، اینجا شما باید زرنگی کنید؛ یک لحظه از درخواست و مطالبه ی عدالت کوتاهی نکنید؛ این شأن شماست.
📌پشتوانه ی این فکر هم با همه ی وجود، خودم هستم
◽️ جوان و دانشجو و مؤمن شأنش همین است که عدالت را بخواهد.پشتوانه ی این فکر هم با همه ی وجود، خودم هستم و امروز بحمد اللَّه نظام هست. البته تخلفاتی هم ممکن است انجام بگیرد؛
◽️ شما زرنگیتان این باشد: گفتمان عدالت خواهی را فریاد کنید؛ اما انتقاد شخصی و مصداق سازی نکنید. وقتی شما روی یک مصداق تکیه میکنید، اولًا احتمال دارد اشتباه کرده باشید؛ من میبینم دیگر. من مواردی را مشاهده میکنم- نه در دانشگاه، در گروه های اجتماعی گوناگون- که روی یک مصداق خاصی تکیه میکنند؛ یا به عنوان فساد، یا به عنوان کجروی سیاسی، یا به عنوان خط و خطوط غلط. بنده مثلًا اتفاقاً از جریان اطلاع دارم و میبینم اینجوری نیست و آن کسی که این حرف را زده، از قضیه اطلاع نداشته است.
📌قانوندان های قانون شکن خطرناکند
◽️بنابراین وقتی شما روی شخص و مصداق تکیه میکنید، هم احتمال اشتباه هست، هم وسیله ای به دست میدهید برای اینکه آن زرنگ قانوندانِ قانون شکن- که من گفته ام قانوندان های قانون شکن خطرناکند- بتواند علیه شما استفاده کند.
📌شما از دادستان چه گله ای میتوانید بکنید؟
◽️شما از دادستان چه گله ای میتوانید بکنید؟ اگر یک نفری به عنوان مفتری یک شخصی را معرفی کند و بگوید آقا او این افتراء را به من زده. خوب، شأن آن قاضی این نیست که برود دنبال ماهیت قضیه. اگر این افتراء گفته شده باشد، زده شده باشد، ماده ی قانونی آن قاضی را ملزم به انجام یک کاری میکند؛ لذا نمیتوانیم از او گله کنیم.
📌شما روی مصداق تکیه نکنید؛ شما پرچم را بلند کنید.
◽️ شما زرنگی کنید، شما اسم نیاورید، شما روی مصداق تکیه نکنید؛ شما پرچم را بلند کنید. وقتی پرچم را بلند کردید، آن کسی که مجری است، آن کسی که در محیط اجراء میخواهد کار انجام دهد، همه حساب کار خودشان را میکنند. آن کسی هم که فریاد مربوط به محتوای این پرچم را بلند کرده، احساس دلگرمی میکند و کار پیش خواهد رفت.
📌تکیه به شما جوان هاست، امید به شما جوان هاست؛
◽️بنابراین به نظر من مشکلی در کار شما نیست؛ شما جوان های مؤمنی هستید که انتظار هم از شما همین است. هر شعار خوبی که داده میشود، بعد از اتکال به خدای بزرگ که همه ی دلها و زبانها و اراده ها دست اوست، تکیه به شما جوان هاست، امید به شما جوان هاست؛ این را بدانید.۱۳۸۷/۰۲/۱۴
بیانات در دیدار اساتید و دانشجویان دانشگاههای شیراز
#انتقاد_شخصی_ممنوع⛔️
#مصداق_سازی_نکنید✋
#بیان_ناب
@slamLifeStyles
حضرت آیتالله خامنهای: «به جوسازیها و حاشیهسازیها اعتنا نکنید، کار خودتان را بکنید. گاهی شما یک تصمیمی گرفتهاید، تصمیم درستی است، یک عدّه خوششان نمیآید، جنجال میکنند؛ حالا که دیگر فضای مجازی هم هست، هزار متن در فضای مجازی تولید میکنند علیه آن اقدام شما؛ اگر اقدامتان اقدام سنجیده و اندیشیدهای است و روی فکر تصمیمگیری شده، اعتنا نکنید، کار خودتان را انجام بدهید. گاهی اوقات میخواهند یک اقدامی را تحمیل کنند بر دولت که این کار را بکنید؛ باز آنجا یک وقت میبینید در فضای مجازی مثلاً چند هزار نوشته، نامه، متن منتشر میشود برای اینکه [شما را] وادار کنند؛ اینها گروههای فشارند؛ به اینها توجّه نکنید. کار را با فکر انجام بدهید، اندیشیده و سنجیده انجام بدهید، وقتی که تصمیم گرفتید، فَاِذا عَزَمتَ فَتَوَکَّل عَلَى الله؛ به خدا توکّل کنید، گامهایتان را محکم بردارید. پیگیری را ــ که تأکید بنده همیشه بر پیگیری است ــ مجدّداً عرض میکنم؛ کارها را نیمهکاره رها نکنید. گاهی انسان یک کاری را با انگیزهی فراوان شروع میکند، منتها یک چند قدمی که جلو رفت، انگیزهاش کم میشود؛ این درست نیست. انگیزه را حفظ کنید تا کار به آن نهایت برسد و انشاءالله تمام بشود.»
۱۴۰۲/۰۶/۰۸ در دیدار هیات دولت
📌كمی فكر كن شاید خیلی هم بی ربط نباشد
◽️موش ازشكاف دیوار سرک كشید تا ببیند این همه سروصدا برای چیست . مرد مزرعه دار تازه از شهر رسیده بود و بسته ای با خود آورده بود و زنش با خوشحالی مشغول باز كردن بسته بود . موش لب هایش را لیسید و با خود گفت : كاش یک غذای حسابی باشد .
◽️اما همین كه بسته را باز كردند ، از ترس تمام بدنش به لرزه افتاد ؛ چون صاحب مزرعه یک تله موش خریده بود .موش با سرعت به مزرعه برگشت تا این خبر جدید را به همه ی حیوانات بدهد . او به هركسی كه می رسید ، می گفت : توی مزرعه یک تله موش آورده اند، صاحب مزرعه یک تله موش خریده است . . . مرغ با شنیدن این خبر بال هایش را تكان داد و گفت : آقای موش ، برایت متاسفم . از این به بعد خیلی باید مواظب خودت باشی ، به هر حال من كاری به تله موش ندارم ، تله موش هم ربطی به من ندارد .
◽️میش وقتی خبر تله موش را شنید ، صدای بلند سرداد و گفت : آقای موش من فقط می توانم دعایت كنم كه توی تله نیفتی ، چون خودت خوب می دانی كه تله موش به من ربطی ندارد. مطمئن باش كه دعای من پشت و پناه تو خواهد بود . موش كه از حیوانات مزرعه انتظار همدردی داشت ، به سراغ گاو رفت . اما گاو هم با شنیدن خبر ، سری تكان داد و گفت : من كه تا حالـا ندیده ام یک گاوی توی تله موش بیفتد.! او این را گفت و زیر لب خنده ای كرد ودوباره مشغول چرید شد . سرانجام ، موش ناامید از همه جا به سوراخ خودش برگشت و در این فكر بود كه اگر روزی در تله موش بیفتد ، چه می شود؟
◽️در نیمه های همان شب ، صدای شدید به هم خوردن چیزی در خانه پیچید . زن مزرعه دار بلـافاصله بلند شد و به سوی انباری رفت تا موش را كه در تله افتاده بود ، ببیند . او در تاریكی متوجه نشد كه آنچه در تله موش تقلـا می كرده ، موش نبود ، بلكه یک مار خطرناكی بود كه دمش در تله گیر كرده بود . همین كه زن به تله موش نزدیک شد ، مار پایش را نیش زد و صدای جیغ و فریادش به هوا بلند شد.
◽️صاحب مزرعه با شنیدن صدای جیغ از خواب پرید و به طرف صدا رفت ، وقتی زنش را در این حال دید او را فورا به بیمارستان رساند. بعد از چند روز ، حال وی بهتر شد. اما روزی كه به خانه برگشت ، هنوز تب داشت . زن همسایه كه به عیادت بیمار آمده بود ، گفت : برای تقویت بیمار و قطع شدن تب او هیچ غذایی مثل سوپ مرغ نیست .
◽️مرد مزرعه دار كه زنش را خیلی دوست داشت فورا به سراغ مرغ رفت و ساعتی بعد بوی خوش سوپ مرغ در خانه پیچید. اما هرچه صبر كردند ، تب بیمار قطع نشد. بستگان او شب و روز به خانه آن ها رفت و آمد می كردند تا جویای سلـامتی او شوند. برای همین مرد مزرعه دار مجبور شد ، میش را هم قربانی كند تا باگوشت آن برای میهمانان عزیزش غذا بپزد .
◽️روزها می گذشت و حال زن مزرعه دار هر روز بدتر می شد . تا این كه یک روز صبح ، در حالی كه از درد به خود می پیچید ، از دنیا رفت و خبر مردن او خیلی زود در روستا پیچید. افراد زیادی در مراسم خاک سپاری او شركت كردند. بنابراین ، مرد مزرعه دار مجبور شد ، از گاوش هم بگذرد و غذای مفصلی برای میهمانان دور و نزدیک تدارک ببیند .
◽️حالـا ، موش به تنهایی در مزرعه می گردید و به حیوانان زبان بسته ای فكر می كرد كه كاری به كار تله موش نداشتند!
◽️نتیجه ی اخلـاقی: اگر شنیدی مشكلی برای كسی پیش آمده است و ربطی هم به تو ندارد ، كمی بیشتر فكر كن. شاید خیلی هم بی ربط نباشد .
@slamLifeStyles
📌بسیار سفر باید تا پخته شود خامی ...
◽️بدانیم که برای موفق شدن تنها باسواد بودن کافی نیست!!
