معاهده معلونه #معامله_قرن
إِنَّ فِرْعَوْنَ عَلَا فِي الْأَرْضِ وَجَعَلَ أَهْلَهَا شِيَعًا يَسْتَضْعِفُ طَائِفَةً مِّنْهُمْ يُذَبِّحُ أَبْنَاءَهُمْ وَيَسْتَحْيِي نِسَاءَهُمْ إِنَّهُ كَانَ مِنَ الْمُفْسِدِينَ
وَنُرِيدُ أَن نَّمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِينَ
ﻫﻤﺎﻧﺎ ﻓﺮﻋﻮﻥ [ ﺩﺭ ﺳﺮﺯﻣﻴﻦ ﻣﺼﺮ ] ﺑﺮﺗﺮﻱ ﺟﻮﻳﻲ ﻭ ﺳﺮﻛﺸﻲ ﻛﺮﺩ ﻭ ﻣﺮﺩﻣﺶ ﺭﺍ ﮔﺮﻭﻩ ﮔﺮﻭﻩ ﺳﺎﺧﺖ ، ﺩﺭ ﺣﺎﻟﻲ ﻛﻪ ﮔﺮﻭﻫﻲ ﺍﺯ ﺁﻧﺎﻥ ﺭﺍ ﻧﺎﺗﻮﺍﻥ ﻭ ﺯﺑﻮﻥ ﮔﺮﻓﺖ ، ﭘﺴﺮﺍﻧﺸﺎﻥ ﺭﺍ ﺳﺮ ﻣﻰ ﺑﺮﻳﺪ ، ﻭ ﺯﻧﺎﻧﺸﺎﻥ ﺭﺍ [ ﺑﺮﺍﻱ ﺑﻴﮕﺎﺭﻱ ﮔﺮﻓﺘﻦ] ﺯﻧﺪﻩ ﻣﻰ ﮔﺬﺍﺷﺖ ; ﺑﻲ ﺗﺮﺩﻳﺪ ﺍﻭ ﺍﺯ ﻣﻔﺴﺪﺍﻥ ﺑﻮﺩ .
ﻭ ﻣﺎ ﻣﻰ ﺧﻮﺍﺳﺘﻴﻢ ﺑﻪ ﺁﻧﺎﻥ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺁﻥ ﺳﺮﺯﻣﻴﻦ ﺑﻪ ﻧﺎﺗﻮﺍﻧﻲ ﻭ ﺯﺑﻮﻧﻲ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩﻧﺪ ، ﻧﻌﻤﺖ ﻫﺎﻱ ﺑﺎﺍﺭﺯﺵ ﺩﻫﻴﻢ ، ﻭ ﺁﻧﺎﻥ ﺭﺍ ﭘﻴﺸﻮﺍﻳﺎﻥ ﻣﺮﺩم ﻭ ﻭﺍﺭﺛﺎﻥ [ ﺍﻣﻮﺍﻝ ، ﺛﺮﻭﺕ ﻫﺎ ﻭ ﺳﺮﺯﻣﻴﻦ ﻫﺎﻱ ﻓﺮﻋﻮﻧﻴﺎﻥ ] ﮔﺮﺩﺍﻧﻴﻢ .( آیات ۴و ۵ سوره قصص )
امت بنی اسرائیل گرچه قدمت تاریخی دارند اما از زمانی که فرزندان یعقوب ( اسرائیل) نبی تخم حسادت و کینه و فحشا و پیغمبر و برادر کشی را کاشتند هر جایی که پا گذاشتن جز قتل و غارت و فحشا و ویرانی چیزی به ارمغان نیآوردند
نه میتوان به وعده آنان دل خوش کرد نه میتوان به حمایت آنان اتکا کرد جماعتی بذل و ترسو که فقط خنجر و دشنه را در تاریکی ها ؛ آن هم از پشت خواهند زد
آیات فراوانی در مذمت قوم بنی اسرائیل و یهودیان در قرآن کریم آمده گرچه تعداد اندکی از آنان را ستوده است
همیشه بنی اسرائیل در جهان زیر سلطه دیگران بودند بگونه ای که مردان آنان را میکشند و زنان و فرزندان آنان را به اسیری و خدمت در می آوردند
حتی بخت نصر که فرمانروایی ستمگر و جور بود به آنان امان می داد ولی از حیله آنان در امان نبوده و به همین آنان را آنگونه در تاریخ آمده منکوب و از بین می برد
یهودیان در یک قرن پیش دنبال کشوری با هویت یهودی بودند انگلیس بعد جنگ جهانی دوم آنان را به خواسته و آرزوی دیرینه شان رساند
شعار آنان برای تحقق سرزمین مقدس سیطره #از_نیل_تا_فرات هست و این را در کتاب های تحریف شده خود نیز درج کرده اند یعنی از سرزمین مصر ( رود نیل ) تا سرزمین عراق ( رود فرات ) مال یهودیان و اسرائیل باشد
مسیحیان هم معتقدند حضرت مسیح زمانی ظهور میکند که مسجد الاقصی در دستان یهودیان باشد البته یهودیان معتقدند آنجا معبد حضرت سلیمان و کتاب و انگشتر آن حضرت در آن نهفته است
حال خواهید فهمید #معامله_قرن معنایش چیست و قبل اعلام آن #سپبهد_حاج_قاسم_سلیمانی را سد راه خود دانسته و آن را به شهادت رسانده اند
به همین جهت است که #نتانیاهو از #ترامپ و #جرد_کوشنر تشکر فراوان کرده است
البته آنان کور خوانده اند به جهت اینکه بعضی از روایت و پیشگویی های فرزند پیغمبر آخر الزمان به همراه مسیح مسجد الاقصی را لوث وجود بنی اسرائیل و یهودیان پاک خواهد کرد
#معامله_قرن و میاد آن گرچه بسته شد اما در حال حیض بوده و جنین مرده متولد خواهد شد
این وعده الهی است که زمینرا مستضعفین و انسان های پاک سرشت به ارث خواهند برد
🖋 #سیدمحمد_مجیدی
🌐 #کانال_کشکول_سید
⏯ @kashkol_seyed
هدایت شده از موسسه مصاف
8.55M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⭕️ سالم بودن پيكر پاک شهید يوسف اللهی، قبر كنار شهید سردار سليمانی
🔸روایت روز تدفین حاج قاسم سلیمانی در گلزار شهدای کرمان
✅ @Masaf
جا مانده از قافله . . .:
سی و هشتمین جشنواره فیلم فجر- 6
روز هفتم؛ فرمول 65 سال پیش آمریکایی در جشنواره فیلم فجر
سعید مستغاثی
