هدایت شده از ملاحظات| امین جواهری
🔔 فعالیت های بنده در فضای مجازی:👇🏻
♦️کانال شخصی: ملاحظات | امین جواهری {لینک عضویت}
▫️کانال پشتیبان ملاحظات به نام اسناد {لینک عضویت}
▫️کانال گزارش دروس خارج استاد فرحانی {لینک عضویت}
▫️کانال غرب شناسی {لینک عضویت}
▫️کانال مطالعه و شرح انسان و ایمان {لینک عضویت}
▫️کانال مطالعه و شرح اربعین امام خمینی {لینک عضویت}
▫️کانال آموزش درسگفتار نویسی {لینک عضویت}
▫️گروه گفتگو درباره آثار شهید مطهری {لینک عضویت}
▫️گروه کافه دین در روبیکا {لینک عضویت}
▫️صفحه شخصی بنده در ویراستی {لینک صفحه}
📢 برای عضویت بر لینک هر عنوان کلیک کنید و اگر احساس کردید مفید است برای دیگران هم ارسال کنید🙏🏻
✍🏻 سیدمجتبی امین جواهری
@sm_javaheri
جلسه بیست و یکم غرب شناسی ۴۰۳.mp3
زمان:
حجم:
34.35M
مروری بر معنا و مسأله عقل در حکمت یونانی و مسیحیت و اسلام.
نقطه اتصال حکمت یونان با کلام مسیحی و مدافعه گران فیلسوف مشرب مسأله مهم #عقل است.
عقل در سنت یونانی به کلمه و مسیح تبدیل می شود و نازل می شود تا در عالم ماده حرکتی به سوی خدا آغاز کند
صوت جلسه ۲۱ غرب شناسی ۴۰۳
تقيه و رمز در كلمات پيشينيان
مرحوم آخوند رحمه الله مىفرمايد: افلاطون و ارسطو و ديگر قدما هم به همين قول اعتقاد داشتند و چون در زمان خودشان گرفتار تقيّه بودند، نتوانستند با صراحت لهجه، مراد و مقصود خودشان را بيان كنند، بلكه طبق عقيده و اعتقاد عامۀ مردم سخن گفتند؛ چنانكه هم اكنون در قلوب مسلمانان همين معنى راسخ است كه نفس قبل از بدن وجود داشته و سپس وارد بدن شده است، با اينكه اين عقيده از آنِ مسلمين نيست، بلكه از قديم در قلوب مردم ارتكاز داشته است و عدهاى از روضهخوانها به چند روايتى كه سند مشخصى نداشته و در كتب شيعه هم نمىباشد بلكه متّخَذ از روايات عامه است و معنايش را هم درست تلقّىنكرده و نفهميدند، براى اثبات اين ارتكاز عمومى تمسّك جستند و به عنوان روايات نقل كردند و گويا از ضروريات دين شمرده مىشود. اكنون هم بين عامۀ مردم، بلكه حتى بين علما هم نمىشود گفت كه مرحوم آخوند رحمه الله چه گفته است، پس به نظر مىرسد كه افلاطون و ارسطو هم در زمان خودشان گرفتار تقيه بودند و لذا كلماتشان را طورى ادا مىكردند كه اگر مخالفين قصد مؤاخذۀ مضامين كلماتشان را داشته باشند، آنها بتوانند محاجّه كنند و در عين حال مرادشان را هم با اشاره و ايماء بيان داشتند كه اگر به دست اهلش افتد، بتواند مراد و مذاق آنها را دريابد. از اين روست كه ارسطو در همين كلماتش مىگويد: نه اينكه نفس منحدر شده و تجافى كرده باشد و نه اينكه نفس انسان براى تدبير اين بدن و صنم، از مقام شريف خود به اينجا آمده باشد، بلكه نفس متصل به اين صنم است؛ يعنى عليت براى بدن دارد و بدن و صنم، ظلّ اوست و مرتبهها به طور ترتب، ظلّ يكديگرند، و لذا به «كلمه» تعبير مىكند و بيش از اين اندازه نمىتواند مرادش را تبيين كند، چون تقيه در كار است و تقيه جلويش را مىگيرد؛ چنانكه علما نمىتوانستند اين مطالب را اظهار كنند. مرحوم حاجى سبزوارى در منظومه، شيخ مقتول صاحب كتاب حكمة الاشراق را جزء مخالفان اصالة الوجود قرار داده است؛ زيرا شيخ الاشراق در اول كتابش در قسمت منطق كه بحث اصالت وجود و ماهيت را مطرح نمود، ادلۀ مفصلى اقامه نمود تا اصالت ماهيت را اثبات نمايد، و ليكن اين گونه بحث كردن فقط براى سرگرمى و جلب رضايت ديگران بوده است؛ زيرا همين شيخ مقتول بعد از آنكه قسمت منطق