باید اطلاعات و تجربه کافی کسب کرد..."👌
چوپانی را فرزندی بود زیرک و کاردان...
این پسر به پدر در (احصاء) شمارش و آمارگیری از گوسفندان کمک میکرد.
هر غروب پسر گوسفندان را میشمرد و چند و چون کار را به پدر گزارش میداد تا پدر از نتیجه کارش با خبر شود.
تا اینکه پسر بزرگ شد و به دنبال کسب مدرک راهی شهر شد...
بعد از چند سال تلاش و کوشش و جد و جهد بالاخره پسر باسواد شد و به خدمت پدر بازگشت.
@slamLifeStyles
پدر در کمال مسرت روزی از او خواست تا باز در شمارش گوسفندان به او کمک کند؛ فرزند هم با تمام اشتیاق قبول کرد.
گوسفندان وارد آغل شدند، اما گویی کار پسر به انجام نرسیده بود، چون معلوم بود که هنوز نتوانسته آنها را بشمرد.!!
به همین دلیل از پدر خواهش کرد که بار دیگر گوسفندان را برگرداند و از نو وارد آغل کند؛ ولی مثل این که پسر نتوانست برای بار دوم و... بار... هم موفق شود و نصفِ شب شد.!
@slamLifeStyles
پدر که تا آن موقع حوصله کرده و چیزی نگفته بود از کوره در رفت و با عصبانیت از پسرش پرسید:
قبلاً بار اول گوسفندان را دقیق می شمردی و آمارش را به من تحویل می دادی، اما الان تا نصفِ شب هم از عهده این کار بر نیامدهای؟!
علت چیست؟!
پسر گفت:
قبلاً که با سواد نبودم و ضرب و تقسیم و توان نمیدانستم کله گوسفندان را میشمردم...
اما الان با سواد شدهام، پای گوسفندان را میشمرم و تقسیم بر ۴ میکنم ولی نمیدانم چرا جور در نمیآید...!!
@slamLifeStyles
👈 نتیجه!
گاهی انسان به علت داشتن "یک سری اطلاعات سطحی" فکر میکند که با این اطلاعات باید تمام سوالات را جواب دهد یا آنها را به گونهای پیچیده و در هم کند!!
اما دوستان عزیز همیشه به یاد داشته باشیم که؛ هر سوال جواب آسانی دارد و نیازی نیست آن را "عجیب و غریبتر" کنیم.!
چون شما بارها "تجربه" کردهاید که جواب سوالات بعد از حل آنها چهقدر آسان بوده است..."
* پس یادمان باشد؛ "علم و سواد" قدمی است رو به جلو، نه پیچیده کردن دانستههای قبلی!*
@slamLifeStyles
#داروی_منسوب_به_امام_کاظم_علیه_السلام
📢 داروی منسوب به امام کاظم ع به شدت از جهت منبع، سند و متن دچار اشکال است.
✍️ یادداشتی از استاد عمیدرضا اکبری و استاد علی عادلزاده
____________
🔹 این روزها و البته پیشتر از سوی جریان موسوم به طب اسلامی، داروی امام کاظم ع، به عنوان دوای امراض جهانگیر معرفی میشود. بازخوانی تنها مستند این نسخه خالی از لطف نیست:
🔸 «السري بن أحمد بن السري قال: حدثني محمد بن يحيى الأرمني قال: حدثنا محمد بن سنان عن الرضا ع قال: سَمِعْتُ مُوسَى بْنَ جَعْفَرٍ ع وَ قَدِ اشْتَكَى فَجَاءَهُ الْمُتَرَفِّعُونَ بِالْأَدْوِيَةِ يَعْنِي الْأَطِبَّاءَ فَجَعَلُوا يَصِفُونَ لَهُ الْعَجَائِبَ فَقَالَ أَيْنَ يَذْهَبُ بِكُمْ اقْتَصِرُوا عَلَى سَيِّدِ هَذِهِ الْأَدْوِيَةِ الْإِهْلِيلَجِ وَ الرَّازِيَانَجِ وَ السُّكَّرِ فِي اسْتِقْبَالِ الصَّيْفِ ثَلَاثَةَ أَشْهُرٍ فِي كُلِّ شَهْرِ ثَلَاثَ مَرَّاتٍ وَ فِي اسْتِقْبَالِ الشِّتَاءِ ثَلَاثَةَ أَشْهُرٍ كُلَّ شَهْرٍ ثَلَاثَةَ أَيَّامٍ ثَلَاثَ مَرَّاتٍ وَ يُجْعَلُ مَوْضِعَ الرَّازِيَانَجِ مَصْطَكَى فَلَا يَمْرَضُ إِلَّا مَرَضَ الْمَوْتِ.» (طب الأئمة ع، ص50)
1️⃣ منبع این روایت تنها کتاب منسوب به فرزندان بسطام است. در پژوهشی نشان دادهایم نسبت این کتاب به فرزندان بسطام نادرست است؛ بلکه بنا بر نسخه فرزندان بسطام در طبقه مشایخ مؤلف و صرفاً واسطه روایت از محمد بن خلف از وشاء فرض شدهاند، و جایگاه دیگری ندارند. بر این اساس مؤلف کتاب شناخته شده نیست. هرچه هست شواهد علاقه مؤلف به راویان غالیان خطابیه و از آن جمله خود ابو الخطاب، سردمدار این فرقه در نسخه بسیار است. (نک: مقالات اکبری و انصاری در مورد کتاب)
2️⃣ با این حال اگر بر فرض هم نسخه موجود اثر فرزندان بسطام میبود، باز درگیر این مشکل بود، که از خود آن دو، و نیز و واسطه روایت کتابشان جرح و تعدیل و شرح حالی در دست نیست. تنها در گزارش نجاشی آمده که راوی متسامح و پرتخلیطی چون ابن عیاش ( نجاشی، ص85) از این اثر گزارش داده است. (نجاشی، ص39)
3️⃣ به کلی معلوم نیست طب الأئمه موجود از طریق کدام جریان های روایی به دست ما رسیده. اما از اسناد آن برمیآید خود مؤلف با راویانی از جبال و مناطق میان عراق و شام ارتباط داشته است. مناطقی که امامیه از راویان این محافل کمتر روایت کردهاند. واسطه ابن عیاش و فرزندان بسطام نیز صالح بن الحسين النوفلي است که جز در دو سند دیگر از خود ابن عیاش نامش دیده نمیشود، و البته در سند دیگر غیر از طب الأئمه نیز از سران صوفیه و با مصطلحات غلات روایت میکند. (مقتضب الأثر، ص53؛ خبر دیگر: بحار الأنوار، ج94، ص74) بر این اساس و با عنایت به طبقهاش شاید همان صالح بن الحسین بن الفرج باشد که صوفیه از او روایت کردهاند (نمونه: انصاری، ذم اهل الکلام، ج5، ص103)
4️⃣ اما از نظر سند داخل کتاب نیز، روایت داروی امام کاظم ع از دو واسطه ناشناس روایت شده، و البته نسبت یکی از آن دو یعنی ارمنی در اسناد غلات رایج است. او از محمد بن سنان روایت میکند که سخن در مورد اتهام او مفصل است (نمونه نک: حسینینژاد، وثاقت محمدبنسنان در ترازوی نقد و بررسی)
5️⃣ گذشته از بحث سندی و منبعی، در متن خبر نیز اضطرابی وجود دارد.اولا در این روایت سخن از بیمار شدن خود امام کاظم ع است و اطباء به عنوان معالجه دارو معرفی می کردند، در حالی که امام از یک برنامه دارویی سه ماهه برای پیشگیری سخن میگوید.
6️⃣ ثانیا به فرض که این اضطراب با توجیهاتی حل شود، اگر امام کاظم خودشان به این عمل نکردهاند چرا آن را با این لحن توصیه میکنند؟ و اگر استفاده کرده اند چرا بیمار شده اند؟ با این که در انتها به صورت مطلق گفته اند : فلا یمرض الا مرض الموت؟! که این هم اضطراب دیگر است.البته اگر کسی هم بگوید که این مرض، مرض موت امام کاظم ع بوده است درست نیست، چرا که امام کاظم ع در زندان و دور از امام رضا ع با سم شهید شدند.
7️⃣ ثالثا بر فرض چشمپوشی از این اضطرابها؛ این روایت دو برنامه سهماهه برای پیشگیری دارد. پس در شرایط واگیر بیماری در این روزها، که مثلاً ممکن است کرونا چند روزه فرد را بیمار کرده، و یا حتی بکشد، چرا مدعیان طب اسلامی در پی تبلیغات گسترده برای فروش این دارو برآمده اند؟! از طرفی نیز نسخه روایت در «استقبال تابستان / زمستان» وارد شده، اما ایشان در همه ایام سال آن را تبلیغ میکنند.
8️⃣ البته منکر آن نیستیم که شاید -چنانکه از مقدمه روایت نیز بر میآید- این نسخه بنا بر تجربه بشری، گاه اثر مفیدی نیز داشته باشد. با این همه نسبت آن به امامان معصوم ع، ناروا و به دور از روش علمی است. به هر رو تجویز عمومی آن بر اساس تجربه نیز نیازمند مطالعات بالینی پزشکی دقیق، و با ارائه دادههای آماری در مقیاس گسترده از نظر مزایا و مضرات است، و آشنای با ع.حدیث
#طبنا(۱)
@slamLifeStyles
مردی به سرعت و چهار نعل با اسبش می تاخت.
اینطور به نظر میرسید، که به جای بسیار مهمی میرفت
مردی کنار جاده ایستاده بود
فریاد زد:
کجا میروی؟!
مرد اسب سوار جواب داد:
نمیدانم از اسبم بپرس!
این داستان زندگی خیلی از مردم است!
آنها سوار بر عادتها و باورهای غلطشان
می تازند بدون اینکه بدانند کجا میروند...!