روز جمعه 16 دسامبر 1955 یک مجمع سری توسط ستاد مشترک ارتش آمریکا برگزار شد که در آن نمایندگان پنتاگون، نیروی دریایی، شورای امنیت ملی و دفتر هماهنگی عملیاتی وابسته به سازمان CIA و همچنین افرادی موثر از هالیوود مانند جان فورد، جان وین، سیسیل ب دومیل، وارد باند و... حضور داشتند. در این جلسه درباره محتوای فیلمهای هالیوود در جنگ سرد بحث شد. در یک گزارش فوق محرمانه از ستاد مشترک ارتش آمریکا به فرماندهی عملیات دریایی درباره اولویت و برنامه اصلی تولیدات و فیلمهای هالیوود براساس نتایج مجمع فوق، چنین آمده بود:
«مقرر شد طرح و برنامهای در نظر گرفته شود تا اصول روش (سبک) زندگی آمریکایی که براساس آن در مقابل سیستم ضدآمریکایی قرار میگیرد را توضیح دهد و غربیها را برای فهم و درک مخاطرهای که دنیای آنان را تهدید میکند، بیدار نموده و انگیزه و محرکی برای مبارزه با این تهدید در آنها ایجاد نماید.»
در ادامه گزارش محرمانه جلسه و مجمع یاد شده آمده بود که برای چنین ایدهای یک شعار طراحی شد: «آزادی جنگجو»Militant Freedom. شعاری که آمریکاییان را متوجه ایدئولوژی و آرمانهایی میکرد که اساسا ایالات متحده بر مبنای آنها شکل گرفته بود. سرانجام در سال 1956، برای اجرای شعار یاد شده، توسط کارشناسان پنتاگون فرمولی تدوین شد و در ژوئن و ژوییه همان سال، نمایندگان ستاد مشترک ارتش آمریکا درکالیفرنیا با گروهی از شخصیتهای هالیوود، چندین نشست تحت عنوان «کنفرانس کالیفرنیا» برگزار کرده و دفترچهای در توضیح فرمول «آزادی جنگجو» تدوین نموده و در اختیار فیلمسازان قرار دادند تا قوانین و قواعد آن را در تولیداتشان در نظر بگیرند.
بخشهایی از قواعد دفترچه یاد شده عبارت بودند از: ترویج سکولاریسم (جدایی دین از عرصه زندگی، هنر، علم و سیاست)، اومانیسم (انسانمحوری)، لیبرالیسم رفتاری (بیبندوباری)، فمنیسم (زنگرایی افراطی)، مقابله با نهادهای سنتی جامعه همچون خانواده (به مفهوم شرقی با کمرنگ یا سیاه کردن نقش پدر) و ساختن سوپرقهرمانهای تکرو و شکستناپذیر، رواج دادن معماری آمریکایی، آزادی لباس (در جهت برهنهگرایی) و خوراک غربی، نحوه رفتار آمریکایی با دیگران، رواج مشروبات الکلی، سگچرانی و روابط آزاد و بیقیدوبند زن و مرد، نمایش تفریحات غیر ورزشی (قمار و شرطبندی)، تاکید بر فرقههای نوپدید در مقابل ادیان سنتی، ترویج اوانجلیسم و پیوریتانیسم در مقابل اسلام و مسیحیت، نمایش چهره منفی از جوامع غیرغربی و سبک زندگی آنها و ...
این عناصر و قواعد در واقع همان محورها و عناصر و درونمایههایی است که در اغلب فیلمهای به نمایش درآمده در جشنواره فیلم فجر به چشم میخورد. براساس آمار، از مجموع 20 فیلمی که در طی7 روز در سی و هشتمین دوره این جشنواره به نمایش درآمده، 15 فیلم یعنی 75 درصد آنها، به همان فرمول 65 سال پیش عمل کردهاند که توسط مراکز نظامی و امنیتی آمریکا و برای تولید فیلم در تبلیغ سبک زندگی آمریکایی علیه سبک زندگی ضدآمریکایی، طراحی و تدوین و تشریح شده بود. شاید این یکی از طولانیترین سفارشهای تاریخ برای تولید آثار فرهنگی و هنری باشد!
آن شب
یک تکرار ملالآور
کوروش آهاری ناشناخته و خارجنشین بهوسیله آشنایی با پسر محمد درمنش (فیلمبردار و فیلمساز آشنای سینمای ایران) در همان خارج کشور با تقلید محض از چند فیلم مثل «اتاق 1408» ساخته میکاییل هافستروم براساس قصهای از استفن کینگ و همچنین فیلم «درخشش» استانلی کوبریک بازهم براساس داستانی دیگر از استفن کینگ، ماجرایی کلیشهای و دستمالیشده را به همراه یک سری تصاویر به شدت تکراری با ساختاری آماتوری کنار یکدیگر گذاشته تا نشان دهد چقدر با تاخیر فاز نسبت به آثاری ادای دین میکند که به اندازه همه فریمهای یک فیلم در طول این سالها تکرار شدهاند.
