eitaa logo
حجة الاسلام شفتی - قدس سره
148 دنبال‌کننده
353 عکس
86 ویدیو
26 فایل
رسول خدا صلی الله علیه وآله فرمودند : دانشمندان امت من مثل پیامبران بنی اسرائیل هستند ...
مشاهده در ایتا
دانلود
مواعظ حیدری: اهل حرف یا اهل عمل؟ (1) و قال عليه السلام لرجل سأله أن يعظه: لَاتَكُنْ مِمَّنْ يَرْجُو الْآخِرَةَ بِغَيْرِ الْعَمَلِ، وَ يُرَجِّي التَّوْبَةَ، بِطُولِ الْأَمَلِ، يَقُولُ فِي الدُّنْيَا بِقَوْلِ الزَّاهِدِينَ، وَ يَعْمَلُ فِيهَا بِعَمَلِ الرَّاغِبِينَ، إِنْ أُعْطِيَ مِنْهَا لَمْ يَشْبَعْ، وَ إِنْ مُنِعَ مِنْهَا لَمْ يَقْنَعْ؛ يَعْجِزُ عَنْ شُكْرِ مَا أُوتِيَ، وَ يَبْتَغِي الزِّيَادَةَ فِيَما بَقِيَ؛ يَنْهَى، وَ لَايَنْتَهِي، وَ يَأْمُرُ بِمَا لَايَأْتِي؛ يُحِبُّ الصَّالِحِينَ وَ لَايَعْمَلُ عَمَلَهُمْ، وَ يُبْغِضُ الْمُذْنِبِينَ وَ هُوَ أَحَدُهُمْ، يَكْرَهُ الْمَوْتَ لِكَثْرَةِ ذُنُوبِهِ، وَ يُقِيمُ عَلَى مَا يَكْرَهُ الْمَوْتَ مِنْ أَجْلِهِ، إِنْ سَقِمَ ظَلَّ نَادِماً، وَ إِنْ صَحَّ أَمِنَ لَاهِياً؛ يُعْجَبُ بِنَفْسِهِ إِذَا عُوفِيَ، وَ يَقْنَطُ إِذَا ابْتُلِيَ؛ إِنْ أَصَابَهُ بَلَاءٌ دَعَا مُضْطَرّاً، وَ إِنْ نَالَهُ رَخَاءٌ أَعْرَضَ مُغْتَرّاً؛ تَغْلِبُهُ نَفْسُهُ عَلَى مَايَظُنُّ، وَ لَايَغْلِبُهَا عَلَى مَا يَسْتَيْقِنُ، يَخَافُ عَلَى غَيْرِهِ بِأَدْنَى مِنْ ذَنْبِهِ، وَ يَرْجُو لِنَفْسِهِ بِأَكْثَرَ مِنْ عَمَلِهِ؛ إِنِ اسْتَغْنَى بَطِرَ وَ فُتِنَ، وَ إِنِ افْتَقَرَ قَنِطَ وَ وَهَنَ؛ يُقَصِّرُ إِذَا عَمِلَ، وَ يُبَالِغُ إِذَا سَأَلَ... 🔸امیرالمومنین صلوات الله علیه در پاسخ كسى كه از او تقاضا كرد موعظه اش کند، فرمود: از آنانی مباش كه بدون عمل، اميد آخرت را دارد و توبه را با آرزوهاى دراز تأخير مى اندازد، درباره دنيا همچون زاهدان سخن مى گويد، ولى همچون راغبان (دنيا پرستان) عمل مى‌كند، هرگاه چيزى از دنيا به او برسد سير نمى شود و اگر نرسد قانع نخواهد شد، از شكر آنچه به او داده شده عاجز است، ولى باز هم فزونى مى‌طلبد، ديگران را از كار بد نهى مى‌كند، امّا خود نهى نمى پذيرد، و به آنچه خود به جا نمی‌ آورد دستور می‌ دهد؛ صالحان را دوست مى دارد امّا عمل آنها را انجام نمى دهد؛ گنهكاران را دشمن مى دارد امّا خود يكى از آنهاست، مرگ را به خاطر زيادى گناهانش مكروه مى شمارد، امّا خود به آنچه مرگ را به خاطر آن ناخوش مى دارد ادامه مى‌دهد؛ اگر بيمار شود پشيمان مى‌گردد و اگر تندرست باشد احساس امنيّت مى‌كند و به لهو مى‌پردازد، به هنگام سلامت خودخواه و مغرور است و به هنگام گرفتارى نااميد. اگر بلايى به او برسد همچون بيچارگان دعا مى‌كند و اگر آسايش و وسعت (آسایش و رفاه) به او برسد همچون مغروران از خداى روى مى‌گرداند. نفسش او را در امور دنيا به انجام آنچه گمان دارد وادار مى‌كند، و به آنچه یقین دارد بر نفس غالب نیست. بر ديگران به كمتر از گناه خودش مى‌ترسد و براى خويش بيشتر از آنچه عمل كرده اميد دارد. اگر بى نياز شود مغرور و مفتون مى‌گردد و اگر فقير شود نوميد و سست مى‌شود. در عمل كوتاهى مى‌كند و در درخواست مبالغه... نهج البلاغه حکمت 150 ادامه در بخش بعدی