الهی! ای بیننده ی نمازها،
ای پذیرنده ی نیازها،
ای داننده ی رازها
و ای شنونده ی آوازها!
ای مطلع بر حقایق،
و ای مهربان بر خلایق!
عذرهای ما بپذیر،
که تو غنی و ما فقیر،
عیب های ما مگیر،
که تو قوی و ما حقیر!
اگر بگیری بر ما، حجت نداریم
و اگر بسوزی، طاقت نداریم!
از بنده خطا آید و ذلت،
و از تو عطا آید و رحمت...
#مناجات_نامه
1_7485268741.mp3
5.14M
◀️ بررسی حدیث عنوان بصری
🎙 استاد سید محمدجواد شبیری زنجانی
⬅️ این حدیث جزو احادیثی است که برخی فعالین طب اسلامی در ابحاث خود مطرح میکنند و به شرح و بسط آن مشغول هستند.
⬅️ ادامه دارد .....
🆔 منبع: طرائف | جامع منابع رجالی و اعتبارسنجی احادیث
#قسمت_دوم
#طبنا(۲)
•┈┈┈┈••✾••┈┈┈┈•
📌تبلیغات انتخاباتی از کی شروع نشود؟!
◽️انتخابات یک فرایند طولانی است، واقعیت آن است که رأیدهندگان به صورت همیشگی در معرض انتخاب قرار دارند و ارزیابی عملکرد هر مجلس از روز نخست شروع کارش آغاز میگردد. از همین رو نیز متخصصین بازاریابی سیاسی عنوان میکنند که کمپینهای دائمی، شانس پیروزی را دوچندان میکنند.
📍اما سؤالی اساسی پیش میآید که نمایندگان فعلی مجلس و داوطلبان نمایندگی مجلس شورای اسلامی باید از کی تبلیغات انتخاباتی را شروع کنند؟
📍اما سؤالی اساسیتر وجود دارد که تبلیغات انتخاباتی از کی شروع نشود؟!
📍در نگاشت حاضر به دنبال پاسخ به سؤال اخیر هستیم.
👈رهبر معظم انقلاب در دیدار با نمایندگان عنوان داشتند که دقت داشته باشید همانگونه که سالم آمدید، سالم نیز بروید.
👈 از منظر ایشان، سال آخر
(۱) نباید منجر به رقیبپنداری قوای دیگر گردد،
(۲) نباید در به کارگیری ابزار نظارتی (مانند توان استیضاح) افراط شود،
(۳) باید رعایت تقوا شود و اگر میشود یک نکته به صورت غیرعلنی مرتفع شود، این عمل پیگیری شود
(۴) باید توجه گردد که مجلس شورای اسلامی بخشی از کلیت نظام است و عملکرد مجلس باید با توجه به سایر بخشها باشد. از این رو ایشان تأکید داشتند باید سال آخر، سال سرافرازی مجلس باشد.
📌عملکرد نمایندگان تحت الشعاع انتخابات
◽️تبلیغات انتخاباتی نباید به صورت زودهنگام شروع شود. این مسئله هم شامل نمایندگان کنونی مجلس میشود که تمایل دارند برای دوره بعد نیز نامنویسی کنند و هم داوطلبین جدید را در برمیگیرد.
◽️داوطلبین جدید باید توجه داشته باشند که تبلیغات انتخاباتی باید در زمان رسمی آغاز شود، پیش از این زمان شناخت مقدمات نمایندگی مجلس، آشنایی با آسیبها و مسائل حیاتی کشور، مشورت با بخش دانشگاهی و دستیابی به ایدههای مختلف لازم است. اما نمایندگان مجلس باید بکوشند از اینکه اقداماتشان رنگ و بوی انتخاباتی داشته باشند بپرهیزند،
👈 چراکه
(۱) یکسال از زمان نمایندگی ایشان باقی مانده و کشور دارای اولویتهای اساسی برای بررسی از سوی مجلس است،
(۲) نمایندگان کنونی دارای قدرت هستند و تبلیغات زودهنگام و غیرقانونی ایشان میتواند فضای انتخابات را آلوده نماید،
(۳) تقابل با دیگر قوا از جمله دولت برای کسب رأی بیشتر میتواند ضمن تحت الشعاع قرار دادن وظیفه نمایندگی، اقدامات دولت را نیز معطل کند و مسائل کشور را پیچیدهتر نماید،
(۴) همانطور که رهبری در سخنرانی ۳ خرداد فرمودند، نماینده باید تقوا داشته باشد و تبلیغات زودهنگام که جنبه نمایشی دارد، مصداق بیتقوایی است
(۵) اولویت نمایندگان مجلس در سال آخر باید توجه همه جانبه به مشکلات کشور و قانونگذاری دقیق برای حل آنها باشد (با توجه به تأکید بیشتر رهبری بر وظیفه قانونگذاری در مقایسه با وظیفه نظارت).
تنها مسیر بندگی
#تبلیغات_انتخاباتی(۱)
@slamLifeStyles
📌تبلیغات زودهنگام چه آسیبهایی دارد؟
◽️همانطور که گفته شد انتخابات فرایندی طولانی است و رأیدهندگان مدام در حال ارزیابی منتخبین یا دریافت ارزیابیهای ارائه شده از سوی رسانهها هستند.
◽️ اما شروع فرایندهای انتخاباتی، بازیهای سیاسی و رقابت پیشاانتخاباتی، مشکلاتی را ایجاد میکند که برخی از مهمترین ایرادات آن عبارت خواهند بود از:
۱) رقابت انتخاباتی نامتوازن میشود. پیش از شروع رسمی زمان تبلیغات، داوطلبان زیادی تبلیغات خود را آغاز نمیکنند و برخی قدرت و پول کافی برای چنین کاری را ندارند، اما تبلیغات زودهنگام علی الخصوص از سوی نمایندگان فعلی مجلس میتواند ضمن ضایع کردن هزینه بیتالمال، قدرت تبلیغ را از سایرین سلب نماید (گسترش تبلیغات ناعادلانه)
۲) تبلیغات انتخاباتی زودهنگام منجر میشود که فرایند چرخش نخبگانی به خوبی انجام نشود یا چنین پیامی برای مردم ایجاد شود که همیشه قدرتمندان در تلاش برای حفظ صندلیهای خودند (ضایع نمودن فرصت تحول)
۳) اعتماد رأی دهندگان به نظام کاهش پیدا میکند، چراکه رأی دهندگان در اکثر مواقع تبلیغات زودهنگام برخی از داوطلبان را خواست نظام تلقی میکنند، در حالی که خواست نظام در چارچوب قانونی منعکس شده است و این مسئله خلاف خواست نظام است (گسترش بیاعتمادی به نظام و فرسایش سرمایه اجتماعی نظام)
۴) طولانی شدن زمان تبلیغات میتواند موجب تشدید شکافهای اجتماعی گردد و گروههای فکری مختلف در جامعه را در مقابل هم قرار دهد، به گونهای که تأثیر این اقدامات به صورت بلندمدت بر پیکره جامعه باقی خواهد ماند (قطبی نمودن جامعه)
۵) اولویتهای اصلی کشور جابجا میشود و انباشت مشکلات در بخش حکمرانی تشدید میشود چراکه تبلیغات زودهنگام، حکمرانی را از حکمرانی ملی به حکمرانی شخصی تبدیل مینماید (شخصی شدن حکمرانی)
۶) رقابت و عاملیت دو قسم عمده مشارکت سیاسی به شمار میروند. تبلیغات زودهنگام عاملیت را کاهش میدهد چراکه مردم نقش خود را حداقلی میپندارند و گمان میکنند منتخبین از پیش مهندسی شدهاند، پیشتر نیز بیان شد که رقابت را نیز به سود صاحبان قدرت و نمایندگان فعلی مجلس، نامتوازن میکند و نهایتاً آنکه منجر به کاهش مشارکت سیاسی در بلند مدت نیز میگردد (تضعیف عاملیت و کاهش مشارکت سیاسی)
۷) فضای انتخابات از فضایی عقلانی به سمت هیجانی-احساسی پیش میرود و احتمال انتخاب درست کاهش پیدا میکند. چراکه حجم دادههای تولید شده در فرایند تبلیغات بالا خواهد بود و مردم قدرت تشخیص دقیق خود را از دست میدهند (غلبه هیجانات و احساسات بر انتخاب)
۸) طولانی شدن رقابت و عدم تمرکز قانونی بر این دست اقدامات پیش از شروع زمان رسمی تبلیغات انتخاباتی، منجر میشود که شعارها و وعدههای انتخاباتی تیزتر شود و داوطلبان برای حفظ موقعیت خود در رقابت، شعارهای گزافی بدهند که هم اجرا شدنی نباشند، هم در تناسب با اولویتهای کشور نباشند و هم مردم را به سازوکار اعتماد و منتخبین بیاعتماد نماید. همچنین آنکه افراط در تبلیغات منجر به آن میشود که اخلاق ضایع گردد (گسترش وعدههای گزاف و تضییع اخلاق).
تنها مسیر بندگی
#تبلیغات_انتخاباتی(۲)
@slamLifeStyles
🔰 سطح علمی مرحوم حسنزاده آملی (ره) در ریاضیات، هندسه و نجوم!