به نظر میآید برای تماشاگری که حتی یکی دو تا از آثار یاد شده را دیده و در هر سال دهها مدل از آنها تولید میشود، دیگر رغبتی برای تماشای فیلم «آن شب» باقی نمیماند یا اگر به اجبار و نادانسته به تماشای آن رفته، با سردرد و روحیه کسل و حتی عصبی از سینما خارج خواهد شد. البته فیلم «آن شب» میتواند برای آنان که چندان با این نوع فیلمها و نمونههایش در سینمای جهان آشنا نیستند، لحظاتی قابل قبول داشته باشد. اما به هر حال به نظر میرسد که جناب کارگردان آنچنان درگیر تقلید مو به موی صحنههای ظاهرا وحشت از نسخههای هالیوودی بوده که به منطق و تداوم سیر داستانی فیلمش توجهی نداشته و از آن سرسری گذشته است.
آتابای
آبکیتر از قصه عشق
وقتی هادی حجازیفر به جای رایان اونیل فیلم «قصه عشق» قرار بگیرد و کمال «ماجرای نیمروز» و موسی فیلم «لاتاری»، ناگهان عاشقپیشه شده و افههای رمانتیک بیایند و بعد هم س
ر و کله سحر دولتشاهی در ن
قش یک «الی مک گرا» (دختر سرطانی فیلم «قصه عشق») پیدا بشود، حاصل کار خیلی آبکیتر از همان فیلم «قصه عشق» آرتور هیلر میشود که حتی در زمان خود نیز به دلیل داستانی سطحی و سخیف مورد انتقاد بسیاری از سینماروها قرار گرفته بود.
حالا نیکی کریمی پس از 4 فیلم ضعیف و بعضا متوسط اینک فیلمی بسیار ضعیفتر از قبل ساخته، آن هم با فیلمنامهای از هادی حجازیفر که گویا همه دلمشغولیهای سالیان سال خود را بدون توجه به وجوه دراماتیک و کشش فیلمنامه و نقطه عطف و هرآنچه در قواعد فیلمنامهنویسی میگنجد، تحویل خانم کارگردان داده تا او هم اثری بیسروتهتر از فیلمنامه از کار درآورد که حاصل جز سردرد نمیتواند باشد.
روز صفر
... باند... جیمزباند
نکته بسیار مثبتی است که در طول دو سال متوالی، دو فیلم از زندگی و دوران عبدالمالک ریگی (سرکرده تروریستهای تکفیری موسوم به جندالله) در سینمای ایران ساخته میشود. در واقع هر چه فیلم اول یعنی«شبی که ماه کامل شد»، درباره هیولایی به نام ریگی کم گذاشته و عملیات مهم ایرانیها در دستگیری وی را با دو جمله تمام کرد، اما در فیلم «روز صفر» اساسا به چگونگی شناسایی و دستگیری ریگی پرداخته شد.
فیلم «روز صفر»، اولین ساخته سینمایی سعید ملکان (تهیهکننده فیلمهایی مثل «تنگه ابوقریب» و «تختی») با آمادهسازی یک عملیات انفجار سراسری توسط گروه عبدالمالک ریگی (ساعد سهیلی) در ایران آغاز شده و با پیگیری و ردیابی یک مامور اطلاعاتی (امیر جدیدی) ادامه پیدا میکند. لحظاتی از فیلم، نمایش جنایات ریگی و لحظاتی دیگر، تلاش مامور اطلاعاتی برای دستیابی به ریگی است که توسط ماجرای روز صفر(کد عملیات سراسری در ایران)، پیوند میخورد.
فیلم «روز صفر» تمام و کمال، از الگوهای ماموران انگلیسی و آمریکایی همچون «جیمزباند» و «مت هلم» و «هری پالمر» و به خصوص «ایتن هانت» (تام کروز) در مجموعه فیلمهای «ماموریت غیرممکن»، بهره گرفته و تقریبا تمامی قواعد آنها را به طور کامل رعایت کرده تا یک فیلم اکشن آنچنانی تحویل دهد. قهرمان این گونه فیلمها همچون جیمزباند یا ایتن هانت، براساس الگوی قهرمان ایدئولوژیک آمریکایی، معمولا، فردی تکروست که با تکیه بر تواناییهای هوشی و استعدادهای خودش پیش رفته و با کمک سه چهار دستیار، به اهداف ظاهرا غیرممکن خود دست مییابد.
از همین رو هم شخصیتپردازی مامور اطلاعاتی فیلم «روز صفر» به جای اینکه از خصوصیات و ویژگیهای یک مامور ایرانی بهره بگیرد، او را به ماموران سرویسهای اطلاعاتی غربی تبدیل کرده؛ خشک، بدون احساسات و با هوش بالا. اما معلوم نیست چنین مامور تخت و یکبعدی در برخورد با آن نوجوان بلوچ چگونه احساساتی شده؟ او از یک سو با شکستن قولنج گردن، ابراز قدرت میکند و از سوی دیگر به سبک دنزل واشینگتن در فیلم «اکولایزر»، نوعی مدیتیشن انجام میدهد. شاید از همین دوگانگی شخصیت اوست که نقاط ضعف فیلمنامه خود را نشان میدهد.
ماجرای ریگی و شناسایی و دستگیری او یک ماجرای واقعی کاملا ایرانی بوده است. نیازی نبود برای نمایش عملیات پیچیده دستگیری ریگی از الگوها و نمونههای آمریکایی استفاده شود آن هم برای به تصویرکشیدن افرادی که سربازان گمنام امام زمان(عج) نامیده میشوند! فقط کم مانده بود که مثل «ایتن هانت» انتظار دریافت نقشه ماموریتش را از طریق نواری داشته باشد که 5 ثانیه پس از اتمام میسوزد و در نهایت هم خود را اینگونه معرفی کند: «...باند... جیمزباند»!