مواعظ حیدری: اهل حرف یا اهل عمل؟ (2) ...إِنْ عَرَضَتْ لَهُ شَهْوَةٌ أَسْلَفَ الْمَعْصِيَةَ، وَ سَوَّفَ التَّوْبَةَ، وَ إِنْ عَرَتْهُ مِحْنَةٌ انْفَرَجَ عَنْ شَرَائِطِ الْمِلَّةِ. يَصِفُ الْعِبْرَةَ وَ لَايَعْتَبِرُ، وَ يُبَالِغُ فِي الْمَوْعِظَةِ وَ لَايَتَّعِظُ؛ فَهُوَ بِالْقَوْلِ مُدِلٌّ، وَ مِنَ العَمَلِ مُقِلٌّ، يُنَافِسُ فِيَما يَفْنَى، وَ يُسَامِحُ فِيَما يَبْقَى. يَرَى الْغُنْمَ مَغْرَماً، وَ الْغُرْمَ مَغْنَماً، يَخْشَى الْمَوْتَ، وَ لَايُبَادِرُ الْفَوْتَ؛ يَسْتَعْظِمُ مِنْ مَعْصِيَةِ غَيْرِهِ مَا يَسْتَقِلُّ أَكْثَرَ مِنْهُ مِنْ نَفْسِهِ، وَ يَسْتَكْثِرُ مِنْ طَاعَتِهِ مَا يَحْقِرُهُ مِنْ طَاعَةِ غَيْرِهِ، فَهُوَ عَلَى النَّاسِ طَاعِنٌ، وَ لِنَفْسِهِ مُدَاهِنٌ؛ اللَّهْوُ مَعَ الْأَغْنِيَاءِ أَحَبُّ إِلَيْهِ مِنَ الذِّكْرِ مَعَ الْفُقَرَاءِ، يَحْكُمُ عَلَى غَيْرِهِ لِنَفْسِهِ، وَ لَايَحْكُمُ عَلَيْهَا لِغَيْرِهِ وَ يُرْشِدُ غَيْرَهُ وَ يُغْوِي نَفْسَهُ. فَهُوَ يُطَاعُ وَ يَعْصِي، وَ يَسْتَوْفِي وَ لَايُوفِي، وَ يَخْشَى الْخَلْقَ فِي غَيْرِ رَبِّهِ وَ لَايَخْشَى رَبَّهُ فِي خَلْقِهِ. 🔸...هرگاه شهوتى بر او عارض شود گناه را جلو مى اندازد و توبه را به تأخير! و اگر محنتى به او برسد دستورات دين را (در زمينه صبر و شكيبايى) به كلّى از دست مى‌دهد؛ عبرت آموختن را توصيف مى‌كند ولى خود عبرت نمى‌گيرد؛ موعظه بسيار مى‌كند امّا خود موعظه نمى‌پذيرد، سخن بسيار مى‌گويد امّا عمل كم مى‌كند. براى آنچه فانى است كوشش فراوان دارد ولى براى آنچه باقى است مسامحه كار است. غنيمت را غرامت مى‌بيند و غرامت را غنيمت (آنچه در راه خدا انفاق مى‌كند، در نظر او غرامت است و آنچه در راه معصيت خرج مى‌كند غنيمت!)، از مرگ مى‌ترسد ولى فرصتها را از دست مى‌دهد؛ از ديگران معصيتهاى كوچك را بزرگ مى‌شمارد در حالى كه بزرگتر از آن را از خود ناچيز به حساب مى‌آورد، طاعتى را كه اگر ديگران انجام دهند، كوچك مى‌شمرد از خودش بزرگ مى‌داند. او به مردم طعنه می زند امّا با خودش سهل انگاری مى‌كند، لهو و لعب با ثروتمندان نزد او از ذكر خدا با فقيران محبوبتر است! به نفع خود بر زیان ديگران حكم مى‌كند امّا هرگز به زیان خود به نفع ديگران حكم نمى‌كند؛ ديگران را هدايت مى‌كند و خود را گمراه مى‌سازد. مردم از او اطاعت مى‌كنند و او معصیت می کند، حق خود را مى‌گيرد ولى حقّ ديگران را نمى پردازد، در غیر خدا از مردم می‌ ترسد، و از خدا درباره مردم نمی‌ ترسد. نهج البلاغه حکمت 150 قال الرضي: ولو لم يكن في هذا الْكتاب، إِلَّا هذا الكلام لكفى به موعظة ناجعة، و حكمة بالغة، و بصيرة لمبصر، و عبرة لناظر مفكر. 🔸سيّد رضى رحمه الله مى‌گويد: اگر در اين كتاب جز اين كلام نبود براى اندرز و موعظه و بصیرت بينندگان و عبرت ناظران انديشمند كافى بود.