✍️ برگرفته از سایت فکتنامه
•┈┈┈┈┈┈┈••✾••┈┈┈┈┈┈┈•
1️⃣ سالها است شایعاتی درباره دانش ریاضی و نجوم مرحوم حسن حسنزاده آملی، در حد حل مسائل پیچیده ریاضی و دانش بالای نجومی مطرح و منتشر میشود. بسیاری از طلاب فعال در حوزه علم طب هم، با مبنا قرار دادن نظریات نجومی یونانباستان و تاسی به نام بزرگانی چون ایشان، وارد وادی تنجیم طبی و تنجیم درمانی شدهاند. بد نیست نگاهی به سطح علمی ایشان در هندسه، ریاضی و نجوم داشته باشیم:
2️⃣ مرحوم حسنزاده آملی در یک دوره سه ساله، کتاب «اُکَر» اثر «منلائوس اسکندرانی» را ارائه داده است. این کتاب درباره روشهای هندسه اقلیدسی روی کره است به کمک حل مسائل نجومی بر مبنای نظریه بطلمیوسی (زمین مرکزی) میآید. کتاب حدود ۲ هزار سال پیش نوشته و در قرون اولیه پس از اسلام به عربی ترجمه شدهاست.
3️⃣ ایشان «تصحیح و تعلیق تحریری» بر دو اثر ثاوذوسیوس «اُکَر» و «مساکن» دارد که بیش از ۲هزار سال پیش، تعمیم سه بعدی هندسه اقلیدسی کروی را ارائه داده است. همچنین رسالههایی درباره زیج الغبیگ، وقت نماز و قبله و صبح و شفق دارد.
4️⃣ بنابراین آنچه حسن زاده آملی در حوزه ریاضیات و نجوم تدریس میکرده و در آن تبحر داشته، «هندسه اقلیدسی» و «نجوم کلاسیک» است. در آموزش مقدماتی مدرن، آموزش هندسه اقلیدسی را از سال اول ابتدایی تا سالهای پایانی دبیرستان ادامه میدهند. در بعضی رشتهها هندسه تحلیلی (دکارتی) را هم در سالهای پایان دبیرستان آموزش میدهند که بعد از دوران رنسانس تدوین شدهاست و در آموزشهای حوزوی قدیم چنین چیزی نیست. منابع دانش حوزوی از هندسه اقلیدسی هم به دوران پیش از میلاد بر میگردد.
5️⃣ در آموزش مقدماتی مدرن، نجوم کلاسیک و نظریههای زمین مرکزی (بطلمیوسی) منسوخ شدهاند. اصول کلی کیهانشناسی را از علوم تجربی سالهای ابتدایی آموزش داده و در سالهای میانی دبیرستان، فیزیک نیوتون آموزش میدهند که مبنای مکانیک تحلیلی است و بعد از دوران رنسانس تدوین شدهاست. هرچند علاقهمندان به رصد آسمان یا عکاسی نجومی، برای آشنایی با آسمان شب، از دید ناظر زمینی آموزش میبینند. اما این حوزهها در دسته «نجوم آماتوری» قرار دارند. البته برای اموری مانند تعیین قبله، زمان اذان، تقویم قمری و … کاربرد دارند.
6️⃣ حسن زاده آملی نویسنده کتاب «دروس هیئت و دیگر رشته های ریاضی» است که در حوزهها تدریس میشود. محتوای این کتاب البته ارتباطی با ریاضیات و نجوم مدرن ندارد. در واقع آنچه او و در آن تبحر داشته، «هندسه اقلیدسی» و «نجوم کلاسیک» در حد چیزی است که در مدارس تدریس میشود. بنابراین آنچه در حوزه توسط «علامه حسن حسن زاده آملی» تحت عنوان ریاضیات و هیات تدریس میشده، با کیفیتی بهتر (حداقل روی کاغذ به رایگان) در تحصیلات مقدماتی دبستان و دبیرستان در دسترس عموم شهروندان است.
•┈┈┈┈┈┈┈••✾••┈┈┈┈┈┈┈•
#قسمت_چهارم
#طبنا(۴)
@slamLifeStyles
استاد طاهرزاده_mixdown.mp3
2.74M
🔷 نقد استاد طاهرزاده به استفاده از علوم غریبه در درمان
📢 بخشی از تفسیر سوره آل عمران استاد طاهرزاده
•┈┈┈┈┈┈┈••✾••┈┈┈┈┈┈┈•
🔰 در سایه کم کاری مدیران ارشد حوزه، متاسفانه در سالهای اخیر شاهد اوجگیری جریانات شبهعلمی و خرافی در بین برخی طلاب جوان و فعال در عرصه طب سنتی هستیم.
از جمله ادعای درمانگری با علوم غریبه (علم ابجد و تغییر اسم بر اساس ابجد و...) که بنا به سخن جناب طاهرزاده بخشی از رهنمودهای شیطان است که رجوع به دین و خدا را در دلها کم رنگ میکند.
🔰 استناد بیضابطه به روایات طبی، بهرهگیری از تنجیم طبی در سعد و نحس خواندن ایام، استناد به مبانی باطل و خرافیِ طبیعیات طب قدیم و همچنین اعتماد و خوشبینی به تمام یافتههای تجربی پزشکی مدرن، تماما پازلهای تکمیل کننده یک تصویر ناآگانه هستند.
•┈┈┈┈┈┈┈••✾••┈┈┈┈┈┈┈•
#قسمت_پنجم
#طبنا(۵)
@slamLifeStyles
#نقد_مدعیان_طب_اسلامی
📢 12 هزار روایت طبی!
_______________________
◀️ برخی ادعا کردهاند که ما حدود ۱۲ هزار روایت طبی داریم ولی این ادعا بسیار اشتباه است و نکات و ضوابط علمی در آن رعایت نشده است…
1️⃣نکته اول: عمده روایات در مورد روش درمان نیست بلکه از سنخ پیشگیری پیشگیری و در مقوله هایی مانند سبک زندگی و تغذیه و بهداشت و محیط زیست است.
در روایات معتبر طبی اصل بحثی که ما داریم درمان نیست. اصل بحث پیشگیری است. سبک زندگی و تغذیه و بهداشت و این چیزهاست. ما میراث معتبر بسیار بسیار کمی برای مقوله درمان داریم. ادعا میشود که ما حدود ۱۲ هزار روایت طبی داریم. این ادعا خودش به تنهایی کم سوادی این مدعیان را روشن میکند.
2️⃣ نکته دوم: چند بار شمردن روایات دارای اصل یکسان
در شمارش روایات اگر روایتی در علل الشرائع هست و در کافی هم هست و در طب الائمه هم هست و انتهای سند هر سه یکی است، حق نداریم اینها را سه روایت بشماریم بلکه اینها سه نسخه از یک روایت هستند. متأسفانه این عدد دقیقا همین کار را کرده است و نسخ مختلف را شمرده است و شده ۱۲ هزارتا! اگر همین یک نکته را اعمال کنیم تقریبا نیمی از روایات یا حتی بیشتر از آن، کنار میرود یعنی عدد به چیزی به حدود ۵ الی ۶ هزار میرسد!
3️⃣ نکته سوم: چند بار شمردن روایات دارای مضمون یا حتی متن یکسان!
بسیاری از روایاتی که در یک زمینه داریم، همگی حرف یکسانی میزنند. مثلا فرض کنید ۱۰ روایت داریم که خوردن انار معده را دباغی میکند. اینها وقتی عدد را شمرده اند، همه اینها را شمرده اند در حالی که این ده روایت یک گزاره طبی بیشتر ندارد و آن دباغی کردن معده توسط خوردن انار است! اگر این کار را اضافه کنیم و تمرکزمان را بر روی گزاره های طبی ببریم عدد به یک چهارم یا یک پنجم تقلیل پیدا میکند. یعنی ما با ۶۰۰۰ تقسیم بر ۴ مواج هستیم. یعنی ۱۵۰۰ گزاره.
4️⃣ نکته چهارم: بسیاری از این روایات دعاست!
البته دعا قطعا مؤثر است ولی شمردن در روایات درمانی، غلط انداز است خصوصا که غالبا وقتی به سراغ این آقایان مدعی، میرویم خبری از سفارش این دستورهای ادعیه نیست و حتی در کتابهای خویش نیز غالب این دستورها را ذکر نمیکنند.
5️⃣ بدتر اینکه از این مقدار گزاره که داریم حجم زیادی از گزاره ها صرفا دعاست. البته همانطور که در نوشته هم توضیح دادیم دعا بسیار مؤثر است و حتی شیخ صدوق و شیخ مفید میگویند که تنها چیزی که از روایات طبی ائمه ثابت است، طب دعاست و نه بیشتر. ... در همین طب الائمه کمتر از ۴۲۰ روایت داریم که حجم روایات دعا در آنها نصف یا کمی بیش از نصف است.
6️⃣ لذا ما با احتساب صحیح و سقیم از گزاره های طبی بیش از ۱۰۰۰ گزاره طبی داریم که اتفاقا بیشتر آنها در پیشگیری، یعنی تغذیه و بهداشت و محیط زیست است!!!
یعنی ما سر جمع مجموع گزاره های طبی ناظر به درمان که در روایات داریم چیزی حدود ۵۰۰ گزاره است!!! که تازه این مجموع صحیح و سقیم است!!!! مجموع حق و باطل است. معتبر و نا معتبر!!!
7️⃣ لذا ادعای ما این است که بسیاری از بیماریهایی که امروز داریم اصلا آن زمان نبوده است. بسیاری از بیماریها درمانهایش در آب و هوای مناطق مختلف فرق میکند. بسیاری از درمانها در اعصار مختلف متفاوت است و بیماری جهش هایی داشته است. ۱۲ هزار روایت طبی کجا و ۱۰۰۰ گزاره کجا؟!
8️⃣ ادعا این است که این مجموعه اندک اصلا در حدی نیست که ما بتوانیم با آن ادعای بزرگی مثل «طب روایت محور» داشته باشیم که ما با روایات شما را درمان میکنیم!!!
بله. در نوشته هم عرض کردیم که طب اسلامی به یک معنای دیگر که البته امثال آقای تبریزیان وارد آن مقوله نشده اند، صحیح است و آن طبی تجربی و با روشی علمی جدید است که البته اصول موضوعه و روش و برخی از گزاره هایش را از دین گرفته است. این معنا صحیح است و ما باید برای تولید آن تلاش کنیم.