@kashkol_seyed
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥حضور یک مادر ۸۰ ساله در اولین ساعات راهپیمایی ۲۲ بهمن
🔸شهدا جانشان را در مسیر انقلاب گذاشتند سرمای هوا که چیزی نیست
🆔 @kashkol_seyed
#غیرت_مردم
هنوز جز رهبری و امام المسلمین کسی این مردم را نشناخته اند
#مردمی که فهم و بصیرت و غیرت آنان از بعضی مسئولین بالاتر است
حتی #جانباز روی ولیچر با اکسیژن آمده بود که در عکس میتوانید ببینید کودکان و خردسالان و پیر و جوان آمده بودند
مسئولی که امروز از #سیدالشهداء_مقاومت میگوید درس مذاکره گرفته جای سوالی نیست چون پیشتر کار #سیدالشهداء_کربلا را مذاکره گر با ابن سعد معرفی کرد
مردمی که باد و بوران و طوفان و برف و سرما برای عزت نظام می آیند اما عده ای تخم نفرت و تفرقه میکارند
باید سخن امام خمینی ره در ۱۲ بهمن ۵۷ یاد آور شد
من تو دهان این دولت میزنم !!!!
🖊 #مجیدی_سیدمحمد
#غیرت_مردم
#مسئولین_مرفه_بی_درد
#لبیک_یا_خامنه_ای
#لبیک_یا_شهدا
#چهل_یکمین_فجر_انقلاب_اسلامی
#فجر_سلیمانی
#شهرستان_بابل
@kashkol_seyed
صحیفه سجادیه دعای سوم
وَاَسْكَنْتَهُمْ بُطُونَ اَطْباقِ سَمواتِكَ، وَالَّذينَ عَلى اَرْجآئِها
و در اندرون طبقات آسمان هایت مسکن داده اى، و بر آن فرشتگان که چون فرمانت به انجام
اِذا نَزَلَ الْاَمْرُ بِتَمامِ وَعْدِكَ، وَ خُزّانِ الْمَطَرِ وَ زَواجِرِ
وعده ات صادر گردد بر اطراف آسمان ها گماشته شوند، و بر خزانه داران باران، و حرکت دهندگان
السَّحابِ، وَالَّذى بِصَوْتِ زَجْرِهِ يُسْمَعُ زَجَلُ الرُّعُودِ،
ابر، و بر آن مَلَکى که از فریاد زجرش غرّش رعدها شینده شود،
وَ اِذا سَبَحَتْ بِهِ حَفيفَةُ السَّحابِ الَْتمَعَتْ صَواعِقُ الْبُرُوقِ،
و چون ابر خروشان به وسیله او به شنا درآید شعله هاى برق درخشیدن گیرد،
وَ مُشَيِّعِى الثَّلْجِ وَالْبَرَدِ، والْهابِطينَ مَعَ قَطْرِ الْمَطَرِ اِذا نَزَلَ،
و برفرشتگانىکه دانه هاى برف وتگرگ را بدرقه مى کنند، وملائکه اى که همراه قطرات باران فرود مى آیند،
وَالْقُوَّامِ عَلى خَزآئِنِ الرِّياحِ، وَالْمُوَكَّلينَ بِالْجِبالِ فَلاتَزُولُ،و الَّذينَ عَرَّفتَهم مَثاقيلَ المياه
و بر آنان که وکیل خزینه هاى بادند، و آنان که بر کوه ها گماشته شده اند تا از جا در نروند،و بر آنان که وزن آب ها,
وَ کَيلَ ما تَحويهٍ لَواعج الْاَمْطارِ وَ عَوالِجُها، وَ رُسُلِكَ مِنَ الْمَلائِكَةِ اِلى اَهْلِ الْاَرْضِ
و اندازه باران های سیل آسا و رگبارهای متراکم را به آنان آموخته اى، و بر فرشتگانى که به سوى اهل زمین گسیل مى شوند و
#برف_و_باران
#فرو_فرشتگان_الهی
@kashkol_seyed
📋 لیست نامزدهای مورد حمایت شورای ائتلاف نیروهای انقلاب اسلامی در استان مازندران
شورای ائتلاف نیروهای انقلاب اسلامی که متشکل از نمایندگان اکثریت احزاب و گروههای سیاسی اصولگرا و انقلابی است، در اکثر استانهای کشور فهرست نامزدهای مورد حمایت خود را اعلام کرده یا بخش عمده ای از این نامزدها را معرفی کردهاند و بخش باقیمانده را نیز به یکی دو روز آینده موکول کرده است.
بر اساس اطلاعات دریافتی از سوی خبرنگاران فارس اسامی نامزدهای مورد حمایت « #شورای_ائتلاف_نیروهای_انقلاب » در استان علوی تبار #مازندران که تاکنون قطعی شده، به این شرح است؛
1. حوزه انتخابیه آمل و لاریجان: محمدعلی حاجیپور و یحیی جوادی (در نهایت یک نفر انتخاب و معرفی خواهد شد).
2. حوزه انتخابیه قائمشهر، سوادکوه و جویبار: کیوان مرادیان و کمال علیپور
3. حوزه انتخابیه بابل: #حسن_نتاج و #مهدی_سعادتی
4. حوزه انتخابیه نوشهر، چالوس و کلاردشت: اسحاق صلاحی کجور
5. حوزه انتخابیه بابلسر و فریدونکنار: ولیالله نانواکناری و علیاصغر باقرزاده (در نهایت، یک نفر انتخاب و معرفی خواهد شد).
6. حوزه انتخابیه ساری و میاندورود : محسن زارعی و عبدالرضا بابایی.
7. حوزه انتخابیه بهشهر، نکا و گلوگاه: علیمحمد شاعری و غلامرضا شریعتی. (در نهایت یک نفر معرفی و انتخاب خواهد شد).
8. حوزه انتخابیه رامسر، تنکابن و عباسآباد: سیدشمسالدین حسینی و درویشعلی شمس (در نهایت، یک نفر معرفی و انتخاب خواهد شد).
9. حوزه انتخابیه نور و محمودآباد: عبدالوحید فیاضی.