كتاب تمام مىشود، در آخر كتاب و قسمت الهيات قاعدۀ نور را تأسيس مىكند و از وجود، تعبير به نور مىكند و از مراتب وجود، به مراتب نور اسم مىبرد و مرتبۀ واجب الوجود را، نور الانوار مىگويد و عالم عقل را عالم نور مىنامد و تعابيرى از قبيل انوار اسپهبديه و غيره دارد و از مرتبۀ وجود طبيعى، تعبير به غواسق دارد. و غسق عبارت از آن نورى است كه اختلاط با ظلمت داشته باشد و شبيه بعد از مغرب است كه نور و ظلمت با هم اختلاط دارند. شيخ مقتول در اين قاعدۀ نور، همۀ ادلۀ اصالت وجود را بيان مىكند تا اصل نور و مراتب نور را تبيين كند و آنها را اثبات نمايد و سرانجام به غواسق مىرسد كه مرحوم آخوند رحمه الله از اين مرتبه، تعبير به وجود متشابك به اعدام دارد و شيخ الاشراق تعبير به نور متشابك به ظلمت و مختلط با تاريكى دارد كه همان غَسَق است. پس مىتوان گفت كه سخن مرحوم آخوند رحمه الله از اقوال قدما متخَذ است. بلى، مرحوم آخوند رحمه الله تتميماتى براى آن ادله آورده است و در حقيقت همين ادله را شيخ الاشراق براى اهلش بيان داشته است، ولى از آنجايى كه مخالفان از شنيدن لفظ وجود و اصالت آن وحشت داشتند و به سراسيمگى مىافتادند، با لفظ نور به جاى لفظ وجود، سخن خود را بيان داشت تا ديگران را از وحشت و هول برهاند. (تقریرات فلسفی ج3 ص 414)
زمان:
حجم:
4.58M
سلام استاد
در درس (خدا در زندگی انسان) بحث رهایی از تشتت روانی و یکدله شدن انسان مطرح میشود
اما میبینیم که در طول تاریخ هم بین پیروان ادیان دعوا و جنگ هست و هم در خود دین مثلا اسلام فرقه های مختلف هست حتی در میان شیعه علاوه بر غیر ۱۲ امامی ها میان خود ۱۲ امامی ها در جامعه خود ما فرقه حجتیه، فرقه احمدالیمانی، فرقه شیرازی، فرقه ...... هست و این تشتت برداشته نمیشود، هر فرقه بادیگری سرجنگ دارد و اگر هم در فرقه خودش یکدله و یکسو شده دارد با این و ان میجنگد، از داعش و ...که دیگر وضعشان مشخص است
پس دین هم در عمل قدرت برداشتن ان تشتت را در سطح اجتماع ندارد
استاد راجیراجی.mp3
زمان:
حجم:
6.62M
حجت الاسلام راجی: بترسیم از فتنه تقابل انقلابیون با رهبری
#ناب
این 10 دقیقه رو تا پایان گوش کنید. خیلی جرأت می خواست زدن این حرف ها ولی الحمدلله ایشون صریحا گفتن👇
#دفتر_رهبری
#فرمانده_هان_مقاومت
@sm_javaheri
✝ نامه اعتراضی ۹۵ ماده ای مارتین لوتر به کلیسا
▪️نظر به عشق و دلبستگى به راستى و با هدف برگرفتن آن، نکات زیر در ویتنبرگ به ریاست پدر گرامى، مارتین لوتر، از فرقه آگوستین، و استاد علوم انسانى و الهیات مقدس و استاد رسمى در این موضوعات در این مکان در معرض بحث عمومى گذاشته مى شود. بنا به تقاضاى وى، هر کس که نمى تواند به طور حضورى در بحث حاضر شود، مى تواند به صورت مکتوب چنین کند.
♦️ ۱٫ هنگامى که خداوند و استاد ما، عیسى مسیح، دستور داد که «توبه کنید» در پى آن بود که سراسر زندگى مؤمنان مالامال از توبه شود.
♦️۲٫ برداشت شایسته از این سخن این نیست که منظور وى اشاره به آیین توبه باشد، به معناى اعتراف و رضایتمندى آن گونه که کشیش آن را برگزار مى کند.
♦️۳٫ با این حال، معناى آن به توبه قلبى نیز محدود نیست، زیرا چنان توبه هایى پوچ و بى حاصل است، مگر آن که نشانه هایى بیرونى از ریاضت هاى مختلف جسم را به همراه داشته باشد.
♦️ ۴٫ تا زمانى که بیزارى از خود ادامه دارد، (به معناى توبه حقیقى درونى) مجازات گناه نیز ادامه دارد، به دیگر سخن تا زمانى که به ملکوت آسمان ها وارد شویم.