9️⃣ کار آقای دکتر اسماعیلی که در نوشته به آن اشاره کردیم که برای توضیح تأثیر دعا در درمان بیماریها و حتی تغییر ژنها مطرح کرده اند نمونه ای از کارهای موفق در این زمینه است. مقالاتی که با روش علمی تحقیقاتی در مورد «عجوه» انجام داده بودند و خاصیت سم زدایی دانه آن را که در روایات معروف نبوی بر آن تأکید شده بود نمونه ای از این موارد است.
🔟 توصیه میکنم نوشته «شرح و تحقیق طب الائمی ابنی بسطام» و خصوصا مقدمه صد و اندی صفحهای آن را از دست ندهید. این مقدمه در مورد قرائت صحیح از طب اسلامی و نقد سائر قرائهای آن است.
🙏 سبحان ربک رب العزة عما یصفون و سلام علی المرسلین و الحمد لله رب العالمین
🔸 احمد میرزایی
—-------------------------------------
#قسمت_ششم
#طبنا(۶)
@slamLifeStyles
#یادداشت_اختصاصی
◀️ یک مثقال مُداقِّه٬ یک خروار اصابت ...
✍یادداشت اختصاصی استاد امیری– شماره 3 - ویژه تأنی و مداقه بیشتر در اخبار وارده در طب
________________________________
@slamLifeStyles
بسم الله الرحمن الرحیم
1⃣ لطفا بیایید کمی با دقت این جملات را مرور کنیم:
1.. کنجد یکی از عللی است که در روایات آمده، حافظه را ضعیف می کند.
2.. از دیگر علل ضعف حافظه مصرف کنجد است و امروزه اضافه کردن کنجد به نان بسیار رایج شده است.
3.. یکی از فرق های طب اسلامی و طب سنتی این است که بر اساس آموزه های اهل بیت ع کنجد حافظه را ضعیف میکند لذا از مصرف کنجد پرهیز کنید.
@slamLifeStyles
2⃣ مدتیست در اَفواه، فضای مجازی، برخی سایتها و یا گعده های طبی، مطالبی تحت این عنوان که مصرف کنجد، یکی از علل ضعف حافظه است دیده و شنیده میشود. این کلام زمانی بیشتر جلب توجه میکند که مُستَنبط از روایات اهل بیت و مستند به احادیث شمرده شود.
3⃣ با اندک تَتَبُعی در می یابیم منشا این انتساب، تنها وجود یک روایت٬ آن هم درکتاب طب النبي (ص) نوشته شخصي به نام ابوالعباس جعفر نسفی است که حنفی مذهب بودن او محل اتفاق کثیری از حدیث پژوهان است. فی الحال فارغ از اینکه مرویات کتاب طب النبي (ص) تا چه حد قابل اِستناد است (به تفصیل در مورد کتاب طب النبی بحث شد) ابتدا روایت مورد مناقشه را بررسی میکنیم.
@slamLifeStyles
4⃣ در کتاب طب النبي (ص) از قول نبی اکرم (ص) نقل شده است که حضرت فرمودند: عَشر خِصال تُورِث النِسيان، ... و الجُلجُلان و... .
از نگاه لغت کلمه « السِّمْسِم » به معنای کنجد و «الکُزبُرَه» به معنای گشنیز است؛ اما کلمه «الجُلجُلان» که در روایت بالا موجب نسیان و فراموشی شمرده شده یک اسم مشترک بین «کنجد» و«گشنيز» است. حتی در متون کهن طبی، «الجُلجُلان» به هر دو معنای گشنیز و کنجد استعمال شده است.
فی الواقع با چشم پوشی از منشا نقل حدیث، نسیان آور بودن، مردد بین گشنیز و کنجد باقی می ماند.
حل این ابهام ، بسیار سهل است. با کمی تورق در متون دسته اول حدیث شیعی، به وضوح میابیم که روايت مورد بحث، در منابع شیعی هم آمده است، اما با اندکی اختلاف! البته همین اختلاف گِره مسأله را باز میکند و اگر مستمسک ما تراث اصیل شیعی باشد، دچار اشتباهاتی چنین نمیشویم.
@slamLifeStyles
5⃣ در کتاب «من لا يحضره الفقيه» از قول نبی اکرم (ص) نقل شده است که فرمودند : يا علي تِسعَه اَشياء تُورِثُ النِسيان، ... و أکل الکُزبُرَه و... . همان طور که نگاشته شد «الکُزبُرَه» به معنای گشنیز است. یعنی در کتاب گرانسنگی مثل «من لا يحضره» روایت با لفظ «الکُزبُرَه» ضبط شده است و نه «الجُلجُلان»!
قابل توجه اینست که در کتب حدیثی متاخر مثل «وافي» و «وسائل الشیعه» هم با لفظ «الکُزبُرَه» ضبط شده است و نه «الجُلجُلان»!
آنچه مرحوم صدوق نقل کردهاند ابهام را از واژه«الجلجلان» منقول در کتاب ، برطرف کرده و روشن می کند منظور از «الجُلجُلان» معنای اول آن، یعنی «گشنیز» است.
6⃣ جمع جبری فوق بر مبنای تسامح در پذیرش روایت مستغفری بود و حال اینکه اساسا روایت کتاب طب النبی (ص) وُرودی در عملیات استنباط ندارد.
علی ای حال در مقایسه روایت خطیب مستغفری و روایت «من لا يحضر» معلوم می شود نسبت لفظ «الجُلجُلان» (لفظ مشترک بین معنای گشنیز و کنجد) براي نسیان آور بودن، از جانب کتب اهل سنت است و نسبت لفظ «الکُزبُرَه» (گشنیز) از جانب کتب معتبر شیعی است.
البته مؤيدات ديگري هم هست.مثل آنکه در روايات سفارش به ترک آن توسط تازه عروسان شده است.
بدين ترتيب معلوم میشود روايات نسيان آور بودن مربوط به گشنيز است و روايات عامّه و روایات شیعه در این زمینه با هم هماهنگ می شوند.
@slamLifeStyles
7⃣ در آخر باید عرض شود نه تنها محمل سترگی برای این مدعا وجود ندارد٬ بلکه بعنوان تجربه قطعی حکمای شیعی کنجد سبب تقويت حافظه میشود و مصرف زیاد گشنیز را سبب ضعف حافظه شمرده اند که اتفاقا موافق روایات هم هست. این امر در منابع متعدد تصریح شده است.
8⃣ اندکی تأنی و مداقه بیشتر در اخبار٬ قطعا از سهوها و برداشت های شتاب زده می کاهد و نظر را ورز می دهد و پخته می کند.
آنچه به رشته نوشته درآوردم مشتی بود از خَروار٬ که امید می رود باعث تنبه خاطر و انبساط خامه گردد تا پس از این کمتر شاهد گذرهای سریع و بدون مکث از کنار کلمات حکیمانه خداوند و نمایندگان او باشیم.
و آخر دعوانا أَنِ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِين
علی امیری — 26 ربیع الاول 1438
#قسمت_هفتم
#طبنا(۷)
______________________
@slamLifeStyles
.
◀️ یک «فتحه» لعنتی، منشا توهمات
✍️ تقریر بخشی از سلسله جلسات تدریس حجت الاسلام علی امیری در سال 97 با عنوان «تصحیفات و تسامحات روایات طبی» (به همراه اضافات مقرر محترم).
مقرر: نوید رسولزاده
@slamLifeStyles
•┈┈┈┈┈┈┈••✾••┈┈┈┈┈┈┈•
🔹 حدیث مشهور «اصل کل داء البروده / البرده» اساسا از طرق معتبر امامیه نقل نشده است. منبع اصلی این حدیث، مکتوبات ضعیف عامه بوده و بواسطه نزدیکی برخی از همین منابع (مانند طب النبی مستغفری و...) با مجامع امامیه، متاسفانه این حدیث در دوره متاخر به مرور وارد مکتوبات حدیثی _ طبی امامیه شده است.
🔺 پس اولا این حدیث از طریق منابع معتبر امامیه به ما نرسیده است که فحص و بحث از اینکه آیا «البروده» تصحیف «البرده» است یا خیر، یا «راء» مفتوح است یا ساکن، یا «هاء» زائده است یا خیر، چندان نکته مهم و با ارزشی تلقی شود.
🔹 ثانیا با رجوع به منابع عامه - به عنوان ریشه نقل این حدیث - شکی باقی نمیماند که «البروده» تصحیف «البرده» است.
اما تمام نکته اینجاست که معنای «البرده» چیست؟ آیا ضبط و خوانش «البَرَدة» صحیح است یا «البَرْدة»؟ یعنی حرف «راء» مفتوح است یا ساکن؟
@slamLifeStyles
🔺 طبق برخی از شواهدی که در پیوست ارائه شده است، از مجموع نظرات محققین عامه این به دست میآید که اساسا حرف «راء» در کلمه «البرده» باید به فتح خوانده شود تا معنای درست و کاملی پیدا کند.
از همین رو «البَرَدة» یعنی تُخَمه، به معنای عارضهای که در اثر پرخوری و درهم خوری و بدخوری پدید میآید. کما اینکه برخی نیز چنین نقل کردهاند: «أصل كل داء كثرة الأكل» و یا «لو سئل أهل القبور ما سبب آجالهم لقالوا: التخم» و... .
اگر «البَرَدة» را به فتح بخوانیم تقریبا مشابه حدیث «المعده بیت کل داء» نیز هست که پیشتر طرق عامی آن توسط برخی محققین نقد و بررسی شده بود.
🔹 پس اساسا این توهم مدعیان طب اسلامی که «البرده» به معنای سرما و آب و هوای سرد است و این سرما موجب ضعف سیستم دفاعی بدن میشود و از این جهت است که ریشهی همهی بیماریها، سرما و کاهش دما گفته شده، تحلیلی غلط، باطل و با خوانشی غلط از این کلمه است.