#انتخابات_مجلس_ورود_افکار_نو
#شورا_ائتلاف_نیروهای_انقلاب_اسلامی
#نه_به_وکیل_الدوله
#آری_به_وکیل_المله
#کشکول_سید
@kashkol_seyed
متن کامل «میثاقنامه مکتب حاج قاسم» به شرح ذیل می باشد:
بسم الله الرحمن الرحیم
شهادت میدهم به اصول دین
اشهد أن لا اله الّا الله و اشهد أنّ محمداً رسول الله و اشهد أنّ امیرالمؤمنین علیبنابیطالب و اولاده المعصومین اثنیعشر ائمتنا و معصومیننا حجج الله.
شهادت میدهم که قیامت حق است. قرآن حق است. بهشت و جهنّم حق است. سؤال و جواب حق است. معاد، عدل، امامت، نبوّت حق است.
خدایا! تو را سپاس میگویم بخاطر نعمتهایت
خداوندا ! تو را سپاس که مرا صلب به صلب، قرن به قرن، از صلبی به صلبی منتقل کردی و در زمانی اجازه ظهور و وجود دادی که امکان درک یکی از برجستهترین اولیائت را که قرین و قریب معصومین است، عبد صالحت خمینی کبیر را درک کنم و سرباز رکاب او شوم. اگر توفیق صحابه رسول اعظمت محمد مصطفی را نداشتم و اگر بیبهره بودم از دوره مظلومیت علیبنابیطالب و فرزندان معصوم و مظلومش، مرا در همان راهی قرار دادی که آنها در همان مسیر، جان خود را که جان جهان و خلقت بود، تقدیم کردند.
خداوندا ! تو را شکرگزارم که پس از عبد صالحت خمینی عزیز، مرا در مسیر عبد صالح دیگری که مظلومیتش اعظم است بر صالحیتش، مردی که حکیم امروز اسلام و تشیّع و ایران و جهان سیاسی اسلام است، خامنهای عزیز ــ که جانم فدایِ جان او باد ــ قرار دادی.
پروردگارا ! تو را سپاس که مرا با بهترین بندگانت در هم آمیختی
و درک بوسه بر گونههای بهشتی آنان و استشمام بوی عطر الهی آنان را ــ یعنی مجاهدین و شهدای این راه ــ به من ارزانی داشتی.
خداوندا ! ای قادر عزیز و ای رحمان رزّاق، پیشانی شکر شرم بر آستانت میسایم که مرا در مسیر فاطمه اطهر و فرزندانش در مذهب تشیّع ـ عطر حقیقی اسلام ـ قرار دادی و مرا از اشک بر فرزندان علیبنابیطالب و فاطمه اطهر بهرهمند نمودی؛ چه نعمت عظمایی که بالاترین و ارزشمندترین نعمتهایت است؛ نعمتی که در آن نور است، معنویت، بیقراری که در درون خود بالاترین قرارها را دارد، غمی که آرامش و معنویت دارد.
خداوندا ! تو را سپاس که مرا از پدر و مادر فقیر، اما متدیّن و عاشق اهلبیت و پیوسته در مسیر پاکی بهرهمند نمودی. از تو عاجزانه میخواهم آنها را در بهشتت و با اولیائت قرین کنی و مرا در عالم آخرت از درک محضرشان بهرهمند فرما.
خدایا! به عفو تو امید دارم
ای خدای عزیز و ای خالق حکیم بیهمتا ! دستم خالی است و کولهپشتی سفرم خالی، من بدون برگ و توشهای به امید ضیافتِ عفو و کرم تو میآیم. من توشهای برنگرفتهام؛ چون فقیر [را] در نزد کریم چه حاجتی است به توشه و برگ؟!
سارُق، چارُقم پر است از امید به تو و فضل و کرَم تو؛ همراه خود دو چشم بسته آوردهام که ثروت آن در کنار همه ناپاکیها، یک ذخیره ارزشمند دارد و آن گوهر اشک بر حسین فاطمه است؛ گوهر اشک بر اهلبیت است؛ گوهر اشک دفاع از مظلوم، یتیم، دفاع از محصورِ مظلوم در چنگ ظالم.
خداوندا ! در دستان من چیزی نیست؛ نه برای عرضه [چیزی دارند] و نه قدرت دفاع دارند، اما در دستانم چیزی را ذخیره کردهام که به این ذخیره امید دارم و آن روان بودن پیوسته به سمت تو است. وقتی آنها را به سمتت بلند کردم، وقتی آنها را برایت بر زمین و زانو گذاردم، وقتی سلاح را برای دفاع از دینت به دست گرفتم؛ اینها ثروتِ دست من است که امید دارم قبول کرده باشی. خداوندا ! پاهایم سست است. رمق ندارد. جرأت عبور از پلی که از جهنّم عبور میکند، ندارد. من در پل عادی هم پاهایم میلرزد، وای بر من و صراط تو که از مو نازکتر است و از شمشیر بُرندهتر؛ اما یک امیدی به من نوید میدهد که ممکن است نلرزم، ممکن است نجات پیدا کنم. من با این پاها در حَرَمت پا گذاردهام و دورِ خانهات چرخیدهام و در حرم اولیائت در بینالحرمین حسین و عباست آنها را برهنه دواندم و این پاها را در سنگرهای طولانی، خمیده جمع کردم و در دفاع از دینت دویدم، جهیدم، خزیدم، گریستم، خندیدم و خنداندم و گریستم و گریاندم؛ افتادم و بلند شدم. امید دارم آن جهیدنها و خزیدنها و به حُرمت آن حریمها، آنها را ببخشی.
خداوندا ! سر من، عقل من، لب من، شامّه من، گوش من، قلب من، همه اعضا و جوارحم در همین امید به سر میبرند؛ یا ارحم الراحمین! مرا بپذیر؛ پاکیزه بپذیر؛ آنچنان بپذیر که شایسته دیدارت شوم. جز دیدار تو را نمیخواهم، بهشت من جوار توست، یا الله!