♦️ ۵٫ پاپ نه قدرت و نه اراده آن را دارد که مجازاتى را عفو کند، مگر مجازات هایى که خودش با صواب دید خود یا بر حسب قانون کلیسایى وضع کرده است.
♦️ ۶٫ خود پاپ نمى تواند از گناه بگذرد. او تنها مى تواند اعلام و تایید کند که خدا آنها را بخشوده است یا حداکثر این که گناهانى را ببخشاید که با صواب دید خودش وضع کرده است. به جز این موارد، گناه دست نخورده باقى مى ماند.
♦️ ۷٫ در عین حال، خدا گناه هیچ کس را بدون تسلیمِ فروتنانه نزد کشیش، که نماینده اوست، نمى بخشاید.
♦️ ۸٫ قوانین مربوط به توبه تنها در مورد کسانى صدق مى کند که هنوز زنده اند و مطابق خود قوانین، هیچ یک از آنها در مورد مردگان صدق نمى کند.
♦️ ۹٫ به همین سان، روح القدس با عمل کردن در شخص پاپ، فیض را براى ما ظاهر مى کند; با در نظرگرفتن این حقیقت که مقررات پاپى هیچ گاه نمى تواند در مورد مرگ یا در موارد دشوار انطباق یابد.
♦️ ۱۰٫ این اقدامى خطا و از سر جهالت است که کشیشان مجازات هاى قانونى را به مردگان در برزخ نیز تعمیم مى دهند.
♦️ ۱۱٫ هنگامى که مجازات هاى قانونى، تغییریافته و قابل انطباق بر برزخ باشد، مطمئناً به نظر مى رسد که بذر (گیاه ماشک) به هنگام خواب کشیشان کاشته شده است.
♦️ ۱۲٫ مجازات هاى قانونى در مورد روزهاى گذشته تعیین مى شود نه در مورد روزهاى آینده.
♦️ ۱۳٫ مرگ بر همه مدعیات کلیسا نقطه پایانى مى نهد. حتى اگر افراد در شرف مرگ باشند، برحسب قانون کلیسا مرده به شمار مى آیند.
♦️۱۴٫ نقصان در پارسایى یا عشق، در شخصِ در حال مرگ لزوماً با ترسى عظیم توأم است و ترس بیشتر در جایى است که پارسایى یا عشق در کمترین حدّ خود است.
♦️ ۱۵٫ چنین بیم و هراسى به خودى خود براى پدید آوردن درد برزخ کافى است، صرف نظر از هر چیز دیگرى که گفته شده باشد; زیرا بسیار زود به وحشت نومیدى نزدیک مى شود.
♦️ ۱۶٫ به نظر مى رسد که اینها وجوه تفاوت مشابهى براى فرق نهادن میان دوزخ، برزخ، و بهشت و نیز میان نومیدى، نامطمئنى و اعتماد باشد.
♦️۱۷٫در واقع، باید از آلام ارواح در برزخ کاست و به همین میزان به خیر و ثواب افزود.
♦️۱۸٫ افزون بر این، بنا به هیچ یک از مبانى عقل یا کتاب مقدس نمى توان اثبات کرد که این ارواح از جایگاه شایستگى (براى نجات) بیرون یا از رشد در فیض ناتوانند.
♦️۱۹٫ به نظر نمى رسد که بتوان اثبات کرد که همیشه آنها از رستگارى مطمئن و دلگرمند، حتى اگر خود ما بسیار بدان مطمئن باشیم.
♦️ ۲۰٫ از این رو، پاپ هنگامى که از بخشودن تمامى گناهان سخن به میان مى آورد، منظورش «همه» به معناى واقعى کلمه نیست، بلکه تنها چیزهایى است که خودش وضع کرده است.
♦️۲۱٫ از این رو، تمامى کسانى که به هنگام موعظه در باره آمرزش نامه ها مى گویند که آدمى مى تواند به وسیله آمرزش نامه هاى پاپ از هر مجازاتى تبرئه شده و نجات یابد، در خطا هستند.
♦️ ۲۲٫ در واقع، او نمى تواند از روح هاى در برزخ مجازات هایى را ببخشاید که بنا به قانون کلیسا در زندگى کنونى باید بدان مبتلا باشند.
♦️ ۲۳٫ اگر بخشودگى کامل را بتوان به کسى اعطا کرد، این در مورد کامل ترین افراد صدق خواهد کرد، یعنى عده اى بسیار اندک.
♦️ ۲۴٫ در نتیجه، باید چنین باشد که بخش عمده اى از مردم فریفته وعده بى حساب و کتاب و پر سر و صداى رهایى از مجازات شده اند.
♦️۲۵٫ همین قدرتى که پاپ به طور کلى در مورد برزخ اعمال مى کند، هر یک از اسقفان در قلمروى اسقفى و کشیشان در قلمروى کشیشى مى توانند اعمال کنند.
(صفحه۱)