با اندک دقتی در منابع عامه، پر واضح است که خوانش درست «البرده» به فتح «راء» بوده است و نه به سکون!
🔺 حتی اگر «راء» ساکن باشد قاعدتا باید «هاء» در کلمه حذف شود و در نتیجه ضبط «البرد» صحیح باشد (که البته درست نیست) چنان که در برخی منابع عامی همچون «المجروحين ابن حبان» و یا «الكامل عبد الله بن عدي الجرجاني» همینگونه ضبط شده و صد البته محققین عامه آن را به شدت ضعیف شماردهاند.
ناگفته نماند حتی اگر ضبط «البَرْد» را بر «البَرَدة» ترجیح دهیم، باز هم معنای کامل و درست آن «سرما» و «کاهش دما» نخواهد بود.
@slamLifeStyles
🔹 اما این حدیث چگونه در مجامع امامیه به «البروده» تصحیف شده است؟
بدیهی است که باید نقش کم دقتی برخی محدثین و برخی وراقین و مستنسخین را در این امر لحاظ کرد. احتمالا پیش فرضهای طب یونانی و اخلاطی برخی از آنها و از سویی خوانش غلط «البرده» موجب شده است که به مرور این کلمه تبدیل به «البروده» شود تا هم با مبنای غلط سکون به «راء» نزدیک شود و هم به پیشفرضهای طب اخلاطی.
🔺 از همین رو نیز در نسخه موجود طب النبی و طب الائمه شُبر و...، دو حدیث «بَشِّرِ الْمَحْرُورِينَ بِطُولِ الْعُمُرِ» و «أَصْلُ كُلِّ دَاءٍ الْبُرُودَةُ» در کنار یکدیگر تنظیم و تبویب شده است، تا جایی که افراد کمدقتی چون کریمخان کرمانی در کتاب «حقائق الطب» چنین مطلبی را مینگارد:
«أصل كل داء من البرودة والذي افهم من هذا الخبر ان بدن الانسان قوامه بالحرارة الفلكية الغريزية»
در واقع این شکل از معنا کردن، چون مورد پسند کسانی است که میخواهند بگویند تمام بیماریها از سردی است (و حال اینکه این حرف لزوما درست نیست) احتمالا یکی از اسباب این تصحیف بوده است.
🔹 مشکل اینجاست که همین کمدقتی برخی محدثین سبب شده است که برخی اطباء و محققین معاصر نیز به استناد این نوع تبویب و ضبط «البروده»، گزارههای طبی را که خود جای بحث و نظر دارد، به نام پیامبر و اهل بیت ع نقل و نشر دهند.
🔰 فارغ از اینکه این حدیث ریشه عامی داشته و منبع قابل اعتنایی در مصادر امامیه ندارد، اما به احتمال بسیار زیاد خوانش صحیح آن «البَرَدة» به فتح «راء» بوده و در این صورت معنای صحیح این حدیث بدین صورت خواهد بود:
«ریشه اغلب بیماریها از تُخَمه (پرخوری و درهم خوری) است»
•┈┈┈┈┈••✾••┈┈┈┈┈•
#نقد_طب_اسلامی
#نقد_طب_سنتی
#قسمت_هشتم
#طبنا(۸)
@slamLifeStyles
.
✅ 15 شاهد به عنوان پیوست مطالب فوق:
🔺🔹🔺🔹🔺🔹
1️⃣ غريب الحديث، ج ۲، ابن قتيبة الدينوري، ص ۲۸:
وسميت التخمة بردة، لأنها تبرد حرارة الجوع و الشهوة و تذهب بها ... كذلك الداء هو الشبع المفرط والتخمة . وكان يقال : الشبع داعية البشم ، والبشم داعية السقم ، والسقم داعية الموت . وقال بعضهم : لو سئل أهل القبور ما سبب آجالهم لقالوا : التخم .
•┈┈┈┈┈┈┈••✾••┈┈┈┈┈┈┈•
2️⃣ الحاوي في الطب، ج ۷، محمد بن زكريا الرازي، ص ۳۳۶:
الطبري قال: اجتنب التخم فإنها أصل كل داء
•┈┈┈┈┈┈┈••✾••┈┈┈┈┈┈┈•
3️⃣ كتاب أخبار المصحفين (نوادر الرسائل 11)، أبو أحمد العسكري، ص ۳۵:
أن رسول الله ص قال أصل كل داء البرد قال أبو أحمد هكذا رووه وإنما هو أصل كل داء البردة والبردة التخمة وهكذا سمعته من أبي بكر بن دريد وغيره وليس لقوله أصل كل داء البرد معنى والبردة برد يجده الرجل في جوفه أو في بعض أعضائه والبرد برد الهواء... .
•┈┈┈┈┈┈┈••✾••┈┈┈┈┈┈┈•
4️⃣ تصحيفات المحدثين، ج ۱، أبو أحمد العسكري، ص ۲۱۱:
أن رسول الله ص قال: (أصل كل داء البرد) هكذا رواه البرد ساكنة الراء، وإنما الصحيح : أصل كل داء البردة، بفتح الراء وزيادة هاء، والبردة: التخمة، هكذا سمعته من أبي بكر بن دريد لم وغيره، ورواه الأعمش، عن خيثمة، عن عبد الله، أنه قال: أصل كل داء البردة .
•┈┈┈┈┈┈┈••✾••┈┈┈┈┈┈┈•
5️⃣ قوت القلوب في معاملة المحبوب ووصف طريق المريد إلى مقام التوحيد، ج ۲، أبي طالب المكي، ص ۳۰۲:
وفي الخبر : أصل كل داء البردة . يقال : هي التخمة .
•┈┈┈┈┈┈┈••✾••┈┈┈┈┈┈┈•
6️⃣ تهذيب الاسرار في أصول التصوف، عبد الملك الخركوشي النيسابوري، ص ۱۴۷:
وقال حمدون القصار: أصل كل داء كثرة الأكل
•┈┈┈┈┈┈┈••✾••┈┈┈┈┈┈┈•
7️⃣ المفردات في غريب القرآن، الراغب الأصفهاني، ص ۴۲:
وقيل أصل كل داء البردة أي التخمة، وسميت بذلك لكونها عارضة من البرودة الطبيعية التي تعجز عن الهضم .
•┈┈┈┈┈┈┈••✾••┈┈┈┈┈┈┈•
8️⃣ كتاب الماء، ج ۱، ابن الذهبي، ص ۱۰۷:
برد : البَرْد : ضِدّ الحَرّ . ... والبَرَدَة : نَفْخ التُّخَمَة ، سُمِّيَت بَرَدَة لأنّها تُبَرِّد المعدةَ ، فلا تَسْتَمْرِئ الطّعام ، ولا تُنْضِجُه . وفي الحديث: ( أصل كلّ داء البَرَدَة ) أي : التُّخَمَة .
•┈┈┈┈┈┈┈••✾••┈┈┈┈┈┈┈•
9️⃣ الفائق في غريب الحديث، ج ۱، الزمخشري، ص ۹۱:
البردة ابن مسعود رضي الله عنه أصل كل داء البردة . البردة هي التخمة لأنها تبرد حرارة الشهوة، أو لأنها ثقيلة على المعدة بطيئة الذهاب
•┈┈┈┈┈┈┈••✾••┈┈┈┈┈┈┈•
🔟 شرح الشفاء (شرح ملا علي القاري)، ج ۱، القاضي عياض، ص ۷۲۴:
أصل كلّ داء البردة بفتحتين و قد تسكن الراء أي التخمة
•┈┈┈┈┈┈┈••✾••┈┈┈┈┈┈┈•
1️⃣1️⃣ تاريخ مدينة دمشق، ج ۵۵، ابن عساكر، ص ۱۹۵:
«أصل كل داء البرد» قال ابن عساكر كذا، قال و الصواب البردة يعني التخمة بزيادة هاء.
•┈┈┈┈┈┈┈••✾••┈┈┈┈┈┈┈•
2️⃣1️⃣ لقط المنافع في علم الطب، ابن الجوزي، ص ۶۶۸:
«البردة» بفتح الراء. وذكره مرفوعا، وذكره ابن قتيبة من كلام ابن مسعود إلا انه قال: «البرده» بزيادة هاء .
وحكى الأعمش قال: سألت أعرابيّا عن البردة قال: التخمة .
قال ابن قتيبة: ولست أحفظ عن هذا في علمائنا، فإن كان الحرف صحيحا فالمعنى حسن، و أرى أصل الحرف من البرد فسميت التخمة بردة؛ لأنها تبرد حرارة الجوع والشهوة ... .
•┈┈┈┈┈┈┈••✾••┈┈┈┈┈┈┈•
3️⃣1️⃣ الموسوعة القرآنية، ج ۸، ابراهيم الأبياري، ص ۴۸:
أصل كل داء البردة أي التخمة، وسميت بذلك لكونها عارضة من البرودة الطبيعية التي تعجز عن الهضم
•┈┈┈┈┈┈┈••✾••┈┈┈┈┈┈┈•
4️⃣1️⃣ موسوعة الطب النبوي، الإسلامي - العربي، عبد الله سنده، ص ۴۶:
البرد: ضد الحر... والبردة: التخمة؛ لأن بها تبرد المعدة، وفي الحديث : «أصل كل داء البردة» - أي: التخمة.