خدایا! از کاروان دوستانم جاماندهام
خداوند، ای عزیز! من سالها است از کاروانی به جا ماندهام و پیوسته کسانی را به سوی آن روانه میکنم، اما خود جا ماندهام، اما تو خود میدانی هرگز نتوانستم آنها را از یاد ببرم. پیوسته یاد آنها، نام آنها، نه در ذهنم بلکه در قلبم و در چشمم، با اشک و آه یاد شدند.
عزیز من! جسم من در حال علیل شدن است. چگونه ممکن [است] کسی که چهل سال بر درت ایستاده است را نپذیری؟ خالق من، محبوب من، عشق من که پیوسته از تو خواستم سراسر وجودم را مملو از عشق به خودت کنی؛ مرا در فراق خود بسوزان و بمیران.
عزیزم! من از بیقراری و ر
سواییِ جاماندگی، سر به بیابانها گذاردهام؛ من به امیدی از این شهر به آن شهر و از این صحرا به آن صحرا در زمستان و تابستان میروم. کریم، حبیب، به کَرَمت دل بستهام، تو خود میدانی دوستت دارم. خوب میدانی جز تو را نمیخواهم. مرا به خودت متصل کن.
خدایا وحشت همهی وجودم را فرا گرفته است. من قادر به مهار نفس خود نیستم، رسوایم نکن. مرا به حُرمت کسانی که حرمتشان را بر خودت واجب کردهای، قبل از شکستن حریمی که حرم آنها را خدشهدار میکند، مرا به قافلهای که به سویت آمدند، متصل کن.
معبود من، عشق من و معشوق من، دوستت دارم. بارها تو را دیدم و حس کردم، نمیتوانم از تو جدا بمانم. بس است، بس. مرا بپذیر، اما آنچنان که شایسته تو باشم.
خطاب به برادران و خواهران مجاهدم...
خواهران و برادران مجاهدم در این عالم، ای کسانی که سرهای خود را برای خداوند عاریه دادهاید و جانها را بر کف دست گرفته و در بازار عشقبازی به سوق فروش آمدهاید، عنایت کنید: جمهوری اسلامی، مرکز اسلام و تشیّع است.
امروز قرارگاه حسینبنعلی، ایران است. بدانید جمهوری اسلامی حرم است و این حرم اگر ماند، دیگر حرمها میمانند. اگر دشمن، این حرم را از بین برد، حرمی باقی نمیماند، نه حرم ابراهیمی و نه حرم محمّدی(ص).
برادران و خواهرانم! جهان اسلام پیوسته نیازمند رهبری است؛ رهبری متصل و منصوب شرعی و فقهی به معصوم. خوب میدانید منزّهترین عالِم دین که جهان را تکان داد و اسلام را احیا کرد، یعنی خمینی بزرگ و پاک ما، ولایت فقیه را تنها نسخه نجاتبخش این امت قرار داد؛ لذا چه شما که به عنوان شیعه به آن اعتقاد دینی دارید و چه شما که به عنوان سنّی اعتقاد عقلی دارید، بدانید [باید] به دور از هرگونه اختلاف، برای نجات اسلام خیمه ولایت را رها نکنید. خیمه، خیمهی رسولالله است. اساس دشمنی جهان با جمهوری اسلامی، آتش زدن و ویران کردن این خیمه است. دور آن بچرخید. والله والله والله این خیمه اگر آسیب دید، بیتاللهالحرام و مدینه حرم رسولالله و نجف، کربلا، کاظمین، سامرا و مشهد باقی نمیماند؛ قرآن آسیب میبیند.
خطاب به برادران و خواهران ایرانی...
برادران و خواهران عزیز ایرانی من، مردم پر افتخار و سربلند که جان من و امثال من، هزاران بار فدای شما باد، کما اینکه شما صدها هزار جان را فدای اسلام و ایران کردید؛ از اصول مراقبت کنید. اصول یعنی ولیّفقیه، خصوصاً این حکیم، مظلوم، وارسته در دین، فقه، عرفان، معرفت؛ خامنهای عزیز را عزیزِ جان خود بدانید. حرمت او را حرمتِ مقدسات بدانید.
برادران و خواهران، پدران و مادران، عزیزان من!
جمهوری اسلامی، امروز سربلندترین دوره خود را طی میکند. بدانید مهم نیست که دشمن چه نگاهی به شما دارد. دشمن به پیامبر شما چه نگاهی داشت و [دشمنان] چگونه با پیامبر خدا و اولادش عمل کردند، چه اتهاماتی به او زدند، چگونه با فرزندان مطهر او عمل کردند؟ مذمت دشمنان و شماتت آنها و فشار آنها، شما را دچار تفرقه نکند.
بدانید که میدانید مهمترین هنر خمینی عزیز این بود که اوّل اسلام را به پشتوانه ایران آورد و سپس ایران را در خدمت اسلام قرار داد. اگر اسلام نبود و اگر روح اسلامی بر این ملت حاکم نبود، صدام چون گرگ درندهای این کشور را میدرید؛ آمریکا چون سگ هاری همین عمل را میکرد، اما هنر امام این بود که اسلام را به پشتوانه آورد؛ عاشورا و محرّم، صفر و فاطمیه را به پشتوانه این ملت آورد. انقلابهایی در انقلاب ایجاد کرد. به این دلیل در هر دوره هزاران فداکار جان خود را سپر شما و ملت ایران و خاک ایران و اسلام نمودهاند و بزرگترین قدرتهای مادی را ذلیل خود نمودهاند. عزیزانم، در اصول اختلاف نکنید.
شهدا، محور عزّت و کرامت همه ما هستند؛ نه برای امروز، بلکه همیشه اینها به دریای واسعه خداوند سبحان اتصال یافتهاند. آنها را در چشم، دل و زبان خود بزرگ ببینید، همانگونه که هستند. فرزندانتان را با نام آنها و تصاویر آنها آشنا کنید. به فرزندان شهدا که یتیمان همه شما هستند، به چشم ادب و احترام بنگرید. به همسران و پدران و مادران آنان احترام کنید، همانگونه که از فرزندان خود با اغماض میگذرید، آنها را در نبود پدران، مادران،همسران و فرزندان خود توجه خاص کنید.