•┈┈┈┈┈┈┈••✾••┈┈┈┈┈┈┈•
5️⃣1️⃣كشف الخفاء، ج ۱، العجلوني، ص ۱۳۶:
قال الدارقطني المحدثون يروونه بسكون الراء ولذلك ضم إليه بعضهم " والحر " والصواب فتحها بمعنى التخمة لأنها تبرد حرارة الشهوة أو لأنها ثقيلة على المعدة بطيئة الذهاب من برد إذا ثبت وسكن ، وقد أورد أبو نعيم أيضا عن أبي هريرة رفعه الله استدفئوا من الحر والبرد ، وكذلك المستغفري مع ما رواه عن أنس أيضا مرفوعا : إن الملائكة لتفرح بارتفاع البرد عن أمتي ، وروى أيضا كما مر أصل كل داء البرد وهما ضعيفان وذلك منهما دليل على المحدثين الذين رووه بالسكون
•┈┈┈┈┈••✾••┈┈┈┈┈•
#قسمت_نهم
#طبنا(۹)
@slamLifeStyles
🔻آیتاللهالعظمی مکارم شیرازی در پیامی به اختتامیه دومین همایش پاسخ برتر؛
❇️ یک پاسخ دقیق علمی با هیچ عبادتی قابل مقایسه نیست
امروزه و با گسترش جریان اخبار و اطلاعات، از سویی راه بر انتشار شبهات و افکار منحرف با ظاهری صحیح و آراسته گشوده شده و از سوی دیگر اسباب و ابزار پاسخگویی نیز تغییر کرده است. در این میان وجود پایگاههای قابل اعتماد، بهروز، آگاه و کارآمد بسیار ضروری و لازم است. مراکز پاسخگویی میبایست ضمن بهرهمندی از این خصوصیات، در راه یافتن پاسخهای قانع کننده و اطمینان بخش، تلاش بیشتری نمایند. باید توجه داشت ارزش یافتن یک پاسخ دقیق علمی و اطمینان بخش و نجات یک انسان از تردید و وسوسه شیطانی، قابل مقایسه با هیچ عبادت و اطاعتی نیست.
🔹آیت الله حائری شیرازی🔹
🔸اصلاحات عالَم، از اطراف این کوه شروع میشود!🔸
@slamLifeStyles
🏔 عدهای از #ژاپن آمده بودند ایران. چهل، پنجاه نفر خانم و آقا بودند. مدتی دربارۀ اسلام تحقیق کرده بودند و بالاخره اسلام را انتخاب کردند. به شیراز هم آمدند و زیارتشان کردیم. گفتند: در کتابهای دینی و بودایی خودمان، به ما خبر داده بودند که #اِصلاحات_عالَم از کنار کوه دماوند آغاز میشود. #هدایت_خلق در آخر الزمان، از کنار کوه #دماوند است. ما آمدهایم این کوه را زیارت کنیم. من اولین بار بود میشنیدم یک عده بیایند برای زیارت کوه دماوند! میدانید کوه دماوند، کنار تهران است. خمین و قم و اینها، حواشی آن هستند. شما الآن مراجع تقلیدتان اطراف همیناند. #تهران، #قم، #اراک، #خوانسار، #گلپایگان، #خمین، اینها همه اطراف این کوه هستند. اینها از روی این علامت، #امام (ره) را شناسایی کرده بودند که کارش بالا میگیرد و بالاخره موفق میشود.
@slamLifeStyles
🏔 استاد برجستهشان و کسی که اول مسلمان شده و اینها هم دنبال او بودند، یک پیرمرد هشتاد، نود ساله اما سرحال و قبراق بود. نفر سوم آنها هم یک خانمی بود که حجاب کاملی داشت و از مقنعهاش، یک مو پیدا نبود. دربارۀ این خانم گفتند که بیست، سی هزار بیمار با نفس الهی او خوب شدهاند. تعجبی نیست. انسانی خودساخته و #اهل_عبادت و ریاضت بود؛ اما متواضع. زن بسیار متینی بود. برای اینها به زبان انگلیسی صحبتی کردم که این خانم بعدش گفت که این صحبت روی من اثر داشت.
@slamLifeStyles
🏔 کمترین حد تحصیل اینها، فوقلیسانس بود. عموماً دکترا داشتند و استاد دانشگاه بودند. همان موقع من گفتم ژاپنیها زودتر از همهجا مسلمان میشوند. چرا؟ چون اسلام از بالاترین رتبۀ دانشگاهیاش آغاز شده. اینها مثل #مخزنی در بالای قلۀ کوه هستند که آب آن، همۀ قسمتهای پایین را سیراب میکند.
@slamLifeStyles
🏔 چرا #ایران اینجوری مسلمان و شیعه شد؟ به خاطر #سلمان! سلمان، [در حکمِ یک] استاد دانشگاه بود! بسیار استاد برجستهای بود. سلمان و ما ادراک ما سلمان؟! سلمان، برای کشف حقیقت از شهر و دیارش بیرون آمده و عالَم را گشته تا حق را پیدا کند. خیلی کار بزرگی است! یک دفعه دین میآید سراغ انسان، یک دفعه انسان میرود سراغ دین! این ژاپنیها هم کسی نرفته بود برایشان تبلیغ کند؛ خودشان رفته بودند دنبال حقیقت.
📌مبلغان بین الملل
اربعین 👈| فارسی | روسی | اردو | انگلیسی | عربی
وحدت👈| فارسی | انگلیسی | روسی | پوسترها |
طوفان الاقصی(روسی)👈 | نوار غزه | محمد ضیف | فلسطین | اسرائیل |جنگ رسانه | حملات هوایی | ماهیت مناقشه | حقیقت اتفاقات | آینده فلسطین در روایات | فیلم کوتاه | بایکوت رسانه | کودکان غزه |
@slamLifeStyles
📌از کجا بفهمیم اعمال ما «عبادت» است، نه «عادت»؟
اخلاق معنایش این است که انسان ارادهی خودش را بر #عادات و بر طبایع خود غلبه بدهد؛ یعنی اراده را تقویت کند بهطوری که اراده بر آنها حاکم باشد. حتی اراده باید بر #عادات_خوب هم غالب باشد، چون کار خوب اگر کسی به آن عادت پیدا کرد خوب نیست.
مثلا ما باید #نماز بخوانیم اما نباید نماز خواندن ما شکل عادت داشته باشد. از کجا بفهمیم که نماز خواندن ما عادت است یا نه؟ باید ببینیم آیا همهی دستورات خدا را مثل نماز خواندن انجام میدهیم؟ اگر اینطور است، معلوم میشود که کار ما به خاطر امر خداست. اما اگر #ربا را میخوریم و در عین حال، نماز را هم با نافلههایش میخوانیم، یا اگر خیانت به #امانت مردم میکنیم ولی زیارت عاشورایمان هم ترک نمیشود، میفهمیم که اینها #عبادت نیست، #عادت است.
شهید_مطهری
اسلام_و_نیازهای_زمان، ج۱
@slamLifeStyles
📌وظیفه شرعی برای شناخت اصلح
▫️ باید به این نکته نیز توجه شود که تلاش برای شناخت اصلح نیز امر واجبی است که باید بدان اهمیت داد در نگاه رهبر حکیم انقلاب اسلامی افرادی که از تأیید شورای نگهبان عبور کرده اند قانونا صالحند (۱۳۸۰/۲/۲۸) اما این بدان معنا نیست که ما باید به صرف رأی دادن قناعت کنیم و به هر که شد رأی دهیم؛ بلکه مبتنی بر نظر ایشان باید گشت و اصلح را برگزید. معظم له در آستانه انتخابات ریاست جمهوری هفتم خطاب به ملت فرمودند: «ملت باید تلاش خود را ،بکند باید زحمت بکشد و دنبال اصلح ...گردد. همچنان که شرکت در انتخابات یک وظیفه است،گزینش خوب و آگاهانه هم یک وظیفه است.البته ممکن است همه ی تلاش ها به نتیجه نرسد؛اما انتخاب کنندگان تلاش کنند،برای این که گزینش درستی داشته باشند.این،خیلی مهم است.» (۱۳۷۶/۲/۱۳)
#مشارکت
#تکلیف
#انتخابات
#اصلح
@slamLifeStyles
هدایت شده از جبهه انقلاب اسلامی در فضای مجازی
amutor.mp3
8.34M
👈 لزوم بیداری مسئولین نسبت به #نفوذ سایبری
#⃣ #جهاد_تبیین
جبههٔ #انقلاب اسلامی در فضای مجازی ✊🏻 @jebheh
🟢 دلیل عمیق و خواندنی میرزای شیرازی برای تأیید نکردن یک عالم باتقوا
🔸بعضی از دوستان میرزای شیرازی گفته بودند ما نامهای خدمت ایشان نوشتیم و از ایشان برای یک ملایی که در یکی از شهرستانها بوده است، تأیید خواستیم. مرتب نامه به ایشان نوشتیم که فلان شخص در این شهر مردی است خیلی عالم، در این حد عالم است، مجتهد است و خیلی هم باتقوا، شما ایشان را تأیید کنید.
🔹 میگوید: ما نامه نوشتیم، میرزا جواب نداد. بار دیگر نامه نوشتیم، باز میرزا جواب نداد. تا بالأخره آن کسی که اینهمه او را تأیید میکرده میرود سامره که چرا میرزا جواب نداد؟ رفت و گفت: آقا! چرا ما هر چه برای این آقا تأیید خواستیم شما تأیید نکردید؟ میرزا فرمود: تو همواره در نامههایت نوشتی که این چقدر عالم است و چقدر باتقواست، در یک نامهات ننوشتی که عقلش در چه حدی است؟
🔸من نمیتوانم کسی را فقط به دلیل علم و تقوا تأیید کنم درصورتیکه برای من محرز نیست که از نظر عقل و تدبیر و هوشیاری و درک شرایط زمان و درک و شناخت مردم در چه حدی است. بسیار خوب، آدم عالم و باتقوا برای خودش آدم خوبی است، اما من نمیتوانم مقدّرات اسلامی مردم را در دست کسی بدهم که عقلش برای من محرز نیست.
📝 استاد مطهری، آشنایی با قرآن، ج۸، ص۱۵۰-۱۴۸ (با تلخیص)
@slamLifeStyles
شیخیه و بابیِّت
بابیان و سپس بهائیان، شیخیه را جد روحانی نهضت خود می دانند که راه را برای باب و بهاء آماده کرده است و بدین ترتیب شیخیه هدف غایی را انجام داده و دیگر موضوعیت ندارد.
به گفته موجان مومن و پیتر اسمیت، بیش از نیمی از «برجستهترین» گروندگان به بابی در چهار سال اول دعوت باب، شیخی بودند.
رکن رابع یعنی نیابت امام زمان که از عقاید شیخیه است مستمسک سید علی محمد شیرازی برای ادعای بابیت شد. سید علیمحمد شاگرد سید کاظم رشتی دومین رهبر شیخی بود.
یکی دیگر از شباهت های کلیدی بین شیخیه و بابیت و بهائیت، تأکید مشترک آنها بر درک نمادین و تمثیلی از متن دینی است.
👈محمدکریم خان کرمانی
محمدکریم خان کرمانی سومین مقتدای سلسله شیخیه که بعد از سید کاظم رشتی رهبری و پیشوایی این فرقه ضاله را بر عهده گرفت؛ بنابراین او سومین رهبر شیخیه محسوب میشود.
محمد کریم خان فرزند ابراهیم خان ظهیر الدوله والی کرمان است که پسر عمو و داماد فتحعلی شاه قاجار بود.
شیخیه کرمان را بنا به انتساب به مؤسس آن محمدکریمخان، «کریمخانیه» نیز گفتهاند.
پس از محمد کریم خان کرمانی، دو پسر وی به نامهای محمد خان کرمانی و سپس زینالعابدین خان کرمانی جانشین پدر شده و به پیشوائی شیخیه رسیدند. پس از آنها ابوالقاسم خان ابراهیمی (۱۳۱۴–۱۳۹۰ ه.ق) فرزند زین العابدین خان به پیشوائی رسید. پس از او فرزندش عبدالرضاخان جانشین پدر شد که در سال اول انقلاب ایران بدست گروهی به نام الفتح کرمان ترور شد (۱۳۵۸ ه.ش) و بعد از وی پیشوایی بر عهده سید علی موسوی در بصره قرار گرفت که در سال ۱۴۳۶ قمری درگذشت. طرفداران این فرقه ضاله در حال حاضر بیشتر در شهرهای کرمان، تهران، خرمشهر، تبریز، بناب، زنوز، مشهد، شیراز، بصره و کربلا زندگی میکنند.
👈باقریه همدانی
«باقریه» پیروان میرزا محمد باقر شریف طباطبایی بودند. او نخست نماینده محمد کریم خان کرمانی در نایین و همدان بود. اما پس از فوت استادش با جانشین او به مخالفت برخاست و از شیخیه کرمان جدا شده.
👈آذربایجانیه ثقةالاسلامیها
شیخیه آذربایجان پیرو میرزا شفیع ثقةالاسلام تبریزی هستند. این شیخیه را «ثقةالاسلامیه» نیز گویند. پس از میرزا شفیع، پسرش میرزا موسی و بعد از وی میرزا علی معروف به ثقةالاسلام دوم و پس از وی برادرش میرزا محمد به ریاست این طایفه رسید.
👈آذربایجانیه حجتالاسلامیها
طایفه دیگر شیخیه «حجتالاسلامی» هستند که پیرو میرزا محمد مامقانی هستند.
👈آذربایجانیه گوهری یا احقاقی
طایفه دیگر از شیخیه، «احقاقیه» هستند که پیرو آخوند ملاباقر اسکوئی میباشند. وی از شاگردان سید کاظم رشتی بود که پس از فوت ایشان دعوی جانشینی او را کرد، عمده مقلدین ایشان در کویت زندگی میکنند و پیشوای ایشان آقا رسول احقاقی است.
👈کتاب هایی درباره شیخیه
شیخیه؛ نقطه آغازین انحراف، محمدحسن نجاری، نشر بین الملل ۱۳۹۵
شیخیه؛ باورها و ریشهها، حسن منتسب مجابی، نشر گوی ۱۴۰۱
💰به راستی چقدر از مسئولین و فرزندانشان گرفتار این فرقه های انحرافی شده اند ؟
✅ شهید مطهری، حضرت رقیه و یک پیام مجعول
🔹 در چند روز گذشته یک پیام جعلی و کذب در شبکههای اجتماعی، مطالبی در مورد واقعه کربلا به استاد مطهری در کتاب «حماسه حسینی» نسبت داده است.
پاسخ هر بخش در ذیل آن آمده است:
۱. متن پیام:
«کتاب حماسه حسینی تألیف مرتضی مطهری فصلی دارد بنام: تحریفات عاشورا».
توضیح:
نام دقیق این فصل «تحریفات در واقعه تاریخی کربلا»ست که انتخاب خود استاد است برای عنوان این سخنرانی.
۲. متن پیام:
«این فصل حدود ۷۰ صفحه است. در این فصل شهید مطهری دروغهایی را که برای روز عاشورا ساختهاند و یا موضوعاتی را که وارونه جلوه میدهند برشمرده است. از جمله دروغها این است که در روز عاشورا کسی تشنه نبوده حتی در صبح عاشورا امام حسین و دو نفر از یارانش با آب غسل کردهاند».
پاسخ:
استاد هرگز عطش در روز عاشورا را نفی نکرده و در همین کتاب بر عطش سیدالشهداء(ص) روضه خوانده و گریسته است (حماسه حسینی، ص۱۷۲). شهید مطهری تصریح میکنند که سه شبانه روز آب را بر کاروان سید الشهدا(ع) بسته بودند اما در همین میان حضرت ابالفضل(ع) توانسته بود صف دشمن را بشکند و مقداری آب بیاورد (ص۸۷). استاد در روضه گفتار دوم از تحریفات عاشورا، تشنگی امام حسین(ع) و اصحاب را روایت میکند.
۳. متن پیام:
«امام حسین دختری بنام رقیه نداشته است».
پاسخ:
استاد در هیچ سخنرانی، کتاب و یا حتی یادداشتی، اصل وجود طفلی به نام رقیه را نفی نکردهاند و در واقع مورد بحث قرار ندادهاند. بله، در یادداشتهای خود، ضمن برشمردن تحریفهای متعدد لفظی و معنوی، داستان شهادت طفل سه ساله ای از حضرت در خرابه شام را از تحریفات دانستهاند.
امروزه نیز با وجود امکان سریع جستجو در کتب تاریخی، هیچ منبعی برای این داستان لااقل در منابع پنج قرن اول سراغ داده نشده است و اساسا در مورد تعداد و نام دختران گرامی امام حسین(ع) میان مورخین اختلافاتی وجود دارد.
۴. متن پیام: «عروسی حضرت قاسم دروغ و غیر معقول است».
توضیح:
استاد به صراحت چنین گفتهاند. این تنها مطلب درستی است که در این پیام وجود دارد.
۵. متن پیام: «امام حسین همسری بنام لیلا (مادر علی اکبر) نداشته است».
پاسخ:
شهید مطهری تأکید میکند که لیلا مادر حضرت علی اکبر بوده ولی میگویند هیچ مورخی از حضور او در کربلا یاد نکرده است. (ص۶۵).
۶. متن پیام:
«حضرت ابوالفضل در روز عاشورا در کوران جنگ کشته شده و قصه مَشکِ آب و قطع دست او در روز تاسوعا دروغ است».
پاسخ:
استاد در همین کتاب به تفصیل برای جریان جانسوز مشک آب و قطع دستان حضرت ابوالفضل(ع) ذکر مصیبت کرده و اشعار حضرت هنگام قطع دست راست و چپ مبارکش را نقل میکند (ص۸۸).
۷. متن پیام:
«آنطور که آقای مطهری نوشته است اولین کتاب دروغ و بدون سند را در اوایل دوره صفویه شخصی بنام ملّا حسین کاشفی تحت عنوان «روضه الشهدا» از خود جعل و منتشر کرده است».
پاسخ:
استاد این کتاب را پر از تحریف و نقلهای مجعول و متاسفانه بسیار اثرگذار می داند ولی آن را اولین کتابی که دارای تحریفات درباره واقعه عاشوراست نمیشمارد.
۸. متن پیام:
«اگر مداحان فصل تحریفات عاشورا از کتاب حماسه حسینی را بخوانند هیچ موضوعی برای گریاندنِ مردم در دست نخواهند داشت و دکّان دین فروشی آنها تخته میشود».
پاسخ:
شهید مطهری بر کثرت وجود منابع و مقاتل معتبر درباره حوادث کربلا تأکید میکند و از اینکه با این حال عدهای به دنبال داستانهای مجعول می روند ابراز شگفتی میکند. نقلهای ساختگی که در میان برخی سخنرانان و مداحان مشاهده میشد امروز با روشنگریهای امثال استاد مطهری تا حدی کمتر شده است. این که خود استاد مطهری بارها بر اهمیت و لزوم حفظ مجالس عزای سید الشهدا(ع) تأکید داشتهاند و ذکر مصیبتهای استاد در همین کتاب حماسه حسینی بهترین دلیل بر برداشت های نادرست نویسنده متن است.
نویسنده گمان کرده است فلسفه بزرگداشت عاشورا صرفا گریه کردن و ذکر مصیبت است.
🔸 نکته
بر خلاف پارهای شایعات، کتاب «حماسه حسینی» عینا کلام استاد بوده و صوت آنها موجود است.
استاد شهید همواره بر ضبط سخنرانیهای خود تاکید میکردند و بارها دیده شد که علیرغم کمبود امکانات ضبط صوتی در آن زمان، آن را شرط حضور در جلسه اعلام میکردند.
کاش همه عادت میکردیم پیامی که لینک معتبری ندارد فوروارد نکنیم.
@slamLifeStyles