نیروهای مسلّح خود را که امروز ولیّفقیه فرمانده آنان است، برای دفاع از خودتان، مذهبتان، اسلام و کشور احترام کنید و نیروهای مسلح میبایست همانند دفاع از خانهی خود، از ملت و نوامیس و ارضِ آن حفاظت و حمایت و ادب و احترام کنند و نسبت به ملت همانگونه که امیرالمؤمنین مولای متقیان فرمود، نیروهای مسلح میبایست منشأ عزت ملت باشد و قلعه و پناهگاه مستضعفین و مردم باشد و زینت کشورش باشد.
خطاب به مردم عزیز کرمان...
نکتهای هم خطاب به مردم عزیز کرمان دارم؛ مردمی که دوستداشتنیاند و در طول 8 سال دفاع مقدس بالاترین فداکاریها را انجام دادند و سرداران و مجاهدین بسیار والامقامی را تقدیم اسلام نمودند. من همیشه شرمنده آنها هستم. هشت
سال به خاطر اسلام به من اعتماد کردند؛ فرزندان خود را در قتلگاهها و جنگهای شدیدی چون کربلای5، والفجر8، طریقالقدس، فتحالمبین، بیتالمقدس و... روانه کردند و لشکری بزرگ و ارزشمند را به نام و به عشق امام مظلوم حسینبنعلی به نام ثارالله، بنیانگذاری کردند. این لشکر همچون شمشیری برنده، بارها قلب ملتمان و مسلمانها را شاد نمود و غم را از چهره آنها زدود.
عزیزان! من بنا به تقدیر الهی امروز از میان شما رفتهام. من شما را از پدر و مادرم و فرزندان و خواهران و برادران خود بیشتر دوست دارم، چون با شما بیشتر از آنها بودم؛ ضمن اینکه من پاره تن آنها بودم و آنها پاره وجود من،
اما آنها هم قبول کردند من وجودم را نذر وجود شما و ملت ایران کنم.
دوست دارم کرمان همیشه و تا آخر با ولایت بماند. این ولایت، ولایت علیبنابیطالب است و خیمه او خیمه حسین فاطمه است. دور آن بگردید. با همه شما هستم. میدانید در زندگی به انسانیت و عاطفهها و فطرتها بیشتر از رنگهای سیاسی توجه کردم. خطاب من به همه شما است که مرا از خود میدانید، برادر خود و فرزند خود میدانید.
وصیت میکنم اسلام را در این برهه که تداعییافته در انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی است، تنها نگذارید. دفاع از اسلام نیازمند هوشمندی و توجه خاص است. در مسائل سیاسی آنجا که بحث اسلام، جمهوری اسلامی، مقدّسات و ولایت فقیه مطرح میشود، اینها رنگ خدا هستند؛ رنگ خدا را بر هر رنگی ترجیح دهید.
خطاب به خانواده شهدا...
فرزندانم، دختران و پسرانم، فرزندان شهدا، پدران و مادران باقیمانده از شهدا، ای چراغهای فروزان کشور ما، خواهران و برادران و همسران وفادار و متدینه شهدا ! در این عالم، صوتی که روزانه من میشنیدم و مأنوس با آن بودم و همچون صوت قرآن به من آرامش میداد و بزرگترین پشتوانه معنوی خود میدانستم، صدای فرزندان شهدا بود که بعضاً روزانه با آن مأنوس بودم؛ صدای پدر و مادر شهدا بود که وجود مادر و پدرم را در وجودشان احساس میکردم.
عزیزانم! تا پیشکسوتان این ملتید، قدر خودتان را بدانید. شهیدتان را در خودتان جلوهگر کنید، بهطوری که هر کس شما را میبیند، پدر شهید یا فرزند شهید را، بعینه خودِ شهید را احساس کند، با همان معنویت، صلابت و خصوصیت.
خواهش میکنم مرا حلال کنید و عفو نمایید. من نتوانستم حق لازم را پیرامون خیلی از شماها و حتی فرزندان شهیدتان اداء کنم، هم استغفار میکنم و هم طلب عفو دارم.
دوست دارم جنازهام را فرزندان شهدا بر دوش گیرند، شاید به برکت اصابت دستان پاک آنها بر جسدم، خداوند مرا مورد عنایت قرار دهد.
خطاب به سیاسیون کشور...
نکتهای کوتاه خطاب به سیاسیون کشور دارم: چه آنهایی [که] اصلاحطلب خود را مینامند و چه آنهایی که اصولگرا. آنچه پیوسته در رنج بودم اینکه عموماً ما در دو مقطع، خدا و قرآن و ارزشها را فراموش میکنیم، بلکه فدا میکنیم. عزیزان، هر رقابتی با هم میکنید و هر جدلی با هم دارید، اما اگر عمل شما و کلام شما یا مناظرههایتان بهنحوی تضعیفکننده دین و انقلاب بود، بدانید شما مغضوب نبی مکرم اسلام و شهدای این راه هستید؛ مرزها را تفکیک کنید. اگر میخواهید با هم باشید، شرط با هم بودن، توافق و بیان صریح حول اصول است. اصول، مطوّل و مفصّل نیست. اصول عبارت از چند اصل مهم است:
1- اول آنها، اعتقاد عملی به ولایت فقیه است؛ یعنی این که نصیحت او را بشنوید، با جان و دل به توصیه و تذکرات او به عنوان طبیب حقیقی شرعی و علمی، عمل کنید. کسی که در جمهوری اسلامی میخواهد مسئولیتی را احراز کند، شرط اساسی آن [این است که] اعتقاد حقیقی و عمل به ولایت فقیه داشته باشد. من نه میگویم ولایت تنوری و نه میگویم ولایت قانونی؛ هیچ یک از این دو، مشکل وحدت را حل نمیکند؛ ولایت قانونی، خاصّ عامه مردم اعم از مسلم و غیر مسلمان است، اما ولایت عملی مخصوص مسئولین است که میخواهند بار مهم کشور را بر دوش بگیرند، آن هم کشور اسلامی با این همه شهید.
2- اعتقاد حقیقی به جمهوری اسلامی و آنچه مبنای آن بوده است؛ از اخلاق و ارزشها تا مسئولیتها؛ چه مسئولیت در قبال ملت و چه در قبال اسلام.
3- بهکارگیری افراد پاکدست و معتقد و خدمتگزار به ملّت، نه افرادی که حتی اگر به میز یک دهستان هم برسند خاطرهی خانهای سابق را تداعی میکنند.
4- مقابله با فساد و دوری از فساد و تجمّلات را شیوه خود قرار دهند.
5- در دوره حکومت و حاکمیت خود در هر مسئولیتی، احترام به مردم و خدمت به آنان را عبادت بداند و خود خدمتگزار واقعی، توسعه گر ارزشها باشد، نه با توجیهات واهی، ارزشها را بایکوت کند.
مسئولین همانند پدران جامعه میبایست به مسئولیت خود پیرامون تربیت و حراست از جامعه توجه کنند، نه با بیمبالاتی و به خاطر احساسات و جلب برخی از آراء احساسی زودگذر، از اخلاقیاتی حمایت کنند که طلاق و فساد را در جامعه توسعه دهد و خانوادهها را از هم بپاشاند. حکومتها عامل اصلی در استحکام خانواده و از طرف دیگر عامل مهم از هم پاشیدن خانوا
ده هستند. اگر به اصول عمل شد، آن وقت همه در مسیر رهبر و انقلاب و جمهوری اسلامی هستند و یک رقابت صحیح بر پایه همین اصول برای انتخاب اصلح صورت میگیرد.
خطاب به برادران سپاهی و ارتشی...
کلامی کوتاه خطاب به برادران سپاهی عزیز و فداکار و ارتشیهای سپاهی دارم: ملاک مسئولیتها را برای انتخاب فرماندهان، شجاعت و قدرتِ اداره بحران قرار دهید. طبیعی است به ولایت اشاره نمیکنم، چون ولایت در نیروهای مسلح جزء نیست، بلکه اساس بقای نیروهای مسلح است. این شرط خللناپذیر میباشد.
نکته دیگر، شناخت بهموقع از دشمن و اهداف و سیاستهای او و اخذ تصمیم بهموقع و عمل بهموقع؛ هریک از اینها اگر در غیر وقت خود صورت گیرد، بر پیروزی شما اثر جدّی دارد.
خطاب به علما و مراجع معظم
سخنی کوتاه از یک سرباز 40 ساله در میدان به علمای عظیمالشأن و مراجع گرانقدر که موجب روشنایی جامعه و سبب زدودن تاریکیها هستند، خصوصاً مراجع عظام تقلید. سربازتان از یک برج دیدهبانی، دید که اگر این نظام آسیب ببیند، دین و آنچه از ارزشهای آن [که] شما در حوزهها استخوان خُرد کردهاید و زحمت کشیدهاید، از بین میرود. این دورهها با همه دورهها متفاوت است. این بار اگر مسلّط شدند، از اسلام چیزی باقی نمیماند. راه صحیح، حمایت بدون هر گونه ملاحظه از انقلاب، جمهوری اسلامی و ولیّفقیه است. نباید در حوادث، دیگران شما را که امید اسلام هستید به ملاحظه بیندازند. همهی شما امام را دوست داشتید و معتقد به راه او بودید. راه امام مبارزه با آمریکا و حمایت از جمهوری اسلامی و مسلمانان تحت ستم استکبار، تحت پرچم ولیّفقیه است. من با عقل ناقص خود میدیدم برخی خنّاسان سعی داشتند و دارند که مراجع و علماء مؤثر در جامعه را با سخنان خود و حالت حق به جانبی به سکوت و ملاحظه بکشانند. حق واضح است؛ جمهوری اسلامی و ارزشها و ولایت فقیه میراث امام خمینی ؟ره؟ هستند و میبایست مورد حمایت جدی قرار گیرند. من حضرت آیتاللهالعظمی خامنهای را خیلی مظلوم و تنها میبینم. او نیازمند همراهی و کمک شماست و شما حضراتمعظّم با بیانتان و دیدارهایتان و حمایتهایتان با ایشان میبایست جامعه را جهت دهید. اگر این انقلاب آسیب دید، حتی زمان شاه ملعون هم نخواهد بود، بلکه سعی استکبار بر الحادگری محض و انحراف عمیق غیر قابل برگشت خواهد بود.
دست مبارکتان را میبوسم و عذرخواهی میکنم از این بیان، اما دوست داشتم در شرفیابیهای حضوری به محضرتان عرض کنم که توفیق حاصل نشد.
سربازتان و دست بوستان
از همه طلب عفو دارم
از همسایگانم و دوستانم و همکارانم طلب بخشش و عفو دارم. از رزمندگان لشکر ثارالله و نیروی باعظمت قدس که خار چشم دشمن و سدّ راه او است، طلب بخشش و عفو دارم؛ خصوصاً از کسانی که برادرانه به من کمک کردند.
نمیتوانم از حسین پورجعفری نام نبرم که خیرخواهانه و برادرانه مرا مثل فرزندی کمک میکرد و مثل برادرانم دوستش داشتم. از خانواده ایشان و همه برادران رزمنده و مجاهدم که به زحمت انداختمشان عذرخواهی میکنم. البته همه برادران نیروی قدس به من محبّت برادرانه داشته و کمک کردند و دوست عزیزم سردار قاآنی که با صبر و متانت مرا تحمل کردند.